همه ساله در فصل تابستان، جاده هاي كشور ما به محل وقوع حوادث دردناك و فاجعه آميز رانندگي تبديل مي شود و خانواده هاي بسياري در سوگ عزيزانشان داغدار مي شوند. اين دور تسلسل حوادث خونين رانندگي جاده هاي ايران كه آمار آن همچنان بالاست، ضرورت بررسي  هاي دقيق تر و آسيب شناسي راه ها و گذرگاه هاي ايران را به منظور كاهش حوادث و پيشگيري از تكرار تصادفات جاده اي اجتناب ناپذير مي سازد. طرح ها و اقداماتي كه تا كنون در اين خصوص انجام شده، در خور تامل است، اما هنوز شتاب حوادث خونين جاده ها بر روند مطالعات و تصميمات مسئولان و دستگاه هاي دست اندركار مي چربد و هر بار به هنگام تعطيلات طولاني، از قبيل تعطيلات نوروز يا تعطيلات تابستاني، دوباره شاهد تصادفات رانندگي وتلفات سنگين انساني و اقتصادي مي شويم. نگارنده براساس آنچه كه كارشناسان و صاحبنظران در طول سالهاي گذشته حسب ضرورت در مطبوعات نگاشته يا در ميزگردها و بحث هاي تلويزيوني از آن سخن به ميان آورده اند، به اين نتيجه رسيده ايم كه حوادث جاده اي در ايران (بررسي حوادث رانندگي شهري را به فرصت ديگري موكول مي كنم) ناشي از علل اصلي به شرح زير است:
۱ - فرسودگي خودروها بويژه خودروهاي بزرگ مثل اتوبوس هاي مسافربري و كاميون ها.
۲ - نقص مهندسي و ساختاري بعضي از جاده ها كه از آنها به عنوان نقاط حادثه خيز ياد مي شود.
۳ - عامل انساني يعني رانندگان خودروها بويژه خودروهاي بزرگ مسافربري كه به علل گوناگون از قبيل كهنسالي، اعتياد، خستگي شديد، به دليل اضافه كاري هاي زيانبار و عدم مهارت فني كافي مي توانند خود، عامل مهم حوادث خونين رانندگي باشند.
۴ - عدم توجه به علائم راهنمايي و رانندگي در جاده ها كه متاسفانه شامل بسياري از رانندگان مي شود و همچنين، كمبود نشانه هاي كليدي و هشداردهنده در معابر اصلي و جاده ها.
۵ - عدم استفاده از قطعات خودرو مطمئن و استاندارد كه جان راننده و سرنشينان خودروها را به خطر انداخته و به نوبه خود باعث وقوع حوادث خونين و ناگوار مي شود.
با در نظر گرفتن موارد فوق به نظر مي رسد كه مسئولان تا كنون، در مورد نوسازي ناوگان حمل ونقل جاده اي و بهسازي نيروي انساني در اين بخش را تا حدودي مورد توجه قرار داده اند. اما توقع آن است كه براي حفظ جان مردم، اين اقدامات از دقت و شتاب بيشتري برخوردار شود و با تامين اعتبارات كافي نسبت به نوسازي اساسي ناوگان حمل ونقل جاده اي اقدام شود. به عنوان نمونه در آزادراه كرج هنوز اتوبوس هايي به عنوان مسافربر فعاليت دارند كه سالها از عمر مفيد آنها گذشته است، مثل انواع اتوبوس قديمي ماگروس كه علاوه بر فرسودگي، موجب آلودگي شديد هوا هم مي شوند.
نقاط حادثه خيز جاده هاي كشور بايد به موقع و با دقت كافي مورد شناسايي قرار گرفته و نسبت به رفع عوامل خطرزا در اين نقاط اقدام شود.
يكي از اين روش ها ايجاد دو باند رفت و برگشت (در صورت امكان) در جاده هايي است كه رفت و آمد دوطرفه در آنها ايجاد خطر مي كند. در مورد رانندگان اتوبوس ها و كاميون ها علاوه بركنترل هاي دقيق در مورد اعتياد و ساير عادات مضره، بايد برنامه هاي آموزشي كوتاه مدت نيز در نظر گرفته شود تا از اين ناحيه نيز ضريب ايمني افزايش يابد.
در مورد نصب علائم هشداردهنده در جاده ها، بايد برنامه كلان تحت نظارت دستگاه هاي ذي ربط به اجرا درآيد و كنترل رفت و آمد، با هدف كنترل سرعت و تخلفات احتمالي در جاده ها بايد به صورت فني و پيگير درآيد.
در خاتمه، ذكر اين مورد را ضروري مي دانم كه پس از وقوع هر حادثه رانندگي مهم بايد تمام جوانب آن بي درنگ توسط مسئولان و كارشناسان مورد بررسي و مطالعه قرار گيرد تا علل و عوامل وقوع حادثه، شناسايي شده و به آگاهي عموم برسد. اظهارنظرهاي سريع، براي اين موارد كافي نيست.
و مهمتر آنكه، تامين اعتبارات كافي براي توسعه حمل ونقل ريلي كشور كه چه به لحاظ محيط زيست و ايمني مسافران و همچنين صرفه جويي اقتصادي، كاملا بر حمل و نقل جاده اي برتري دارد، بايد در اولويت لازم قرار بگيرد.
اميدوارم دولت جديد، براساس تجارب و راه حل هايي كه تا كنون كارشناسان ارائه كرده اند، راه حل هاي اساسي براي كاهش حوادث جاده اي، اقدامات لازم را به عمل بياورند و ثمره اين تلاش ها را دست كم در پايان يك دوره چهارساله به ثبت برسانند.
مهندس م- ن. كارشناس بازنشسته.

يك اميد
اميدوارم دولت جديد، براساس تجارب و با اتخاذ راه حل هايي كه تا كنون كارشناسان ارائه كرده اند، براي كاهش حوادث جاده اي، اقدامات لازم را به عمل بياورند و ثمره اين تلاش ها را دست كم در پايان يك دوره چهارساله به ثبت برسانند.

عليرضا اردستاني- اصطلاح مور و ملخ در فرهنگ و ادبيات مردم ما، درباره مسائلي مصداق دارد كه وجه منفي و زيانبار آن مشهود است. حالا وضعيت موتورسيكلت ها در تهران همان اصطلاح مثل مور و ملخ را تداعي مي كنند. در خيابان، در پياده رو، در كوچه ها و گذرگاه هاي خلوت با موتورسيكلت سواران روبه رو مي شويد و براي گريز از تصادف، بايد به كنجي پناه ببريد. معلوم نيست چگونه كلانشهر تهران در كنار ترافيك سنگين و هواي آلوده، به مرور به جولانگاه پرخطر موتورسيكلت ها هم تبديل شده است. آيا بايد به همان اندازه كه جمعيت جوان تهران اشتها دارد، موتورسيكلت به خورد اين شهر داده شود و عواقب و پيامدهاي اين فراواني زيانبار كه كمترين آن ده ها كشته و مجروح در طول يك هفته در شهري چون تهران است، به حساب نيايد؟ از جمله قربانيان تصادف با موتورسيكلت، شماري از هنرمندان و چهره هاي صاحب نام نيز بوده اند، از جمله خبر درگذشت مرحوم فيروز عليزاده، پيشكسوت كشتي و نخستين مرد طلايي كشتي فرنگي ايران كه بحق يكي از افتخارآفرين ترين قهرمانان ايران زمين بود، گذشته از يادآوري ارزش مدال طلاي سال 1969 آرژانتين نامبرده، براي ملت ما و حضور پررونقش به عنوان مربي تيم پيشكسوتان فرنگي كار ما، نكات ديگري را نيز در ذهن مردم ما مورد نقد قرار مي دهد كه اهم آن تاسف از مرگ ايشان بر اثر تصادف با موتورسيكلت است.
در كشوري كه شايد حدود 200 كارخانه ريز و درشت مشغول ساخت انواع و اقسام اين وسيله خطرناك، كه اكثرا هم غيرايمن و بدون استاندارد است با رقابت شديد به دليل تورم توليدات، كار را به جايي رسانده اند كه با شرايط سهل فروش، اقساط طويل المدت (حتي روزي صد تومان) عاملي شدند كه تمام شهرها و روستاها را به مركزي براي مانور و كار و گردش و خلاف مبدل كرده، وقتي فروش موتورسيكلت به اين راحتي به هر كس و بدون نظارت بر شرايط لازم و مدارك موردلزوم راهنمايي و رانندگي به اين سادگي ميسر است، اكثر نوجوانان و جواناني كه دستشان از اتومبيل دور است را به خريد اين كالا ترغيب مي كند و اين خود عاملي مي شود بزرگ براي تصادفات متعدد تا حدي كه به نسبت جمعيت، شايد رتبه اول را همانند تصادفات ماشيني در جهان كسب كرده باشيم.
آيا زمان آن فرا نرسيده كه اولا جلوي توليد موتورسيكلت هاي غيراستاندارد گرفته شود و در ثاني براي فروش اين وسيله، قوانين ويژه اي مانند داشتن گواهينامه، پلاك راهنمايي و رانندگي و پرونده فردي براي شخص خريدار با مشخصات ملي و رايانه اي تشكيل شود و سپس با اقدامات موثر، ماموران راهنمايي و رانندگي از تردد موتورهاي مشكل ساز و افراد خاطي و خلافكار قانون جلوگيري كرد و طي طريق اين راكبان حداقل با يك نظام قانونمند همراه شود تا هر روز شاهد مرگ عده اي از هموطنان كشورمان مانند عزيز از دست رفته ياد شده نباشيم و بدين صورت گذشته از خسارات جبران ناپذير خانوادگي و شغلي براي مصدومان، هزينه هاي دولتي زيادي براي مراحل قانوني، اعم از اورژانس، كلانتري، دادسرا، دادگاه، پزشكي قانوني و زندان تحميل نشود؟ به هر حال رعايت نكات فوق، عاملي براي كاهش آمار 34 درصدي كشته شدگان كشور توسط موتورسيكلت خواهد بود.

مجتمع مسكوني ما در كوي ابيورد، واقع در خيابان انقلاب، نرسيده به ميدان فردوسي، يكي از هزاران مجتمع مسكوني چند طبقه يا به قول قديمي ها چند اشكوبه است كه خانواده هاي بسياري را در خود جاي داده است.
طبيعي است كه زندگي در اين ساختمان با آن نوع زيستن در خانه هايي كه حياط بزرگي داشت و باغچه اي و حوضي و همچنين داراي اندروني و بيروني بود، متفاوت است. افزايش بي رويه جمعيت، هجوم از روستاها و شهرهاي كوچك به كلانشهر تهران، زندگي در آپارتمان ها يا در واقع زندگي آپارتماني را اجتناب ناپذير كرده است.
اين زيستن تنگاتنگ و ديوار به ديوار بايد تابع قواعدي باشد تا امكان آسايش نسبي را براي همه همسايگان فراهم كند. تنظيم صداي راديو و تلويزيون و بتازگي كامپيوتر به نحوي كه همسايه ها را نيازارد، از جمله اين قواعد است.
گفته اند آزادي را چنان بايد پاس داشت كه به آزادي ديگران آسيبي نرساند، اما بلند كردن صداي راديو، تلويزيون، آن هم تا پاسي گذشته از شب كه خواب و آسايش را بر همسايگان و حتي همسايه هاي دورتر حرام كند، به طور دقيق در حكم ناديده گرفتن حريم و آزادي ديگران است؛ مشكلي كه از ابتداي ورود به اين مجتمع مسكوني با آن روبه رو بوده ايم و اميدواريم هرچه زودتر برطرف شود.
به طور كلي از زمان رواج يافتن زندگي آپارتماني و آپارتمان نشيني در تهران، اين قبيل مشكلات به صورت روزافزون در مجتمع هاي مسكوني بروز مي كند. رسانه هاي گروهي بويژه صدا و سيما مي توانند در اين زمينه فرهنگسازي كرده و روحيه هم نشيني و رعايت حقوق همسايگي را در مردم شهرها تقويت كنند.
يك شهروند از تهران

اينجانب بازنشسته تامين اجتماعي كه 35 سال در شركت هاي مختلف راهسازي و مهندسان مشاور، به عنوان نقشه بردار و طراح و نقشه كش، مشغول به كار بوده ام، خبري تحت عنوان بازنشستگان اميدوار باشند در روزنامه پنج شنبه، 3 شهريور 84 همشهري در صفحه اول چاپ و از قول آقاي علي اكبر خبازها درج شده بود كه در آن مسئولان سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور قول مساعد داده اند كه در آينده نزديك اعتبار پاداش پايان خدمت كارگران بازنشسته سازمان تامين اجتماعي پرداخت شود و البته گفته اند تنها پرسنلي كه در موسسات دولتي فعاليت كرده اند مشمول پاداش پايان خدمت مي شوند. حال به عنوان يك بازنشسته زحمتكش كه 35 سال در سخت ترين منطقه هاي كشور كار كرده ام و به طور مرتب 7 درصد هر ماه از حقوق اينجانب به اضافه 21 درصد كه جمعا 28 درصد مي شود از كارفرما بابت اينجانب به تامين اجتماعي پرداخت شده و با در نظر داشتن اينكه تامين اجتماعي از بدو تاسيس، فقط كارگاه هاي خصوصي و شركت هاي راهسازي و كارخانه ها كه تمامي غيردولتي بوده اند را شامل مي شود و اگر امروز تامين اجتماعي به صورت يك موسسه بزرگ و صاحب سرمايه درآمده، بيشتر مديون سرمايه گذاري هاي بنده و امثال بنده و شركت ها و كارخانه ها و كارگاه هاي خصوصي بوده است،  حالا چطور شده كه مي خواهند فقط كاركنان شركت هاي دولتي را مشمول دريافت پاداش كنند؟
سازمان تامين اجتماعي در سال 1349، 7 درصد براي كارگر و۲۱ درصد براي كارفرما در نظر گرفت. وقتي ما 7 درصد را قبول كرده و آن را امضا كرديم و پرسيديم چه مزايايي خواهيم داشت، گفتند هر وقت وام بخواهيد به شما داده خواهد شد و همه شما صاحب خانه مي شويد؛ حالا بعد از 40 سال، هنوز اجاره نشين هستم و حقوق دريافتي اينجانب 134 هزار تومان است.
بنده از رئيس جمهور جوان و عزيز كه از مهندسان راه و ساختمان است و ايشان مي دانند كه صنف ما چقدر زحمتكش هستند، تقاضاي رسيدگي دارم.
آرا سركيسيان

مشكلات و مسائل گوناگون كه آلودگي محيط زيست براي جهان ايجاد كرده، موجب شده كه در تمام كشورها به اين مقوله بهاي بيشتري داده شود.
در كشور ما نيز روند توسعه بويژه توسعه شهري به گونه اي است كه به محيط زيست آسيب هاي سنگيني وارد شده است. از جمله به گفته صريح مسئولان سازمان حفاظت از محيط زيست بيشتر رودخانه هاي كشور بر اثر نفوذ فاضلاب و نبود برنامه جامع براي دفع زباله دچار آلودگي شده و اين آلودگي ها متاسفانه در بعضي نقاط به سفره هاي آب زيرزميني نيز آسيب رسانده است. اگرچه اين مسئله بارها در رسانه هاي كشور مطرح شده است، اما اكنون كه دولت جديد به رياست دكتر احمدي نژاد آغاز به كار كرده است، ذكر نكاتي را در مورد مسئول آينده سازمان حفاظت محيط زيست ضروري مي دانم.
طبق اصل پنجاهم قانون اساسي حفظ محيط زيست وظيفه عمومي است، اما متولي اصلي محيط زيست، سازمان حفاظت محيط زيست است. با تاكيد بر اشاره آقاي خسروي فرد در يادداشت درج شده در روزنامه همشهري تحت عنوان سكان محيط زيست به چه كسي سپرده مي شود مسئولان و دست اندركاران اصلي سازمان حفاظت محيط زيست بايد در وهله اول از ميان دانش آموختگان اين رشته يا حداقل رشته هاي نزديك به آن، متعهد، شجاع، قاطع و درستكار باشند تا محيط بانان كه در سخت ترين شرايط ممكن به حفظ و مراقبت از محيط زيست مشغول هستند، بتوانند بدون دغدغه از پارتي بازي شكارچيان متخلف، وظيفه خود را انجام بدهند.
تجارب مديران پيشين سازمان حفاظت محيط زيست تاكنون درس هاي مهم و ارزنده اي براي ما در بردارد و آن اينكه كار را بايد به كاردان سپرد و بس.
مصطفي خوش ضمير - بندر عسلويه

رحيم افضلي- پنج شنبه شب، حدود ساعت 12 شب، در يكي از بزرگراه هاي تهران به سوي خانه مي رفتم كه با يك ترافيك سنگين و غيرمنتظره روبه رو شدم. گمانم بر اين بود كه تصادفي رخ داده، اما با رويت چراغ عقب هاي چشمك زن ده ها خودرو كه تمام عرض جاده را پوشانده بودند، متوجه شدم كه بازهم يك كاروان عروسي در بزرگراه راه افتاده، يا در واقع راه را بند آورده است.
راهبندان آنقدر سنگين بود كه ناچار به توقف كامل شديم و بازهم به ناچار بنده هم مثل بسياري از راننده ها از ماشين پياده شده و چند قدمي جلو رفتيم تا علت اصلي راهبندان را جويا شويم. كاروانيان با درست كردن يك حلقه انساني در وسط بزرگراه، سرگرم بزن و بكوب بودند و آنقدر سر و صدايشان بلند بود كه صداي اعتراض راننده ها به جايي نمي رسيد.
بالاخره و پس از آنكه يكي از رانندگان نابردبار با يكي از كاروانيان دست به يقه شد و به قول معروف كار بالا گرفت، تازه آنها به خود آمدند و به طرف فرد معترض هجوم آورند. ترسيدم كه يك دعواي دسته جمعي رخ بدهد، اما ظاهرا عقلاي اهل عروسي پيشدستي كردند و مسئله را فيصله دادند.
گفتند شادي و شادماني كه از باب مزاحمت نيست، پس چرا راهبندان درست مي كنيد؟ پيرمرد موقر با ادله و شواهد سعي مي كرد توضيح بدهد كه حريف جوان ترها نشده است و هنوز حرفش تمام نشده بود كه جواني از راه رسيد و گفت: فضاي شادي براي ما محدود و كم است، كم و بيش عقده اي بار آمده ايم و دوباره شروع كرد به دست و پا جنباندن و نوازندگان هم دم گرفتند كه خوشبختانه، پيران كاروان توانستند آنها را متوقف كنند و ما هم راه افتاديم.
بين راه به چند كاروان ديگر هم برخوردم كه بعضي هاشان در يك طرف جاده و آرام در حركت بودند و برخي، موجب ترافيك سنگين مي شدند. خلاصه كلام، ما اهل افراط و تفريط هستيم و كمتر اهل تعادل هستيم و افراط و تفريط هم هميشه به بن بست مي رسند.

در سال 1382 با اين منطق كه 10 سال محروميت از حقوق اجتماعي و مدني براي مشمولان غايب و حتي فراري كافي است، به پيشنهاد مديريت نظام وظيفه ستاد كل و به فرمان مقام معظم رهبري مشمولان متولد تا پايان سال 1354 شامل بخشودگي شدند و كارت معافيت دريافت كردند.
حال با عنايت به اينكه مشمولان غايب، متولدين تا آخر سال 1355 به مدت 11 - 10 سال از حقوق مدني محروم شده اند و اغلب به علت گرفتاري هاي خانوادگي و اجتماعي (از جمله نداشتن پول براي خريد سربازي) نتوانسته اند به خدمت بروند، اكنون با مشكلات زيادي رو به رو هستند، شايسته است در صورت امكان، حداقل غيبت اين دسته از مشمولان غايب نيز بخشوده شود تا گروهي از جوانان اين مرز و بوم بتوانند از حقوق اجتماعي خود برخوردار شوند.
م ك تهران

مرمت شد
احتراما، با عنايت به مطلب مندرج در روز۶مردادماه سالجاري تحت عنوان دست انداز كوچك به اطلاع مي رساند كه محل مذكور از سوي حوزه معاونت فني و عمراني منطقه مرمت گرديد.
شهرداري منطقه 4
موردي مشاهده نشد
با عنايت به مطلب مندرج در روز 20مردادماه سال جاري تحت عنوان دود زباله ها به اطلاع مي رساند كه براساس گزارش حوزه معاونت امورشهري و فضاي سبز منطقه باتوجه به بازديدهاي به عمل آمده از محل ياد شده، موردي كه ناشي از آتش سوزي باشد مشاهده نگرديد. عليهذا بازديد همه  روزه در برنامه كاري قرار گرفته تا چنانچه موردي مشخص گرديد تحت رسيدگي قرار گيرد.
شهرداري منطقه۴
سه پاسخ از سازمان
حمل ونقل و ترافيك تهران
باتوجه به پيام تلفني مندرج در آن روزنامه مورخ 23/4/84 تحت عنوان مسئله عابران پياده ، خواهشمند است توضيح ذيل را در پاسخ به اين مطلب درج نماييد: به اطلاع اين شهروندان محترم مي رساند از آنجا كه تقاطع شهيد آيت و فرجام داراي چراغ راهنمايي مي باشد، اين نقطه جهت رفت و آمد عابران نياز به تدبير ديگري نخواهد داشت.
در دست اقدام
باتوجه به پيام تلفني مندرج در آن روزنامه مورخ 24/4/84 تحت عنوان ترافيك سنگين ، خواهشمند است توضيح ذيل را در پاسخ به اين مطلب درج نماييد: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساند كه رمپ بزرگراه همت به خيابان بني هاشم در دست بازگشايي مجدد مي باشد.
نصب مي كنيم
باتوجه به پيام تلفني مندرج در آن روزنامه مورخ 30/4/84 تحت عنوان ضرورت نصب سرعت گير ، خواهشمند است توضيح ذيل را در پاسخ به اين مطلب درج نماييد: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساند براي رفع مشكلات تقاطع خيابان هاي رباط كريم و شيخ محمدي، چراغ راهنمايي نصب خواهد شد، ضمن اينكه نصب سرعت گير در بزرگراه ها خلاف ضوابط و مقررات ترافيكي به شمار مي آيد.
روابط عمومي سازمان حمل و نقل ترافيك

۲۲۰۴۷۵۸۸ 9 تا 11 به استثناي روزهاي تعطيل
آب معدني اصلي و تقلبي
در روزهايي كه به دليل شيوع بيماري وبا، روي آوري  مردم به آب معدني بسته بندي شده بيشتر شده، يادآوري اين نكته را ضروري مي دانم كه متاسفانه به استثناي يكي دو كارخانه، بقيه كارخانه هامراحل فرآوري آب معدني را به صورت بهداشتي انجام نمي دهند و در واقع محصول آنها استاندارد نبوده و مي تواند خطرناك هم باشد.
يك پزشك از تهران
به موقع پرداخت كنيد
يك فرهنگي هستم كه دو ماه ديگر بازنشسته مي شوم. از رئيس جمهور خواهشمندم ترتيبي بدهند تا پاداش پايان خدمت بازنشستگان سريع تر پرداخت شود؛ بهترين خسته نباشيد براي معلمي كه بازنشسته مي شود، اين است كه پاداش پايان خدمتش را درست همان روز اول بازنشستگي بگيرد.
كاشاني
به جاي سبزي ها
به خاطر شيوع وبا مرتبا اعلام مي كنيد كه سبزي ها و ميوه جات مصرف نشود و مردم هم از ترس ابتلا به وبا از اين مواد سودمند غذايي فاصله گرفته اند. خوب است مسئولان اداره بهداشت و تغذيه براي جايگزيني ويتامين سبزي ها راه ديگري را هم به مردم نشان دهند.
امانتي
رفت و آمد دشوار
از شهرداري منطقه 12 خواهشمنديم براي تامين امنيت تردد در كوچه و پس كوچه هاي منطقه 12 كه بين بازار و وحدت اسلامي قرار گرفته، فكري بكنند و تقاضا داريم تعداد گشت هاي نيروي انتظامي در اين منطقه بيشتر شود.
تقي زاده
پل نصب كنيد
ساكن بلوار چمران، خيابان فرزانه هستم. چندين بار در رابطه با نصب پل عابر پياده در تقاطع فاطمي و بزرگراه چمران تماس گرفتم، ولي پيامم چاپ نشده. با توجه به حذف چراغ قرمز چمران - باقرخان و حذف چراغ قرمز جلال آل احمد - چمران و ايجاد دوربرگردان، اتومبيل ها با سرعت بالا تردد مي كنند و عبور از عرض بزرگراه در تقاطع فاطمي - چمران بسيار خطرناك شده است.
شعباني
يادآوري بهداشتي
در بسياري از فروشگاه هاي مواد غذايي، انواع ترشي را به صورت فله اي و باز جلو فروشگاه گذاشته اند و مي فروشند كه با توجه به عدم رعايت بهداشت باعث انتقال بيماري مي شود، با توجه به شيوع بيماري وبا خوب است وزارت بهداشت نظارتي بر اين فروشگاه ها داشته باشد.
فرهي
نهرهاي آلوده
از اهالي منطقه صادقيه، (آريا شهر) هستم. جوي هاي اين منطقه پر از لجن است و باعث تكثير موش مي شود.
ذوالفقاري
حفاري فراموش شده
در خيابان علامه جنوبي، 22 شرقي- غربي آسفالت كوچه و خيابان را حدود 10 سانتيمتر كنده و آن را رها كرده اند. چرا براي اين نوع كارها برنامه ريزي اساسي صورت نمي گيرد.
اميني
ميدان ميوه و تره بار نداريم
ما اهالي منطقه شهرزيبا هيچ  گونه دسترسي به تره بار شهرداري نداريم، از شهرداري منطقه تقاضا كرديم كه غرفه تره بار شهرداري در اين منطقه احداث كند، اما تاكنون اين خواسته اجابت نشده است.
معصومه ش
ريشه مشكل
در منطقه جغرافيايي خاصي در شهرستان رامسر بين شهرداري و هتل، تاكنون شماري از مردم بر اثر ابتلا به بيماري سرطان يا فوت كرده اند يا در بستر بيماري افتاده اند. جا دارد دستگاه هاي ذي ربط براي شناسايي ريشه اي اين مشكل، پژوهش هاي لازم را انجام دهند.
محمد افشار
شهريه براي چه؟
چهار سال است كه سايت كامپيوتري ويژه نابينايان در مركز امور توانبخشي نابينايان كشور (رودكي)مشغول به كار است، در اين مدت نابينايان به طور رايگان از اين سايت استفاده مي كردند، اما اخيرا از آنها شهريه مطالبه مي شود. با توجه به بودجه كلان بهزيستي و مشاركت هاي مردمي، به چه دليل از نابينايان شهريه اخذ مي شود؟
جمعي از مددجويان نابينا
قابل توجه شركت گاز
حدود پنج ماه است كه ابتداي منطقه پاسداران سروستان را براي گاز كنده اند و تاكنون روي آن را نپوشانده اند.
يارمحمدي