پنجشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۸۰۱
سفر به تهران چندان هم خالي از لذت نيست
قلبي مهربان پشت چهره اي خاكستري
001563.jpg
عكس:علي اكبر شيرژيان
مهرداد مشايخي
۲۲ سال پيش كه دسته جمعي به تهران مي آمديم، اولين چيزي كه در بدو ورود به اين شهر به نظرمان آمد، ترافيك آن بود. اين تجربه، بهترين راه معرفي ترافيك به كودك هشت ساله اي بود كه هنوز حتي با واژه ترافيك آشنا نشده بود. آن روز وقتي به تهران رسيديم و براي رسيدن به خانه آشناي قديمي بي تابي كرديم، پدر گفت كه براي رسيدن به خانه آنها دست كم يك ساعت در راه هستيم. باورمان نشد!
- شوخي مي كني پدر؟ مگر مي خواهيم به شهر ديگري برويم؟
از قيافه پدر معلوم بود كه شوخي نمي كند و به شهر ديگري هم نمي خواهيم برويم. نيازي به توضيح ديگري نبود؛ تا وارد تهران شديم و از سه راه افسريه گذشتيم، براي كوچك و بزرگ روشن شد چرا براي رسيدن به گوشه ديگر شهر بايد يك ساعت يا بيشتر در راه باشيم؛ سال 1362 بود.
امروز هم وضعيت فرقي نكرده است، هرچند راه حل هاي ترافيكي زيادي اجرا شده است، اما با افزايش جمعيت آدم ها و ماشين ها در پايتخت، هنوز هم اولين چيزي كه در چشم هر مسافر و تازه از راه رسيده اي خودنمايي مي كند، ترافيك است.
به همين خاطر هم بايد توصيه اي به تمام كساني كه به هر دليل به تهران سفر مي كنند، بكنيم و آن اينكه اگر براي رفتن به شمال، چتر لازم است و در زمستان، سفر به جاده هاي كوهستاني مستلزم همراه داشتن زنجير چرخ است، براي سفر به تهران هم كاسه صبري لبريزنشدني نياز است تا مسافران تهران پس از عبور از سد ترافيك به مقصد برسند.
مسافران پايتخت
مسافران تهران چند دسته هستند؛ يك گروه مسافراني هستند كه براي رفتن به شهري كه تهران در مسير آن قرار دارد، از تهران عبور مي كنند و در اين بين ممكن است چند روزي را در تهران نزد آشنايانشان بمانند. گروه ديگر كساني هستند كه هدفشان فقط سفر به تهران و چند روز ماندن در اين شهر است و به شهر ديگري نمي روند، اما بيشترين مسافران تهران را گروهي تشكيل مي دهند كه به اجبار به تهران سفر مي كنند؛ به مناسبت هاي مختلف يا براي انجام امور اداري گوناگون. آنها ناخواسته تهران را براي سفر هدف مي گيرند، بدون اينكه در بيشتر مواقع براي آن برنامه ريزي كرده باشند. تهران، مركز تصميم گيري هاي حكومتي و جايي است كه تمام فعاليت هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي در آن متمركز است. انجام بيشتر امور اداري بسته به ارتباط مستمر با تهران است، همچنين براي قرار گرفتن در جريان تحولات اقتصادي، سياسي و فرهنگي نياز به آمد و رفت هاي مداوم به تهران است. نمايشگاه كتاب يا نمايشگاه بازرگاني تهران، جشنواره هاي هنري در دهه فجر يا برنامه ها و مراسم ديگري كه حتي براي مردم عادي هم بهانه اي است تا مدتي را در تهران بگذرانند.
واقعيت اين است كه تهران يك شهر توريستي نيست. فعلا نمي خواهيم به اين موضوع بپردازيم كه مي تواند باشد يا نه، يا اينكه مشكلات آن چيست، اما مي خواهيم بگوييم با وجود اينكه تهران ويژگي هاي باستاني و هنري اصفهان و شيراز را ندارد، مثل مشهد، شهري مذهبي نيست يا مثل نوار حاشيه درياي خزر، جنگل و ساحل ندارد، اما شهري است كه روزانه پذيراي هزاران مسافر است و آنها را در خود جاي مي دهد. اينكه اين شهر مركزيت سياسي، فرهنگي و اقتصادي كشور است و ساكنان شهرهاي ديگر را از اين نظر به خود وابسته كرده است، باعث شده تا همواره گروهي خواسته يا ناخواسته به اين شهر سفر كنند. از مقاطع ويژه اي كه بهانه سفر به تهران برنامه خاص ملي در آن زمان هاست كه بگذريم، در ساير روزهاي سال، دليل سفر به پايتخت، انجام امور اداري است و اين موضوع باعث شده تا كساني كه به اين دليل به تهران سفر مي كنند، به دنبال آن باشند كه بسرعت كارها را حل و فصل كرده و از اين شهر شلوغ فرار كنند.
مي توان لذت برد
حتي اگر براي انجام كارهاي اداري به تهران آمده ايد و چند روزي را ميهمان اين شهر هستيد، باز هم مي توانيد از زمان كوتاه اقامت در تهران لذت ببريد. خيلي سخت نگيريد، در اين شهر اگر از ترافيك و آلودگي هوا صرف نظر كنيم، فرصت هاي بسياري براي پر كردن مفيد اوقات فراغت پيدا مي شود.
بد نيست همين جا توضيح دهيم كه اگر تهران جاذبه هايي مثل اصفهان، شيراز يا شهرهاي شمالي ندارد، در عوض بخش هاي ديدني و جذابي دارد كه ديدن آنها خالي از لطف نيست؛ كاخ موزه هاي زيباي گلستان و نياوران و ...، موزه هاي مختلف نظير ايران باستان، آبگينه، هنرهاي معاصر و ...، بازار و درياي رنگ و سنت و عطش خريد، بارگاه حضرت شاه عبدالعظيم(ع) و بناهاي تاريخي ري و ييلاق هاي شمال شهر كه هنوز جايي براي نشستن و لذت بردن از هواي خوش و استفاده از طبيعت دارد، همه و همه جذابيت هايي است كه حتي مسافران خارجي را به خود جذب مي كند، بنابراين شك نكنيد كه براحتي مي توانيد وقت خود را با خوشي در تهران بگذرانيد و از هر دقيقه آن استفاده كنيد. باور نمي كنيد؟ يك بار امتحان كنيد.
بگذاريد با جزئيات بيشتري توضيح دهم. شايد به چشم نيايد، اما تهران شهري است كه هر روز اتفاقات جذاب و ديدني در آن مي افتد. در ده ها فرهنگسراي آن نمايشگاه هاي فرهنگي و هنري برپا مي شود، در سالن هاي تئاتر، نمايش به روي صحنه مي رود و در گالري ها، آثار هنرمندان به نمايش گذاشته مي شود. از اينها گذشته، موزه ها و نمايشگاه هاي مختلفي در گوشه و كنار شهر هست كه بعضي از آنها را حتي خود تهراني ها نديده اند. يكي از آنها همين نمايشگاه و موزه اتومبيل هاي قديمي در جاده كرج است. در اين موزه، اتومبيل هايي از دوره قاجار تا دوره پهلوي به نمايش گذاشته شده است. از جذابيت اين اتومبيل ها همين را بگوييم كه بعضي از آنها در دنيا منحصر به فرد هستند؛ مثل ماشيني كه چند كمپاني بزرگ با مشاركت هم ساخته و به ايران هديه كرده اند.
كاخ موزه ها و موزه هاي ديگر هم در نوع خود بي نظير هستد، ضمن اينكه فراموش نكنيد تهران، شهري است كه از بيش از 200 سال پيش، پايتخت كشور بوده و خيابان هاي اين شهر شاهد مهمترين تحولات تاريخ معاصر، مثلا خيابان جمهوري و ميدان بهارستان بتنهايي يادآور حوادث تاريخي مهم كشور از دوره مشروطه به بعد است.
به همين خاطر است كه پيشنهاد مي كنيم وقتي به تهران سفر مي كنيد، كمي آرام تر و با تامل بيشتر از كنار تابلوها، بناها و مراكز فرهنگي تفريحي آن بگذريد تا بتوانيد سفر پرمشقت را با چاشني تفريح كمي لذت بخش كنيد.
البته در كنار گردش هاي انفرادي، شهرداري هاي مناطق مختلف تهران هم تورهاي رايگان تهرانگردي به راه انداخته اند و علاقه مندان را به بازديد از فضاها و مراكز ديدني شهر مي برند. اين برنامه ها كه در طول تابستان در روزهاي جمعه اجرا مي شود، رايگان است و طي آن بازديدكنندگان در يك گردش چند ساعته به بازديد از موزه ها و كاخ هاي بزرگ برده مي شوند.
دست پر بياييد
آخرين پيشنهاد در سفر به تهران اين است كه اگر به ديدن آشنا يا دوستي مي آييد، حتما سوغاتي را فراموش نكنيد. هرچه كه مي خواهد باشد؛ جعبه كوچك گز يا سبد كوچكي از ميوه يا لبنيات، فرقي نمي كند، مهم اين است كه باشد. آخر اهالي اين شهر مدت هاست كه دلشان براي محصولات محلي و اصيل تنگ شده است، مدت هاست كه دلشان براي خيلي چيزها تنگ شده است، براي هرچه كه از اصالت بكر گوشه و كنار ايران نشاني بياورد، براي هر آنچه كه بويي از طبيعت چهارفصل آن داشته باشد و براي هر چيزي كه يادآوري كند هر كدامشان از دياري رخت سفر بستند و ديگر بازنگشتند؛ سفري كه رنگ مهاجرت به خود گرفت؛ قصه تكرار تنهايي.

ميهمان نوازي پايتخت
پشت اين چهره خاكستري، قلبي مهربان نهفته است. پايتخت را مي گويم؛شهري كه همچنان ساكنان و ميهمانانش را با بردباري و ميهمان نوازي حسرت برانگيزي پذيرا مي شود. چندان پير نيست، اما آزارديده است. با وجود اين اگر به سراغش بروي آنقدر حرف براي گفتن دارد كه تنها و بي حوصله نشوي.
به گوشه و كنارش كه سرك بكشي ، يادگار  هاي دوره جواني اش را مي بيني و گنجينه هاي تاريخي اش را.
اگر به تهران سفر مي كني زيبايي هايش را هم ببين.

شهرها، استراحتگاه هاي رايگان مي خواهند
001545.jpg
مدير اجرايي پروژه طراحي خيابان ويت در نيويورك پس از ماه ها تحقيق و بررسي رفتار مردم و توجه به نياز هاي روزمره آنها در سطح شهر، به اصولي در طراحي فضاهاي مازاد شهري دست يافت. استفاده از اين اصول در برخي طرح هاي موفق مانند طراحي ميدان سيگرام در منهتن آمريكا، خود گواهي بر اين ادعاست كه اغلب ظرفيت هاي موجود در فضاهاي شهري، به صورتي نامعقول بدون استفاده رها شده اند.
جذاب كردن يك فضاي شهري به صورتي غيراصولي، پرهزينه و زمانبر است، بخصوص اگر بخواهيم به ساماندهي عناصر تزئيني از جمله نرده ها و ديوارهايي با نرده هاي بي روح بپردازيم كه نيازي از افراد حاضر در فضا را برطرف نمي كنند. در انتها خواهيم ديد كه انجام اين تمهيدات نمي تواند امكاني براي استراحت فراهم كند.
سكوها
سكوها، نشيمن گاه هاي زياد راحتي نيستند، ولي مزيت زيادي در كارا كردن فضا دارند. در طراحي ميدان سيگرام براي آنكه كارايي بيشتري به سكوها داده شود، طراحي به صورتي انجام شده كه مردم براحتي بتوانند در سمت جلو و طرفين و پشت آنها استراحت كنند.
ارزش سكو ها به آن است كه مي توانند چندين نقش، مثل محلي براي نشستن يا استفاده به عنوان يك ميز را بر عهده گيرند.
سكو ها مي بايد تا حد امكان ساده طراحي شوند تا پذيراي اقشار مختلف مردم باشند.
در ميان آنها هيچ نيمكتي ساخته نمي شود و همين امر تا حد زيادي راحتي آنها را افزايش مي دهد. ارتفاع سكوها براي تامين راحتي و آسايش مردم بايد استاندارد باشد و به نظر مي رسد اندازه مناسب براي آنها بين 40 تا 45 سانتي متر است.
اما اين سئوال مطرح مي شود كه تا چه اندازه اي بيشتر و كمتر از اين ارتفاع باز هم قابل استفاده است؟ براي پاسخ مي توان از سكوهاي تزئيني و تفريحي به عنوان بهترين نمونه هاي آزمايشي بهره جست.
از مكان هايي كه اين طرح به صورت آزمايشي در آن اجرا شده، ميدان سيگرام در منهتن آمريكاست. براي اين كار از سكو هايي كه ارتفاعشان از 18 سانتي متر شروع شده و به ارتفاع يك متر و 10 سانتي متر مي رسيد، استفاده شد.
مطالعاتي روي زمان توقف مردم در كنار اين سكوها انجام شد. نتايج بررسي ها نشان داد كه ممكن است مردم به علت شلوغي خيابان با تفاوت قد محسوس، از يك سكو با ارتفاع يكسان استفاده كنند تا نيازشان مرتفع شود، ولي به طور متوسط از سكوهاي با ارتفاع بين 35 سانتي متر تا يك متر استفاده مي كنند. البته در شرايط اضطراري، بسته به قدرت بدني شان، در ارتفاع كمتر يا بيشتر از آن هم مي نشينند. به طور مثال سكوهاي بلند براي افراد مسن مستلزم زحمت زياد براي اين قشر است، ولي افراد كم سن و جوان براحتي از آنها استفاده مي كنند.
از مسائلي كه اهميت زيادي دارد، ولي از جانب طراحان، كمتر مورد توجه قرار گرفته، ساخت سكوهايي است كه براحتي از هر دو طرف قابل استفاده بوده و تكيه گاهي راحت داشته باشد.
اغلب سكو ها به صورتي طراحي شده اند كه ظاهرا دو طرفه هستند، اما از عمق كمي برخوردارند و دو نفر براحتي نمي توانند روي آن بنشينند. حتي در موارد ازدحام جمعيت، مردم از روي اجبار به شكلي نامناسب و ناراحت، فقط از لبه هاي اين سكو ها براي استراحتشان استفاده مي كنند.
بنابراين از ديگر اهداف طراحان، توجه به اين نكته و رعايت استاندارد حداقل 75 سانتي متر عمق براي اين سكوهاست.
پله ها و طبقه ها
پله ها به طور تقريبي كاربردي مشابه با سكوها دارند؛ از آنها براي تراس بندي و ايجاد امكان ديد بهتر در جاهايي مانند سينما و تئاتر هاي روباز، خيابان ها و ساير نقاط ديدني استفاده مي كنند.
پله ها زياد راحت نيستند، بيشتر مواقع سرد بوده و هيچ تكيه گاهي ندارند و از عمق كافي براي نشستن راحت برخوردار نيستند، اما با كمي توجه به وضعيت ظاهري آنها مي توان از قابليت هايشان بيشتراستفاده كرد.
طراحان شهري به اين نتيجه رسيدند كه بهترين عمق براي پله ها 35 سانتي متر بوده و از تركيب اين عمق با ارتفاع 16 سانتي متر، پله هايي با سايز استاندارد به دست مي آيد.
پله ها را به عنوان عنصر اصلي ايجاد استراحتگاه نمي شناسند، اما بيشتر فضاهاي شلوغ و تفريحي مثل پارك ها و ميدان هاي عمومي، نمايشگاه ها و آمفي تئاتر هاي روباز از اين امكان برخوردارند.
مناسب ترين ساختار براي شيب پله ها، رعايت زاويه 45 درجه در آنهاست. در اين زاويه مردم براحتي با طبقات بالاتر و پايين تر ارتباط برقرار كرده و گروه هاي كوچك و بزرگ مردم احساس راحتي و تفريح بيشتر مي كنند.
با مطالعه الگوهاي ارائه شده و بررسي وضعيت خيابان هاي پرتردد، براحتي مي توان نتيجه گرفت كه پله ها و سكوها از امتيازهاي يك پياده رو مناسب در فضاهاي پرتردد به شمار مي آيند.طراحان بر اين باورند كه گردش و استراحت در كل، نه تنها نقطه مقابل هم نيستند، بلكه دو عامل موازي به شمار مي آيند و طراحان، موفق به لزوم اين دو عامل در كنار هم توجه مي كنند.
منبع: uan.ir

راپورت خبرنگار
هنوز سرگردان
پويا مهر آيين- سكانس يك : پيرمرد با پريشاني از بغل دستي اش مي پرسد: آقا اين كجا داره مي ره؟ و نفر كناري سري تكان مي دهد و به پيرمرد مي گويد: مي خواستي بري انقلاب؟ پيرمرد مي گويد: بله و جواب مي شنود كه نه! مقصد اين اتوبوس ميدان وليعصر(عج) است . پيرمرد بنده خدا قرمز مي شود و رعشه دست هايش دوچندان و با صدايي كه حالا بيشتر مي لرزد، مي پرسد: آقا! مگر روي تابلو جلو اتوبوس ننوشته بود انقلاب؟ و جواب مي شنود كه بله! ، اما... حالا همه بايد فرياد بزنند كه آقا نگهدار، اين بنده خدا اشتباهي سوار شده... و راننده هم آنقدر به قانون مقيد است كه مي گويد: فقط داخل ايستگاه و پيرمرد را 800-700 متر جلوتر در ايستگاه پياده مي كند. موقع پياده شدن پيرمرد به راننده مي گويد: من از كجا بايد مي فهميدم كه مقصد اين اتوبوس غير از آن جايي است كه نوشته شده؟ راننده مي گويد: بايد مي پرسيدي جوون! پيرمرد مي گويد: پس تابلو براي چي نصب شده؟ و راننده مي گويد: براي قشنگي! زود پياده شو، كار داريم... و پيرمرد در حالي كه يك عالمه قرص و دوا در كيسه نايلوني اش دارد، راهش را مي كشد و به سمت مقصدش برمي گردد.
سكانس دوم: بعد از 30-20 دقيقه معطلي بالاخره اتوبوس از راه مي رسد. از ايستگاه مورد نظر اتوبوس هاي چند خط مختلف عبور مي كنند و به همين دليل مسافران كه به قول معروف مارگزيده شده اند، به تابلو مسير توجهي نكرده و يكي، يكي مسير را از راننده مي پرسند، اما نوبت به نفر سوم، چهارم كه مي رسد راننده داد مي زند: مگر يكي، يكي بايد جواب بدهم؟ يك بار گفتم ! چند نفر ، چند بار...؟ و انگار حواسش نيست كه مسلما اگر مسافران صداي او را شنيده بودند، هرگز دوباره نمي پرسيدند و باز هم حواسش نيست كه همه اين مشكلات به برنامه ريزي نه چندان دقيق و درست شركت متبوعش برمي گردد.
اما واقعا مقصر شمردن راننده و مسافر در اين دو پرده، كمال بي انصافي است. مسلما نه مسافر آنقدر بيكار و بي حواس است كه سوار اتوبوس خط ديگري شود و نه راننده آنقدر مختار كه درمورد انتخاب اتوبوس و خط و مسير و اين قضايا بتواند كاري انجام دهد.
مدتي پيش در اين باره نوشتيم و متاسفانه انگار خبري نشد كه نشد و هنوز هم همه سرگردان.
وقتي پاي درد دل مسئولان اتوبوسراني مي نشينيم و گفته هاي آنها را در مورد كمبود بودجه و امكانات مي شنويم، در بسياري موراد حق را به آنها مي دهيم، چرا كه بدون بودجه و امكانات، يك نفر مسئول با ديگران تنها يك تفاوت دارد، آن هم اينكه بايد پاسخگوي سئوالات و انتظارات باشد، اما در مواقعي كه مي بينيم رفع يك مشكل تنها به برنامه ريزي دقيق تر و حوصله و دلسوزي بيشتري نياز دارد ديگر نمي توانيم به آنها حق بدهيم.
در راپورت قبلي كه به اين موضوع مربوط مي شد، نوشتيم كه اين مشكل بزرگ با نصب يك تكه كاغذ كوچك روي شيشه جلو اتوبوس حل مي شود( در حالتي كه اتوبوس در مسيري كه روي تابلوي نوشته شده، مشغول به سرويس دهي نيست) و با همين اعلان كوچك، ديگر نه راننده به دردسر مي افتد و نه مسافر، ولي احتمالا كسي آن پيشنهاد كوچولو را نپذيرفته است، پس ما هم صلاح را در اين ديديم كه راپورت ويژه اين پنج شنبه را به اين موضوع اختصاص دهيم و اميدواريم كه مجبور نباشيم اين موضوع را براي دفعات بعد هم گوشزد كنيم، چرا كه اگر بعضا، ديگران در انجام وظيفه خود قصور يا تقصيري دارند، ما نمي  توانيم وظيفه حداقل خود را فراموش كنيم.

زاويه ديد
سفر پرهزينه به تهران
001554.jpg
قديم ترها براي بار سفر بستن به سوي شهر و دياري ديگر، تنها داشتن هزينه رفت و برگشت كفايت مي كرد و البته اين در شرايطي بود كه در ديار مقصد، نگاهي چشم  انتظار ورودت بود و نه هزينه اي براي خواب مي خواستي و نه پولي براي خوراك، توشه اي سوغاتي براي ميزبان، شايد.
همين بود كه مسافرت ها در عين كمتر بودن امكانات و تجهيزات رفاهي، خوش تر بود و نه بر ميهمان هزينه هاي گزاف تحميل مي شد و نه بر ميزبان.
امروزه اما سفر به اين سادگي ها محقق نمي شود، البته نه از باب رفت و آمد كه طولاني ترين مسيرها را در كوتاه ترين زمان مي توان طي كرد، بلكه از لحاظ تامين هزينه هاي تردد در شهر ميزبان. اگر شما وسيله شخصي براي طي مسير سفر نداشته باشيد و بخواهيد از ناوگان حمل و نقل بين شهري استفاده كنيد، بايد فكري هم به حال رفت و آمد درون شهري در مقصد بكنيد. چرا راه دور برويم؛ در همين تهران، رفت و آمد درون شهري به مراتب بيشتر از رفت و آمد بين شهري هزينه دارد. فرض كنيد شما از دورترين شهرهاي كشور قصد سفر به پايتخت را داريد؛ مثلا مي خواهيد از مشهد به تهران سفر كنيد و آنقدر هم وضعتان خوب نيست كه از هواپيما استفاده كنيد، بنابراين يا بايد بين 3 هزار تا 6 هزار تومان هزينه كنيد و با اتوبوس عازم سفر شويد يا بين 5 هزار تا 8 هزار تومان بپردازيد و قطار را براي سفر انتخاب كنيد. به هر حال پس از طي مسافتي 15-10 ساعته سر از جنوب تهران درمي آوريد يا ترمينال جنوب يا راه آهن. طبيعتا آنقدر هم خسته هستيد كه ديگر ناي سوار شدن بر اتوبوس يا مترو را نداريد و مي خواهيد به تلافي آن همه اسيري درون اتوبوس يا قطار، ماشيني را دربست كنيد و تا مقصد يكراست برويد.
خب، حق شماست كه چنين تصميمي بگيريد، چون هركس ديگري هم بود همين كار را مي كرد؛ البته زود قضاوت كردن كار درستي نيست، چون احتمالا تا پايان مسير از تصميم خود پشيمان خواهيد شد. همان وقتي كه راننده محترم تقاضاي 4- 3هزار تومان مي كند و شما با يك محاسبه سرانگشتي مي فهميد كه تقريبا به همان اندازه اي كه براي يك سفر 15- 10 ساعته هزينه كرده ايد، بايد براي يك سفر يك ساعته درون شهري پول خرج كنيد.

ازشهر
چهار روز با غذاهاي ايراني
ترشي كلم، ليته، خيارشور، سبزي معطر، خورشت قيمه و عطر قورمه سبزي، آبگوشت و ... سفره ايراني را كه باز مي كني، رنگ و عطر به هم مي آميزد و ميل خوردن چند برابر مي شود. بيشترين خاطره هايمان از دوران كودكي و فصل درست كردن ترشي است و جمعه هايي كه ظهر در خانه مادربزرگ با آبگوشت و عمه ها و عموها، خاله ها و دايي ها و بازي با بچه هايي همسن و سال مي گذشت.
سيزده به درهايي كه كنار رودخانه با سبزي و آش رشته گره مي خورد. ظهرهاي عاشورايي كه با عطر قيمه و صداي طبل و سنج و دهل سپري مي شد. قرار است تمام اين اتفاقات كودكي در يك جشنواره چهار روزه به نمايش دربيايد.
سازمان ميادين ميوه و تره بار به همراه شركت هاي بزرگ توليدي از روز دوشنبه در ميدان جلال آل احمد دور هم جمع مي شوند تا محصولات غذايي را در اين جشنواره چهار روزه به نمايش بگذارند. روز اول اين جشنواره با استقبال خوبي از سوي شهروندان تهراني مواجه شده است. در اين جشنواره يكي از غرفه هاي عرضه كننده قارچ علاوه بر اطلاع رساني در مورد فوايد استفاده از قارچ و عرضه اين محصول، اقدام به پخت غذاهاي مختلف با قارچ مي كرد كه با استقبال زياد جمعي از خانم هاي خانه دار براي يادگيري نحوه پخت اين غذاها مواجه شده است و تعدادي از تماشاچيان نيز از طرفداران پروپاقرص اين غرفه بوده و از چندين نوع غذاي پخته شده با قارچ خوردند.
از جمله مزاياي اين جشنواره، عرضه انواع محصولات غذايي عرضه شده با قيمتي پايين تر از بازار بوده و تقريبا اغلب شهروندان دست خالي از اين جشنواره بيرون نرفته اند. بسياري از غرفه ها براي جلب مشتري، اقدام به پخت يا عرضه محصولات جهت استفاده رايگان مراجعه كنندگان مي كنند، لذا در مقابل برخي از غرفه ها تجمع بازديدكنندگان زياد است.
مهندس صلاحي، مديرعامل سازمان ميادين ميوه و تره بار در مورد برگزاري جشنواره غذا گفت: عيد سال گذشته در ميدان پيروزي، جشنواره ميگو را برگزار كرده ايم و امسال نيز جشنواره غذا در ميدان تره بار جلال آل احمد برپا شده است. به اعتقاد ما در رابطه با استفاده از محصولات غذايي جديد مطابق با استاندارد از جمله قارچ، ماهي و ... بايد فرهنگسازي لازم در جامعه صورت بگيرد تا بدين طريق پا را از مصرف تنها گوشت قرمز فراتر بگذاريم.
او با اشاره به اينكه در سطح ميادين ميوه و تره بار به منظور شناخت بهتر شهروندان با مواد غذايي ناشناخته، ولي داراي ارزش غذايي بالا، اقدام به مكان هايي براي عرضه اينگونه محصولات كرده است، افزود: شركت هاي بزرگ مواد غذايي به طور مستقيم محصولات خود را در سطح ميادين با بهترين كيفيت و استاندارد و بين 25 تا 30 درصد زير قيمت بازار عرضه مي كنند.
در جشنواره چهار روزه غذا به منظور فرهنگسازي مناسب، برخي از شركت هاي بزرگ توليدي علاوه بر عرضه محصولات خود با كمك آشپزهاي خوب، روش هاي پخت مواد غذايي در معرض عرضه را به بازديدكنندگان ياد مي دهند تا محصولات غذايي مختلف را بهتر بشناسند و بيشتر از محصولات دريايي، گياهي و قارچ استفاده كنند.در هر يك از ميادين سطح شهر، علاوه بر عرضه فرآورده هاي كشاورزي، غرفه هايي هم براي فروش مواد غذايي ناشناخته، اما مغذي به صورت عمده فروشي و با كيفيت برتر و قيمت مناسب ايجاد شده است، از جمله اينكه در ميدان بعثت - در جنوب تهران حدود 40غرفه عرضه ماهي به صورت عمده فروشي ايجاد شده كه
۳۵ درصد نياز تهران را تامين كرده و قيمت ها در آن بين 30 تا 35 درصد ارزان تر از سطح شهر است.
معابرايمن براي بچه ها در آستانه بازگشايي مدارس
زنگ مدرسه كه مي خورد، سر و صداي بچه ها، حياط را برمي داشت. در چشم برهم زدني سكوت و آرامش محل جاي خود را به شور و شوق كودكانه اي مي داد كه از حياط مدرسه سر رفته و به كوچه و خيابان ريخته بود؛ شور و شوقي كه بلافاصله زير پوست پدر و مادرهاي چشم انتظار مي دويد و دنياي آنها را رنگ دوباره مي داد. آغاز مهر امسال نيز پاياني است به انتظار 3 ماهه براي استشمام بوي مدرسه. انتظاري كه به پيشواز آن رفتن قاعده اي دارد و آدابي. يكي از اين قواعد هر ساله، ايمن سازي و روان سازي معابر شهر است براي تردد دانش آموزان. در آستانه آغاز سال تحصيلي جديد، معابر شمالي تهران با اجراي طرح هاي ترافيكي، روان سازي و به وسايل ايمني مجهز مي شود.نصب سرعت گير در مقابل مدارس، تهيه و توزيع روپوش پليس مدرسه، توزيع بروشور و كتاب آموزش مقررات ترافيكي، نصب و مرمت تابلوهاي راهنمايي رانندگي و... از جمله اقداماتي است كه شهرداري در آستانه آغاز سال تحصيلي جديد و جهت عبور ومرور آسان دانش آموزان انجام مي دهد.همچنين بر اساس دستورالعمل ايمني تردد دانش آموزان در سال تحصيلي جديد، ايستگاه هاي سرويس مدارس بايد به اندازه 50 متر جهت سوار و پياده كردن دانش آموزان باشد.اين در حالي است كه پاكسازي ايستگاه هاي سرويس مدارس توسط عوامل راهنمايي صورت گرفته و سوار و پياده كردن دانش آموزان مي بايست فقط از در سمت راست وسايل نقليه صورت گيرد.
استفاده اجباري از كمربند ايمني براي سرنشينان جلو سرويس مدارس و تعيين يك نفر به عنوان ارشد سرويس با عنوان پليس سرويس مدرسه، از ديگر ضوابط تعريف شده در دستورالعمل ايمني تردد دانش آموزان براي سال تحصيلي 85-84 به شمار مي رود.بر همين اساس، گزارش وضعيت رعايت مقررات رانندگي سرويس توسط پليس هاي سرويس و حضور پرسنل راهور از ساعت 6:30 تا 9 صبح و از ساعت 11 الي 14 مقابل مدارس تعيين شده در ايام بازگشايي مدارس، از ديگر دستورالعمل هاي مذكور است.استفاده از پل مقابل مدارس توسط دانش آموزان، با هدايت پليس ياران مهر و تنظيم زمان حضور سرويس ها با فاصله زماني مناسب كه موجب تراكم در مقابل مدارس نشود، از ديگر ضوابط و دستورالعمل هاي صادر جهت ايمني تردد دانش آموزان است.

شهر آرا
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
سفر و طبيعت
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |