سفر به تهران چندان هم خالي از لذت نيست
قلبي مهربان پشت چهره اي خاكستري
مهرداد مشايخي
۲۲ سال پيش كه دسته جمعي به تهران مي آمديم، اولين چيزي كه در بدو ورود به اين شهر به نظرمان آمد، ترافيك آن بود. اين تجربه، بهترين راه معرفي ترافيك به كودك هشت ساله اي بود كه هنوز حتي با واژه ترافيك آشنا نشده بود. آن روز وقتي به تهران رسيديم و براي رسيدن به خانه آشناي قديمي بي تابي كرديم، پدر گفت كه براي رسيدن به خانه آنها دست كم يك ساعت در راه هستيم. باورمان نشد!
- شوخي مي كني پدر؟ مگر مي خواهيم به شهر ديگري برويم؟
از قيافه پدر معلوم بود كه شوخي نمي كند و به شهر ديگري هم نمي خواهيم برويم. نيازي به توضيح ديگري نبود؛ تا وارد تهران شديم و از سه راه افسريه گذشتيم، براي كوچك و بزرگ روشن شد چرا براي رسيدن به گوشه ديگر شهر بايد يك ساعت يا بيشتر در راه باشيم؛ سال 1362 بود.
امروز هم وضعيت فرقي نكرده است، هرچند راه حل هاي ترافيكي زيادي اجرا شده است، اما با افزايش جمعيت آدم ها و ماشين ها در پايتخت، هنوز هم اولين چيزي كه در چشم هر مسافر و تازه از راه رسيده اي خودنمايي مي كند، ترافيك است.
به همين خاطر هم بايد توصيه اي به تمام كساني كه به هر دليل به تهران سفر مي كنند، بكنيم و آن اينكه اگر براي رفتن به شمال، چتر لازم است و در زمستان، سفر به جاده هاي كوهستاني مستلزم همراه داشتن زنجير چرخ است، براي سفر به تهران هم كاسه صبري لبريزنشدني نياز است تا مسافران تهران پس از عبور از سد ترافيك به مقصد برسند.
مسافران پايتخت
مسافران تهران چند دسته هستند؛ يك گروه مسافراني هستند كه براي رفتن به شهري كه تهران در مسير آن قرار دارد، از تهران عبور مي كنند و در اين بين ممكن است چند روزي را در تهران نزد آشنايانشان بمانند. گروه ديگر كساني هستند كه هدفشان فقط سفر به تهران و چند روز ماندن در اين شهر است و به شهر ديگري نمي روند، اما بيشترين مسافران تهران را گروهي تشكيل مي دهند كه به اجبار به تهران سفر مي كنند؛ به مناسبت هاي مختلف يا براي انجام امور اداري گوناگون. آنها ناخواسته تهران را براي سفر هدف مي گيرند، بدون اينكه در بيشتر مواقع براي آن برنامه ريزي كرده باشند. تهران، مركز تصميم گيري هاي حكومتي و جايي است كه تمام فعاليت هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي در آن متمركز است. انجام بيشتر امور اداري بسته به ارتباط مستمر با تهران است، همچنين براي قرار گرفتن در جريان تحولات اقتصادي، سياسي و فرهنگي نياز به آمد و رفت هاي مداوم به تهران است. نمايشگاه كتاب يا نمايشگاه بازرگاني تهران، جشنواره هاي هنري در دهه فجر يا برنامه ها و مراسم ديگري كه حتي براي مردم عادي هم بهانه اي است تا مدتي را در تهران بگذرانند.
واقعيت اين است كه تهران يك شهر توريستي نيست. فعلا نمي خواهيم به اين موضوع بپردازيم كه مي تواند باشد يا نه، يا اينكه مشكلات آن چيست، اما مي خواهيم بگوييم با وجود اينكه تهران ويژگي هاي باستاني و هنري اصفهان و شيراز را ندارد، مثل مشهد، شهري مذهبي نيست يا مثل نوار حاشيه درياي خزر، جنگل و ساحل ندارد، اما شهري است كه روزانه پذيراي هزاران مسافر است و آنها را در خود جاي مي دهد. اينكه اين شهر مركزيت سياسي، فرهنگي و اقتصادي كشور است و ساكنان شهرهاي ديگر را از اين نظر به خود وابسته كرده است، باعث شده تا همواره گروهي خواسته يا ناخواسته به اين شهر سفر كنند. از مقاطع ويژه اي كه بهانه سفر به تهران برنامه خاص ملي در آن زمان هاست كه بگذريم، در ساير روزهاي سال، دليل سفر به پايتخت، انجام امور اداري است و اين موضوع باعث شده تا كساني كه به اين دليل به تهران سفر مي كنند، به دنبال آن باشند كه بسرعت كارها را حل و فصل كرده و از اين شهر شلوغ فرار كنند.
مي توان لذت برد
حتي اگر براي انجام كارهاي اداري به تهران آمده ايد و چند روزي را ميهمان اين شهر هستيد، باز هم مي توانيد از زمان كوتاه اقامت در تهران لذت ببريد. خيلي سخت نگيريد، در اين شهر اگر از ترافيك و آلودگي هوا صرف نظر كنيم، فرصت هاي بسياري براي پر كردن مفيد اوقات فراغت پيدا مي شود.
بد نيست همين جا توضيح دهيم كه اگر تهران جاذبه هايي مثل اصفهان، شيراز يا شهرهاي شمالي ندارد، در عوض بخش هاي ديدني و جذابي دارد كه ديدن آنها خالي از لطف نيست؛ كاخ موزه هاي زيباي گلستان و نياوران و ...، موزه هاي مختلف نظير ايران باستان، آبگينه، هنرهاي معاصر و ...، بازار و درياي رنگ و سنت و عطش خريد، بارگاه حضرت شاه عبدالعظيم(ع) و بناهاي تاريخي ري و ييلاق هاي شمال شهر كه هنوز جايي براي نشستن و لذت بردن از هواي خوش و استفاده از طبيعت دارد، همه و همه جذابيت هايي است كه حتي مسافران خارجي را به خود جذب مي كند، بنابراين شك نكنيد كه براحتي مي توانيد وقت خود را با خوشي در تهران بگذرانيد و از هر دقيقه آن استفاده كنيد. باور نمي كنيد؟ يك بار امتحان كنيد.
بگذاريد با جزئيات بيشتري توضيح دهم. شايد به چشم نيايد، اما تهران شهري است كه هر روز اتفاقات جذاب و ديدني در آن مي افتد. در ده ها فرهنگسراي آن نمايشگاه هاي فرهنگي و هنري برپا مي شود، در سالن هاي تئاتر، نمايش به روي صحنه مي رود و در گالري ها، آثار هنرمندان به نمايش گذاشته مي شود. از اينها گذشته، موزه ها و نمايشگاه هاي مختلفي در گوشه و كنار شهر هست كه بعضي از آنها را حتي خود تهراني ها نديده اند. يكي از آنها همين نمايشگاه و موزه اتومبيل هاي قديمي در جاده كرج است. در اين موزه، اتومبيل هايي از دوره قاجار تا دوره پهلوي به نمايش گذاشته شده است. از جذابيت اين اتومبيل ها همين را بگوييم كه بعضي از آنها در دنيا منحصر به فرد هستند؛ مثل ماشيني كه چند كمپاني بزرگ با مشاركت هم ساخته و به ايران هديه كرده اند.
كاخ موزه ها و موزه هاي ديگر هم در نوع خود بي نظير هستد، ضمن اينكه فراموش نكنيد تهران، شهري است كه از بيش از 200 سال پيش، پايتخت كشور بوده و خيابان هاي اين شهر شاهد مهمترين تحولات تاريخ معاصر، مثلا خيابان جمهوري و ميدان بهارستان بتنهايي يادآور حوادث تاريخي مهم كشور از دوره مشروطه به بعد است.
به همين خاطر است كه پيشنهاد مي كنيم وقتي به تهران سفر مي كنيد، كمي آرام تر و با تامل بيشتر از كنار تابلوها، بناها و مراكز فرهنگي تفريحي آن بگذريد تا بتوانيد سفر پرمشقت را با چاشني تفريح كمي لذت بخش كنيد.
البته در كنار گردش هاي انفرادي، شهرداري هاي مناطق مختلف تهران هم تورهاي رايگان تهرانگردي به راه انداخته اند و علاقه مندان را به بازديد از فضاها و مراكز ديدني شهر مي برند. اين برنامه ها كه در طول تابستان در روزهاي جمعه اجرا مي شود، رايگان است و طي آن بازديدكنندگان در يك گردش چند ساعته به بازديد از موزه ها و كاخ هاي بزرگ برده مي شوند.
دست پر بياييد
آخرين پيشنهاد در سفر به تهران اين است كه اگر به ديدن آشنا يا دوستي مي آييد، حتما سوغاتي را فراموش نكنيد. هرچه كه مي خواهد باشد؛ جعبه كوچك گز يا سبد كوچكي از ميوه يا لبنيات، فرقي نمي كند، مهم اين است كه باشد. آخر اهالي اين شهر مدت هاست كه دلشان براي محصولات محلي و اصيل تنگ شده است، مدت هاست كه دلشان براي خيلي چيزها تنگ شده است، براي هرچه كه از اصالت بكر گوشه و كنار ايران نشاني بياورد، براي هر آنچه كه بويي از طبيعت چهارفصل آن داشته باشد و براي هر چيزي كه يادآوري كند هر كدامشان از دياري رخت سفر بستند و ديگر بازنگشتند؛ سفري كه رنگ مهاجرت به خود گرفت؛ قصه تكرار تنهايي.
ميهمان نوازي پايتخت
پشت اين چهره خاكستري، قلبي مهربان نهفته است. پايتخت را مي گويم؛شهري كه همچنان ساكنان و ميهمانانش را با بردباري و ميهمان نوازي حسرت برانگيزي پذيرا مي شود. چندان پير نيست، اما آزارديده است. با وجود اين اگر به سراغش بروي آنقدر حرف براي گفتن دارد كه تنها و بي حوصله نشوي.
به گوشه و كنارش كه سرك بكشي ، يادگار هاي دوره جواني اش را مي بيني و گنجينه هاي تاريخي اش را.
اگر به تهران سفر مي كني زيبايي هايش را هم ببين.
|