يكشنبه ۳ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۰۸
نقاشي سه هزار متري كودكان ايراني به تخت جمشيد مي رود
كودكانه هايي براي صلح
002040.jpg
عكس : گلناز بهشتي
سعيده امين
نقاشي ها مثل يك نوار ويدئويي به آرامي از جلو چشم ها مي گذشت، وقتي به خود مي آيي، مي بيني كه اين تويي كه راه مي روي و طولاني ترين بوم نقاشي دنيا در جاي خود ثابت است. حتي اگر طول قدم هايت يك متر باشد، بايد 3 هزار متر پياده راه بروي تا تمام نقاشي ها را ببيني.
اگرچه از چند هفته قبل اعلام شده بود كه نقاشي خاص نوجوانان است، اما علاوه بر كودكان خردسال، پدران و مادران با سنين بالا نيز در ترسيم نقاشي مشاركت مي كردند. ستاد مركزي فرهنگسراي نوجوان هم تصميم گرفته بود، اندكي از خط مشي اوليه عدول كرده و حضور بزرگسالان در اين مراسم را پذيرا باشد.
مهدي، انتظار، ظهور، صلح
اي كاش همه چيز به آن زيبايي و آرامشي كه در نقاشي ها ترسيم شده بود، وجود داشت. دست هاي سفيد و سياهي كه در هم گره خورده و دور تا دور زمين خاكي گلپوش را احاطه كرده بود. گوشه لب ها همه به طرف بالا لبخند را نشان مي داد، اما آيا اينها شدني است. سارا كياني 15 سال داشت و به اتفاق برادر و دو خواهرش زميني گلپوش را كه روي آن آدم هاي سياه و سفيد در آن دست در دست يكديگر گذاشته بودند نقاشي مي كرد. او مي گويد: مي خواهم صبح را نقاشي كنم، به نظر من اين بهترين نقاشي از صلح است .
و صلح كه عجب كلمه دست نايافتني و زيبايي است. انگار اين را همه خوب مي دانند، حتي تينا كلارك كه سعي مي كرد كلمه سفيد رنگ Peace را روي پرچم سياهي نقاشي كند؛ پرچمي كه توسط عده اي از مردم به نشانه اعتراض بالا رفته بود. تينا 11 سال دارد و اهل سوئد است، مدتي است كه با يك NGO كودكان براي صلح فعاليت مي كند. او به همراه هموطنانش گاهي در مقابل مقر سازمان  ملل در استكهلم گردهم مي آيند و خواستار خاتمه جنگ هاي دنيا و صلح و آرامش مي شوند.
كنار او سهيلا رفعت، رنگين كمان هفت رنگي را مي كشد كه پشت دود آتش يك تانك در حال سوختن پنهان مي شود. براي سهيلا رنگين كمان معناي صلحي را مي دهد كه زشتي جنگ آن را محو كرده است.
جاويد ميرزا يك تبعه افغاني است كه به همراه پدر ديپلماتش مدتي است در ايران زندگي مي كند. جاويد جنگ را خوب مي شناسد و فقط جنگ را. او تانك و سربازاني را نقاشي كرده كه به سوي كوهپايه نشينان افغاني شليك  كنند. تنها موجود زنده نقاشي جاويد مردي است كه يك پا ندارد و به كمك چوبدستي از مقابل تانك فرار مي كند.
نقاشي ارول كارميك پيام آور صلح است. ارول زمين گرد را به دو قسمت سياه و سفيد تقسيم كرده است. كبوتران سفيد، شاخه زيتون را به منقار گرفته و به سمت قسمت سياه زمين در حال پروازند. راستي چرا ارول و امثال او رنگ سياه را مظهر جنگ و ظلم و تيرگي مي دانند؟ خودش مي گويد: رنگ سياه به خودي خود رنگ بدي نيست، بلكه مظهري از ظلم و تيرگي است . ارول بزرگتر از سنش سخن مي گويد. او 12 ساله است و دوست دارد در آينده يك كاريكاتوريست بين المللي شود. از دور مردي پيداست كه با تمام اشتياق روي بوم طرح مي زند. او 55 ساله و اهل كرج است. او مي گويد: حق و باطل، سياه و سفيد جزئي از زندگي بشري است و تا آخر هم خواهد ماند .
نوري زاده خورشيد درخشاني را مي كشد كه روي آن نام مبارك حضرت مهدي نوشته شده است و سربازاني كه در دو جبهه مقابل يكديگر مي جنگند.
بالاي سر سربازان فضايي خالي بود و نوري زاده دنبال چيزي بود كه آن فضا را پر كند، وقتي برگشتم ديدم كه در آن فضا پرچمي كشيده شده كه دعاي فرج روي آن نقاشي شده است.
بسياري از نقاشي ها به صورت گروهي كشيده شده بود. گاهي براي طرح يك سوژه واحد 10 نفر با هم همكاري كرده و گوشه اي از طرح را رنگ مي زدند. در تمام اين نقاشي ها وحدت موضوعاتي مثل خدا، امام زمان(عج)، صلح و همدلي قابل مشاهده است.
توفيق خودخواسته
حول و حوش ساعت 5 عصر بود كه خيابان هاي منتهي به بلوار كشاورز مملو از خودروهايي بود كه سعي مي كردند با دوربين فيلمبرداري از نقاشي ها تصوير بگيرند.
جلب نظر سرنشينان خودروها موجب بروز چندين تصادف در بلوار كشاورز شد كه البته همه به خير و خوشي فيصله پيدا كرد.
برخي از خودروها بين شركت كنندگان در نقاشي اغذيه رايگان توزيع مي كردند. يكي از آنها مي گويد: من گفتم نقاشي كه بلد نيستم، پس اقلا چند لقمه براي اين عزيزان بياورم تا من هم در اين ثواب شريك باشم .
روشنايي در تخت جمشيد
طولاني ترين نقاشي دنيا قرار است با عنوان به سوي روشنايي به تخت جمشيد برده شده تا براي مدتي در معرض ديد عموم گذاشته شود. اگرچه به قول شريفي، مدير فرهنگسراي نوجوان، اين يك تصميم مقطعي است و هنوز در مورد آن تصميم گيري نهايي نشده، اما مسئولان در تلاشتند تا آن را عملي كنند و در نهايت به گفته شريفي، نقاشي هاي اين بوم به صورت كتابي منتشر شده و در سازمان يونسكو به نمايش درخواهد آمد.
نقاشي به سوي روشنايي با موضوعاتي همچون انتظار، عدالت، صلح، زشتي جنگ، ظهور، برابري و برادري، امام حسين(ع)، مردم روي زمين و موضوعاتي از اين قبيل، در روز 15 شعبان، ميلاد حضرت مهدي(عج) ترسيم شد. قرار بود كه اين نقاشي توسط 3هزار نوجوان به تصوير درآيد، اما مردم با استقبال بيش از 3 هزار نفر در مراسم شركت كرده و تمام 3 هزار متر بوم آماده شده، نقاشي شد. در اين مراسم صفار هرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي حضور پيدا كرده و اجراي چنين طرح جديدي را بسيار خلاق و جالب توجه خواند. به نظر مي رسد با توجه به ركوردشكني چنين طرحي با عنوان طولاني ترين نقاشي دنيا با موضوعاتي واحد، جاي حضور تعداد زيادي از مسئولان و دست اندركاران فرهنگي كشور براي شركت در اين مراسم خالي بود.
پيام كودكان ايران به عنان
هنوز چند ساعتي از شروع نقاشي نگذشته بود كه يك بنز مشكي رنگ مقابل خيابان 16 آذر توقف كرد. در وهله اول نگاه ها منتظر يك وزير يا يك دست اندركار فرهنگي بود، اما با كمال تعجب، زني از ماشين پياده شد كه در نگاه اول روشن شد كه ايراني نيست. نيروهاي انتظامي مستقر در اطراف بلوار به حالت آماده باش درآمدند.در عين حال يكي از درجه داران نظامي به سمت آن زن و هيات بسيار كوچك همراه رفت و سلام نظامي كرد.
خانم دكتر سونيا، نماينده كوفي عنان در ايران به بلوار آمده بود تا به قول خودش براي اولين بار چنين اقدام بي نظيري را از نزديك تماشا كند. دكتر سونيا مي گويد: من براي بازديد از پيشرفت آبادسازي بم به ايران آمدم. در آنجا به من گفتند كه نمايشگاهي با طولاني ترين نقاشي دنيا در تهران برگزار مي شود. من هم كارم را در بم تمام كرده و خود را سريعا به تهران رساندم . خانم سونيا قول داد كه پيام نوجوانان ايراني با مضامين صلح جهاني را به آمريكا و سازمان ملل برساند.
او مي گويد: خوشحالم كه ايرانيان از صلح دروني به صلح جهاني رسيده اند و من اين را به تمام نمايندگان خواهم گفت .
علاوه بر نوجواناني از سراسر كشورمان، بخشي از بوم نقاشي توسط نوجواناني از كشورهاي سوئد، آلمان، تركيه و افغانستان نقاشي شد.
شريفي، مدير فرهنگسراي نوجوان مي گويد: ما مجموعا 20 ميهمان خارجي از كشورهاي دنيا داشتيم كه به همراه خانواده هايشان براي شركت در مراسم، به ايران آمده بودند، علاوه بر آن تعدادي از توريست ها به سايت هاي ثبت نام سيار مراجعه كرده و رنگ و قلم مو گرفتند. ابتدا ما تعداد شركت كنندگان را مشخص كرديم، اما به مرور تعداد زيادي از شركت كنندگان عبوري به جمع ما اضافه شدند. ميهمانان خارجي نيز طي مكاتباتي با سفارتخانه ها به ايران دعوت شدند . ظاهرا ابتدا قرار بود كه حدود 50شركت كننده خارجي حضور داشته باشند، اما به خاطر تعطيلات آخر هفته در روزهاي شنبه و يكشنبه، بسياري از اين نوجوانان از ايران خارج شده بودند.
002037.jpg
اتفاق هاي باورنكردني
ساعت 5 صبح روز سه شنبه 29 شهريور، تعدادي از كارمندان خدمات فني از يك اتوبوس پياده شدند تا دست به كار سوار كردن داربست ها شوند. همه چيز از دو روز قبل آماده بود. داربست ها نصب و پارچه ها به آن وصل شده بود،  اما بخشي از كاركنان شهرداري بدون دستورالعمل درست، شب قبل از شروع مراسم بخشي از داربست ها را به زمين ريخته بودند. حسيني، دبير اجرايي برنامه به سوي روشنايي مي گويد: بدتر از اين نمي شد. ما درست شب مراسم از موضوع مطلع شديم، شبانه هماهنگي هاي لازم را انجام داديم و چند نفر را فرستاديم تا دوباره داربست ها را نصب كنند. از 5 تا 8 صبح طول كشيد تا يكهزار متر داربست را دوباره نصب كنيم. ساعت 8:30 شركت كنندگان آمدند .
بدبياري سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران به اينجا ختم نشد. چند ساعت بعد درست زماني كه تقريبا همه شركت كنندگان از نقاشي فارغ شده بودند، ماموران راهنمايي رانندگي، بخشي از بوم را در تقاطع خيابان قدس پاره كردند. حسيني مي گويد: ما انتظار چنين اقدامي را نداشتيم، چون براي اين كار ما با تمام واحدهاي انتظامي، شهرداري و وزارت كشور مكاتبه و هماهنگي كرده بوديم. قرار بود داربست ها تا دو روز در آنجا بمانند تا هم نقاشي ها خشك شوند و هم تمامي 3 هزار متر بوم نقاشي شود، اما ناگهان به ما خبر دادند كه يكي از افسران راهنمايي و رانندگي بي اطلاع از هماهنگي ها براي تسهيل در تردد خودروها، بخشي از پارچه بوم را پاره كرده است . قضيه بااندك پادرمياني ختم به خير شد و كارمندان فرهنگسراي نوجوان بادقت پارچه را دوخت زده و رفو كردند.
خطوط جاندار
هوا كه تاريك شد، نقاشي هاي روي بوم زير نور چراغ خيابان جلوه ديگري به خود گرفتند. به بعضي از نقاشي ها كه خوب نگاه مي كردي به نظر مي آمد كه تكان مي خورند، انگار كه جان گرفته اند و مي خواهند از روي بوم پا روي زمين بگذارند. چندبار چشم هايت را بايد به هم بزني تا باور كني خطاي ديد است. گاهي بايد پرسيد چه به روز اين همه ذوق و شوق براي به تصوير كشيدن صلح جهاني مي آيد، شايد 3 هزار متر پارچه را لوله كنند، بشود دايره اي به قطر 3 متر و شايد هم برود تخت جمشيد و شايد بشود يك كتاب.

يادداشت روز
درجست وجوي صلح
حسين جمالي فرد *
صلح، كودك، عدالت، آزادي و امنيت؛ واژه هايي زيبا و پرمعني است براي بزرگترهايي  كه آن را خلق كرده اند و خودشان آن را زيرپا گذاشته اند. كودك و صلح، هر دو مظلوم و معصوم؛ هربار كه به اين دو واژه فكر كنيم، صحنه هاي تاسف بار و نازيبايي را مي بينيم. چرا هيچ وقت فكر كردن به صلح به ما آرامش نمي دهد، خاطرمان را آسوده نمي كند و برعكس به ياد جنگ، خشونت و خونريزي مي افتيم و غيرارادي فرزندانمان را به آغوش مي كشيم. دنيايي كه آدم بزرگ ها براي كودكان ساخته اند و ارمغان صلح را تنها بيانيه ها و كنفرانس ها عرضه مي كنند و در عمل چهره اي متضاد از صلح را به كودكان مي آموزند.
بزرگترهاي ما عقايد ثابتي دارند... آنها ما را دوست دارند چون بچه هايشان هستيم، اما آيا آنها مي دانند كه چه دنيايي را براي ما به وجود آورده اند. اگر كمترين اشتباهي در ماشين هسته اي آنها رخ دهد ما هرگز شانسي براي رشد نخواهيم يافت . اين نگاه دو دانش آموز 9ساله آمريكايي است به دنياي امروز؛ دنيايي كه سالانه هزينه هاي غيرقابل تصوري صرف توليد انواع سلاح هاي هسته اي و غيرهسته اي مي شود و در اين ميان كودكان بسياري قرباني تماميت خواهي و خودخواهي  آدم بزرگ هايي مي شوند كه متاسفانه باعث جنگ و خونريزي و خشونت در گوشه و كنار جهان شده اند. تنها با اختصاص 5 دلار به ازاي هر كودك، جان 90 درصد از كودكاني كه هر سال مي ميرند، حفظ مي شود. اين مبلغ تنها معادل بودجه شش هفته تسليحاتي در جهان است.
پدرم تمام آرزوهايم را برآورده مي كرد، تمام قلبش مال من بود و به خاطر من زنده بود و مادرم مهربان ترين مادر دنيا بود و هر شب زيباترين قصه هاي دنيا را برايم تعريف مي كرد .
هانس كريستين آندرسن، پدركتاب كودك، چنين از دنياي زيباي كودكي اش تعريف مي كند. نويسنده اي كه منادي والاترين ارزش هاي بشري است و در تمامي داستان هايش گلها از بين علف هاي هرز قد مي كشند و پيروزي از دل شكست بيرون مي آيد و خورشيد صلح طلوع مي كند.
صلح فرآيندي است كه عدالت، آزادي و دموكراسي از اركان آن است. دموكراسي يعني صلح، اما انسان ها در غفلت و انتخاب هاي خود گناهكارند چرا كه انتخاب كرده اند به ظلم هميشگي بر كودك چشم فرو بندند. با شنيدن اخبار ناخوشايند خشونت عليه كودكان هميشه لحظاتي را ناراحت شديم و شايد هم اشكي در گوشه چشمانمان جاري شده است، اما لحظاتي بعد...
كودك امروز فقط يك بار فرصت رشد دارد و آن فرصت امروز است نه فردا. فردا و فرداهاي آينده متعلق به كودكان و نوجوانان است. آنها طالب دنياي پر از صلح و آزادي اند؛ دنيايي كه همانند جهان كودكي همراه با دوستي و صداقت هاست و ما عضوي از جامعه جهاني هستيم و بي گمان دوستدار دانايي، صلح و آزادي. بهتر است از اين فرصت ها براي بهروزي كودكانمان سود ببريم.
*كارشناس ميراث فرهنگي و گردشگري

ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |