اكتشافات تصادفي كماكان ادامه دارد
گونه هاي جديد در بشقاب غذا
|
|
محمدعلي نمازي خواه
دانشمنداني كه چندي پيش براي خريد به يك فروشگاه معروف مواد غذايي رفته بودند، در هنگام پيدا كردن مواد غذايي مورد علاقه خود، اتفاقي برايشان افتاد كه بسرعت باعث مشهور شدن آنها شد. اين دانشمندان به صورت كاملا اتفاقي موفق به كشف گونه اي ناشناخته از جوندگان شدند كه در قسمت فروش گوشت در معرض ديد بود. اين جونده كه در لائوس در آسياي جنوب شرقي كشف شده است، داراي سبيل هاي بلند، پنجه هايي دراز و يك دم پوشيده از خز است. به گفته اين گروه محقق، اين جانور يك نوع سنجاب نيست و حتي شبيه خانواده موش ها هم نيست. به گفته رابرت تيمينس- يكي از اعضاي سازمان حفاظت از حيات وحش واقع در نيويورك - اين جانور را مي توان گونه اي عجيب از موش هاي صخره اي ناميد، اگرچه نمي توان اين گونه جديد را به موش هاي صحرايي و خانگي ربط داد. به نظر وي، اين جانور در اصل همانند جوجه تيغي است كه تيغ هاي روي پوست آن قابليت رشد ندارند و به مرور زمان جاي اين تيغ ها را موي فراوان گرفته است. به گفته عده اي ديگر از جانورشناسان، اين موش صخره اي به عنوان گونه اي جديد در ميان جانوران جايي ندارد، ولي به عنوان اولين خانواده پستانداران كشف شده در 30 سال اخير، جايگاه ويژه اي دارد. به گفته تيمينس، امروزه پيدا كردن پستانداران ناشناخته و جديد كاري بسيار مشكل است، چرا كه گونه هاي فراوان حاضر، خود در حال نابود شدن هستند. وي مي گويد: همانطور كه همگي مي دانيم، اين جانور شايد آخرين يا از آخرين گونه هاي يافت شده از خانواده پستانداران باشد.دانشمنداني كه فعالانه در اين پروژه در حال تحقيق هستند، بايد بدانند اگرچه آنها در اين چند روز موفق به كشف اين جونده تيره رنگ شده اند، ولي مردم محلي خاموآن در لائوس، سالهاست كه اين گونه ناياب را براي خوردن به سيخ كباب مي كشند!!
تيمينس به اين نتيجه رسيده است كه اين جانور عجيب در زبان بومي هاي منطقه به نام kha nyou ناميده مي شود. وي مي گويد: تعدادي از مردم محلي، اين جانور را به صورت تازه و به همراه ميوه ها و سبزي هاي محلي استفاده مي كنند، ولي بعد از پايان سفر خود به لائوس، در گزارشي ابراز تعجب كرد كه اين گونه و بسياري از گونه هاي جانوري ناشناخته ناياب را مي شد پيدا كرد كه براي مردم ناحيه غذاهاي خوشمزه اي محسوب مي شدند.
مشخصات غذاي خوشمزه!
تيمينس و گروه تحقيقاتي اش به نتايج جالب توجهي درباره اين جونده رسيدند. آنها طول خانيو را از بيني تا انتهاي دم حدودا 16 اينچ يا 40 سانتي متر محاسبه كرده اند. وي مي گويد: اين جانور را طوري مي پزند كه مردم محلي با قرچ و قورچ كردن، استخوان هاي آن را هم مي خورند، ظالمانه است، ولي هنگامي كه موش ها و سنجاب ها در اينجا خورده مي شوند، پس خانيو هم حتما بايد جايي براي خود در ليست غذا داشته باشد. گونه هاي جمع آوري شده بعد از گذشت دو روز به موزه تاريخ طبيعي لندن فرستاده شد. پائولوجنكينز - مدير جمع آوري جانوران موزه - جمجه، دندان ها، استخوان ها و ديگر اجزاي بدن خانيو را با انواع گونه هاي جونده نگهداري شده در موزه مقايسه كرد. تحليل DNA توسط دكتر ويليامز كيلپاتريك از دانشگاه ورمونت آمريكا انجام شد. نتايج كل تحقيقات و مقايسه با گونه هاي جوندگان قديمي، در مجله خود موزه حيات وحش، در قسمت تنوع سيستماتيك زيستي چاپ شد. به گفته جنكينز، مشخصات شناخته شده درباره اين جانور، با تمام جوندگان يافت شده امروزي به كلي فرق دارد و نويد شناخت گونه اي جديد را مي دهد. وي اعتقاد دارد كه با كشف اين جونده، پيدايش و مراحل تكامل جوندگان براي دانشمندان تا حد زيادي از ابهام درآمده است. محققان عقيده دارند كه خانيو، يك فسيل زنده است كه ميليون ها سال پيش از جوندگان ابتدايي ديگر به وجود آمده است. اين جونده در اصل جد گروهي از جوندگان به نام هيستريكونات ها ست كه در تمام مناطق جهان وجود دارند و معروف ترين آنها جوجه تيغي ها، خوكچه هاي هندي و چين چيلاها هستند.
تا امروز، آخرين پستانداري كه كشف شده بود، گونه اي از خفاش ها بود كه به عنوان كوچكترين پستانداران در جهان شناخته مي شود. اين كشف در تايلند در سال 1974 انجام شد، يعني حدود 30 سال پيش. جالب است بدانيد اسم علمي خانيو Laonastes Aenigmamus است كه به معني موش مرموز ساكن صخره است. به نظر مي رسد كه اين جونده دوست داشتني كه در جنگل هاي باراني مناطق مرتفع زندگي مي كند، گياهخواري كاملا ترسو است. البته همه اين اطلاعات، برداشت هايي است كه دانشمندان فعلا با توجه به موجودي مرده يا شكار شده دارند، تا زماني كه يك عدد از اين جانور به صورت زنده يافت نشود، به خيلي از سئوالات نمي توان به صورت كامل و مطمئن جواب داد.
جايگاه ناشناخته!
به گفته تيمينس هنوز سئوالات فراواني درباره رفتار ها و مكان زندگي خانيو وجود دارد. وي اعتقاد دارد كه خانيو، قاعدتا بايد در خيلي از جنگل هاي باراني جهان يافت شود، ولي مكان اصلي زندگي اين جانور، مناطق يا سنگ هاي آهكي در مركز لائوس است. برعكس موش هاي صحرايي و خانگي، اين جونده در هر نوبت به نظر مي رسد كه يك بچه به دنيا مي آورد و اين يكي از دلايل اصلي كم شدن جمعيت آنهاست. يكي ديگر از مشكلات اين است كه آنها در شب، براي شكار و تغذيه از لانه خود بيرون مي آيند و اثري نيز از خود باقي نمي گذارند كه اين مورد رديابي آنها را مشكل مي كند. بوميان محلي نيز با استفاده از تله هاي مخصوص آنها را شكار مي كنند، البته برعكس تمام مناطق حيات وحش در نقاط ديگر جهان، در مركز لائوس، پستانداران زيادي براي مدتي كمياب مي شوند و بعد از مدتي به حيات وحش برمي گردند!! به عنوان مثال نوعي از گاوهاي شاخ بلند در جنگل هاي باراني لائوس در اوايل دهه 90 ميلادي بعد از چندين سال، بار ديگر پيدا شدند. يا حتي دو نوع از گوزن هاي لائوس به نام هاي مونتاك تيره و مونتاك شاخ بلند كه فقط در كتاب هاي جانورشناسي آثاري از آنها بود، در اواخر دهه 90 در كوه هاي مرز لائوس با ويتنام به صورت تصادفي مشاهده شدند. به گفته تيمينس، خيلي جالب است بدانيم كه در سال 1920 در لائوس در منطقه خاموآن، دانشمندان گونه هايي جديد از پرندگان و ميمون ها را يافتند كه تا اواسط دهه 90 ميلادي به نظر مي رسيد كه منقرض شده اند، ولي باز هم كاملا به صورت اتفاقي، حضور ميمون ها در لائوس براي دانشمندان قطعي شد. به هر حال دانشمندان در لائوس كاملا مصمم به يافتن اين جونده به صورت زنده هستند، تا شايد با زنده يافتن آن، به سئوالات بي پاسخ خود، جواب دهند.
|