چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۱۱
هنوز خيلي از شهروندان تهراني از جزئيات طرح فروش بليت سينماها خبر ندارند
تلاش هاي تازه براي جذب مخاطب
002289.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
سهراب نيكخواه
درحالي كه شهرستان هاي كشور، كم كم وارد سيستم فروش نيم بهاي بليت سينماها در روزهاي شنبه هر هفته مي شوند، در سينماهاي تهران مدتي است كه برنامه جديدي به صورت آزمايشي اجرا مي شود. در كمتر از يك ماه گذشته، برخي از سينماهاي تهران به پيشنهاد معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، قيمت بليت هايشان را شناور كرده اند؛ اين سينماها در سه سانس اول هر روز خود بليت نيم بها به مردم مي فروشند.
بحث شناور كردن قيمت بليت سينماها از سال پيش مطرح شد. كامران قدكچيان، رئيس شوراي صنفي نمايش، در اين باره گفته بود: اين طرح كه در سانس هاي مختلف، قيمت بليت را شناور كنيم تا هر كسي با هر بودجه اي بتواند انتخاب كند، مكانيزم خوبي براي جلب تماشاگر است. به هر حال، ما اين طرح را با انجمن سينماداران و اتحاديه تهيه كنندگان در ميان گذاشتيم و همچنان در رايزني هستيم تا اين موضوع به نتيجه برسد .
فرشيد موتمني آذر، سخنگوي انجمن سينماداران نيز عملي شدن اين طرح را منوط به چند شرط دانسته و گفته بود: مكانيزه شدن فروش بليت هاي سينما، اولين شرط است، چون نمي توان 2 تا 3 نوع بليت در گيشه گذاشت؛ اين كار اشتباه است و دومين شرط، داشتن فيلم است. دوستان مي گويند در دنياي غرب اين اتفاق افتاده، اما بايد پرسيد، آيا ما فيلم هاي دنياي غرب را داريم؟ البته من معتقد نيستم كه ما فيلم خوب نداريم، بلكه تعداد فيلم هاي پرمخاطب، كم داريم؛ همانطور كه شاهد بوديم، تعدادي از فيلم هاي خوب امسال با استقبال مردم مواجه نشد !
ما بااين طرح، با وجود لحاظ شدن اين شرط ها، مشكلي نداريم.
او در پاسخ به اينكه آيا دستگاه مكانيزه وارد شده، گفته بود: 60دستگاه مكانيزه وارد شده و هم اكنون در تلاش هستيم كه 30 سينماي تهران را تا آخر آبان ماه با اين سيستم مجهز كنيم .
موتمني شرط مكانيزه شدن سينماها را ايجاد ترمينال هايي در شهرداري و اتحاديه تهيه كنندگان دانست تا بتوانند از ميزان فروش سينماها، گزارش كار بگيرند.
همان طور كه موتمني آذر گفته بود، قيمت شناور بليت، منوط به مكانيزه شدن سينماها مي شد كه به همين دليل گروهي از سينماهاي تهران براي اين كار انتخاب شدند و اين طرح به صورت آزمايشي آغاز شد.
بسياري از اهالي سينما، گران بودن قيمت بليت را يكي از علل خالي ماندن سالن ها مي دانند و از سوي ديگر، سينمادارها هميشه از مشكل مالي و هزينه هاي زياد و درآمدهاي كم ناله مي كنند.
از سالها پيش، درجه بندي كردن سينماها و تفاوت قيمت بليت در هر درجه، يكي از ترفندهايي بود كه براي حل اين مشكل دوطرفه اجرا شد. پس از آن نيم بها كردن قيمت بليت ها در روز شنبه، راه ديگري بود كه با آن مي شد مردم را به سينماها كشاند. اين طرح گرچه در ابتدا با مخالفت هاي گسترده و شديد سينمادارها مواجه شد، اما در نهايت با اصرار مسئولان به اجرا درآمد و البته چندان هم بد نبود. اما همچنان سينمادارها از فروش فيلم ها ناراضي بودند. با تشكيل انجمن سينماي آسمان باز و اكران فيلم هايي كه مخاطب خاص داشتند،اما چندان سودآور نبودند، در برخي سينماها اين مشكل اندكي كمتر شد، اما همچنان پابرجا ماند. حالا به نظر مي رسد كه مسئولان وزارت ارشاد با اين طرح جديد سعي در حل مشكل به صورت كامل دارند.
افشاري، رئيس انجمن سينماداران در اين رابطه مي گويد: قرار است تعدادي از سينماهاي ممتاز تهران مكانيزه شوند و سه سانس اول هر روز خود را به جز پنج شنبه و جمعه بليت نيم بها بفروشند .
فروش نيم بهاي بليت در روزهاي شنبه، تاثير خوبي بر درآمد سينماها داشت، اما افشاري در مورد تاثير اين طرح اظهارنظر نمي كند و معتقد است كه پس از 3 يا 6 ماه كار مي توان آمار دقيق ارائه داد. البته او مي گويد: سينمادارها با اين طرح مخالفتي ندارند و حاضر به ارزيابي و اجراي آزمايشي آن هستند .
در اين طرح، مردم مي توانند از طريق اي ميل، بليت خريداري كنند و از سوي ديگر به دليل اينكه نمي توان براي هر سانس، بليت مخصوص چاپ كرد، فروش بليت نيز به صورت مكانيزه خواهد بود.
اين طرح گرچه از سوي وزارت ارشاد پيشنهاد شده، اما قرار است متولي اجراي آن، خانه سينما باشد. مسئولان خانه سينما تا به حال در اين زمينه اظهارنظر نكرده اند، اما علم الهدي، نماينده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و شوراي صنفي نمايش، نظر رسمي وزارتخانه را در اين زمينه اعلام كرده است.
علم الهدي مي گويد: تا زماني كه مكانيزه شدن در سينماي تهران عملي نشود، نمي توانيم بحث شناور شدن بليت هاي سينما را مطرح كنيم .
او افزود: دستگاه هاي فروش مكانيزه در سينماها قرار دارند، اما نيازمند يكسري زيرساخت هاي اساسي هستيم؛ از جمله هماهنگي هايي با مخابرات تا خط هاي ويژه اي به سرورهاي مركزي وصل شوند و سرانجام با راه اندازي اين سيستم با قطعي خطوط مخابراتي مواجه نشويم؛ به دليل اينكه قطع شدن سيستم به معناي عدم فروش بليت است.
علم الهدي اظهار اميدواري كرد كه تا اول تيرماه اين دستگاه ها نصب و راه اندازي شود.
او درباره سازمان هاي توزيع گفت: هم اكنون علاوه بر فيلميران كه چندي پيش مجوز گرفت، دفتر نمايشگران نيز به سازمان هاي توزيع اضافه شده كه شامل دفاتر آقايان منوچهر محمدي، تقي علي قلي زاده، و سينماگستر مي شود .

طرحي كه اجرا نشد
چند سال پيش از طرحي به نام كارت سينما خبرهايي به گوش رسيد. براساس اين طرح، قرار بود مردم بتوانند با كارت هاي اعتباري به سينماها بروند. سريع القلم، مسئول فني كارت اعتباري سينما در اين باره گفته بود: در فاز اول اين طرح، 30 سينماي منتخب تهران كه از سوي معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ما پيشنهاد شده، مجهز به اين سيستم خواهند شد و در فاز دوم، سينماهاي شهرستان كه پيش بيني مي شود تعداد آنها به حدود 300 سينما در كل كشور برسد.
در فاز اول، كارت پيش خريد مي شود، يعني شخص، پولي را به حساب معاونت سينمايي يا حساب دولتي واريز كرده و بر اساس اطلاعاتي كه در سيستم فني آن منعكس مي شود، از اين حساب برداشت مي شود كه اطلاع از ميزان آن از طريق وب يا گيشه امكانپذير است.
او گفته بود: باتوجه به تقاضاي فرد مراجعه كننده،  كارت سينما مي تواند علاوه بر بليت سينما، يك كارت اعتباري براي خريد از يكهزار مركز طرف قرارداد گروه كارت هاي اعتباري ايراني باشد؛ به شرط اينكه فرد تقاضا كند. البته ويژگي ديگر، كارت تلفن است، يعني فرد، تقاضا مي دهد و يك كد 12 رقمي دريافت مي كند كه با همه جاي دنيا مي تواند در تماس باشد.
قيمت كارت سينما 3هزار و 100 تومان براي 2 سال با تمام پشتيباني فني آن است،اما فرد بايد اعتبار لازم را ايجاد كرده و پول را به حساب مخصوص واريزكند كه در اين صورت به آخرين صورت حسابش از طريق وب دسترسي پيدا مي كند.

يادداشت
دانش نو به نو
فرشاد كوشا- زمان زيادي از مطرح شدن بحث توليد علم نمي گذرد، اما همچنان اين موضوع در پرده ابهام باقي مانده است؛ اينكه منظور از توليد علم چيست؟ با چه معياري قابل اندازه گيري است و چه كسي قادر به حل مشكل توليد علم در كشور است؟
آمار و ارقام، نشانه هايي به دست مي دهند كه ايران در شش هفته از سال 2005 از كشور اوكراين - نزديك ترين رقيب خود در سال 2004 - پيشي گرفته و در جايگاه چهلم توليد علم جهان قرار گرفت؛ آمارهايي كه صرفا بر اساس ميزان مقالات و مستندات نمايه شده در ايران هستند.
اما آيا مي توان به اين آمارها اعتماد كرد و خوشبين بود؟ شايد اين آمارها گوشه اي از وضعيت علمي كشور باشد، اما دلخوشي به اين اعداد و رتبه ها، ما را از دستيابي به هدف اصلي دور مي كند. راستي هدف اصلي چه بود؟
جامعه ما عادت كرده است كه به محض مطرح شدن موضوعي، به قيل و قال بپردازد و همايش ها و جشنواره هاي گوناگون برگزار كند و از صاحبنظران و استادان دانشگاه و حوزه دعوت به عمل آورد، اما با گذشت اندك زماني، آن را به فراموشي بسپارد و بار ديگر، موضوعي ديگر. تب توليد علم مدتي بالا مي گيرد و ميزگردها و برنامه هاي مختلف تلويزيوني و غيرتلويزيوني برگزار مي شود و هر كس از زاويه اي به اين موضوع نگاه مي كند،  اما پس از مدتي، آش همان آش است و كاسه... . توليد علم نيز به وضعيتي اينچنين گرفتار آمده است.
افزايش تعداد مقالات و كتاب ها و همايش هاي مختلف با موضوع توليد علم، هيچ گاه به معناي بالا رفتن توليد علم در ايران نيست. اينها بيشتر حاشيه هاي موضوع هستند و متن آن، چيز ديگري است. چيستي توليد علم، بحثي كاملا فلسفي است و نياز به شكل گيري زمينه هايي اينچنين دارد. تا هنگامي كه دانشگاه هاي كشور از رخوت و سستي بيرون نيايد و ارتباط منطقي با بخش صنعتي برقرار نكند، آمارها هيچ راهي به پيش نمي برند. استادان دانشگاه هاي ما هنوز كه هنوز است، جزوات 20 سال پيش خود را تكرار مي كنند. باور كنيد قصد توهين و متهم كردن كسي را ندارم. كافي است درسي را كه ترم پيش گذرانده ايد، ترم بعد هم بگيريد تا ببينيد كه استاد محترم چگونه همان حرف ها را ازبر، تكرار مي كند. راه بهتر آن است كه جزوه 5 سال پيش استاد را بگيريد و با حرف هاي اين ترمش مقايسه كنيد. حال آيا مي توان استادان را مقصر دانست؟ فكر مي كنيد استاد دانشگاه چقدر حقوق مي گيرد كه بخواهد تحقيق كند و مطلب نو تحويل دهد؟ آيا اصلا وقتي براي او مي ماند كه بخواهد به تحقيق و پژوهش بپردازد؟ استادي كه در هفته 50 ساعت سر كلاس مي رود، واقعا تواني براي پژوهش دارد؟ اين در حاليست كه كل تدريس استاد دانشگاه در يك هفته نبايد بيش از 8 ساعت باشد.
اما بياييم فرض كنيم كه استادي بخواهد در هفته، مثلا 8 ساعت بيشتر تدريس نكند و مابقي وقت خود را به مطالعه و تحقيق بگذراند. اولا كه دانشگاه چنين اجازه اي به او نمي دهد؛ اعضاي هيات علمي مجبورند آنچه به آنها تكليف مي شود را بپذيرند. بودجه اختصاصي دانشگاه كمتراز آن است كه بتواند از استادان ميهمان براي تدريس دعوت كند. ثانيا مشكلات زندگي و تامين هزينه هاي كمرشكن، آنقدر هست كه خود استاد محترم حاضر به گرفتن ساعات تدريس بيشتر شود. نگاهي گذرا و ساده به وضعيت تدريس استادان دانشگاه هاي غربي نشان مي دهد كه هر استادي به ازاي دو ترم تدريس، يك فرصت مطالعاتي سه ماهه در اختيار دارد تا قادر باشد دانش خودرا نوبه نو كند. نكته جالب اينجاست كه استاد محترم براي آن فرصت مطالعاتي هم حقوق مي گيرد تا نگران هزينه هاي زندگي اش نباشد. در ايران نه تنها چنين اختياري به استادان داده نمي شود، بلكه از اساس با آن مخالفت مي شود؛ حتي اگر استادي بخواهد با هزينه خود يك چنين فرصت مطالعاتي را فراهم كند، چرا كه بازهم بودجه دانشگاه تكافوي اختصاص استاد ديگري به همان درس مربوطه را نمي كند. حال با اين وضعيت، آيا مي توان توقع داشت استادان دانشگاه ها، جزوات قديمي خود را تكرار نكنند!؟ بي انصافي نكنيم؛ اينها بخشي از موانع موجود بر سر راه توليد علم در ايران است. در بخش هاي آينده سعي مي كنيم بيشتر به اين موضوع بپردازيم. اين بار فقط سعي كرديم به بخش كوچكي از مشكلات استادان دانشگاه اشاره كنيم. دانشجويان نيز مشكلات ديگري دارند كه نبايد آنها را دست كم گرفت!

پرسوناژ
ساناز اقتصادنيا
002262.jpg
آزيتا حاجيان

تعطيلات نيمه شعبان بود كه شبكه تهران، فيلم آدم برفي را پخش كرد؛ فيلمي به كارگرداني داوودميرباقري كه در سال توليدش و بعد از آن، اكران عمومي نشد. حالا اما اين فيلم براي مردم تهران، از رسانه ملي پخش مي شود. آدم برفي با بازي درخشان آزيتا حاجيان؛  نزديك به 10 سال از توليد اين فيلم مي گذرد (سال 1373).
حاجيان آن سالها و حاجيان اين سالها؛ او متعلق به سالهايي است كه سينما هنوز عادت به ستاره سازي نداشت و در آن سينماي بي ستاره، تمام بازيگرها، همه خودشان يك پا ستاره بودند؛ ستاره هايي درخشان تر از ستاره هاي امروز؛ ستاره هاي نوراني و واقعي. حاجيان فعاليت هنري اش را از سال 1354 با بازي در نمايش خورشيد خانوم آفتاب كن آغاز كرد. او پس از حضور فعالش در سينما، تلويزيون و تئاتر،  موفق شد سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن را در هفدمين جشنواره بين المللي فيلم فجر به خاطر بازي در فيلم روبان قرمز به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا، از آن خود كند.
او كه تحصيلكرده رشته بازيگري و كارگرداني تئاتر است، حضوري به ياد ماندني در سينما و تئاتر دارد. پس از بازي در نمايش دايره گچي قفقازي به كارگرداني حميد سمندريان، خبر مهم ديگري از او در صحنه تئاتر نبود، تا اينكه او با نمايش زن نيك ايالت سچوان اثر برتولت برشت، حضور خودش را در تئاتر دوباره اعلام كرد.
حاجيان اين روزها در حال تمرين اين نمايش در مجموعه تئاتر شهر است. او پس از بازي در موج مرده و موفقيت نسبي آن فيلم، قدري كنار نشست تا اينكه دوباره تصوير او را در فيلم شمعي در باد به كارگرداني پوران درخشنده ديديم. او در گفت وگويي، دليل نپذيرفتن سناريوهاي پيشنهادي را، دقت و سخت گيري اش پس از حضور در فيلم هاي حاتمي كيا عنوان كرد.
حاجيان علاوه بر بازيگري و كارگرداني، تجربه بازيگرداني هم دارد. او بازيگردان فيلم هاي جنگ كودكانه (ابوالقاسم طالبي)، به نام پدر (ابراهيم حاتمي كيا) و كارهاي ديگر بوده است.
معمولا زوج هاي هنرمند، حضور هماهنگي  در عرصه هاي هنر دارند و اين باعث مي شود در سايه همديگر حركت كنند، اما آزيتا حاجيان از اين قاعده مستثني است. به رغم فعاليت بيش از اندازه محمد رضا شريفي نيا در سينما و تلويزيون، حاجيان به عنوان بازيگري مستقل تصميم مي گيرد و عمل مي كند و تا به حال هيچ گاه در سايه شريفي نيا نبوده است.
او متعلق به نسلي است كه ستاره هايش در عين درخشش، آنچنان كه بايد ديده نشدند. خودش در گفت وگويي ديگر درباره ستاره و ستاره سازي در سينما گفته است: وقتي همه جا تاريك باشد، ستاره ها معلوم هستند؛ در فضاي روشن، ستاره اي در كار نيست .

داوود رشيدي
002277.jpg
سالهاست كه مي شناسيمش. از زماني كه با موهاي پرپشت و سياه در فيلم جلال  مقدم بازي كرد تا الان كه با موهاي سپيد، هنوز بازي مي كند و در بطن جريان حرفه اي سينما، تلويزيون و تئاتر هم كارگرداني مي كند و هم وارد حوزه تهيه كنندگي شده است.
رشيدي سالها در ژنو زندگي كرد و به كار هنري پرداخت. به ايران آمد و يكي از ستون هاي سينما، تئاتر و تلويزيون كشورمان شد. رشيدي هم مانند حاجيان، متعلق به دوره اي است كه ستاره هاي درخشاني در آسمان روشن سينما وجود داشت. نسلي كه موفقيتش را مديون حضور مردم مي داند و در برابر آنها هميشه خاضع است. رشيدي در يكي از گفت وگوهايش درباره مردم گفته است: هيچ وقت از عكس گرفتن و امضا دادن خسته نشده ام. افرادي مثل ما كه سالهاست از تلويزيون با مردم بوده ايم و رابطه اي صميمي با آنها داريم، با بعضي ستاره ها فرق مي كنيم كه از مردم دور هستند. وقتي اين توجه مردم را مي بينيم خوشحال مي شويم و در واقع نتيجه كار ما همين برخوردهاي خوب آنها با ماست .
داوود رشيدي در اين سالها علاوه بر توجه به سينماي بدنه، سعي كرده است با تهيه  فيلم هايي چون امتحان به كارگرداني ناصر رفايي، زمينه هاي ديگري را نيز تجربه كند. از داوود رشيدي نوشتن را به دو دليل انتخاب كرده ايم؛ اول اينكه باخبر شديم در حال تمرين نمايشي از محمود عزيزي به نام الولاف و البرت است و ديگر اينكه قصد دارد داستان زندگي هنري اش را به صورت كتاب منتشر كند و براي اين كار به دنبال نويسنده و محققي جوان و خلاق مي گردد. البته اين گفته رشيدي را به مثابه بيانيه اي براي جذب نويسندگان نوپا تلقي نكنيد.
او مطمئنا براي اين كار آگهي تبليغاتي پخش نمي كند و با تحقيق كافي، خودش نويسنده اي را انتخاب خواهد كرد. رشيدي در اين سالها كارهاي فراواني را در عرصه تئاتر، تلويزيون و سينما انجام داده است. اجراي پرتماشاگر او از نمايش ريچاردسوم، بازي اش در مجموعه گل پامچال و بازي در شماري از فيلم هاي مهم اين سالها نشان مي دهد كه رشيدي هنوز هم از پتانسيل و توانايي فراواني براي همراهي با مخاطب برخوردار است.
رشيدي در كنار خانواده هنرمندش (احترام برومند و ليلي رشيدي) سالهاست كه در سينما، تئاتر و تلويزيون ايران حضور دارد و تا امروز هم توانسته با كارنامه پربارش در ذهن ما جاويدان شود. اميدواريم ماندگاري او نه به صرف كميت آثارش، كه به خاطر كيفيت حضور او باشد.

فرهنگسرا
فرهنگسراي اقوام: كلاس هاي آموزشي و تست كنكور در فرهنگسراي اقوام برگزار مي شود. اين دوره هاي آموزشي كه شامل تست كنكور، 10 مرحله آزمون هماهنگ و مطابق با كنكور و مشاوره فردبه فرد تا روز كنكور در تمامي رشته هاي رياضي، انساني، فني و حرفه اي است، با مشاركت موسسه آموزش شهر به صورت رايگان با حضور استادان مجرب برگزار مي شود.
علاقه مندان مي توانند جهت ثبت نام تا تاريخ 15 مهر ماه به نشاني: ميدان ابوذر، ميدان بهاران، فرهنگسراي اقوام مراجعه يا جهت كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 66237470 تماس حاصل كنند.
كتابخانه فرزانگان: طرح مبادله كتاب در كتابخانه فرزانگان اجرا مي شود. در اين طرح، جانبازان و معلولان مي توانند از طريق تماس تلفني، كتب مورد درخواستشان را به صورت رايگان دريافت كنند. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن 77815173 تماس گرفته يا به نشاني نارمك، ميدان هلال احمر، انتهاي خيابان گلستان، ميدان تسليحات، كوچه شهيد گلستاني، شماره 128 مراجعه كنند.
خانه فرهنگ امامزاده يحيي: نقاشي رنگ روغن، كاريكاتور، خوشنويسي، معرق و سفال از جمله كلاس هاي آموزشي در نظر گرفته شده اين مركز براي عموم است كه ثبت نام آن براي ترم پاييز آغاز مي شود.
علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن هاي 33553228-33358668 تماس گرفته يا به نشاني خيابان ري، آبشار غربي، كوچه شهيد هداوندي، شماره 9 مراجعه كنند.
فرهنگسراي بانو: فرهنگسراي بانو به مناسبت هفته دفاع مقدس اقدام به برپايي جشنواره غذاهاي سنتي با عنوان طعم لذيذ رهايي ، پنج شنبه 7 مهر كرده است.در اين جشنواره، 80 بانوي هنرمند در 8 ايستگاه به ارائه غذاهاي سنتي و محلي ايران اسلامي مي پردازند. در حاشيه برپايي اين جشنواره، نمايشگاه عكس، نقاشي و معرفي رشادت ها و شجاعت هاي دلير مردان جبهه هاي حق عليه باطل و اجراي موسيقي حماسي برپاست.
علاقه مندان مي توانند پنج شنبه 7 مهر از ساعت 10 صبح الي 18 به نشاني خيابان وليعصر(عج)، ضلع شمالي پارك ساعي، كوي ساعي، فرهنگسراي بانو مراجعه كنند.
فرهنگسراي علوم: نمايشگاه خط نقاشي و گرافيك خط برگزار مي شود. اين نمايشگاه شامل 45 قطعه اثر خط نقاشي و گرافيك خط از آثار شركت كنندگان در مسابقه و كارگاه خط نقاشي است. لازم به ذكر است كه اين نمايشگاه تا 14 مهرماه از ساعت 8 الي 19 در سالن شماره يك اين نگارخانه داير است. ضمنا افتتاحيه نمايشگاه همراه با اهداي جوايز به 10 نفر از برگزيدگان مسابقه خط نقاشي، روز چهارشنبه، 6 مهرماه از ساعت 16 الي 18 برگزار مي شود.
فرهنگسراي مدرسه: صدها نفر از كودكان و نوجوانان دانش آموز تهراني در حركتي نمادين با عنوان پروانگان بي پروا به دور مراكز هسته اي كشور حلقه مي زنند. در طرح پروانگان بي پروا كه به منظور دفاع و حمايت از كوشش هاي دولت در دستيابي به فن آوري صلح آميز هسته اي برگزار مي شود، دانش آموزان با تن پوش هايي كه شعارهاي صلح طلبانه در استفاده از فن آوري هسته اي و حمايت از حق ملت ايران در بهره مندي از انرژي هسته اي روي آن نوشته شده است، به دور ماكت هاي مراكز هسته اي مستقر در پارك انديشه، زنجيره هاي انساني تشكيل مي دهند.

ذهن زيبا
ديگران را همان طور كه هستند، بپذيريد.
ديل كارنگي

درجه سعادت اشخاص به ميل خود آنها بستگي دارد.
آبراهام لينكلن

از صبح تا شب
اگر مي خواستيد دو، سه روز پيش فيلم سرزمين خورشيد را ببينيد و اين فيلم پخش نشد و بعد هم ته دلتان كلي از ما ناراحت شديد كه باز هم فيلمي را اشتباه معرفي كرده ايم، بايد بگوييم كه امشب قطعا مي توانيد سرزمين خورشيد را از شبكه اول و برنامه سينما يك تماشا كنيد. گويي مشكل، اين بوده كه احمد رضا درويش در اين چند روز سرش شلوغ بوده و نتوانسته به استوديوي سينما يكي ها برود. به هر حال اين فيلم درويش كه پس از كيميا و قبل از فيلم هاي متولد ماه مهر و دوئل ساخته شده، امشب روي آنتن شبكه اول مي رود. چهارشنبه شب ها، شب محبوب دوستداران سريال هاي ايراني است و البته برنامه هاي هفته دفاع مقدس هم خللي در اين بين به وجود نخواهد آورد، چون سريال جايگزين هم مجموعه ايراني سقوط است؛ با اين تفاوت كه به نظر مي رسد علاقه مندان سريال فصل زرد بايد يك هفته اي را در فراق مجموعه مسعود نوابي سپري كنند. با اين حال مجموعه هاي شبي از شب ها كه كار رضا كريمي است و در آن سعيد پورصميمي و حميد رضا پگاه بازي مي كنند، در كنار سريال تاغروب با بازي ابوالفضل پورعرب روي آنتن خواهد رفت تا داستان هاي دنباله دار اين مجموعه ها(!) از دست نرود. عشق سينماها هم ساعت يك ربع به ده امشب مي توانند سكانس برتر را ببينند كه تا همين جا طرفداران پر و پا قرصي پيدا كرده است.
فوتبالي ها هم امشب بي نصيب نيستند. از سري رقابت هاي ليگ قهرمانان باشگاه هاي اروپا ديدار دو تيم انگليسي ليورپول و چلسي روي آنتن مي رود كه به نظر، مناسب ترين انتخاب ميان گزينه هاي فوتبالي امشب است. ديدار آبي و قرمزپوشان انگليسي، يك جورهايي به نوستالژي هاي رنگي ما هم مربوط مي شود.
با آن اپيزود باقيمانده از فيلم روايت سه گانه و شكل كنوني آن فيلم به عنوان جزيره هايي جدا از هم، مشخص نيست كه بايد پشت پرده مه را دومين فيلم بلند پرويز شيخ طادي پس از فيلم دفتري از آسمان دانست كه همين چندشب پيش از تلويزيون پخش شد يا سومين فيلم. اما به هرحال اين فيلم، با هيچكدام از آن دو كار قبلي، قابل قياس نيست. بهترين فيلم جشنواره كودك اصفهان سال گذشته، در واقع شكل صحيح و اصولي آن چيزي است كه نام سينماي معناگرا را به خود گرفته؛ فيلمي كه درباره رابطه نامانوس يك مرد، يك زن و يك كودك و تقابل آنها به واسطه محيط، سنت ها و برداشت هاي اهالي منطقه است. طرح داستاني هم طرح جذابي است؛ پسري معلول با نام مرتضي وقتي متوجه توجه ناظم مدرسه به مادرش مي شود، سعي مي كند در دنياي كودكانه اش راه حلي براي مقابله با او پيدا كند و همين، رابطه غريب سه نفره اي را سبب مي شود كه جذاب است. درست است كه پشت پرده مه تا حد زيادي از سينماي شاعرانه و عرفاني دهه شصت وام مي گيرد، اما شيخ طادي با دقت و ظرافت سعي كرده، اثرش خوش ساخت تر از نمونه هاي مشابه باشد، ضمن اينكه نوع شخصيت پردازي فيلم، سبب مي شود تماشاگر تا پايان با داستان همراهي كند. در ميان بازيگران، جهانگير الماسي پس از مدت ها همان چهره اي است كه بايد باشد. بازيگري كه در همان سينماي عارفانه دهه شصت چهره شد و حتي مي توان او را ستاره آن سينما دانست، اما در دهه 70 و 80 نتوانست آن جايگاه را حفظ كند. الماسي در پشت پرده مه نشان مي دهد كه هنوز همان بازيگر گذشته است، اين را مي توان در صحنه هاي خلوت او با مادرش كاملا ديد. در كنار او، رزيتا غفاري هم در ايفاي نقش يك زن شمالي تا حد زيادي موفق است. رابطه او به عنوان مادر با پسرك فيلم و بده بستان بازي اين دو واقعا جذاب است و سبب مي شود مخاطب كاملا تحت تاثير قرار گيرد. پشت پرده مه از عنوانش تا لايه هاي دروني داستان، متاثر از سينماي معناگراست. در واقع اين خصلت معناگرا همانند فيلم هايي كه اين روزها روي پرده است، به فيلم وصله نشده و همين صداقت، مهمترين برگ برنده شيخ طادي و فيلمش است. اگر هنوز هم حال و هواي ناروني و فيلم هايي از آن دست در سر داريد، پيشنهاد آخرهفته اين فيلم است كه از چهارشنبه در تهران روي پرده رفته است.
فيلم آمريكايي آرام مدتي است كه به شبكه ويدئويي عرضه شده است؛ فيلمي براساس رمان معروفي به همين نام از گراهام گرين (كه به فارسي هم ترجمه شده و در بازار هست ) به كارگرداني فيليپ نويس استراليايي و حضور سر مايكل كين و برندان فريزر.
فيلم، ماجراي پيرمرد روزنامه نگاري است به نام توماس فاولر كه در ميانه هاي دهه 60 ميلادي و درگيري هاي ويتنام در آنجا به سر مي برد و يك دختر جوان ويتنامي را دوست دارد. او با جواني آمريكايي به نام پايل آشنا مي شود كه خودش را به عنوان يك پزشك صليب سرخ معرفي مي كند و كمي بعد از دختر ويتنامي مورد علاقه فاولر خواستگاري مي كند. سال گذشته مايكل كين براي همين فيلم نامزد اسكار شده بود كه البته جايزه را در رقابت با شان پن از دست داد. در ضمن زمان فيلم هم حدود دو ساعت است كه در نسخه  كنوني چند دقيقه اي كوتاه شده و البته با توجه به ريتم همين نسخه و فيلم قبلي كارگردانش ـ حصار ضدخرگوش ـ كمك بزرگي به تماشاگراني ا ست كه با ريتم فيلم هاي كند، مشكل دارند!
آمريكايي آرام دو سكانس خيلي خوب دارد، يكي صحنه  بمب گذاري و انفجار وسط خيابان كه بشدت تاثيرگذار است و ديگري صحنه به قتل رسيدن پايل كه فيلمبرداري و حركت هاي دوربين  و قطع شدن هايش به چهره  آرام، اما پراضطراب كين كه در رستوران نشسته، خيلي خوب درآمده. ديدن آمريكايي آرام را با موسيقي شنيدني و تصاوير جذابش از دست ندهيد، اما اگر حوصله تان بيشتر از تماشاي يك فيلم است، پيشنهاد خواندن خود كتاب است كه يك شاهكار كلاسيك محسوب مي شود.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
دخل و خرج
در شهر
علمي
فرهنگ
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  فرهنگ  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |