سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۱۶
هديه هنرمندان نقاش به پايتخت
پيوند كاشي هاي سنتي با ديوارهاي سيماني
002652.jpg
عكس :گلناز بهشتي
شهره مهرنامي
جعبه كاشي ها كنار ديوار روي هم سوار بودند؛ كنار پله هاي زيرزمين، كاشي هاي رنگارنگ، يك دنيا رنگ.
پايين رفتن از پله هاي باريك زيرزمين با وجود جعبه هاي كاشي كنار ديوار دشوار بود؛ اگر يكي از آنها مي افتاد چه مي شد؟
آن پايين هم شلوغ بود، آنجا هم جاي پا گذاشتن نبود ولي اثري زيبا و دوست داشتني چون موجودي در حال خلقت آنجا بود؛ شايد 15نفر بودند شايد هم بيشتر. فراموش كردم آنها را شمارش كنم؛ خالقان را مي گويم. عده اي سرپا بودند و عده اي نيم خيز روي زمين نشسته. زمين هم پر از كاشي  بود؛ از همان كاشي هايي كه روي پله ها درون جعبه ها بود؛ اينها خرد شده بودند، شكل داشتند. وقتي از پله ها، پايين مي آمدم از افتادن و خرد شدن كاشي ها مي ترسيدم، اما آنها كاشي ها را آن پايين، در آن زيرزمين خرد مي كردند و كنار هم مي گذاشتند.
بعضي ها آنها را با دست مي شكستند؛ انگار دارند كله قندي را با انبر مي شكنند. همان صدا هم به گوش مي رسيد؛ صداي شكستن قند با انبر. اين بار كاشي هاي مستطيل شكل يكنواخت حالت مي گرفتند؛ قرمز، سبز، آبي، دايره، مربع، مثلث. عده اي هم با اره هاي برقي كاشي ها را مي بريدند. دستگاه اره هاي كاشي بري شبيه به چرخ خياطي بود. كاشي ها اره ها را دوست داشتند چون در دستاني هنرمند شكل هاي مختلف به خود مي گرفتند. چرخ خياطي ها به جاي دوختن، اين بار مي بريدند. انبرها مي شكستند تا دستان هنرمند صحنه اي را بسازند و خلق كنند به شيريني قند و زيبايي يك لباس عروس.
در آن دو اتاق ديگرهم همين اتفاق در حال روي دادن بود. آن قسمت هايي كه به اتمام رسيده بود، كنار ديوار روي هم قرار گرفته بود. تابلوي تا شده ديده بوديد؟ من هم نديده بودم ولي آنجا ديدم؛ 160 متر تابلو با تصوير مينياتوري از تمدن ايران باستان. خب، به طور حتم نمي توان تابلو 160متري با ارتفاع 4 متر را يك جا مثل نقاشي روي بوم درست كرد. ميانه شما با نقاشي مينياتور چگونه است؟ دوست داريد اين تصوير بزرگ را روي يكي از ديوارهاي شهر ببينيد؟ تابلويي با 42 رنگ شاد و زيبا.
اگر همه ديوارهاي شهر با اين تصاوير زيبا پوشيده مي شد، چقدر خوب بود، نه؟!
به آرزويتان خواهيد رسيد، اما نه به اين زودي و نه روي تمام ديوارهاي شهر. اينجا كارگاهي است كه قرار است تابلو نقاشي ماندگاري را براي يكي از ديوارهاي تهران بسازد كه در حال حاضر يك سوم آن به اتمام رسيده است. طراح و مجري اين نقاشي ديواري اين تابلو بزرگ را نقش خاطره نام گذاشته و مي گويد: بخشي از اين طرح از دوره هاي مختلف نگارگري و عناصر تصويري در نقاشي هاي قديمي تا دوره شاه عباس گرفته شده و نقاشي مينياتوري به تصوير كشيده شده كه كمي مدرن تر از گذشته است و با زمان حال بيشتر عجين شده است.
رضا خدادادي مي گويد: 27 نفر در اين كارگاه از 8صبح تا 12شب مشغول فعاليت هستند و تعدادي از افراد تا نيمه هاي شب كار مي كنند تا اين كار 600 متر مربعي به اتمام برسد .گفتم به آرزويتان خواهيد رسيد، ولي نه به اين زودي ها! سازمان زيباسازي از سال گذشته طرحي را به اجرا درآورده تا تهران زشت، زيبا شود. قرار است ديوارهاي توسي رنگ تهران با رنگين كماني از رنگ ها پوشيده شود و تهران از سياه و سفيدي درآمده، لباس الوان بپوشد؛ با نقاشي هاي زيباي هنرمندان بزرگ ايراني كه حتما آنها را دوست خواهيد داشت و از تماشاي آن سير نخواهيد شد.
طرح هايي در حال ساخت هستند و تعدادي از آنها در حال نصب، و هنوز ديوارهايي در حال شناسايي هستند تا لباس مناسب برايشان طراحي شود.
خدادادي مي گويد: اين تابلو عظيم كه در نوع خود منحصر به فرد است و از لحاظ طرح، تكنيك و ابعاد نيز سابقه ندارد، قرار است در ضلع شمالي بوستان گفت وگو، روي ديوار نصب شود. مي دانيد اين تابلوي بزرگ را چگونه مي سازند؟ طرح ها را در ابعاد 50 در 50 در مي آورند و جداگانه مي سازند. وقتي طرح ها تمام شد، آنها را كنارهم مي گذارند كه نماي عظيمي را به تصوير مي كشد. به گفته اين طراح باوجود اينكه نام اين كارها نقاشي ماندگار است، ولي ماندگاري زيادي نخواهد داشت.
او معتقد است اين طرح ها اگر هم خراب شود، باز ارزش ساختن دارد و باز هم بايد چيز ديگري به جاي آن جايگزين كرد تا هميشه تصوير بصري تهران، زيبا بماند.
خدادادي علت ماندگار نماندن اين تصاوير را نبود هوش و ذكاوت نياكان ايراني در اين نسل مي داند و مي گويد: كار قديمي ها بعد از هزار سال هم مي ماند، ولي كار ما بعد از مدتي از بين مي رود؛ براي مثال سفال هاي امروز ديگر ضخامت سفال هاي قديم را ندارند و اگر قرار باشد كه از سيستم قديم استفاده كنيم، ديگر تنوع رنگ امروز را نخواهيم داشت. همچنين ما در تهران با اختلاف دماي 50درجه مواجه هستيم كه خود، باعث خراب شدن كارها بعد از مدت زماني خواهد شد.
خدادادي ارديبهشت ماه را بهترين زمان براي نصب كارش روي ديوار مي داند و مي گويد: كار تا آخر پاييز تمام خواهد شد، ولي ترجيح مي دهم با آمدن بهار و سال نو ديوار نويي به مردم هديه كنم، چرا كه در آن زمان، بيننده بيشتري نيز خواهد داشت.
رئيس اداره نقاشي ديواري و گرافيك شهري سازمان زيباسازي در رابطه با اين نقاشي ها مي گويد: قرار است نقاشي هايي بر ديوارهاي تهران به تصوير كشيده شود تا منظر آن را زيباتر كند كه به نقاشي ماندگار معروف است، ولي همه اين كارها از ماندگاري مطلق برخوردار نخواهند بود. تعدادي از آنها زمان بيشتري خواهند ماند و تعدادي نه، چون بسياري از ديوارهاي تهران قابليت اين را ندارند كه نقاشي ماندگاري روي آنها بماند؛ مثلا ديوار ساختمان ها كه بعد از مدتي خراب خواهند شد. به همين دليل نقاشي هايي كه از ماندگاري بيشتري برخوردار است براي ديوارهايي است كه خود نيز ماندگارتر هستند.
به گفته محمود شعيبي، در حال حاضر ديوارهايي در سطح تهران شناسايي شده اند كه كم هستند، ولي طراحي آن به هنرمندان بزرگ سپرده شده است و اگرچه تمام كار به اتمام نرسيده، ولي تعدادي از كارها در حال نصب و تعدادي در حال اتمام براي نصب هستند.
شعيبي مي گويد: در حال حاضر هيچ سازمان و ارگاني حق ندارد بدون اجازه سازمان زيبا سازي، دست به كشيدن تصويري روي ديوارهاي تهران بزند؛ حتي تصوير شهيد صياد شيرازي كه در اين اتوبان كشيده شده، بزودي از آنجا پاك خواهد شد، چون بدون اجازه اين سازمان بوده است.
او ادامه مي دهد: نقاشي هايي در حال حاضر روي ديوارها هستند كه قرار است در يك روند، آهسته آهسته از ديوارهاپاك شده و نقاشي هايي با موضوع مفهومي جايگزين آنها شوند.
در ضمن 40 ديوار، انتخاب شده تا تصوير 40 شهيدي كه نامشان روي خيابان هاي تهران هست، روي آنها نقاشي  شود.
شما چه ساعتي از شبانه روز تهران را دوست داريد؟ چه ساعتي از شبانه روز تهران را زيبا مي دانيد و در آن احساس آرامش مي كنيد؟ بيشتر مردم، شب هاي تهران را دوست دارند، چون كراهت آن در ظلمت شب مخفي شده و دود و دم، جاي خود را به هواي خوش مي دهد؛ البته منظورم ساعت 12 نيمه شب به بعد است. بايد قبول كنيم كه تهران كلانشهر بي ريختي است؛ زشت و خاكستري. هر چقدر هم گل و گياه به شهر اضافه شود تا زماني كه باغ ها خراب و به جاي آنها ديوار ساخته مي شود، به زشتي تهران اضافه خواهد شد.
يك گرافيست در اين زمينه مي گويد: يكي از نشانه هاي سلامت جامعه نشاط آن جامعه است كه وقتي نيست، يعني مردم افسرده هستند يا به افسردگي مردم كمك مي كند و رنگ، يكي از المان هاي شهري ست كه باعث سلامت رواني در سطح جامعه مي شود. ندا جهان شاهي مي گويد: عدم هماهنگي سازه ها، عدم طراحي اصولي براي ساخت وساز شهر و عدم وجود رنگ، باعث شده تا تهران چهره اي كريه پيدا كند. به عقيده اين استاد دانشگاه هنر و معماري، چهره تهران سياه رنگ است، چرا كه گرافيك محيطي در تهران تعريف نشده و تعداد افرادي كه با اين موضوع آشنا هستند، بسيار كم است؛ به همين دليل تهران به اين روز افتاده. به گفته او حركت هايي مثل آمدن نقاشي هايي با اين مضمون و پر از رنگ هاي مختلف براي تهران لازم و ضروري است، چرا كه مردم از ديدن حركات و تصاوير رئال و عادي خسته شده اند و به ديدن تصاوير متفاوت نياز دارند. از طرفي حضور رنگ و گرافيك براي مردم تهران كه با مشكلات عصبي دست وپنجه نرم مي كنند، باعث سرزندگي و شادابي و تعديل فشارهاي روحي مي شود. جهانشاهي مي گويد: با اين حال، اين كار بايد به طور حتم آگاهانه باشد، چرا كه نحوه ارائه تصاوير، ميزان سطوح رنگ، كنتراست ها و هماهنگي با سازه هاي اطراف، هماهنگي با محيط و ... كه بسيار مهم هستند و گرافيك محيطي را تشكيل مي دهند، اگر آگاهانه صورت نگيرند، اثري معكوس خواهند داشت. براي مثال اگر از رنگ هاي تند و خطوط تيز در مكان هايي مثل ميادين و جاهايي كه تردد زياد است، استفاده شود، اثر تصويري آن اين است كه هيجانات را در بيننده بيشتر مي كند و خداي ناكرده باعث تصادفات يا درگيري در آن مكان خواهد شد.
او معتقد است كه نقاشي ها بايد با سازه هاي اطراف هماهنگي داشته و فاصله نقاشي با ديد بيننده تناسب داشته باشد و در مكان هاي شلوغ از رنگ هايي كه از كنتراست كمتري برخوردار هستند، استفاده شود.
حتما هنرمندان و مسئولان در سازمان زيباسازي به اين موضوع توجه مي كنند و با اين تلاش خود آرامش و زيبايي وصف ناپذيري را به شهروندان تهراني هديه مي كنند. خوشحال باشيم؛ تهران با دستان هنرمندان زيبا مي شود.

يادداشت روز
پيوند هنر با شهر
اتوبوس ترك از عوارضي بزرگراه كرج وارد تهران شد و راننده اش با صدايي بلند و لحني شگفت زده به زبان تركي به كمك راننده گفت: عجب شهر سرسبزي، تا به حال نديده بودم، حتي به راه هاي يك شهر آنقدر رسيدگي شود. تو تا به حال اتوباني ديده بودي كه اطرافش اينقدر سرسبز باشد ؟ اتوبوس بعد از عوارضي قديم ايستاد و راننده پياده شد و با دقت به اطرافش نگاه كرد و مسئولان شهري را تحسين كرد.
آنها در شگفت از سرسبزي و زيبايي شهر ما بوده و ما در حسرت يك روز ميهماني در شهرهاي آنها هستيم. خب، آنها هم كشوري زيبا دارند، آنها هم روح لطيف شرقي دارند، پس چرا با ديدن تنها ورودي تهران، شگفت زده شدند؟ لابد ما ايراني ها به هنر و زيبايي طبيعي توجه بيشتري مي كنيم. پس چه چيزي در اين شهر رعايت نشده بود كه از نظر كارشناسان، تهران شهري كريه منظر و زشت شناخته شده و چه چيزي در تهران مورد بي توجهي قرار گرفته كه كارشناسان معتقد هستند كه بايد تغييري در آن ايجاد شود تا سلامت روان شهروندان را تضمين كند و چرا ما در حسرت ديدار شهرهاي رنگي دنيا هستيم و مي خواهيم كه تمام رنگ ها را در شهرمان داشته باشيم؟
خب وقتي درخت ها جاي خود را به تابلوهاي كنترل كيفيت هوا مي دهند و وقتي سربلندمي كني به جاي شاخه هاي سبز درختان و آسمان آبي، برج هاي سربه فلك كشيده طوسي در آسماني طوسي مي بيني، حتما اين شهر يك چيز كم دارد. تنها چيزي كه نشاط را به تهران برمي گرداند، پالت رنگارنگ و دستان هنرمندان ايراني خواهد بود.ديواره بزرگراه صيادشيرازي در تقاطع بزرگراه رسالت، اين روزها شاهد نصب تابلوي عظيم سراميكي خورشيدي ميان ابرها با نام خورشيدخانم است؛ خورشيدي كه اگرچه درتهران پشت برج هاي بلند و غباردود خودروها پنهان شده، اما اين بار روي ديوار، به تهراني ها سلام مي كند و شهر را با هنر، آشتي مي دهد.سازمان زيباسازي شهرداري تهران كه متولي آشتي هنر با فضاي شهر است، در تلاش است تا رنگ ها را به شهر برگرداند؛ امري كه امروز در كارگاه هاي استادان نقاشي با حضور دانشجويان اين رشته، در حال تحقق است تا نقش هاي سراميكي ماندگار، پس از آماده سازي، به ديواره هاي خاكستري بزرگراه ها و ديگر ديوارهاي شهر منتقل شود. اين اتفاق مي تواند پايان سيطره خاكستري بر شهري باشد كه آرزوي داشتن فضايي دلچسب براي زندگي آدم ها را دارد؛ فضايي كه در آن روح زندگي شرقي موج بزند. به شرط آنكه بعد از زحمات بي وقفه هنرمندان، ديگر برج يا پلي نماي زيباي آنها را نپوشاند، مانند تابلوي گفت وگوي تمدن ها در ضلع شمالي نمايشگاه بين المللي تهران كه ساخت پل بزودي نماي آن را خواهد پوشاند. بيگانگي با شهر و فضاهاي آن محصول نگاه ماشيني به آن است. اين بيگانگي تنها وقتي از شهر رخت برمي بندد كه نگاه انساني به فضاهاي شهري جاي خود را به نگاه ماشيني بدهد.

ايرانشهر
آرمانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |