سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۱۶
نيم نگاهي به كنگره شعر دفاع مقدس
چه سروها كه در آغوش من شهيد شدند
002622.jpg
سعيد بيابانكي
در اين كه مشهورترين شاعران پس از انقلاب شاعراني هستند كه در باب جنگ يا به عبارت بهتر دفاع مقدس آثار موفقي آفريده اند ترديدي نيست. هشت سال جنگ و هشت سال دفاع جانانه و تاريخي ملت ايران در برابر دشمن و حراست از ميهن اسلامي، بخشي از حافظه تاريخي فرهنگ ماست.
جنگ طي هشت سال حضور خشن خود در جاي جاي زندگي ما بر همه چيز تاثير مستقيم و غيرمستقيم گذاشته است؛ از اقتصاد و سياست بگير تا ادبيات و هنر و تحصيلات عاليه، تا مديريت خرد و كلان و ... .
شعر و ادبيات در سالهاي آغازين جنگ به عنوان يك رسانه و نه هنر- وارد ميدان شد. مروري بر شعرهاي اوايل دهه 60 مبين اين موضوع است كه رجزخواني و توسل به شعار، دست مايه اصلي شاعران آن ايام بوده؛ پيام ها و دستورالعمل هاي مستقيم در شعرهاي اوايل دهه شصت مثل: به دشمن حمله كنيد، از زمين و هوا آتش بباريد، دشمن را مي كشيم، ما از تبار آرش و رستميم، همه با هم پيش به سوي جنگ و... بتدريج بخش زيادي از شعر آن سالها را از گردونه جاودانگي خارج كرده و خواندن آن شعرها در شرايطي كه بيش از دو دهه از تولد آنها گذشته، امروز براي مخاطبي كه در آن ايام حضور نداشته ياداشته چندان لطفي ندارد.
تنها شعرهايي از آن ايام توانسته اند بيش از بيست سال عمر كنند كه كمتر نقش رسانه اي داشته و به عنوان ابزار در جنگ به كار گرفته نشده اند، بلكه به عنوان يك اثر هنري كه قرار است تاريخ و فرهنگ را با خود حمل كند، روي كاغذ آمده اند. بسياري از شاعران پس از انقلاب تنها با داشتن يك شعر به مرز ماندگاري رسيده  اند كه از آن ميان مي توان به پرويز بيگي حبيب آبادي كه تنها با غزل غريبانه به نامي آشنا در شعر دفاع مقدس تبديل شده اشاره كرد و صد البته به قول زنده ياد حسن حسيني نبايد نقش مداحان و خوانندگان و تكرار اين شعر را در صداوسيما در شهرت شعر و شاعرش ناديده گرفت.
تورق روزنامه ها و نشريات زمان جنگ، اين نكته را آشكار مي كند كه تقريبا تمامي صفحات و موضوعات و مضامين نهفته در شعرهايي كه توسط مطبوعات به آنها پرداخته شده است، به طور مستقيم يا غير مستقيم به جنگ ارتباط دارد.حتي شاعران تازه كار كه بعضا در آستانه شناخت وزن و قافيه بوده اند كه حقير هم يكي از آنهاست ! در آغاز راه به سراغ مضمون جنگ رفته اند و اين بيانگر آن است كه جنگ، طي هشت سال حضور تحميلي و نابرابر خود در زندگي ما ايرانيان، همواره براي شاعران، يك واقعيت مضمون ساز به شمار مي آمده است. خاموش شدن يا كمرنگ شدن سروده هاي بسياري از شاعران مطرح زمان جنگ در سالهاي واپسين جنگ، مويد اين موضوع است.
يك نگاه آماري به اين بحث براي ما روشن مي كند كه نزديك به 30 درصد از عمر انقلاب و شعر پس از انقلاب در جنگ سپري شده است، ولي سوال اينجاست كه آيا شعر دفاع مقدس توانسته 30 درصد از ادبيات انقلاب را به خود اختصاص دهد؟ نگاهي به تعداد كتاب هايي كه در حوزه شعر دفاع مقدس به چاپ رسيده، شايد به اين سئوال پاسخ مثبت بدهد، ولي اين بعد كمي ماجراست و طبيعي است كه در دنياي فرهنگ و در مباحث كلان فرهنگي، معمولا كميت، معياري كافي محسوب نمي شود و ماندگاري و كيفيت محصولات فرهنگي است كه يك مقوله خاص فرهنگي را برجسته مي كند.
شعري كه ما امروز از آن به نام شعر دهه شصت ياد مي كنيم، شديدا متاثر از جنگ است و البته با توجه به مطالب قبل، اين امري طبيعي است، ولي آيا تلاش براي حفظ اين شعر با تغيير نام آن به شعر پايداري يا شعر مقاومت مي تواند در مانايي آن فضا و پويايي اين مقوله موثر باشد يا نه؟
اين طبيعي است كه سليقه شعري مردم روزبه روز در حال تغيير و دگرگوني است؛ سليقه شعري مردمي كه در دهه شصت و در اوج جنگ به عنوان مخاطبان جدي شعر به حساب مي آمده اند را نمي توان با سليقه شعري مردم دهه 80 مقايسه كرد. دهه اي كه جنگ در لايه هاي زندگي تمام اقشاراجتماع حضوري جدي و خشن داشته است با دهه اي كه دهه ثبات و امنيت نام گرفته، آيا از يك جنس است ؟
اگر در زمان جنگ، كنگره شعر دفاع مقدس با استقبالي دور از انتظار مواجه مي شد و در روزگار ما ظاهرا از آن استقبال ها، حتي در محيط هاي دانشگاهي خبري نيست، نبايد دنبال مدير يا مسئولي گشت و تمام تقصيرها را به گردن او انداخت. شايد ايراد اصلي در تغيير ذائقه مردم است و اين ذائقه، امروز ممكن است شعري را كه از نوع شعر دفاع مقدس به حساب مي آيد در لباسي آراسته در سازوكارهاي هنري بپسندد. اگرروزگاري اين غزل زنده ياد حسن حسيني ورد زبان ها بود كه مي روم مادر كه اينك كربلا مي خواندم / در ديار دوست يار آشنا مي خواندم امروز نمي توان از مخاطبان انتظار داشت كه اين شعر را به عنوان يك شعر عالي زمزمه كنند.
ياد، خاطره و انديشه شهيدان و كساني كه هشت سال از همه چيز گذشتند و سهمي نخواستند همواره بايد زنده بماند. شهيدان يعني ذخيره فرهنگي و ملي يك ملت؛ و پاسداشت ياد و نام كشته شدگان جنگ در تمام دنيا مرسوم است.دركشورهايي كه به نوعي درگير جنگ بوده اند - چه جنگ جهاني يا جنگ هاي منطقه اي - همواره به كشته شدگان جنگ احترام مي گذارند.
كنگره شعر دفاع مقدس كه شايد بتوان آن را باسابقه ترين حركت ادبي كشور در حوزه شعر ناميد، يكي از كنگره هايي است كه بسياري از شاعران گمنام كشور را كشف و به جامعه ادبيات كشور شناسانده است. بسياري از شاعران امروز، شهرت و پيشرفت خود را در شعر، مديون اين كنگره اند.
طبيعي است كه وجود هر نوع كنگره يا همايش ادبي در پويايي ادبيات موثر است. شاعر براي عرضه شعر خود نياز به تريبون دارد و اتفاقا بهترين تريبون، كنگره و جشنواره ادبي است .يك شاعر جوان و نوپا مي تواند شعر خودرا براحتي به اين كنگره ها يا جشنواره ها بفرستد و خودرا در معرض قضاوت و داوري مخاطب قرار دهد. البته امكانات ديگري نظير وبلاگ هاي ادبي كه انشالله در آينده اي نزديك به يك رسانه عمومي براي عرضه شعر تبديل خواهد شد هم ابزار مناسبي براي عرضه شعرند. از خير چاپ كتاب شعر هم در اين روزگار بايد گذشت ! مطبوعات هم معمولا آنچنان براي چاپ شعر، نه رغبتي نشان مي دهند و نه آزادي عمل دارند. بنابراين كنگره ها بخصوص شب نشيني ها و شعرخواني هاي غيررسمي و جدي كه معمولا از اصل كنگره جدي ترند!- مكان مناسبي براي عرضه  شعر است.
كنگره شعر دفاع مقدس كه معمولا تا به امروز در شهرهاي درگير جنگ برگزار شده واين جابه جايي هرساله آن، اتفاقا از نقاط قوت آن به حساب مي آيد، متاسفانه پس از جنگ به علت غيبت مضمون بزرگ آن يعني جنگ از شور و حال افتاده،اما مي توان به انتظار شكوفايي دوباره آن نشست.
به نظر مي رسد كه اين كنگره با ايجاد بخش هاي جنبي، مثلا افزودن موضوعات آئيني اجتماعي و طنز به موضوع اصلي خود كه دفاع مقدس است، بتواند به حيات خود با يك انرژي مضاعف ادامه دهد. انتخاب كتاب، تجليل از شاعران جوان و پيشكسوت كه به نوعي در جريان سازي شعر دفاع مقدس موثر بوده اند، ارائه فرم ها و گونه هاي تازه تري از عرضه شعر مثل فرم هاي نمايشگاهي، موسيقايي يا سينمايي ودعوت از مديران ارشد كشور و شخصيت هاي برجسته ادبي و فرهنگي و گسترش موضوعيت كنگره، همه و همه در بازپروري اين كنگره كه از جريان ساز ترين كنگره هاي كشور به شمار مي آيد، موثر است.
كنگره شعردفاع مقدس مي تواند با تغيير در فرم اجرا و ايجاد برنامه هاي ابتكاري، مجددا به حياتي نو برگردد، مشروط بر آنكه سليقه مخاطب را بشناسد و خود را از يك برنامه باري به هر جهت تكراري برهاند.
نگارنده معتقد است كه هنوز هم كتاب هايي كه اين كنگره در طول حيات خود به چاپ رسانده، از بهترين مجموعه هاي شعر است، گرچه طي چند سال اخير، اين مجموعه ها به لحاظ فضا، تكراري شده اند. اميد كه كنگره شعر دفاع مقدس بتواند همواره و هرساله بر پويايي خود بيفزايد.

از واژه و حماسه
شايد در هيچ فرهنگي به اندازه فرهنگ ايراني واژه و حماسه با هم گره نخورده باشند. كافي است نگاهي به طلايه ادبيات كشورمان بيندازيم تا پس از شاعراني كه تنها به حكم تقدم تاريخي، پيشتر از فردوسي بزرگ قرار گرفته اند، او را بر قله اي بلند و دست نيافتني بيابيم؛ بزرگي كه با پيوند زدن تاريخ و كلمه و طنطنه وزن، كارستاني مي كند كه تا هميشه خون وطن دوستي و ميهن گرايي در رگ ايرانيان جگرآور بجوشد و ترديدي باقي نماند كه اگر او نبود، شايد كس ديگري نمي توانست بسرايد كه عجم زنده كردم بدين پارسي .
ادبيات حماسي با او به چنان جايگاه رفيعي دست مي يابد كه همواره به عنوان يكي از سرفصل هاي عمده ادبيات فارسي شناخته مي شود و علاوه بر اينكه هميشه به عنوان سرفصلي فرهنگي ادبي مطرح مي ماند، به عنوان پديده اي اجتماعي سياسي نيز رخ مي نمايد.
اين ميراث گرانبها آنقدر ريشه دار و عميق هست كه تا هميشه ايران بالنده باشد و اين بالندگي در برهه هاي مختلف تاريخي نمودهاي گوناگوني مي يابد. نقش ادبيات و خصوصا شعر در بيداري اجتماعي ايرانيان هيچ گاه پوشيده نيست و اين نقش در يكي از آزمون هاي جدي اين آب و خاك يعني هشت سال جنگ تحميلي، برجستگي خاصي مي يابد.
هيچ وقت از ياد نخواهيم برد كه در روزهاي حماسه و خون واژگاني بليغ و مطنطن نه فقط در گلو و لب ما كه در عمق جان ما نيز زمزمه مي شد كه حاصل تكاپوي فرهنگي عده اي از فرزندان دلسوز و شايسته مام ميهن بود؛ فرزنداني كه قلم را اسلحه اي يافتند تا بتوانند در كنار برادرانشان از مرزهاي فرهنگ و جغرافيايي كشورشان دفاع كنند. تعدد كساني كه در حوزه ادبيات دفاع مقدس به خلق آثاري درخور پرداخته و لحن ديگري از شعر معاصر را رقم زدند، به آنجا كشيد كه هر ساله براي پاسداشت ياد آن روزهاي فراموش ناشدني، كنگره اي با نام دفاع مقدس برگزار شود.
سعيد بيابانكي، خود يكي از كساني است كه در همه اين سالها هيچ وقت از پرداختن به مضمون جنگ و جبهه غافل نشده و آثار درخوري را نيز در اين بين عرضه كرده است. در اين مقال، پيشنهادهاي او را براي برگزاري شايسته تر كنگره شعر دفاع مقدس مرور خواهيم كرد.

پرسوناژ
ساناز اقتصادنيا
002601.jpg
جهانگير الماسي

چند روز پيش كه درباره آزيتا حاجيان، گلچهره سجاديه و داوود رشيدي نوشتيم و گفتيم كه آنها ستاره هايي در آسمان روشن سينما هستند، برخي گفتند كه باز هم از ستاره هايي بنويسيم كه خودشان خواسته اند در سالن هاي تاريك سينما، درخششي نداشته باشند و در هر فيلمي بازي نكنند. جهانگير الماسي، متعلق به نسلي از بازيگران است كه تئاتر و سينما را مي شناسد و حضوري فعال و جدي در اين عرصه ها داشته؛ نسلي كه با آشنا و پارتي و تيپ و قيافه بازيگر نشده اند.
در جشنواره بين المللي فيلم فجر وقتي اهالي سينما نام جهانگير الماسي را ميان كانديداهاي دريافت سيمرغ بلورين براي نقش اول مرد ديدند، تعجب كردند. گويي فراموش كرده بودند كه الماسي از چه سالهايي مي آيد و جايگاه بازيگران امروز تا چه حد نتيجه تلاش هاي همه بازيگران آن دوره است.
الماسي متولد سال 1334 و فارغ التحصيل رشته حقوق و علوم سياسي است. او علاوه بر نويسندگي، كارگرداني و بازيگري، مدت ها به عنوان منتقد تئاتر فعاليت كرده و مقالاتي هم در زمينه فلسفه هنر شرق و تاريخ مذهب تاليف كرده است.
او در بيش از 40 فيلم حضور داشته كه از ميان آنها مي توان به فيلم هاي ديگه چه خبر (1370)، ساغر (1376)، ريشه در خون (1363)، تنوره ديو (1364)، نقش عشق (1369) به عنوان بازيگر و همچنين فيلم لنگرگاه (1367) به عنوان دستيار كارگردان و فيلم كودك قهرمان (1372) در سمت مشاور هنري، اشاره كرد.
او در دهه 80 هم در تلويزيون و سينما فعاليت داشته است، اما حضور او در اين سالها به پررنگي حضورش در سينماي دهه 60 نبوده است. حالا بازي الماسي در پشت پرده مه تا حد زيادي يادآور الماسي آن سالهاست؛ با همان ظرافت ها و تيزهوشي هاي مقابل دوربين كه الماسي را بدل به چهره شاخص سينماي عرفاني دهه 60 كرده بود. او حالا با همان لبخندها و واكنش هاي منحصربه فردش مقابل دوربين، بار ديگر در پشت پرده مه، يادآور خاطرات آن روزهاست.
اگرچه سينما بي وفاست، اما مطمئن باشيد دليل حاشيه نشيني اين روزهاي الماسي از بي وفايي سينما نيست، زيرا سينما حتي اگر بخواهد هم نمي تواند به ستاره هاي هميشه روشنش پشت كند و هميشه كساني هستند كه سينما را وقتي دوست دارند كه ستاره هاي هميشگي اش را از ياد نبرد.

هوشنگ مرادي كرماني
002646.jpg
فكر مي كرديم درباره مرادي كرماني نوشتن كار آساني است؛ كتاب هايش را كه خوانده ايم، شخصيتش را هم كه مي شناسيم، اما وقت نوشتن، گفتن از او به نظر، سخت ترين كار ممكن است. از سادگي خودش و كتاب هايش بنويسيم يا نگاه بامزه اش به اتفاقات روزمره؟ از قصه هاي مجيد بنويسيم يا خمره و بچه هاي قاليبافخانه؟
مرادي كرماني ساده مي نويسد، ساده مي گويد، ساده مي خندد، ساده زندگي مي كند و ساده راه مي رود. او به رنگ تمام خوانندگان كتاب هايش است و براي همين، مخاطبانش از خواندن آثار او لذت مي برند. شما كسي را مي شناسيد كه مرباي آلبالو را خوانده و طرح لبخند بر لبانش ننشسته باشد؟ كسي را مي شناسيد كه نمكو را خوانده و شوري اشك بر گونه هايش نقش نبسته باشد؟
داستان آن خمره ديگر داستان محبوب مرادي كرماني است كه فيلمي هم براساس آن ساخته شده است.در كل ساده و بي آلايش بودن داستان هاي او همواره كارگردان هاي زيادي را جذب كرده و آثاري سينمايي و تلويزيوني از قصه هاي او ساخته شده است.
مرادي كرماني البته پيش از قصه هاي مجيد هم محبوب بود، اما وقتي كيومرث پوراحمد مجيد و بي بي قصه را به تصوير كشيد و ميهمان خانه هاي ما كرد، آنها كه اهل كتاب و كتابخواني نبودند، سراغ مرادي كرماني و داستان هايش را گرفتند. او محبوبيتي به دست آورد كه براستي شايسته آن بود.
يكي از دلايل محبوبيت اين نويسنده، علاوه بر ساده نويسي و مزه داستان هايش، حضور بي آلايش و سالم در عرصه ادبيات است. مرادي كرماني خودش را كسي مي داند مثل من و شما، مثل خيلي از نويسندگان همدوره خودش، فكر نمي كند تافته جدابافته است. خوب مي داند كه محبوبيتش به خاطر مردمي بودنش است. به جاي نقل قول از اين و آن كه درباره مرادي كرماني چه گفته يا نوشته اند، بهتر است سراغ كتابي برويم و اين نويسنده را از زبان خودش بشنويم و بشناسيم. بهار 1384، كتابي منتشر شد به نام شما كه غريبه نيستيد نوشته هوشنگ مرادي كرماني. كتاب، داستان زندگي نويسنده است، از زماني كه در خاطرش مانده. اين بار هم با خواندن خط به خط شما كه غريبه نيستيد ، مثل دفعات قبل مي خنديد و اشك مي ريزيد و با مرادي كرماني احساس غريبگي نمي كنيد.
در ستون پرسوناژ امروز از مرادي كرماني نوشتيم نه به خاطر اينكه اين روزها در جشنواره فيلم كودك و نوجوان در اصفهان براي او بزرگداشت برگزار مي كنند؛ كه اين فقط بهانه اي است براي نوشتن. از او نوشتيم به خاطر خودمان كه دوستش داريم، چون نويسنده دوران نوجواني ماست و دلمان مي خواهد هميشه براي نوجوان ها بنويسد.

فرهنگسرا
فرهنگسراي بانو: فرهنگسراي بانو در قالب كانون هاي تخصصي بهداشت و سلامت، تغذيه، طبيعت سبز، طب مكمل و رژيم هاي غذايي و ... از بانوان علاقه مند، عضو فعال مي پذيرد.
كانون تغذيه فرهنگسراي بانو بزودي با حضور بانوان علاقه مند فعاليت رسمي خود را آغاز خواهد كرد و فعاليت هايي را در زمينه هاي مداخلات غذايي در تغذيه خانواده ها و موارد مصرفي در زندگي شهري نشيني و تنظيم زنجيره غذايي و سلامت و بهداشت انجام خواهد داد.
خانه فرهنگ آيه: همزمان با آغاز سال تحصيلي جديد، ثبت نام از كلاس هاي مهدكودك و پيش دبستاني براي ترم پاييز آغاز مي شود. در اين دوره، برنامه هاي آموزشي و تفريحي همگام با واحدهاي آموزشي آموزش و پرورش و موسسه شكوفه هاي فرهنگ تهران (وابسته به سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران) ارائه مي شود. علاقه مندان براي ثبت نام در اين دوره مي توانند به نشاني شهرك اكباتان، فاز يك، رو به روي مخابرات مراجعه كرده و با شماره تلفن 44633433 تماس حاصل كنند.
نگارخانه مهتاب: نگارخانه مهتاب 12 تا 21 مهرماه ميزبان آثار هنري دو نفر از بانوان هنرمند است. اين نمايشگاه كه شامل 25 اثر آبرنگ از خانم ها مريم عبدالمحمدي و شيلا فخاريان است همه روزه از ساعت 9 لغايت 20 در مجتمع فرهنگي- هنري هاشمي برپاست. تاكنون از اين دو بانوي هنرمند دو نمايشگاه آثار آبرنگ در معرض تماشاي عموم گذاشته شده است. علاقه مندان براي تماشاي اين آثار مي توانند به نشاني خيابان آزادي، خيابان شهيدان، مجتمع هاشمي مراجعه كنند. تلفن: 66029060
فرهنگسراي هنر: نمايشگاه نقاشي وحيده فرج زاده جلالي با عنوان تصويرسازي قصه هاي كودكانه تا 17 مهر در گالري شماره 3 فرهنگسراي هنر داير خواهد بود.
در اين نمايشگاه 23 اثر در ابعاد متنوع با تكنيك هاي چاپ ترافارد، گواش و آبرنگ با موضوع قصه هاي كودك و چهار فصل سال ارائه شده است.
فرج زاده فارغ التحصيل گرافيك از مركز آموزش عالي علمي كاربردي جهاد دانشگاهي است كه برگزاري اولين نمايشگاه خود را در اين فرهنگسرا تجربه مي كند.
علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از اين نمايشگاه همه روزه در ايام ياد شده از ساعت 9 الي 18 به فرهنگسراي هنر در خيابان شريعتي، خيابان جلفا مراجعه كنند.
سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران (منطقه شرق): مسابقه روزنامه نگاري با همكاري آموزش و پرورش منطقه 8 به مناسبت دهه فجر، مسابقات كتاب و كتابخواني و تقدير از قبول شدگان كنكور در دانشگاه ها از جمله برنامه هاي در نظر گرفته شده كتابخانه دكتر شهيدي در سال جاري است.
خديجه عليخاني- مدير كتابخانه دكتر شهيدي- ضمن بيان مطلب فوق گفت: برگزاري مراسم افطاري ويژه بانوان از جمله برنامه هاي اين مركز در ايام مبارك ماه رمضان است.
وي كمبود فضا را از جمله مشكلات كتابخانه دكتر شهيدي عنوان كرد و خاطرنشان ساخت: در نهضت فرهنگي تابستان، 20 عنوان برنامه در مركز انجام شد كه استقبال شهروندان نسبت به سال گذشته رشد قابل قبولي داشته است.
عليخاني وجود مراكز فرهنگي (خانه فرهنگ و كتابخانه) را در مناطق تهران مثبت ارزيابي كرد و خاطرنشان ساخت: خوشبختانه اين مراكز توانسته اند با اجراي برنامه هاي متنوع خود، پيوند مثبتي با شهروندان برقرار كنند و به جايگاه واقعي خود برسند.
علاقه مندان براي كسب اطلاع بيشتر مي توانند با شماره تلفن  77013098 تماس گرفته يا به نشاني نارمك، خيابان شهيد ثاني (46 متري غربي)، پشت درمانگاه نارمك، ميدان 58 مراجعه كنند.
فرهنگسراي مدرسه: خانه رايانه فرهنگسراي مدرسه جهت فصل پاييز اقدام به برپايي دوره هاي آموزشي ICDL (با اعطاي مدرك رسمي از بنياد جهاني ICDL) مباني كامپيوتر و ويندوز، سخت افزار و آموزش وبلاگ نويسي كرده است.
ثبت نام اين كلاس ها تا 20 مهر ماه است و علاقه مندان مي توانند جهت كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن هاي 15 88505513 تماس حاصل كنند.
ضمنا خانه رايانه فرهنگسراي مدرسه، ايستگاه روزنامه خواني دائر كرده است. ساعات كار اين ايستگاه همه روزه از 8 الي 9:30 است.
فرهنگسراي سالمند: كانون نابينايان فرهنگسراي سالمند به منظور مديريت اوقات فراغت روشندلان اقدام به تشكيل گروه كر ويژه روشندلان كرده است.
در اين گروه كر كه با حضور مربيان و كارشناسان موسيقي تشكيل مي شود، پس از تست صدا، آموزش هاي لازم به نابينايان داده مي شود.
از فعاليت هاي گروه كر، اجراي كر و جمع خواني، اجراي برنامه هاي صحنه اي، ساخت و تنظيم آهنگ و توليد آثار موسيقي است.
گروه كر روشندلان با هدف توسعه و گسترش و بهره مندي بيشتر روشندلان از هنر موسيقي و همچنين بروز توانمندي هاي آنان، سه شنبه هاي هر هفته از ساعت 17 14 تشكيل مي شود و حضور تمامي علاقه مندان آزاد و رايگان است. علاقه مندان جهت ثبت نام يا كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني ميدان امام حسين (ع)، خيابان 17 شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام مراجعه يا با شماره  تلفن هاي 9 33358688 تماس حاصل كنند.
فرهنگسراي طبيعت: نگارخانه نقش فرهنگسراي طبيعت اقدام به برپايي نمايشگاه كاريكاتور از تاريخ 18 مهر ماه كرده است.
در اين نمايشگاه 200 اثر از آثار برگزيده مسابقات كاريكاتور دانش آموزان تهران با موضوع مواد مخدر تا تاريخ 18 مهر ماه در معرض ديد عموم قرار خواهد گرفت.
علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از نمايشگاه مذكور همه روزه از ساعت 12 9 و 19 13 به نشاني فلكه دوم تهرانپارس، انتهاي خيابان جشنواره، فرهنگسراي طبيعت (اشراق) مراجعه كنند.

ذهن زيبا
يك زندگي مطالعه نشده، ارزش زيستن ندارد.
سقراط

اگر مي خواهي بنده كسي نشوي، بنده هيچ چيز مشو.
ژاك دوال

از صبح تا شب
حميدرضا پورنصيري
اگرچه مي دانم گفتن اينكه ساعت 7 صبح زمان پخش بسكتبال نوين است به دردتان نمي خورد ـ چون بعيد مي دانم اين ساعت از خواب بيدار شده، روزنامه را هم خريده باشيد و اول از همه اين ستون را هم خوانده باشيد! ـ اما براي اينكه هفته بعد حواس تان باشد، مي گويم كه اگر از طرفداران جدي بسكتبال، مخصوصا ليگ NBA هستيد، سه شنبه ها ساعت 7 صبح اين برنامه را از دست ندهيد كه موجب پشيماني ست. امروز از تكراري هاي تلويزيون هم مي توانيد گارد ساحلي را ببينيد كه ساعت 13:40 از شبكه 3 پخش مي شود يا اينكه به تماشاي روزهاي به ياد ماندني بنشينيد كه ساعت 15 از شبكه يك نمايش داده مي شود. ساعت پخش تكرار شب هاي برره هم 14:30 است. در ضمن شواليه سياه هم ساعت 14 از شبكه۲ پخش مي شود.
ماموران پرونده هاي راكد را هم كه هر هفته تاكيد مي كنم ببينيد، امشب ساعت 20:15 از شبكه۳ پخش مي شود و بعد از آن هم نوبت به پخش
شب هاي برره مي رسد كه هر شب ساعت 21 از همين شبكه نمايش داده مي شود. شبكه 2 نيز مثل هر هفته در همين ساعت فيلم سينمايي اش را پخش مي كند كه باز هم مثل هر هفته خبري از اسم آن نيست. قل سوم هم كه مي دانيد ساعت 22:10 از شبكه يك پخش مي شود. راستي اگر فكر مي كنيد امشب شبكه 3 برايتان فوتبال هاي ليگ قهرمانان اروپا را پخش مي كند، سخت در اشتباهيد چون اين هفته مسابقات تعطيل است و از هفته بعد مي توانيد بازي ها را دنبال كنيد. عوضش اگر از طرفداران سينما هستيد، ساعت 23:45 برنامه سينماي حرفه اي شبكه 2 را از دست ندهيد كه هر بار قسمت هايي از روند توليد يك فيلم سينمايي خارجي را در كنار مصاحبه با بازيگران و كارگردان فيلم، نمايش مي دهد. بعد از اينكه سينماي حرفه اي هم تمام شد، مي توانيد با من بمان را با بازي يكتا ناصر و حميدرضا پگاه از شبكه يك تماشا كنيد كه حدود ساعت يك بامداد پخش مي شود، هرچند كه چندان پيشنهاد مناسبي براي اين ساعت از شبانه روز نيست.
به آنهايي هم كه برنامه هاي شبكه 4 را دنبال مي كنند، پيشنهاد مي كنم آسمان شب را از دست ندهند كه زمان پخشش ساعت 22:45 است. مستند خارجي هم ساعت 18:45 از همين شبكه پخش مي شود و طرفداران پزشكي هم ساعت 20:30 (بعد از اخبار ساعت 20) مي توانند از اين شبكه مجله پزشكي را ببينند كه درباره تازه هاي پزشكي ست.
اگر از طرفداران سينماي هنري ايران ـ يعني همان سينمايي كه خيلي دغدغه مخاطب ندارد ـ باشيد حتما تابه حال چند باري نام پيمان يزدانيان را ديده ايد. يزدانيان آهنگسازي ست كه چند سالي بيشتر از حضورش در سينما نمي گذرد اما در همين مدت كوتاه با كارگردانان مطرح و صاحب سبك سينماي ايران كار كرده است؛ از مسعود كيميايي و كمال تبريزي گرفته تا ايرج كريمي و عباس كيارستمي. مهمترين خصوصيت كارهايي هم كه تا حالا انجام داده فضاي سرد آنهاست و اينكه وقتي بر روي تصاوير فيلم قرار مي گيرند، سنگيني نمي كنند و به  چشم نمي آيند و از طرفي آنقدر هم جذابيت دارد كه به تنهايي آنها را گوش كنيد.
يزدانيان تابه حال دو آلبوم از موسيقي هايي را كه براي فيلم هاي مختلف ساخته منتشر كرده؛ يكي با عنوان برداشت و ديگري با نام برداشت دوم . در برداشت مي شود موسيقي هاي فيلم هاي از كنار هم مي گذريم ، آب و آتش ، بيگانگان و باد ما را خواهد برد را شنيد كه در كل حدود 47 دقيقه زمان دارد. (يكي ديگر از نكات مثبت يزدانيان همين ا ست كه ايجاز را در آهنگسازي فيلم رعايت مي كند و فقط براي لحظاتي كه احساس مي كند موسيقي لازم است، آهنگ مي سازد. مثلا كل موسيقي فيلم از كنار هم مي گذريم سه تكه است و در مجموع هفت دقيقه). برداشت دوم هم شامل موسيقي  فيلم هاي ايستگاه متروك ، شب هاي روشن و فرش باد است كه شنيدنش در مجموع 50 دقيقه زمان مي برد. از فيلم هاي ديگري هم كه يزدانيان براي آنها موسيقي ساخته و هنوز منتشر نشده اند، مي توان به سربازهاي جمعه ، پرنده باز كوچك و سيماي زني در دوردست اشاره كرد كه براي آهنگسازي پرنده باز كوچك جايزه بهترين موسيقي فيلم را از جشنواره فيلم المپيا يونان (1381) كسب كرده است.
براي آنهايي هم كه بدشان نمي آيد درباره اين آهنگساز، بيشتر بدانند بايد بگويم كه يزدانيان متولد سال 47 در تهران است و تحصيلاتش را در رشته مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي شريف به پايان رسانده و از سال 78 شروع به آهنگسازي براي فيلم هاي كوتاه سينمايي كرده تا به اينجا رسيده است. در بروشور برداشت هم از قول خودش آمده: براي نوشتن يك قطعه موسيقي مي توان به طبيعت رفت، كتاب خواند، با مردم ارتباط برقرار كرد و... و با برانگيختن احساس، برداشت از يك خاطره، تصوير يا هر بهانه شخصي ديگر، نغمه اي سرود. موسيقي، همواره دست نخورده و بكر پيرامون ما حضور دارد، كافي است آن را دريابيم، به سادگي چيدن سيبي از درخت. موسيقي فيلم نيز براي من از همين جنس است. برداشت موسيقايي از داستان و تصاوير آن .
هر دو آلبوم برداشت و برداشت دوم را نشر موسيقي هرمس منتشر كرده كه تخصص اش در انتشار همين موسيقي هاي متفاوت و دوست داشتني ست. اگر سي دي آنها را بخريد برايتان سه هزار توماني تمام مي شود، اما مي توانيد به نوار كاست آنها اكتفا كنيد كه ششصد تومان قيمت دارد. اگر نظر من را هم بخواهيد، مي گويم اول برداشت را گوش بدهيد و اگر خوشتان آمد به سراغ برداشت دوم برويد.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |