چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۸۴
سريال معلمان مازاد
002280.jpg
معضل معلمان مازاد همچنان ادامه دارد. علي رغم وجود زمينه هاي قبلي، چند سالي است كه مسأله معلمان مازاد به صورت بحراني جدي در آموزش و پرورش درآمده است. به نظر مي آيد امسال سر و صداي اين مسأله به نسبت دو سال گذشته كمتر بود. ولي آيا اين به معناي حل مشكل است، يا نشانه يافتن راه هايي براي عادي جلوه دادن موضوع و خنثي كردن عواقب آن؟ داستان سريالي معلمان مازاد امسال هم ادامه داشت و معلمان مشمول اين مسأله، سرگردان و مستأصل، دنبال يافتن چاره اي براي حل مشكل خود بودند. در فضاي برزخي آموزش و پرورش، انگار پرداختن به موضوعي- و نه الزاماً حل آن- منوط به اين است كه تكليف ماندن يا نماندن مديران ارشد معلوم شود. ماندن يا نماندن؛ مسأله اين است! و بلاتكليفي ها و بسياري از مشكلات ديگر ارزش آن را ندارند كه مورد توجه قرار گيرند.
پديده معلمان مازاد حداقل از سه سال پيش به صورت معضلي جدي در آموزش و پرورش درآمده است. متأسفانه معلمان عادت كرده اند كه با اين نوع مشكلات خو بگيرند و به هر نحو، خود را با وضعيت سازگار كنند. كساني هم كه حوصله اي براي نوشتن و تحليل موضوع داشته اند، مورد بي مهري و بي تفاوتي كامل آموزش و پرورش قرار گرفته اند. اين بي تفاوتي به معناي آن است كه يا مسئولان و مديران ارشد آموزش و پرورش نيازي به ارائه ديدگاه ها و راهكارها ندارند و آن قدر راه حل و راهكار در چنته دارند كه وقتي و حوصله اي براي شنيدن حرف هاي ديگران باقي نمي ماند؛ و يا به قدري منافع و موقعيت سازماني شان در صورت ماندن و نماندن برايشان مهم است كه اهميتي به مسايل ديگر نمي دهند. در ۲۴ آبان ۸۲ با مقاله پديده مازاد و در ۲۶ مهر ۸۳ با مقاله چهل در برابر نود، كه هر دو در روزنامه همشهري به چاپ رسيدند، به ارزيابي و تحليل بحران معلمان مازاد پرداختيم. در آغاز سال تحصيلي ۸۵-،۸۴ به نظر مي آيد چيز زيادي عوض نشده و اصلاً كسي اقدامي براي حل مشكل نكرده است. هنوز بسياري از معلمان مازاد، مازاد هستند و تنها در مناطق به شيوه هايي ساده انگارانه و كدخدامنشي، به حل مسأله اقدام مي شود. جالب است كه هم كمبود داريم و هم مازاد. درست است كه مشكل كمبود را نمي توان با مازادها حل كرد، ولي آنچه اهميت دارد، اين است كه نه براي كمبودها و نه براي مازادها هيچ تدبيري انديشيده نشده است. در منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران و درست در روزهاي آغازين سال تحصيلي، مشكلي پيش آمد كه همه را متعجب كرد. مسئولين منطقه در روزهاي پاياني شهريور متوجه شدند كه براي حدود ۸۰ كلاس دوره ابتدايي آموزگار ندارند! ظاهراً دليل مشكل اين بود كه به تعدادي از آموزگاران بالاي ۲۵ سال سابقه، اجازه بازنشستگي داده بودند و از طرف ديگر، به عده اي هم مجوز تدريس در مدارس غيرانتفاعي داده شده بود. راه حلي كاملاً علمي و استاندارد به كار بسته شد؛ دبيران مازاد متوسطه به زبان خوش و با تدبيري علمي- آموزشي به مدارس ابتدايي معرفي شدند! حتي تصور اين موضوع عجيب و غير قابل درك است كه بر سر يك كلاس ۳۰- ۴۰ نفره ابتدايي چه مي آيد؟ كاش مساله فقط يك كلاس بود. بديهي است كه از يك طرف، مقطع متوسطه افتخار مي كند كه معضل دبيران متوسطه را حل كرده است و از اين طرف، مقطع ابتدايي خوشحال است كه بالاخره كلاس ها خالي نمانده اند!
هدف از طرح موضوع فوق، ايراد گرفتن به مسئولين منطقه و نقد عملكرد آنان نيست. در شرايط اضطراري، گاهي مجبور به انجام كارهايي مي شويم كه خود نيز صحت آن را تأييد نمي كنيم. بي تفاوتي ها، بي تدبيري ها و بي احترامي ها تا كي ادامه خواهد داشت؟ چرا معلمي كه بدون هيچ عيب و نقص جسمي و رواني آماده كلاس رفتن و تدريس است، بايد تهديد شود كه در صورت عدم همكاري مد نظر،تنبيه اداري خواهد شد؟ چرا بايد تاوان بي تدبيري مسئولان را معلمان بپردازند؟ چرا براي مشكلي كه عامل آن كسان ديگري هستند، معلمان بايد سرافكنده باشند و تحقير شوند؟ چرا سازمان بازرسي كل كشور، ديوان عدالت اداري و ساير نهادهاي نظارتي و قضايي توجهي به موضوع ندارند؟ و عجيب تر آن كه چرا معلمان به طور جدي پيگير موضوع نيستند؟
در همان زماني كه منطقه اي، معلم مازاد دارد در منطقه اي ديگر و در همان رشته كمبود معلم وجود دارد. آيا نمي توان با در نظر گرفتن امتيازهايي، همكاري معلمان را بدون اجبار و تهديد جلب كرد؟ مسئول مقطع راهنمايي منطقه اي مي گفت كه براي فوق برنامه مجاز به استفاده از دبيران موظف نيستيم و اين در حالي است كه در دروس اصلي مازاد دبير داريم. يعني از يك طرف به عده اي خارج از حوزه آموزش و پرورش پول مي دهيم كه فوق برنامه را تدريس كنند و از طرف ديگر، به دبير رسمي موظف مي گوييم كه جايي براي اشتغال او نداريم! از اين دست عجايب در آموزش و پرورش فراوان است. اگر ده سال پيش كمبود دبير فيزيك و شيمي و رياضي داشتيم، الان در همين رشته ها مازاد و در مقابل در رشته هاي علوم اجتماعي، ادبيات و غيره كمبود داريم.مشكل بزرگ تر و اساسي تر آموزش و پرورش در منابع انساني،ضعف هاي جدي در سازماندهي اين منابع است. اين مشكل بنيادي ابعاد گسترده اي در آموزش و پرورش دارد:
۱- تخصص ها به صورت علمي و استاندارد جايگزين نمي شوند
۲- نقل و انتقالات به سامان مطلوبي نرسيده است.
۳- نظام ارزشيابي از عملكرد معلمان بي خاصيت و كليشه اي است.
۴- ضوابط و اصول شفافي براي پست هاي مديريتي به كار گرفته نمي شود.
۵- برآوردها و پيش بيني ها ،تعداد دانش آموز، تعداد كلاس و تعداد نيروهاي مورد نياز به موقع صورت نمي گيرد.
۶- نظام اداري، گسترده، ولي غيرمؤثر است.
۷- نظام مشخصي براي ارتقا و پيشرفت وجود ندارد.
نمي دانم آيا منطقه اي در تهران يا شهري را مي توان يافت كه در آن ساماندهي نيروها براي يك سال تحصيلي با آرامش و منظم انجام شود؟ شايد نمونه هايي وجود داشته باشند، ولي حداقل در مناطق تهران، تابستان هر سال در ادارات آموزش و پرورش غوغايي به پا مي شود؛ از يك طرف، هجوم جمعيتي كه مشكلات ثبت نامي دارند و از طرف ديگر، مسأله جايگزيني و ساماندهي معلمان در مدارس.
مسئول مقطع متوسطه يكي از مناطق تهران مي گويد: «ما چند سال است كه در نقل و انتقالات اعلام عدم نياز مي كنيم، ولي باز هم نيرو به منطقه مي فرستند و مي گويند بايد ساماندهي شود.»
اين موضوع مختص همين منطقه نيست و بخصوص در مناطق برخوردار تهران رايج است. مناطق برخوردار تهران به دلايلي كه خود جاي بررسي و تحليل دارد، در نقل و انتقالات، پرمشتري هستند، اما همه اين مناطق معضل مازاد هم دارند. چه كسي به اين مسايل اهميت مي دهد؟
آموزش و پرورش نيرو زياد دارد، اين درست؛ ولي مسأله مهم آن است كه از اين نيروها درست استفاده نمي شود وگرنه نبايد جايگاه و وضعيت آموزش و پرورش تا بدين حد متزلزل و كم مقدار باشد . بارها عنوان كرده ايم كه اگر آموزش و پرورش مورد كم لطفي  هاي بيرون قرار مي گيرد، در درون هم، نقطه قوتي از خود نشان نمي دهد كه مورد توجه واقع شود. انگار وظيفه مسئولان و مديران آن است كه به هر نحو ممكن كلاس ها را پر كنند و بالاخره براي هر كسي كاري بيابند. منكر فعاليت ها و اقدامات آموزشي نيستيم، كارهايي هم با وجود همه ضعف ها و كاستي ها انجام مي شود، اما ساماندهي ۱/۱ ميليون نفر كار ساده و پيش پا افتاده اي نيست. حتي اگر ۲۰درصد اين نيروها با سهل انگاري و سوء مديريت ساماندهي شوند، لطمه ها و آسيب هاي آن كل مجموعه را فلج خواهد كرد. نگرش مديريتي در سازماندهي منابع انساني آموزش و پرورش، علمي و تخصصي نيست؛ اين نگرش بيشتر اداري و اجرايي است. بارها و بارها شاهد سرگرداني، بلاتكليفي، تحقير و گاهي تهديد معلماني بوده ايم كه از سر اجبار و ناچاري و ناداري، پذيرفته اند كه طبق دستور و ابلاغي تحميلي رفتار كنند.
ادامه داستان
در آغاز سال تحصيلي جديد، مسأله نبود وزير و بلاتكليفي ماندن و نماندن مسئولين و رؤسا، همه مسائل ديگر را تحت الشعاع قرار داده است. موضوع معلمان مازاد نيز از اين مسأله مستثني نبود. امسال هم تقريباً با همان رويه سال هاي قبل، موضوع به نحوي حل شد. اما ادامه داستان چه خواهد بود؟ آيا حافظه آموزش و پرورش آن قدر قوي است كه با آمدن وزير جديد و تغيير در پست هاي مديريتي، موضوع به فراموشي سپرده نشود؟ اگرچه آموزش و پرورش، سال هاست كه عادت به نديدن و نشنيدن دارد، اما آيا تغييرات احتمالي، چيزي را عوض خواهد كرد؟
همان گونه كه اشاره شد، مشكل اساسي آموزش، ساماندهي منابع انساني است. اما در حال حاضر، معضل معلمان مازاد يكي از اولويت هاي اين مشكل اساسي است. معلمان در آموزش و پرورش هميشه چشم به راه شأن و منزلتي در خور بوده اند، اما اين انتظار، هميشه نتيجه اي معكوس به بار آورده است و هميشه اسبابي براي تحقير فراهم شده است. براي معلمي با ۲۰-۱۰ سال سابقه، زجرآور است كه روزها به اداره رفت و آمد كند، پشت در اتاق معاون يا مسئول مقطع به انتظار بنشيند و با استيصال، دنبال جايي براي كاركردن بگردد.
اگرچه پديده معلمان مازاد به شكل فعلي، موضوعي است كه در چند سال اخير نمايان شده است، اما به واقع، آموزش و پرورش، ساليان سال است كه با اين پديده درگير بوده است. مازاد به معناي واقعي آن و نه كساني كه در كمال صحت و سلامت جسمي و رواني، جايي براي اشتغال ندارند، معضلي قديمي در آموزش و پرورش است.كم نبوده اند و كم نيستند تعداد نيروهايي كه به دلايل جسمي و رواني، ديگر كارآمدي لازم را ندارند اما آموزش و پرورش با توجيه هاي مختلف، آنها را حفظ كرده است. حالا در كنار مازادهاي واقعي، مازادهايي وضعيتي به وجود آمده اند، يعني كساني كه به لحاظ وضعيت ايجاده شده نمي توانند كار كنند. اما آموزش و پرورش همچنان كه تدبيري براي مازادهاي واقعي نينديشيد براي مازادهاي وضعيتي هم، روش سكوت و مدارا را در پيش گرفته است.
آيا داستان معلمان مازاد را پاياني خواهد بود! كي و چگونه؟
ابراهيم اصلاني

پيام مديريت
۲۰ توصيه اداري و اخلاقي براي بهبود عملكرد كاركنان
مهشيد باستاني پور مقدم
بهبود عملكرد كاركنان، يكي از راه هاي پويا نگهداشتن نيروهاي انساني است. اگر بتوانيم كاركنان را به دانش روز مسلح و مجهز نماييم، به طور قطع سازماني بالنده و محيطي پرتلاش و زنده خواهيم داشت. بيست توصيه مهم اداري و اخلاقي را كه مي تواند در بهبود عملكرد كاركنان و ارتقاي سطح عملكرد آنها در تمامي مؤسسات دولتي و غيردولتي مؤثر باشد، فهرست كرده ايم.
ده توصيه اداري
۱. اهداف سازمان و واحد خود را دوباره مرور كنيد و بر آنها مسلط باشيد.
۲. به مستندسازي فعاليت ها به روش علمي بپردازيد.
۳. خود را با دانش روز تطبيق دهيد و از تكرار بپرهيزيد و با شركت در دوره هاي آموزشي از تغييرات استقبال كنيد.
۴. اگر اختيار به شما تفويض شده، از آن در جهت مطلوب و سازنده استفاده كنيد.
۵. ارتباط مستحكم و مطلوبي با همكاران و مديران سازمان داشته باشيد.
۶. مطيع قوانين باشيد و در اجراي امور به طور سنجيده عمل كنيد.
۷. از وسايل، امكانات و تجهيزاتي كه در اختيار شماست، به خوبي بهره برداري كنيد.
۸. به توسعه مهارتهاي حرفه اي و تعميق بينش و تغيير نگرش خود اقدام ورزيد.
۹. سلسله مراتب اداري و سازماني را رعايت نموده و حد و مرزها را بشناسيد.
۱۰. از عملكرد و رفتار خود به طور مداوم ارزيابي داشته باشيد و در رفع و برطرف ساختن ضعف و عيوب بكوشيد و همواره فعاليت هاي خود را بررسي و تجزيه و تحليل نماييد.
ده توصيه اخلاقي
۱. هدف نهايي از كاركردن را رضايت حق تعالي بدانيد.
۲. صبر و حوصله و توكل و سعه صدر را عامل مهم در موفقيت كارهاي خود بدانيد.
۳. به آراستگي شخصي و زيبايي محيط و حفظ بهداشت و ايمني محل كار خود اهميت بدهيد.
۴. از خودكامگي و كبر و غرور بپرهيزيد و كاركنان كم تجربه را ياري دهيد و از تجربيات ديگران بيشتر بهره برداري كنيد.
۵. بي جهت به اين و آن اطلاعات ندهيد و از شايعه پراكني و توجه به شايعات بپرهيزيد.
۶. در برخورد با همه همكاران، جانب احترام را پيش بگيريد و از بكاربردن عبارات غيراخلاقي بپرهيزيد.
۷. در پي توجيه اشتباهات و خطاهاي خود نباشيد و اگر قصوري از شما سرزد، شجاعانه عذرخواهي كنيد.
۸. از زير كارها شانه خالي نكنيد و از كم كاري و تنبلي و غلط كاركردن بپرهيزيد.
۹. در مراسم عبادي _ سياسي و فعاليت هاي اجتماعي سازمان خود مجدانه و به دور از ريا شركت كنيد.
۱۰. از تك روي و چاپلوسي و ترشرويي، دروغگويي و ساير صفات بد به شدت پرهيز كنيد.

همايش ها و سمينارها
همايش زنبورداري و پرورش زنبور عسل
۱- تاريخ برگزاري: ۱۸-۱۳ نوامبر ۲۰۰۵
۲- مكان برگزاري: هند/ بنگالو
۳- آخرين مهلت ارسال مقاله: ۱۳ نوامبر ۲۰۰۵
۴- پست الكترونيكي: Vsivaram@vsnl.net
۵- صفحه الكترونيكي: http://www.cenfound.org
۶- نيم نگاه: هند يكي از بزرگترين كشورهاي توليد كننده و صادركننده عسل و پرورش زنبور عسل و ملكه در جهان است. اين ويژگي به جهت اكوسيستم ويژه گياهي اين كشور و برنامه ريزي دقيق دولت هند به منظور استفاده صنعتي از زنبورداري و توليد عسل است. اين همايش با هدف آگاهي از تجربه هاي ويژه هند در زمينه زنبورداري و بحث و گفت وگو درباره نكاتي چون: شيوه هاي علمي توليد و پرورش ملكه، شيوه هاي توليد و پرورش زنبور عسل، گرده افشاني و لقاح زنبور عسل، آشنايي با بيولوژي زنبور عسل، مديريت و نگهداري از كندوها، پراكندگي و نوع اكوسيستم گياهي و تأثير آن بر توليد عسل و گرده افشاني، بيمار ي ها و آفات صدمه رسان به زنبور عسل، توليد عسل، فرايند و بازاريابي عسل، كيفيت عسل توليدي و تأثير آن بر فروش و بازاريابي اين محصول، تكنولوژي ساخت و نگهداري از كندوها و تجهيزات لازم در اين زمينه، زنبور عسل و محيط زيست، آموزش زنبورداري، علم دامپزشكي و جايگاه اين علم در صنعت زنبورداري، زنبورداري محور توسعه اقتصادي و... بحث و گفت وگو خواهد شد.
همايش بين المللي مواد مخدر، ايدز، جمعيت و حقوق بشر و محيط زيست
۱- تاريخ برگزاري: ۴-۲ نوامبر ۲۰۰۵
۲- مكان برگزاري: هند/ بمبئي
۳- پست الكترونيكي:
drmerchant@hope conference.com
۴- صفحه الكترونيكي:
http://internationalconference2005/com/hope2005/india/index.html
۵- نيم نگاه: همايش در چهار محور شامل محيط زيست، جمعيت، حقوق بشر ، ايدز و مواد مخدر برگزار مي شود. در بخش محيط زيست درباره مسايلي چون: اثرات توسعه بر محيط زيست، سياست هاي داخلي و بين المللي جوامع براي حفظ محيط زيست، نقش NGO ها در حفظ اكوسيستم طبيعي، سياست هاي ويژه دولت ها در شرايط بحراني براي حفاظت از محيط زيست، مديريت منابع طبيعي و حفظ چرخه حيات، سيل و بلاياي طبيعي و تأثير آن بر اكوسيستم طبيعي، كنترل كيفيت اكوسيستم طبيعي، جغرافياي زيست محيطي، تكنولوژي حفظ و حراست از اكوسيستم طبيعي و...؛ در بخش جمعيت درباره رشد جمعيت و اثرات آن، محيط زيست و جمعيت، جمعيت و توسعه، ارتباط جوامع و آثار آن، مهاجرت و شهرنشيني، برنامه كنترل جمعيت، جمعيت، رشد جمعيت و مسأله بيكاري در جوامع به ويژه در جوامع در حال توسعه، مذهب و جايگاه آن در جوامع و...؛ در بخش حقوق بشر درباره نيازهاي شخصي افراد، حقوق بين المللي و داخلي تك تك افراد جامعه، حقوق بشر و بيوتكنولوژي، حقوق كودكان، قاچاق انسان، جنايت هاي ناشي از جنگ و اثرات آن بر جامعه، زنان و حقوق آنها و... و در بخش ايدز و مواد مخدر درباره قاچاق مواد مخدر، مصرف مواد مخدر در جوامع به ويژه جوامع توسعه يافته و در حال توسعه، رابطه ميان ايدز و مواد مخدر، فرهنگ و تحصيلات عوامل بازدارنده يا تحريك كننده ابتلا به ايدز و مواد مخدر، روانشناسي افراد مبتلا به ايدز و مواد مخدر، زنان و مسأله ايدز، آموزش هاي لازم جهت جلوگيري از ابتلا به ايدز و اعتياد جوانان، ايدز و مواد مخدر، نقش خانواده ها در آموزش به فرزندان و... بحث و گفت وگو خواهد شد.
مهتاب خسروشاهي

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |