|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
ماه رمضان در مصر
|
|
مردم مصر چون ديگر كشورها، براي ماه مبارك رمضان آداب و رسوم خاصي دارند. مناسبت هاي ديني و غير ديني در مصر با انواع و اقسام غذاها و نوشيدني ها همراه هستند، به طوري كه در هرخانه مصري به ازاي هر مناسبت، غذاي معيني وجود دارد و شادي مصريان جز با آن خوراك و نوشيدني تكميل نمي شود.
به رغم گراني و هزينه هاي گزاف مواد غذايي دربازارهاي مصر، آنها از ماه مبارك رمضان به نحو احسن استقبال مي كنند و قبل از فرا رسيدن ماه رمضان، خانواده هاي مصري تمام هزينه هاي سفره افطار وسحري را مي پردازند.
آنها توجه زيادي به سفره هاي رمضاني مي كنند، با اين اعتقاد كه تمام مدت روز را روزه بودند و ازخوردن و آشاميدن محروم. مصريان به غذاي افطاري بيشتر اهميت مي دهند تا سحر، زيرا معتقدند عطش و گرسنگي را در طول روز تحمل كرده اند.
مصري ها در هر طبقه اقتصادي كه باشند، گوشت قرمز و گوشت پرندگان بخصوص مرغ، حتما در سفره هاي آنها وجود دارد و بدون آن احساس ناخوشايندي دارند و حتي اگر سفره هاي آنها با ماهي پرشود، باز هم اين غذا آنها را راضي نمي كند.
اساس سفره هاي افطاري، غذاي خشاف و قمرالدين به همراه يك كاسه ترشي ست كه بعد از 13 ساعت روزه گرفتن مي خورند. غذاي برخي از خانواده ها گوشت يا مرغ همراه با سالاد است.
آنها غذاي سحري را در خانه هاي خود يا در رستوران ها يا در چادرهاي رمضانيه ميل مي كنند. برخلاف افطاري، سفره هاي سحري از نظر اقتصادي چندان پرهزينه نيست؛درنهايت ممكن است گوشت چرخ كرده همراه فلافل بر سر سفره وجود داشته باشد.شيريني جات هم جايگاه ويژه اي چه در سفره هاي افطاري و چه در سفره هاي سحري نزد مصري ها دارند. در ماه رمضان مصرف شيريني جات زياد است و اين ميراثي ست كه از دوره فاطميان همچون فانوس هاي رمضاني و آوازدهندگان سحري به جا مانده است. از انواع اين شيريني ها مي توان به قطايف و لقمه قاضي اشاره كرد.
از ديگر مرسومات آنها خريد برخي از كالاهاست. اين كالاهاي وارداتي از كشورهايي مانند سوريه و تركيه به مصر مي آيند و مصريان با وجود قيمت بالا و هزينه گزاف آنها را خريداري مي كنند.
وزارت تغذيه و تداركات مصر اعلام كرد: مصري ها سال گذشته در ماه رمضان هزينه اي بالغ بر 9 ميليارد جنيه مصري براي خريد رمضانيه هزينه كردند، اين مبلغ به جز استفاده از۵۰هزار تن ماهي، گوشت قرمز و گوشت انواع پرنده هاست.
|
|
|
اين طايفه زنده كش مرده پرست
|
|
مي گويند جمـاعت اهـل تئاتر و سينما در اين مملكت، مرده پرستان بي معرفتي هستند كه منتظرند تا كسي از ايشان سر بر زمين بگذارد تا بهانـه اي براي مرثيـه گـويي و مـداحي پيدا كنند و دور هم جمع شوند و تازه يادشان بيفتد كه يادبود و يادواره و از ايـن جور چيزها بگيرند. بقيه اش را خودتان بهتر مي دانيد؛ صحبت از بيماري يك هنرمند است، هنرمندي فراموش شده.
از مرگ مهدي فتحي زمان زيادي نمي گـذرد و داستـان بيماري اش را ديـگر همه مي داننـد. وقتي در مراسم آن مرحوم آقايان و خانم هاي تئـاتري و سينمـايي را مي ديـدي...، اما حيف كه خيلي دير يادشان افتاده بود و ديگر فايده اي نداشت.
مثل اينكه دوبـاره تـاريـخ در حـال تكرار است. دكـتـر مصطفي اسكـويـي - يكي از پيشكسوتان هنر تئاتر ايران- استاد مسـلم و بنيـانگذار سيستم استانيسلاوسكي در ايران، مدير و موسس آكادمي علوم نمايشي آنـاهيتـا، كـارگـردان و بازيـگر در بيش از 25 نمـايش همراه با استاد نوشين، نويسنده كتاب هاي 35 سال تئاتر مبارزه و سيري در تاريخ تئاتر ايران، موسس و استاد استوديو سينما و تئاتر ملي ايران در مونيـخ، كـارگـردان و هنرپيشه در بيش از 25 نمايش در تئاتر آناهيتا، كسي كه شـاگردانـي هـمچون مهـدي فـتـحي، حسين پنـاهي، محمـود دولت آبادي، اكبر رادي، رسول نجفيـان، بـيـوك ميرزايي، كـاظـم هژيرآزاد، مهين شهابي، فاطمه طاهري و... را به اين مـملكـت تحويل داد، كسي كه نمايش اتللـواش در سـال 1337 شهرداري وقت را مجبور كرد كه در ميادين شهر اتوبوس هاي ويـژه اي بـراي بـردن مردم به تئاتر آناهيتا بگذارد، كسي كه نمايش اتللويش را بيش از 250 شب اجرا كرد و هر شب در سالن جاي سوزن انداختن نبود، يك ماه است در بسترش بيمار است.
كاش اهالي تئاتر كه ادعاي اخلاقي بودنشان گوش مردم ساده و خوب و مهربان ايران را پر كرده، فـارغ از هرگونه تـعصـب و كينـه ورزي، امروز حالي از استاد اسكويي بپرسند. كاش دست اندركاران حوزه تئاتر نگذارند كه خداي نكرده تراژدي مهدي فتحي تكرار شود.
مصطفي اسكويي در سال 1302 در محله سنگلج شهر تهران به دنيا آمد. وي با 57 سال كار مستمر در كسوت نقش آفرين ، كارگردان ، استاد، نويسنده ، پژوهشگر، نظريه پرداز، مبتكر آموزش شيوه علمي نوين و نخستين كتاب جهاني پايه آموزش هنر تئاتر و سينما، نخستين ايراني فعال تمام حرفه اي اين عرصه (تئاتر) است . اسكويي رشته بازيگري را از سال 1319 در هنرستان هنرپيشگي آغاز كرد و بعد از آن ، اين رشته را به همراه كارگرداني در كنسرواتوار هنرهاي دراماتيك پاريس و انستيتو دولتي هنرهاي تئاتري مسكو ادامه داد.
با گذراندن دوره آكادمي دولتي هنرهاي نمايشي مسكو در سال 1370 درجه دكتراي علوم هنر و زيباشناسي را دريافت كرد. تئاتر علمي سيستم استانيسلاوسگي، 35 سال تئاتر مبارز، تئاتر جديد ايران و پژوهشي در تاريخ تئاتر ايران از جمله فعاليت هاي مكتوب اسكويي به شمار مي روند. بنيانگذاري سيستم استانيسلاوسكي در ايران ، همان چيزي ست كه مصطفي اسكويي از خود براي هميشه به يادگار گذاشته است و از اين بابت مي توان او را مربي نسلي جديد در هنرهاي نمايشي كشور به حساب آورد.
وي معتقد است : نه اينجا، در اين كشور و نه در هيچ كجاي دنيا، هنرناب آنچنان محصول و توليدي نيست كه ارضاي همگان، از دستش ساخته باشد. جاي چنين هنري در نيمه آخر سده ما نه اينجا، كه در تمام جهان خالي ست؛ كشورهاي باسابقه اي چون فرانسه ، آمريكا، آلمان و روسيه نيز قادر نيستند پاسخگوي خواستاران اين چنيني باشند .
|
|
|
سفره رمضان
لذيذترين سوپ
حكايت غذاهاي ايراني براي ما حاجت به شرح و توضيح و تفصيل ندارد. آنقدر همه شيفته سفره هاي رنگ و وارنگ مادربزرگ هايمان هستيم و با نوستالژي سالهاي دور و گپ و گعده هاي سرغذا زندگي مي كنيم كه نيازي به بازگويي و تكرار ندارد. ماجراهاي اين بخش از صفحه راهنما را هم كه همكارمان ديروز گفت و از اشتياق دوستان تحريريه براي پربار شدن آن نوشت. راستش كم كم دارد حسودي مان گل مي كند و همه دوست دارند در اين بخش قلم بزنند. فعلا كه پيروز ميدان و نفر اول، من شده ام؛ با كلي اصرار و خواهش و تمنا و حتي كمي پررويي درآمدم و گفتم: من مي خواهم امروز سفره رمضان را بنويسم. مي شد از نگاه هاي دوستان ديگر، اشتياقشان را براي نوشتن مائده هاي زميني دريافت و حسودي شان را كه من موفق به ربودن گوي سبقت شدم. تا متهم به پرچانگي نشده ام، بهتر است توان خود را در معرفي يكي از بهترين پيش غذاهاي ايراني نشان دهم. يكي از خوش خوراك ترين و لذيذترين سوپ ها، سوپ جو است. البته امروزه با فراگير شدن تركيباتي مثل سوپ آماده و كنسروهاي كوكتل با عناوين مختلف و اصولا غلبه تنبلي بر برخي از خانم هاي خانه دار و ايجاد مشغله هايي فراتر از آشپزي، پيشنهادهاي كلاسيك براي پخت سوپ، كمي خنده دار است، اما براي آنها كه هنوز دلشان براي يك كاسه سوپ با سبزي هاي تازه و پر از ويتامين لك زده، امروز شيوه پخت آسان سوپ جو را توضيح مي دهيم. مقداري جو نياز داريد كه شما بايد از روز قبل آن را خيس كنيد. به خانم هايي كه هنوز هم در خانه زودپز نداشته يا علاقه اي به پخت غذا با زودپز ندارند، توصيه اكيد مي كنيم كه جو را از چندين ساعت قبل در قابلمه بريزند و آن را با شعله بسيار كم بجوشانند. در ماهيتابه هم كمي رب يا آب گوجه فرنگي تازه را كه ترجيحا اين دومي توصيه مي شود، با اندكي روغن مخلوط كنيد. اگر مي خواهيد سوپ شما پروتئين لازم را داشته باشد، به مقداري ران و سينه مرغ نياز داريد كه بايد آنها را به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و در ظرفي جداگانه مرغ ها را بپزيد. مقداري نخود سبز و هويج تازه خرد شده و كمي جعفري رنده شده هم مي خواهيد. حالا زماني ست كه بايد مرغ هاي پخته شده را با جو و آب گوجه فرنگي در قابلمه اي ديگر بريزيد. اشكالي ندارد كه نخود سبز و هويج را هم به آن اضافه كنيد. اگر اهل قارچ هستيد، مي توانيد قارچ هاي خرد شده را هم به اين تركيب اضافه كرده و چيزي حدود يك ساعت تحمل كنيد تا سوپ شما كاملا جا بيفتد. براي اينكه جعفري ها له نشوند، پس از اينكه از پخت سوپ اطمينان حاصل كرديد، جعفري را اضافه كنيد. حال شما تركيب زيبايي به لحاظ رنگ بندي آماده كرده ايد؛ نخودهاي سبز و هويج نارنجي و جعفري ها هم باز سبز رنگ. سوپ شما آماده است. توصيه مي كنيم حتما از آبليمو يا ليموترش تازه براي خوش طعم كردن آن استفاده كنيد. روزه تان قبول، نوش جان!
|
|
|
كتابخانه
زيباي مقدس
|
|
توجه به كتابت و صفحه آرايي قرآن كريم و نقش هنر در بيان زيبايي هاي ديني، هنرمندان زيادي را وارد عرصه قرآن آرايي كرده است. همزمان با ماه مبارك رمضان نيز علاوه بر نمايشگاه بين المللي قرآن، نمايشگاه ها و همايش هاي متعددي با حضور استادان زيبايي شناسي و هنرمندان اين رشته برگزار شده است.
بررسي زيبايي شناسي هنر از نظر قرآن كريم با حضور استاد مهدي كلهر در تالار ابن سيناي دانشگاه تهران برگزار مي شود.
عليرضا سجادپور، مديراجرايي هيات اسلامي هنرمندان مي گويد: همراه با رايحه نيايش و نسيم تمناي مومنان و پرهيزگاران در ماه مبارك رمضان، سلسله نشست هاي زيبايي شناسي هنر از منظر قرآن كريم با حضور استاد مهدي كلهر، يكشنبه و سه شنبه هر هفته از ساعت 18 لغايت 21 در تالار ابن سيناي دانشگاه تهران برگزار خواهد شد .
وي تشريح اصول و مباني زيباشناسي هنر در شاخه هاي مختلف هنري و هنرهاي نمايشي و سينما از منظر قرآن كريم را از محورهاي بحث و بررسي در اين نشست ها عنوان كرده و مي افزايد: ايجاد انگيزه و تشويق هنرمندان به تامل و تعمق بيشتر در قرآن و مانوس شدن روح و انديشه خالقان آثار هنري با مفاهيم و آموزه هاي كتاب آسماني از مهمترين اهداف اين نشست هاست .
سجادپور در ادامه يادآور شد: هيات اسلامي هنرمندان از هنرمندان رشته هاي مختلف هنري بويژه فيلمنامه نويسان، كارگردانان و دست اندركاران سينما براي شركت در اين نشست ها دعوت به عمل مي آورد. گفتني ست سلسله نشست هاي زيبايي شناسي هنر از منظر قرآن كريم با همكاري هيات اسلامي هنرمندان و كانون انديشه نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري برگزار مي شود.
|
|
|
تماشاخانه
جشن نمايشنامه ها
خبر هيجان انگيزي ست برگزاري نخستين فستيوال نمايشنامه خواني در تالار مولوي. قرار است از 5 آبان تا 25 اسفند با موضوع آزاد، گروه هاي مختلف، 24 نمايشنامه ايراني و خارجي را اجرا كنند. هر نمايشنامه قرار است دو اجرا در روزهاي پنج شنبه و شنبه داشته باشد كه ساعت 15 در تالار اصلي مولوي روي صحنه مي رود.
۵ آبان ماه: نمايشنامه دوگانه و اينك نوشته واتسلاو هاول به كارگرداني سهيل شهبازلو.11 آبان ماه: نمايشنامه آگاممزيوم نوشته محمدميرعلي اكبري به كارگرداني ايثار ابومحبوب.19 و 21 آبان: نمايشنامه سه ظرف خالي نوشته افشين هاشمي به كارگرداني خود او.26 و 28 آبان: نمايشنامه بازيگران بداهه نوشته بهزاد اقطايي به كارگرداني خود او.3 و 5 آذر: نمايشنامه تعطيلات زمستاني نوشته ساغر مختاري به كارگرداني بهرام سروري نژاد.10 و 12 آذر: نمايشنامه دايره بسته نوشته اريش ماريا رمارك به كارگرداني الهه مونسي.17 و 19 آذر: نمايشنامه خانه برناردا آلبا نوشته فدريكو گارسيالوركا به كارگرداني فرزانه ارسطو.24 و 26 آذر: نمايشنامه دختر يانكي نوشته نيل سايمون به كارگرداني بهنام تشكر.1 و 3 دي: نمايشنامه در جست وجوي مرواريد از LA تا بم نوشته كاوه افراسيابي به كارگرداني مريم كاظمي.8 و 10 دي: نمايشنامه خرده جنايت هاي زن و شوهري نوشته اريك امانوئل اشميت به كارگرداني ندا هنگامي.15 و 17 دي: نمايشنامه چه كسي از ويرجينياوولف مي ترسد نوشته ادوارد آلبي، به كارگرداني رضا كمالي.22 و 24 دي: نمايشنامه نياز آوران نوشته آيس خولوس به كارگرداني محمد پويا.28 دي و يك بهمن: نمايشنامه عروسي خرده بورژواها نوشته برتولت برشت به كارگرداني مريم رجايي.6 و 8 بهمن: نمايشنامه كابوس نوشته توفان مهرداديان به كارگرداني خود او.13 و 15 بهمن: نمايشنامه كشته به درگاه نوشته ابوالفضل ورمزيار به كارگرداني خود او.27 و 29 بهمن: نمايشنامه تعزيه هجرت امام حسين(ع) نوشته عظيم موسوي به كارگرداني خود او.1 و 2 اسفند: نمايشنامه حافظه آبي نوشته محمدباقر مينايي به كارگرداني سروش كريمي. 4 و 6 اسفند: نمايشنامه دوزخ نوشته ژان پل سارتر به كارگرداني حسين كشفي.8 و 9 اسفند: نمايشنامه قيمت نوشته آرتور ميلر به كارگرداني كوروش نريماني.11 و 13 اسفند: نمايشنامه خون نوشته لارس نورن به كارگرداني افسانه ماهيان.15 و 16 اسفند: نمايشنامه مكبث 2001 نوشته جلال تهراني به كارگرداني مريم داننده فر.18 و 20 اسفند: نمايشنامه باغ آلبالو نوشته آنتوان چخوف به كارگرداني عطا صادقي.22 و 23 اسفند: نمايشنامه ماجراي يك پيشواي شهيد نوشته ايپنا سيتوسيلونه به كارگرداني نادر برهاني مرند.24 و 25 اسفند: نمايشنامه جمشيد ناكام نوشته ميرزاده عشقي به كارگرداني سيدمهرداد مينايي.
|
|
|
دكه
كتابي براي سالي كه گذشت
|
|
كتاب سال فيلم هم از آن اتفاق هاي فرخنده سينماي ايران است. چون چند سال بعد كه خواستيم به گذشته برگرديم و نگاهي بيندازيم به اوضاع و احوال سينماي ايران، احتمالا تنها مرجع معتبر و درست و حسابي خواهد بود. همين الان هم اگر بخواهيم بفهميم۱۲ ـ 10 سال قبل چه فيلم هايي روي پرده بوده و اوضاع و احوال سينمايي كشور چطور بوده؟ تنها راهي كه داريم رجوع به همين مجموعه گرانبها و ارزشمند است. اما به عادت سالهاي پيش انتظار مي رفت كه اين كتاب ـ مجله (كه تابه حال 13 شماره از آن منتشر شده) همزمان با جشنواره فيلم فجر منتشر شود، اما همان طور كه دبير كتاب سال در سرمقاله آن آورده قرار بر اين شده تا از اين به بعد انتشار آن يك سال جلو بيفتد. به همين خاطر اين شماره همزمان با روز ملي سينما منتشر شده و شماره بعدي آن قرار است در اسفندماه امسال روي دكه ها بيايد.
در اين شماره مي شود علاوه بر بررسي و معرفي كوتاه فيلم هاي اكران شده و مروري بر اخبار سينماي ايران در سال گذشته، يكي- دو پرونده جذاب و خواندني هم پيدا كرد. اولين آنها بررسي جشنواره هاي سينمايي تاريخ سينماي ايران است؛ از جشنواره جهاني فيلم تهران و جشنواره سپاس گرفته تا جشنواره فيلم فجر. تمامي دوره هاي آنها هم به تفصيل بررسي شده است. به خاطر همين بيشتر از 100 صفحه از كتاب به اين پرونده اختصاص يافته است. دو پرونده ديگر درباره دو فيلمساز قديمي ست؛ يكي جلال مقدم و ديگري فريدون گله. در بخش مربوط به هر كدام آنها هم مي شود علاوه بر فيلم شناسي و مروري بر آثارشان، گزيده اي از گفت وگوهايشان را هم پيدا كرد. از اين پرونده ها هم كه بگذريم يكي از جذاب ترين بخش هاي كتاب سال فيلم، همان بازي هميشگي انتخاب بهترين ها از نگاه منتقدين مجله است كه نتايج نظرسنجي نشان مي دهد ميهمان مامان، بوتيك و شهرزيبا به ترتيب فيلم هاي برگزيده نويسندگان مجله فيلم هستند.
كتاب سال مجله فيلم همزمان با روز ملي سينما
(21 شهريور) منتشر شده و اگر شانس بياوريد هنوز مي توانيد در روزنامه فروشي ها و كتابفروشي ها پيدايش كنيد. قيمتش 2هزار و۵۰۰ تومان است و 367 صفحه دارد.
|
|
|
آب و هوا
فعلا خبري نيست
با همه توضيحاتي كه ديروز در مورد جدول نوشتم بازهم وقتي وضعيت هوا متفاوت از آن چيزي مي شود كه ما نوشته ايم، دچار عذاب وجدان مي شوم. اما حداقل در تهران كه ما هستيم وضعيت چندان متفاوت نيست و اميدواريم كه در شهرهاي ديگر هم اوضاع به همين منوال باشد. مهمترين نكته در تهران وزش اندكي باد است كه از آلوده شدن هوا تا حدودي جلوگيري مي كند. دماي هوا در روزهاي سه شنبه و چهارشنبه چندان تفاوتي نمي كند و همه چيز عادي خواهد بود. نكته جالب در جدول، گرم شدن چند درجه هوا در تبريز است كه ظرف امروز و فردا اتفاق مي افتد. در شهرهاي جنوبي، هوا تقريبا هيچ تغييري ندارد؛ نه درجه اش و نه وضعيت جوي. مردم سنندج كه روزهايي گرم وشب هايي سرد را سپري مي كنند، در روزهاي آينده وضعيت متفاوتي را شاهد خواهند بود كه بيشتر راجع به آن مي نويسم، ولي فعلا هوا آفتابي و صاف است.
و سرانجام مشهد؛ اگر قصد داريد بعد از افطار تشرفي به حرم امام رضا (ع) داشته باشيد حتما لباس گرم همراه ببريد، چون دماي هوا در شب به كمتر از نصف كاهش مي يابد، بخصوص نزديك صبح اين سردي بيشتر است.
|
|
|
سينماي خانگي
اجتماع آرام برگ برنده
|
|
سيروس الوند فيلمسازي كاملا اجتماعي ست؛ در اين هيچ شكي وجود ندارد، اما اين فيلم هاي اجتماعي به چهار دسته تقسيم مي شوند. دسته اول فيلم هاي اجتماعي واقع نگري هستند كه بازتاب كامل اجتماع اطراف شان نيز هستند. از اين دسته كه معني اش يك سينماي اجتماعي ناب هم هست، فقط يك بار براي هميشه را مي توان نام برد. دسته دوم، فيلم هايي هستند كه مي توان آنها را آثاري خوش ساخت اما نه با عمق كافي در نقب زدن به مسائل جامعه دانست؛ فيلم هايي چون چهره يا آوار ، در كارنامه الوند در اين بخش جاي مي گيرند. دسته سوم فيلم هاي غالب كارنامه اين فيلمساز هستند كه براي همين به اين دسته مي توان لقب سينماي الوند يا فيلم هاي الوندي داد. دسته چهارم هم كه اشتباهات كارنامه اين فيلمساز را شامل مي شوند و از ميان شان مي توان به دو فيلم متاخرتر او يعني مزاحم و ساغر اشاره كرد...
برگ برنده فيلم سينماي الوند است؛ با همه المان ها و شاخصه ها. فيلمي خوش ساخت اما نه چندان كم اشتباه كه باعث مي شود تماشاگر، فيلم را از آنچه كه بايد، جدي تر نگيرد. اين دقيقا همان سينمايي ست كه محصولاتي چون هتل كارتن يا دست هاي آلوده را هم داشته است.
زبان سينمايي برگ برنده ، زبان پرتكلفي است. در واقع همه چيز بيش از آنچه براي يك فيلم اجتماعي داستانگو لازم است، لوكس شده و همين سبب مي شود كه فيلم، نه به مرز يك بار براي هميشه كه حتي به آثار مطرح تر كارنامه الوند هم نزديك نشود.از سوي ديگر الوند در تمام تجربه هايش نشان داده كه قشر مرفه را نمي شناسد. هرچقدر در اين سال ها الوند در تصويركردن حاشيه نشينان موفق بوده، در ساختن تصويري دقيق از طبقه سرمايه دار ناكام مانده است. نشانه اين ناكامي هم مي شود ليوان هاي آب پرتقالي كه در دست همه آدم هاي پولدار فيلم ديده مي شود. با اين همه برگ برنده فيلم رواني ست كه مي توان آن را فيلمي از سينماي استاندارد الوند تلقي كرد؛ هرچند از برگ برنده انتظار فيلمي در حد يك بار براي هميشه مي رفت. در كنار اين حرف ها برگ برنده از آن فيلم هايي ست كه در قاب كوچك تلويزيون بهتر و راحت تر هم با مخاطبش ارتباط برقرار مي كند و به همين جهت براي تماشاي خانگي به نظر پيشنهاد مناسبي مي رسد.
|
|
|
يادداشت
ميان عادت و عبادت
فرشاد كوشا
رمضان موسم برون رفت از مغاره عادات است؛ عاداتي كه در طول سال تار و پود وجود ما را فراگرفته و با پوست و گوشت و خونمان عجين شده است. روزه به ظاهر گرسنگي و تشنگي ست و لب فروبستن از اطعمه و اشربه. اما اينها مثال هايي هستند براي تمرين تكرار عادت؛ عاداتي كه مدام ما را به خود مشغول داشته و قرار است با گذر از آنها چشم ها را به افق بدوزيم. براي اهل نظر اتفاقا رمضان بهار سال است و بيت الغزل عاشقانه آن: نگويمت همه ساله مي پرستي كن/ سه ماه مي خور و نه ماه پارسا مي باش
خواجه شيراز مي دمام هستي را در همين گريز از زندان عادات مي داند و پارسايي را تن سپردن به اين زندان. حتي گاهي عبادت ، عادت مي شود و مگر چقدر فاصله است ميان عبادت و عادت؟! بي دليل نيست كه از كل سال تنها يك ماه، رمضان است و همين كه مي خواهد تبديل به عادت شود غزل خداحافظي مي خواند و رخت برمي بندد تا سالي ديگر و رمضاني ديگر. آنكه به نداي دروني رمضان دل مي سپرد همه روزش رمضان است و همه شبش قدر. اين روزها فرصت خوبي ست براي قدم نهادن در گردنه هاي سخت و صعب العبور و برداشتن گام هايي بلند؛ گام هايي كه تو را برساند به آنجا كه بايد و وصل كند به سرچشمه زندگي؛ به همانجا كه مي خواهي و مدتهاست انتظارش را مي كشي. گرسنگي و تشنگي اول قدم اين راه است. چه اينكه طي اين طريق جز با جامه روح ميسر نمي شود و مقدمه پوشيدن اين جامه، كندن از نژندي هاي تن است و هرآنچه اين تن خاكي به خود مي خواند. آنكه به تن و تعقلاتش بي اعتناست اعتبار از جايي ديگر مي گيرد و التفات به چيزي ديگر مي كند.
سالهاي نوجواني، سالهايي بود كه برايم پرورش اندام و زور بازو اهميتي غيرقابل توصيف داشت. دوستان و همكلاسي هايي داشتم همه پر زور و با عضلاتي نيرومند كه هميشه آن را به رخ ديگران مي كشيدند. بزرگترين آرزوي آن سالهايم در زندگي، قوي شدن و ياد گرفتن فنون رزمي و دفاع شخصي بود. پاشنه در باشگاه هاي كاراته و كنگ فو و پاورليفتينگ و... را درآورده بودم و روزي نبود كه صبح زود تا نانوايي محل به دو نروم و ناني نخرم و صبحانه مفصلي نخورم. همه اين كارها را براي آن مي كردم كه ديگران حساب ببرند و در مدرسه و محله حرفم پيش باشد. همان ايام، رفيقي داشتم به غايت نحيف و لاغر مردني. عجيب آنجا بود كه او بدون هيچ ژست و قيافه اي، هميشه حرف اول و آخر را در مدرسه مي زد و احدي جرات اظهارنظر در مقابل او را نداشت و من هميشه در تناقض ميان هيكل بي يال و كوپال او و قدرت پيش بردن خواسته هايش بودم.
نفوذ كلام و تاثير بيان و در دل ديگران نشستن با زور بازو به دست نمي آيد و اگر ابرقدرتي به جهت نيرومندي اش حرف اول و آخر را مي زند، به پشيزي نمي ارزد؛ آنجا كه قدرت ظاهري از ميان برخيزد ديگر احدالناسي از او حساب نمي برد؛ اما آنكه به كار صيقل روح نشسته و با خلوت پيوسته، كلامش ته دل مردمان جاخوش مي كند و پذيرش آن از روي اختيار است و نه اجبار. رمضان فرصت مغتنمي ست براي صيقل دادن روح و الك كردن دل هاي زنگار گرفته. قدر آن را بدانيم.
|
|
|
رباعيات ديروز
به انتخاب جواد هاشمي
من ماندم و آهي كه تو مي داني و من
با روي سياهي كه تو مي داني و من
اي خالق بخشنده! ببخشا و بپوش
هر گونه گناهي كه تو مي داني و من
مويد خراساني
|
|
|
از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
يكي از مسائل حياتي و مهم اين روزها اين ست كه از ساعت پخش تكرار سريال هاي شبانه تلويزيون مطلع باشيد. در همين راستا و براي اينكه اگر خداي ناكرده يك شب بيرون از خانه بوديد و نتوانستيد اين مجموعه هاي جذاب و ديدني را دنبال كنيد، عقب نيفتيد و داستان از دست تان درنرود، بگويم كه حدود ساعت 13:30 از شبكه 2تكرار مجموعه او يك فرشته بود پخش مي شود و بعد از آن در ساعت 14:30 نوبت به پخش تكرار متهم گريخت مي رسد. وقتي اين برنامه هم تمام شد، شبكه هاي يك و تهران در يك اقدام هماهنگ، به طور همزمان سريال هايشان را تكرار مي كنند. در نتيجه حدود ساعت 15:10 هم مي توانيد تكرار مرده متحرك را از شبكه اول ببينيد و هم تكرار براي آخرين بار را از شبكه تهران. تكرار شب هاي برره هم كه اين روزها در ساعت 16 پخش مي شود. شبكه 2 هم به منظور سرگرم نگاه داشتن مخاطب پرشمارش حدود ساعت 16:40 هر روز مجموعه روزهاي شورش را نمايش مي دهد كه يك مجموعه 43 قسمتي ساخت كشور سوريه است و داستانش را در زماني تعريف مي كند كه نيروهاي خارجي به اين كشور حمله كرده اند و سوريه اوضاع سياسي و اجتماعي به هم ريخته اي دارد.
از برنامه هاي هفتگي تلويزيون امشب به احتمال زياد خبري از مجموعه ماموران پرونده هاي راكد نخواهد بود و حدود ساعت 21 مي توانيد شب هاي برره را تماشا كنيد. براي پيگيري داستان قل سوم هم كه چند هفته اي بود سه شنبه شب ها از شبكه اول پخش مي شد، بايد تا انتهاي ماه رمضان صبر كنيد. اما در عوض مي توانيد فيلم سينمايي شبكه۲ را تماشا كنيد كه به عادت دوستان تلويزيوني هنوز نام آن منتشر نشده است. بعد از اخبار ساعت 22:30 هم به احتمال زياد، مانند هفته هاي گذشته سينماي حرفه اي نمايش داده مي شود، اما اگر نظر من را مي خواهيد؛ شما كه تا اين ساعت بيدار مانده ايد و هنوز خواب تان هم نبرده، بهتر است به تماشاي بازي يوونتوس ـ بايرن مونيخ بنشينيد كه ساعت 23:15 از شبكه 3 پخش مي شود. مخصوصا كه اگر علي كريمي هم در ميدان است و بخواهد جلوي ايتاليايي ها خودي نشان بدهد. خلاصه اينكه اگر فوتبالي هستيد آخر شب حواس تان به شبكه 3 باشد. تازه وقتي هم كه بازي تمام شود حدود ساعت 1:15 بامداد است و اگر هنوز توانايي بيدار ماندن داشته باشيد، مي توانيد پانزدهمين قسمت مجموعه گمگشته را تماشا كنيد.
اما طرفداران شبكه 4 هم امروز مي توانند ساعت 18:45 مستند خارجي را از اين شبكه ببينند يا اگر اندك علاقه اي به طبابت و پزشكي دارند، حدود ساعت 20:30 به تماشاي مجله پزشكي بنشينند. آسمان شب هم براي عشق نجومي ها حدود ساعت 22:45 نمايش داده مي شود.
|
|
|