طاهره صفارزاده
طاهره صفارزاده را بيشتر به عنوان يك شاعر مي شناسيم. با رهگذر مهتاب در دهه 40 تا مردان منحني در اواسط دهه 60.
صفارزاده دختر كوير است. او در سال 1315 در سيرجان به دنيا آمد. پس از گذراندن دوره هاي دبستان و دبيرستان، وارد دانشگاه تهران شده ودر رشته زبان و ادبيات انگليسي فارغ التحصيل شد. پس از چندي در يك شركت بيمه مشغول به كار شد و در همان حال تدريس هم كرد. سپس به عنوان كارمند دفتري در شركت نفت مشغول به كار شد و پس از مدتي در همان شركت به اداره نگارش و ترجمه و ويراستاري انتقال يافت. صفارزاده، مدتي براي ادامه تحصيل به خارج از كشور رفت و در آمريكا در رشته نقد تئوري و عملي در ادبيات جهان به تحصيل پرداخت.
اما خاص ترين اثر صفارزاده، ترجمه او از قرآن است؛ ترجمه قرآن به زبان انگليسي. خودش در رابطه با اين كتاب مي گويد: در كتاب ترجمه مفاهيم بنيادي قرآن مجيد به كشف يكي از اشكالات مهم ترجمه هاي فارسي و انگليسي، يعني عدم ارتباط نام هاي خداوند (اسماءالحسني) با آيات قرآني دست يافته ام كه اين تشخيص مي تواند سرآغاز تحولي در ترجمه كلام الهي به زبان هاي مختلف باشد . قرآن حكيم حاصل 27سال زندگي و تلاش طاهره صفارزاده در مطالعه قرآن، آموختن زبان عربي، تحقيق و يادداشت برداري از تفاسير و منابع قرآني ست كه از رجوع به كلام الهي براي كاربرد در شعر شروع شده و با ترجمه به دو زبان (فارسي و انگليسي) پايان يافته است و به واسطه ترجمه سليس و روان از سوي داوران، خادم القرآن سال 80 معرفي و لوح تقدير به صفارزاده اهدا شد. خودش مي گويد: شعر مقاومت و طنز سياسي هيچ وقت حكومت پسند نبوده است. در سال 1355 به اتهام نوشتن شعر مقاومت ديني از دانشگاه اخراج شدم. در شروع نهضت اسلامي، به كمك نويسندگان سرشناس و متعهد مسلمان، به تاسيس مركزي به نام كانون فرهنگ نهضت اسلامي اقدام كردم. صفارزاده پس از پيروزي انقلاب، از سوي همكارانش به عنوان رئيس دانشگاه شهيد بهشتي و نيز رئيس دانشكده ادبيات اين دانشگاه انتخاب شد.
او مي گويد: چون ضمن مقالاتي، انتقادهاي خود به نحوه آموزش زبان هاي خارجي در ايران را مطرح كردم، از طرف ستاد انقلاب فرهنگي براي برنامه ريزي زبان هاي خارجي از من دعوت شد كه با همكاري استادان باتجربه، تغييراتي در برنامه آموزشي پديد آوريم. طبق اين برنامه، براي اولين بار در رشته هاي عملي دانشگاه ها، كتاب هايي به زبان هاي انگليسي، روسي، فرانسه و آلماني تاليف شد. من 16 سال سرپرست اجرايي طرح بودم. طاهره صفارزاده در سال 1367 در فستيوال بين المللي شعر داكا به عنوان يكي از پنج عضو بنيانگذار كميته ترجمه آسيا برگزيده شد و در زمان همكاري اش با فرهنگستان زبان و ادب فارسي، طرح تهيه فرهنگ هاي تخصصي اش كه با ضوابط علمي و پيشنهادات جديد تدوين شده، به تصويب شوراي فرهنگستان رسيد.
رابرت دنيرو
چه كسي مي تواند بازي بي نظير او را در فيلم راننده تاكسي فراموش كند؛ آن صحنه اي كه دنيرو با تپانچه اش جلو تلويزيون نشسته و با پاهايش با ميز تلويزيون بازي مي كند. او در اين فيلم مثل تمام فيلم هاي ديگرش يك كار مهيج كرد. او يكي از بهترين هنرپيشه هاي دنياست. بسياري او را با آلپاچينو مقايسه مي كنند، اما من مي گويم دنيرو مرد متفاوتي ست. او تنها هنرپيشه اي ست كه فيلم هاي خود را نگاه نمي كند و هنگام تماشاي آن به خواب مي رود. نمي خواهم در تعريف از دنيرو از خودبي خود شوم، اما بازي دنيرو، هنرپيشگي به معناي واقعي خود است.
رابرت دنيرو، متولد نيويورك در سال 1943است. او فرزند يك زوج هنرمند نقاش بود كه به خاطر ضعف جسماني و پريدگي رنگ صورت، به او Bobby milk مي گفتند. دنيرو اولين نقش خود را روي صحنه در نقش يك شير ترسو در تئاتر جادوگر شهر اوز بازي كرد. اما بعدها اين شانس را پيدا كرد كه با كارگردانان بزرگي مثل مارتين اسكورسيزي و برايان دي پالما محشور شود.
اولين فيلم او جشن عروسي بود، اما در اصل در فيلم طبل را آهسته بزن مورد توجه قرار گرفت. سرانجام بازي در فيلم خيابان هاي پايين شهر مارتين اسكورسيزي او را وارد دنياي حرفه اي ها كرد. سال بعد بود كه دنيرو در پدرخوانده 2 به كارگرداني فراسيس فورد كاپولا، اولين جايزه اسكار را نصيب خود كرد. همكاري دوباره او با مارتين اسكورسيزي در فيلم راننده تاكسي ، رفاقت اين دو هنرمند را تاريخي كرد؛ به طوري كه قرار است خاطرات مشترك 30سال دوستي اين دو به صورت يك كتاب به بازار عرضه شود. حاصل همكاري رفقاي خوب سينما، رابرت و مارتين، جايزه اسكار در سه فيلم گاوخشمگين ، راننده تاكسي و تنگه وحشت بود. يكي از بازي هاي ديدني دنيرو در فيلم نيويورك ، نيويورك مارتين بود، چون هر دو در نيويورك بزرگ شده بودند.سلطان كمدي محصول 1983 بازهم به كارگرداني اسكورسيزي، فيلم موفقي از آب درآمد؛ بچه هاي خوب كه محصول سال 1990 از همين كارگردان بود و كازينو كه شايد يكي از اين دو را ديده ايد.
فيلم روزي روزگاري آمريكا حاصل بازي موفق دنيرو بود كه سرجيولئونه آن را كارگرداني كرده است. سگ رابجنبان به كارگرداني بري لوينسون بازي خوب دنيرو را به خود ديد، اما يكي از فيلم هاي دنيرو كه اخيرا در دو قسمت در تلويزيون خودمان به نمايش درآمد، فيلم تحليلش كن محصول 1999 بود كه دنيرو در آن نقش يك كانگستر را بازي مي كند كه خود را به ديوانگي زده است و در جريان معالجات با روانكاو خود ارتباط عميق و دوستانه اي برقرار مي كند.