مخاطب مشكل پسند
زنان متحدالشكل
|
|
عكس: گلنازبهشتي
محمد مطلق
انديشمندان، لباس را مهمترين نمود عيني هر فرهنگ و بارزترين جلوه شخصيتي هر فرد مي دانند. صاحب نظران فرهنگي اعتقاد دارند فرهنگ از دو سويه هسته و پوسته قابل ارزيابي ست كه كار كرد لباس در هر دو بخش قابل ارزيابي ست. شايد بتوان اينگونه بحث را پيش برد كه يك توريست با قرارگرفتن در حوزه اي فرهنگي، براي اولين بار با نمودهاي عيني آن فرهنگ برخورد خواهد كرد و كمتر خواهد توانست به عمق رفتارها و سوابق و پيشينه ها نفوذ كند. بنابراين اصل زيبايي در قضاوت بصري او مهمترين پديده خواهد بود، اما چرا اين موضوع را پيش كشيديم؟ به اين دليل ساده كه لباس هاي بومي ايران وقتي در معرض ديد قرار مي گيرند، بويژه با در نظرداشتن سويه پوسته گونه فرهنگي، بي هيچ تعارفي زيبا هستند، اما زيبايي لباس هاي بومي ايران به همين جا ختم نمي شوند. آنها زيبا هستند، چون كاركردهاي چندگانه اي از خود بروز مي دهند و اين همان ويژگي ست كه در طراحي لباس هاي امروزي كمتر مدنظر قرار مي گيرند، چنانچه در طرح لباس ملي به وضوح اين مسئله مورد تاكيد قرار گرفته است.
در تهيه اين طرح ضمن اصرار بر لزوم مميزي واردات بي رويه و بي حساب و كتاب لباس تاكيد شده، بايد لباس ها در عين پوشيدگي، شادابي، راحتي، تنوع، دسترسي آسان، مناسب بودن قيمت، جذابيت و مطابقت با الگوهاي سنتي اقوام ايراني و متناسب با شرايط اقليمي هم در نظر گرفته شوند.
رعايت موارد بهداشتي، در نظر داشتن موارد اخلاقي، زيبايي و...، سويه هاي متفاوتي هستند كه يكجا مي توان در لباس هاي بومي ايران ديد.
لباس امروزي
شايد بگوييد اين حرف ها به ما چه ربطي دارد، ما نه در جنگل هاي شمال زندگي مي كنيم، نه در كوهستان هاي كردستان و نه در دل طبيعت خشن كوير؛ اين حرف ها به درد 100 سال پيش مي خورد، نه حالا كه همه شهرنشين شده ايم و انواع و اقسام ماشين ها ما را محصور كرده اند. شايد تا حدودي هم حق با شما باشد، ما هم نگفته ايم غروب ها براي قدم زدن در پارك ملت يا لاله، لباس قاسم آبادي بپوشيد، اگرچه اگر اين كار را هم بكنيد، اتفاق بدي نيفتاده است، اتفاق بد آن است كه با كلاه مكزيكي به خيابان بياييد يا دستمال دزدان دريايي سواحل اسكاندويناوي را به سر مباركتان ببنديد!
يك نظريه قديمي مي گويد هر عنصر فرهنگي اگر خود قدرت نو شدن و سازگاري با شرايط را نداشته باشد، محكوم به فناست، شايد كلاه مكزيكي و دستمال سر وايكينگ ها هم چيزي در خود پنهان داشته كه امروز مرزها را در نورديده و به ميدان ونك رسيده است. در اين حرفي نيست، اما يك نظريه قديمي ديگر هم مي گويد كه اين آدم ها هستند كه مي توانند عناصر فرهنگي خود را جهاني كنند يا آنها را از بين ببرند، بدون ترديد هر هويت پررنگ يا كمرنگي كه در پس كلاه مكزيكي نهفته باشد، به ما ارتباطي ندارد، اما ...
كارشناسان براي طراحي لباس امروزي مردم جامعه ايران با پشتوانه لباس هاي بومي نظريات متفاوتي دارند، در يك نظر گاه به تركيب، تاكيد مي شود، در نظريه اي ديگر بر برخورداري از قواعد طراحي و در نظريه سوم استفاده از برخي المان هاي بومي.
نظريه اول كه قواعد تركيب را پيش روي طراحان قرار مي دهد، در برخي موارد، بويژه در تركيب با لباس هاي امروزي مي تواند مفيد واقع شود، اما در كل راه حل مطمئني به نظر نمي رسد، به عكس در نظرگاه دوم كه استفاده از قواعد و منطق طراحي را پيشنهاد مي كند، مي توان با تامل بيشتري برخورد كرد. اين روش به طراحان مي گويد كه در طراحي لباس امروزي بايد عناصر لباس، ويژگي هاي چند وجهي از خود بروز دهند، يعني هم به ويژگي هاي بهداشتي توجه شود كه اين مسئله علاوه بر شكل طرح در جنس لباس هم مصداق پيدا مي كند، هم موازين اخلاقي مورد توجه باشد، هم پسند و سليقه روز و هم عناصر و نشانه هاي فرهنگي و ... در حالي كه در نظريه سوم تنها به استفاده از نشانه هاي فرهنگي تاكيد شده است.
مشكلات فرارو
مشكلات فراروي لباس مناسب براي مردان و زنان ايراني تنها در نوع طراحي آن خلاصه نمي شود، دكتر منصور خضري - كارشناس مسائل اجتماعي- در اين رابطه مي گويد: به اعتقاد من اولين گام، فرهنگسازي ست نه اينكه بياييم و مردم را نصيحت كنيم، بلكه به آنها هشدار دهيم كه مثلا پوشيدن لباس تنگ و چسبان آن هم با جنس پلاستيك و مواد شيميايي چه خطراتي براي سلامتي جوانان دارد.
موضوع صرفا در موارد اخلاقي خلاصه نمي شود، اگرچه اين مسائل از اهميت بالاتري برخوردار است، اما وقتي ما مستقيما انگشت روي اخلاق مي گذاريم، جوان فكر مي كند قصد نصحيت داريم و گريزان مي شود، در حالي كه واقعيت هاي علمي را اگر باز كنيم، غيرمستقيم به همان موازين اخلاقي هم خواهيم رسيد. به عنوان مثال بايد براي جوانان خوب اين موضوع جا بيفتد كه پوشيدن لباس تنگ و چسبان تا چه اندازه مي تواند به تخريب ذهني و رواني منجر شود. خب، اخلاق هم چيزي غير از اين را نمي گويد. وي در ادامه عنوان مي كند: پس از فرهنگسازي، موضوع مهم ديگر، سامان دادن به واردات پوشاك است. در حال حاضر پوشاك مضر ارزانقيمت و عجيب و غريب چيني عملا صنعت توليد پوشاك ما را ورشكسته كرده و اين جاي تعجب دارد كه بعد از اين همه اظهار نظرهاي مختلف و تذكر رسانه ها، هنوز يك متولي براي رسيدگي به اين مسئله وجود ندارد. به نظر من ما در طراحي مشكلي نداريم. به هر حال ايران كشور هنرخيزي است و نمي شود براحتي گفت كه ضعف ما در طراحي ست، خير، طراحان تحصيلكرده و خوش ذوق ايراني قاعدتا اين توانايي را دارند كه لباسي طراحي كنند كه هم لباس روز باشد، هم زيبا باشد و هم برخوردار از پشتوانه هاي غني فرهنگي، اما وقتي بازار در دست واردات بي رويه قرار مي گيرد، ديگر جايي براي طراح ايراني باقي نمي ماند.
يادم مي آيد همين چند سال پيش ايتاليايي ها از طراحان ما خواسته بودند تا برايشان نوعي لباس بلند زنانه طراحي كنند. خب، وقتي اين قابليت وجود نداشته باشد كه چنين درخواستي صورت نمي گيرد. به علاوه سال هاي متمادي ست كه لباس هاي محلي ما در جشنواره هاي متعدد بين المللي كسب مقام مي كنند، بنابراين با اندكي سر و سامان دادن به وضعيت واردات، نحوه به كار گيري طراحان و حمايت از توليد كنندگان مي توانيم روي پاي خودمان بايستيم و حتي صادر كننده هم باشيم .
كارشناسان پوشاك، جلوگيري از گسترش صنعت زيرزميني پوشاك را هم يكي ديگر از راهكارهاي مهم ساماندهي به اين صنف مي دانند. يعني در حالي كه توليد كنندگان بزرگ در آستانه نااميدي و ورشكستگي قرار مي گيرند يا مجبور مي شوند متدها و مدل هاي غربي را براي ادامه حيات تقليد كنند، توليد كنندگان زيرزميني براحتي و بدون دغدغه، ژورنال هاي غربي را توليد كرده و در عين حال باعث تغيير ذائقه بازار مي شوند. يك فرمول قديمي عرضه و تقاضا مي گويد همانگونه كه تقاضا سياست عرضه را شكل مي دهد، عرضه و تبليغ بويژه تبليغ، غيرمستقيم نيز مي تواند پسند مشتري را تغيير دهد.
راستي ما براي پسند مشتري چه كرده ايم؟
سليقه هاي جور و واجور
انتخاب فرم و رنگ لباس هاي آموزشگاه هاي دخترانه طي چند سال اخير جزو يكي از بحث هاي جدي بوده كه با واكنش هاي متفاوتي هم روبه رو شده است. در اين ميان اعتقاد برخي بر اين است كه در انتخاب لباس آموزشگاه ها علاوه بر حفظ تمامي موازين، بايد به شرايط اقليمي و بافت سنتي و اجتماعي شهرها و مناطق مختلف هم احترام گذاشت چنانچه در روز هاي پاياني مهر ماه يكي از مسئولان آموزش و پرورش شهرستان خمين نسبت به نوع رنگ و فرم انتخابي براي لباس دانش آموزان دختر اين شهرستان اظهار نارضايتي كرد و اعلام كرد اين نارضايتي كه در بين والدين و دانش آموزان هم وجود دارد، در فرآيند آموزش تاثير منفي خواهد گذاشت. كارشناسان اعتقاد دارند براي چنين انتخاب هايي بايد پيش از هر چيز به سن بچه ها توجه كرد؛ البته ناگفته پيداست كه منظور از توجه، سليقه به خرج دادن نيست، بلكه به كارگيري اصول روان شناسي به واسطه كارشناسان خبره است.
|
|
هتل عرب ها در ايران
|
|
مريم پاپي- عرب ها در شرايطي كه هتل ها و اقامتگاه هاي ايران با كمبود مسافر و كاهش تقاضا مواجهند، قصد دارند ويلاهايي با مالكيت زماني در شمال ايران بسازند. اين اقدام سرمايه گذاران عرب كه عملكرد گذشته آنها نشان داده در زمينه اقتصادي به بيراهه نرفته اند، به ما اطمينان مي دهد كه زمينه و ارزش سرمايه گذاري در اين بخش وجود دارد.
گروهي از سرمايه گذاران عرب كه مقيم امارات متحده عربي هستند، در سال 82 به ايران آمدند و زميني را در شمال ايران در منطقه مرزن آباد انتخاب كردند تا در آن هتل و ويلاهاي اجاره اي بسازند.
مساحت اين زمين در حدود 5 هكتار است و در آن علاوه بر تعدادي ويلاي شخصي تك واحدي، يك هتل آپارتمان 7 طبقه با 22 هزار متر مربع زيربنا ساخته مي شود كه به شكل مالكيت زماني يا تايم شرينگ به فروش مي رسد. مالكيت زماني يا تايم شرينگ به اين صورت است كه هر يك از مالكان، در يك محدوده زماني از سال صاحب ويلا هستند و مي توانند در آن اقامت كنند يا آن را اجاره دهند.
ميراث خبر در تشريح اين نوع مالكيت زماني آورده است: زمان مالكيت هر فرد مي تواند در طول سال تغيير كند يا ثابت باشد. اين مسئله در هنگام تنظيم سند صلح منافع _ كه مالكيت زماني هر فرد را نشان مي دهد _ مشخص مي شود و اگر مالكيت متغير باشد در اين سند يك جدول زمانبندي مورد توافق طرفين قرار مي گيرد و مطابق آن مالكيت ويلا تقسيم مي شود. مطابق سند صلح منافع، هر فرد به صورت مادام العمر مالك زماني ويلاست و هرگاه اراده كند، مي تواند مالكيت را به شخص ديگري واگذار كند و بعد از فوت نيز مالكيت آن به ورثه انتقال مي يابد.
همچنين هر كدام از مالكان ويلا مي توانند در دوران مالكيت زماني خود، ويلا را به شخص ديگري اجاره بدهند. اين كار به دو صورت امكانپذير است؛ نخست آنكه از مديريت هتل بخواهند تا در ايام مالكيت آنها، ويلا را به متقاضيان اجاره دهد و مجري، ويلاي خالي مالكان زماني را اجاره مي دهد.
به اين ترتيب، با احتساب هتل نارنجستان كه ويلاهايش را به شكل مالكيت زماني كرايه مي دهد و هتل درناي رشت كه قرار است از اين روش استفاده كند، تعداد هتل هاي مالكيت زمان دار شمال كشور به 3هتل خواهد رسيد.
محمد رضا شاهي ، طراح اين پروژه كه خود در ايران زندگي مي كند، گفته است، دليل سرمايه گذاري اين گروه از عرب ها تعلق خاطري ست كه به ايران دارند. اغلب آنها از طرف پدر يا مادر، اجدادي ايراني دارند و به همين دليل علاقه مندند تا در ايران سرمايه گذاري كنند. اما اين تنها دليل سرمايه گذاري عرب ها در ايران نيست.
عرب هاي سرمايه گذار در ايران روحيه علاقه به خارجيان را در ميان ايرانيان خوب شناخته اند، چراكه مطمئنا پس از راه اندازي اين مراكز اقامتي نيز مردم با توجه به اين نكته كه مديريت اين اماكن خارجي ست و حتما سرويس بهتري عرضه مي كنند، تمايل بيشتري به اجاره آنها نسبت به مراكز اقامتي با مديريت ايراني ها نشان خواهند داد. شايد اعراب بتوانند به ايراني ها آموزش دهند كه چگونه مي توان در اين كشور پرظرفيت سرمايه گذاري كرد.
نگاه بدبينانه به اين مسئله براي ما روشن مي سازد كه همين اندك درآمد توريسم ايران نيز با خارجي ها تقسيم مي شود و آنها سرمايه هاي ايران را با خود خارج مي كنند. اما با در نظر گرفتن محدوديت اين اقدام، مي توان بيش از آنكه به نكات منفي انديشيد، به راهكارهايي كه اين افراد مي توانند براي ارتقاي گردشگري ايران داشته باشند و الگويي كه ما اگر باهوش باشيم مي توانيم از آنها برداريم، توجه كرد.
|
|
روغنكاري چرخ دنده ها
|
|
معمولا از نظام اداري ايران به عنوان باشگاه توليد نارضايتي طي سال هاي اخير ياد شده است؛ باشگاهي كه به دليل تحت فشار بودن چرخه كار در آن، نظام بروكراتيك و ديوان سالار و نيز بروز پديده هايي مغاير با اصول ديني و اخلاقي از جمله رشوه و پارتي بازي، انرژي اصلي طراحان و مديران ارشد را براي بازسازي امور به خود اختصاص داده است. طي روزهاي اخير، عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي با انتقاد از گستردگي پديده پارتي بازي در جامعه عنوان كرد: در حال حاضر از پارتي به عنوان كاتاليزوري در ميان سيستم اجرايي كشور استفاده مي شود. محمد عباسپور در ادامه گفته است: متاسفانه بحث پارتي بازي، مقوله اي ست كه ضمن آنكه بارها از سوي مردم به مجلس و نمايندگان منعكس شده، بارها به صورت مستند براي خود ما موضوعيت داشته و نفوذ اين مسئله در لايه هاي جامعه و حاكميت به گونه اي انكارناپذير است.
قاعدتا پارتي بازي به عنوان بارزترين جلوه معضل سيستم اداري انكارناشدني ست، بنابراين تنها مي توان در پي واكاوي مسئله بود و در حد امكان راهكارهاي عملي براي مبارزه و پيشگيري ارائه داد.
عباسپور در اين زمينه اعتقاد دارد: متاسفانه ما به وضوح ديده ايم كه كارهايي كه ما به عنوان نمايندگان مجلس به وسيله مكاتبه قادر به انجام آن نيستيم، توسط برخي دلالان براحتي صورت مي گيرد، بنابراين اگر در يك سازماني بحث يارانه، پول بادآورده و ارائه خدمات و كالا باشد، قطعا زمينه هاي ظهور پديده پارتي بازي وجود خواهد داشت، به گونه اي كه در برخي وزارتخانه ها نظير وزارت صنايع، وزارت بازرگاني، سازمان استخدامي، بانك ها و ... بوضوح اين مقوله ديده مي شود.
كارشناسان مي گويند يكي از مهمترين مسائلي كه مي تواند مانع بزرگي براي پارتي بازي و به همين ميزان، رشوه باشد، جلوگيري از روبه رو شدن ارباب رجوع با كاركنان دولت به واسطه سيستم اتوماسيون و مدرنيزه كردن ساختار اداري كشور است كه از سال 81 استارت آن زده شده، اما هنوز تحقق كامل آن را نتوانسته ايم شاهد باشيم.
|
|
امروز
تهران شناسي دانش آموزان
|
|
دانش آموزان تهراني به گردش در شهر خود مي روند تا فراتر از آنچه در خيابان ها و كوچه ها مي بينند، بدانند كجا زندگي مي كنند و محيط زندگي خود را بهتر لمس كنند. دست اندركاران آموزش رسمي، بالاخره به ضرورت افزايش سفرهاي علمي دانش آموزان پي بردند. 900 دانش آموز تهراني طي اجراي طرح مشتركي ميان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و آموزش و پرورش با گشت و گذار در تهران و بازديد از موزه ها و مناطق تاريخي، با ارزش هاي تاريخي و جاذبه هاي شهر خود آشنا مي شوند. بنابرآنچه مديركل دفتر برنامه ريزي آموزشي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در گفت وگو با ميراث خبر عنوان كرده است، در مرحله نخست اين طرح دانش آموزان مقطع راهنمايي مورد هدف قرار گرفته اند و با گزينشي كه توسط آموزش و پرورش صورت گرفته، تعداد 900 دانش آموز از مناطق مختلف آموزش و پرورش براي شركت در دوره ها انتخاب شده اند. در اين دوره كه شامل آموزش هاي تئوري و عملي است، آموزش هاي مقدماتي به شركت كنندگان ارائه مي شود و سازمان در نظر دارد با پايان اين دوره، مرحله بعدي را كه مربوط به آموزش هاي پيشرفته تر درباره ميراث فرهنگي و گردشگري است، برگزار كند.
به گفته مرتضي احمدي، براي تحقق اين هدف جزوه هايي از مطالب مربوط به ميراث فرهنگي و گردشگري تهيه شده و در اختيار دانش آموزان قرارگرفته است. اين مطالب به گونه اي به دانش آموزان ارائه مي شود كه درك آنها براي گروه سني راهنمايي آسان و به طور كامل ممكن باشد، نگارش مطالب جزوه ها به زبان مناسب اين گروه سني صورت گرفته و تلاش شده تا جذابيت هاي لازم به منظور ترغيب دانش آموزان براي مطالعه در متون گنجانده شود. مرحله نخست اين طرح طي 30 روز ، از 15 مهر سال جاري براي 900 دانش آموز شركت كننده از 20مدرسه دخترانه و پسرانه مختلف تهران آغاز و تا نيمه ماه جاري نيز ادامه مي يابد. اين طرح در صورتي كه درست اجرا شود، علاوه بر اينكه تاثير زيادي بر سطح معلومات دانش آموزان خواهد داشت، به روحيه آنها و در نگاهي جامع تر، در آينده به كيفيت زندگي شهرنشيني تهران كمك خواهد كرد، ولي اجراي آن مستلزم وجود راهنماياني است كه به تاريخ شهري تهران بخوبي واقف باشند، چرا كه اگر اين راهنمايان توانايي ارائه اطلاعات جامعي را - با شيوه صحيح به دانش آموزان- ندانند، كارايي اين اقدام آموزشي نيز به صورت همان آموزش هاي سنتي در مي آيد.
هر چند كه به تدوين جزوه اي براي اين منظور اشاره شده است، ولي با وجود اختلافات موجود درخصوص منابع تاريخي تهران، بايد اين جزوات با دقت و پس از انجام پژوهش هايي براي تاييد صحت منابع تاريخي، اقدام به آموزش دانش آموزان كنند. تهران شناسي و تهران گردي، ضرورتي ست كه تهراني هاي اهل سفر كه بيشتر سفرهاي خارجي و داخلي كشور را به خود اختصاص مي دهند، كمتر به آن توجه دارند. اينكه تهراني ها بياموزند در شهر خودشان ديدني هاي بسيار باارزشي هست كه مي توان با صرف هزينه اي اندك از آنها بهره برد، هر چند يك گفته ساده است، ولي اجراي آن آسان نيست؛ چنان كه تجربه اين سال ها ثابت كرده است.
|
|
نگاه
شيررا در مدرسه بنوشيد
گروه بزرگي از دانش آموزان سهميه شير دارند؛ آنها يك روز درميان درمدرسه شير مي نوشند. شيطنت هاي بچه مدرسه اي ها دراين ميان جالب توجه است؛ گروهي از دانش آموزان پلاستيك شير را زير پا گذاشته و با پريدن روي آن تمام شير محتوي كيسه راپخش مي كنند.گروه ديگري نيز به بهانه هاي مختلف ازخوردن شير امتناع كرده وآن را به خانه مي آورند. حتي برخي از دانش آموزان سهميه شيرشان را براي خواهر يا برادر كوچكترشان به خانه مي آورند. مسئولان بهداشت آموزش وپرورش براي برطرف كردن اين مشكلات و اطمينان از اينكه هر دانش آموز سهميه شيرش را خواهد خورد تصميم گرفته اند تا از دانش آموزان بخواهند شير را درمدرسه بنوشند. بنابه خبري كه خبرگزاري فارس منتشر كرده، دانش آموزان به هيچ عنوان نبايد سهميه شيري را كه در مدرسه به آنها داده مي شود به منزل ببرند و بايد شير تحويل گرفته را در مدرسه بنوشند. سهيلا تبريزي، كارشناس بهداشت آموزش و پرورش شهر تهران تاكيد كرد: در ماه رمضان مشكلي كه با آن مواجه هستيم اين است كه دانش آموزان سهميه شير تحويل گرفته خود را به منزل مي برند. برخي از دانش آموزان پايه هاي چهارم و پنجم ابتدايي روزه مي گيرند به همين دليل سهميه شير خود را به منزل مي برند و در اين زمان كه شير در كيف آنها قرار دارد تا به خانه برسد و مصرف شود، امكان دارد شير خراب يا پاكت پاره شود.مديران مدارس بايد دانش آموزان را ترغيب كنند كه سهميه شير خود را در مدرسه بنوشند.
|
|
گزارش كوتاه
درّ يتيم كاسپين
|
|
نفيسه سعادتي- تصميمات جديدي كه براي جزيره آشوراده گرفته شده و انعكاس آن در جرايد، مرا بر آن داشت تا سفري مجدد به اين مكان داشته باشم. از آخرين باري كه جزيره آشوراده را ديده بودم 10سالي مي گذشت و در اين مدت جز اينكه بخش هايي از زمين هاي آن كمي از آب بيرون آمده اند، تغييرات محيط زيستي خاصي مشاهده نمي شد.
تاسيسات شيلات كماكان در آن مستقر بوده و به كارهاي معمول خود مشغول است. اسكله، سردخانه و كارگاه هاي تكثير ماهي، عمل آوري خاويار، از جمله فعاليت هايي ست كه شركت شيلات از سال ها پيش به آن مي پردازد و به نظر مي رسد كه اين كارها چندان در تعارض با محيط زيست جزيره نيست، چرا كه از 40سال پيش تاكنون تغييرات زيست محيطي فاحشي در آن مشاهده نشده است.
در گردشي طولاني و همه جانبه در جزيره، خانه هاي متروكه اي كه از هجوم آب تخريب شده، ولي اكنون از آن بيرون آمده اند و همچنين خانه هايي كه از آب آسيبي نديده، ولي رها شده و خالي از سكنه اند و در گذشته محل مسكوني كارگران و صيادان شيلات بوده اند، زياد ديده مي شود.
جزيره هنوز زيبا و بكر به نظر مي رسد و شايد پرواز بي شمار پرستوها و مرغان دريايي در فضاي آن را بتوان دليلي بر اين ادعا دانست. ساحل جزيره در بخش جنوبي آن انباشته از صدف هايي ست كه در حال حاضر در كمتر منطقه اي از ساحل درياي خزر ديده مي شود، چرا كه به علت آلودگي آب دريا از فاضلاب هاي شهري و كشاورزي، شرايط زيستي اين حيوانات در مناطق ديگر ساحلي به كلي از بين رفته است.
بديهي ست كه مجاورت اين منطقه با شبه جزيره ميانكاله مي تواند يكي از دلايل سلامت محيط زيست جزيره باشد، چرا كه اين ناحيه زيبا بخشي از شبه جزيره ميانكاله است كه از ملحقات كنوانسيون رامسر به حساب مي آيد و طبق قوانين بين المللي هرگونه دخل و تصرف انساني در فضاي طبيعي آن ممنوع است و فقط گاهي بالاآمدن آب، ارتباط آشوراده را با شبه جزيره ميانكاله قطع مي كند و هنگامي كه سطح آب دريا پايين تر است، دسترسي به آن از طريق خشكي و با تراكتور امكانپذير است.
در چند سال اخير سازماني به نام سازمان مناطق گردشگري ايران 380 هكتار از اراضي اين جزيره را به قصد احداث هتل، تاسيسات تفريحي و توريستي به مبلغ 19ميليون تومان از بنياد علوي خريداري كرده است، حال آنكه بنا به اظهارات ساكنان قديمي، زمين هاي اين جزيره فاقد سند مالكيت خصوصي بوده و در گذشته، شيلات بخشي از زمين هاي اين منطقه را به صورت غيررسمي و با توافق ضمني براي احداث سكونتگاه در اختيار صيادان و كاركنان خود گذاشته و قسمت عمده زمين هاي اين جزيره درحوزه سرپرستي محيط زيست استان مازندران قرار گرفته و باتوجه به اين مسئله و اينكه هرگز مالكيت خصوصي در اين جزيره وجود نداشته است، معلوم نيست كه اين سندسازي به بهانه مستثنيات و اراضي مزروعي به چه صورتي انجام شده و چگونه 380 هكتار از زمين هاي اين جزيره متري 5 تومان يعني به قيمت كاغذ باطله خريداري شده است، در صورتي كه ساكنان قديمي محل و به ظاهر صاحب همان خانه هاي متروكه و رها شده حاضر نيستند خانه هاي خود را به اين سازمان واگذار كنند. حال آنكه سازمان مناطق گردشگري ايران مدعي ست اين زمين ها را خريداري كرده وكاري به مناطق دست نخورده و طبيعي جزيره ندارد و جالب تر آنكه براي احداث تاسيسات مذكور 670 ميلياردتومان بودجه برآورد و منظور شده است و تنها به منظور طراحي و تهيه نقشه اوليه اين دهكده گردشگري، قراردادي به مبلغ 500 ميليون تومان با يك شركت مشاور اتريشي منعقد شده است. پيش بيني تاسيس 4هتل، محل تفريح و بازي بچه ها، موزه، سالن اجتماعات به منظور ارائه موسيقي و رقص ها و آداب محلي، اسكي روي آب، تردد كشتي هاي تفريحي، احداث خط ريلي روي آب، تصوير تاسف باري از جزيره زيبا،آرام و تا حدي دست نخورده آشوراده به دست مي دهد كه تنها به قيمت كسب درآمدهاي كلان اينگونه سازمان ها بايد شاهد آن باشيم. ادعاي مجريان طرح اين است كه اين اقدامات به گونه اي اجرا خواهد شد كه نه تنها در تعارض با محيط زيست جزيره نباشد، بلكه از جهاتي در حفظ آن نيز موثر باشد. ولي معلوم نيست كه با تردد كشتي هاي گردشگري و آن هم جمعيتي كه به منطقه سرازير مي شوند، چگونه اين امر امكانپذير است(!) و باتوجه به نزديكي آن با منطقه حساس ميانكاله كه به لحاظ ويژگي هاي نادر و كمياب زيستي در جهان بايد به همان صورت طبيعي حفظ شود، چطور مي شود با به راه انداختن چنين بازار مكاره اي، در چند قدمي اين شبه جزيره بازهم آرامش و سكون و تعادل زيستي اين منطقه را حفظ كرد؟! تازه اگر خوش بينانه و با ساده انديشي فكر كنيم كه تئوري طراحان مشاور اتريشي بدون كم و كاست در عمل تحقق پذيرد- كه صد البته تجارب گذشته هميشه ثابت كرده است كه اين تصور، خيال باطلي بيش نيست- به نظر مي رسد كه در اين ماجرا، سازمان محيط زيست به جز مخالفت هاي ضمني، اقدام قاطع و كارسازي به عمل نياورده است، چرا كه استقرار چند كانكس و تراكتور از طرف سازمان مناطق گردشگري در جزيره و همچنين پهلوگرفتن يك يدك كش بزرگ در بندرگز، به منظور حمل تجهيزات مورد نظر، نشان از آن دارد كه گويا كار تمام شده است! و ما بايد براي مجريان اين طرح در فكر تهيه كارت آفرين باشيم!
حال چه كسي بايد به فكر نجات اين جزيره يتيم و بي سرپرست باشد و آن را از تاراج و چپاول نجات بدهد و اين محيط زيبا و نادر طبيعي را تبديل به نان داني بي ارزشي نكند كه براي محيط زيست جز تخريب اكوسيستم چيز ديگري ندارد، خدا مي داند وبس!
|