شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۱
وداع با هنرمندان دوره  گرد
هنر لحاف  دوزي صنعتي مي  شود
ابراهيم بهشتي
005007.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
هنر از رونق افتاده
توليد انواع تشك  هاي ابري، پشم شيشه  اي و پتوهاي مختلف، لحاف و تشك  هاي قديمي را روانه انبارها كرده و كاسبي دوزندگان آنها را نيز از رونق انداخته است. ديگر خبري از كرسي  هاي زغالي قديمي به همراه لحاف كرسي  هاي آراسته شده به طرح  هاي زيباي متفاوت نيست. بخاري  هاي گازي و شوفاژها، سرماي زمستان را از خانه  ها گريزان كرده و همه اينها دست به دست هم داده تا لحاف  دوزان دوره  گرد بتدريج كار خود را عوض كنند.

هر سال گرماي تابستان كه سپري مي  شد و خنكاي پاييز كم  كم به سردي مي  گراييد، نداف  ها و لحاف  دوزان دوره  گرد كه اغلب از مازندران و اراك راهي تهران شده بودند، دوچرخه  سوار كوچه و خيابان  هاي تهران را ركاب مي  زدند و صدايشان كه خبر از آمدن فصل سرما مي  داد به گوش مي  رسيد، اما اين حرفه هم مي  رود تا به سرنوشت مشاغل ديگري همچون مسگري، سفيدگري، دلاكي، آب  حوض  كشي و ... بپيوندد.
لحاف  دوزهاي دوره  گرد ندافي هم مي  كنند، يعني پشم و پنبه  هاي تشك  هاي كهنه را حلاجي مي  كنند و دوباره آن را داخل پارچه  هاي تشك مي  ريزند و مي  دوزند.
يك نداف در توضيح مراحل كار خودش مي  گويد: ابتدا كوك تشك  ها را مي  شكافيم، بعد پنبه  ها را بغل ديوار مي  ريزيم و با چوب مي  زنيم تا پنبه شاداب شود. آنگاه نوبت به كمانچه مي  رسد. اگر با يك بار كمانچه زدن پنبه باز و شاداب شد كه كار تمام است وگر نه، دوباره كمانچه مي  زنيم تا پنبه  ها يا پشم، خوب باز شود. سپس پنبه حلاجي  شده را توي پارچه مي  ريزيم و آنقدر با چوب مي  زنيم تا صاف شود. بعد بسته به نوع پنبه يا پشم آن را مي  دوزيم و بنا به سليقه سفارش  دهنده هم روي آن طراحي يا گلدوزي مي  كنيم .
چهاربته، عروس و داماد، طاووس، لوزي، دايره، پري دريايي، يك گل و ... انواع مختلف مهمترين طرح  هايي ست كه زينت  بخش لحاف  ها مي  شود. طراحي و تزئينات متفاوت پولك و منجوق  دوزي، دستمزدي جدا از دستمزد اصلي دارد. پنبه، پشم، پشم شيشه، كرك و پر، مواد اوليه لحاف و تشك  هاي دست  دوز است و هركدام قيمت متفاوتي دارد.
براي دوختن يك لحاف دونفره حدود سه كيلو و نيم، لحاف يك نفره سه كيلو و لحاف بچه يك كيلو و نيم مواد اوليه مصرف مي  شود، اما براي يك تشك دونفره 8 كيلو و تشك بچه يك كيلو و نيم مواد اوليه لازم است. دستمزدها هم بر اساس اندازه تشك يا لحاف متفاوت است. دوخت تشك دونفره حدود 3 الي 4 هزار تومان، يك نفره 2 هزار تومان و بچه يك هزار و 500 تومان هزينه دارد. يك لحاف دونفره نيز از 10 تا 20 هزار تومان و يك لحاف بچه حدود 7 هزار تومان دستمزد دارد. با اين حال اين اعداد و ارقام زماني حاصل مي  شود كه سفارش در كار باشد.عموما لحاف  دوزهاي تهران اهل مازندران هستند. لحاف  دوزها مي  گويند: نه نظافت داريم، نه خورد و خوراك و نه استراحت. مگر شانسي يكي- دو تا كار گير بياوريم. اكثر همكارانمان ول كرده  اند و رفته  اند سراغ كار ديگري. آنها هم كه مثل ما مانده  اند يا سرمايه  اي ندارند كه به كاري بزنند يا كار ديگري از دستشان برنمي  آيد .
مي  گويند: مردم ديگر حوصله اينكه ما را ببرند و پنبه و پشم بريزند توي حياط و تحمل گرد و خاك را بكنند، ندارند .لحاف  دوزها مي  گويند: داشتن دكان، بهتر از دوره  گردي ست. آنجا پارچه هم مي  فروشي و مردم به دكان اطمينان دارند، چون اگر جنسشان خراب شد، مي  توانند بيايند و مدعي بشوند. مردم زياد به لحاف  دوزهاي دوره  گرد اعتماد نمي  كنند كه آنها را به خانه  ها ببرند .
استادان سالخورده بازنشسته مي  شوند، اما شاگرداني در پي نيستند كه دوچرخه استاد را سوار شوند و طرح  هاي زيباي طاووس و عروس و داماد را بر لحاف  ها طراحي كنند.لحاف  دوزها به انتظار 60 سالگي نشسته  اند تا مستمري بخور و نميزي از كميته امداد بگيرند. آنها هيچ  كدام بيمه نيستند و حال پس از عمري كار و خيابان  گردي، چشم به كميته امداد دوخته  اند. كوچه  پس  كوچه  هاي تهران با آنها وداع مي  كنند. آنها با دوچرخه و كمانچه و سوزن و ما با لحاف و تشك  هاي دست  دوز و طرح  دار زيبا.
روزگار به كام مغازه  دارها هم نيست
وضعيت لحاف  دوزهاي مغازه  دار نيز تعريفي ندارد. آنها نيز از كار و كسب خود راضي نيستند. به هر مغازه  اي كه سر بزنيد، استادكاراني را خواهيد ديد كه دهه پنجم عمر خود را سپري كرده  اند و تك و تنها و بدون كارگر مشغول به كارند. بعضي از آنها كار خود را از دوره  گردي شروع كرده  اند، اما كار كه نباشد، فرقي نمي  كند دوره  گرد باشي يا مغازه  دار. تشك  هاي چيده شده در ته مغازه  ها گاه چهار، پنج سال روي دست لحاف  دوز مي  ماند.بعضي مغازه  دارها دستگاه پنبه  زني هم خريده  اند، اما بسياري از آنها مجبور مي  شوند مغازه  ها را تعطيل يا شغل ديگري پيشه كنند.
مش عبدالخالق از اولين لحاف  دوزهاي تهران است كه در گذر عزت  الدوله مغازه زده است. حاج  نصرالله گودرزي به همراه فرزندش حاج محمد گودرزي در سرچشمه و پامنار، حاج خداداد و حاج علي اعظم افراسيابي در اودلاجان (روبه  روي بازار آهنگران) و آقاشيخ  حسن در بازارچه نايب  السلطنه نيز جزو اولين كساني هستند كه براي اولين بار اقدام به تاسيس مغازه لحاف  دوزي در تهران كرده  اند. بيش از 80 سال از آغاز به كار آن مرحومان مي  گذرد و حال با گذشت نزديك به يك قرن از شروع اين حرفه، به نظر مي  رسد به آخر خط رسيده است، چراكه هيچ  كدام از فرزندان استادها حاضر به ادامه كار پدر نيستند.
در مناطق آپارتمان  نشين ديگر كسي از اين كار استقبال نمي  كند. مردم براي روانداز از پتو استفاده مي  كنند و لحاف ديگر قديمي شده است. بااين حال سفارش براي تشك بويژه در مناطق پايين  شهر وجود دارد. قيمت هر تشك يك نفره در حدود 20 هزار تومان و دونفره 35 تا 40هزار تومان است.
تشك بچه هم حدود 10هزار تومان هزينه دارد. اين قيمت  ها در صورتي ست كه همه لوازم موردنياز براي دوختن يك تشك (پنبه، پارچه و متقال) را خود لحاف  دوز تامين كند، در غير اين صورت استاد فقط دستمزد مي  گيرد. براي هر تشك يك نفره 3 تا 4 هزار تومان و براي تشك دونفره در حدود 10 هزار تومان، براي تشك بچه هم يكهزار و 500 تا 2 هزار تومان اجرت گرفته مي  شود، البته اگر پنبه تميز و نو باشد، در غير اين صورت دستمزدها چند درصدي بالاتر مي  رود.
لحاف  دوزها اتحاديه هم دارند. طي چند سال اخير برخي لحاف  دوزهاي دوره  گرد يا كساني به اين نام، اسباب مزاحمت و ناراحتي بعضي خانواده  ها را فراهم آورده  اند، لذا مردم اطميناني به آنها ندارند. يكي از دلايل بي  رونقي كار دوره  گردها همين است. به اعتقاد بعضي از قديمي  هاي اين حرفه، خيلي از اين دوره  گردها اصلا اين كاره نيستند، شاگردي نكرده  اند. دم پاييز يا نزديك عيد كه كار كشاورزي مي  خوابد، يك كمانچه دست مي  گيرند و مي  افتند توي خيابان  ها.
لحاف  دوزي به موزه مي  رود!
قدياني - رئيس اتحاديه نداف  ها، لحاف  دوزان و دوزندگان - در پاسخ به اين سئوال از طرح جديد اتحاديه براي لحاف  دوزان خبر مي  دهد. او مي  گويد به سبك سنتي نمي  توانيم اين حرفه را از وضعيت فعلي درآوريم و حيات دوباره به آن بدهيم. او معتقد است كه ندافي و لحاف  دوزي با ورود محصولات صنعتي جديد، كاركرد عام خودش را از دست داده است. بايد براي جلوگيري از نابودي اين حرفه، آن را به سمت صنايع دستي سوق داد. قدياني مي  گويد: جامعه امروز ما از وضعيت سنتي به وضعيت صنعتي كشيده شده است. در اين بين برخي خودشان مطابق با شرايط، كار و حرفه خود را نيز تغيير داده و مدرن شده  اند. مثلا چرتكه  فروش حالا ماشين حساب مي  فروشد. ندافي و لحاف  دوزي هم يك بخش از آن بايد به سمت صنعتي شدن حركت كند و يك بخش آن هم به سوي صنايع دستي به عنوان يك هنر سنتي ماندگار .
رئيس اتحاديه نداف  ها و لحاف  دوزها تصريح مي  كند: سازماندهي افرادي كه اطلاع زيادي از اين كار ندارند و به صورت درجه سه و چهار مي  خواهند از اين كار پول درآورند، هيچ دردي را دوا نمي  كند، چون اينها اين حرفه را هم نمي  خواهند خوب ياد بگيرند، اما در ميان آنها كساني هستند كه به واقع كارشان ارزش هنري دارد. آدم بي  سوادي كه 50-40 سال سن دارد، قادر است با سوزن روي لحاف تصاوير بسيار زيبايي را به تصوير بكشد. اين اثر خلاق، ارزش هنري و ماندگاري دارد . او ادامه مي  دهد: در صورتي كه اين حرفه به عنوان يك صنعت دستي داراي ارزش و اعتبار شود، آنگاه همان طبقات متمول كه از كالاهاي خواب صنعتي استفاده مي  كنند، دوباره به لحاف  هاي سنتي روي مي  آورند و قيمتي كه بابت خريد آن مي  پردازند، قيمت يك كالاي هنري ست نه قيمت يك لحاف ساده و معمولي كه پيش از اين هيچ رغبتي به استفاده از آن نداشت .
با اين وصف، دور نيست روزي كه براي بازديد از نمايشگاه لحاف  هاي فلان استاد نيز هزينه  اي صرف كنيم و به چند برابر قيمت فعلي اثري نيز خريداري كنيم، منتها نه براي روانداز، بلكه براي تزئين منزلمان.
بي  راه نيست اگر گفته شود لحاف  دوزي به سبك سنتي نيز به موزه  ها خواهد رفت.

برداشت دوم
جايي ديگر براي كاسبي
005001.jpg
در جريان واقعيات اقتصادي و تاثير اين عوامل بر كالاها، قيمت و عوامل كاهنده آن نيزيكي از مهمترين ملاك هاي خريد و انتخاب را تشكيل مي دهد.
حراجي ها نيز باتوجه به عواملي همچون تغيير فصل، شغل يا توجه به فروش بيشتر با سودي كمتر، اقدام به فروش اجناس با قيمتي پايين تر از قيمت واقعي مي كنند.
اما در خريد اجناس به اصطلاح حراجي بايستي به تعريف حراج توجه كرد، زيرا بسياري از اجناس به دليل كيفيت پايين يا بالا بودن قيمت قبلي، حراج تلقي نمي شوند و با اينكه قيمت كنوني پايين تر از قيمت قبلي ست، اما ملاك بايد قيمت واقعي كالا باشد تا در تعريف حراج بگنجد. برخي فروشنده ها نيز با استفاده يا سوء استفاده از مفهوم حراج در تمامي فصول سال، برچسب حراج را جلو ويترين ها نصب مي كنند، در حالي كه چنانچه اين كار به استناد قيمت هاست، بايد با شعار ارزاني و نه حراجي به اين كار بپردازند.
اتيكت هاي برخي فروشنده ها نيز گوياي حراج غير واقعي ست. در ويترين اتيكت  را مشاهده مي كنيم كه اگرچه قيمت قبلي خط خورده و قيمت حراجي صحيح و سالم به نظر مي رسد، اما قيمت قبلي كوچكتر و منزوي تر از آنچه بايد باشد به نظر مي رسد؛ به اين معني كه در واقع اتيكت كاملا جديد است و خط خوردگي ها در اغلب موارد ساختگي ست.
به منظور جلوگيري از چنين تخلفاتي بهتر است مسئولان هم نظارت بيشتري بر قيمت  گذاري  ها و اتيكت  ها داشته باشند. براي نمونه چنانچه قيمت مصوب هر نوع كالايي روشن باشد، بازرس  ها مي  توانند قيمت ادعاشده براي حراجي را با قيمت و نرخ مصوب انطباق دهند و چنانچه با آن انطباقي نداشت و ارزان  تر نبود، با واحد متخلف برخوردي قانوني داشته باشند.
همچنين بسياري از فروشنده  ها نيز بدون توجه به كيفيت اجناس، كالاهاي غيراستاندارد و حتي معيوب و اسقاطي را به مشتري  ها عرضه مي  كنند كه در اين چارچوب نيز مراجع ذي  ربط بايستي چنين اجناسي را از تعريف حراجي  ها خارج كرده، قيمت  هايي متناسب با آنها را مصوب كنند.بازارهاي روز نيز كه به دليل نبود هزينه اجاره و خريد مكاني براي مغازه با شرايط و قيمت  هاي مناسب  تر به فروش كالا مي  پردازند، به حراجي بيشتر شبيه هستند. شهرداري  ها با ساماندهي اين فروشنده  ها و تخصيص مكان  هاي ويژه آنها مي  توانند به افزايش اشتغال و دسترسي مردم به اجناس ارزان  تر كمك كنند.طرح شهرداري كه طي آن اطراف فرهنگسراها به مكاني براي عرضه اجناس
سنتي- فرهنگي واز توليد به مصرف اختصاص يافته نمونه اي از ساماندهي مذكور است.

دخل و خرج
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
در شهر
زيبـاشـهر
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |