يكشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۲
سفر و طبيعت
Front Page

رهاسازي 34 قطعه پرنده شكاري در لار
پرواز به سوي وحش
005046.jpg
عكس ها :مريم صفايي
معصومه صفايي
عقاب با ترديد بالش را نيمه باز كرد. هنوز فكر مي كرد به محض بازكردن بال هايش مثل هميشه يا به تور مي خورد يا به بال عقاب هاي ديگر گير مي كند. پرهايش را پوش داد و دور و برش را نگاه كرد. هنوز گيج مسير طولاني و قفس تنگ بود. اين بار بالش را بيشتر باز كرد. كش و قوسي به خودش داد، اما هنوز جرات پريدن نداشت. مي ترسيد باز هم محكم به توري هاي قفس بخورد يا نقش زمين شود يا روي هم قفسي هايش بيفتد. بيش از يك دقيقه بود كه تيز اطراف را نگاه مي كرد. دوباره بال هايش را گشود، اين بار باز، باد زير بال هايش پيچيد. با وجودي كه عضله هايش كمي ضعيف شده بود به خودش جرات داد و بدنش را روي باد انداخت؛ اين بار پرواز و شيريني باز يافتن دوباره شكوه يك عقاب.
هر چند كه نسبتا زمان زيادي را به اجبار در اسارت گذرانده بودند، اما شكاري هايي كه اين بار براي رهاسازي به دشت لار آورده شده بودند، يكي پس از ديگري به پرواز درمي آمدند. آنها هنوز قدرت پرواز داشتند. سارگپه ها كمي با تاخير، اما عقاب ها بعد از چند دقيقه  به پرواز درآمدند و خودشان را به ارتفاعي ديگر - كمي دورتر از ما -رساندند. قرقي و دليجه هم كه بلافاصله هنوز روي زمين نيامده، مي پريدند.
005049.jpg
حدود يك سالي مي شود كه اين شكاري ها در قفس زندگي مي كنند و اين مدت زمان اينقدر هست كه آنها را با زندگي در وحش كمي بيگانه كند، ولي چرا اين پرنده ها در همان آغاز قبل از دچار ضعف شدن در توانايي هايشان در طبيعت رها نشده اند، يكي از كارشناسان سازمان حفاظت محيط زيست مي گويد: اين شكاري ها كه يا از دست قاچاقچيان حيوانات گرفته شده  يا توسط مردم به پارك طبيعت پرديسان آورده شده اند، معمولا با مشكلات جسمي مواجهند كه البته رايج ترين آن نقص در شاهپرهاي بالي ست، بخصوص شكاري هايي كه از متخلفان كشف مي شوند، معمولا براي كنترل راحت تر، شاهپرهايشان يا كشيده شده است، يا قيچي و متاسفانه تا زماني كه شاهپرها كامل نشود، امكان رهاسازي شان وجود نخواهد داشت. شاهپرها مهمترين نقش را در توانايي پرواز، ايجاد تعادل و جهت گيري دارند، بنابراين اطمينان از سلامت شاهپرها مهمترين عامل تصميم گيري  در جهت رهاسازي آنهاست .
اما از آنجا كه شاهپرها بسيار كندرشد هستند، شكاري ها ناچارند مدت زمان نسبتا طولاني را براي ترميم در قفس بگذرانند و اين قفس نشيني خواه ناخواه مشكلات زيادي را براي آنها در پي دارد. اگر شما هم احيانا پرنده شكاري داريد يا تصميم به نگهداري يكي از آنها مثلا در پاسيو خانه تان گرفته ايد، حتما اول موارد زير را با دقت بخوانيد. مهمترين اهرم محرك پرواز در پرندگان، بخصوص پرنده هاي بلند پرواز مثل شكاري ها، عضلات سينه است كه هر چه ورزيده تر باشند در به حركت درآوردن بال ها بهتر عمل مي كنند، اما حيات به اصطلاح حرفه اي اين عضلات بستگي كامل به فعاليت مداوم آنها دارد. بنابراين اگر به دليلي مثل اسارت، اين عضلات براي مدتي بي تحرك يا كم تحرك بمانند با گذشت زمان اين عضلات تحليل رفته و قدرت پرواز را پايين مي آورند و قاعدتا اگر اين زمان خيلي طولاني شود، پرنده قدرت حركتش را به طور كامل از دست مي دهد و از آنجا كه پرواز، اساسي ترين فعاليت زيستي پرندگان در دنياي وحش است، پرنده اي كه قدرت پروازش را به طور كامل از دست مي دهد، در طبيعت ناگزير محكوم به فناست، بخصوص اگر اين پرنده شكاري باشد.
از طرف ديگر انتهاي منقار بالايي شكاري ها، رشد مداوم دارد، تقريبا مثل دندان جونده ها؛ رشدي  كه بايد به گونه اي كنترل شود. در غير اين صورت رشد بيش از حد منقار آنها در اسارت، غذاخوردن را رفته رفته چنان مشكل مي كند كه اصطلاحا پرنده به كل از غذا مي افتد. در وحش يكي از رفتارهاي رايج در جهت كنترل رشد منقار در پرندگان، ساييدن آن روي سنگ ها و صخره هاست. اين كار علاوه بر كنترل طول، در برنده كردن منقار براي بريدن گوشت طعمه نيز بسيار موثر است.
005052.jpg
امراض خطرناك ديگري كه در بسياري از پرندگان در اسارت به وجود آمده و در صورت بروز، مرگ غم انگيز حيوان را در پي دارد، عفونت بالشتك هاي كف پاست. دقيقا در بخش كفي پاي پرندگان، محل اتصال انگشتان به يكديگر،  بالشتك هاي نرمي وجود دارد كه قدرت ايستايي و راه رفتن پرنده را تامين مي كند. اين بالشتك ها به طور طبيعي به دليل تحرك زياد پرنده به صورت مداوم در حال حركت هستند، چرا كه پرنده لحظه اي روي زمين است و بعد روي درخت و از آنجا خود را به صخره اي بلند مي رساند و بالشتك كف پا هم به صورت مداوم در اين شرايط به اصطلاح در حال بازي ست، اما اگر اين حركات در اسارت به فراموشي سپرده شوند و پرنده تنها در يك حالت خاص قرار بگيرد، با گذشت زمان اين بالشتك عفونت كرده و به كيست هاي چركي تبديل شده و حتي گاهي اين عفونت به بخش هاي بالايي نيز كشيده مي شود. در صورت بروز مشكل عفونت بالشتك كف پا آينده اي جز مرگ سخت در انتظار پرنده مبتلا نخواهد بود، حتي اگر تحت درمان قرار گيرد. البته در شكاري هاي رهاسازي شده در پارك ملي لار به جز بلندي منقار، آن هم در چند قطعه از آنها، عارضه جدي ديگري ديده نمي شود كه البته آن هم با كمي سايش روي سنگ ها و با گذشت مدت زماني كوتاه به حالت طبيعي خود بازمي گردد، البته ضعف عضلات سينه اي مشكل اجتناب ناپذيري ست كه غيرقابل چشم پوشي ست، اما كمي تمرين اين مشكل را نيز مرتفع مي كند.
در هر حال حتي اگر اين پرنده ها در وحش طعمه يك پلنگ، گرگ، شغال يا حتي روباه شوند خيلي بهتر از اين است كه گوشه قفس، در رنج و عذاب به خاطر بيماري و ناتواني بميرند؛ حداقل به اين ترتيب به بقاي نسل يك گونه ديگر كمك مي كند. رهاسازي پرندگان معمولا
۷ 6 ماه يك بار توسط سازمان حفاظت محيط زيست انجام مي شود. در اين برنامه نيز 9 قطعه عقاب، 20 قطعه سارگپه، يك قطعه كوركور، سه قطعه قرقي و يك قطعه دليجه به وحش بازگردانده شدند.
امروز هم تعدادي مجري، بالابان و پيغو كه حدود 2ماه پيش از متخلفان، در بوشهر در حالي كه به كشورهاي شيخ نشين عربي برده مي شدند كشف و به پارك پرديسان منتقل شده بودند، در پارك ملي خجير رهاسازي مي شوند. البته بحري ها و بالا بان ها نسبت به سري قبلي ها يعني عقاب ها و سارگپه ها از سلامت جسمي بهتري برخوردار هستند، چرا كه مدت زمان بسيار كوتاه تري را در اسارت گذرانده و شاهپرهايشان نيز در شرايط ايده آل به سر مي برد.
005055.jpg
چرا با تاخير
مسئله اي كه شايد ذهن بسياري را به خود مشغول كرده باشد، لزوم رهاسازي اين پرندگان در زيستگاه اصلي شان است. چرا اين شكاري ها با توجه به محل كشف،  در زيستگاه هاي امن همان منطقه رهاسازي نمي شوند؟ مسئله اينجاست كه اصولا محموله هايي از قاچاقچيان حيوانات كشف مي شود مشتمل بر چندين گونه پرنده كه در تعدادي، حتي بالغ بر 50 40 قطعه است كه هر كدام از آنها از يكي از زيستگاه هاي گوشه و كنار كشور زنده گيري شده و با توجه به گستره وسيع زيستي پرندگان شكاري در سطح كشور، تشخيص اينكه كدام پرنده از كدام زيستگاه زنده گيري شده امكانپذير نيست. حتي خود قاچاقچيان نيز نمي توانند به خاطر بياورند كدام پرنده را از كجا صيد كرده اند.

خليج فارس بدون مرجان
صخره هاي مرجاني يكي از زيباترين و غني ترين اكوسيستم هاي روي كره زمين هستند كه چه به لحاظ زيستي و چه به لحاظ زيباشناسي از ارزش بالايي برخوردارند، اما متاسفانه اين زيستگاه هاي رنگين دريايي به دلايل مختلف و در بسياري از مناطق به توده هاي خاكستري مرده تبديل شده اند كه نمونه بارز آن را نيز مي توان در خليج فارس و عمان به وضوح ديد. متاسفانه سودجويي از طبيعت به حدي در اين مناطق بالا گرفته كه حتي هشدارهاي جهاني هم كارساز نيست. آلودگي هاي نفتي و شيميايي، تورهاي صيادي كه با وزنه هاي سربي بستر منطقه نريتيك  (منطقه اي كم عمق با نور كافي كه از بيشترين تنوع و تراكم ماهي برخوردار بوده و در واقع اقتصادي ترين منطقه دريايي ست) را شخم مي كنند و برداشت هايي كه به منظور استفاده از مرجان ها براي تزئين صورت مي پذيرد، بيشتر صخره هاي مرجاني را به نابودي كشانده اند تا جايي كه چندي پيش اتحاديه جهاني حفاظت درباره اين منابع پرجنب وجوش زيستي اخطار داد و اعلام كرد در صورتي كه طي 20 سال آينده برنامه اي مدون و طولاني مدت براي حفظ اين زيستگاه هاي ارزشمند به اجرا درنيايد، در آينده اي نزديك ميزان تخريب صخره هاي مرجاني در سطح دنيا به 50 درصد خواهد رسيد. تاكنون 20 درصد از اين زيستگاه ها  در سطح كره زمين به طور كامل تخريب شده و 30 درصد ديگر نيز در شرايط بحراني و در واقع بر لبه تيغ قرار گرفته است.

چهارپايان خزنده
مطالعات اخير دانشمندان نشان مي دهد يكي از اولين چهارپايان خلق شده كه روي كره زمين پا گذاشته، كرمي شكل بوده و روي زمين مي خزيده است.اين موجود كه آن را اكتيوستگا مي نامند با يك متر طول چيزي بوده بين ماهي و كروكوديل و چهار دست و پايش با كمي فاصله دادنش از روي زمين او را قادر به حركت در فاصله كوتاه مي كرده است.دوره هاي زيست اين حيوان، هم در دوره هاي خشكي بوده و هم مرطوب. به اين ترتيب، اكتيوستگا نياز به امكاناتي داشته تا هم بتواند در پهنه هاي باز شنا كند، هم روي سطوح خشك راه برود و هم در آب هاي كم عمق غوطه ور شود.پرآلبرگ - يك ديرينه شناس از دانشگاه آسبالان سوئد - مي گويد: اهميت اين مسئله در اين است كه نشان مي دهد، چطور اكتيوستگا و ديگر حيوانات چهارپا با ستون فقرات شكل گرفته و با دو جفت پاي هدايت كننده از آب بيرون آمده اند. در نتيجه گزارش ارائه شده از سوي مجله علمي طبيعت، آلبرگ و همكارانش نشان دادند كه ستون فقرات اين حيوان به گونه اي نبوده كه بتواند حركات موازي و عمودي بدن حيوان اوليه زميني را كنترل كند، مثل سمندر. در واقع آنها معتقدند در آن زمان حركات چهارپايان بيشتر به حركات عمودي بالا و پايين خلاصه مي شده است.فرضيه محققان اين است كه اكتيوستگا احتمالا از دو روش مختلف حركت روي زمين، بسته به شرايط زيستگاهي و راحتي استفاده مي كرده است.

با محيط بان
اگر نگرفتمت، نوش جانت
005100.jpg
محيط بان‎/ مهدي تيموري (يزد) - گزارشي رسيد مبني بر اينكه يكي از شكارچيان معروف بوروتيه به همراه دوستش كه از اهالي خوانسار است، براي شكار به منطقه شكار ممنوع رفته اند. ما هم به گمان اينكه آنها براي شكار وارد منطقه شده اند، جاده هاي ورودي و خروجي منطقه را قرق كرديم. آن شب خبري از او نشد، اما چند شكارچي غيرمجاز ديگر كه به منطقه توت سياه بوانات مي رفتند را دستگير كرديم. آنها فهميدند كه ما جاده را به خاطر چه كسي بسته ايم. خبر به گوش شكارچي معروف رسيد. شكارچي فهميده بود كه ما جاده را به خاطر او و دوستش بسته ايم.
چند روزي گذشت تا اينكه در بانك كشاورزي هرات او را ديدم. با صداي بلند و عصبانيت شروع به داد و فرياد كرد كه منطقه مال ماست و شما به چه حق جاده را براي دستگيري من كنترل مي كنيد. درگيري داشت بالا مي گرفت كه من او را از بانك بيرون كشيدم. مشاجره لفظي همچنان ادامه پيدا كرد، او مرا تهديد كرد كه مي خواهد براي شكار به منطقه بوروتيه برود و اگر من سر راهش سبز شوم، چنين مي كند و چنان. من هم مي دانستم كه اگر ذره اي كوتاه بيايم و عقب بنشينم اين قضيه بيخ پيدا مي كند و هم او و هم بقيه شكارچي ها دور برمي دارند. بنابراين با نيمخيزي به جلو و با صدايي آرام و ظاهرا با خونسردي گفتم اگر آمدي در منطقه و شكار زدي و من تو را نگرفتم، نوش جانت.
عزمم را بيش از گذشته جزم كردم و او را كاملا تحت كنترل گرفتم، مي دانستم با كوتاه كردن دست او از منطقه، بقيه شكارچي هاي خرده پا هم حساب كار خودشان را مي كنند.
حدود 10 روز از مشاجره لفظي ما در بانك گذشته بود و هنوز خبري نبود تا اينكه يك روز كه براي گشت با آقاي عليمرداني، يكي از همياران افتخاري، به منطقه رفته بوديم، بعد از كنترل چند محل شناخته شده كه معمولا جايگاه شكارچيان بود در منطقه توت سياه متصل به پناهگاه حيات وحش بوروتيه در يكي از بيراهه ها متوجه رد محو لاستيك يك موتورسيكلت شديم. با كمي دقت پي برديم كه پس از عبور، رد موتور با مهارت خاصي به وسيله بوته پاك شده است. بنابراين با آقاي عليمرداني به سمت بالاي كوه حركت كرديم و در مسير يك به يك تمام دهانه ها را گشتيم. بالاخره در ميان يكي از دهانه ها و در محلي كور، موتورسيكلت را كه با يك روفرشي پوشانده شده و به وسيله انبوهي از بوته استتار شده بود، پيدا كرديم.
با نزديك شدن به موتور كاملا يقين پيدا كرديم كه موتور متعلق به چه كسي ست. به همراهم گفتم او برود و خودش را به مزرعه بوروتيه كه حدود 30??كيلومتر با ما فاصله داشت، برساند. خودم هم رفتم و زير روفرشي در كنار موتورسيكلت پناه گرفتم.
ساعت 11:30 بود، با اينكه پاهايم بشدت درد گرفته بود، نمي توانستم آن را دراز كنم چون با اين كار طول بدنم از موتورسيكلت بيشتر مي شد و پايم از روفرشي بيرون مي زد.
حدود 7 ساعت را در همين حالت ماندم ساعت 6 بعدازظهر بود و هنوز هيچ خبري از او نبود. هوا رو به تاريكي مي رفت و ظاهرا من بايد خودم را براي ماندن شب در همان محل آماده مي كردم كه يك دفعه صدايي شنيدم كه آرام آرام به من نزديك مي شد. سرم را برگرداندم وديدم خودش است. او تنها نبود، يك نفر ديگر هم او را همراهي مي كرد. اول تصميم گرفتم همانطور بي حركت بمانم تا خودش جلو بيايد و روفروشي را كنار بزند،  اما براي اطمينان بيشتر قبل از جلب توجه او وقتي به فاصله 8-7 متري موتور رسيد، روفرشي را كنار زدم گفتم خسته نباشي .
آنها حسابي غافلگير شده بودند و مات و مبهوت مرا نگاه مي كردند و اين صحنه اينقدر برايم جالب بود كه بي اختيار زدم زيرخنده، اما آنها همچنان بي حركت ايستاده بودند و من را نگاه مي كردند. بالاخره شكارچي به خودش آمد و با خيزي به جلو شروع به التماس كرد. گفت ديشب خوابت را ديده ام كه روي مرا بوسيده اي.
او همين طور التماس مي كرد و من در فكر اين بودم كه حالا با دو مجرم و دو راس لاشه كل و يك اسلحه و موتورسيكلت و خورجين و پتو و ... كه روي دستم مانده چه كار كنم و چطور آنها را به بوروتيه برسانم.
به ناچار شكارچي را با خودم بردم و به همراهش هم گفتم خودش از مسير راحت تري پايين بيايد. به مزرعه رسيديم و او را به عليمرداني تحويل دادم و بعد براي بردن همراهش به كوه بازگشتم و جالب اينكه من در اين برنامه توانسته بودم مشهورترين شكارچي منطقه را كه همه معتقد بودند براي گرفتنش بايد از چرخ بال استفاده كرد، بدون كوچكترين تجهيزات، حتي بيسيم و سلاح، دستگير كرده بودم.

هنر زنده ماندن
عروس گزنده درياها
محمد رضا محمدي - نوعي كرم مي تواند در درمان گزش دردناك عروس دريايي موثر باشد.
سالانه تعداد زيادي جهانگرد توسط عروس هاي دريايي گزيده مي شوند كه در نتيجه به سوزش و درد شديد و واكنش هاي آلرژيك در آنها منجر مي شود. در برخي موارد حتي اين گزش ها مي تواند مرگ آور نيز باشد.
مكانيزم دفاعي زير آب و شاخك هاي عروس دريايي كه براي دفاع از خود به كمك او مي آيند، بسيار حيرت انگيز است. البته عروس دريايي هم براي شكار و هم براي دفاع از خود از اين شاخك ها استفاده مي كند.
اخيرا كرمي پوستي توسط مركز تحقيقات زيست شناسي دريايي كشف شده كه مي تواند سم عروس دريايي را خنثي كرده و از بين ببرد. يكي از كاركنان اين مركز مي گويد: همه ساله ما ميليون ها عروس دريايي را مي بينيم كه باعث آسيب به غواصان و شناگران مي شوند. ما بالاخره با كمك تحقيقات آزمايشگاهي موفق به ساخت محلولي شديم كه مي تواند مانع از اثر سم عروس دريايي بر بدن شود. در ابتدا ما بايد مي دانستيم كه اصلا شاخك اين موجودات با چه سرعتي واكنش نشان مي دهد. شاخك هاي عروس دريايي با سلول  هاي ويژه، از سمي موسوم به نماتوسيت پوشيده شده كه در نوك هر كدام از آنها ساختاري نيش مانند وجود دارد . لوتون در جريان مطالعات خود، مكانيزم جالبي را كشف كرد و آن اين بود كه پوست بدن، موادي طبيعي از خود ترشح مي كند كه گيرنده هاي سلولي سمي را به واكنش وادار مي كند و چنانچه پوست بدن انسان به عروس دريايي برخورد كند، اين جاندار متوجه مي شود كه اين يك طعمه احتمالي يا دشمن است. اين اطلاعات به نماتوسيت ها منتقل مي شود و اين كپسول هاي پر از سم، تحت فشار شديد كه در برخي موارد بيش از 150 اتمسفر است، سم خود را با سرعتي باورنكردني داخل بدن انسان مي فرستد. فشار شديد و سرعت بالا اين امكان را به نيش عروس دريايي مي دهد كه براحتي در داخل پوست بدن انسان نفوذ كرده و سم آن به سرعت وارد جريان خون  شود. اين مشاهدات، پژوهشگران را به سوي ايده اي فراتر از كرم پوستي محافظ هدايت كرده است. آنها تصميم گرفتند از اينگونه كپسول ها به عنوان تزريق كننده هاي ميكروني استفاده كنند. دانشمندان از اين كپسول هاي ريز براي تزريق دارو در بدن بيماران استفاده كردند به طوري كه دقيق و سريع به محل مورد نظر انتقال يابد. در حال حاضر نماتوسيت ها از بدن اينگونه جانداران دريايي گرفته مي شوند و پس از خالي كردن آنها، مواد دارويي با تاثير خيلي بالا درون آن جايگزين مي شود. ما كار خود را با تزريق پادزهر در محل گزيدگي شروع كرديم، در اين شيوه ديگر نيازي به اين نيست كه ساعت ها وقت صرف كرده يا از قرص و ديگر داروها استفاده كنيم. بلكه در اين روش در عرض پنج دقيقه جايي از بدن كه آسيب ديده، بهبود پيدا مي كند. شيوه تزريق ميكروني مي تواند به يك روش متحول كننده تبديل شود. در حال حاضر در محورهاي وسيع، پرورش عروس دريايي به منظور برداشت نماتوسيت ها (كپسول هاي بدن آنها) اختصاص يافته است. دانشمندان اميدوارند در آينده بتوانند از اين شيوه درماني موثر براي طيف وسيعي از بيماري ها مثل سرطان پوست و حتي ديابت استفاده شود. برخي از جانوران قادر به نفوذ در بافت ماهيچه اي انسان هستند كه اين ويژگي قابليت هايي را در علم پزشكي فراهم مي آورد.

حيات وحش ايران
قوي گنگ
گونه: Cygnus olor
خانواده:قوها Swans
راسته:مرغابي سانان Anatidae
رده:پرندگان Aves
005025.jpg
پرندگان اين خانواده، بزرگترين اعضاي مرغابي سانان هستند، قوي گنگ پرنده اي آبزي و شناگر است كه تمام بدنش يكدست سفيد بوده و نر و ماده آن همشكلند. بين انگشتان جلويي پرده دارد و در آب هاي شيرين و لب شور زيست كرده، آشيانه خود را در كنار آب مي سازد.
اين پرنده بزرگ جثه و باشكوه در حال شنا، گردنش را به كمي به عقب خم مي كند و به شكل S ديده مي شود. منقار نارنجي رنگ آن با قاعده اي برآمده و سياه بسيار زيباست. جوجه هاي قوي گنگ خودكفا (Precocial) بوده و در چهار ماهگي قدرت پرواز پيدا مي كنند. فصل جوجه  آوري آنها اوايل ارديبهشت تا اواخر خرداد است كه معمولا پنج تا هفت تخم مي گذارند. زمستان ها اين پرنده در قسمت شمال ايران در سواحل درياي خزر ديده مي شود و تعداد اندكي نيز به شرق ايران در درياچه اروميه مهاجرت مي كنند. اين پرنده كه در فهرست پرندگان حمايت شده محسوب مي شود، سالهاي اخير به تعداد كم در تالاب هاي شمال كشور زمستان گذراني مي كند.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   زيبـاشـهر  |
|  سفر و طبيعت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |