معلم، آموزش فناوري اطلاعات
|
|
قاسم حاجي قاسمي
در ده سال گذشته با رشد و توسعه نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات(ICT) در كشور ما و با توجهي كه به آماده كردن بسترهاي لازم براي توسعه آن شده است، اين پديده در آموزش و پرورش نيز جاي خود را باز كرده و به خوبي خودنمايي مي كند. اين كه اين موضوع چه مقدار تأثيرگذار بوده، قابل اندازه گيري نيست. ولي مي توان به جرأت گفت كه از معدود پديده هايي است كه در عمر كوتاه خود توانسته تأثير گسترده اي بگذارد و توجه بسياري را به خود معطوف كند.
كشور ما نيز به دليل تعاملي كه با محيط پيرامون خود دارد، از تحولات جهاني بي نصيب نيست و با توجه به رويكرد جهاني در مباحثي مثل آموزش براي همه، آموزش مادام العمر، آموزش براي زندگي بهتر، يادگيري براي انجام دادن و ... كه مي تواند زمينه هايي را براي همكاري هاي آموزشي مشترك ميان كشورهاي جهان مهيا نمايد، مي بايست از روش هاي خاصي براي تحت پوشش درآوردن هر چه بيشتر جمعيت لازم التعليم و يا افزايش كيفيت آموزش و پرورش و يا حتي كاهش هزينه هاي آموزش استفاده كند.
لازم است به اين نكته اشاره كنيم كه در حال حاضر بنا به همين تأثير فناوري در آموزش، رويكردي به سوي استفاده از فناوري در آموزش (تدريس دبيران) به وجود آمده كه آهسته و انبوه كار خود را به پيش مي برد. نمود اين رويكرد برگزاري جشنواره هاي توليد محتواي الكترونيكي در آموزش هاي فني و حرفه اي و همچنين جشنواره هاي روش تدريس با استفاده از ICT است كه در دوره متوسطه و در دروسي مثل شيمي و جغرافي توسط وزارت آموزش و پرورش در حال اجراست. از جمله اهداف مشترك اجراي اين جشنواره ها عبارتند از: ترغيب، تشويق و ايجاد باور در بين معلمان در امر استفاده از نرم افزارها و توليد محتواي الكتريكي؛ توسعه و گسترش فرهنگ توليد محتواي الكتريكي و استفاده از ICT در فرآيند ياددهي و يادگيري. اين موضوع مي تواند علائمي باشد براي اين كه نقطه اوج تلفيق ICT در آموزش و بكارگيري خردمندانه آن توسط معلمان و دبيران است. پس معلمان در بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات نقش محوري دارند.
در مورد بكارگيري ICT در آموزش و پرورش بحث هاي زيادي شده و عموماً از ICT به عنوان يك ابزار تكنيكي براي بالابردن سطح آموزش سخن رفته است. اين امر نكته روشن و قابل توجهي را پيش روي ما قرار مي دهد كه نياز مبرم به پيشرفت و حرفه اي شدن معلمان در زمينه ICT دارد. در زمينه ارتباط معلمان با ICT مطالبي فراهم شده كه در پي مي آوريم:
براي ايجاد يادگيري هاي مؤثر،جايي كه تكنولوژي در اختيار اهداف يادگيري در مدرسه است، تنها معلمان هستند كه در مواقعي حساس مبتني بر پايه احتياجات و شيوه هاي يادگيري دانش آموزان، تكنيك هاي ICT را در برنامه ريزي تحصيلي به كار مي برند.
با توجه به اين كه ICT در آموزش، مراحل بلوغ خود را مي گذراند؛ بايد توسط مسئولين آموزش و پرورش چشم اندازهاي آن ترسيم و اهداف آن مشخص شود تا بتوان تكليف برنامه درسي را مشخص كرد:
* IC T چه تأثيري بر برنامه درسي دارد؟
* مؤلفه هاي برنامه درسي چگونه تأثير مي پذيرند؟
* روش هاي تدريس، محتواي كتاب هاي درسي و ارزشيابي به چه صورت خواهند بود؟
نكته اي كه مي توان بر آن تأكيد داشت و به آن اشاره كرد اين است كه:
اين معلم است كه براي آموزش و تدريس مي بايست از نمودهاي فناوري استفاده كند، بنابراين مي بايست روش هاي تدريس با رويكردهاي جديد را تجربه كرد، آنها را مستند كرد و نشر داد.
شواهد به دست آمده از بررسي هاي تحقيقاتي، نشان از آن دارد كه فنون تدريس و نوع تفكر معلمان بر روي به كارگيري فاوا(فناوري اطلاعات و ارتباطات)(۱) و در نتيجه، پيشرفت دانش آموزان تأثير بسزايي دارد.
دانش معلمان
روش به كارگيري فاوا (ICT) در كلاس درس تحت تأثير دانش معلمان(۲) درباره موضوع مورد تدريس و نيز ارتباط فاوا با آن موضوع قرار دارد. بعضي از معلمان منابع فاوا را كه به موضوع درسي خاصي مربوط است انتخاب مي نمايند. در حالي كه بعضي ديگر فاوا (ICT) را براي اين به كار مي گيرند كه با يك روش نوآورانه كار دانش آموزان را ارائه نمايند، بدون اين كه ارتباط مستقيمي با عنوان درس داشته باشد.
شواهد نشان مي دهد وقتي كه معلمان دانش خود را در زمينه موضوع درس و شيوه يادگيري دانش آموز به كار مي بندند، به كارگيري فاوا بيشترين اثر مستقيم را بر پيشرفت شاگردان دارد. هنگامي كه دانش آموزان در فهم و درك خود در بكارگيري نرم افزاري خاص در كار فردي يا گروهي يا كلاسي به كنجكاوي (ترديد) كشيده مي شوند، شاهد اين پيشرفت خواهيم بود.
در مورد اثرات به كارگيري فاوا در كار دانش آموزان و ارائه كار آنها، پژوهش هاي كمي صورت گرفته است.
دانش مربوط به فن معلمي
باورها و ارزش هاي مربوط به فن آموزش يا روش تدريس معلم، نقش مهمي در شكل دادن به فرصت هاي يادگيري از طريق فناوري ايفا مي كند. بررسي سوابق تحقيقاتي به روشني بيان نمي كند كه آيا اين باورها و ارزش ها سبب خواهند شد تا از فناوري به عنوان وسيله اي جهت تقويت رويكردهاي رايج تدريس استفاده شود و يا اين كه فناوري هاي جديد باعث ايجاد تحول در شيوه تعامل معلمان با دانش آموزان و فعاليت هاي آنها مي شود.
معلمان به دانش وسيعي از فاوا(ICT) نياز دارند تا بتوانند منابع مناسب را انتخاب و از آنها در تدريس خود به نحو مناسب استفاده كنند. بنابراين استفاده از روش هاي جديد آموزش كه در آن از فناوري هاي جديد و مناسب تدريس استفاده شده است، نياز بيشتري به معرفي و تجربه دارد. آنها ممكن است مجبور شوند فنون آموزش جديد را فرا بگيرند تا به اين فهم و توانايي برسند.
فعاليت هاي آموزشي معلمان، با استفاده از ICT
دامنه كاربردهاي آموزشي ICT بسيار وسيع است. در يك طرف آن فعاليت هاي بسيار محدود است كه عمدتاً بر پايه روش هاي سنتي قرار دارد و در طرف ديگر آن، تغييرات اساسي در رويكردهاي تدريس قرار مي گيرد.
به عنوان مثال، بعضي از معلمان از وايت برد تعاملي (interactive whiteboard) در نمايش دادن محتوا و نظريات در مباحث كلاسي به روش سنتي استفاده مي كنند، در حالي كه معلمان ديگر اجازه مي دهند دانش آموزان براي نشان دادن نمايشنامه هايي كه خودشان طراحي و فيلمبرداري كرده اند، در كلاس از اين وسيله استفاده كنند.مطالعات نشان مي دهد مؤثرترين كاربرد فاوا(ICT) آن است كه معلم و برنامه هاي نرم افزاري، فهم و فكر دانش آموز را به چالش مي كشاند و اين كار از طريق شركت تمامي دانش آموزان در بحث كلاسي با استفاده از وايت برد تعاملي و يا كار دانش آموزان با رايانه به صورت فردي و گروه هاي دونفره صورت مي گيرد.
اگر معلم مهارت سازماندهي دانش آموزان را بر مبناي فعاليت هايي مبتني بر فاوا داشته باشد، آن گاه كارايي كلاسي و فردي دانش آموزان مي تواند به موازات هم مؤثر باشد.
دسترسي به منابع فاوا(ICT)
موضوع مهم در استفاده از فاوا در موضوعات درسي و در كلاس درس، مقدار و حدود منابع فاواي در دسترس معلمان است. جايي كه تعداد معدودي كامپيوتر در كلاس هست- عمدتاً در مدارس ابتدايي- اين موضوع استفاده از فناوري را محدود مي كند، زيرا هر شاگرد فقط چند دقيقه مي تواند از كامپيوتر استفاده نمايد.
كاربرد يك وايت برد الكترونيكي توسط تمامي دانش آموزان يك كلاس، اثرات مثبت و منفي به همراه دارد. اين روش باعث مي شود دانش آموزان در فعاليت تدريس شركت كنند و مفاهيم و فرآيندهاي پيچيده را مشاهده كنند. اگر چه، بعضي از معلمان فقط روي جنبه ارائه مطالب (Presentation) تكيه مي كنند و نسبت به شبيه سازي و مدل سازي كه ممكن است براي دانش آموزان بيشتر چالش بوجود آورد، بي تفاوتند و فقط تعداد كمي از معلمان، گزارش بكارگيري نرم افزارهاي ويژه مربوط به محتوا و اهداف برنامه درسي را ارائه كرده اند.
دانش معلمان در مورد توانمندي
فاوا (ICT) در آموزش
به رغم اين كه معلمان اغلب در مورد منابع در دسترس فاوا دچار محدوديت هستند، ليكن نمونه هاي زيادي در تحقيقات انجام شده پيشين وجود دارد كه نشان مي دهد در ميان معلمان، فهم خوبي از منابع فاوا وجود دارد. با اين وجود، هر چه ميزان دانش معلمان از منابع فاوا(ICT) كم باشد، از ميزان قراردادن موقعيت مناسب ايجادشده توسط فاوا براي دانش آموزان كاسته مي شود.
اعتماد معلمان در بكارگيري فاوا
معلمان به انتخاب خود در بكارگيري فاوا(ICT) اطمينان دارند. تعداد كمي از معلمان نسبت به بكارگيري وسيع منابع فاوا اطمينان دارند، اين عدم اعتماد بر روش ارائه دروس اثر مي گذارد.بسياري از معلمان هنوز از بعضي از شكل هاي فناوري ترس دارند و اين موجب به كار نبردن فناوري در تدريس آنان مي شود.
مطالعات نشان مي دهد مؤثرترين كاربرد فاوا(ICT) آن است كه معلم و برنامه هاي نرم افزاري ، فهم و فكر دانش آموز را به چالش مي كشاند و اين كار از طريق شركت تمامي دانش آموزان در بحث كلاس با استفاده از وايت برد تعامل و يا كار دانش آموزان با رايانه به صورت فردي و گروه هاي دو نفره صورت مي گيرد.اگر معلم مهارت سازماندهي دانش آموزان را بر مبناي فعاليت هايي مبتني بر فاوا داشته باشد ، آنگاه كارايي كلاسي و فردي دانش آموزان مي تواند به موازات هم مؤثر باشد
سازماندهي
اگر معلمان نتوانند تشخيص دهند كه اتخاذ رويكردهاي تدريس جديد، طرح درس و برنامه درسي از جمله ضروريات تعامل است، تأثير بكارگيري ICT بر روي ياددهي _ يادگيري محدود خواهد شد.
برخي از معلمان، برنامه درسي غيرمتمركز را درك مي كنند، اما بسياري از معلمان از ICT جهت اضافه كردن به فعاليت هاي جاري خود و يا ارتقا استفاده مي كنند. معلمان نياز دارند كه راهبرد و راهكارهايي را كه فعاليت هاي يادگيري مناسب را تسهيل كرده و مورد حمايت قرار مي دهد، به كار بگيرند.
كار مشاركتي، شناخت بهتر يادگيري شاگردان
به كارگيري فاوا (ICT) توسط دانش آموزان به صورت دونفره، گروهي يا كلاسي، (مثلاً استفاده از وايت برد تعاملي) معلمان را قادر مي سازد تا از طريق گوش دادن به توضيحات دانش آموزان، بازخوردهاي فراواني را به دست آورند. از اين نكته، معلمان مي توانند ديد عميق تري را از پيشرفت دانش آموزان و شناخت آنها به دست آورند. مشاركت دانش آموزان به صورت دونفره يا تيمي در استفاده از منابع فاوا، در موضوعات به خصوصي باعث مي شود آنان بتوانند فهم يكديگر را از يادگيري به چالش بكشند و از طريق مشاركت، مطالب بيشتري را فراگيرند.
فن معلمي خارج از كلاس درس
به رغم نياز به فنون تعليم و تربيت جديد با استفاده از فاوا، كه باعث مي شود معلمان در پاره اي اوقات نقش تسهيل كننده را ايفا كنند، معلمان بايد در زمينه برنامه ريزي، آماده سازي و مطالعه خارج از كلاس نقش داشته باشند، زيرا در اين صورت، كار كلاسي دانش آموزان رضايت بخش خواهد بود.
اثرات فعاليت هاي آموزشي بر روي پيشرفت دانش آموزان
مدارك جامعي مبني بر تأثير يا كمك كردن فاوا (ICT) بر روي پيشرفت دانش آموزان وجود دارد (دكاكس و ابوت ۲۰۰۴) اين مدارك نشان مي دهد كه اين ويژگي و مزايا به روشي كه معلم براي انتخاب كردن سازماندهي استفاده از منابع فاوا اتخاذ مي كند، بستگي دارد و اين فعاليت ها با كارهاي كلاسي و فعاليت هاي خارج كلاس تلفيق مي شود.در حال حاضر، انواع منابع فاواي موجود و در دسترس نشان مي دهد كه بكارگيري فاوا هميشه بر روي اهداف ويژه اي از برنامه درسي متمركز است. دو زمينه مشخص و شفاف وجود دارد كه نشان مي دهد از فاوا در تدريس خود استفاده مي كنند كه شامل فعاليت هاي كلاسي و خارج از آن است.
* زبان انگليسي و سوادآموزي از طريق پردازشگران واژه و نرم افزار ارائه مطالب؛
* رياضي و علوم از طريق نمايش شبيه سازي، مدل سازي و ديگر منابع ويژه فاوا و روش هاي آموزشي مؤثر با استفاده از فاوا(ICT)؛
بررسي پيشينه ادبيات فاوا، روش هايي را كه بايد معلم به طور موثر با منابع فاوا تلفيق نمايد و در چارچوب آموزش در روش ياددهي- يادگيري و برنامه درسي به كارگيرد، مشخص مي كند. اين روش ها شامل مطالب زير است:
*درك ارتباط بين منابع فاوا، محتوا، فرآيند و مهارت هاي موضوعي مربوط به درس؛
* استفاده از تجربيات موضوعي در انتخاب متناسب منابع فاوا كه به فهم اهداف ويژه يادگيري كمك مي كند. اين مورد شامل نرم افزارهاي خاص موضوعات درسي گوناگون و منابع عمومي است.
* آگاهي از توانمندي منابع فاوا در كمك به مهارت هاي دانش آموزان در ارائه مطالب و نيز در نقش آنها در به چالش كشيدن فكر و يادگيري هاي موضوعي دانش آموزان؛
* افزايش ميزان اعتماد افراد نسبت به بكارگيري ICT از طريق افزايش فراواني استفاده و استفاده از منابع بيشتر به جاي اكتفا به يك يا دو منبع رايج؛
* پذيرفتن اين كه بعضي از كاربردهاي فاوا باعث تغيير روش ارائه دانش و روش ارائه موضوع درسي به دانش آموزان و درگيركردن آنها در فعاليتهاي آموزشي است.
* شناختن اين كه در جايي كه از فاوا براي به چالش كشيدن فهم و درك دانش آموزان و تفكر مراحل بالاتر آنان استفاده مي شود، چگونه مي توانيم تدريس را طراحي و آماده كنيم.
* شناختن اين كه كدام شيوه از سازماندهي كلاس بيشترين تأثير را هنگام استفاده از فاوا(ICT) بر روي راههاي يادگيري دارد. به عنوان مثال وقتي كه دانش آموزان فعاليت هاي خودشان را انجام مي دهند، براي فعاليت هاي دونفره و فعاليت هاي تمام كلاس و فعاليت هاي گروهي از چه نوع سازماندهي بايد استفاده شود.
اكثريت معلمان، كه شامل خلاق ترين آنها مي شوند، به دانش و اطمينان و فهم بهتري از توانمندي فاوا در يادگيري دانش آموزان احتياج دارند.اين موضوع اين بحث را مطرح مي كند كه پشتيباني و حمايت اساسي از معلمان براي توسعه حرفه اي به منظور اين كه معلمان، پيشرفت دانش آموزان را با كاربرد فاوا تلفيق كنند، يك ضرورت است.
اگر در صدد آن هستيم كه معلمان به كارگيري ICT را در برنامه جاري خود تلفيق كنند و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را ارتقا دهند، بايد از ارتقاي سطح تخصصي معلمان حمايت بيشتري صورت گيرد.
زير نويس :
۱. به جاي فناوري اطلاعات و ارتباطات(Information and Communication Technolog) از واژه اختصاري «فاوا» ، كه توافقي است بين دست اندركاران فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش، استفاده مي شود.
۲-www.becta.org.uk
|