امير بهادري نژاد
هم اكنون در حدود ۷ ماه تا آغاز رقابتهاي جام جهاني زمان باقي مانده و بر اساس نظر سنجي صورت گرفته، اغلب مردم جهان برزيل را به عنوان بخت نخست كسب عنوان قهرماني اين رقابتها معرفي مي كنند. به اعتقاد كارشناسان علت اصلي افزايش شانس قهرماني برزيل در رقابتهاي جام جهاني، حضور گسترده بازيكنان اين كشور در ليگ كشور هاي اروپايي است. البته در شرايطي كه برزيلي ها فوتبال قاره اروپا را به تسخير خود درآورده اند، فوتبال اين كشور كه در نزد مردم آن يك پديده مقدس به شمار مي آيد اسير فساد مالي شده است. مطلب زير پيرامون همين موضوع تهيه شده است كه از نظر شما مي گذرد.
با آنكه تا آغاز رقابتهاي جام جهاني آلمان مدت زمان نسبتا زيادي باقي مانده اما بسياري از كارشناسان پيش بيني مي كنند كه تابستان سال آينده، تيم ملي فوتبال برزيل قهرمان جام جهاني ۲۰۰۶ خواهد شد.
البته همواره اين جملات كليشه اي را شنيده ايم كه فوتبال يك رشته ورزشي غيرقابل پيش بيني است و نتيجه هر مسابقه بستگي به شرايط تيم ها در روز برگزاري مسابقه دارد و همچنين همواره اين جمله تكراري مطرح شده كه فوتبال يك ورزش ۱۱ به ۱۱ است و چون هيچ تيمي در آن نسبت به تيم مقابل برتري عددي ندارد به همين دليل در آن نمي توان نتايج را پيش بيني كرد. البته اين را بايد متذكر شد كه در دوره قبلي رقابتهاي جام جهاني حتي تيم ۱۱ نفره انگليس نتوانست تيم ۱۰ نفره برزيل را شكست بدهد.
به هر حال با در نظر گرفتن مجموعه اين عوامل بايد اعتراف كرد كه برزيل قهرمان زودهنگام جام جهاني آينده است. هرگز به ياد نداريم كه پيش از آغاز رقابتهاي جام جهاني در دوره هاي قبل تيمي تا اين حد برتر از رقيبان خود براي تصاحب عنوان قهرماني بوده باشد.
اين روزها گفته مي شود كه مثلا تيم هاي آرژانتين، فرانسه و انگليس( البته با وين روني) مدعي كسب عنوان قهرماني هستند، اما بايد صادقانه اعتراف كرد كه شانس اين تيم ها با بخت تيم ملي فوتبال برزيل براي تصاحب عنوان قهرماني قابل مقايسه نيست.
در گذشته و پيش از آغاز هر دوره از رقابتهاي جام جهاني افراد بسيار زيادي تيم ملي برزيل را مدعي نخست كسب عنوان قهرماني معرفي مي كردند اما مخالفان اين عقيده با مطرح كردن استدلا ل هاي تكراري شانس قهرماني تيم برزيل را به صفر مي رساندند. استدلال تكراري اين منتقدان همواره به اين شرح بود: دروازه بانان فوتبال برزيل متزلزل هستند به همين دليل احتمال قهرماني اين تيم وجود ندارد. همچنين اين تيم از چند بازيكن فوق ستاره تشكيل شده و به همين دليل فاصله ميان بازيكنان فوق ستاره و ساير بازيكنان اين تيم بسيار زياد است.و اما آخرين استدلال اين منتقدان بسيار جالب است: «آنها به بازي در كشورهاي اروپايي عادت ندارند و نمي توانند در اروپا قهرمان جام جهاني بشوند.»
اما در حال حاضر بايد در نظر داشت كه دروازه بان تيم ملي فوتبال برزيل «ديدا» است كه بسياري از كارشناسان وي را دروازه بان تيم ميلان ايتاليا است به عنوان برترين دروازه بان فوتبال جهان معرفي كرده اند. همچنين بايد در نظر داشت كه ذخيره وي ماركوس است كه در دوره قبلي رقابتهاي جام جهاني مدال قهرماني را به خود اختصاص داد.
از سوي ديگر در پاسخ به افرادي كه تيم ملي فوتبال برزيل را فاقد پشتوانه معرفي مي كنند بايد گفت كه در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني، ۶ تن از بازيكنان برتر فوتبال جهان به نامهاي رونالدينيو، آدريانو، كاكا، رونالدو، روبينيو و باپتيستا براي تصاحب دو تا حداكثر سه پست ثابت در تركيب اصلي تيم برزيل با يكديگر رقابت مي كردند و در بهترين شرايط حداقل سه تن از آنان روي نيمكت ذخيره ها مي نشستند. به عبارتي ديگر بجز چند بازيكن جوان ساير بازيكنان برزيل تجربه بازي در باشگاههاي اروپايي را دارند، به همين دليل نمي توان مدعي شد كه آنها با بازي در كشورهاي اروپايي آشنا نيستند.
با بررسي شرايط موجود در فوتبال اروپا مي توان به راحتي نتيجه گيري كرد كه بازيكنان برزيل فوتبال قاره سبز را به تسخير خود درآورده اند. اگر به آمار و ارقام استناد كنيم در مي يابيم كه صدها بازيكن برزيلي در باشگاههاي اروپايي بازي مي كنند. درگذشته شرقي ترين مرز مهاجرت بازيكنان برزيل كشور پرتغال بود اما دامنه مهاجرت بازيكنان برزيل بسيار گسترده شده و حتي در دورترين نقاط قاره اروپا به بازي مي پردازند.
به عنوان مثال در شهر دونتسك كه در منتهي اليه شرقي كشور اوكراين واقع است، تيمي به نام شاختار وجود دارد كه تاكنون در رقابتهاي جام يوفا در سال جاري نتايج جالبي را كسب كرده است. در اين تيم اوكرايني ۷ بازيكن برزيلي حضور دارند. از سوي ديگر ليگ قهرمانان اروپا نيز در تصاحب بازيكنان برزيلي است. به همين دليل ديگر نمي توان اين ليگ را ليگ اروپايي ناميد بلكه بايد آنرا ليگ مشترك اروپا و برزيل نامگذاري كرد.
در حال حاضر در تيم هايي كه در ليگ قهرمان اروپا به بازي مي پردازند ۶۵ بازيكن برزيلي به چشم مي خورد. در اين ميان تيم پورتو پرتغال با ۸ بازيكن و بنفيكا با ۶ بازيكن برزيلي ركورددار هستند اما ساير تيم هاي اروپايي نيز با اعزام مربيان استعدادياب خود به ريو و سائوپائولو برزيل، بازيكنان مستعد بسياري را جذب كرده اند كه در آينده بيشتر از آنها خواهيم شنيد.
هم اكنون تيم هاي رئال مادريد، ميلان، بارسلونا، فنر باغچه تركيه و ليون فرانسه هر يك صاحب ۴ بازيكن برزيلي در تركيب تيم خود هستند. جالب اينكه حتي تيم گمنام آرتميديا براتيسلاوا صاحب يك بازيكن برزيلي است. اما جالب تر اينكه در اين فصل احتمال دارد كه تنها ۲۴ بازيكن انگليسي جام قهرماني ليگ اروپا را در دست بگيرند چون اغلب بازيكنان تيم هاي انگليسي بازيكنان خارجي هستند. البته در اين ميان تيم هاي انگليسي از موج سهمگين بازيكنان برزيلي در امان بوده اند. به عنوان نمونه از مجموع تيم هاي انگليسي حاضر در رقابتهاي اين فصل ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا تنها يك تيم بازيكن برزيلي دارد كه آن يك تيم، آرسنال است كه گيلبرتو سيلوا در اين تيم صاحب گذرنامه برزيلي مي باشد. حتي خارج از رقابتهاي ليگ قهرمانان اروپا، تعداد بازيكنان برزيلي باشگاههاي انگليسي بسيار محدود است. تيم ميدلزبورو يك بازيكن برزيلي به نام فابيو روچمبك در اختيار دارد كه اين بازيكن به عنوان بازيكن قرضي در اين تيم حضور دارد.
در تيم تاتنهام نيز يك نوجوان برزيلي به نام ديفندي در قلب خط دفاعي بازي مي كند كه در آينده اي نزديك دو هموطن وي كه يكي از آنها بازيكن خط مياني و ديگري مهاجم است به او اضافه خواهند شد. همچنين تيم بارنت نيز يك بازيكن برزيلي به خدمت گرفت كه اين انتقال را پسر روني بيگز بزرگترين سارق قطار انجام داد. شايد سوال شود كه به چه دليل حضور بازيكنان برزيلي در فوتبال انگليس محدود است.
يكي از مهم ترين دلايل، قوانين دست و پا گير وزارت كشور انگليس براي صدور مجوز كار براي بازيكنان خارجي است. شايد انگليسي ها نگران اين موضوع هستند كه ورود بازيكناني چون آندره اي شوچنكو و ساموئل اتوئو باعث شود تا اينكه مردم ديگر تمايلي به تماشاي بازيكنان انگليسي از جمله رابي سويج و دني ميلز نداشته باشند.
همچنين مردم انگليس ذهنيت چندان مثبتي نسبت به بازيكنان برزيلي ندارند، چون در يك مقطع و در اواسط دهه ۱۹۹۰ تعدادي بازيكن برزيلي وارد فوتبال انگليس شدند اما بجز جونينيو و اخيرا نيز گيلبرتو سيلوا، هيچ يك از آنان نتوانستند انتظارات را برآورده سازند. حتي جونينيو هنگامي كه در سال ۱۹۹۷ با ميدلزبورو به رقابتهاي دسته اول سقوط كرد در زمين چمن اشك ريخت.
همچنين باشگاه ميدلزبورو يك بازيكن برزيلي ديگر به عنوان امرسون را نيز استخدام كرد و حتي باشگاه براي اينكه وي احساس تنهايي نكند، فابيو، پسرخاله اش را نيز به خدمت گرفت، اما امرسون پس از ترك اين باشگاه مدعي شد كه مسئولان ميدلزبورو با وي به عنوان يك كارگر ساده برخورد مي كردند.
ديگر بازيكن برزيلي كه ميدلزبورو به خدمت گرفت و او نيز بسيار ضعيف ظاهر شد، برانكو چپ پا بود كه با زبان انگليسي دست و پا شكسته خود تنها بر سر هم تيمي هايش فرياد مي كشيد و خارج از زمين چمن تنها به فكر تفريح بود. به هرحال انگليس در ميان كشورهاي اروپايي تنها كشوري است كه بازيكنان برزيلي در آن چندان نفوذ ندارند، اما موج بازيكنان برزيلي، فوتبال ساير كشورهاي اروپايي را با خود همراه كرده و به همين دليل پيش بيني مي شود كه در جام جهاني آينده تيم ملي فوتبال اين كشور جام قهرماني را به خانه ببرد.
فساد در فوتبال برزيل
زندگي مردم برزيل با فوتبال پيوند خورده و به همان اندازه كه نان و آب براي آنان اهميت دارد، فوتبال نيز براي آنها ارزشمند است. چندي پيش ديوان عدالت ورزشي برزيل دستور به تكرار ۱۱ بازي از رقابتهاي فوتبال باشگاههاي اين كشور داد.
اين ديوان به دليل اينكه دو داوري كه قضاوت اين مسابقات را بر عهده داشتند با دريافت رشوه از شرط بندان اينترنتي به صورت مغرضانه در زمين چمن سوت زده بودند، دستور تكرار بازيها را صادر نمود. اين براي اولين بار در تاريخ ۳۴ساله ليگ فوتبال برزيل است كه نتيجه يك بازي به دليل مشكلات داوري پذيرفته نشده و دستور تكرار آن صادر شده است. البته گفته مي شود كه ۶ داور ديگر نيز به دليل اتهامي مشابه از سوي پليس تحت تعقيب هستند. تاكنون سه بازي از مجموع اين ۱۱ بازي مشكل دار تكرار شده و طي چند روز آينده بازيهاي باقي مانده نيز تكرار خواهد شد.
به هر حال زماني كه داوران براي قضاوت اين سه ديدار وارد ميدان شدند تماشاگران يكصدا شعار «سوت مافيا» را سر دادند. مردم معتقدند كه داوران با دريافت رشوه فوتبال برزيل را بي اعتبار كرده اند. يكي از اين تماشاگران مي گويد: فوتبال تنها تفريح زندگي مردم برزيل است و در حقيقت فوتبال بخشي از فرهنگ كشور برزيل به شمار مي آيد به همين دليل نمي خواهيم كه اين فرهنگ با دريافت رشوه توسط داوران خدشه دار شود.
البته بسياري از تحليلگران معتقدند كه آلوده شدن فوتبال به فساد مالي به دليل گسترش اين پديده در تمام ابعاد جامعه اين كشور مي باشد.
به عنوان مثال اغلب بيمارستانهاي كشور برزيل فاقد دارو است چون كاركنان بيمارستان اين داروها را در بازار سياه با چندين برابر قيمت به فروش مي رسانند. اخيرا گروه شفافيت بين الملل كه يك موسسه ضد فساد به شمار مي آيد يك آمارگيري در برزيل انجام داده كه نتايج اين آمارگيري حاكي از آن است كه ۷۰ درصد از شركت هاي اين كشور، سه درصد از بودجه خود را صرف پرداخت رشوه مي نمايند. يكي از تماشاگران تيم واسكودوگاما برزيل مي گويد: به هر كجا كه مراجعه مي كنم از من درخواست رشوه مي كنند.
اما با توجه به اينكه فوتبال يك پديده مقدس در برزيل به شمار مي آيد مردم به هيچ قيمتي راضي به آلوده شدن اين ورزش نمي باشند. به عبارتي ديگر مردم حاضرند در تمام بخش هاي جامعه رشوه بپردازند اما از آلوده شده فوتبال به فساد مالي جلوگيري نمايند.
در برزيل، فوتبال غرور ملي مردم به شمار مي آيد به همين دليل مردم مايل نيستند غرورشان جريحه دار بشود.