نگاهي به ارزشيابي توصيفي و كاربرد آن در آموزش و پرورش
تأكيد بر نقاط قوت به جاي رتبه بندي!
|
|
نرگس قرائيان
از مهر ماه امسال، در هزار كلاس درس دوره ابتدايي، ارزشيابي به شيوه توصيفي صورت مي پذيرد و قرار است پس از طي دوره آزمايشي و ارزيابي از چگونگي موفقيت يا عدم موفقيت اين طرح، آموزش و پرورش نسبت به سراسري كردن طرح در تمامي مدرسه هاي دوره ابتدايي اقدام كند. در صفحه فرهنگ و آموزش، كوشيده ايم در تبيين اين طرح، مقالاتي را منتشر كنيم كه مقاله امروز نيز از آن جمله است.
نظام رايج ارزشيابي تحصيلي در آموزش و پرورش ما، مبتني بر برگزاري امتحان و آزمون است كه از سابقه اي ۸۰ ساله برخوردار است و همواره ملاكي براي سنجيدن ميزان فعاليت دانش آموز در كلاس و از همه مهم تر، تعيين كننده لياقت يا عدم لياقت دانش آموز در ارتقاي سطح تحصيلي است.
روش هاي سنتي سنجش و ارزشيابي، دانش آموز را در جهت ارايه پاسخ هاي «صحيح» و از پيش تعيين شده به كار وا مي دارد. در اين فرايند به رابطه سنجش و يادگيري توجهي نمي شود، آزمون هاي سنتي باعث ايجاد فاصله بين آموخته ها و واقعيت هاي زندگي دانش آموز مي شود، در حالي كه زندگي روزمره او ساختار بسيار پيچيده و مبهمي دارد، آزمون هاي سنتي به مجموعه هاي تصنعي، غيرمستقيم و سؤالات روشن «رفتاري» روي مي آورند كه به سهولت قابل اندازه گيري اند.
آزمون هاي سنتي به دليل ساختار خود، به خواست و نياز افرادي غير از آزمون شونده پاسخ مي دهند و اغلب به رتبه بندي كردن دانش آموز مي انديشند. روش آنها بر نقاط ضعف آزمون شونده تأكيد دارد و در مورد پيشرفت دانش آموز حساس نيست.
اطلاعات حاصل از چنين آزمون هايي نيز نه تنها در آموزش دانش آموز نقشي ندارد، بلكه اعتبار قضاوت معلم را هم خدشه دار مي كند و در كاهش اعتماد به نفس دانش آموز نقش بسزايي دارد.
ما نيازمند آن نوع سنجش و ارزشيابي هستيم كه به هر دانش آموز به ديده حرمت نگاه كند، موهبت هاي طبيعي و انساني او را بسيار بيشتر از آزمون هاي سنتي نشان دهد، باز خوردي مثبت و تكاليفي رشد دهنده به او ارايه كند و باور داشته باشد كه هر دانش آموز قابليت رشد و پيشرفت مدام را دارد.اما آنچه كه مي توان از آن به عنوان مهم ترين تغيير دنياي امروز در عرصه تعليم و تربيت ياد كرد، تفاوتي است كه در نوع نگرش جهان به ارزشيابي تحصيلي رخ داده است. تغييري كه در آن، حافظه مداري و حفظ كردن صرف مطالب درسي از سوي دانش آموزان، رنگ مي بازد و جاي خود را به سنجش مستمر و گام به گام مي دهد.
سنجش و ارزشيابي معتبر دانش آموز را برمي انگيزد تا بياموزد كه چگونه ياد بگيرد. در چنين رويكردي ياد گيرنده، تبديل به فردي فعال، ريسك پذير و محقق مي شود كه به طور دايم از تدريس بهره مي گيرد. در اين سيستم «توالي آموزش- ارزشيابي- آموزش» موجب مي شود كه شايستگي فرد رشد كند و اعتماد به نفس او افزايش يابد و فراگير به خوبي ياد بگيرد كه چگونه آموخته ها را در وضعيت هاي دشوار و ناآشنا به كار گيرد. اين امر توان تصميم گيري و تشخيص وضعيت را در فرد رشد مي دهد و اين هدف آموزش است.در چنين سيستمي، ارزشيابي در خدمت آموزش قرار مي گيرد و جزو لاينفك آن به شمار مي رود و همواره در فرايند آموزش جاري است و اين معناي ارزشيابي «رشد دهنده» ، «پويا» و «مستمر» است كه از آن با عنوان «ارزشيابي توصيفي» ياد مي شود. در اين طرح، معلم بايد ارزشيابي مستمر را جزيي اساسي در فرايند يادگيري بداند كه به طور مداوم از ابتداي سال تحصيلي تا پايان سال ادامه دارد.از ويژگي هاي اين طرح، بازخورد پيوسته اي است كه دانش آموز از معلم مي گيرد، زيرا معلم موظف است كه در جريان اين ارزشيابي، تمام گزارش هاي رفتاري، علمي و اجتماعي دانش آموز را در پوشه هاي مربوطه جمع آوري و به صورت كتبي، شفاهي و فردي يا گروهي به اطلاع دانش آموز و والدينش برساند.
در اين روش، برخلاف گذشته، معلم در كنار دانش آموز است نه در مقابل او، چرا كه اين ارتباط باعث از بين رفتن اضطراب هاي ناشي از برگزاري آزمون و بهبود روابط بين معلم و دانش آموز و صميميت ميان آنها مي شود.زماني كه تنها نمره، ملاك ارتقاء باشد، دانش آموز، اوليا و معلمان با ابهاماتي در خصوص نتيجه مواجهند. اين روش تا حدودي اين مشكل را حل مي كند.بايد خاطرنشان ساخت كه ارزشيابي توصيفي به منزله حذف آزمون و برگزاري آن نيست، بلكه آزمون جزيي از ارزشيابي است و در كنار روش هاي جديد برگزار خواهد شد، اما برگزاري آن به صورت فرايندي و در طول سال صورت مي گيرد و تنها به پايان سال اختصاص ندارد.گروهي فكر مي كنند كه اين روش همان ارتقاي خود به خود و براساس سن و سال است و در آن مردودي وجود ندارد، در حالي كه اين گونه نيست. در اين روش، هم مردودي وجود دارد و هم آزمون، با اين تفاوت كه آزمون تنها مختص پايان سال نيست و مردودي نيز با دلايل و مستنداتي به جز امتحان پاياني صورت مي گيرد.
در اين سيستم تلاش مي شود كه دانش آموز مردود نشود و از طريق مشاوره و بهداشت رواني بالا، از اين امر جلوگيري به عمل آيد. ولي چنانچه اين اتفاق رخ دهد، بازهم معلمان، اوليا و دانش آموز، در يك رابطه متقابل توجيه خواهند شد كه دانش آموز مورد نظر بايد تكرار پايه داشته باشد.در اين طرح از شيوه حذف مردودي استفاده نشده است. طبق ماده ۵ اين آيين نامه، تصميم گيري در باره ارتقاي دانش آموز به پايه بالاتر، به عهده معلم است و بعد از انجام تمامي روش هاي مداخله (آموزش هاي جبراني و مانند اينها) در صورتي كه معلم تشخيص دهد كه كودكي نياز به تكرار پايه دارد با ارايه مدارك و شواهد معتبر از وضعيت يادگيري كودك، نظر خود را به شوراي مدرسه اعلام مي كند و در صورت تصويب شورا و متقاعد شدن والدين و حتي خود كودك، تكرار پايه صورت مي گيرد.طراحان اين طرح معتقدند كه با بهبود شيوه ارزشيابي، كيفيت يادگيري در كلاس نيز بهبود يافته و لذا احتمال تكرار پايه نيز به صورت واقعي كاهش خواهد يافت. در اين سيستم نظارت خاصي بر نحوه كار معلمان صورت مي گيرد. به اين صورت كه معلمان در سه سطح مركزي (توسط گروه ستادي)، استاني و آموزشگاهي مورد سؤال قرار مي گيرند. اين نوع نظارت، موجب توانمندي معلم است و جنبه ارشاد و راهنمايي معلمان را دارد و نوعي نظارت كلينيكي و معلم محور محسوب مي شود. زيرا به معلم اجازه نمي دهد كه تنها براساس شهود خود قضاوت كند، بلكه اطلاعات و داده هايي كه از رفتار دانش آموز به دست مي آورد او را ملزم به حساسيت بيشتر مي كند.
هدف اساسي ارزشيابي توصيفي يا كيفي، بهبود كيفيت يادگيري و ارتقاي سطح بهداشت رواني محيط ياددهي- يادگيري است.
در اين طرح، تأكيد عمدتاً بر ارزشيابي فرايندي (تكويني) و ارزشيابي عملكرد و باز خورد مستمر و اصلاحي معلم به دانش آموز است و به ارزشيابي هاي پاياني كمتر توجه شده است. اصل محوري اين رويكرد، «ارزشيابي براي يادگيري است» ، نه ارزشيابي از يادگيري كه اساس ارزشيابي به شيوه سنتي است. همچنين در اين نوع ارزشيابي (توصيفي)، به غير از آزمون هاي كتبي از ابزارهاي ديگري مانند پوشه كار، مشاهده آزمون عملكردي و تكليف و كارنامه توصيفي نيز استفاده مي شود.از ويژگي هاي سنجش و ارزشيابي مستمر مي توان به موارد زير اشاره كرد:
- توجه به ويژگي هاي اجتماعي، عاطفي سطوح مختلف يادگيري؛
- كاهش اضطراب و رقابت در بين دانش آموزان؛
- فراهم سازي زمينه هاي درگيري مطلوب اوليا با امور تحصيلي دانش آموزان؛
- افزايش علاقه به يادگيري در دانش آموزان و ياددهي در بين معلمان؛
- تغيير در نحوه قضاوت درباره عملكرد فراگيران و ارتقاء تحصيلي آنان؛
- به كارگيري ابزارهاي متنوع در فرايند ارزشيابي، يادگيري و ياددهي؛
- تقويت اصل مشاركت، همفكري و فعاليت در كار گروهي و تقويت روابط اجتماعي؛
- توجه به روش هاي خودسنجي و همسال سنجي؛
- توجه به بازخوردهاي توصيفي به يادگيرندگان در حين فرايند يادگيري؛
- كاهش وابستگي دانش آموز به معلم؛
- توجه به يادگيري عميق.
آنچه كه مسلم است ارزشيابي توصيفي با سوق دادن روند
ياددهي- يادگيري از توجه به محفوظات و انباشت ذهني دانش آموزان به يادگيري عميق و ماندگار و كاربردي و توصيف آن با كمك روش هاي متنوع كيفي، به بهبود كيفيت يادگيري منجر مي شود و با جلوگيري از فشار ها و رقابت هاي زيان آور در كلاس و مدرسه، محيط يادگيري را براي يادگيري هرچه مطلوب دانش آموزان آماده مي سازد.طرح ارزشيابي توصيفي در آموزش و پرورش ايران را مي توان يكي از نوآوري هاي مهم حوزه تعليم و تربيت كشورمان خوانده كه قادر است با ارايه چهره جديدي از اهداف و ابزارهاي ارزشيابي، تحولي جديد در نظام آموزشي و تحولات بنيادين و گسترده اي را در مؤلفه هاي ديگر آموزش و پرورش ايجاد كند.
منابع:
۱- حميدرضا فرومدي، مقاله: ارزشيابي از نگاهي ديگر.
۲- ناصر جعفري، كتاب: شيوه هاي ارزشيابي مستمر از دانش آموزان، ،۱۳۸۱ چاپار فرزانگان
۳- دكتر محمد حسني، نشريه: راهنماي ارزشيابي توصيفي، ،۱۳۸۳ معاونت آموزش عمومي و امور تربيتي وزارت آموزش و پرورش
۴- دكتر محمد حسني و دكتر يحيي كاظمي، كتاب: طرح ارزشيابي توصيفي (اهداف، اصول و راهكارها)، ،۱۳۸۲ نشر: آثار معاصر.
۵- حسين بني اسد، كتاب: آشنايي با طرح ارزشيابي توصيفي، نشر: آزمون نوين، ۱۳۸۴.
۶- طاهره رستگار، كتاب: ارزشيابي در خدمت آموزش ،۱۳۸۲
نشر: مؤسسه فرهنگي منادي تربيت.
|