دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۹
دخل و خرج
Front Page

بررسي دلايل اقبال به خريد خوراكي در فروشگاه هاي شهروند
آشتي شهروند با شهروند
005607.jpg
عكس: گلناز بهشتي
الهام اناري
توســـعه فروشگـــاه هاي زنجيره اي شهروند طي 12سال گذشته، روند مثبتي در مقايسه با ساير فروشگاه هاي مشابه داشته است. در كنار تعطيلي برخي از فروشگاه هاي زنجيره اي مشابه، شهروند به حيات خود ادامه داده و طي 12سال، 10فروشگاه بزرگ در مناطق مختلف شهر تهران راه اندازي كرده است و حتي از اين پس احتمال دارد خبرهاي تازه اي مبني بر احداث فروشگاه در شهرهاي اطراف تهران و شهرستان هاي ديگر از شهروند شنيده شود؛ فروشگاهي كه تا مرز شبانه روزي شدن هم پيش رفته و بعضا تا نيمه شب هم به مشتري سرويس مي دهد و حتي قصد دارد فروشگاهي مخصوص عمده فروشي نيز راه اندازي  كند؛ راه اندازي فروشگاه هايي در سطح كوچكتر و بزرگتر از فروشگاه هاي موجود، براي دارابودن سطوح مختلف فروش. فروشگاهي كه در سال هاي اوليه تاسيس همانند هر مجموعه نوپاي ديگري متحمل ضررهايي شد، حالا بعد از سال ها به سوددهي رسيده و تا آنجا پيش رفته كه ممكن است شعباتي در خارج از كشور راه اندازي كند.
وجود فروشگاه هاي زنجيره اي در سطح كلانشهري همچون تهران، يك نياز قطعي و ضروري براي مديريت شهري محسوب مي شود.
اما آيا فروشگاه زنجيره اي شهروند با اين گستردگي توانسته بخوبي جاي خود را در ميان شهروندان باز كند؟ چند درصد از شهروندان ترجيح مي دهند به جاي مراجعه به بازار بزرگ تهران، نياز خود را از طريق شهروند رفع كنند؟
چرا شهروند باتوجه به دارا بودن امكاناتي همچون پراكندگي مناسب فروشگاه ها در سطح شهر، دارا بودن پاركينگ و تمركز اجناس و كالاهاي مختلف، هنوز نتوانسته جاي بازار بزرگ تهران را بگيرد؛ بازاري كه شلوغ است، دور است، ايمني و پاركينگ هم ندارد. از طرف ديگر مراجعه به بازار بزرگ تهران مساوي با اتلاف وقت است.
پس در اين ميان بايد هنوز عامل يا عوامل مهمي وجود داشته باشد كه باعث  شود اقبال به بازار، بيش از فروشگاه مجهزي همچون شهروند باشد.
يكي از مهمترين اين عوامل، نرخ كالا و اجناس مختلف است.
تفاوت محسوس قيمت ها در اين دو مكان باعث مي شود مشتري زحمت راه و اتلاف وقت و مشكلات ديگر را به جان بخرد، اما چند هزار يا چند ده هزارتوماني جنس و كالاي مورد نظر را ارزان تر خريداري كند.
هرچند مديرعامل فروشگاه شهروند، نبود قيمت مصوب در مورد كالاهاي غيرسوپري را مسبب بي نظمي موجود در قيمت كالاهاي مختلف در سطح شهر مي داند، اما آيا اين توجيه قانع كننده  اي ست؟
يعني كالاي موجود در فروشگاه شهروند، در خارج از آن مكان هم با قيمت بالاتر و هم با قيمت  پايين تر وجود دارد.
اما حال كه اين طور است، چرا شهروند تلاش نمي كند قيمت ها را به پايين ترها نزديك كند؟ البته مديرعامل فروشگاه شهروند پايين آوردن قيمت ها را در اولويت برنامه هاي مديريت اين فروشگاه قرار داده، اما اين امر كي محقق مي شود؟
حالا كه كالاهايي همچون پوشاك، لوازم صوتي و... نرخ مصوبي ندارند، آيا بهتر نيست مديريت فروشگاه به دنبال راهكار موثري باشد؟
فروشگاه شهروند با پراكندگي كه در سطح شهردارد، بخوبي مي تواند از تمام طبقات و سطوح جامعه، مشتري جذب كند؛ البته اگر به فكر رفع نواقص خود باشد؛ اتفاقي كه بخوبي در سوپر فروشگاه شهروند افتاده و باعث شده بيش از 60درصد فروش شهروند در اين بخش باشد.
بخش سوپري فروشگاه با عرضه انواع و اقسام مواد خوراكي با كيفيت و قيمت مناسب بخوبي توانسته مشتري خود را جذب و حفظ كند؛ انواع گوشت، مرغ، سبزيجات و... در بسته بندي هاي شكيل و بهداشتي كه سلامت آنها به طور مستمر توسط كاركنان فروشگاه بررسي مي شود، تا خيال خريدار، از هر بابت در اين بخش آسوده باشد.
وقتي مسئولان فروشگاه شهروند براي عرضه برنج، رب گوجه، خرما و... با قيمت و كيفيت مناسب، اقدام به خريد عمده اين كالاها مي كنند، خوب است اقدامات مشابهي را هم در بخش هاي ديگر انجام دهند.
اگر در خريد از فروشگاه هاي زنجيره اي شهروند، صرفه جويي در وقت با صرفه جويي در هزينه ها همراه شود، مسلما اين فروشگاه و فروشگاه هاي مشابه مي توانند بيش از پيش كاركرد مثبتي داشته باشند.
در كنار گران بودن اجناس و كالاها، مشتري هاي فروشگاه بعضا از برخي سرويس دهي ها هم اظهارنارضايتي مي كنند. كم بودن تعداد صندوق هاي فروشگاه و شلوغ بودن آنها، باعث اتلاف وقت مشتري مي شود؛ همان وقتي كه فروشگاه قرار است صرفه جويي در آن را براي مشتري به همراه داشته باشد. از طرف ديگر پاسخگو نبودن فروشندگان و برخورد نه چندان مطلوب با مشتري نيز در برخي موارد مشكل ديگري ست كه البته مي تواند ريشه يابي شود. مسلما اگر فروشندگان باتوجه به ساعت كاري كه دارند، حقوق و دريافتي مناسبي داشته باشند در برخورد با مشتري حوصله و انعطاف  بيشتري به خرج مي دهند.
البته اين امر را هم نمي توان كتمان كرد كه چنين مشكلاتي نه تنها در فروشگاه شهروند، بلكه در اغلب مراكز فروش بزرگ و كوچك به چشم مي خورد و صد البته مديريت و راضي نگهداشتن مشتري در فروشگاه هاي بزرگ بسي سخت تر است.
احترام به مشتري در اين فروشگاه يك اصل است؛ اصلي كه بسادگي مي تواند عملي شود. بدون شك، اداره يك مجموعه بزرگ بدون مشكل وخالي از عيب نيست، اما نواقصي كه قابل رفع است نبايد باعث نارضايتي مشتريان شود.
اما شعار شهروند براي شهروند ، وقتي معناي واقعي پيدا مي كند كه فروشگاه بتواند از همه اقشار و طبقات جامعه مشتري هاي ثابتي جذب كند؛ مشتري هايي كه روز به روز برتعداد آنها افزوده شود.
شهروند بيش از 50 درصد راه را پيموده، اما باقيمانده راه هم مهم است. توجه به نيمه خالي ليوان هميشه هم بد نيست. براي رسيدن به موفقيت صد درصد اتفاقا بايد همين شيوه را پي گرفت. خوب است فروشگاه شهروند به آن جايي برسد كه بتواند بدون حمايت هاي دولتي هم سرپا بايستد و گسترش پيدا كند.
آن موقع است كه مي توانيم اميدوار باشيم، فرهنگ خريد و مصرف صحيح بين شهروندان جا مي افتد و گسترش پيدا مي كند.
اين لبخند رضايت مشتري ست كه مي تواند شعار شهروند، يك نام و هزار لبخند را واقعيت بخشد.

برداشت دوم
باران، كرايه ها را سه برابر كرد
005577.jpg
ديگر نمي دانيم كه بايد از بارش باران خوشحال شويم يا ناراحت. باران كه مي بارد هوا تلطيف  شده و مقداري از كم آبي ها جبران مي شود. آنموقع خارج شدن از خانه و استفاده از هواي بيرون لطف ديگري دارد، اما سواره يا پياده آن مهم است.
باران كه مي بارد، كنترل ترافيك خيابان ها از دست مسئولان خارج مي شود. آنموقع ديگر، هم پيدا كردن تاكسي دردسرساز مي شود و هم رسيدن به مقصد، چون احتمالا اگر بر فرض محال، تاكسي گيرتان بيايد اصلا معلوم نيست كي به مقصد مي رسيد.
بسياري از تاكسي ها در اين روزها، فقط مسافر دربست سوار مي كنند. آنهايي كه در روزهاي عادي براي سوار كردن مسافر داد مي زنند و مسيرشان را اعلام مي كنند در روزهاي باراني با خيال راحت در ماشين خود مي نشينند و پيشنهادات را بررسي مي كنند.
كرايه پيشنهادي هر كس بالاتر بود، مسافر خوش شانس اين ماشين مي شود. آنهايي هم كه دلشان كمي به حال مسافراني كه گوشه خيابان ايستاده اند و از بركات باران، مثل موش آب كشيده شده اند، مي سوزد به جاي دربستي سوار كردن، فقط نرخ كرايه ها را بالا مي برند كه اين افزايش نرخ از 100تومان كه پايين ترين مبلغ براي افزايش است شروع مي شود و گاه به سه برابر مي رسد. به عنوان مثال چهارشنبه گذشته، كرايه 300 توماني مسير ونك-رسالت به 900 تومان هم رسيد. مسافر هم چاره اي ندارد، چون در اين روزها، حتي اتوبوس هم گير نمي آيد و انتظار فايده اي ندارد مگر اينكه تصميم بگيرد پياده تا خانه برود كه اين هم در مسيرهاي طولاني چندان منطقي به نظر نمي رسد، چون راه رفتن زير باران، علاوه بر خستگي يقينا بيماري سرما خوردگي را هم به همراه دارد.
حالا تصور كنيد شخصي را كه ساعتي زير باران به انتظار تاكسي مانده و بعد از يك ساعت، ماشيني كه با سه برابر قيمت حاضر به سوار كردن مسافران است سررسيده و او را سوار كرده است. زود رسيدن به مقصد، بازهم تصوري غيرمنطقي ست، چون ترافيك، خيابان هاي شهر ما را در هنگام بارش باران تقريبا و شايد هم تحقيقا قفل مي كند، يعني حركت ماشين ها در خيابان ها بسيار كند مي شود و گاه طي مسيري كه در ترافيك روان 20 دقيقه بوده، حتي به 2 تا 3 ساعت هم مي رسد.
يكي دو سه برابر شدن كرايه ها و ديگر دير رسيدن به محل كار و منزل كه احتمالا كسري حقوق را هم در بردارد اصلا به صرفه نيست. وقت با ارزش ما، براحتي در ترافيك خيابان هاي شهر تلف مي شود. اگر وقت طلاست پس مي توانيم دعا كنيم كه در شهر ما، هيچ وقت روزها باران نبارد، چون با بارش باران، حساب و كتاب دخل و خرج مان حسابي به هم مي ريزد.

زاويه
پتوي ايراني فراموش مي شود
005625.jpg
اگرچه تمامي مسئولان و برنامه ريزان كشور بر اهميت صنعت منسوجات تاكيد مي كنند، اما در آستانه تعطيلي قرار گرفتن 90 درصد كارخانه هاي پتوبافي مورد بي توجهي قرار گرفته است.
سيستم هاي گرمايي هر قدر هم مجهز بوده و كارآيي بالايي داشته باشند، حفظ سلامت و جلوگيري از سرماخوردگي نيازمند استفاده از پوشش هاي مناسب است. كارشناسان معتقدند بهترين دما براي خانه هنگامي ست كه براي خواب علاوه بر دماي مطبوع، نياز به پتو احساس  شود، زيرا چنانچه دماي خانه بيش از حد معمول باشد و افراد بدون پتو بخوابند، دماي بدن در هنگام خواب پايين آمده و منجر به سرماخوردگي مي شود.
جنس پتوها نيز فاكتوري ست كه هنگام خريد حتما بايد مدنظر قرار گيرد. جنس نامرغوب پتوها كارآيي آنها را كاملا وارونه مي كند؛ بدين معني كه در سرما عايق خوبي نيستند و در گرما نيز شدت گرما رابه دليل دارابودن مواد نفتي و مصنوعي افزايش مي دهند.
اگرچه طي سال هاي اخير كيفيت پتوهاي ايراني روند رو به رشدي را طي مي كرد، يكباره اين صنعت دچار بحران هاي ناشي از واردات پتوهاي خارجي شد و هم اكنون وضعيت مناسبي ندارد، به طوري كه در حال حاضر از 500 كارگاه و كارخانه پتوبافي كه تا دو سال پيش در كشور فعال بودند، تنها 10 درصد با ظرفيت بسيار پايين مشغول به فعاليت هستند و مابقي نيز در آستانه تعطيلي قرار دارند. اين در حالي ست كه با تعطيلي اين واحدها بيش از 40 هزار شغل مستقيم از ميان رفته ويكهزار و 500 ميليارد تومان سرمايه ملي نيز به هدر خواهد رفت.
افزايش 35 درصدي قيمت مواد اوليه و واردات بي رويه پتوي چيني عامل اصلي تعطيلي كارخانه هاي پتوبافي ست.
همچنين علاوه بر نبود حمايت هاي دولتي، اخذ عوارض نامتعارف،  فرسودگي ماشين آلات، بالا بودن نرخ بهره بانكي،  كمبود نقدينگي و قوانين دست وپاگير صادرات، علل ركود بازار پتوي ايراني را تشكيل مي دهد. بروز چنين واقعياتي در صنعت منسوجات كشور درحالي صورت مي گيرد كه تمامي جهان در حال اتخاذ تصميمات جدي به منظور تقويت بازار و توليدات داخلي هستند تا در مقابل هجوم كالاهاي چيني بتوانند مقاومت كنند. همچنين شيوه هاي مذكور با در نظرگرفتن عضويت اين كشورها در سازمان تجارت جهاني(WTO) بايستي لحاظ شود بنابراين چنانچه ايران نيز بخواهد عضو اين سازمان شود. مطمئنا با مشكلات عديده اي در خصوص توليد و عرضه منسوجات روبه رو خواهد شد.

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |
|  علمي  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |