نگراني هاي رانندگان آژانس و پاسخ هاي رئيس اتحاديه
زنگ ها براي كه به صدا در مي آيد
|
|
الهام اناري
راننده هاي آژانس هاي اتومبيل كرايه، مانند هر صنف ديگري مشكلات خاص خود را دارند. بعضي از آنها سال هاست كه در اين حرفه مشغول به كارند، ولي از هيچ امنيت شغلي برخوردار نيستند، يعني مديريت آژانس هر لحظه اراده كند، مي تواند آنها را از كار بيكار كند، زيرا به راننده هاي آژانس هيچ حق بيمه اي از سوي مديريت تعلق نمي گيرد. از طرف ديگر نبود همين حق و حقوق باعث مي شود مديريت آژانس، بي حساب و كتاب راننده به خدمت بگيرد و زياد بودن راننده ها هميشه باعث مي شود آنها ساعت هاي زيادي را بيكار بنشينند و آنقدر منتظر بمانند تا نوبتشان شود و به هر حال هيچ حق اعتراضي هم ندارند.
پس از آنكه در ماه جاري گزارشي با عنوان يك بام و دو هوا درباره نحوه فعاليت آژانس هاي اتومبيل كرايه به چاپ رسيد، يكي از راننده ها به نشانه اعتراض به دفتر روزنامه آمد؛ اعتراض به اينكه در گزارش ما، هيچ حرفي از حقوق تضييع شده راننده هاي آژانس نبود.عبدالله پارسايي راد، مشكلات خود و همكارانش را به طورمكتوب ارائه كرد.
او نوشته بود كه 20 سال متوالي در اين حرفه مشغول بوده و به همه مشكلات و معضلات آن واقف است، اما به مقاله ما در مورد مسائل آژانس ها و نوع محاسبه نرخ معترض بود و همچنين به گفته هاي نايب رئيس اتحاديه صنف اتومبيل كرايه كه يك طرفه به قاضي رفته و صنف خود را خدمتگزار به مردم معرفي كرده بود.
عبدالله پارسايي راد نوشته كه خدمتگزارواقعي به مردم، راننده هاي اتومبيل كرايه هستند، نه صاحبان موسسات و چنانچه ناهماهنگي در نرخ آژانس ها وجود دارد، خود صاحبان آژانس هستند كه هيچ اقدام قانوني جهت تثبيت نرخ هاي كارشناسي شده نمي كنند و بر اين باور هستند كه هر صاحب آژانسي، مي بايست نرخ دلخواه خود را جهت جذب مشتري به راننده ها تحميل كند و اين راننده است كه ضرر مي كند نه صاحب آژانس. چرا؟ چون صاحب آژانس هيچ مسئوليتي در مورد كار راننده و حوادثي كه او را موقع كار تهديد مي كند، ندارد و هدفش تنها كسب درآمد است و چون معتقدند بيكاري جريان دارد و متقاضي كار فراوان است، پس چه بهتر كه راننده فدا شود. گواه ادعاي بنده، چهره هاي جديدي ست كه هر چند روز يك بار در آژانس ها به كار گرفته مي شوند و راننده ضرر ديده، بي سر و صدا كار را ترك كرده و راننده جديد ادامه دهنده راه او مي شود و در نهايت، كار آژانس راه مي افتد و منافع آژانس تامين مي شود. اگر گفته هاي مسئول محترم اتحاديه صحت داشته باشد كه مجمع امور صنفي نرخ نمي دهد، چرا اتحاديه نرخ مصوب سال 77 را پايه قرار نمي دهد و با احتساب تورمي كه سالانه از سوي بانك مركزي اعلام مي شود آن را به نرخ پايه اضافه نكرده و به آژانس ها ابلاغ نمي كند تا يك شهر و هزار نرخ وجود نداشته باشد صاحبان آژانس نيز به اندازه نيازشان، راننده استخدام كنند، نه سه برابر نياز آژانس.
چون صاحبان آژانس طبق زنگ خور، كميسيون آن را دريافت مي كنند. حال، مسافر را هر كسي ببرد، ببرد؛ فرقي نمي كند. به خاطر همين، راننده ها ساعت ها منتظر نوبت مي مانند و نمي توانند دخل وخرج كنند و باز اگر پارتي بازي نشود و صاحب موسسه دوستان و آشنايان خود را بدون نوبت به سرويس نفرستد، جاي شكرش باقي ست و نايب رئيس محترم اتحاديه نفرموده اند كه 20درصد كميسيون دريافتي كه يك پنجم كل كار اتومبيل و راننده است، آيا حق قانوني آنهاست يا آنها اين درصد را به راننده تحميل مي كنند؟
آيا صاحبان آژانس براي تعويض اتومبيل ها و تعمير و نگهداري و ساير خدمات به راننده، تا حال اقدامي انجام داده اند؟
آيا هزينه هاي جانبي مانند وجه آرم طرح ترافيك، ماليات مشاغل و سهم تاكسيراني به عهده راننده هاست كه از آنها دريافت مي شود يا به عهده صاحبان آژانس ها؟
آيا استخدام و اخراج قانوني ست يا سليقه اي؟ پس تنها قرباني اين صنف راننده ها هستند كه به خاطر نياز مالي و نبود اتحاديه اي كه حامي راننده باشد، دائم قرباني مي شوند.
حرف هاي اين راننده باعث شد ما بازهم به سراغ مسئولان اتحاديه اتومبيل هاي كرايه برويم و از مشكلات آنها بگوييم و اينكه چرا اتحاديه طبق گفته راننده ها به مسائل آنها رسيدگي نمي كند، اما مجتبي حلوايي نايب رئيس اتحاديه- بازهم از بي توجهي خود راننده ها گله كرد؛ اينكه آنها مي توانند مشكلات خود را با اتحاديه مطرح كنند، اما از ترس بيكار شدن، اين كار را نمي كنند.
حلوايي مي گويد: ما هم مي دانيم كه بعضي مديران آژانس، با سليقه شخصي آژانس را اداره مي كنند و خودشان بعضا سه يا چهار ماشين شخصي دارند و سرويس هايي كه به لحاظ مالي خوب است و كرايه بالايي دارد، خود و اطرافيانشان انجام مي دهند. ما از راننده ها مي خواهيم نظير چنين مواردي را در شكايتي مكتوب به دست اتحاديه برسانند، اما آنها از ترس اخراج، اين كار را نمي كنند. اگر شكايت كنند مدير را احضار كرده و طبق ضوابط، قانون را تفهيم مي كنيم.
گاهي اوقات راننده ها با احتساب سود و ضرر، تصميم مي گيرند شكايت نكنند؛ به عنوان مثال راننده اي كه در آژانسي با زنگ خور بالا كار مي كند، ترجيح مي دهد بعضي پارتي بازي ها و ضايع شدن حق خود را ناديده بگيرد تا بتواند در آنجا به كار ادامه بدهد. به هر حال ما واحد رسيدگي به شكايات داريم كه براي همين منظور راه اندازي شده كه شكايت هاي مسافران و راننده ها را پيگيري كند . نايب رئيس اتحاديه مي گويد ما مي دانيم راننده ها مشكل دارند، ولي وقتي چيزي نمي گويند نمي توانيم كاسه داغ تر از آش بشويم.
بي قانوني در مورد تعداد افراد شاغل در آژانس، مشكل ديگر راننده هاست كه البته اتحاديه براي اين سئوال هم پاسخي دارد: وقتي يك آژانس روزانه 200 تا۳۰۰ زنگ دارد براساس نياز، راننده مي گيرد. مطمئنا مدير آژانس نمي خواهد هيچ كدام از زنگ ها را كنسل كند، چون به ضررش است. به هر حال مكان آژانس، هزينه و استهلاك دارد. اتفاقا بسياري از مديران آژانس ها، بيش از نيازشان راننده نمي گيرند، زيرا در آن صورت مديريت و كنترل مجموعه سخت مي شود. وقتي مدير آژانس 300 يا 400 ميليون سرمايه را تبديل به آژانس اتومبيل كرايه كرده مسلم است كه بايد درآمد بيشتري از راننده داشته باشد. 20 درصد كميسيون، حق قانوني مدير آژانس است. به هر حال راننده هم با يك سرمايه 5 يا نهايت 10 ميليوني روزي 30هزارتومان مي برد . اما درنهايت حلوايي بازهم مي گويد كه ما براي احقاق حقوق راننده ها، در خدمت آنها هستيم. اگر اجحاف مي شود و حقي از بين مي رود، خدمتگزاران آنها در اتحاديه، شكايات و مشكلاتشان را پيگيري مي كنند. مشكلات راننده ها و حرف هاي نايب رئيس اتحاديه را كه شنيديم، گفتيم حالا خودمان قضاوتي كنيم. مسئول اتحاديه مي گويد آژانس، صرفه اقتصادي چنداني براي صاحب آن ندارد و مدير آژانس اگر سرمايه خود را در بانك بگذارد، سود بهتري عايدش مي شود. باور اين مسئله سخت است، چون مي بينيم كه متقاضي براي دريافت مجوز تاسيس آژانس بسيار است و شرايط دريافت اين مجوز بسيار سخت. براستي اگر مديريت آژانس كار پرسودي نيست، اين همه متقاضي براي چيست؟ درست است كه مدير آژانس سرمايه زيادي براي اين كار گذاشته، اما مسئله استهلاك و فرسودگي ماشين ها خيلي بيشتر و زودتر از استهلاك يك مكان آژانس عارض مي شود.
پس بازهم در اينكه آيا 20 درصدي كه مديريت به عنوان كميسيون از راننده ها دريافت مي كند منصفانه است يا خيرجاي سئوال است.
اگر برفرض مثال، هر راننده روزي 20 هزارتومان از كار عايدش شود مي توان محاسبه كرد كه مدير آژانس با 20 راننده روزي 100 هزارتومان سود مي برد، تازه استهلاك و فرسودگي هم دركار نيست، ولي راننده ها مجبورند هرچند وقت يك بار براي سالم نگهداشتن و تعمير ماشين خود هزينه كنند. حال بگذريم از اينكه بسياري از مديران، غير از 20درصدي كه به عنوان حق كميسيون دريافت مي كنند، مبالغي را هم به طور غيرقانوني به عنوان ماليات، پول چاي و ... از راننده مي گيرند و راننده ها هم از سر ناآگاهي يا ترس از دست دادن كار، زير بار مي روند. بهتر است اتحاديه در قوانين و مقررات خود تجديد نظر كند و كمي هم جانب راننده را بگيرد. حداقل كار، ايجاد شرايط راحت تر براي دريافت شكايت راننده هاست تا آنها با خيال راحت و نه با ترس از دست دادن كار، آن را مطرح كنند.
بالاي شهر، پايين شهر
در كلانشهر تهران، جمعيت آنقدر زياد است كه انگار حتي اگر روز به روز هم بر حجم خدمات ارائه شده به شهروندان افزوده شود، باز پاسخگو نيست. آژانس هاي اتومبيل كرايه شهر تهران نيز از همان دسته موسسات خدماتي هستند كه روز به روز بر تعدادشان افزوده مي شود. اگر صفحه نيازمندي هاي روزنامه ها را ورق بزنيد، آگهي هاي زيادي در مورد استخدام راننده در آژانس ها به چشمتان مي خورد؛ از بالاي شهر تا پايين شهر. البته اگر راننده اي موفق شود در آژانس هاي بالاي شهر مشغول به كار شود، حتما كسب و كار بهتري خواهد داشت، چون هر چه بيشتر به پايين شهر نزديك مي شويم، كاسبي اين صنف از رونق مي افتد. داشتن يك ماشين سواري، تنها شرط ورود شما به دسته رانندگان هر آژانس است، اما به همين راحتي كه مشغول به كار مي شويد مي توانيد از كار بيكار شويد؛ مديريت آژانس مي تواند براحتي عذر شما را بخواهد. در آژانس ها هم سيستم رئيس و مرئوسي برقرار است و شما ملزم به تبعيت هستيد. اما به اين سئوال كه چه چيز باعث شده در آژانس هاي اتومبيل كرايه بخش زيادي از حقوق رانندگان ناديده گرفته شود، هنوز پاسخ روشني داده نشده است.
|