گروه حوادث، مهديه مصطفايي: تيمي از كارآگاهان پايگاه چهارم اداره آگاهي تهران در حال رديابي جنايتكاراني هستند كه به عنوان مسافركش در شرق تهران اقدام به زورگيري از مردم مي كنند.
به گزارش خبرنگار ما، شب از نيمه گذشته بود. مرد جوان خون آلود بر روي زباله هاي شهر تهران افتاده بود. به سختي چشمانش را باز كرد. رمقي براي حركت كردن نداشت. با جمع كردن ته مانده قوايش بلند شد. خون زيادي از او رفته بود. لباس هايش پاره شده بود و تنش آغشته به زباله شده بود. كشان كشان خود را به لبه جاده رساند. با اين كه توان بازنگه داشتن چشمانش را نداشت از دور نور ضعيفي را ديد. خود را به سوي نور كشاند، آنجا دكه نگهباني يك كارخانه بود. نگهبان با صداي ضعيف كه به در مي خورد از جايش بلند شد. از پنجره بيرون را نگاه كرد. در كمال ناباوري با جسم نيمه جان پسري روبه رو شد كه پشت در افتاده بود. بيرون رفت و او را درحالي كه غرق در خون بود، از جايش بلند كرد و به داخل اتاقك نگهباني آورد.
ماجرا را از او پرسيد اما پسر جوان كه خود را ابوالفضل معرفي كرده بود، ديگر نتوانست حرفي بزند. تنها شماره اي به مرد نگهبان داد تا بتواند به او كمك كند. مرد با شماره تماس گرفت اما تلاش او بي فايده بود. ماشيني گرفت و او را براي انتقال به بيمارستان راهي كرد.ابوالفضل از راننده خواست تا با تلفن همراهش دوباره شماره را بگيرد و از يكي از دوستانش بخواهد تا خود را به بيمارستان برساند. ابوالفضل در بيمارستان تهران پارس چشمانش را باز كرد. او هرگز فكر نمي كرد بعد از آن حادثه هنوز زنده مانده باشد. پس از مداوا و براي رسيدگي قضائي و انتظامي به كلانتري ۱۳۶ تهران پارس رفت.وي براي مأموران كلانتري ماجرا را چنين تعريف كرد: حدود ساعت ۹ شب بعد از انجام كار روزانه به طرف خانه حركت كردم. ابتداي اتوبان شهيد بابايي منتظر تاكسي بودم كه يك خودرو پيكان با پنج سرنشين جلوي پايم توقف كرد.
مقصد را به او گفتم و همين كه قصد سوار شدن داشتم، پسر جوان از خودرو پياده شد و گفت مقداري جلوتر پياده مي شود. وسط نشستم. پس از طي مسافتي، ناگهان دو جوان كه دوطرفم نشسته بودند قمه هايي را از زير پيراهنشان بيرون آوردند و با تهديد از من خواستند هرچه دارم به آنها بدهم. وحشتزده بودم به همين خاطر دو گوشي موبايل، ۵۰۰ هزار تومان چك در وجه حامل، ۳۵۰ هزار تومان پول نقد كه همراه داشتم به آنها دادم تا كاري با من نداشته باشند. اما سرنشين جلو كه خود نيز مسلح به چاقو بود، ضربه اي به پايم وارد كرد و گفت: اين مرد چهره ما را ديده است، بايد او را بكشيم.
به آنها التماس كردم اما توجهي نكردند. همين كه قصد مقاومت داشتم دو مرد جوان كه عقب نشسته بودند با چاقو ضربه هايي را به پايم وارد كردند. راننده به طرف بومهن رفت و پس از رفتن به بيابان هاي اطراف پرديس، خودرو را نگه داشتند. در اثر ضربات چاقو به شدت حالم بد شده بود از ماشين پياده ام كردند و مردي كه سركردگي آنها را داشت گفت او را ببريد و بكشيد. سپس قمه اش را به يكي از همراهانش داد و دو جوان مرا بردند. هوا بسيار تاريك بود. ناگهان پايم لغزيد و دسته قمه به پشت سرم خورد. دو جوان فكر كردند قمه به سرم خورده است و من به زمين افتاده ام. بنابراين قصد رفتن داشتند كه من پا به فرار گذاشتم.آنها دنبالم كردند اما من خود را از ارتفاع بلندي كه آن طرف زباله هاي شهري بود به پايين پرتاب كردم. پس از دو ساعت به هوش آمدم و خود را به دكه نگهباني رساندم.
برپايه اين گزارش، پرونده اي در اين زمينه در كلانتري ۱۲۶ تشكيل شد و براي رسيدگي بيشتر در اختيار كارآگاهان پايگاه چهارم اداره آگاهي تهران قرار گرفت. مرد جوان كه از كارمندان شبكه رايانه اي يكي از روزنامه ها است با طرح شكايتي خواستار رسيدگي به اين حادثه شد. هم اكنون تيمي از كارآگاهان در حال بررسي چندين پرونده مشابه ديگر كه در همان محدوده اتفاق افتاده هستند.

گروه حوادث: دختر و پسر جواني كه با استفاده از اسلحه مرتكب سرقت خودرو شده بودند دستگير و در اداره يكم آگاهي تهران تحت بازجويي قرار دارند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱۴ روز سوم آذرماه زني به نام ايران، نگران وارد ساختمان كلانتري ۱۶۶ لشكرگ شد. اين زن بعد از حضور در مقابل افسر نگهبان در خصوص حضور سراسيمه خود در كلانتري گفت: «دختر و پسري جوان خودرو شوهرم را در حوالي جاده شهريار به صورت مسلحانه به سرقت برده اند و چند ساعت بعد از ارتكاب جرم از روي اسناد و مداركي كه در خودرو وجود داشت شماره منزل را پيدا كرده و با خانه ما تماس گرفتند. آنها بيان كرده اند كه د ر ازاي پرداخت ۱ ميليون و ۲۰۰ هزار تومان وجه نقد حاضر به بازپس دادن خودرو مسروقه هستند.»
اين زن در خصوص مكان تعيين شده براي تحويل مبلغ فوق به پليس گفت: «آنها از ما خواسته اند مبلغي را كه درخواست كرده اند به شهرك آزادگان برده تا بعد از تحويل پول خودرو را پس بدهند.»پليس با شنيدن اظهارات اين زن وارد عمل شد. اكيپ عملياتي براي دستگيري سارقان مسلح به محل قرار اعزام شد. در زمان مشخص شده سارقان كه آرش و بيتا نام داشتند سوار بر خودرو مسروقه به محل آمدند. به محض حضور سارقان مسلح در محل موردنظر عمليات دستگيري آغاز شده و دو سارق مذكور توسط پليس غافلگير شدند.
بدين ترتيب خودرو مسروقه به مالك اصلي اش بازگردانيده شد و سارقان مسلح به اداره يكم آگاهي تهران انتقال يافتند تا تحقيقات پليسي براي كشف انگيزه ارتكاب اين سرقت و احتمال وقوع جرايم مشابه از سوي متهمان انجام گيرد.

ميرور: دو مهاجم ۲۴ ساله انگليسي به نامهاي اليوت وايت و دامين هنسون چندي پيش با حمله به خانه يك بانكدار به نام مونكتون ۴۹ ساله در شرق لندن، او را به قتل رسانده و همسرش حميرا مونكتون را با ضربات چاقو به شدت مجروح كردند.
براساس اين گزارش، اين دو مهاجم روز حادثه با معرفي خود به عنوان مامور پست به خانه مونكتون وارد شده و پس از ربودن مقدار زيادي پول نقد و طلا او را به قتل رسانده و همسرش را به شدت مضروب كردند كه در حال حاضر حال وي وخيم اعلام شده است.
به گفته پليس، دختر ۹ ساله قرباني پس از فرار مهاجمان پليس را مطلع و به محل حادثه فرا خواند كه ماموران نيز پس از ساعاتي جستجو هر دومهاجم را شناسايي و دستگير كردند. اين درحالي است كه هر دو منكر قتل قرباني شده و تاكنون لب به اعتراف نگشوده اند ولي به زودي راهي دادگاه مي شوند.

گاردين : يك مرد ۵۴ ساله انگليسي به نام جوزف كوب ديروز پس از شليك گلوله به سوي دو نفر از كارگران يك شركت توزيع غذا در موربلتي به نام هاي ريموند هايمز ۳۷ ساله و جك هلمز ۴۹ ساله، با شليك گلوله به سرخود، نيز اقدام به خودكشي كرد.
براساس اين گزارش، كوب كه چهار سال به عنوان راننده در اين شركت مشغول به كار بوده و چند هفته پيش به دلايل نامعلومي از كار اخراج شده بود، ديروز با دردست داشتن اسلحه اي، در مجاورت ساختمان اين شركت اقدام به شليك يك گلوله بر دست هايمز و دو گلوله بر شكم هلمز كرد كه درحال حاضر قربانيان در بيمارستان بستري هستند.به گفته پليس، كوب پس از اين اقدام جنون آميز كه هنوز علت اصلي وقوع آن مشخص نيست بر سر خود گلوله اي شليك كرد و دو ساعت و نيم بعد در بيمارستان جان باخت.
در حال حاضر پليس در حال بررسي اين پرونده مي باشد.

گروه حوادث: جسد يك دختر جوان كه آثار خالكوبي بر روي بدنش وجود داشت در منطقه كهريزك تهران كشف شد.
به گزارش خبرنگار ما، جسد شيداي ۲۵ ساله در خيابان درختي واقع در منطقه كهريزك رها شده بود. بر روي مچ دست راست وي آثار خالكوبي وجود داشت و يك تسبيح به دو دستش پيچيده شده بود. شيدا در اثر خفگي جان سپرده بود.اهالي محل با جسد شيدا مواجه شدند و ماموران كلانتري ۱۷۰ كهريزك نيز بدون فوت وقت خود را به محل كشف جسد رساندند.
در بازرسي بدني از شيدا يك نامه مرخصي از زندان كشف شد ولي پليس در تحقيقات اوليه خود متوجه نشد كه نامه متعلق به خود قرباني است يا خير.
مراتب به اطلاع  بازپرس حسيني رسيد. جسد شيدا بعد از بررسي هاي پليسي كارآگاهان اداره دهم آگاهي و ماموران تشخيص هويت به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت تامه مرگ اين دختر جوان مشخص شود.
پليس آگاهي تهران با استفاده از سرنخهاي بدست آمده تلاش خود براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت را آغاز كرده است.

ايسنا: يك عضو هيات كميسيون پيشگيري از جرم معاونت حقوقي و توسعه قضايي، معتقد است كه باندهاي تبهكاري، ريشه در جرم هاي سازمان يافته دارند و كشور ما قانوني براي رسيدگي به اين جرايم ندارد.
عباس تدين اظهار داشت: بررسي كه بر روي كشور ايران و كشورهاي اروپايي صورت گرفته، نشان مي دهد كه باندهاي تبهكاري ريشه در پديده اي به نام جرم سازمان يافته دارد.جرم سازمان يافته از كشور ايتاليا و از مافيا سرچشمه گرفت.اين جرم از دو جنبه داخلي و بين المللي با جرم هاي كوچك تر تفاوت دارد.
وي درباره جنبه هاي جرم هاي سازمان يافته بيان كرد: جنبه داخلي جرم سازمان يافته يعني اين كه عده خاصي از بزهكاران با يك هدف خاصي كه بيشتر هدف اقتصادي است كسب درآمد نامشروع كنند.اين بزهكاران بعد از رسيدن به هدف اقتصادي خود سعي در تطهير پول مي كنند.به شيوه اي كه بتوانند به راحتي پول خود را خرج كنند.جرم تطهير پول يكي از جرم هايي است كه هميشه در كنار جرم سازمان يافته داخلي وجود دارد.در مقابل جنبه داخلي اين جرم، جنبه بين المللي وجود دارد يعني جرم فقط داخل يك كشور را در بر نمي گيرد و از مرزها عبور مي كند و چند كشور را درگير مي كند مانند قاچاق مواد مخدر كه امروزه از افغانستان و پاكستان به ايران و از آن جا به تركيه و اروپا صورت مي گيرد.
اين عضو هيات علمي دانشكده پليس در توضيح بيشتر جنبه بين المللي جرم سازمان يافته اظهار داشت: جرم سازمان يافته با توجه به اين كه از چند گروه در كشورهاي مختلف تشكيل شده داراي خطر بيشتري است و بالطبع سركوب كردن آن نيز مشكل تر است.
وي معتقد است: جرم سازمان يافته به چند دليل گسترش پيدا مي كند كه اولين دليل آن ضعف نظام سياسي و ركود اقتصادي كشور است.كشوري كه داخل آن از نظر سياسي داراي تزلزل باشد در واقع نمي تواند بر روي شهروندان خود مديريت كند به طبع اين كشور آماج خوبي براي افرادي كه قصد ارتكاب به اعمال مجرمانه دارند، است.در اين كشورها پليس نمي تواند به خوبي محيط را آرام كند.در نتيجه افراد براي خود اشخاصي را استخدام مي كنند كه از جان و مال و فرزندانشان محافظت كند ديگران نيز از اين افراد كمك مي گيرند.به مرور زمان اين افراد در حاشيه، قدرت به دست مي آورند.
اين وكيل دادگستري، با استناد به اين مساله كه در كشور ما به راحتي تطهير پول صورت نمي گيرد، بيان كرد كه جرم سازمان يافته در كشور ما بيشتر در حيطه جرايمي مانند قاچاق مواد مخدر يا حمله مسلحانه به بانك ها و...است؛ با توجه به اين كه بانك مركزي نظارت بر نظام پولي كشور دارد، تطهير پول در كشور ايجاد نمي شود؛ به همين سبب كساني كه جرم سازمان يافته انجام مي دهند، بيشتر سعي مي كنند به كشورهايي كه به نام بهشت مالياتي يا بهشت تطهير پول است، بروند و سپس به ايران وارد شوند.
وي در ادامه  تصريح كرد: اخيرا در كشور ما قرار است لايحه اي براي جرم تطهير پول تصويب شود و اجازه ندهد كه افراد بتوانند پول هنگفتي را وارد چرخه بانكي كشور كنند اما خوشبختانه كشور ما در اين زمينه چندان مورد استقبال نيست و علت آن اين است كه سقف پولي كشور ما و سقف پولي كه به اشخاص داده مي شود، مشخص شده است.
اين عضو انجمن ايراني حقوق جزا معتقد است كه هنوز قانون ما براي جرم هاي سازمان يافته و تطهير پول داراي خلاء قانوني است و اشخاص به راحتي مي توانند از منافذي كه وجود دارد از قانون فرار كنند.در حال حاضر اگر در كشور ما يك جرم سازمان يافته اي اتفاق بيفتد ما بايد با استناد به قانون جزاي عمومي و سنتي به اين جرايم رسيدگي كنيم در حالي كه در كشورهاي اروپايي مانند فرانسه قوانيني مشخص براي رسيدگي به جرايم سازمان يافته وجود دارد.
وي راهكارهاي مبارزه با اين جرايم را اين گونه تشريح كرد: اولين راهكار اين است كه قانون كشور خود را با توجه به تحولات جرم شناختي كه امروزه در كشورهاي مختلف اروپايي به ويژه كانادا وجود دارد اصلاح كنيم.علاوه بر اين بايد پيشگيري از وقوع جرم در اولويت قرار بگيرد.پيشگيري ما نبايد به نحوي باشد كه فقط مجرمان را مدنظر قرار دهد بلكه اطلاع رساني و آموزش كه خود نيز به نحوي وجهه پيشگيري دارد نيز بايد صورت بگيرد در نهايت اين كه نيروي پليس كه بي واسطه با افراد جامعه مواجه است و مجري اجراي قانون در كشور است بايد آموزش خاصي ببيند تا بداند كه در مقابله با اين جرايم چگونه رفتار كند در غير اين صورت باعث متضرر شدن كشور و مردم مي شود.

گروه حوادث: نوجواني كه به اتهام قتل عمدي به تحمل ۵ سال حبس محكوم شده بود، پس از نقض حكم مجددا در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، اين حادثه زماني در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت كه در تاريخ ۷ مرداد ماه سال ۸۲ به بازپرس ويژه قتل وقوع يك فقره قتل عمدي در خيابان بهبودي تهران اطلاع داده شد. با حضور مأموران در صحنه حادثه مشخص شد كه جسد متعلق به نوجواني به نام ايمان است كه در اثر ضربات چاقو توسط پسر ۱۶ ساله اي به نام محمد به قتل رسيده بود.با انتقال جسد به پزشكي قانوني، محمد تحت بازجويي قرار گرفت. وي به درگيري منجر به قتل اعتراف كرد و گفت: در حال دوچرخه سواري بودم كه ناگهان ايمان به طرفم آمد و با دوچرخه جلويم پيچيد. عصباني شدم و به كارش اعتراض كردم. او شروع به فحاشي كرد. من هم براي انتقام از او به خانه آمدم و چاقويي را از آشپزخانه برداشتم. مادرم با ديدن اين صحنه جلويم را گرفت اما من از خانه خارج شدم و با چاقو به طرف ايمان حمله ور شدم. در آن لحظه نمي دانستم چكار مي كنم، فقط ضربه زدم.
اين گزارش حاكي است، بازپرس پرونده باتوجه به اظهارات متهم به قتل، پرونده را براي رسيدگي در اختيار دادگاه اطفال قرار داد و محمد توسط قاضي مظفري به تحمل ۵ سال حبس محكوم شد. پس از دو سال زماني كه پرونده براي تأييد به ديوان عالي كشور ارسال شده بود، قضات ديوان با نقض حكم پرونده را براي رسيدگي به شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان ارجاع دادند. اكنون قرار است اين نوجوان يك بار ديگر به اتهام قتل عمدي مقابل پنج قاضي به دفاع از خود بپردازد.