سه شنبه ۸ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۶۱
من كارگردان سينما هستم
رضا كريمي در شب هاي ماه رمضان سريال پرده متحرك را روي آنتن شبكه اول داشت ولي او همچنان خود را وابسته به سينماي مي داند
006468.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
نگار مفيد
  من كارگردان سينما هستم . حرف آخرش همين است كه همين اول مي گويد. توضيح مي  دهد كه روحياتش با شرايط سينما بيشتر منطبق است. كار كردن در سينما را دوست دارم؛ اما نه در هر شرايطي. در شرايط مطلوب با قصه مطلوب و اجراي مطلوب. در اين صورت دوست دارم در تلويزيون كار كنم . هر چند مي  داند شرايط مطلوبي كه منتظرش است شايد به اين زودي ها پيش نيايد.
قبول؛ رضا كريمي  كارگردان سينماست. با دوره هاي 2 ساله كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان وارد دنياي فيلم هاي 8 ميلي متري شده. سال 70 يك فيلم 35 ميلي متري مي سازد به اسم سلام كه 20دقيقه بوده و برنامه ريز مي  شود در سينما تا سال 77 كه عشق + 2 را مي سازد. در تمام اين سال ها منتظر فرصت بوده كه برود فيلم بلند بسازد. بعد كه
عشق + 2 ساخته شد؛ ناسزا نخورد. برخوردها اين بود كه به عنوان فيلم اول خوب بوده و شايد همين فيلم به لحاظ ساختار و جزئيات سكويي شد كه كارم را ادامه بدهم . حالا رضا كريمي  به دنبال پيدا كردن سبك خودش است. بعد از سه فيلمي  كه در سينما ساخته، ديگر نمي  خواهد تجربه پشت سر تجربه داشته باشد. در فيلم اول مي  خواستم قصه ام را خوب توصيف كنم. خودم را بشناسانم و عرضه كنم . اما هدف ها بايد جلوتر بروند تا باعث پيشرفت شوند. در فيلم دوم مي  خواستم ضمن قصه گويي به سينماي اجتماعي نزديك تر شوم . در اين تجربه جديد اما همان نگاه ساده اي كه در عشق + 2 جذاب بود، محو شده بود. كه تجربه فيلم اول تكرار نشد . و فيلم آخركه ؛ ظرايف روابطش به همان شكل غيرمستقيم بود . رك و پوست كنده درباره فيلم هايش اينچنين نظر مي  دهد و مي  داند كه سه تجربه متفاوت به لحاظ ساختار و موضوع داشته. اما همه اينها را مي  گذارد پاي خاصيت سينما: اين راهي بود كه بايد طي مي  شد. با اين تجربه ها قرار است ما سبك خودمان را پيدا كنيم .
اما؛ ادامه اين راه تلويزيون نبود. مخاطب ها با هم فرق مي  كنند. من مخاطب سينما را خوب مي  شناختم. اما مخاطب سينما با تلويزيون خيلي متفاوت است . انگار كه خط تجربه از دستش در رفته است. ورودم به تلويزيون خيلي حساب شده نبود. بعد از سه كار سينمايي به من پيشنهاد شد كه شبي از شب ها را بسازم. شبي از شب ها سريالي است كه چهارشنبه  شب ها از شبكه سوم سيما پخش مي  شود. قبل از اين سريال پيشنهاد ديگري را مي  پذيرد. مرده متحرك اما بازهم براي كارهايش ويژگي مي  آورد. مرده متحرك در ادامه همان فيلم هاي سينمايي ست چون سعي كردم نوع نگاهم سينمايي باشد. پس نوع روايت و نوع ساختار در ادامه همان هاست. به لحاظ موضوعي هم سعي كردم از فيلتر خودم نگاه كنم .
كارگردان به خاطر موضوع جذابي كه مرده متحرك داشت آن را ساخت: در كارهاي تلويزيون بايد موضوع جذبتان كند. وقتي به من پيشنهاد ساخت مرده متحرك را دادند، 8 -7 قسمت از آن نوشته شده بود و من ديدم كه موضوع بكري ست و تا اجرا فاصله داشتيم و مي  شد روي اثر كار كرد . هنوز هم حرف خودش را مي  زند يك كلام؛ اگر زمان بيشتري داشتيم به كيفيت مطلوب تري مي  رسيديم. در اين سريال آنچه مهم بوده يك اتفاق است: وقتي قرار است 30 قسمت را در يك ماه بنويسيد، بايد از تجربه تان استفاده كنيد و مراقب باشيد كه كيفيت معقول و مطلوب از دست نرود . صحبت هاي آخرمان درباره اين سريال بدون اينكه شكل گلايه بگيرد همين شد. چند عامل كه باعث شد مرده متحرك كمتر ديده شود.
1) زمان پخش مناسب نبود، 2) نوع تبليغاتي كه از جانب شبكه ها مي شد، از طرف شبكه 1 انجام نشد، 3) به لحاظ موضوعي و ظرافت اجرا، پروژه قابل قبولي بود، اما شايد به مخاطب تلويزيون بر مي گردد كه كارهاي تامل برانگيز را نمي پسندد . با تمام اين دردسرها، ولي پشيمان نيست، چون مي گويد در هر دو كار مراقب بوده كه پشيمان نشود. اگر بدانم به پشيماني مي رسم، اصلا انجام نمي دهم . حواسش به اين بوده كه با كارهاي ديگر فرق داشته باشد و با كارهاي ديگر از نظر محتوا و مشخصات مخاطب فرق كند .
رضا كريمي اين روزها بعد از سر و سامان دادن به سريال هاي تلويزيوني اش، مي خواهد دوباره فيلمنامه بنويسد و در سينمايي قدم بردارد كه آن را دوست دارد؛ سينمايي كه از روابط خاص و ظريف انساني صحبت مي كند، سينمايي كه نوع تلويزيوني اش مي شود شبي از شب ها . علتش هم معلوم است،  در اين سريال فرصت داشته اند تا دقيق شوند. زمان ما براي شبي از شب ها زياد بود و كارمان هم از نظر اجرايي و تعدد مكان هاي فيلمبرداري و پرسوناژها محدودتر . و اين تفاوتي ست كه با مرده متحرك دارد. اينكه مرده متحرك در 80 محل فيلمبرداري مي شد و در مدت سه ماه مي بايست تمام شود. از اول قرارشان اين نبود. از همان اول كه رضا كريمي فيلمنامه مرده متحرك را خوانده بود، مكان هاي فيلمبرداري كمتر، 3-2 پرسوناژ اصلي و يكسري پرسوناژهاي متفرقه بود، اما جلوتر كه رفتيم سعيد رحماني مي خواست كه به بعضي از قصه ها بيشتر بپردازد و قصه اينجور پيش رفت و احتياج به مكان هاي فيلمبرداري متعدد پيدا كرد .
حالا فقط شبي از شب ها ، سريال تلويزيوني اش است كه مي توانيد آن را ببينيد. اساس كار در شبي از شب ها،  اين بوده كه اپيزود يك باشد. از اول قرارمان همين بود، قرارمان با شبكه،  تهيه كننده و نويسنده، قصه هاي دو- سه قسمتي بود . قصه هاي دو- سه قسمتي كه در فضاي محدود يك آپارتمان مي گذرد. اينها اسمشان سريال هاي آپارتماني ست . شباهتش به سريال هاي تلويزيوني از اين دست را اين طور جواب مي دهد. اينها فرم كارهاي آپارتماني ست. چند خانواده در يك آپارتمان زندگي مي كنند و در كنار داستان هاي مشترك، هر دفعه يكي داستان را پيش مي برد . اما ايرادي كه وارد است اينكه، خيلي از داستان هاي حاشيه اي به سريال هاي پيش از خودش شبيه است، مثل همسران . اما كريمي تلاشش بر اين بوده كه نوع شخصيت پردازي ها متفاوت باشد. نوع روايت جذاب است . ايراد به كارهايي نيست كه كريمي مي سازد. ايراد به مديري ست كه حواسش را به سطح سليقه مخاطبانش نمي دهد.
انتخاب بازيگرهاي كريمي هم براساس شخصيت هاست، اينكه جنس بازي كدام بازيگر براي نقشش مناسب تر است. تفاوتي برايم ندارد كه بازيگر حرفه اي باشد يا نباشد تا به اين اطمينان نرسم كه از عهده آن برمي آيند، انتخابشان نمي كنم . مثالي كه مي آوريم مجيد صالحي ست، در مرده متحرك .
ما مي دانستيم كه صالحي مي تواند. او هم با علم به فشردگي كار، بازي در اين سريال را پذيرفت .
كارگردان اين روزها هدف ديگري دارد. روي يك طرح سينمايي كار مي كند كه اميدوار است بتواند در ساخت آن از تجربه هايش درست استفاده كند، از تجربه هايي كه او را به چند نتيجه مي رساند. مثلا اينكه تماشاگر با خطابه و پيام روشني مواجه نباشد. من مي خواستم كل كارهايم هدفي مشترك را دنبال كند و اين برمي گردد به تجربه؛ كه فيلمساز با كار عملي و تجربه به تكامل مي رسد .
كريمي از نگاهش صحبت مي كند كه به اطرافش دارد و متاثر از اجتماعش است، اما خودش را موفق نمي داند. من نمي خواهم دست روي حقايق اجتماعي بگذارم. اگر چنين چيزي ديديد، خاص بوده. آنچه برايم مهم است، صحت قصه و قصه سازي ست . مثل خيلي از كارگردان ها، آرزوهاي دور و درازي در اندازه هاي سينماي قصه گو دارد. مي خواهد علاقه مندي اش به قصه و قصه گويي را نشان دهد. براي همين است كه حرفش را اينطور مي زند. مي خواستم قالب قصه در فيلم هايم جا بيفتد و فيلم ها با روابط، قابل باور باشد، اما اصل و اساس حركتم بر محور قصه و قصه گويي ست . اين قصه و قصه گويي به اين خاطر است كه كريمي خودش را از علاقه مندان به سينمايي معرفي مي كند كه مخاطب عام دارد و نمي خواهد جشنواره اي باشد. اصلا جشنواره ها برايم مهم نيستند. من با هيچ كدام از فيلم هاي سينمايي ام مشكل پول و گيشه نداشتم .

تين تريول
حالا ما اين همه در مورد اينكه رضا كريمي فيلمساز تلويزيوني ست يا سينمايي، بحث كرديم. چندان هم مهم نبود، اين كل كل ها. يادتان باشد، فيلمي كه ديديد؛ مرده متحرك پر از تكيه كلام هايي بود كه هر چند زمان پخش نامناسبي داشت، اما ماندني شدند. شما آدمي را تصور كنيد كه سئوال اصلي ذهنش اين است كه موز بهتر است يا سيگار؟! يا تين تريول كه اسمي شبيه اسم دواست، ولي در آن سريال به آدم هايي گفته مي شد كه بد هستند! يك چيزي در مايه هاي خفن از نوع برعكسش.

كاغذهاي بي كيفيت ما را خريداريد!
هميشه دغدغه مان اين بود كه اين سوبسيد كه مي گويند يعني چه؟ اين اهالي كتاب و مطبوعات بايد چه كنند تا مشكلي بسادگي كتاب نداشته باشند؟حالا بتازگي دوستان لطف كرده و خبرمان كرده اند كه فروش كاغذهاي ناشران و مطبوعات در بازار آزاد از اين پس به كاغذهاي خارجي محدود نمي شود. دامنه فروش كاغذ، به كاغذهاي ايراني نيز رسيده. اين كاغذها اين بار به علت بدون كيفيت بودن در بازار فروخته مي شوند.
توقف يك ماهه توزيع كاغذهاي خارجي به مطبوعات، برخي از اين موسسات را بر آن داشته كه كاغذهاي سهميه اي خود را در بازار به فروش برسانند. بيش از يك ماه است كه كاغذهاي سهميه اي مطبوعات توسط وزارت بازرگاني در اختيار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار نگرفته است، در واكنش به اين حركت برخي از مطبوعات كه كاغذهاي سهميه اي دوره گذشته خود را ديرتر دريافت كرده اند، اقدام به فروش كاغذهاي خود در بازار آزاد كرده اند.فلسطين ياوري، مدير توزيع شركت نشرآوران كه توزيع كاغذهاي سهميه  اي مطبوعات را برعهده دارد با تاييد اين خبر گفت: ما هم از اين موضوع با خبر شده ايم و به صورت جدي با اين مسئله برخورد مي كنيم .
تا پيش از اين، كارشناسانه نبودن يارانه هاي كاغذ، هزينه هاي دولتي را نصيب بازار آزاد و دلالان كاغذ كرده بود. حركت جديد اينكه بعد از فروش كاغذ ناشران و كاغذهاي خارجي مطبوعات، اين بار كاغذهاي ايراني مطبوعات هستند كه به علت بي كيفيت بودن در بازار فروخته مي شوند.
به گفته اغلب كاغذفروشان و رئيس اتحاديه كاغذفروشان، تمام كاغذهاي بندي سايز بزرگ و كاغذهاي تحرير موجود در بازار كاغذ، از راه فروش كاغذهاي يارانه اي تامين مي شود. برخورد مسئولان با اين ماجرا صحبت هاي ياوري ست: طبق قانون اگر متوجه شويم كه نشريه اي كاغذهاي سهميه اي خود را مي فروشد، ديگر اين كاغذها را در اختيارش نمي گذاريم .
مسئولان پاسخ محكمي به اين ادعا نمي دهند، اين دلايل را مي دانند و به آن جواب درستي نمي دهند. تنها همراهي مي خواهند و پاي فرهنگ را به ميان مي آورند. اگرچه ما هم از مشكلات نشريات باخبريم، اما از آنان مي خواهيم حرمت كار فرهنگي خود و حرمتي كه ميان مطبوعاتي ها موجود است را حفظ كنند. فروش كاغذ بدين شكل تنها به نفع دلالان بازار كاغذ است. نشريات كاغذها را با قيمت آزاد خريداري مي كنند و كاغذهاي سهميه اي خود را با قيمت پايين مي فروشند ؛ اينها ادامه صحبت هاي ياوري ست، هرچند دليل و راهكاري در آن ارائه نشده و تنها از سر دلسوزي همكاري طلب مي كند.
درگيري مسئولان و ناشران و اهالي مطبوعات درگيري كوتاه مدتي نيست، راهكاري هم در اين ميانه ارائه نمي شود. تنها بايد به روزهايي كه تا امروز بر سر درگيري ها گذشته نگاه كنيم و از خودمان بپرسيم؛ چه شد؟!

پرسوناژ
سعيده امين
006474.jpg
مرتضي مميز
اسكناس 500 و يكهزار توماني را كه خوب نگاه مي كنم، پيش خود مي گويم: يادش بخير . روزهاي تنهايي و سكوت را كه در بيمارستان سپري مي كرد؛ روزهايي كه فقط گاهي دوربين هاي تلويزيون سراغش مي رفتند كه بگويند ما هنوز شما را به ياد داريم . تمام شد. مرتضي مميز مرد! به عبارتي بهتر، پدر گرافيك نوين ايران مرد. هر چند كه خودش از اين تعارفات گريزان بود: من پدر نيستم. من پدر گرافيك نوين نيستم، من فقط يك تلاشگرم، اما در واقع مي توان به جرات او را بنيانگذار گرافيك ايران بدانيم، كسي كه حضورش در ايجاد و پيشرفت بسياري از نهادهاي هنري موثر بسيار پررنگ بوده است.
مرتضي مميز را اگر بخواهيم در چند سطر تعريف كنيم بايد بگوييم او متولد سال 1315 و فارغ التحصيل رشته نقاشي از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران بود و گواهينامه طراحي غرفه و ويترين و معماري داخلي را از مدرسه  عالي هنرهاي تزئيني پاريس گرفت. او مدير هنري و طراح گرافيك نشرياتي، چون ايران آباد، كتاب و كيهان هفته، فرهنگ كاوش نگين، فرهنگ و زندگي، رودكي، فصلنامه خاورميانه، گفت وگو و پيام امروز بوده است. مميز مسئوليت طراحي صحنه و لباس 14 تئاتر و دو فيلم سينمايي را برعهده داشته است. براي هنرمندي مثل او نگاه سينمايي هم يك تجربه هنري ست. مرتضي مميز، كارگردان و طراح 3 فيلم نيز بوده است و طراحي و نقاشي، طراحي روي جلد، طراحي اعلان و نشانه ها، حرف هاي تجربه و ساير مقالات از جمله تاليفات وي بوده است. جوايز و مدال هايي كه استاد مميز دريافت كرد بسيار است از جمله جايزه  نشان رتبه اول دانشگاه هنرهاي زيبا ديپلم بي ينال پوستر ورشو، جايزه طراح شاعر از فستيوال فيلم كن، ديپلم براي فيلم يك نقطه سبز از فستيوال مسكو، فيلم برگزيده جشنواره سينمايي بيروت و جايزه ممتاز طراحي امروز ايران . او 47 سال از زندگي اش را عكاسي كرد. يك بار سال گذشته 35 قطعه از عكس هايش را در گالري راه ابريشم به نمايش گذاشت؛ عكس هايي كه قبل از سال 1380 گرفته شده بود. استاد مميز هميشه خود را از بند تكنيك ها و افكت هاي عكاسي رها كرد. او هميشه به دنبال يافتن يك فرم جديد بود.
او بيشتر عكس هايش را در سفر مي گرفت. او با كتاب هفته نشريه اي كه در سال هاي قبل از انقلاب منتشر مي شد نخستين تجربيات خود را با عكاسي در تصوير گري آغاز كرد. با بسياري از معماران، موسيقي دانان، نويسندگان و سازندگان انيميشن همكاري كرد تا در موازات حرفه خود تك بعدي عمل نكند.
او يك پيشتاز بود. در تاسيس انجمن هاي زيادي موثر بود. يكي از كارهايي كه او در سال هاي اخير به آن مي پرداخت، تاسيس انجمن طراحان گرافيك بود. او آدم ها را جمع كرد و هر گوشه كار را به كسي سپارد، اين كار او در خارج از ايران غوغا كرد، چون بسياري از كشورهاي پيشرفته دنيا در زمينه گرافيك نتوانسته بودند چنين كاري را انجام دهند.
او داور دو سالانه نقاشي هم بود كه بيانگر جايگاه وي در هنر تجسمي ايران است. مميز براي گرافيك به تمام گوشه هاي دنيا سرك كشيد. از هر جا هر كارت ويزيت يا پوستر بي ارزشي را جمع مي كرد، بايد مي دانست كه گرافيكي كه او بنيانگذارش بوده به كجا خواهد رسيد. او مي گفت: بايد به مرحله اي از تربيت و فرهيختگي برسيد كه هر كاري مي كنيد، درست باشد. اگر دچار شيفتگي كامل شديد يا تسليم، بدانيد كه مرده ايد. هنوز در 67سالگي سرگيجه دارم، اما از اين گنگي نمي ترسم، چرا كه لازمه كشف است؛ اگر يك روز فهميديد كه سئوال نداريد به شما مي گويم ببخشيد مرا خر هستيد!
او تلاش مي كرد كه به دانشجويانش سيستماتيك فكر كردن را ياد بدهد. خودش را شاگرد خواجه عبدالله انصاري مي دانست. از او ياد گرفته بود كه زندگي آزمايش است نه آسايش و در پي آن تاكيد مي كرد كه اگر زندگي اين مبارزه ها را نداشته باشد، ديگر زندگي نيست. 30 سال قبل وقتي نقاشي  معاصر ايران به عنوان يك واش آرت به نمايشگاه بين المللي در واشنگتن راه يافت، مميز بدون هيچ اثري، وارد اين ايالت شد. براي هنرمنداني كه او را مي شناختند، دستان خالي استاد سئوال  برانگيز بود. او با خريد چندين متر نخ نايلوني و چندين قطعه چاقوهاي 40 سانتي  خوفناك، اثري به ياد ماندني در اين نمايشگاه ارائه داد. هر چاقو با ارتفاع يك متر الي 5/2 متر به وسيله نخ هاي نايلوني از سقف آويزان بود. در جايي گفته بود: در حقيقت چاقوهاي من ايده اي فلسفي داشت كه من از سخن خواجه عبدالله انصاري گرفته بودم: زندگي آزمايش است نه آسايش . اين حرف باعث شد وسعت ديد من نسبت به خيلي از قضايا تغيير كند. زندگي قرار نيست همه اش احساس خوبي يا راحتي مطلق باشد،  بلكه زندگي يك تلاش است؛ جنگي براي بقاي انسان. اين كار من نمايش گذر انسان در زندگي ست؛ يعني چطور بايد از زير اين چاقوها رد شويم و با چه روحيه و چه احساسي .
از نمايشگاه هاي جنبي كه او برگزار كرد مي توان به دو سالانه تهران (45، 41، 43، 39، 1337)، گري آرت گالري نيويورك، دو سالانه پوستر ورشو (74، 76، 78، 80 ، 82 ، 86 ، 90، 1972)، نمايشگاه گروه آزاد نقاشان و مجسمه سازان تهران (54، 55 و 1353) و نمايشگاه آسيايي تصويرگران كتاب كودك تهران 1370 اشاره كرد.
كارهاي ديگر: بنيانگذار رشته گرافيك در دانشكده هنرهاي زيبا، استاد رشته گرافيك دانشكده هنرهاي زيباي تهران از سال 1374، رئيس انتخابي كميته هنرهاي تجسمي كميسيون ملي يونسكو در تهران از 1352 تا 1361، بنيانگذار و دبير اجرايي دوسالانه هنري گرافيك (58، 1356)، عضو انجمن بين المللي طراحان گرافيك از سال 1356، بنيانگذار دو سالانه هنر گرافيك ايران (1366) و رئيس هيات مديره انجمن گرافيك ايران 1376 بود. او چند روز قبل، پس از هفته ها بستري در بيمارستان به دليل ابتلا به سرطان، دار فاني را وداع گفت.

فرهنگسراها
خانه فرهنگ وليعصر(عج): جلسات مشاوره در خانه فرهنگ وليعصر(عج) برگزار مي شود.
خانه فرهنگ وليعصر(عج) به مناسبت ترم پاييز، اقدام به برگزاري جلسات مشاوره تربيتي، خانوادگي، ازدواج و شغل كرده است. اين جلسات در روزهاي پنج شنبه از ساعت 8 الي 12 به صورت حضوري براي عموم برگزار مي شود.علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني ميدان خراسان، خيابان طيب، ضلع شمال شرقي، پارك وليعصر(عج) جنب حوزه امام حسن عسگري(ع) مراجعه كرده يا با شماره تلفن 33738008 در تماس باشند.
خانه قرآن: ثبت نام در دوره هاي آموزشي خانه قرآن منطقه 8 آغاز شد.علوم قرآني، مداحي، هنرهاي تجسمي،  زبان انگليسي، مشاوره فردي، مهد قرآن ويژه كودكان و پيش دبستاني ازجمله دوره هاي درنظر گرفته شده اين مركز است. علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن هاي 77819130- 77266474 تماس حاصل كرده يا به نشاني ميدان رسالت، خيابان آيت الله مدني،  بعد از تقاطع گلبرگ مراجعه كنند.
خانه فرهنگ كوثر: دوره هاي آموزشي در خانه فرهنگ كوثر برگزار مي شود.دوره هاي آموزشي روخواني، رونخواني، تجويد،  صولت و لحن،  احكام، حفظ قرآن، تواشيح، سرود و آموزش مفاهيم ساده قرآني از جمله برنامه هاي علوم قرآني اين مركز است.همچنين قاليبافي، گلسازي، معرق، منبت  كاري، سوزن دوزي، خياطي، نقاشي، طراحي، مينياتور و خطاطي برنامه هاي هنري خانه فرهنگ كوثر است.
براساس اين گزارش دوره هاي امدادگري و كمك هاي اوليه و ورزشي از ديگر برنامه هاي در نظر گرفته شده اين مركز در ترم پاييز است. از كانون هاي تشكيل شده اين مركز مي توان به كانون هاي ادبي،  قرآن، بانوان و مشاوره اشاره كرد.گروه سرود و كر، حافظان و گروه تواشيح نمونه اي از گروه هاي تشكيل شده خانه فرهنگ كوثر است.علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانند با شماره تلفن 33569040 تماس حاصل كرده يا به نشاني خيابان ري، پايين تر از ميدان قيام، خيابان ري، پارك كوثر مراجعه كنند.
فرهنگسراي سالمند: تجويد قرآن را در فرهنگسراي سالمند بياموزيم.واحد آموزش فرهنگسراي سالمند با هدف گسترش علوم قرآني و استفاده بيشتر از آيات قرآني در زندگي اقدام به برگزاري دوره هاي آموزش تجويد كرده است.در اين دوره آموزشي، قرآن آموزان با مخارج حروف آشنا مي شوند.علاقه مندان جهت ثبت نام يا كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني ميدان امام حسين(ع)، خيابان 17 شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام مراجعه كرده يا با شماره تلفن هاي
9-33358688 تماس حاصل كنند.
فرهنگسراي مدرسه: نخستين نمايشگاه آثار تجربي هنرجويان انجمن خوشنويسان ايران در نگارخانه انديشه برگزار مي شود.نمايشگاهي از آثار خوشنويسي و خط نگاره هاي استاد مسعود مهدي خاني و جمعي از هنرآموختگان انجمن خوشنويسان ايران به مدت 5 روز در نگارخانه انديشه، وابسته به فرهنگسراي مدرسه برپاست.در اين نمايشگاه بيش از 60 تابلو از آثار اين هنرمندان كه حاصل ماه ها كار و تلاش گروهي در كارگاه تجربه خوشنويسي ست، به نمايش درخواهدآمد.مسعود مهدي خاني، استاد انجمن خوشنويسان و تربيت كننده بيش از 100 هنرآموز است كه تا كنون ده ها نمايشگاه در داخل و خارج كشور برگزار كرده و كاتب ديوان هاي حافظ، پروين اعتصامي، مناجات نامه، خواجه عبدالله، ديوان رودكي و... است.علاقه مندان مي توانند جهت بازديد از 5 الي 10 آذرماه همه روزه از ساعت 9 الي 19 به نشاني خيابان شريعتي، پايين تر از پل سيدخندان، پارك هلال احمر، نگارخانه فرهنگسراي مدرسه مراجعه كنند.
خانه فرهنگ فدك: كانون كوهنوردي فدك راه اندازي شد.كانون كوهنوردان فدك بعد از مدت ها تعطيلي فعاليت خود را از نو آغاز مي كند و از علاقه مندان به اين رشته ورزشي سالم جهت عضوگيري ثبت نام مي كند و در هر هفته چهارشنبه ها كلاس هاي
آموزشي- تخصصي و جلسات توجيهي جهت خواهران و برادران برگزار خواهد كرد.علاقه مندان به طبيعت و كوهپيمايي مي توانند جهت ثبت نام همه روزه (به جز ايام تعطيل) به واحد كانون هاي خانه فرهنگ فدك واقع در ميدان رسالت، خيابان شهيدآيت الله مدني، بعد از تقاطع گلبرگ، كوچه پارك فدك مراجعه كرده يا جهت كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن هاي 77810036- 77813002-77841224 تماس بگيرند.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |