شرق دور و رويكرد هاي آن در طراحي داخلي
همنوايي با طبيعت
|
|
بهرام هوشيار يوسفي
اينكه تقريبا تمامي عمر ما در فضاهايي سپري مي شوند كه نوعا طراحي شده اند (يا بايد طراحي شده باشند) و در اين بين بيشتر اين زمان نيز به حضور در فضاهايي سرپوشيده اختصاص مي يابد، ماهيت اين حضور را حائز مختصاتي چه بسا روانشناسانه و موثر و حتي داراي روح مي سازد. كيفيت فضاي داخلي از يك طرف تاثير مستقيمي بر نحوه انجام فعاليت هاي ما در آن دارد و از طرف ديگر نگرش، احوال و شخصيت ما را تحت تاثير قرار مي دهد. بهبود عملكرد فيزيكي و رواني فضا در جهت تسهيل كاركرد فضا در كنار بهره گيري بهينه (از نظر كمي و كيفي) از آن، آنچنان گسترده مي نمايد كه در كنار ابعاد و اصول جهاني و آكادميك، داراي مولفه هاي ملي و بومي نيز مي شوند؛ نگرشي ملي كه بعضا متاثر از شاخصه هاي كيفي بي زمان و بي مكان خود، بسرعت از مرزهاي جغرافيايي پا فراتر گذارده، جهاني مي شوند؛ شيوه هايي كه با نام منطقه اي كه در آن به وجود آمده و باليده اند نامگذاري شده و در تمامي جهان به عنوان انتخاب هايي امتحان شده به عرض اندام مي پردازند. در غايت امر آنچه اهميت دارد در يك جامعه با فرهنگ بالنده، فضاي كار و زندگي بدون طراحي انديشيده، يا اصلا قابل استفاده نيست يا در صورت قابل استفاده بودن، كارايي لازم و بهينه را نخواهد داشت. نبايد فراموش كرد كه اصول طراحي داخلي (كه در اين مقال موضوع كنكاش است)، آنچنان كه بعضا مشتبه شده، به هيچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانه هاي اعياني نيست. كاركرد اصلي علم طراحي و معماري داخلي بيش از آنكه روشي تجملي باشد، براي كل جامعه و طبقاتي با درآمد كم و متوسط مفيد است. اگر قناعت و احترام به منابع (عدم اسراف حتي در فضاي زندگي) را اصل اساسي انديشه ايراني و اسلامي و حتي شرقي بدانيم و شرايط جمعيتي و مسكن را علي الخصوص در سال هاي اخير، در نظر داشته باشيم، به عنوان نمونه، امكان زندگي راحت در فضاي 40 تا 60 متري بدون لحاظ كردن حضور طراحي و معماري داخلي علمي و پويا، امكان ناپذير است. آنچنان كه اشاره شد، اطلاع (هر چند به اشراف نيز منتهي نشود) از انواع ديدگاه هاي متداول در ميان فرهنگ هاي مختلف در مورد فضاي زندگي از يك سو براي عامه كاربران، به درجاتي بالاتر از كيفيت پاسخگويي فضا هاي زيستي منتهي خواهد شد و از ديگر سو موجبات انسجام حرفه مندان عرصه را فراهم خواهد كرد.با مقدمه فوق به سراغ انديشه هاي حاكم در چيدمان شرق دور مي رويم. آنچه اين روز ها بسيار شنيده شده، فنگ شويي خوانده مي شود (البته بعضا به طرزي صحيح نيز فهميده و اجرا نمي شود)؛ روشي هزاران ساله كه هنوز براي حل مشكلات فضايي (علي الخصوص فضاهاي محدود) مي توان به آن رجوع كرد. فنگ شويي تصوري كيهان شناسانه است و بر اساس انديشه هاي شرق دور، پيرامون رابطه كيهان و انسان و با هدف ايجاد وحدت ميان آسمان، زمين، انسان و ماده كه تصور مي شود از طريق نيرويي متافيزيكي موسوم به تاي جي (نهايت مطلق)مي تواند شكل گيرد و جريان يابد. در زبان چيني، لغت فنگ به معناي باد يا هوا و لغت شويي به معناي آب است. به زعم انديشمندان شرق دور (چين)، عبارت باد و آب نماد صعود باد به قله كوه و اوج گيري آب در موج است كه در صورت همنوايي رفتار و كردار، انسان را به سوي تعالي پيش مي برند. ريشه هاي فنگ شويي را بايد در ستاره شناسي كهن، علم جغرافياي قديم، حكمت محلي چين، جهان بيني و فلسفه تائويستي و طالع بيني چيني مندرج ئي چينگ (كه اين روزها در ايران نيز معروف شده است) جست وجو كرد.
جريان مثبت
در فرهنگ سنتي چين، چيدمان و قرار گرفتن عناصر و اجزاي يك فضا در موقعيت هاي مناسب اهميت خاصي دارد، به طوري كه در اين ديدگاه، اگر در خانه اشيا در مكان هاي مناسب قرار نگيرند، از آنها انرژي منفي متصاعد خواهد شد كه به نوعي تلخي و ناراحتي را وارد زندگي انسان خواهد كرد. اينجاست كه فنگ شويي يا طراحي استقرار اشيا براي خلق زندگي متوازن و موفقيت آميز، بسيار كارا و سودمند محسوب مي شود. اين تفكر باستاني ابزار و وسايل لازم جهت نيل به آرامش ورشد انسان را از طريق تعيين چگونگي ارتباط وي با اشيا و محيط پيرامون فراهم مي سازد؛ استقرار اشيا به گونه اي كه مردم (انسان)، محيط زيست (خاك) و روان (آسمان) با تشكيل وحدتي موزون، زمينه هاي پيشرفت انسان را ايجاد كنند.
چيني هاي باستان اعتقاد داشتند هنگامي كه اين وحدت به وجود آيد، چي (نيروي حيات) در موجودات جاندار و بي جان جاري شده، موجب بروز اتفاقات خوب و سازنده مي شود. فقدان جريان چي نيز نتيجه معكوس، يعني بدبختي و نحسي به بار مي آورد! به نظر مي رسد كه گفتمان اصلي تمام نظريه پردازان فنگ شويي از ابتداي شكل گيري تا به امروز مبتني بر اصل وحدت بوده است.
در كل هدف از فنگ شويي حركت بي وقفه انرژي چي در محيط زندگي انسان است، به نحوي كه بتوان بيشترين سود را از آن برد. منظور از چي ، همان نيروي جان آفرين و روح بخش است كه در وجود ما، در خانه ما و در تمامي اشياي فيزيكي اطراف ما تاثير مي گذارد و اگر اجازه دهيم آزادانه جريان يابد، تاثير مثبت خواهد داشت و هنگامي كه آن را در گوشه ها و كنج ها محصور كنيم، اثر منفي مي گذارد و زماني كه آن را مستقيم به جريان درآوريم، زيان آور خواهد بود.
معماري، چيدمان و تاثيرگذاري
چيني ها اعتقاد دارند اگر از جريان چي به نحو مناسبي استفاده شود، اثر مطلوبي در زندگي، سلامت و ثروت خواهد گذاشت. جريان چي آغازي آشكار براي سلامتي و شادي ست. آنها اعتقاد دارند با فنگ شويي مي توان جريان چي را هر چه بيشتر و بهتر برقرار كرد و همين عقايد بسيار در دكوراسيون خانه ها و نحوه چيدمان وسايل منزل تاثير گذارده است.اما اين اعتقادات چيني در مقياسي فراتر از منازل و فضاهاي داخلي هم پيش رفته است. از ديرباز شهرهاي چين با در نظر داشتن جريان مناسب چي طراحي مي شدند كه اين مسئله هم اكنون هم در طراحي شهرهاي جديد چين اثرگذار بوده است. همين طور از زمان هاي گذشته فنگ شويي، بسياري از معماري ها و طراحي هاي داخلي را رمزآلود كرده است. بسياري از ساختمان هاي تجاري و مسكوني تحت تاثير اصول فنگ شويي طراحي شده اند. به عنوان نمونه هتل هايت در سنگاپور با اين اصول طراحي شده است.
جريان فعال، ضرورتي اجتناب ناپذير
طبق روايات سنتي چين آنچه براي يك زندگي و جامعه، سالم لازم و ضروري ست، انرژي مثبت و فعال است. اگر انرژي و نيروي حيات آزادانه در خانه و محل كار جريان نيابد، انباشتگي ايجاد مي شود كه در نتيجه آن زندگي به سوي تيرگي و ايستايي حركت خواهد. به طور كلي سه عامل اساسي سبب انسداد انرژي در يك مكان مي شود.
الف- آلودگي فيزيكي ب - انرژي ساكنان قبلي ج- انباشتگي و درهم ريختگي
آلودگي فيزيكي: منظور هرگونه چركي، ناپاكي يا چيزهايي ست كه در محيط زندگي آلودگي ايجاد مي كند. انرژي پايين همواره پيرامون چركي و ناپاكي جمع مي شود. پرداختن به نظافت كامل و كلي، بخش اساسي پاكيزگي مكان است.
انرژي ساكنان قبلي: هرآنچه كه در ساختماني رخ دهد در ديوار و كف و اثاثيه و اشياي موجود در آن فضا ضبط شده و مانند چركي و آلودگي به صورت لايه هايي روي يكديگر قرار مي گيرند؛ با اين تفاوت كه نمي توانيم آن را ببينيم، اگرچه به شيوه هايي ژرف بر زندگي تاثير مي گذارد.
انباشتگي و درهم ريختگي: موجب بي نظمي شده و مانع از حركت آزادانه انرژي پيرامون انبوهي از اشياي غيرلازم ومواد زايد فضا مي شود و در زندگي ساكنان آن مكان، اغتشاش و گرفتگي ايجاد مي كند.
توصيه هايي براي استقرار اشيا
براساس نظريات فنگ شويي استقرار اشيا در منزل برمبناي تاثيرگذاري عناصر روي يكديگر تعيين مي شود. در زير مواردي از اصولات فنگ شويي كه در فضاهاي داخلي ذكر مي شود.
اتاق نشيمن: از تركيب هاي L شكل براي مبلمان احتراز كنيد. اين تركيب، اجازه حركت چي را در فضا نمي دهد. بهترين تركيب، دسته بندي مدور يا مربع يا پنج ضلعي در وسط فضاست كه اجازه حركت چي را مي دهد. از نظر متخصصان فنگ شويي، درخشندگي شامل چي است كه در مقابل منافذ ساختمان است و مبلمان و صندلي ها نبايد در مقابل درخشندگي باشد.
اتاق مطالعه: ميز مطالعه بايد مستطيل باشد و در مقابل يك ديوار صلب قرار گيرد و در سمت چپش ترجيحا پنجره اي براي تهويه هوا و ايجاد ديد و منظر وجود داشته باشد.
اتاق خواب: لوستري كه مستقيما روي تختخواب باشد، فشاري را به ساكنان وارد مي كند. فريم هاي تختخواب هاي فلزي، جهت هاي رمزي را به سمت ساكنان ايجاد مي كند. آينه اي كه مستقيما روي تختخواب انعكاس دارد، به آشفته كردن شب ها كمك مي كند. موقع خواب نبايد سر را به سمت در اتاق گذاشت، زيرا سبب كاهش ديد به در مي شود. تختخواب نبايد درمقابل پنجره قرار گيرد، زيرا سبب اتلاف نور و گرما مي شود.
آشپزخانه: عناصر طبيعي را با آشپزخانه آشنا كنيد. به عنوان مثال چوب سمبلي ست كه حامي عناصر آتش و آب است كه آشپز خانه را مي سازند. اگر آشپزخانه با ناهارخوري يكي ست، حتما مرزي بين آن دو ايجاد كنيد.
|