شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۴
بدون پسرم هرگز!
سيد افشين اميرشاهي
004866.jpg
داستاني كه در پي مي آيد، ماجراي جواني ايراني است كه پس از ۹ سال اقامت موفق در كشور نيوزيلند، به اجبار اين كشور را ترك كرد و از همسر و فرزندش جدا افتاد.
«سعيد قنبري» پس از نه سال و نيم اقامت در شهر مركزي اوكلند در نيوزيلند با تلاش يكي از نمايندگان ارشد پارلمان نيوزيلند و پس از كشمكش هاي فراوان مجبور به ترك اين كشور شد، به اين اميد كه دوباره همسر نيوزيلندي خود «بليندا» و پسر دو ساله اش «علي» را ببيند.
اكنون سعيد هفده ماه است كه يكه و تنها تلاش مي كند دوباره نزد زن و فرزندش بازگردد، اما همه تلاش هايش با مخالفت نماينده ارشد پارلمان و رهبر حزب نيوزيلند فرست كه موفقيت او در اخراج سعيد منجر به ارتقاي او به مقام وزارت شده است و نيز كارشكني ها و البته عهدشكني وزير مهاجرت نيوزيلند، مواجه شده است.
داستان اخراج سعيد به يكي از پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني نيوزيلند و داغ ترين خبر رسانه هاي اين كشور تبديل شده بود و سرانجام كسي كه قرباني شد، سعيد بود.
حدود نه سال و نيم پيش سعيد قنبري، وارد شهر يك ميليون نفري اوكلند در قسمت جزيره شمالي نيوزيلند شد. او پس از اقامتي موفق و طولاني در اين شهر با دختري از اهالي اوكلند به نام بليندا آشنا مي شود و از او خواستگاري مي كند. اما خانواده دختر به اين علت كه قصد سعيد از ازدواج با دخترشان گرفتن اقامت دائم در نيوزيلند است، به شدت با اين ازدواج مخالفت مي كنند.
اين مسئله بر سعيد گران آمد و به همين خاطر و پس از ازدواج بابليندا، هيچ درخواستي را براي اقامت دائم در نيوزيلند به مقامات ذيربط دراين كشور نمي دهد. بنابر اين سعيد اگرچه نزديك  به ۱۰ سال در نيوزيلند اقامت كرده است، ولي شهروند نيوزيلندي محسوب نمي شود. او كه در اوكلند اسم و رسمي به هم مي زند و يك شركت تجاري تأسيس مي كند به خاطر نداشتن اقامت دائم مجبور به ترك نيوزيلند مي شود. با وجود آن كه همه ماليات هاي شركت خود را به موقع پرداخت كرده و شهروند بسيار منظمي هم بوده است. اما مسئله ترك خاك نيوزيلند توسط سعيد به يك ماجراي رسانه اي و بسيار پربيننده تبديل مي شود.
حدود سه سال پيش رهبر تندرو حزب نيوزيلندفرست كه به فردي همواره منتقد دولت مشهور بود، از تريبون پارلمان نيوزيلند به شدت به حضور خارجي ها در كشورش انتقاد مي كند و كفايت دولت خود و وزير مهاجرت را زير سؤال مي برد. براي جا انداختن مطالب خود نيز به مصداقي نياز داشت كه در ميان مردم شناخته شده باشد، پس در مدت سخنراني خود سه بار از سعيد قنبري نام برد. خبرنگاران حاضر در پارلمان نيز موضوع را به اطلاع سعيد مي رسانند و از  او مي خواهند به نماينده پارلمان پاسخ دهد. سعيد هم در مصاحبه اي با مهم ترين كانال تلويزيوني نيوزيلند يعني TV. NZ به سخنان رهبر حزب نيوزيلند فرست پاسخ مي دهد. از اينجا موضوع به رسانه ها كشيده مي شود.
در نهايت نيز« پاول سو» اين وزير مهاجرت نيوزيلند از سعيد مي خواهد از اين كشور خارج شود و دوباره براي ورود به نيوزيلند اقدام كند. سخنان دو طرف در رسانه هاي گروهي نيوزيلند كه با نقدهاي فراوان مخالفان و موافقان همراه بود به يكي از برنامه هاي پربيننده  تبديل مي شود تا اين كه سرانجام با پيگيري هاي وزارت مهاجرت دادگاهي تشكيل مي شود و رأي به خروج سعيد مي دهد. بنابر اين موضوع حضور خارجي ها در نيوزيلند كه در پارلمان مطرح شده بود با رأي دادگاه عليه سعيد مختومه مي شود وادامه پيدا نمي كند.
اما رأي دادگاه با مخالفت سعيد روبه رو مي شود و در خواست تجديد نظر مي كند. رسيدگي مجدد حدود يك سال به طول مي انجامد و درخواست تجديد نظر سعيد در دادگاه دوم رد مي شود. بر اساس رأي دادگاه سعيد مي بايست در مدت كوتاهي نيوزيلند را ترك كند. اما سعيد به خاطر باردار بودن همسرش از ترك نيوزيلند اجتناب مي كند و به صورت مخفي با همسرش زندگي مي كند. رسانه ها در اين مدت با سعيد تماس مي گيرند و مصاحبه هايي را از او پخش مي كنند. مسئله سعيد دوباره در رسانه ها زنده مي شود و وزارت مهاجرت باز هم متهم به بي كفايتي مي شود. حتي اين موضوع مطرح مي شود كه چگونه رسانه ها به راحتي با سعيد تماس مي گيرند اما وزارت مهاجرت از پيدا كردن سعيد ناتوان است.
اين كشمكش ها منجر به سازماندهي برنامه اي تلويزيوني مي شود تا سعيد و «پاول سواين» وزير مهاجرت نيوزيلند رو در روي يكديگر قرار گيرند و در يك برنامه زنده تلويزيوني حرف هايشان را بگويند. يكي از دوربين ها در اوكلند، شهر محل اقامت سعيد و كنار ساحل دريا قرار داده شد و ديگري در شهر ولينگتن و در محل اقامت وزير مهاجرت قرار گرفت. سعيد در اين برنامه از مشكلاتي كه براي وزير مهاجرت نيوزيلند و تهمت هايي كه نسبت به بي كفايتي شخص وزير توسط افراد مختلف و برخي از رسانه ها زده شده بود عذرخواهي كرد و اين  پرسش را مطرح كرد كه چرا پس از حدود ۹ سال اقامت در نيوزيلند و زماني كه او همسر و فرزند دارد از او خواسته اند از اين كشور برود. اين برنامه به درازا كشيده مي شود و درنهايت وزير مهاجرت نيوزيلند در يكي از پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني از سعيد خواست به وزارت مهاجرت مراجعه كند تا از طريق اين وزارتخانه شرايط اقامت دائم او در نيوزيلند فراهم شود و يا در صورتي كه مجبور به ترك خاك نيوزيلند شد طي مدت كوتاهي با مساعدت وزارت مهاجرت دوباره به اين كشور باز گردد.
وعده هاي شخص وزير باعث شد سعيد به وزارت مهاجرت نيوزيلند برود، اما وزير همه حرف هاي خود را فراموش كرده بود و امور سعيد را به قائم مقام خودش« دامين اوكانر» سپرد. بدين ترتيب، يك هفته به سعيد فرصت داده شد تا نيوزيلند را ترك كند و هيچ يك از اسناد و مدارك سعيد حتي مدارك ازدواج او را هم قبول نكردند. سعيد به ايران برگشت و اكنون هفده ماه است كه يكه و تنها براي احقاق حق خودش تلاش مي كند، بدون اينكه ثمري براي او داشته باشد. در اين مدت درخواست هاي مكرر سعيد با كارشكني هاي مقامات وزارت مهاجرت نيوزيلند روبه رو شده است و آخرين تلاش او تنظيم شكوائيه اي براي سازمان بازرسان مقيم نيوزيلند است تا شايد از اين طريق بتواند دوباره همسر و فرزند خود را ببيند. در اين مدت رهبر حزب نيوزيلندفرست، وزير شده است و وزير مهاجرت و قائم مقام او استعفا كرده اند و البته هيچيك از وعده هاي خود به سعيد را به خاطر نمي آورند.
سعيد اما در كشوري به مشكل برخورده است كه همواره ادعاي دموكراسي و حفظ حقوق انسان ها را داشته است؛ ادعايي كه تاكنون درمورد سعيد صدق نكرده و سه سال تلاش او را بي ثمر گذاشته است.

نكته ها
كمي خودماني تر
004872.jpg
پرستو خدادادي نژاد- آموزگار
درس اول: پاك كن ممنوع
معلمان كلاس اول ابتدايي از همان ابتدا سعي مي كنند بچه ها كمتر به پاك كن وابسته بشن. براي همين از اون ها مي خوان كه پاك كن به كلاس نيارن و تنها اشتباهاتشون توسط معلم پاك بشه. چون مي خوان بچه ها از همان ابتدا عادت كنند كه با دقت، خوش خط و بدون غلط بنويسن؛ نه اين كه هر چه دلشان خواست، بنويسند و بعد به اميد پاك كن، آنها را پاك كنند. شايد اين اولين درس زندگي است كه در مدارس آموخته مي شه و مي گه هي مسافر زندگي! سعي كن تو زندگيت پاك كن رو حذف كني. سعي كن قبل از اينكه حرفي بزني، دلي رو بشكوني، اشكي رو در بياري و بعداً با پاك كن عذرخواهي، اونو پاك كني، از همون اول ياد بگيري كه فكر كني دل شكستن، اشك ريختن، حرف بد زدن، هيچ پاك كني نداره. اون وقته كه قبل از هر حرفي، اول فكر مي كني و بعد ميگي و از ترس اين كه مبادا دلي رو بشكوني، با احتياط با دلا حرف مي زني و لبخند را خيلي آسون به لبا مي ياري. تو مدرسه رضايت معلم، لبخند اون و يه آفرين، تو را غرق لذت مي كرد و حالا پايين همه اعمالت، مهر تاييد خداوند تو را غرق لذت مي كنه. تا حالا مهر اي آفرين خدا رو تو دفترچه اعمالت شمردي، چند تا شده؟
درس دوم: اخم ها و لبخندها
004869.jpg
معلمي بود كه يه نمودار تشويقي درست كرده بود و اسم همه بچه ها را توي اون نوشته بود و در ازاي جواب درست دانش آموز، يك چهره لبخند جلوي اسم او مي گذاشت، يا در عوض جواب نادرست و شيطنت ها و...، جلوي اسم اونها يه چهره اخمو مي گذاشت و همه اين ها براي اين بود كه معلم اخلاق خوب و جواب هاي درست را با تشويق يا برعكس با تنبيه، در وجود بچه ها نهادينه كنه و اون ها لذت كار درست يا عواقب كار نادرست خود را ببينند. اما ظرافت كار اين معلم در اين بود كه در آخر ليست بچه ها، اسم خودش را هم نوشته بود و زنگ آخر رو به بچه ها مي كرد و با نظر آنها، به خودش هم لبخند يا اخم مي داد:
بچه ها امروز من چه طور بودم؟ آيا به حرف شما خوب گوش دادم؟ آيا درست و با عدالت شما را تشويق يا تنبيه كردم؟
نمي دونم اسم اين عمل معلم را چي بايد بذارم؛ اما دوست من خيلي از ما فقط در طول روز، پايان روز، كارمون شده قضاوت و قضاوت و شروع مي كنيم برحسب قضاوت خودمون به مردم، به اطرافيانمون و حتي به خانواده و دوستانمون اخم و لبخند مي ديم، فلاني اين كار رو كرد، بد بود (اخم)، اين كار رو كرد، خوب بود (لبخند).
اما تا حالا شده در آخر روز خودمون رو هم خط بزنيم، به عملكرد، رفتارامون و حتي حرف زدنامون هم، اخم و لبخند بديم، بشماريم، روز اول تعداد اخم ها و تعداد لبخندها، روز دوم، روز سوم و... تا حالا شده به جايي برسيم كه در پايان روز پاداشمون، فقط لبخند باشه به خودمون مي دونم، مي دوني چه جوري بايد لبخند به دست بياري. پس شروع كن. امروز چند تا لبخند داشتي، چند تا اخم، فردا چي و فرداهاي ديگه...

مرور
تذكره ساقي نامه سرايان آذربايجان
004875.jpg
ساقي نامه سرايي يكي از عوامل تعالي و غناي ادب فارسي بوده و مكتب ادبي است كه در تلطيف شعر فارسي تأثير به سزايي داشته است. اين مكتب را نظامي گنجوي بنيان گذاشت و او بود كه در اسكندرنامه خود در سر هر بخشي، دو بيت شعر با مضمون نو و كم سابقه كه در  آ ن از مي و ساقي و طرب صحبت مي شد، قرارداد با اين كار خود، ابتكار جديدي را در ادب فارسي از خود بروز داد كه بعدها توسط ديگران و بدون كوچكترين نوآوري و خلاقيتي، به همان سبك ادامه پيدا كرد تا اين كه حافظ كه در آثار نظامي تتبع بسيار كرده بود، از اين نوع شعر خوشش آمد و براي نخستين بار شعري طويل و مستقل در اين زمينه سرود و راه ساقي نامه سرايي را براي شاعران بعد از خود گشود. ولي براي تحقق اين موضوع، دو قرن ديگر لازم بود. به عبارتي در قرن دهم هجري دو تن از شاعران به نام هاي اميدي تهراني(م. ۹۲۶ ه.ق) و پرتوي شيرازي (م ۹۴۱ ه.ق) به استقبال از ابتكار خواجه، منظومه هاي متناظري ساختند كه اتفاقاً از ساقي نامه هاي خوب نيز محسوب مي شوند و سخت مورد توجه و پسند شعراي ديگر قرار گرفت. به طوري كه بعد از آن كمتر شاعري را مي توان يافت كه ساقيِ نامه نداشته باشد. بدين ترتيب نوع ويژه اي از شعر فارسي بوجود آمد كه با انواع ديگر تفاوت هايي داشت. شعري كه سرشار از لطف بيان و زيبايي كلام و سرور و نشاط است.
به دليل وجود ساقي نامه هاي فراوان در ادب فارسي، سنت تبويب و آماده سازي تذكره هاي ساقي نامه سرايان از ديرباز در ايران به چشم مي خورد. ملاعبدالنبي فخرالزماني قزويني در سال ۱۰۲۸ هجري قمري ۵۶ ساقي نامه را با ترجمه حال سرايندگان آنها در تذكره اي به نام «ميخانه» جمع كرد. ساقي نامه حافظ نيز با ۱۴۹ بيت در آن قرار دارد. بعد از ميخانه كه در سال ،۱۹۲۶ در لاهور به چاپ رسيد و تا كنون ده ها بار نيز منتشر شده است، شاهد بروز و ظهور صدها ساقي نامه بوده ايم.
ميرهدايت حصاري، اديب، محقق و فولكلورشناس آذربايجاني كه در هشتمين دهه از حيات خود، كماكان در حال انتشار آثار ارزشمندي در حوزه ادبيات تركي و فارسي است، با ذكر اين كه در تذكره هاي ساقي نامه هاي موجود، آثار ده ها ساقي نامه سرا به فراموشي سپرده شده و در اين مجموعه نيامده است، با ارائه فهرستي بلند و بالا از اين ساقي نامه سرايان، دست به ابتكار جديدي زده و كتابي را با عنوان «تذكره ساقي نامه سرايان آذربايجان» به زيور طبع آراسته كه در آن، شرح حال و ساقي نامه هاي ۲۷ نفر از شعراي ساقي نامه سرايان آذربايجان را بر حسب تقدم زماني و به دو زبان فارسي و تركي ارائه داده است.
روش كار پديدآورنده اثر، علمي است و به غير از ارائه ارجاعات و منابع فراواني كه در تبويب كتاب از آنها سود برده شده، در پايان اثر هم با فهرست اعلام، شرح واژگان و اطلاعاتي رو به رو مي شويم كه بر علمي بودن اثر صحه مي گذارد.
ميرهدايت حصاري، تذكره ساقي نامه سرايان آذربايجان را در ۲۸۶ صفحه، به قيمت ۲۵۰۰۰ ريال و توسط نشر تابان در سه هزار نسخه بر روي پيشخوان كتاب فروشي ها قرار داده است.
م.اصلان

فرهنگ
اقتصاد
انديشه
زندگي
سياست
سينما
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |