|
|
|
|
|
پرده اي ديگر از آلودگي
صميميت با دودها
|
|
عكس ها: گلناز بهشتي
پويا مهرآيين
دو هفته پيش كه ميزان آلودگي هوا به مرزهاي نگران كننده اي رسيد و تدابير ويژه مسئولان را باعث شد، اگر شما هم مثل من در ايستگاه اتوبوس ابتداي خيابان شهيدمطهري منتظر بوديد، بدون توجه به تابلو نمايش آلودگي ابتداي خيابان فاطمي هم مي توانستيد بفهميد كه وضعيت آلودگي هواي تهران بحراني شده است. تشخيص اين وضعيت البته در هيچ جاي شهر چندان سخت نبود، وقتي ديگر نه چشم هايت مي توانست سوزش شديد را تحمل كند ونه ريه هايت مي توانست از شر سنگيني هوا در امان بماند. تنها نكته اي كه ممكن بود در يك ايستگاه اتوبوس عريض و طويل بيش از جاهاي ديگر مشهود باشد اين بود كه مي توانستي ببيني چطور اگزوزهاي اتوبوس هاي متعددي كه در ايستگاه متوقف بودند و معلوم نبود چرا كسي آنها را در فاصله زماني توقف خاموش نمي كرد، مثل شيلنگ هاي آتش نشاني با تمام فشار و غلظت، هزار و يك گاز آلوده كننده را به هواي آلوده تر تهران تزريق مي كند؛ اتفاقي كه هر روز مي توان آن را در هر كجاي شهر ديد. خدا را شكر كردم كه خودرو گشت پليس راهنمايي و رانندگي كنار ايستگاه ايستاده بود و اجازه نمي داد اتوبوس ها خارج از ايستگاه توقف كنند و همين نكته باعث مي شد كه اتوبوس هاي قبلي زودتر حركت كنند تا اتوبوس هاي تازه رسيده براي توقف جا داشته باشند. در اين ايستگاه كه تعداد زيادي از خطوط اتوبوسراني را پوشش مي دهد، آنقدر تردد اتوبوس هاي گوناگون زياد است كه هر لحظه اتوبوسي مي آيد و اتوبوسي مي رود، اما انگار اين ايستگاه بيشتر به اتوبوس ها تعلق دارد تا مسافرها؛ مسافرهايي كه هيچ جايي براي بسياري از آنها تعريف نشده است. در سراسر ايستگاه، اتوبوس هايي ايستاده اند كه ابتداي خيابان شهيدمطهري مبدا آنها محسوب مي شود و بنابراين جايي براي توقف هاي هرچند كوتاه مدت اتوبوس هاي ساير خطوط كه بايد در اين ايستگاه مسافرانشان را سوار و پياده كنند، نمي ماند و همان طور كه مسافران در لابه لاي دود بي امان اتوبوس هاي متوقف اسير هستند، اتوبوس هاي از راه رسيده هم سرگرداني را تجربه مي كنند. اين اتوبوس ها در معمول ترين وعادي ترين حالت مجبور هستند براي چند لحظه به صورت دوبله پارك كنند تا مسافران آنها سوار و پياده شوند؛ حالا شما حساب كنيد كه وقتي يك اتوبوس 17متري براي مدت يك دقيقه (حداقل زمان لازم) به صورت دوبله پارك كند، چه اختلالاتي را در آمدو شد خودروها
به وجود مي آورد.
پس در اين ماجرا سه نكته اساسي قابل بررسي است؛ اول اينكه چرا وقتي ما به خاموش كردن خودروها پشت چراغ قرمز هم براي كاهش آلودگي هوا فكر مي كنيم به اين نكته فكر نمي كنيم كه رانندگان اتوبوس هاي شركت واحد در زمان توقف، موتور خودرو خود را خاموش نمي كنند؟ آيا خاموش و روشن كردن موتور خودرو براي آنها تا اين حد سخت يا دردسرساز است كه حاضر نيستند شيرهاي آلودگي را ببندند؟ البته حتي شنيده مي شود كه بسياري از شب ها موتور اتوبوس ها براي اينكه بر اثر سرما دچار اشكال نشود، تا صبح روشن مي ماند (شايد دودي كه شب ها از موتور اتوبوس ها خارج مي شود باعث افزايش آلودگي نمي شود!).
نكته دوم اينكه وقتي ما از شهروندان مي خواهيم كه به جاي خودروهاي شخصي از وسايل نقليه عمومي استفاده كنند، چرا اتوبوس ها بايد مدت هايي نه چندان كم را در ايستگاه هاي مبدا و مقصد متوقف باشند؟ برنامه ريزي در بسياري مواقع اصلا وجود ندارد و راننده اتوبوس تنها وقتي حركت مي كند كه اتوبوس از مسافر پر شده باشد. حالا اينكه تكليف مسافران بين خط چيست را خدا مي داند، ضمن اينكه مسافراني كه جايي براي سوار شدن يافته اند نيز آنقدر دچار مصائب گوناگون مي شوند كه در صورت تمكن لازم در نوبت هاي بعدي ترجيح مي دهند از وسايل بهتري براي جابه جايي استفاده كنند. هيچ مسافري دوست ندارد براي صرفه جويي در هزينه و كمك به رفع آلودگي هوا هر روز هزينه هاي مالي و رواني زيادي بپردازد. خرج واكس زدن دوباره كفش ها و شست وشوي لباس ها و ويزيت پزشك روان شناس چندان هم كم نيست.
و سومين نكته هم اينكه عدم رعايت قوانين ترافيكي در اين ايستگاه ها علاوه بر ايجاد اختلال در امر عبور و مرور شهري، باعث ايجاد آلودگي مضاعف نيز مي شود، چرا كه زمان حضور خودروهاي شخصي در خيابان ها و مدت روشن بودن موتور آنها به اين ترتيب افزايش مي يابد و همين افزايش، خواه ناخواه باعث افزايش ميزان توليد گازهاي آلاينده نيز خواهد شد.اگر دوست داريد بدانيد چرا در مقاطعي آلودگي هوا به حيطه بحران مي رسد، كافي است به نكاتي به همين سادگي توجه كنيد. كافي است به اين نكته فكر كنيد كه مسئولان سازمان هاي حمل ونقل شهري توجه چنداني به معضلات زمان توقف ناوگان خود ندارند و بيشتر به مواقع حركت آنها فكر مي كنند. مي توانيد بازهم به پاسخ اين سوال بينديشيد كه چرا ما به جاي اينكه هم و غم خود را مصروف توسعه شبكه قطار شهري كنيم، ميلياردها ريال از سرمايه هاي ملي مان را صرف مي كنيم كه بتوانيم با سوزاندن بنزين و گازوئيل و... اجازه تنفس را از خودمان سلب كنيم؟ مي توانيد به اين فكر كنيد كه آيا چه زماني قرار است اين همه گفتن و نوشتن به ثمر بنشيند و دايره روزمرگي را بشكند. هواي تهران به اين ترتيب روزبه روز آلوده تر خواهدشد. مگر معجزه اي رخ دهد.
|
|
|
اعداد اساسي
|
|
۲۱۸/۰۰۰/۰۰۰
۲۱۸ ميليون و 600 هزار ليتر انواع فرآورده هاي نفتي در كشور مصرف شده است و اين زماني شگفت انگيز مي شود كه بدانيد اين رقم تنها در روز چهارشنبه 24 آذر صرف رفت وآمد شده است.
مصرف بنزين تهران نيز در روزهاي اخير به شدت افزايش يافته به طوري كه ماشين هاي در حال تردد در تهران به تنهايي 13 ميليون و 600 هزار ليتر بنزين مصرف كرده اند، همچنين يك ميليون و 900 هزار ليتر بنزين سفيد، 7 ميليون و 500 هزار ليتر نفت گاز و 2 ميليون و 100 هزار ليتر نفت كوره مصرف شد.
نكته جالب اينجاست كه محدوديت هاي تردد خودرو در سطح شهر نيز تاثير چنداني بر كاهش مصرف بنزين تهران گذاشت به طوري كه در روز سه شنبه هفته گذشته، ميزان مصرف بنزين تهران 14ميليون و 300 هزار ليتر بود و مجددا مصرف بنزين پايتخت روندي روبه افزايش درپيش گرفته است.
اين نكته كه هر سفر مترو 7 دهم ليتر در مصرف سوخت صرفه جويي مي كند نكته اي است كه نمي توان از آن چشم پوشي كرد.
بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد كه مزيت اقتصادي حمل ونقل عمومي با مترو به حدي است كه به ازاي هر يك سفر با مترو، 7 دهم ليتر در مصرف سوخت صرفه جويي مي شود. قرار است 228 كيلومتر خط مترو در تهران ايجاد شود كه در صورت تكميل اين پروژه روزانه 6 ميليون سفر شهري ساماندهي خواهد شد.
در حال حاضر 80 كيلومتر خط مترو تهران ايجاد شده كه ظرفيت جابه جايي 5/1 ميليون نفر مسافر را در روز دارد.
۲۵/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰
۲۵ ميليارد تومان يارانه، در كفه ترازويي قرار مي گيرد كه در كفه ديگر آن خدمات حمل و نقل عمومي شهري نشسته است. شوراي اقتصاد با پرداخت اين 25 ميليارد تومان يارانه مي خواهد قيمت بليت اتوبوس و مترو را پايين نگاه دارد، اما 25 ميليارد تومان، در برابر صدها ميليارد تومان يارانه اي كه دولت سالانه براي پايين نگه داشتن قيمت بنزين، از بودجه عمراني كشور هزينه مي كند، رقم ناچيزي است.
اگر يارانه چندصد ميليارد توماني بنزين در اين سال ها صرف تجهيز ناوگان حمل و نقل عمومي مي شد، تحولي عظيم در اين ناوگان پديد مي آمد يا حتي اگر يك پنجم از آن به خدمات حمل ونقل شهري اختصاص مي يافت، مترو و اتوبوس ها مي توانستند به صورت رايگان مسافران را جابه جا كنند.
|
|
|
زاويه ديد
اعداد بي اساس
آزاده بهشتي همه چيز از يك اتفاق، تكراري شد؛ اتفاقي كه هر سال براي همه ما پيش مي آمد. البته بهتر است بنويسم براي آنهايي كه در پايتخت زندگي مي كردند. هر سال چند درجه بدتر از سال قبل روي مي داد. امسال هم اتفاق افتاد و پيامد آن به حدي بود كه علاوه بر تعطيلي مدارس، اداره هاي دولتي هم تعطيل شد.
بيشتر پايتخت نشينان دو - سه هفته اخير را از آن جهت كه وضعيت هوا در حالت اضطراري
قرار گرفت، به خوبي به ياد مي آورند؛ روزهايي كه بيش از هميشه ماشين ها روانه خيابان ها شده، بزرگراه ها قفل و دود ماشين ها از اگزوز ها روانه آسمان شد. در همان زمان بود كه زنگ خطر در گوش مسئولان به صدا درآمد و طرحي كه چند ماه مسكوت مانده بود، براي تعديل اين موضوع به صورت قانون در خيابان ها به اجرا درآمد.
موضوع زوج و فرد كردن تردد ماشين ها در خيابان ها بحثي بود كه مدت ها مسئولان شهري را به خود مشغول كرده و بالاخره با اضطراري شدن وضعيت هوا به اجرا درآمد.
به نظر مي رسد اين قانون باعث شد تا تردد ماشين ها در خيابان ها نصف شود، يعني به جاي ورود هرروزه ماشين ها به خيابان ها عملا نيمي از راننده ها مجبور شدند ماشين هاي خود را در پاركينيگ نگه دارند. البته اين موضوعي است كه با نگاهي كلي به اين قانون مي توان به آن پي برد، چون با يك گذر كوتاه در خيابان ها كه به تازگي جزو محدوده طرح ترافيك به حساب مي آيند، مي توان عبور و مرور ماشين هايي را ديد كه خارج از اين قانون در خيابان ها در رفت و آمد هستند.
ماموران راهنمايي و رانندگي از ساعات اوليه صبح، يعني تقريبا از ساعت 6:15 در ورودي محدوده هاي طرح ترافيك ايستاده و مانع ورود ماشين ها به اين محدوده ها مي شوند، اما عملا اين موضوع تنها بين اين ساعت تا 9 8 صبح ادامه دارد و از اين ساعت به بعد فشارها و مراقبت ها تا حد قابل توجهي كاهش مي يابد؛ يعني ماشين ها به راحتي نه تنها در محدوده هاي جديد طرح كه در محدوده هاي قديمي و در ساعات 10 صبح تا بعد از ظهر در تردد هستند.
هر چند بيشترين بار ترافيكي شهر در ساعات اوليه صبح و زمان تعطيلي ادارات دولتي - يعني بين ساعت 4 تا 7 بعد از ظهر - است اما ما در ساعات بين ظهر نيز ترافيك هاي مقطعي را داريم كه بي توجهي به اجراي اين موضوع باعث مي شود تا هنوز هم خيابان هاي تهران شلوغ باشد.
|
|
|
معاينه فني، ميزبان هنرمند
مراكز معاينه فني خودرو، چهره هاي آشناي بسياري را به خود مي بينند. به هر حال پاي جريمه كه به ميان بيايد هركس به اين فكر مي افتد كه براي گرفتن برگه معاينه فني اقدام كند. هرچند كه ميهمان دو روز پيش مركز معاينه فني نيايش خود را به انجام وظايف شهروندي و قانوني موظف مي داند؛ حميد ماهي صفت، بچه تهران متولد شيراز با اصالت اصفهاني، ماشينش را در اين مركز معاينه كرد و از ديگران هم خواست تا براي كم شدن آلودگي هوا و مصرف بنزين و ايمني بيشتر خودروها، اين كار را انجام دهند.
|
|
|