|
|
|
|
تولد خورشيد مسيحيت
|
|
آرش نهاوندي
اروپايي ها از سال هاي بسيار دور، براي گراميداشت پايان شب هاي سرد و بلند پاييزي و بازگشت روزهايي طولاني تر، جشن برپا مي كردند؛ البته با گذشت زمان و پس از ظهور مسيحيت اين جشن رنگ و بويي ديگر به خود گرفت و تبديل به جشني مذهبي شد كه براي بزرگداشت تولد عيسي مسيح برگزار مي شود. امروزه اين مراسم كه هر دو هويت و ويژگي خود را به خوبي حفظ كرده است، در شب 25 دسامبر آغاز مي شود.
هيچ يك از واژه شناسان بر سر ريشه كريسمس بحثي ندارند. اين واژه برگرفته از Christs mass است كه Mass به معناي عشاي رباني است.
نام ديگر اين جشن كه در برخي كشورها از جمله فرانسه به كار مي رود، نوئل است. اين واژه را نيز برگرفته از واژه لاتين Natalis به معناي روز تولد مي دانند. برخي ديگر نيز آن را برگرفته از زبان گل ها و تركيبي از دو واژه Noio به معناي جديد و تازه و Hel به معناي خورشيد مي دانند و از آنجايي كه تولد مسيح(ع) انقلابي بزرگ به شمار مي رود، روز تولدش را خورشيد جديد ناميده اند كه در دل شب هاي سرد زمستاني نور و گرما دميده است. اين روز همچنين روز پيروزي نور بر تاريكي نيز ناميده مي شود.
مسيحي ها تولد مسيح درروز 25 دسامبر سال يكم ميلادي (سال صفر وجود ندارد) در بيت اللحم را مبدأ تاريخ خود قرار داده اند و البته اين پاپ ليبروس بود كه در سال 354 روز تولد مسيح را 25 دسامبر اعلام كرد تا در فاصله باقيمانده تا اول ژانويه، مسيحيان و غيرمسيحيان جشن هاي عمومي زمستاني خود را برگزار كنند. پيش از او، جشن تولد مسيح (ع) در روز 7 ژانويه برپا مي شد. البته هم اكنون نيز برخي از كليساهاي ارتدوكس و كليساهاي حواريون ارمني از سنت هاي قرون اوليه پيروي مي كنند.
در امپراتوري روم نيز روزهاي 17 تا 24 دسامبر روزهاي جشن بود و به افتخار ساترن يا خداي كشاورزي هر ساله فستيوالي به نام ساتورناليا برگزار مي شد كه به مناسبت آن، مردم روم تجارت و كار را رها كرده، به هم هديه مي دادند و به طور موقت بردگانشان را آزاد مي كردند. جشن تولد خورشيد شكست ناپذير نيز نزد ايرانيان در همين روزها (حدود 21 دسامبر) برگزار مي شد كه شروع سال اروپايي ها بود و تقريبا همزمان بود با جشن تولد ميترا. آنها معتقد بودند كه الهه خورشيد در طولاني ترين شب سال از يك صخره يا از يك قطره آب زاده شده است تا نشان دهد خورشيد هرگز مغلوب نمي شود. به هر حال اروپاييان از همان ابتدا مبدا تقويم هايشان را اوايل فصل زمستان قرار دادند. پايان شب هاي طولاني و تولد خورشيد در تقويم جوليوس سزار و حتي پيش از او و تولد مسيح در زمان گسترش مسيحيت عوامل اين تصميم گيري بودند.
درخت هميشه سبز
تاريخ دقيق تولد مسيح(ع) و ريشه هاي تاريخي برگزاري عيد سال نو ميلادي در سرآغاز فصل زمستان مبحثي است كه مي توان با اضافه كردن اشاراتي از اصلي ترين نماد جشن كريسمس، به آن جلوه ويژه و جذاب تري بخشيد.
جشن نوئل، جشني است كه مانند بسياري از جشن ها به نمادهايي نياز دارد؛ نمادهايي براي هر چه باشكوه تر برگزار كردن سالروز تولد حضرت مسيح(ع) و گراميداشت سال جديد. يكي از اين نمادهاي كهن و شايد بتوان گفت اصلي ترين سمبل كريسمس، درخت كاج است؛ درختي هميشه سرسبز به نشانه حيات جاودانه؛ درختي كه همه پيروان آيين مسيحيت در سال نو آن را به گونه اي بس جذاب مي آرايند و هداياي كودكان خويش را به رسم ديرينه پاي آن مي گذارند.
در واقع كاج سمبل شادابي و طراوت نيز هست؛ طراوتي كه با آغاز سال جديد كل مفهوم زندگي را دربرمي گيرد، اما برپا كردن درخت كاج و تزئين آن ريشه در چه سنت و تاريخي دارد؟
سال ها پيش از آنكه مسيح متولد شود درختاني كه در تمام فصول سال سبز باقي مي ماندند مورد توجه مردم بودند. آنها هم همانند مسيحيان امروز درختان هميشه سبز را در خانه هايشان نگاه مي داشتند و اعتقاد داشتند اين درختان، شيطان، بيماري و ارواح پليد را از خانه آنها دور نگه خواهد داشت.
رومي ها و مصري هاي باستان اولين كساني بودند كه به درختان و گياهان هميشه سبز احترام مي گذاشتند. دليل آنها هم اين بود كه اين درختان در برابر خداي زمستان مقاومت مي كردند.
بلندترين شب سال يا همان يلداي خودمان هم روزي بود كه نياكان ما حتما يك گياه يا درختچه هميشه سبز به خانه هاي خود مي بردند چون اعتقاد داشتند در اين شب، خداي تاريكي رو به ضعف مي نهد و خداي روشنايي دوباره قدرت را در دست مي گيرد. در مورد قدمت استفاده از درختچه هاي هميشه سبز در دين مسيحيت بايد به قرن 16ميلادي اشاره كرد كه آلماني ها براي اولين بار از اين درختان در مراسم سال نو استفاده كردند.
مارتين لوتر- اصلاح طلب پروتستان آلماني- اولين كسي است كه شمع را درقرن شانزدهم به درخت كريسمس اضافه كرد. اوائل سنت تزيين اين درخت فقط در ميان آلماني ها رواج داشت، اما بعدها مهاجران آلماني در آمريكا استفاده از اين درخت را معمول كردند. در سال 1890 استفاده از اين درخت در ميان مسيحيان سراسر جهان رواج زيادي يافت. اروپايي ها از درختان 4 فوتي استفاده مي كردند اما آمريكايي ها دوست داشتند درخت كريسمس آنها از كف اتاق تا سقف آن بلندا داشته باشد.
امروزه درختاني كه در جشن هاي كريسمس مورد استفاده قرار مي گيرند ركن بسيارمهمي از آيين سال نو به شمار مي روند. اين درختان يا طبيعي هستند يا مصنوعي اما در هر دو صورت كارايي يكساني دارند. اين درختان به خصوص براي كودكان بسيار خاطره انگيز هستند چون علاوه بر تزيين كردن آن كه بسيار لذتبخش هم است، هداياي آنها در زير اين درخت قرار مي گيرند. شام شب سال نو هم كه معمولا يا غاز است يا بوقلمون، دركنار اين درخت سرو مي شود.
|
|
|
پدر دوست داشتني كريسمس
|
|
تقديم هدايا به مردم بخشي از سنت ديرينه كريسمس است كه در اغلب نقاط دنيا به گونه اي تقريبا يكسان رعايت مي شود.
تصويري كه از چهره فولكلور پاپانوئل در اذهان مردم ايجاد شده است، به سن نيكلاس- قديس نيكلاس - يكي از اسقف هاي اعظم آسياي صغير بازمي گردد. او كه در قرن چهارم ميلادي زندگي مي كرد، براي اولين بار سنت هديه دادن به كودكان را رواج داد.
سال ها بعد هلندي ها از اين سنت پسنديده الگوبرداري كردند و در تاريخ 5 دسامبر هر سال مطابق با سالمرگ سانتا نيكلاس به كودكان هدايايي تقديم مي كردند. در آمريكاي شمالي نيز مردمي كه از اروپا به آن ديار رفته بودند، جشن سينتر كلاس را با اقتباس از سنت هلندي ياد شده، برپا كردند. به مرور زمان واژه سينتركلاس، برگرفته از نام سن نيكلاس، به سانتا كلاوژس يا سن نيك بدل شد. در انگليس نيز پاپانوئل را پدر كريسمس نامگذاري كرده اند.
بر اساس رواياتي كه از آداب و رسوم انگلو آمريكن انگليسي آمريكايي - به جا مانده، اين شخصيت دوست داشتني سانتا كلاوس يا پاپانوئل، در فرانسه به معناي پدر كريسمس سوار بر سورتمه اي كه توسط گوزن هاي قوي هيكل كشيده مي شوند، در شب كريسمس بر پشت بام منازل فرود مي آيد و از طريق دهانه شومينه به داخل منازل وارد شده و هدايا را در كفش ها يا جوراب هايي كه از پيش به اين منظور آماده شده اند براي كودكان قرار مي دهد، او همچنين غذايي را كه اهالي خانه براي او گذاشته اند تناول مي كند و سپس به مسقط الرأس خويش باز مي گردد. او مابقي سال را به ساخت اسباب بازي و نظارت بر رفتار كودكان سپري مي كند. از سال ها پيش ديدگاهي در ميان مردم انگلستان و ايالات متحده آمريكا مبني بر تهيه ليستي از خوب ها و بدها از سوي پاپانوئل رسوخ پيدا كرده است. بر اساس اين ديدگاه سنتي، سانتاكلاوس طي سال، اسامي كودكان را با توجه به رفتاري كه از خود بروز داده اند وارد ليست خوب ها يا بدها مي كند. همين نگاه سنتي باعث شده است تا والدين كودكان با نزديك شدن به ايام كريسمس آنها را وادار به تغيير رفتار و در واقع خوش رفتاري كنند.
آن دسته از كودكاني كه در طول سال از خود رفتار مناسبي نشان نداده اند، شب كريسمس هديه اي كذايي دريافت مي كنند؛ اين هديه در واقع فاقد ارزش ذاتي است. اين هديه مي تواند يك قطعه زغال يا چوبدستي سوزني شكل باشد كه به وسيله آن والدين بتوانند كودكان را تاديب كنند. در دهه 30 ميلادي، هادون ساندبلوم با اقتباس از چهره پاپانوئل تصاوير زيبايي براي تبليغ محصول كوكاكولا در سطح جهان طراحي كرد.
از نكات جالب ديگري كه مي توان درباره سانتاكلاوس به آن اشاره كرد، همسر وي است، بر اين اساس در پاره اي از نقاط جهان مردم معتقدند كه سانتاكلاوس همسري به نام خانم كلاوس دارد. از اينها كه بگذريم، دريافت هدايا نيز سنت خاصي دارد.
در بسياري از كشورهاي جهان و در شب هاي كريسمس كودكان با ذوق و شوق خاصي جعبه هاي خالي را در كنار تختخواب هايشان قرار مي دهند تا شب هنگام پاپانوئل آنها را پر از هدايايي نظير اسباب بازي، آبنبات يا ميوه كند.
در انگلستان، ايالات متحده و كانادا نيز كودكان جورابي مخصوص شب كريسمس را در كنار شومينه آويزان مي كنند، اين كار از آن رو انجام مي گيرد كه در روايات تاريخي آمده است كه سانتاكلاوس از طريق دهانه شومينه وارد منازل مي شود و جوراب هاي آويخته در كنار شومينه را پر از هديه مي كند. در برخي از ديگر كشورها نيز كودكان كفش هايي خالي براي سانتاكلاوس مي گذارند، تا وي هدايا را در آنها قرار دهد. كودكان يا در شب كريسمس يا در 5 دسامبر سالمرگ سن نيكلاس اين سنت حسنه را به جاي مي آورند.
لازم به ذكر است كه هديه دادن منحصر به كودكان نيست و افراد خانواده يا دوستان مي توانند هر يك به ديگري هديه تقديم كنند.
پاپا نوئل هاي دونده
در سراسر دنيا موسسات خيريه مختلفي فعاليت مي كنند كه
هر كدامشان به نحوي سعي در كمك كردن به انسان هاي نيازمند اعم از فقرا، كودكان بي سرپرست يا بيماران دارند، حتي در بسياري موارد بسته به مناسبت هاي خاص، بسياري از افراد به صورت انفرادي سعي در جمع آوري كمك هاي مردمي براي يك فعاليت خيريه به خصوص مي كنند، اما بازار كار اينگونه افراد يا موسسات همواره در روزهاي نزديك به كريسمس و همچنين سال نو داغ تر از هميشه بوده است و اين موضوع باعث شده كه در اين روزها در سراسر دنيا برنامه هاي خيريه بي شماري در حال برگزاري باشد، اما يكي از عجيب ترين اين برنامه ها برگزاري مسابقه اي تحت عنوان مسابقه دو پاپانوئل هاست. اين مسابقه براي اولين بار در سال 2001 ميلادي در ولز انگلستان برگزار شد و از آن سال به بعد هر سال چند روز مانده به عيد ميلاد مسيح برگزار مي شود. موسسه برگزاركننده اين مسابقه، يك آژانس خيريه است كه در شهر نيوتاون ولز فعاليت مي كند. كار اصلي اين موسسه ارائه خدمات به معلولان جسمي است. در واقع اين موسسه خدمات حمل ونقل را به اين افراد ارائه مي كند و تنها در ولز بيش از 700 مشترك دارد.در سال ميلادي گذشته اين موسسه به بيش از 3هزار و 500 نفر از معلولان جسمي خدمات مختلف حمل ونقل ارائه كرده است. شايد واژه مختلف براي خدمات حمل ونقل كمي عجيب به نظر برسد، اما با توجه به مشكلات متنوع معلولان، اين مسئله عادي مي نمايد. به عنوان مثال كمك كردن به يك فرد معلول براي حاضر شدن در مراسم تشييع جنازه همسرش يا كمك به يك دختر دانش آموز براي حضور در كلاس درس از جمله برنامه هاي هميشگي اين موسسه است. بدون شك ارائه اين خدمات به صورت رايگان نياز به يك منبع مالي لايتناهي دارد. به همين خاطر اين موسسه با برنامه هاي مختلف خيريه اي كه به راه مي اندازد سعي دارد تا حدودي مخارجش را تامين كند. علاوه بر اين برنامه هاي ويژه، دولت انگلستان از طريق شوراي شهر نيوتاون، سالانه مبلغ 7 هزارپوند به اين موسسه كمك مي كند، اما اين مبلغ به هيچ وجه كفاف مخارج آنها را نمي دهد.
برگرديم به مسابقه پاپانوئل ها. يكي از برنامه هاي ويژه اين موسسه، برگزاري اين مسابقه است. براي برگزاري اين مسابقه، افراد خير از سراسر انگلستان و حتي از كشورهايي مثل آمريكا يا كانادا به شهر نيوتاون مي آيند و با لباس هاي پاپانوئل كه غالبا به رنگ هاي قرمز و آبي هستند با يكديگر رقابت مي كنند.
يكي از محاسن اين مسابقه اين است كه شركت كنندگان در آن كاملا ايمان دارند مبالغي را كه براي كمك به اين موسسه پرداخت كرده اند مستقيما در امور خيريه صرف خواهد شد و برخلاف بسياري از موسسات ديگر، مبلغي به عنوان پورسانت به كمپاني هاي بزرگ حمايت كننده از اين برنامه ها تعلق نخواهد گرفت. امسال تعداد شركت كنندگان در مسابقه دو پاپانوئل هاي نيوتاون به بيش از 4هزار و 600 نفر رسيد و قرار است اين ركورد به عنوان يك ركورد جهاني در كتاب ركوردها به ثبت برسد. از ديگر محاسن اين مسابقه فراگير بودن آن است، به طوري كه از سال 2001 تاكنون اين مسابقه در بسياري از شهرهاي انگلستان برگزار مي شود و عوايد حاصل از برگزاري اين مسابقات تاكنون به 600 موسسه داخلي و بين المللي اهدا شده است. از آن تاريخ تا به حال برگزاري اين مسابقه در نيوتاون به تنهايي جمع آوري 300 هزار پوند را در پي داشته است. براي گسترده تر شدن اين مسابقه دست اندركاران آن مسابقه ديگري را نيز تحت عنوان مسابقه ميني پاپانوئل ها براي كودكان ترتيب داده اند. در اين مسابقه پاپانوئل هاي كوچك به دو دسته تقسيم مي شوند و با بالشتك هاي شان با يكديگر مي جنگند!
|
|
|
يادداشت
هيچ نبود و كلمه بود
رسالت بوذري
در آغاز هيچ نبود و كلمه بود و كلمه خدا بود و مسيح كلمه خدا بود. از آنجا كه بي واسطه به اشاره حضرت باري متولد شد و چيست كه از كلمه نزديك تر باشد به صاحبش. اين است رمز تولد مسيح، كاف، ها، يا، عين، صاد، بيان بخشايش پروردگار بر بنده خود، ذكريا. آنگاه كه فرمود، من پس از مرگ خويش، از خويشاوندانم بيمناكم. مرا از جانب خود فرزندي عطا كن و حق، سبحانه و تعالي، فرمود: اي ذكريا، تو را به پسري به نام يحيي مژده مي دهيم؛ پسري كه تا پيش از اين مثل و مانندي نداشته است .
و ياد كن مريم را، آن گاه كه از خاندان خويش بريد و راه وادي ايمن گرفت و خداي فرمود، ما روح خود را نزد مريم فرستاديم. اي مريم، نخل را بجنبان تا خرماي تازه پيش پايت فرو ريزد، پس بخور و بياشام و شادمان باش كه خدايت مهربان و آمرزگار است. و آنگاه مسيح متولد شد، بر طبق هاي نور، نشسته بر هودجي آسماني، پاي بر فرق فرقدان. و اين است پروردگار تو، مريم، آن گاه كه فرمود، هر كس كه در گمراهي باشد او را به فزوني مدد مي رسانيم، تا آنگاه آنچه به او وعده داده شده است، بنگرد.
***
مسيح متولد شد تا كلمه حق باشد، بي واسطه و درهاي رحمت را به روي حواريون بگشايد تا لب گشايد و گويد: و ان الله ربي و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم، و خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد كه راه راست اين است .
و مسيح متولد شد تا نشانه اي باشد براي عالميان، از آنچه به اراده حضرتش برپا مي شود. گفت: من بنده خدايم، مرا كتاب داده و هر جا كه باشم قرين بركتم و به نماز و زكات مادام كه زنده باشم سفارشم فرموده .
و عيسي متولد شد تا كلمه حق بي واسطه بر خلق عيان شود؛ كلمه اي كه در مسيح تجلي يافت و در مسايا به كمال رسيد و اين چنين نداي خفي الهي، بر سر هر كوي و بام فرياد شد. اين همان رازي است كه در دل ها نهفته بود.
قول مسيح كه فرمود: حقيقتي كه در دل ها نهان كرده ايد روزي برسر بازار فرياد خواهند كرد و عيسي بشارتي شد بر دل هاي فسرده اي كه هنوز منتظر مسايا هستند. درود بر وي روزي كه تولد يافت و روزي كه مي ميرد و روزي كه برانگيخته مي شود.
|
|
|