گروه حوادث- پارسا فرزين:مردي كه به اتهام قتل يك زوج پير، دو سال در زندان اصفهان به سر برده بود، به طور معجزه آسايي از اعدام رهايي يافت.
به گزارش خبرنگار همشهري مأمور اجراي احكام زندان اصفهان دسته اي از اوراق و پرونده هاي زندانياني را زير بغل گرفته و  آهسته به سمت بندي كه مربوط به زندانيان با جرايم سنگين از جمله قتل بود، رفت.صداي بلندگوي بند ۷ نام مرتضي را صدا زد. مرتضي در حالي كه روي تختش دراز كشيده بود متوجه صداي بلندگو شد. او كه مردي ۳۷ ساله است با نااميدي تمام به دفتر بند۷ آمد. از دور متوجه مأمور ابلاغ اجراي احكام زندان شد. مأمور ابلاغ از لابه لاي پرونده ها ۴ برگ حكم ديوان عالي كشور را درآورد و با صداي خشك و خشن از مرتضي خواست تا با اثر انگشت حكم اعدامش را تأييد كند.
مرتضي در حالي كه بغض در گلويش پنجه انداخته و اشك در چشمانش حلقه زده بود از انگشت زدن زير آن برگه ها امتناع كرد و با صدايي لرزان گفت: به خدا من نكشتمشان، به خدا من قاتل نيستم و ديگر صدايي از حنجره خشك شده اش بيرون نيامد. مأمور ابلاغ با همان صداي خشك و خشن گفت: آقاي مرتضي، چه قاتل باشي چه نباشي حالا كه تمام شواهد و قراين عليه تو بوده و ديوان عالي كشور هم حكم دادگاه بدوي را تأييد نموده است. مرتضي دوباره با گريه گفت: به خدا من رفتم تا ببينم صداي داد و فرياد از كجاست. اگر كسي نياز به كمك دارد به او كمك كنم. وقتي دستگيره در را چرخاندم با صحنه قتل آن پيرزن و پيرمرد همسايه مواجه شدم. اصلاً به اين فكر نبودم كه دست به چيزي نزنم. فقط قصدم كمك به آنها بود.
مأمور ابلاغ دستي به موهايش كشيد و گفت: پس اثر انگشت تو روي دستگيره در، دسته چاقو و ديگر وسايل خانه كه در حكم قيد شده است و هم چنين دستگيري تو در صحنه جرم نشان از چه دارد؟ آقاي «ب» شما بايد زير حكمتان را انگشت بزنيد و مجدداً مرتضي امتناع كرد. مأمور با تأكيد گفت: نماينده اين بند چه كسي است و خطاب به او گفت: يك كاغذ بيار تا صورت جلسه كنيم كه مرتضي از پذيرفتن حكم امتناع مي ورزد. مرد ۳۷ ساله پس از امضاء ديگر ياراي نگه داشتن اندام سنگينش را نداشت و روي زمين افتاد... سه روز بعد باران تند پاييز بر شهر اصفهان باريد.
ناگهان قسمتي از سقف بند ۴ بدون اين كه به كسي آسيبي برساند فرو ريخت. طرح انتقال زندانيان بند ۴ به ديگر بندها به طور موقت عملي شد و از حدود ۲۵۰ نفر زنداني آن بند ۱۰ نفرشان به بند ۷ انتقال يافتند. حميد و خسرو مردان جوان ۲۵ و ۲۸ ساله با مرتضي هم اتاقي شدند. حميد خود را روي تخت طبقه دوم و خسرو روي تخت سوم انداخت و شروع به شوخي هاي ركيك با هم اتاقي هاي خود كردند. مرتضي كه از ابلاغ زمان حكم اعدامش كمتر از يك ماه مانده بود، يك قرآن برداشت و به گوشه اي رفت. حميد با نگاه تعقيبش كرد.سپس از محمد يكي از هم اتاقي هاي مرتضي پرسيد: چرا رفيقتان اين قدر دمق است؟ او گفت: دو سال پيش در حالي كه از محل كارش به خانه مي آمد صداي فرياد و كمك همسايه اش را شنيده بود سريع به داخل خانه رفته و يك چوب دستي كه قبلاً در خانه گذاشته بود به داخل منزل همسايه رفت.در را كه باز مي كند جسد زن و مرد همسايه را داخل پذيرايي مي بيند، در همين لحظه پليس سر رسيده و او را دستگير مي كند. مثل اين كه شب قبل از حادثه نيز او با مقتولين دعواي لفظي داشته و عنوان مي كند، من هر دو نفر شما را خواهم كشت . ولي قسم مي خورد كه اين جنايت كار او نيست. در دادگاه هم همه شواهد عليه او بوده به طوري كه تمام اهل محل و همسايه ها نيز آمده اند و در دادگاه شهادت داده اند حتي دو نفر از بهترين وكلاي شهر نيز نتوانستند براي او كاري بكنند. سه روز پيش نيز به او ابلاغ شد كه حكمش حدود يك ماه ديگر اجرا خواهد شد.
حميد همين طور از پشت سر او را مي ديد و در دل براي او تأسف مي خورد. وقتي كه مرتضي سر از سجده برداشت حميد به سمت او رفت و دستش را روي شانه اش زد و گفت: ماجراي غم انگيز تو را شنيدم. باور كن خيلي متأسفم مگر مي شود آدم اين قدر بدشانس باشد. به خدا باور كن همين من و خسرو دو سال پيش به قصد سرقت به شاهين شهر رفتيم. اول فكر نمي كرديم صاحبخانه در خانه باشد، بعد كه وارد خانه شديم ديديم كه يك پيرزن و پيرمرد آنجا هستند و چون وضع مالي شان خيلي خوب بود و مي دانستيم مقدار زيادي پول نقد در خانه مخفي كرده اند ديگر نتوانستيم برگرديم. با خسرو تصميم گرفتيم حتي اگر آنها را كشتيم پولها را سرقت كنيم.
دقايقي پس از حضورمان پيرزن متوجه حضور ما شد. شروع به جيغ و داد كرد. ابتدا خسرو با يك ضربه گلدان به سرش كوبيد سپس من با چاقو او را كشتم. بعد هم آن پيرمرد را كه از ترس زبانش بند آمده بود كشتيم و پولها را پيدا كرديم و فرار كرديم. ديگر خبر نداريم چه شد اما هنوز كه كسي سراغمان نيامده و مطمئناً نخواهد آمد چون هيچ اثري از خودمان باقي نگذاشتيم.مرتضي ناگهان برق اميدي در چشمانش درخشيد. مي دانست كه پرسشهاي بي موردش حميد را متوجه مي كند كه چه اشتباه بزرگي مرتكب شده و در مقابل كسي كه بي گناه به جاي او دستگير شده است اعتراف كرده است. سريع نماينده بند را در جريان گذاشت و تا صبح سجده شكر كرد...
... صبح در اولين فرصت مرتضي با نماينده بندشان به دفتر رئيس زندان مي رود و ماجراي شب قبل را بدون يك واو كم و يا زياد براي رئيس زندان تعريف مي كند. قاضي ناظر زندان با مدير و رئيس حفاظت اطلاعات زندان جلسه اي محرمانه برگزار مي كنند و موضوع سريعاً به قاضي مربوطه منتقل مي شود. تيمي از كارآگاهان مجرب آگاهي به زندان آمده و حميد و خسرو را مورد بازجويي فني قرار مي دهد و مشخص شد كه درست گفته اند: سر بي گناه پاي دار مي رود اما بالاي دار نمي رود.

ايسنا: يك مقام مسئول در روابط عمومي سازمان قضايي نيروهاي مسلح، آخرين اقدامات اين سازمان را درباره  بررسي علل سقوط هواپيماي سي ۱۳۰ تشريح كرد.
اين مقام مسئول درباره  اقدامات انجام شده توسط سازمان قضايي نيروهاي مسلح در مورد پرونده  حادثه  سقوط هواپيماي سي ،۱۳۰ گفت: در روز هاي گذشته طي نامه اي به وزارت ارشاد، صدا و سيما و نيروي هوايي ارتش از آنها خواسته شده به منظور تسريع در رسيدگي و پرداخت ديه به بازماندگان قربانيان اين سانحه، تيمي حقوقي تشكيل دهند تا اقدامات قانوني از قبيل تهيه و اخذ گواهي فوت، حصر وراثت و ساير مدارك مورد نياز شركت هاي بيمه انجام شود و پرداخت ديه به بازماندگان هر چه سريع تر صورت گيرد.
وي افزود: طي دو روز گذشته تيم ويژه تحقيق اين سانحه از هواپيماي كشوري، برج مراقبت و برج تقرب پرواز بازديد كرده و جلسه اي را با حضور مديركل فرودگاه هاي كشور و معاونان و مشاوران وي برگزار كردند. علاوه بر اين تيم ويژه از بخش هاي مختلف مراقبت پرواز و مركز ديجيتال ضبط مكالمات و مركز كنترل ترافيك هوايي كشور و برج مراقبت نظامي بازديد كرده و با عوامل برج نيز گفت وگو كردند.
وي گفت: اين اسناد و مدارك شامل نوار مكالمات خلبان با برج مراقبت و برج تقرب، مكالماتي كه برج تقرب با برج مراقبت داشته و همچنين مكالمات اين برج با كنترل نجات است. فيلم تهيه شده از كل مسير هواپيما تا زمان حادثه نيز مورد بازبيني مجدد قرار گرفته است.
وي در ادامه خاطرنشان كرد: فرم آخرين وارسي پرواز انجام شده از دستگاه ILS مورد بررسي قرار گرفت، ضمن آنكه وضعيت آموزشي، پزشكي و تخصصي كاركنان برج هاي مراقبت و تقرب براي اين سازمان ارسال شده و در حال بررسي آنها هستيم. اين مقام مسئول تاكيد كرد: انجام تحقيقات، كاري كارشناسي، فني و بسيار پيچيده است و گزارش تيم ۲۹ نفره نيز هنوز اعلام نشده است اما اميدواريم در اسرع وقت نتيجه  تحقيقات اعلام شود.

آسوشيتدپرس: پليس ايالت ميامي روز گذشته والدين كودك شش ماهه اي را كه به وي غذاهاي خام مي داده اند، به اتهام سوءاستفاده در نگهداري از كودك به پانزده ماه حبس تعليقي محكوم كرد. اين پدر و مادر سه كودك ديگر خود را نيز با همين شرايط نگهداري كرده بودند.
به گفته دادستان پرونده ،قاضي دادگاه مي تواند آنها را به اتهام به خطر انداختن جان فرزندان خود به بيست سال حبس محكوم كند.
ماه گذشته دادستان دادگاه عالي متهمان را به اتهام سهل انگاري در نگهداري از كودك شش ماهه خود كه بر اثر سوءتغذيه جان سپرده بود ،بازداشت و تحت تعقيب قانوني قرار داد.اعضاي هيأت منصفه در حال حاضر متهمان را به دليل سهل انگاري در نگهداري از سه كودك ديگر خود نيز تحت تعقيب قرار دادند. به گفته دادستان پرونده اين كودكان نيز از سوءتغذيه شديد رنج مي برند. بر اساس حكم دادگاه والدين فوق به مدت دو سال از ديدن فرزندان خود محروم خواهند بود. البته اين در حالي است كه وكيل مدافع متهمان اعلام كرده است كه قصد دارد از دادگاه درخواست كند تا ملاقات با كودكان زير نظر بهزيستي امكانپذير باشد.
به گفته پزشكي قانوني دادن آب و غذاهاي عاري از كالري و ويتامين به كودك شش ماهه منجر به مرگ وي شده است. اين كودك زمان فوت فقط نيمي از وزني را داشت كه بايد با توجه به سنش مي داشت.

محمد عباسي
همزمان با آغاز فصل سرما، در انتظار شنيدن اخباري ناگوار در مورد فوت هموطنان ايراني به علت نشت گاز مونوكسيدكربن حاصل از بخاري هاي گازسوز هستيم. اتفاقي كه در سالهاي اخير براي بسياري از مسئولان به يك پديده عادي و متعارف تبديل شده است و...
تأسف آور آن است كه در هر حادثه اي بعد از بررسي هاي كارشناسي اعلام مي شود كه مصرف كنندگان در زمان مصرف اشتباه كرده اند و استفاده نادرست مصرف كننده منجر به فوت شده است و همان گونه كه يكي از مسئولان مؤسسه استاندارد مدعي شده است، اين حوادث «بيشتر ناشي از مصرف نادرست بخاري بوده نه كيفيت آن.»
۱- آنچه كه اكنون به عنوان استاندارد بخاري هاي دودكش دار مورد تأييد قرار گرفته است، به سالهاي ۵۵-۵۴ بازمي گردد كه تكليف آن كاملاً مشخص است. اگر چه مسئولان مؤسسه استاندارد با استناد به آئين نامه هاي داخلي خود و روند تدوين استانداردهاي جديد، خود را از هرگونه كوتاهي و قصور مبري مي دانند اما واقعيت تلخ آن است كه نزديك به ۳۰ سال در اين زمينه سكوت شده است و اجازه داده شده محصولات با مختصات سه دهه قبل به مصرف كنندگان ارائه شود.
۲- براساس استاندارد جديد هر بخاري بايد مجهز به سيستم ODS باشد.
اين سيستم همزمان با كاهش اكسيژن موجود در فضاي مورد استفاده، جريان گاز را قطع مي كند و براين اساس پيش از آن كه مونوكسيد كربن توليد شده باعث فوت و يا ايجاد هر نوع خطري شود، بخاري خاموش خواهد شد. در اين شرايط و در صورت نصب سيستم ODS در بخاري ديگر شاهد فوت هيچ كس به دليل استفاده از بخاري گازي نخواهيم بود و مفهوم فوت به دليل استفاده نادرست معناي خود را از دست خواهد داد.
۳- در حال حاضر استاندارد ابلاغ شده براي توليد بخاري هاي گازسوز مبني بر لزوم رعايت تجهيزاتي است كه سيستم ايمني آن را افزايش دهد. در اين شرايط زماني كه يكي از مديران موسسه استاندارد اعلام مي كند در حال حاضر همه ۱۵۰ واحد توليدكننده بخاري دودكش دار موفق به پروانه كاربرد نشان استاندارد شده اند، اين ادعا به معناي آن است كه نبايد نگران خفگي ناشي از گاز مونوكسيد كربن بخاريهاي گازسوز باشيم. مگر آن كه اين مدير مؤسسه هنوز استاندارد جديد را قبول نداشته باشد و يا محصولات توليدشده در خارج از كشور ايران عرضه مي شود و بخاري هاي مصرفي هم از خارج وارد مي شود.
۴- استاندارد جديد در سال ۸۲ نهايي شد و قرار بود از سال ۸۳ ابلاغ شود. اما اين ابلاغ در نيمه دوم سال صورت گرفت كه با توجه به فصل توليد بخاري، عملاً  امكان اجرا نداشت و توافق شد كه استاندارد جديد از ابتداي سال ۸۴ رعايت شود. نكته قابل توجه آن است كه يكي از مديران مؤسسه استاندارد اظهار اميدواري كرده كه از سال آينده بخاري هاي توليدشده داراي سيستم ايمني باشند...به عبارت بهتر بعد از سه دهه غفلت، در زمان اجرا هم ۳ سال از دست رفته است و كسي جوابگو نيست كه چه مقام مسئولي، مسئوليت خطرهاي بالقوه توليدشده ناشي از اين تعلل را خواهد پذيرفت. آيا كسي حاضر است مسئوليت مرگ افرادي را كه از بخاري هاي توليد شده طي ۳ سال اخير جان خود را از دست دادند، بپذيرد؟ آيا مي توان اين مسئوليت پذيري را به ۲۷ سال قبل از آن هم تسري داد؟ و آيا قرباني بعدي مي داند كه چگونه خواهد مرد؟ و قاتل او كيست؟

گروه حوادث: اعضاي يك شبكه سرقت و زورگيري كه موجب اخلال در نظم و آسايش عمومي شده بودند، با تلاش هماهنگ مأموران كلانتري ۱۶۱ ابوذر به دام افتادند.
به گزارش همشهري، اعضاي اين شبكه كه اصغر (معروف به شپش)، بهرام، علي عشقي، هاشم، اكبر و معصومه نام دارند، در پي شكايت اهالي محله ابوذر مبني بر فعاليت اين افراد، در دستور كار مأموران تجسس قرار گرفت.
در نخستين تحقيقات، مشخص شد كه اعضاي اين شبكه با ورود به مغازه ها و محله ها در حالي كه مست بودند، با ايجاد قدرت نمايي با قمه و شمشير ايجاد مزاحمت و اخلال در نظم عمومي مي كنند.
بنابر اين رديابي ها در اين خصوص آغاز شد، اعضاي اين شبكه شش نفره در تيرماه امسال حين يك درگيري دسته جمعي، دستگير شدند در بازرسي بدني از يكي از متهمين مقدار ۲ كيلو و ۲۵۰ گرم حشيش و ۳۵۰ گرم ترياك كشف شد و از سوي داديار شعبه سوم ويژه امنيت اجتماعي دادسراي يافت آباد با قرار بازداشت روانه زندان شد. اما ظاهراً هريك از متهمان اين پرونده با قرار كفالت آزاد شدند. تا اين كه روز دوشنبه ۲۸ آذرماه مجدداً به دنبال گزارش هاي مردمي، اعلام شد كه متهمان اين پرونده در حال ادامه فعاليت هاي خود مبني بر زورگيري و سرقت هستند.
به اين ترتيب با دستور داديار پرونده مأموران كلانتري ۱۶۱ ابوذر با حكم ورود به خانه، دو نفر از اعضاي شبكه را كه اصغر و علي نام داشتند، شناسايي و دستگير كردند. در بازرسي از خانه آنها مقدار ۴۹۲ گرم حشيش و ۶۶۰ گرم ترياك كشف شد.پس از انتقال متهمان به شعبه سوم دادياري آنها تحت بازجويي قرار گرفتند و اين بار نيز با قرار وثيقه روانه زندان شدند.
رسيدگي به اين پرونده در شعبه سوم دادسراي يافت آباد ادامه خواهد داشت.
به گفته كارشناسان حقوقي و قضايي افرادي كه داراي سابقه مجرميت در دادسرا و دادگاه هستند، كساني هستند كه به دليل تعدد احضارشان به مراكز قضايي وحشت و ترس آن در درونشان از بين رفته است.
براساس تجربيات كساني كه براي اولين بار به جرمي خاص دستگير شده اند بيشتر از كساني كه بارها محيط زندان را تجربه كرده اند، ابراز پشيماني مي كنند و احتمال بازگشت اين گونه افراد به سوي جرايم مختلف كمتر است.

گروه حوادث: تحقيقات قضايي دلايل وقوع تصادف مرگبار اتوبان كردستان با طرح شكايت از سوي پدر متوفي در دادسراي امور جنايي تهران آغاز شد.
به گزارش همشهري، خردادماه سال گذشته مرد جواني سوار بر موتور سيكلت خود دراتوبان كردستان در حال تردد بود. ناگهان با يك ميني بوس تصادف كرده و جان سپرد. وقتي خبر فوت اين مرد جوان كه علي نام داشت به خانواده وي اطلاع داده شد، پدر متوفي كه به شدت از مرگ فرزندش داغدار بود به دادسراي محل وقوع حادثه مراجعه كرد و مدعي شد تصادف منجر به مرگ پسرش يك تصادف صوري بود اما طراح اين حادثه مرگبار خواهر زن پسرش است.
وي در خصوص ادعاي خود گفت: «چند روز قبل از وقوع اين حادثه پسري به خواستگاري خواهر زن علي آمد. دختر جوان تمايل زيادي به ازدواج با پسر مذكور داشت. پدر زن پسرم از او خواست تا در مورد خواستگار دخترش تحقيق انجام دهد. در تحقيقاتي كه پسرم انجام داد، خواستگار را فردي قابل قبول براي ازدواج با خواهر زنش تشخيص نداد و وقتي اين موضوع را به والدين همسرش گفت، آنان به درخواست ازدواج خواستگار جواب منفي دادند. وقتي اين اتفاق افتاد، خواهر زن علي به شدت ناراحت شده و روز قبل از حادثه مرگبار به پسرم گفته بود از او انتقام خواهد گرفت.»
پرونده مرگ ذكر شده از سوي دادسرايي كه طرح شكايت در آن انجام گرفته بود به دادسراي امور جنايي تهران ارجاع داده شد.
روز گذشته خواهر زن متوفي در نزد بازپرس حسين اصغرزاده مورد بازجويي قرار گرفت. دختر درخصوص ادعاي پدر شوهر خواهرش به بازپرس اصغرزاده گفت: «تمام ادعاهاي اين مرد كذب است. من از مرگ شوهر خواهرم بسيار ناراحت شدم و از ماجراي خواستگاري كه اين مرد عنوان مي كند بي خبر هستم. هيچ اختلافي بين من و شوهر خواهرم وجود نداشت.»
دستور تحقيق و بررسي بيشتر بر روي اين پرونده از سوي بازپرس اصغرزاده براي پليس آگاهي صادر شد.

گروه حوادث: مظنون اصلي جنايت منطقه آجودانيه با تلاش پليس آگاهي تهران در شهرستان شيراز دستگير شد.
به گزارش همشهري، ساعت ۵۰ ‎/ ۱۳ دقيقه روز اول آذرماه وقوع يك جنايت در آپارتمان مسكوني واقع در منطقه آجودانيه تهران به اطلاع بازپرس حسيني رسيد.
قرباني كه اردشير نام داشت با اصابت ضربات چاقو به بدنش كشته شده بود. كارآگاهان اداره دهم آگاهي مركز و بازپرس پرونده در صحنه جرم حاضر شدند و در همان ساعات اوليه بعد از وقوع جنايت يك مظنون به نام علي كه پسر شريك اردشير بود تحت تعقيب پليس قرار گرفت.
عامل جنايت پس از قتل، خودرو پژو ۲۰۶ قرباني را نيز به سرقت برده بود. جستجوي پليس ادامه داشت تا اينكه ردي از مظنون مذكور در شهرستان شيراز كشف شد.
عصر روز يكشنبه علي طي يك عمليات پليسي در حاليكه سوار بر خودرو مقتول بود، در شيراز بازداشت شد.
روز گذشته بازپرس حسيني ضمن اعلام اين خبر گفت: «مأموران اداره دهم آگاهي براي انتقال متهم از شيراز به تهران راهي شده اند.»
بازپرس هفتم دادسراي امور جنايي تهران در ادامه افزود: «علي در تحقيقات اوليه كه در شهرستان شيراز از وي صورت گرفته است با اينكه سوار خودرو مقتول بازداشت شده اما منكر ارتكاب قتل اردشير است.»
وي افزود: «متهم در خصوص علت فرار خود از تهران به شيراز و در اختيار داشتن خودرو اردشير به پليس گفته است كه به دليل اختلافاتي كه با همسرم داشتم وي به دادگاه مراجعه كرده و مهريه خود را به اجرا گذاشته است. من نيز چون قادر به پرداخت مهريه همسرم نبودم از تهران گريختم، خودرو اردشير نيز به امانت نزدم بود. از قتل او نيز تا الان كه شما به من اطلاع داديد خبر نداشتم.» اين متهم در ادامه اظهارات خود عنوان كرده است كه در اتوبان تهران _ شيراز به علت سرعت بالا با يك عابر تصادف كرده است كه احتمال مرگ او وجود دارد، اين در حالي است كه پليس در بررسي از خودرو پژو ۲۰۶ آثار هيچ تصادفي مشاهده نكرده است.
با انتقال متهم از شيراز به اداره دهم آگاهي تهران تحقيقات تكميلي از اين متهم كه به دليل شواهد و دلايل پليسي مظنون اصلي ارتكاب قتل اردشير است انجام خواهد گرفت.

گروه حوادث: دو مرد كه با قصد شوم خود خودكشي يك دختر ۱۳ ساله را رقم زدند تحت تعقيب پليس قرار دارند.
به گزارش همشهري، ساعت ۲۲ روز يكشنبه خبر خودكشي يك دختر ۱۳ ساله به اطلاع پليس ۱۱۰ رسيد. اين دختر نوجوان خود را از پنجره منزل مسكونيشان واقع در منطقه تهران نو به پايين پرتاب كرده بود.
دختر مذكور كه دچار جراحت شديد شده بود بلافاصله به نزديكترين بيمارستان انتقال يافت تا عمليات نجات وي آغاز شود.
در اولين تحقيقات پليس معلوم شد كه اين دختر در آن ساعت شب تنها در منزل حضور داشته و والدينش براي انجام كاري خانه را ترك كرده بودند.بر طبق آخرين اخبار م -۵۰ ساله و ح -۶۰ ساله كه در همان آپارتمان سكونت داشتند از نبود والدين دختر استفاده كرده و به منزل وي مراجع كردند. دختر در را كه گشود مورد حمله آن دو مرد قرار گرفت.محمد تورنگ مسئول مركز اطلاع رساني تهران بزرگ در توضيح اين خبر گفت: مردان قصد تعرض به دختر را داشتند كه اين دختر ۱۳ ساله خود را در حصار اين دو مرد ديد و اقدام به خودكشي كرده است.اين درحاليست كه يك منبع آگاه از تعرض دو مرد به دختر بچه خبر داده است.
درحالي كه به گفته محمد تورنگ تا اعلام نتايج پزشكي قانوني نمي توان نتيجه گيري دقيقي در اين خصوص انجام داد.در حال  حاضر اين دو مرد فراري هستند و جست وجو براي دستگيري آنان آغاز شده است.

سايت جنايي : دادگاه عالي نيويورك روز گذشته مردي را كه با رها كردن سگ هاي خود در خيابان منجر به حمله وي به پيرمردي ۸۰ ساله و مرگ وي شده بود به اتهام قتل غير عمد روبه رو كرده است.
دين لارج ۳۷ ساله در حال حاضر با اتهام قتل غير عمد دورتي سيلوان كه در هشتم مارس مورد حمله سه سگ قرار گرفته بود، روبه رو شده است.قاضي پرونده، متهم را به اتهام قتل غير عمد به سه سال حبس محكوم كرده است. قاضي پرونده مي تواند حكم متهم را كاهش داده اما امكان افزايش دادن اين حكم را ندارد. دادستان پرونده اعلام كرده است كه قصد دارد با مطرح كردن اتهام سهل انگاري در كنترل حيوانات بر عليه متهم وي را به ده سال حبس محكوم كند.
متهم در دادگاه مدعي شد كه به هيچ وجه از خطرناك بودن سگ هاي خود اطلاعي نداشته است. به گفته بازپرس تحقيق پرونده، متهم در حال حاضر بيش از سيزده سگ را در منزل خود نگهداري مي كند.

گروه حوادث: پليس آ گاهي تهران براي دستگيري مردي كه دختر نيمه جاني را به بيمارستان امام خميني (ره) رسانده و سپس فراري شده بود ،روانه شهرستان رشت شد.
به گزارش همشهري، چندي پيش دختر جواني به نام مهسا كه از ناحيه داخلي دچار جراحت شديد و خونريزي بود توسط يك مرد به بيمارستان امام خميني(ره) انتقال يافت. وضعيت جسمي اين دختر آن قدر وخيم بود كه به سرعت او را به اتاق عمل انتقال دادند. در تكاپوي پرسنل بيمارستان مردي كه مهسا را به بيمارستان آورده بود فراري شد و تنها از او يك كارت موتور باقي ماند.مهسا در برابر آن همه جراحت شديد و خونريزي تاب نياورد و جان سپرد.بعد از مرگ وي مراتب به اطلاع بازپرس حسين اصغرزاده رسيد.
جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت مرگ وي مشخص شود. پزشكان اعلام كردند كه مهسا مورد تعرض شديد قرار گرفته و پارگي هاي شديد داخلي و خونريزي ناشي از آن منجر به مرگ اين دختر جوان شده بود.
كارآگاهان اداره دهم مأموريت يافتند تا مردي را كه خود را پدر مهسا معرفي كرده و او را به بيمارستان انتقال داده بود بازداشت و از وي تحقيق به عمل آورند.
از كارتي كه از مرد باقي مانده بود استعلام صورت گرفت و معلوم شد متعلق به فردي ساكن شهرستان رشت است.
در بررسي از لوازم مهسا يك شماره تلفن نيز به دست آمد كه استعلام از آن شماره نيز پليس را به آدرس مرد ساكن رشت رساند.
پليس آگاهي تهران صبح ديروز به سوي شهرستان رشت عازم شد تا با بازداشت اين مرد راز مرگ دلخراش مهسا آشكار شود.

آسوشيتدپرس : پليس قضايي نيويورك روز گذشته دوست پسر سابق دختري را كه چندي پيش به قتل رسيده بود به عنوان اولين مظنون در پرونده رسيدگي به قتل اعلام كرد.
دادستان رسيدگي به اين پرونده اعلام كرد كه پانول كورتز ۲۴ ساله در حال حاضر به عنوان مظنون بازداشت شده است. در حال حاضر اين متهم به دليل اتهام ديگري در دادگاه به سرمي برد. دادستان پرونده همچنين در دادگاه اعلام كرد كه بنا بر شواهد موجود پانول كورتز كه پيش از اين نيز به اتهام تجاوز در زندان فدرال به سر ميِ برده است در روزحادثه در منزل دوست دختر سابق خود كه با ضربات چاقو به قتل رسيده، حضور داشته است.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده ، مقتوله كاترينا وود (۲۱ ساله) در روز ۲۷ نوامبر با ضربات چاقوي فردي ناشناس به قتل رسيده است. علاوه بر اين اثرات انگشت متهمي كه مقتوله را به قتل رسانده در صحنه قتل ديده شده و به نظر مي رسد كه اين اثرات انگشت متعلق به متهمي باشد كه در حال حاضر به عنوان مظنون معرفي شده است.
به گفته يك منبع موثق، اعضاي هيأت منصفه به دليل اعتصابي كه در سيستم ايجاد شده ، اتهامات وارده به متهم فوق را بررسي كرده و دستور تحقيق در مورد مسئله را صادر كنند.
كاترينا وود كه به خانواده اش اعلام كرده بود كه به عنوان منشي در يك دفتر كار مي كند پيش از مرگش هيچ صحبتي با خانواده اش نداشته است و اعضاي خانواده اش پس از شنيدن اين خبر شوكه شدند.