وسواس دراولين شب آرامش
لوكيشن سريال اولين شب آرامش، يك خانه قديمي است، با يك پنجره پر از شمعداني رو به حياط
|
|
عكس :حبيب مجيدي
ليلي نيكونظر
اينجا خانه اي قديمي است در ميدان سپاه تهران، از آن خانه هايي كه در سريال هاي تلويزيوني، زياد مشابهش را ديده ايد. از همان خانه هايي كه پنجره هاي بزرگ و چوبي رو به حياط دارند و روي هره پشت پنجره هم پر از شمعداني هايي است كه هيچ ترسي از سرما ندارند. مهتاج نجومي تكيه داده به پنجره و با تلفن حرف مي زند. احمد اميني مي گويد كات و نكات ريزي را توضيح مي دهد.
اينجا لوكيشن سريال اولين شب آرامش به كارگرداني احمد اميني است. فعلا برايم يك ليوان چاي آورده اند كه طعم خوبي دارد و در سرماي اين اتاق هم مي چسبد. احمد اميني كارگردان آرامي است يا حداقل در اين چند دقيقه اينطور به نظر مي رسد و البته بسيار خوش برخورد و ميهمان نواز است. از من مي خواهد هرچيزي كه به ذهنم رسيد و هر سؤالي كه داشتم، بپرسم. در اين شلوغ پلوغي سؤالاتم را يادداشت مي كنم، تا يكجا با او گفت وگو كنم. هرچقدر برخورد اميني مودبانه و دوستانه است، آتيلا پسياني سرجنگ دارد. به نظرم آقاي پسياني مي بايست كمي ديدشان را نسبت به خبرنگارها مهربان تر كنند!
آخرين روزهاي فيلمبرداري فضاهاي داخلي است و تنها چند صحنه پراكنده خارجي برايشان مانده. تقريبا كار تمام است و سريال مي رود تا به حدس احمد اميني آن طرف سال از شبكه 3 سيما پخش شود. در فاصله تكميل شدن گريم مهدي پاكدل تا پلان بعدي، اهالي پشت صحنه دور هم مي نشينند و احتمالا شبيه روزهاي ديگر، حرف مي زنند و از در و ديوار مي گويند. از بحث مشقات و سختي هاي كار سريال مخصوصا سريال هاي بلندي كه دوران فيلمبرداري اش گاهي به 14- 13 ماه مي رسد مي گويند، تا طرح زوج و فرد شدن پلاك ماشين ها و آتيلا پسياني كه تازه به اين جمع رسيده است تاييد مي كند كه طرح بسيار خوبي است. همچنان و در همين فواصل بحث مي شود و گفت وگوهاي دوسه تايي دست اندركاران سريال از بورخس و كنراد گرفته، تا طرز طبخ شلغم(!) ادامه دارد. در همين حين، اميني يك ديالوگ را از فيلمنامه سريال نشانم مي دهد كه اين ديالوگ را به خيلي از رسانه ها به جاي خلاصه داستان اولين شب آرامش داده ايم. اين حرف ما در اين سريال است .
مهرداد: منم مي ترسم. اين جور بارمون مي آرن كه هميشه بترسيم، از همه چيز. از بزرگتر كه مبادا بهش بربخوره. از كوچكتر كه مبادا دلش بشكنه، از دوست كه مبادا برنجه و تنهامون بذاره، از دشمن كه مبادا سراغمون بياد و... اما من مي خوام يه بار نترسم... يه بار جرات كنم كه نترسم، ببينم چطور ميشه .
وقتش است كه با احمد اميني، گپي كوتاه بزنم، دارند وسايل فيلمبرداري را به اتاق ديگري منتقل مي كنند و اين كمي طول كشيده است. گريم مهدي پاكدل هم تمام شده و در خانه پرسه مي زند و با بازيگران و دست اندركاران سريال، شوخي مي كند و مي خندد. به شدت خوش رو و مودب است و كمي به نظرم خجالتي مي زند. فعلا خلاصه گپمان با اميني را بخوانيد تا بعد...
اميني كار تلويزيوني زيادي نداشته است. كارهايش در تلويزيون به قصه هايي محدود مي شود كه به آنها علاقه داشته است مثل برنامه ها و سريال هايي چون باران عشق ، بيگانه اي ميان ما و... مي شود حدود سه- چهار تا كار. دليل اميني براي كار كردن اين سريال هم به قصه خوب سريال برمي گردد، قصه اي كه اميني دوست دارد، تهيه كننده دوست قديمي اش بوده و هميشه در انتظار اين بوده اند كه فرصتي پيش بيايد و با هم كار كنند و يك عامل سومي هم وجود داشته؛ اينكه اميني دلش مي خواسته پس از تجربه باران عشق دوباره با مديران شبكه۵ كه حالا در شبكه 3 هستند، كار كند چرا كه هر دو طرف خاطرات خوبي از اين همكاري مشترك داشته اند و همين ها باعث شده اميني كارش را با علاقه شروع كند و همين ها انگيزه هاي اوليه اش بوده است و به قول خودش انگيزه هاي بعدي، بعدا و در طول كار پيدا شده است.
از نظر زمان اصلا به مشكل برنخورده اند. از ابتدا روي 8-7 ماه برنامه ريزي كرده اند و حالا كه تقريبا به انتهاي كار رسيده اند، در ماه ششم برنامه ريزي هستند، اميني مي گويد كه شرايط مناسبي در اختيار داشته اند و همين فرصت كافي و اينكه هيچ فشاري از سوي تهيه كننده نبوده، باعث شده زمان كافي داشته باشند براي آنكه روي جزئيات كار كنند و با همين شرايط مناسب و فرصت كافي و همكاران خوب، كار خوبي شكل گرفته است و حالا هم او و هم باقي دست اندركاران اولين شب آرامش اميدوارند كار آبرومندي شود.
كارگردان فيلم هاي سينمايي غريبانه ، سايه هاي هجوم و اين زن حرف نمي زند راجع به بازي هاي اين سريال قضاوت نمي كند، چرا كه اعتقاد دارد بازي تازه بعد از مونتاژ و صداگذاري ديده مي شود و نتيجه، تازه بعد از اين مراحل مشخص مي شود چرا كه در مرحله مونتاژ و صداگذاري، بازي ها از نو صيقل مي خورد و اين ويرايش خيلي مواقع برايشان غيرمنتظره است. ممكن است من از يك بازي راضي نباشم، اما بعد از طي شدن اين مراحل، تازه ببينم چه بازي اميدواركننده اي ارائه شده است. هم توضيح دادن اين، مشكل است و هم كلا اين ماجرا كمي پيچيده است . اميني ادامه مي دهد: تهيه كننده راش ها را ديده و اظهار رضايت كرده است . احمد اميني همچنين به نكته جالبي اشاره مي كند: دركارهايي كه وسعت زياد دارد و بازيگران مختلف و شخصيت هاي زيادي در آن كارها ايفاي نقش مي كنند، با پس زمينه هاي مختلف و توانايي هاي مختلف؛ بايد علاوه بر بازي گرفتن، در كار تعادل ايجاد شود و جنس بازي ها به هم نزديك شود و نوسانات اين بازي ها در مقابل هم كم باشد و به تعادل برسد، اين باعث مي شود مجموعه خوب و قابل قبولي از آب دربيايد . اميني فكر مي كند اولين شب آرامش بازي هاي خوبي داشته باشد و تيم بازيگري يكدست و متعادل عمل كرده باشند و هم جوان ها و هم قديمي ترها بازي هاي قابل قبولي ارائه داده باشند. اميني با خيلي از بازيگران تا پيش از اين كار كرده است و با خيلي ها هم براي اولين بار و فقط در اين سريال؛ با اين همه به سهم خودش راضي است و قطعا اگر شما هم به ليست بازيگران اين سريال يك نگاه كوتاه و سرسري بيندازيد، احتمالا به اين نتيجه مي رسيد كه اولين شب آرامش مجموعه بازي هاي قابل قبولي ارائه خواهد داد. ببينيد:پرويز پورحسيني، آتيلا پسياني، مهتاج نجومي، اكرم محمدي، بهرام ابراهيمي، يكتا ناصر، شبنم قلي خاني، مهدي پاكدل، امير آقايي، شهروز ابراهيمي، مهرداد ضيايي و...
با اين حال، اميني معتقد است مهمترين ويژگي اولين شب آرامش داستان پرپيچ و خم و پر از گره آن است و فراز و نشيب و تنشي كه در قصه وجود دارد. اميني مي گويد: در بين مجموعه هاي تلويزيوني كه پيشنهاد مي شد، اين كار از نظر قابليت گسترده شدن زماني و موضوعي و كشاكش قصه و گره و حادثه داستان، قابل توجه بود . اميني اميدوار است همين سرگرم كننده بودن و جذاب و پر و پيمان بودن قصه مهمترين خصلت اين سريال باشد. اميني همچنين در گپ و گفت وگويمان به اين اشاره مي كند كه اين كار به نسبت ساير كارهاي آپارتماني كه سه- چهار ماهه ساخته مي شود، بايد خيلي زودتر تمام مي شد اما تا به حال تقريبا دو برابر اين زمان طول كشيده است و همين نشان مي دهد كه كار، سرسري انجام نشده و روي اولين شب آرامش وسواس بوده است. اميني دوست دارد اين زحمتي كه كشيده شده در نتيجه نهايي هم ديده شود.
موقع شروع كار است. وسايل صدا و تصوير به اتاق ديگري منتقل شده و دست اندركاران پشت صحنه هم از بحث هاي دو- سه نفري خسته شده اند و كم كم سرپست هايشان برمي گردند. اين اتاق، اميني جلو مانيتور مي نشيند و آن اتاق مهدي پاكدل تمرين مي كند. احمد اميني اين اتاق داد مي زند كات ، گرفتيم و مهدي پاكدل متعجب و باخنده از آن اتاق مي دود كه اي بابا من داشتم تمرين مي كردم و دوباره مي خندد و اميني با لبخند مي گويد گرفتيم ديگر! . مهدي پاكدل در اين كار به قول خودش نقش پسرجواني به نام عليرضا را بازي مي كند كه شبيه اش را در جامعه زياد ديده ايم. او براي رسيدن به هدف هايش دچار مشكل مي شود و رفتارهايش آن پختگي لازم را ندارد تا جايي كه كارش به زندان هم مي كشد. عليرضا با يك سري مجهولاتي روبه روست و رازهايي دارد و گره هاي بازنشده اي كه براي گشودن و فهميدنش به آب و آتش مي زند و لحظه اي كه آن راز اصلي را مي فهمد، سخت ترين لحظه حسي مهدي پاكدل است.
پاكدل را بيشتر با تئاتر مي شناسيم وخودش هم علاقه اصلي اش تئاتر است و كار در تلويزيون را با تيم هاي خاصي دنبال مي كند. خودش مي گويد: با كساني كار مي كنم كه با آنها آرامش داشته باشم، هر كسي دغدغه هاي مادي دارد، اما من ترجيح مي دهم تنها با كساني كار كنم كه در حيطه فعاليتي خودشان خاص باشند و اين به همكاري مي ارزد . خودش فكر مي كند نسبت به كارهاي قبلي اش پخته تر و جدي تر و كامل تر بوده و تمام تلاشش را براي ارائه دادن يك بازي خوب انجام داده است. از بعد از نمايش بي شير و شكر حميد امجد روي صحنه نمايش نبوده و ماهي ها عاشق مي شوند ، چاي نت و آبي را هم در كارنامه سينمايي اش دارد. ساعت 7شب است و وقت رفتن. ضيافت تصوير و صدا و كنراد و بورخس و شلغم(!) در همين جا به پايان مي رسد. اما تصويربرداري اين مجموعه كه از خرداد 84 درتهران آغاز شد، همچنان ادامه دارد و طبق برنامه ريزي گويا اواسط بهمن ماه به پايان مي رسد. اولين شب آرامش در 26قسمت 45دقيقه اي براساس فيلمنامه اي از سعيد شاهسواري و عباس نعمتي و به سفارش گروه فيلم و سريال شبكه سوم توليد مي شود.
تيتراژ اول
سعيد مروتي - مي گويند چهره او سال هاست كه تغييري نكرده؛ مردي كه گذر زمان ردي به چهره اش باقي نگذاشته است. منتقد ديروز و كارگردان امروز، جز چند تار موي سفيد در شقيقه ها و سبيلي كه گاهي اوقات تراشيده مي شود، تغييري در 20سال اخير نكرده است. او كسي است كه نزديك به 25 سال پاسخگوي نامه هاي علاقه مندان سينما بوده است. خط باريكي كه همچنان او را در عالم روزنامه نگاري حفظ كرده است. جالب است كه بدانيد بسياري از منتقدان سينمايي نام آشنا و حتي كارگردانان مشهور امروز، اولين نامه هايشان توسط او خوانده شده است. اين فهرست دست كم در مورد منتقدان آنقدر پر تعداد است كه شايد شامل نيمي از چهره هاي سرشناس نقد فيلم بشود؛ از جواد طوسي و كامبيز كاهه گرفته تا اميرپوريا و سعيد عقيقي. از نقدهاي خودش هم چيزي كه بيشتر در حافظه ها مانده، ديدگاهي معتدل بوده. نقد منفي او به فيلم راه همچنان مثال زدني است. اينكه چگونه مي شود با باورهاي جمعي مخالف خواني كرد و به جاي دشنام دادن، دلايل مستدل و منطقي آورد. فيلم اول اميني گرچه منتقد پسند بود ولي او خيلي زود نشان داد كه تا چه اندازه به حرفه اي بودن اهميت مي دهد. احتمالا به همين خاطر بود كه فيلمي چون غريبانه را ساخت؛ با همان مايه ها و حتي همان پرداخت كه خودش سال ها در مقام منتقد از آن خرده گرفته بود. اين زن حرف نمي زند نشان داد كه او مي تواند در عين حرفه اي بودن و به مخاطب عام فكر كردن به سينما هم بينديشد. او در اين سال ها البته، بيشتر در تلويزيون فعال بوده تا سينما و اين روزها هم درگير ساخت مجموعه تازه اي است؛ مجموعه اي كه هنوز هيچ كس حتي از موضوعش هم اطلاع ندارد ولي به احتمال قوي مي شود از پس نماهايش سليقه و بينش مردي موقر و محترم را شناخت؛ آقاي احمد اميني.
تيتراژ دوم
كارگردان: احمد اميني، نويسندگان فيلمنامه: سعيد شاهسواري، عباس نعمتي. برنامه ريز و دستيار كارگردان: عليرضا بزدوده. مدير تصويربرداري: كيوان معتمدي. مدير توليد: شهنام شهباززاده. صدابردار: ناصر شكوهي نيا. طراح چهره پردازي:محسن بابايي. انتخاب بازيگر و مشاور فيلمنامه: بهرام عظيم پور. طراح صحنه و لباس: ملك جهان خزائي. منشي صحنه: ندا قائدي مقامي. عكاس:حبيب مجيدي. مشاور و كارشناس انتظامي:سرهنگ عبدالله قاسمي. روابط عمومي:افشين رضايي. محصول: گروه فيلم و سريال شبكه سوم سيما.
بازيگران:پرويز پورحسيني، مهتاج نجومي، اكرم محمدي، بهرام ابراهيمي، يكتا ناصر، شبنم قلي خاني، مهدي پاكدل، اميرآقايي، شهروز ابراهيمي، مهرداد ضيايي، مريم معترف، پرويز سيرتي، اشكان صادقي، جواد مولانيا، منظر لشگري، تورج فرامرزيان، سعيده عرب، علي گل زاده، جواد زيتوني، مرتضي كاظمي، سودابه عليپور، سحر چوبدار و...
|