پنجشنبه ۱۵ دي ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۸۹۳ - Jan 5, 2006
باند ۱۲ نفره اغفال نوجوانان متلاشي شد
012165.jpg
گروه حوادث: با شكايت يك پسر نوجوان، پرده از راز يك باند اغفال نوجوانان برداشته شد. ۱۲ عضو گروه توسط مأموران كلانتري ۱۴۹ اما م زاده حسن بازداشت شدند.
به گزارش همشهري، حدود يك ماه قبل شخصي با مراجعه به دادسراي ناحيه ۱۸ شكايتي مبني بر ايجاد مزاحمت و تهديد فرزندش به مرگ تنظيم كرد. محمد ۴۰ ساله به شكري، داديار شعبه سوم ويژه امنيت اجتماعي دادسراي ناحيه ۱۸ گفت: شب قبل مرد جواني در پارك المهدي خيابان آزادي پسر من- ميلاد ۱۷ ساله- را تهديد به مرگ كرده و از او خواسته است تن به اميال شيطاني او بدهد.
محمد اضافه كرد، هفته قبل چند تن از جواناني كه در پارك جمع شده بودند باب دوستي با پسر من را باز كرده و او را به خانه اي در خيابان هاشمي بردند. به گفته پسرم، در اين خانه امكانات مصرف مواد مخدر و آلات قمار وجود داشته است. پس از گذشت ساعتي آنها پيشنهاد شوم  خود را به پسرم مطرح كردند كه با اعتراض ميلاد، او از خانه آنها خارج شد. اما ديشب بار ديگر يكي از آن جوانان ميلاد را در پارك ديده و او را تهديد كرده است اگر به خانه آنها نرود، او را به قتل خواهند رساند. با پي گيري داديار شعبه سوم ويژه امنيت اجتماعي و با همكاري مأموران كلانتري ۱۴۹ اما م زاده حسن، اعضاي اين باند در آخرين روز ماه گذشته در خانه اي در خيابان هاشمي دستگير شدند.
افراد اين باند ۱۲ نفره امير، يحيي، محمدرضا، علي اكبر، رامين، ناصر، فرشاد، رضا، فريدون، محسن، غلام و فرامرز نام داشتند. اكثر اعضاي اين گروه بين ۱۶ تا ۲۵ سال سن داشته و مسن ترين آنها به نام غلام رهبري اين گروه را به عهده داشت.
منزلي كه پيش از آن ميلاد نيز به آنجا برده شده بود توسط مأموران كلانتري مورد بررسي قرار گرفت و مشخص شد فريدون ۲۵ ساله اين خانه را اجاره كرده و در اختيار گروه قرار داده بود.در بررسي خانه اموالي از قبيل آلات موسيقي، آلات قمار، مواد مخدر، قرص هاي روان گردان، آلات استعمال مواد مخدر و اموال مسروقه كشف و ضبط گرديد.
بازجويي از اين افراد مشخص كرد آنها با شناسايي نوجوانان شهرستاني در ترمينال هاي تهران، سعي در برقراري رابطه دوستي با آنها كرده و با دادن وعده در اختيار گذاشتن شغل، خوراك و محل خواب، آنها را اغفال مي كردند. پس از آن از اين افراد براي سرقت، خريد و فروش و حمل مواد مخدر استفاده مي كردند. يكي از اعضاي گروه در اعترافات خود بيان كرد كه سه تن از دستگيرشدگان كه همگي كمتر از ۱۸ سال سن داشتند به همين شيوه اغفال شده و مورد سوءاستفاده جنسي گروه قرار گرفته اند. بنابر اين گزارش به دستور رئيس شعبه سوم دادياري دادسراي ناحيه ،۱۸ سه تن از بازداشت شدگان به كانون اصلاح  و تربيت اعزام شدند و قرار بازداشت ساير افراد در زندان اوين صادر شده است.
بررسي اين پرونده و ثبت شكايت هاي جديد همچنان ادامه دارد.

آن سوي حادثه
قتل هاي سريالي -۳
۴ سال بعد از دو قتل سريالي: ضلع شمال  غربي مشهد، جاده خروجي به سمت قوچان جاده مرگ نام گرفت. قتل هاي مشهد نيز همچون دو نمونه قبلي بدون هيچ ظني به آماري عجيب تبديل شد.
۷ مرداد ۱۳۷۹: افسانه، زني ۳۰ ساله كه دختري ۷ ساله داشت، پس از ثبت نام در ترم جديد به ميدان شهيد فهميده رفت تا به خانه بازگردد. اما اين آخرين حضور او در حاشيه ميدان حسين فهميده بود.
دهه اول مرداد: چادري سياه در بوته زارهاي گوجه فرنگي حوالي جاده خين عرب. زني ۴۴ ساله خفه شده بود.مأموران آگاهي به هويت زن پي بردند. اين زن ليلا نام داشت و ۷ بار به  دلايل مختلف بازداشت و مجازات شده بود.
۱۱ مرداد ۱۳۷۹: حوالي جاده خين عرب، موكتي لوله شده توجه رهگذران را جلب كرد. پيكر بي جان زني در آن پيچيده شده بود. پزشكي قانوني علت مرگ زن را انسداد مجاري تنفسي به  وسيله روسري گزارش كرد. جسد چند روز بعد شناسايي شد.
۱۴ مرداد ۱۳۷۹: ساعت ۳۰:،۱۸ محله سجادشهر مشهد. جسد زني در يك گوني زردرنگ كشف شد. او هم خفه شده بود. مأموران دريافتند وي نيز يك فقره سابقه كيفري داشته است.
۳ دي ۱۳۷۹: پس از وقفه اي ۱۳۹ روزه، ساعت ۹ صبح، ۱۰۰ متر بالاتر از شركت ايران خودرو مشهد، چادري مشكي كه زني در آن پيچيده شده بود كشف شد. معصومه پنجمين قرباني بود كه خفه شده بود و ۲ بار نيز سابقه كيفري داشت.
۱۶ بهمن ۱۳۷۹: ساعت ۳۰:۱۰ صبح، باز هم روبه روي ايران خودرو، جسد زني پيچيده در چادر كشف شد. پرونده قتل سارا، ۲۷ ساله و اهل مشهد با ۳ فقره سابقه كيفري، كه به گزارش پزشكي قانوني با پارچه اي شبيه شال گردن خفه شده بود نيز در پوشه قتل زنان مشهدي جاي گرفت.
۲۹ بهمن ۱۳۷۹: جسد زني ۴۵ ساله به نام اعظم كه چندين  بار به دليل اعتياد و مسائل منكراتي بازداشت شده بود درحالي كه خفه شده بود حوالي جاده خين عرب كشف شد. خانواده اعظم حتي توان پرداخت هزينه كفن و دفن او را هم نداشتند.
۱۹ اسفند ۱۳۷۹: ساعت ۷ صبح ،جسد زن ۵۰ ساله اي به نام سكينه كه ۵ فقره سابقه كيفري داشت در شمال شرقي مشهد كشف شد. جسد اين زن نيز در چادري سياه پيچيده شده بود. پزشكي قانوني علت مرگ را خفگي به  وسيله روسري تشخيص داد.
۲۳ اسفند ۱۳۷۹: جسد زن ديگري به نام خديجه كه با روسري خفه شده بود در روستاي دوست آباد حوالي مشهد كشف شد.
۱۲ فروردين ۱۳۸۰: در حاشيه جاده قوچان   مشهد، در جوار ميدان شهيد فهميده و جاده خين عرب، جنازه اي پيچيده در چادر مشكي كشف شد. اين زن ۳۵ ساله اهل مشهد و مجرد بود و سابقه كيفري نيز داشت.
۱۴ فروردين ۱۳۸۰: جسد مريم، ۳۵ ساله و اهل مشهد با ۶ بار سابقه كيفري، در چادرش درحالي كه خفه شده بود كشف شد.
۱۵ فروردين ۱۳۸۰: جسد طوبي، ۳۵ ساله و مجرد و اهل مشهد، در چادري پيچيده شده بود. طوبي نيز يك فقره سابقه كيفري داشت بر اثر خفگي جان داده بود.
۲۴ فروردين  ۱۳۸۰: عذرا ۳۱ ساله مثل ديگر زنان به  قتل  رسيده خفه شده بود. جسد او در خيابان خيام شمالي مشهد كشف شد.
۳ تير ۱۳۸۰: جسد مريم ۲۸ ساله در بلوار شهيد موسوي مشهد و اجساد شيوا و زهرا نيز در نقاطي در همان نزديكي كشف شد. هر سه آنها خفه شده بودند.
۱۱ تير ۱۳۸۰: جسد ليلاي ۲۰ ساله كه بر اثر خفگي جان سپرده بود در مشهد كشف شد.
۱۷ تير ۱۳۸۰: جسد منصوره ۲۸ ساله كه او نيز خفه شده بود در مشهد پيدا شد.
۲۴ تير ۱۳۸۰: جسد محبوبه ۱۸ ساله در جاده قديم قوچان كشف شد.
مرداد ۱۳۸۰: زهرا ۳۳ ساله آخرين شكار قاتلي بود كه جرايد او را «قاتل عنكبوتي» مي خواندند.سرانجام پليس مشهد سعيد حنايي را، مردي متأهل كه گاهي با موتورسيكلت خود و گاهي با وانت بارش اجساد زنان را منتقل مي كرد، دستگير كرد. به روايتي ۱۶ و به روايتي ۱۹ زن به شيوه خفگي با روسري به دست اين مرد به قتل رسيدند. درحالي كه همه آنها داراي سابقه كيفري بودند.
گرچه وكيل تسخيري سعيد حنايي، با استناد به پرونده پزشكي سابق وي مبني بر ابتلاي موكلش به بيماري رواني، خواستار توجه به وضعيت روحي او شد، پزشكي قانوني به سادگي از كنار ماجرا گذشت.آزمايش ساده اي انجام گرفت و صرف مجنون بودن يا نبودن او گزارش داده شد و حنايي بدون بررسي ابعاد شخصيتي و رواني اش به دار مجازات آويخته شد.
* اين بار ۶ نفر بودند، سوار بر پيكان سفيد. همان كه ارابه مرگ بود.
۲۲ شهريور ۱۳۸۱: پيكان سفيدرنگي مقابل خانه اي در كرمان ايستاد و سرنشينان آن جواني را سوار كردند و رفتند. اندكي بعد مصيب افشاري را دست و پا بسته به داخل گودالي پر از آب باران در محله هفت باغ انداختند.مصيب كه توان هيچ كاري را نداشت خود را از خفه  شدن در آب رهاند ولي ضربات سنگ هايي كه به سويش پرتاب مي شد توانش را گرفت. با اين حال هنوز جان داشت كه آن ۶ نفر زنده به گورش كردند.
۲۹ شهريور ۱۳۸۱: محسن كمالي ديگر قرباني ارابه مرگ سفيدرنگ بود. او را نيز به محله هفت باغ منتقل كردند و سرش را در حوض يكي از باغ هاي آن منطقه فرو بردند و خفه اش كردند. جسدش نيز در بيابان هاي اطراف طعمه حيوانات شد.
۳۱ شهريور ۱۳۸۱: سرنشينان پيكان سفيدرنگ جميله اميراسماعيلي را به باغ پسته بردند. در آب حوض خفه اش كردند و جسدش را در كنار گودالي كه مصيب را در آن انداخته بودند انداختند و مقداري خاك رويش ريختند.
مهر ۱۳۸۱: علي گواشيري به شيوه مشابه موارد قبلي جان سپرد. او جزو ۱۳ قرباني كرماني است كه هيچ كس قتل او را به گردن نگرفت و عامل يا عاملان قتلش نيز شناسايي نشدند.
۲۸ آبان ۱۳۸۱: زني ميانسال به كلانتري چوپار كرمان مراجعه كرد و از ناپديد شدن دختر و دامادش خبر داد. وي گفت كه آنها براي خريدن خانه از كرمان خارج شده اند ولي تماسشان با خانواده به طرز مشكوكي قطع شده است.ده روز بعد مأموران آگاهي جسد زن و مردي را در اطراف كرمان كشف كردند كه حيوانات وحشي به آنها حمله كرده بودند. علت مرگ هر دو خفگي در آب تشخيص داده شد. بدين ترتيب شهره نيك پور و محمدرضا نژادملايري نيز به جمع قربانيان ارابه مرگ پيوستند.
قتل هاي كرمان در حالي در مطبوعات منعكس شد كه سردار جوركش، فرمانده انتظامي كرمان، اطلاعاتي را درباره آنها فاش كرده بود. قتل هاي كرمان از آن  رو به پرونده «ساعت مرگ و قربانيانش» افزوده شد كه ۳ زن به شيوه اي مشابه با حضور سرنشينان ارابه مرگ سفيدرنگ كشته شدند.
با دستگيري ۶ جوان ۱۹ تا ۲۲ ساله، ماجراي قتل ۵ نفر از قربانيان روشن شد ولي ۱۳ قتل همچنان مبهم ماند. اين اولين بار پس از قتل هاي زنجيره اي سال ۱۳۷۷ بود كه يك جمع دست به قتل هاي سريالي مي زدند.اعضاي جوان اين گروه مرگ، در كرمان در جلسات بازجويي اقرار كردند كه «ما مي خواستيم با اين كار فساد را ريشه كن كنيم.» (انتخاب، ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۲)
* طلسم طلا زنان را قرباني كرد؟
۲ اسفند ۱۳۸۱: پيكر بي جان زني جوان كه با پيچيده شدن طناب به دور گردنش به قتل رسيده بود در باغ هاي اطراف اراك پيدا شد.پليس توانست در تحقيقات خود رد مردي به نام ابوطالب را كه به كار تعمير يخچال مشغول بود بيابد.بدين ترتيب، پليس مردي ۳۲ ساله را شناسايي و دستگير كرد كه اعترافاتش پرده از برگزاري مراسمي برداشت. مراسمي كه در آن زنان و دختراني به قتل رسيده بودند تا او و همدستش بتوانند به طلا و پول برسند.ابوطالب در اعترافات خود گفت: «من و يزدان در خيابان هاي اراك پرسه مي زديم و بعد از شناسايي طعمه هايمان، آنها را سوار مي كرديم و به باغ هاي اطراف شهر مي كشانديم و بعد از سرقت طلاها و جواهراتشان، آنها را به قتل مي رسانديم.» (ايران، ۱۴ اسفند ۱۳۸۱)وي در ادامه اظهار داشت: «از سال ۱۳۸۰ ، ۷ زن و دختر را كه بين ۲۰ تا ۴۰ ساله بودند كشته ايم.» (ايران، ۱۴ اسفند ۱۳۸۱)
در همه قتل هايي كه در اطراف اراك و شازند روي داده بود، قربانيان با گره روسري هايشان به قتل رسيده بودند. (ايران، اسفند ۱۳۸۱)همه اين قتل ها در حالي صورت گرفته بود كه زنان روستايي براي فروش طلا و زيورآلات خود به دام شكارچيان افتاده بودند. محمدي، قاضي پرونده، اظهار داشت: «به لحاظ اينكه پرونده اين جنايت نظم عمومي استان را به  هم ريخته و باعث جريحه دار شدن احساسات مردم و خانواده هاي قربانيان شده است، پرونده خارج از نوبت و به  صورت فوري رسيدگي خواهد شد.» شعبه بيست وپنجم دادگاه عمومي اراك با دستگيري اين دو متهم به  قتل رسيدگي به پرونده آنان را آغاز كرد.(اين دو ماه گذشته در اراك به دار مجازات آويخته شدند)
منبع: مجله زنان شماره ۱۰۹

سه قتل در تهران بزرگ
زن ۲۷ ساله همسر ۵۵ ساله اش را كشت
012156.jpg
آپارتمان شماره ۳۵
گروه حوادث: طي ۴۸ ساعت گذشته وقوع سه قتل و يك مورد فوت مشكوك به پليس جنايي تهران اطلاع داده شد.
جنايت در طبقه سوم آپارتمان شماره ۳۵
به گزارش همشهري، جنايت در يك ساختمان نوساز واقع در تهرانپارس خيابان استخر رخ داده بود.
به محض ورود آثار خون كه بر روي پاگرد طبقه اول ريخته شده بود ديده مي شد گويي قاتل مجروح بوده و موقع فرار دچار خونريزي شده است.
در طبقه سوم جسد حسن در حالي كه پارچه اي صورتي رنگ بر روي او افتاده بود در وسط راهرو قرار داشت. خون اطراف جسد را پر كرده بود.
قرباني حسن (۵۵ ساله) نام داشت كه با چهار ضربه چاقو به پهلو و سينه به قتل رسيده بود. موضوع اين جنايت زماني به پليس اطلاع داده شد كه ظهر ديروز ساكنان يك واحد آپارتماني، در جواديه تهرانپارس متوجه فريادهاي يك زوج ميانسال در ساختمان خود شدند.
دقايقي از اين واقعه نگذشته بود كه يكي از همسايه ها كه قصد واردشدن به واحد آپارتماني اش در طبقه اول را داشت متوجه شد زن جوان حسن سراسيمه از خانه خود بيرون آمد. او آ نقدر آشفته بود كه بدون حجاب از خانه خارج شد و بعد از ورود به خيابان از يك همسايه يك روسري گرفت و به سرعت متواري شد.
همسايه جوان موضوع را به پليس ۱۱۰ اطلاع داد. دقايقي بعد مأموران كلانتري ۱۴۴ جواديه تهرانپارس به همراه پسر مقتول در محل حادثه حضور يافتند.
به محض ورود به آپارتمان شماره ۳۵ در طبقه سوم با جسد خونين صاحبخانه در پاگرد روبه رو شدند كه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بود. موضوع به بازپرس ويژه قتل _ حسين اصغرزاده _ اطلاع داده شد و پس از حضور وي به همراه كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي مركز در واحد آ پارتماني تحقيقات از همسايه ها آغاز شد.چند تن از همسايه ها در بازجويي هاي مقدماتي مدعي شدند همسر دوم مقتول به نام زهرا (۲۷ ساله) را كه سراسيمه از خانه خارج شده ديده اند.
از طرفي آنها مدعي شدند مقتول با همسر دوم خود كه داراي يك فرزند ۷ ماهه است مشكلات و درگيري هاي زيادي داشت ساعتي قبل از وقوع قتل نيز صداي فرياد و درگيري لفظي را از خانه مقتول شنيده  اند.
به گفته بازپرس پرونده همسر دوم مقتول اولين مظنون به ارتكاب اين جنايت است. به همين دليل اقدامات مقدماتي براي شناسايي مخفيگاه وي به صورت ۲۴ ساعته آغاز شد.
اين گزارش حاكي است، در بررسي هاي مقدماتي از خانه آلت قتاله در مقابل تلويزيون خانه پيدا شد.سفره ناهار هنوز در وسط اتاق به چشم مي خورد.
از طرفي بهم ريختگي خانه بيانگر آن بود كه دقايقي قبل از قتل، درگيري شديدي بين عامل جنايت و مقتول به وقوع پيوسته است.پسر همسر اول مقتول كه ساعتي پس از كشف جسد در محل حادثه حضور يافته بود به خبرنگار ما گفت، حدود يك سال قبل پدرم با اين زن، اهل قم، كه از همسر اولش يك دختر ۴ ساله داشت ازدواج كرد. در اين مدت با يكديگر مشكل داشتند و چندين مرتبه با هم دعواي شديد كرده بودند.
قرار بود امروز من براي بردن پدرم به خانه مان به اين جا بيايم. پس از حضورم در ساختمان متوجه قتل پدرم شدم.
تحقيقات در اين رابطه در دادسراي امور جنايي تهران ادامه دارد.
شليك مرگبار
012159.jpg
مقتول آپارتمان شماره ۳۵
به گزارش مركز اطلاع رساني تهران بزرگ (فاتب) ساعت ۵۳/۲۱ روز ۱۳ دي ماه به مأموران كلانتري ۱۲۵ وقوع يك قتل در خيابان جلال آل احمد اطلاع داده شد.
با حضور مأموران مقابل دانشكده تربيت مدرس آنها متوجه جسد مرد ۳۵ ساله اي به نام رحمان شدند كه از ناحيه سمت چپ سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود.
در كنار جسد نيز يك دستگاه گوشي تلفن همراه قرار داشت و در فاصله نيم متري جسد نيز پوكه كه احتمالاً متعلق به اسلحه شاه كش بود، كشف گرديد.
در ادامه تحقيقات، مشخص شد كه قرباني كه تبعه افغانستان است از طريق مرز غربي با پاسپورت زيارتي وارد ايران شده است. پيگيري ها در مورد شناسايي و علت اصلي مرگ وي ادامه دارد.
جسد سوخته در اتاقك نيمه ساز
شامگاه ۱۳ دي ماه، زماني كه مأموران كلانتري ۱۱۸ در حال بررسي پرونده هاي خود بودند، به آنها اطلاع داده شد جسد يك مرد ناشناس در يك اتاقك نيمه ساز پيدا شده است.
پس از حضور مأموران در محل كشف جسد در باغ مخابرات آنها با جسد سوخته مردي ۴۰ ساله روبه رو شدند.
هيچ مدرك شناسايي از وي وجود نداشت. اما در تحقيقات مشخص شد كه محل كشف جسد محل تجمع معتادان بوده است. تحقيق براي شناسايي هويت قرباني آغاز شده است.
قتل زن ۶۶ ساله در بومهن
012162.jpg
مظنون به قتل در آپارتمان شماره ۳۵
ساعت ۱۰/۱۳ تلفن مركز فوريت هاي پليس ۱۱۰ به صدا درآمد. مردي جوان درحالي كه بسيار وحشتزده بود از وقوع قتل مادرش خبر داد. مأموران كلانتري ۲۰۶ در آ درس موردنظر حضور يافتند.
عوامل انتظامي در ابتدا مشاهده كردند زني به نام سكينه (۶۶ ساله) داخل مغازه خواروبارفروشي اش به قتل رسيده است.
آثار جراحت بر روي پيشاني وي مشهود بود و وي خون آلود بر روي زمين افتاده بود. شواهد بيانگر آن بود كه عامل يا عاملان جنايت با لوله آهني ضربات متعددي را به سر مقتوله وارد كرده اند.
از طرفي چون خانه مقتوله، بالاي مغازه اش بود و وضعيت داخل خانه كاملاً بهم ريخته بود، احتمال سرقت وجود دارد.
اين درحالي است كه پسر مقتول در بازجويي مقدماتي عنوان كرد به كسي مظنون نيست. تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.

حمله سارقان مسلح به بانك
گروه حوادث: سه مرد نقابدار با حمله به يكي از بانك هاي شهر اصفهان، اقدام به سرقت ميليون ها تومان پول كردند.
به گزارش همشهري، ظهر روز ۱۳ دي ماه زماني كه كارمندان بانك صادرات در منطقه خورزوق اصفهان ساعات پاياني كار را مي گذراندند ناگهان سه جوان با وارد شدن به بانك، اسلحه اي را به طرف كارمند و مشتريان بانك گرفته و با تهديد از آنها خواستند تا هر چه پول دارند، در اختيار آنها قرار دهند.مردان نقابدار، پس از سرقت مقدار قابل توجهي وجه نقد و تراول چك با خودرو پژو از محل متواري شدند.پس از اطلاع اين موضوع به پليس آگاهي اين شهرستان، بلافاصله تحقيقات مقدماتي، در اين خصوص آغاز شد .

بي توجهي به دستور ايست حادثه آفريد
قاچاقچي موادمخدر كشته شد
گروه حوادث: روز گذشته در يك تعقيب و گريز پليسي كه از سوي ماموران كلانتري ۱۳۴ به قصد دستگيري چند مظنون به خريد و فروش موادمخدر صورت گرفت يكي از مظنونان كه به دستور ايست پليس توجه نكرده و قصد فرار از صحنه را داشت با شليك يك گلوله مجروح شده و سپس جان سپرد.
به گزارش همشهري، ساعت ۱۱ صبح روز گذشته ماموران كلانتري ۱۳۴ به قصد پاكسازي محدوده حفاظتي خود مشغول گشت زني بودند كه به چند مرد مظنون شدند. دستور ايست صادر شد. يكي از ماموران پليس به قصد بازرسي بدني مظنونين از خودرو پياده شد ولي به محض نزديك شدن به چند مرد مذكور، آنان فراري شدند. يكي از مردان فراري يك قطعه سنگ بزرگ را از روي زمين برداشته و به سوي ماموران پرتاب كرد كه موجب مجروح شدن يكي از ماموران شد.پليس بعد از چند دستور ايست به ناچار مجبور شد براي متوقف كردن متهمان اقدام به شليك تير هوايي كند.بعد از اين اقدام دو نفر از متهمان از فرار صرف نظر كرده و بازداشت شدند ولي يكي ديگر از آ نان كه مردي حدودا ۳۰ ساله بود همچنان به فرار خود ادامه داد تا اينكه مامور كلانتري ۱۳۴ براي متوقف كردن متهم فراري از پشت سر به سوي وي شليك كرد. تير به ناحيه شكم مرد فراري اصابت كرده و بعد از چند دقيقه منجر به مرگ وي شد.هويت متوفي نامشخص است. يكي از متهمان دستگيرشده به پليس گفت: روز گذشته براي خريد موادمخدر نزد متوفي كه نام او را نمي دانم آمدم. از نامبرده موادمخدر به ارزش ۳ هزار تومان تحويل گرفتم ولي چون مبلغ فوق را دراختيار نداشتم، او گوشي تلفن همراهم را از من گرفت. امروز نزد او آمده بودم تا گوشي تلفن خود را تحويل بگيرم كه تحت تعقيب پليس قرار گرفتيم.
متهم ديگري كه داراي چند فقره سابقه درخصوص خريد و فروش موادمخدر بود نيز در بازجويي اوليه به پليس گفت: «هويت متوفي را نمي دانم زيرا همين امروز با او آشنا شده ام.»
بررسي بر روي اين حادثه ادامه خواهد يافت.

نظر دو كارشناس پزشكي قانوني درباره متهم به قتل
متهم مجنون نيست
گروه حوادث: آخرين جلسه محاكمه مردي كه پسرخاله اش را به قتل رسانده بود، با اعلام نظر دو تن از كارشناسان كميسيون پزشكي قانوني، برگزار شد. به گزارش همشهري، در اين پرونده مرتضي (۲۴ ساله) متهم است كه در تاريخ ۲۱ مهر ماه سال ۸۲ پسرخاله اش به نام احمد را به دلايل نامعلومي با ضربات چاقو مجروح كرده كه پس از انتقال به بيمارستان وي در اثر شدت جراحات وارده و خونريزي جان باخته است.
متهم(۲۴ ساله) كه بلافاصله پس از وقوع قتل توسط مأموران انتظامي دستگير شده بود به قتل اعتراف كرد اما مدعي شد كه مبتلا به بيماري رواني است. به اين ترتيب با دستور بازپرس پرونده، متهم براي انجام آزمايشات رواني به پزشكي قانوني انتقال يافت. كارشناسان پس از بررسي پرونده و معاينه متهم اعلام كردند كه وي داراي بيماري رواني نيست. به اين ترتيب بازپرس پرونده، متهم را با صدور قرار بازداشت روانه زندان كرد اما خانواده متهم با طرح شكايتي مبني بر اين كه وي دچار جنون است از داديار پرونده خواستند تا مرتضي مجدداً براي پاره اي معاينات به پزشكي قانوني انتقال يابد.
پس از انتقال متهم به پزشكي قانوني، طي نظريه اي اعلام شد كه متهم مبتلا به جنون آني است كه همين امر باعث اختلاف بين داديار و بازپرس پرونده شد تا اينكه بالاخره كيفرخواست از سوي دادسراي امور جنايي تهران صادر شد و متهم در يك مرحله نزد قضات شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شد.
متهم در دفاع از خود مدعي شد: قصد كشتن او را نداشتم .روز حادثه وقتي به مغازه پسرخاله ام رفتم ناگهان همان صدا مرا احاطه كرد و من شروع به داد كشيدن كردم. وقتي به خودم آمدم دريافتم پسر خاله ام را كشته ام.صبح ديروز نيز آخرين جلسه محاكمه اين جوان برگزار شد. در طول جلسه محاكمه دو كارشناس با ارائه نظريات خود، بيان داشتند، از نظر كارشناسان پزشكي قانوني، متهم پرونده داراي روان پريشي است اما نمي توان گفت كه او داراي جنون است.بر پايه اين گزارش، قرار است پنج قاضي دادگاه كيفري استان با توجه به نظريات اين دو كارشناس حكم قطعي را درباره اين پرونده ظرف مدت قانوني صادر كنند.

حادثه در جهان
جستجوها در سالن ويران شده پاتيناژ از سر گرفته شد
012153.jpg
بي بي سي: مأموران امداد و نجات در جنوب آلمان عمليات جستجو براي يافتن بازماندگان در ميان آوار يك سالن پاتيناژ كه دست كم ۱۱ نفر در اثر ريزش سقف آن كشته شدند را از سرگرفته اند.
با اين حال مقام ها در شهر بادرايشنهال در استان باواريا گفتند كه تصور نمي كنند يك زن و سه كودكي كه هنوز مفقود هستند از حادثه جان به در برده باشند.پيشتر عمليات جستجو براي چندين ساعت متوقف شد چرا كه بيم آن مي رفت ديوارهاي آسيب ديده سالن سر مأموران خراب شود. تاكنون اجساد ۱۱ نفر - از جمله شش كودك - از زير آوار بيرون كشيده شده است. جستجوها پس از فرارسيدن بالابرهاي قوي به محل حادثه از سر گرفته شد. گزارش هاي اوليه حاكي بود كه سقف سالن پاتيناژ زير فشار برف سنگين فروريخته اما مقام ها اكنون مي گويند علت حادثه را نمي دانند.
ادموند استويبر، فرماندار باواريا، روز سه شنبه در يك كنفرانس خبري گفت كه اكنون وقت مقصر شناختن اين و آن نيست.وي گفت آن كار مي ماند براي فردا و پس فردا و تأكيد كرد امروز مراقبت از بازماندگان و خانواده هاي قربانيان در اولويت قرار دارد.رئيس يك باشگاه هاكي محلي ادعا كرده بود كه جلسه تمرين تيم او، پس از آن كه مقام ها اخطار دادند ساختمان در پي ريزش برف ايمن نيست، لغو شده بود. آن ادعا خشم جمعيت محلي را نسبت به عدم تعطيلي سريع سالن پاتيناژ برانگيخت، اما ماهيت دقيق اخطارهاي دريافت شده معلوم نيست.
در روز سه شنبه تحقيقات كاملي در مورد علت ريزش بنا به جريان افتاد. در حدود ۵۰۰ مأمور آتش نشاني، پليس و سرباز در عمليات امداد و نجات شركت داشته اند و در ناحيه وضعيت اضطراري اعلام شده است.
شش دستگاه جرثقيل براي بلند كردن آوار به كار گرفته شد اما نگراني از ريزش باقي قسمت هاي ساختمان اين عمليات را براي ساعاتي مختل كرد.
به خصوص وضعيت يكي از ديوارها نگران كننده اعلام شد و يك مقام گفت كه اگر اين ديوار بيش از پيش رو به داخل خم شود مشكل خواهيم داشت. مدارس محلي هنوز در تعطيلات سال نو به سر مي برند و بسياري از كودكان و خانواده هايشان در روز دوشنبه براي پاتيناژ به سالن رفته بودند. شش كودك نه تا دوازده ساله در ميان كشته شدگان هستند.
يك زن ۳۵ ساله و دو نوجوان نيز كشته شده اند. دو جسد ديگر هم سه شنبه بعد از ظهر از ساختمان خارج شد.در آخرين ساعات دوشنبه شب يك دختر بچه شش ساله زنده از زير آوار بيرون كشيده شد كه دچار سرمازدگي خفيف شده بود. در مجموع ۱۸ نفر به بيمارستان منتقل شده اند و ۱۶ نفر نيز بدون آن كه آسيبي ديده باشند پس از حادثه از سالن بيرون آمدند.

فرو ريختن سقف يك فروشگاه در چك
رويتر: در پي فرو ريختن سقف يك فروشگاه در شهر اوستراواي جمهوري چك كه عصر ديروز صورت گرفت، يك نفر زخمي و دو نفر مفقود شدند.
براساس اين گزارش، بارش سنگين برف بر روي بام اين فروشگاه كه متعلق به يك مرد آلماني بود، موجب تخريب ساختمان و فروپاشي ناگهاني آن شد كه خوشبختانه به دليل بسته بودن اين محل در زمان وقوع حادثه آسيب جدي به فردي وارد نيامد.
در حال حاضر پليس و امدادگران با حضور در اين محل، به يافتن دو نفر مفقود شده و جزييات اين حادثه مي پردازند.بارش سنگين برف طي دو روز گذشته در جنوب و شرق اين كشور مشكلات زيادي از جمله ايجاد ترافيك در خيابانها را موجب شده است كه طبق پيش بيني كارشناسان، برف و باران طي روزهاي آينده همچنان در اين مناطق ادامه خواهد داشت.

آتش براي دو خواهر
گروه حوادث: مرد جواني به دلايل نامعلوم دو خواهرش را در قطعه ۲۵۰ بهشت زهرا به آتش كشيد و خود را سوزاند.
به گزارش همشهري، اين حادثه دلخراش صبح ديروز در بهشت زهرا زماني اتفاق افتاد كه مردي كه دو دختر جوان در خودرو و پيكانش نشسته بودند، بر روي خود بنزين ريخته و سپس خود و خودرو پيكانش را با دو سرنشين به آتش كشيد.
به گفته شاهدان حادثه، پس از اين اتفاق، مرد جوان خود در آتش سوخت اما با تلاش مردم دو دختر جوان كه «شيرين و محترم» نام داشتند نجات يافتند اين موضوع بلافاصله به پليس اطلاع داده شد و مردم دو دختر جوان را براي مداوا به بيمارستان هفت تير انتقال دادند.
بر پايه اين گزارش، حال دو دختر كه خواهران مرد جوان بوده اند، وخيم گزارش داده شده است و تلاش پزشكان براي نجات آنها ادامه دارد. اما هنوز انگيزه اين اتفاق هنوز مشخص نشده است.

جلسه بازپرسي افسر خطاكار برگزار شد
گروه حوادث : صبح ديروز جلسه بازپرسي از يك افسر راهنمايي و رانندگي كه متهم به ضرب و جرح است در شعبه ۸ دادسراي ناحيه ۳ برگزار شد. به گزارش همشهري، اين افسر راهنمايي و رانندگي متهم است كه صبح روز ۲۹ آذر ماه امسال راننده يك خودرو پرايد را به دلايل نامعلوم مورد ضرب و جرح قرار داده است.
شاكي پرونده كه ماني نام دارد در خصوص اين حادثه به همشهري گفت: ۲۰ روزي قبل از حادثه از آمريكا به تهران آمده بودم. روز حادثه در حال رفتن به خانه، در پشت چراغ قرمز خيابان ولي عصر- نيايش ايستاده بودم كه متوجه شدم افسري در حال نوشتن شماره و پلاك خودروام است. پياده شدم علت اين امر را جويا شدم. او گفت بر روي خط عابر پياده ايستاده ام. برگشتم و به خودرو نگاه كردم. اصلاً بر روي خط نبودم. اعتراض كردم. او بدون توجه به حرفم مرا جريمه كرد.
همين امر باعث درگيري بين ما شد.اين جوان كه مهندس كامپيوتر است ادامه داد: آنها مرا به شدت كتك زدند و در حالي كه حالم زياد خوب نبود مرا به كلانتري ۱۰۳ گاندي انتقال دادند. پس از مدتي، وقتي مسئولان كلانتري متوجه شدند حال خوبي ندارم، مرا به بيمارستان وليعصر انتقال دادند. در بيمارستان تحت مداوا قرار گرفتم. آن قدرم حالم بد بود كه مرا آزاد كردند.
در طول درمان متوجه شدم گردنم به شدت صدمه ديده و دو مهره از ستون فقراتم جابه جا شده است.
با طرح شكايت اين مرد، پرونده اي در اين زمينه تشكيل شد و بازپرس شعبه ۸ دادسراي ناحيه ۳ مسئول رسيدگي به پرونده شد. وي با تحقيق در پرونده دستور بازداشت موقت افسر راهنمايي و رانندگي را صادر كرد. صبح ديروز نخستين جلسه برگزار شد و قاضي پس از تفهيم اتهام اين افسر راهنمايي و رانندگي، از وي خواست تا براي اخذ رضايت از شاكي تلاش كند.
بر پايه اين گزارش، تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |