گفت و گو با حسين دهباشي كارگردان مجموعه مستند چشم هاي شيشه اي
چشم هاي نگران
|
|
هوشنگ صدفي
حسين دهباشي كارگردان و تهيه كننده برنامه مستند تلويزيوني چشم هاي شيشه اي اولين تجربه هاي روزنامه نگاري را با نشريات كيهان هوايي و روزنامه ايران آغاز كرده است.
از او تاكنون كتابهاي شكستن امواج، افغانستان... روزهاي سقوط منتشر شده است. علاوه بر آن در زمينه مستندهاي تلويزيوني قريب يك صد برنامه توليد و پخش كرده است. برنامه هاي مستند عطر سيب، شكوفه زيتون، سفر به شهر فرنگ، قصه هاي چين و ماچين، عراق نگاهي از درون و... از جمله آثار تصويري اوست.
هم اينك او به مناسبت شصتمين سال تأسيس سازمان ملل متحد برنامه اي را براي شبكه چهار تهيه مي كند.
«چشم هاي شيشه اي» به عنوان يك مستند واقع گرا نگاهي جدي به مقوله خبر و خبرنگاري در زمينه مسايل عراق و افغانستان دارد. او در طول دو سال با تلاش مستمر كارشناسان علاقه مند به رسانه به پردازش اين برنامه پرداخته است. چشم هاي شيشه اي قبل از آن كه روايتگر مضامين خبري در حوزه هاي عراق و افغانستان باشد بيشتر چشم هاي نگران مجريان، خبرنگاران و تحليلگران ارشد شبكه هاي تلويزيوني الجزيره، بي بي سي و العربيه را به تصوير مي كشد.با او درباره تهيه و آماده سازي اين برنامه تلويزيوني گفت وگويي انجام داده ايم كه در پي مي آيد:
* ايده اوليه برنامه چشم هاي شيشه اي از كجا به سراغتان آمد؟
- حدود ۳ سال قبل- درست مقارن با نخستين لحظات بمباران شبانه بغداد- شبكه العالم متولد شد. چند روزي بود كه العالم- به صورت آزمايشي- برنامه پخش مي كرد و قرار بود كه اين كار تا چند ماه ديگر نيز ادامه داشته باشد. اما آغاز جنگ متحدين عليه عراق، همه چيز را به جلو انداخت و تصاوير كم كيفيت نقاط نوراني در بك راندي سبزرنگ به همراه صداي دلهره آور انفجارهاي مهيب، چيزي نبود كه بتوان از آن چشم پوشيد. به اين ترتيب شبكه ما، نه با يك زايمان طبيعي و به موقع، بلكه با سزاريني زودهنگام اتفاق افتاد.
حالا حساب كنيد كه براي راه اندازي و تداوم كار يك شبكه خبري بين المللي و ۲۴ ساعته، هنوز ابزار و ادوات فني كار كامل نشده بود و از آن بدتر، نرم افزارهاي انساني و آنچه به عنوان قواعد توليد و پخش برنامه مطرح است، تنها در حد كليات تفاهم شده بود!
طي هفته هاي بعد، مسائل فني به هر حال و به تدريج برطرف شد، اما معلوم بود كه مسأله رويه هاي حرفه اي، چيزي نبود كه به آساني و به سرعت به دست بيايد؛ خصوصاً اينكه آنچه به عنوان تجربه هاي كاري در ساير شبكه هاي صداوسيما وجود داشت،- علي رغم همه ارزشهايش- اساساً در حد و اندازه اي نبود كه به كار محيط رقابتي رسانه هاي بين المللي بيايد.
به همين خاطر و طي جلساتي كه در آن موقع و با عنوان شوراي سياستگذاري العالم برگزار مي شد و من نيز _ به عنوان يكي از مشاوران غيررسمي مدير شبكه _ در آن شركت داشتم، پيشنهاد شد تا به عنوان يك زمينه قابل اتكاء، كار را از مهندسي معكوس شبكه هاي رقيب مان در منطقه (از جمله CNN، BBC، الجزيره و العربيه) شروع كنيم. ايده اوليه اين بود كه پروژه اي مطالعاتي با عنوان تحليل محتواي شبكه هاي مذكور، توسط دكتر محسنيان راد اجرا شود و همزمان من و همكارانم تحت پوشش ساخت مجموعه اي تلويزيوني در مورد شبكه هاي خبر ماهواره اي به سازمان مركزي آن شبكه ها مراجعه و گزارش تصويري مفصلي براي انتقال تجربيات عملي كار خودمان تهيه نماييم.
* ظاهراً در زمينه پخش اين برنامه با مشكلاتي مواجه هستيد. اين موضوع به كجا برمي گردد؟
- در حدفاصل طرح ايده اوليه ساخت اين برنامه تا پايان مرحله ساخت آن، اتفاقات تأثيرگذاري رخ داد. در اين مدت شوراي سياستگذاري العالم منحل و مدير وقت شبكه نيز همزمان با تغيير مديريت آقاي دكتر لاريجاني از رياست صدا و سيما استعفا داده بود. گروه جديد مديران شبكه نيز به هر حال مانند كادر جديد مديران صدا و سيما، نگاه صريح تري به محيط رسانه هاي بين المللي داشتند. از نظر آنها، محصول نهايي كار به قدر كافي افشاگرايانه نبود و جنبه هاي توصيفي شبكه هاي خبري، تبليغي به نظر رسيده انتقادات مطرح شده در اين مجموعه مستند به حد كافي معرف فاصله گذاري هاي ارزشي با بي بي سي، الجزيره و العربيه نبود. به علاوه پخش داخلي اين مجموعه از شبكه چهار سيما، مقارن با خبر اهانت طرح شده در برنامه «الاتجاه المعاكس» الجزيره به مقام مرجعيت شيعه در عراق شده و باعث گرديد تا مديران ارشد سازمان به يك باره تصميم به حذف همه مصاحبه ها و تصاويري بگيرند كه موضع و موقعيت شبكه الجزيره را در قصه مورد بحث ما نشان مي داد. در يكي دو هفته اول پس از اين تصميم كار به جايي رسيد كه گاه تا يازده دقيقه از هر برنامه ۳۰ دقيقه اي _ بدون اطلاع و اجازه ما- حذف مي شد و اين شيرك بي يال و دم، البته نسبت چنداني با مجموعه اي مستند و پژوهشي- كه بيش از دو سال عمر ما و ميليونها تومان بودجه بيت المال صرف آن شده بود- نداشت.
* چرا در برنامه چشم شيشه اي صرفاً به اخبار عراق و افغانستان توجه خاص نشان داديد؟
- در نگاهي اوليه به تيتر اول اخبار سالهاي اخير در منطقه خاورميانه، به نظر مي رسد كه سه حوزه خبري عراق، افغانستان و فلسطين به همراه توابع جغرافيايي و فرهنگي حوالي آنها، در كانون اصلي فعاليت رسانه هاي خبري بين المللي قرار دارد. به اين ترتيب روشن بود كه برنامه مستندي كه داعيه «نقد تطبيقي شبكه هاي خبري بين المللي» را دارد، مواردي بهتر براي موردپژوهي و مقايسه عملي رفتار اين شبكه ها در منطقه خودمان پيدا نمي كند. عراق كشوري بود كه ۸ سال با آن جنگيده و در اين جنگ از صدها هزار نفر نيروي انساني و ميلياردها دلار سرمايه مادي هزينه كرده بوديم و افغانستان نيز به جهات ديگري موقعيت مشابهي داشت، به علاوه هردوي اين كشورها حوزه هاي تخصصي كار من در طي پانزده سال اخير بود و با رويدادهاي خبري و مقامات سياسي و نظامي آنها آشنايي نزديكي داشته و دستم براي ارتباط با آنها _ به نسبت _ بازتر بود. حوزه سوم كه فلسطين و با تعبيري درست تر منطقه شامات (شامل فلسطين، سوريه و لبنان) بوده با مشكل تهيه امكانات و بودجه مناسب همراه شد و البته عدم پرداختن به اين حوزه، در نهايت تأثير منفي خود را در كيفيت كار گذاشت.
* چرا حدود ۲ سال براي ساخت برنامه تلويزيوني چشم شيشه اي وقت صرف كرديد؟
- طي اين دو سال، گروه كاري ما در چندين سفر جداگانه به ۶ كشور اروپايي و آسيايي (شامل فرانسه، انگليس، عراق، افغانستان، قطر و دوبي) اعزام شد كه حاصل كار بيش از ۵۰ مصاحبه اختصاصي با مديران ارشد و خبرنگاران و برنامه سازان شبكه هاي الجزيره، العربيه و بي بي سي و نيز مقامات عالي رتبه سياسي كشورهاي عراق و افغانستان بود. از سويي ديگر گستره وسيع مباحث تخصصي و خبري در اين مستند پژوهشي، به گونه اي بود كه نياز به جمع آوري دقيق حجم عظيمي از تصاوير آرشيوي وجود داشت. پژوهش هاي مفصل كتابخانه اي مورد نياز- كه توسط استاد و دوست فرهيخته ام آقاي دكتر حسام الدين آشنا انجام شده بود- هماهنگي هاي دشوار جهت اخذ مجوز و تعيين وقت گفت وگو با مقامات رسانه هاي بين المللي كه توسط همكاران قديمي مان خانم آزيتا يزدان پناه، در اروپا؛ دكتر عباس خامه يار در قطر و دوبي و جناب حجت الاسلام زائري و آقاي سيد ياسر حيدري در عراق صورت گرفت؛ به همراه دشواري هاي عملي كار كه يك نمونه آن اسارت من و دوستانم (آقاي محمدرضا زائري و وحيد جليلي) توسط نيروهاي مقتدي صدر آن هم در شب ورود نيروهاي آمريكايي به نجف بود و... به اندازه اي بود كه اكنون وقتي به پشت سر نگاه مي كنم، نفس ساخته شدن اين برنامه را چيزي شبيه معجزه مي دانم.
|