شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۳
علم، شگفتي و خرد كهن
ترجمه و تأليف: فرهاد رضائي
000390.jpg
علم تنها كسب دانش نيست و تنها در اختيار دانشمندان قرار ندارد. علم راه پر پيچ و خمي است كه از ميان غايت و واقعيت بنيادي تجربه هاي ذهن ناآرام عبور مي كند و بر همگان درود مي فرستد. دروازه هاي آن به روي همگان باز است.
به گفته پروفسور ريچارد داوكينز- زيست شناس بزرگ معاصر - ارسطو بحرالعلوم بود؛ دايره المعارفي همواره باهوش و خردمند. با وجود اين، شما بيش از او درباره جهان مي دانيد و هستي را بيش از او مي شناسيد. شما همچنين درك و شناخت عميق تري از عملكرد هر چيزي داريد و اين امتيازي است كه به سبب زندگي در عصر پس از نيوتن، داروين، اينشتين، پلانك، واتسون، كريك و همكارانشان حاصل آمده است.
مقصود آن نيست كه شما از ارسطو باهوش تر يا خردمند تر هستيد. بر همه روشن است كه ارسطو هوشمندترين انساني است كه تاكنون بر پهنه اين سياره زيسته، اما نكته اصلي آن است كه علم، ماهيت و جوهري انباشت شونده دارد و ما پس از او بر اين كره ظاهر شده ايم و به گذراندن زندگي مشغوليم.
ارسطو در اخترشناسي، زيست شناسي و فيزيك، سخن فراواني براي گفتن داشت، اما نقطه نظرها و ديدگاه هاي او امروزه ساده و عجيب به نظر مي رسد. در مدتي كوتاه، در مسير علم راه درازي را پيموده ايم. ارسطو مي توانست به سميناري مدرن و امروزي درباره اخلاق، الهيات يا فلسفه اخلاق قدم بگذارد، اما ورود او به يك كلاس علمي مدرن و امروزي، بر باد رفتن ذهن و روانش را در پي داشت و اين زايل شدن عقل نه به سبب زبان فني و تخصصي علم مدرن، كه به علت رويارويي با كوه انباشته اي از علوم مدرن و پيشرفته رخ مي نمود.
اينجا نمونه هايي از آنچه مي توانيد در رويارويي با ارسطو يا هر فيلسوف ديگري از يونان باستان به وي بگوييد، آورده مي شود؛ واقعيت هايي كه مي تواند حيرت و شيفتگي اين فيلسوفان را سبب شود. اين حيرت نه به واسطه خود فاكت ها، بلكه به سبب ظرافت نهفته در پيوند و وحدت آنها با يكديگر رخ خواهد نمود.
درسنامه اي براي ارسطو
كره زمين مركز جهان نيست، بلكه پيرامون خورشيد در گردش است؛ خورشيدي كه خود ستاره اي بيش نيست. موسيقي كرات وجود خارجي ندارد، بلكه اين عناصر شيميايي هستند كه با آرايش هاي ويژه اي مانند قرارگيري در قالب يك هشت ضلعي، تمامي انواع مواد را شكل مي بخشند. جهان نه از چهار عنصر، بلكه از حدود يكصد عنصر گوناگون تشكيل شده و خاك، هوا، آتش و آب در ميان اين عناصر وجود ندارد.
گونه هاي زنده، انواع ايزوله شده اي با هستي و ماهيت تغيير ناپذير نيستند و افزون بر اين، در زماني طولاني كه تصور آن براي آدميان دشوار است، از اجداد مشترك انشعاب يافته و گونه هاي زنده جديدي را به وجود آورده اند و اين روند انشعاب و واگرايي همچنان در جريان است.
وظيفه مغز، خنك كردن خون موجود در رگ ها نيست، بلكه مغز اندامي است كه با بهره گيري از آن، مي توانيد به منطق و متافيزيك روي آوريد. اين عضو در واقع، ماز سه بعدي و پر پيچ و خمي متشكل از ميليون ها ميليون سلول عصبي يا نورون شكل يافته است و هر يك از آنها بسان يك سيم ويژه، پيام هاي عصبي خاصي را حمل مي كند.
اگر سلول ها و رشته هاي عصبي موجود در مغز خود را در راستاي يك خط رديف كنيد، طناب شكل گرفته از نورون هاي مغز شما مي تواند 25 مرتبه به دور كره زمين بپيچد. تنها در مغز كوچك يك سهره، در حدود 4 ميليون اتصال عصبي وجود دارد و اين تعداد در مغز ما انسان ها، به طور چشمگيري افزايش يافته است.
آنچه براي آموختن باقي است
هنگامي كه از اين منظر به گذشته و حال مي نگريد، وجودتان را احساسات آميخته و درهمي درباره اين موضوع ها فرا خواهد گرفت؛ غروري ناشي از آنچه انسان اكنون مي داند و پيش از اين نمي دانسته است و از سوي ديگر، احساس ناآرام و پريشاني نسبت به اين كه آيا اين غرور به كل، نشانگر از خود راضي بودن ما نيست؟ در مورد نياكان و اجدادمان چطور؟ به راستي اجداد ما چه چيزي براي گفتن به ما دارند؟
به يقين، فرآيند انباشتگي هميشگي و مستمر علم و دانش، با ما پايان نمي پذيرد. بينش ما نسبت به جهان پيوسته در حال تغيير است و روز به روز با اصلاح مداوم و مستمر، صحيح تر مي شود، اما آيا اين امر به مفهوم آن است كه هرآنچه مي دانيم نادرست است؟
چيزهاي فراواني وجود دارد كه اكنون از آنها چيزي نمي دانيم و دانش درستي نسبت به آنها نداريم، اما به يقين اعتقاد ما به اين كه زمين گرد است و نه مسطح، همچنين اينكه به دور خورشيد مي چرخد، چيزي نيست كه با مرور زمان تغييري در آن حاصل شود و دانش كنوني ما در اين زمينه نادرست و جهل آميز باشد.
بسياري از اعتقادات و عقايد امروزي ما تغيير عمده اي نخواهد كرد و فقط جزئيات آن بيش از پيش كامل خواهد شد. با وجود اين، چيزهاي زيادي نيز وجود دارند كه براي كسب دانش درباره آنها بايد در انتظار آينده بنشينيم و چشم اندازي از تلاش براي درك و فهم بيشتر را فرا روي بشر قرار مي دهد.
شگفتي علم
امروزه، باورهاي نادرستي نيز درباره علم وجود دارد كه نيازمند اصلاح آنان هستيم. يكي از آنها اين باور عمومي است كه علم را دشوار يا حتي گيج و خرفت مي پندارد. بديهي است كه چنين افكاري نيازمند روشنگري و اصلاح هستند.
در واقع، آنچه امروزه در بسياري از كلاس هاي درسي ما مي گذرد را بايد از علم، فعاليت علمي و نگرش علمي جدا كرد. علم، مقوله اي رو به تعالي است كه بايد شگفتي نهفته در آن و نگرش مبتني بر آن را دريافت و آن را در نهاد خويش پذيرا شد.
اين علم و انديشه علمي است كه در برابر انواع خرافات، اسطوره هاي خيالي و افكار غير واقعي ما سربر مي آورد و چارچوبي مناسب را براي اصلاح بينش، شيوه تفكر و درك انسان فراهم مي كند.
البته بايد هشيار بود كه در چنين ميدان جنگي كه علم از يك سو و خرافات و افكار موهوم از سوي ديگر، به جنگ با يكديگر مي شتابند، شبه علم يا علم دروغين نيز سر بر مي آورد تا ماهي خود را از آب گل آلود صيد كند.
در چنين عرصه اي است كه كوته فكران و بد انديشان بر علم دروغين دامن مي زنند و با نقابي بر صورت، انديشه كج و خرفت خويش را ترويج مي كنند، اما به يقين دانش و علم واقعي بشر به اتكاي گنجينه معرفتي انباشته شده در طول تاريخ، با بهره گيري از روش هاي علمي و نيز با نگاهي به افق پيش رو، بر تمامي آنها فايق مي آيد.
خرد كهن در سلول هاي شما
شما حاوي يك تريليون نسخه از يك سند نوشته شده هستيد؛ سندي همچون مجموعه كدهاي ديجيتالي كه با دقتي شگرف نگارش يافته است. اين سند چيزي جز DNA موجود در سلول هاي بدنتان نيست.
اين كدها در واقع سياهه اي از پيكر شما هستند و در عين حال، دستور كاري كه وجود شما از روي آن پا به عرصه وجود نهاده است. اين كدها تعبير ديگري نيز دارند كه شايد كمي عجيب به نظر آيد. آنها متن به رمز درآمده اي از كلمات باستاني هستند كه چگونگي زندگي گذشتگان ما را شرح مي دهند و اسرار باستاني فراواني را در بطن خويش نهفته دارند.
آري در يكايك سلول هاي ما دانش و خردي بس عظيم نشسته است كه رازهاي بسياري براي گفتن دارد؛ براي گفتن به هوشمنداني كه آن را دريابند و درصدد شناخت هرچه بيشتر از روزهاي پيشين گونه زيستي خود و اجداد خويش باشند.
امروزه شايد حدود 30 ميليون گونه زنده مختلف روي اين سياره وجود داشته باشد و اين يعني 30ميليون گنجينه وراثتي گوناگون و 30 ميليون شيوه متفاوت براي ظهور و خلق حيات و زندگي. آري دانش عظيمي در سلول هاي زنده نهفته است؛ خردي كهن كه بايد آن را به دقت دريابيم.

پيشخوان
هيوستون كرونيكل
000402.jpg
روزنامه هيوستون كرونيكل طي يك ابتكار جالب، ورزش همگاني را براي موضوع عكس اول خود برگزيده است.در عكس اول اين روزنامه، دوندگاني به تصوير كشيده شده اند كه طي يك دوره مسابقه دو همگاني در شلوغ ترين ساعات اوليه صبح از مركز شهر تا كانونشن سنتر را طي طريق كردند.
اوي
000399.jpg
روزنامه اسپانيايي زبان اوي چاپ اكوادور تصوير اول خود را به ديدار روساي جمهوري كلمبيا و اكوادور اختصاص داده است.
ديدار آلفردو پالاسيو – رئيس جمهوري اكوادور- و آلوارو اوريبه – رئيس جمهوري كلمبيا- پيش از برگزاري اجلاس تجاري كشورهاي قاره آمريكا انجام شد. سران اين دو كشور طي ملاقات با يكديگر اتحاد خويش را در اعلام مواضع سياسي و اقتصادي مشترك قاره اي اعلام كردند.

علمي
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |