مريم رضايي
در حوزه ورزش فقط سخن از محدوديت هاي ورزشي، ورزشگاه ها، اماكن و ابنيه و ... نيست بلكه ورزش به عنوان يك مقوله مهم اجتماعي و سلامت جامعه نيازمند تحقيق جامع و ترويج علوم مرتبط با آن است تا همواره فرد و جامعه پويا بماند.
به طور حتم تجربه عبور از مراكز خريد در اوقات مختلف روز بويژه عصرها و يا در روزهاي تعطيل را داشته ايد. مردم از همه سنين و با سليقه هاي مختلف وقت خود را با هدف خريد و يا به منظور اوقات فراغت -بخوانيد وقت گذراني _ در اين نوع مراكز مي گذرانند. كافي شاپها، رستوانها، ويترين هاي پاساژهاي مركز خريد پوشاك، كفش و كيف و... همه روزه آكنده از افرادي است كه مي خواهند تنهايي خود را با ديگران قسمت كنند!و يا شايد هم از تنهايي خود فرار مي كنند. به هر شكل كه باشد آنها مي خواهند روز را به اوقات پاياني شب وصل كنند و يك روز پرمشغله و يا سرشار از بيكاري را به روياي خواب برسانند.
در اين ميانه شايد اما ويترين كتابفروشي ها كم رونق ترين و كم اقبال ترين ويترين هاي شهر ما باشد.
با نگاهي نه چندان عميق خواهيد ديد كه بسياري از افراد جستجوگر در اين بازار دانشجوياني هستند كه به دنبال منابع درسي خود مي گردند و يا افراد و عابراني كه مي آيند و لحظاتي به كتابها چشم مي دوزند و سپس راه خود را ادامه مي دهند و كتابها را تنها باقي مي گذراند و يا بهتر است بگوييم كه كتاب را به «تنهايي خود» راه نمي دهند!
داستان كتاب، كتابفروشي، نشر، ناشر و انتشاراتي ها موضوع تازه اي نيست و تاكنون سطرهاي بسياري از صفحات نشريات با اين موضوع، نقش بسته است اما هدف اين گزارش مخاطبان يك موضوع خاص است به نام «ورزش و نشر».
زير خط فقر
موضوع ورزش، ورزش كردن، ورزشكار، تجهيزات ورزشي، سالن هاي ورزشي، ورزشگاهها، مربي ها، پزشكي ورزشي، دوستداران ورزش و همه همه عناويني است كه در جامعه ما با «فقر» روبروست و شايد اگر دقيق تر بگوئيم در بسياري از زمينه ها و موضوع ها با عنوان «ورزش» ، مردم «زير خط فقر ورزش» به سر مي برند!
چندي پيش در نخستين جشنواره پژوهشي پزشكي ورزشي ايران كه در دي ماه امسال برگزار شده بود برگزاركنندگان و مسئولان آن همگي اذعان داشتند كه متأسفانه پژوهش و تحقيق در زمينه ورزش دچار شعارزدگي است. انديشه ها سطحي است و اين موضوع _ بويژه در پزشكي ورزشي _ چنان در چنگال سطحي نگري مانده است كه اگر تفكر پژوهشي و تحقيقي به آن اضافه نشود جز ادامه روند در سطح ماندن راهي باقي نمي ماند.
اما ما مي گوييم نه فقط بحث پژوهش و آن هم در حوزه طب ورزشي بلكه مقوله نشر، از مطبوعات گرفته تا كتاب و تاليف و ترجمه در حوزه ورزش نيازمند بازنگري كلي است و اين موضوع نه فقط از سوي مترجمان بلكه از سوي ورزشكاران و صاحبان تجربه هاي ورزشي تاكتيكي و تكنيكي و نيز محققان، روزنامه نگاران و مولفان نيازمند توجه بيشتر است به واقع مبحث ورزش كه به سلامت جسمي و در نهايت ذهني و روحي مردم توجه دارد بستر راه كمال است.
روزي يكي از اساتيد ورزشي مي گفت اگر علوم را به يك درخت تشبيه كنيم ريشه آن ورزش و علوم ورزشي است و تنه، شاخه ها و برگها ساير علوم هستند. او دليل مي آورد كه اگر ما داراي بدن سالم نباشيم اگر از قواي جسماني مناسبي برخوردار نباشيم به طور حتم امكان بهره مندي و تجربه يك ذهن سالم و روح آرام را هم نخواهيم داشت. زماني ما از ساير علوم بهره خواهيم برد كه داراي قواي سالم جسمي و ذهني باشيم.
در غير اين صورت علوم هر قدر هم توسعه يابد اگر قواي جسماني مردم سالم نباشد نمي تواند سودمندي كاملي براي آنها به بار بنشاند.
در حقيقت فرد سالم ، به دنبال كسب علم و كمال است و فرد ناسالم و ناهنجار نه فقط خود بلكه جمع را نيز به مخاطره و آزار وامي دارد.
محدوديت در محدوديت
در حوزه ورزش فقط سخن از محدوديت ها ي ورزشي، ورزشگاه ها، اماكن و ابنيه و ... نيست بلكه ورزش به عنوان يك مقوله مهم اجتماعي و سلامت جامعه نيازمند تحقيق جامع و ترويج علوم مرتبط با آن است تا همواره فرد و جامعه پويا بماند.
چندي پيش يك روزنامه نگار زن آلماني به نام هايدرون سيمونايت براي بررسي وضع ورزش بانوان ايران آمده بود تا از نزديك با اين موضوع آشنا شود. جالب است او در اين مورد گفته است: مسئولان ورزش ايران به مقوله ورزش به عنوان يك موضوع اجتماعي، اهميت فراواني مي دهند اما فقط با برنامه ريزي محض نمي توان به جايي رسيد و بايد اين برنامه ها به عمل و اجرا درآيد. او مي گويد در كشور آلمان حتي يك نشريه روزانه ورزشي وجود ندارد و ورزش به شكل ماهانه و هفتگي و در قالب يكي از موضوعات در صفحات روزنامه ها جاي دارد. در حالي كه در ايران بيش از ۱۰ روزنامه تخصصي ورزش وجود دارد. وجود روزنامه ورزشي تخصصي بيانگر جامعه ورزشي نيست. همانگونه كه نبود روزنامه تخصصي ورزشي در آلمان به معناي بي توجهي به ورزش نيست. در كشور آلمان حتي در نقاط بسيار دورافتاده امكانات ورزشي خوبي وجود دارد و خانواده ها با هزينه كم و به راحتي قادرند از اين امكانات بهره ببرند و ورزش جزو برنامه خانواده هاست.
و اما ما در تكميل حرف هاي اين خانم روزنامه نگار آلماني مي گوييم: ورزش و ورزش كردن در جامعه امروز ما نه فقط در فقر قرار گرفته بلكه آن بخش از مكتوبات ورزشي ما نيز يعني مطبوعات ورزشي هم در سطح باقي مانده اند و اغلب آنها فقط به موضوعات دعواها و آشتي ها، جنجال ها و قهرمانان و مسائل حاشيه اي مي پردازند. با نگاهي گذرا به اين موضوع به خوبي درمي يابيم كه به ندرت يك مقاله و يا گزارش تحقيقي و علمي مفيد نه فقط براي مردم، بلكه براي خود ورزشكاران و مربيان آنها موجود است.
پرداختن به اصول پايه اي ورزش و مباحث علمي و پژوهشي در اين موضوع سال هاست كه نه فقط در مطبوعات ورزشي بلكه در منابع مكتوب هم تحت عنوان «كتاب» مهجور مانده است.
اگر به بازار كتاب ها و انتشاراتي ها هم نظري بيافكنيم درمي يابيم امروزه كتاب هايي در زمينه كامپيوتر، و اينترنت و نرم افزارهاي مربوط به آنها، بيشتر مورد اقبال مخاطبان اين بازار بوده است.
دليل آن هم شايد تازگي و نو بودن اين علوم است كه با دنياي مدرن امروز همسو است و از جذابيت هاي خاص خود برخوردار است. و ناشران نيز به طور طبيعي به چاپ اين موضوع ها بيشتر علاقمندند.
اما كاربران كامپيوتري و رايانه اي نيز در درياي وسيع آن، روي آب شنا مي كنند و چت و امثال اين مفاهيم بيشتر دقت كاربران رايانه اي را به خود اختصاص داده است. كاربر ساعت ها بدون تحرك مي نشيند و چت مي كند!
به هر حال تمركز نشر در كشور ما به طور عام در مطبوعات و به شكل خاص در كتب به ورزش قهرماني و يا در برخي از رشته هاي خاص معطوف است.
در حالي كه كارشناسان ورزش همواره گفته اند از ورزش همگاني به ورزش قهرماني مي توان نقب زد.
امروزه در بسياري از كشورها و تلاش مسئولان آن بر اين موضوع مهم معطوف است كه ورزش، مطالعه ورزشي، و علوم ورزشي را از پايه كار كنند. امروزه بسياري از باشگاه هاي مطرح ورزشي دنيا در ارتباط مستقيم با مدارس هستند و ضمن شناساندن علوم ورزشي، استعدادهاي ورزشي را نيز پيدا مي كنند. يك فردي كه در يكي از حوزه هاي ورزش وارد مي شود نه تنها از منابع تصويري مانند شبكه هاي تلويزيوني برخوردار است بلكه از تجربيات مكتوب ورزشكاران مولف در آن رشته نيز بهره ها مي برد. اين موضوع در كشور ما شايد به تعداد انگشتان يك دست هم نرسد.
ورزشكاران ما مولف نيستند و مولفان و مترجمان و ناشران ما هم بنا به دلايل اقتصادي، به سراغ موضوعات ورزشي مي روند.
جالب است در تاييد اين جمله ها بنويسيم چندي پيش در يكي از همايش هاي علمي - ورزشي كه در حوزه كوهنوردي در تهران برگزار شده بود، اين موضوع عنوان شد كه شايد مطالعه كتاب هاي مناسب، بهترين را ه براي كسب اطلاعات ورزشي باشد. متاسفانه كم لطفي معاونت فرهنگي سازمان تربيت بدني به حوزه تبليغات زياد است و شايد اگر همكاري و حمايت ها بيشتر باشد فرصت هاي بيشتري براي مترجمان و مولفان فراهم مي آمد.
تاكنون فقط در مقوله كوهنوردي كل منابع ترجمه و تاليف شايد به ۵۰ جلد هم نرسد، در حالي كه فقط دو كوهنورد معروف جهان با نام هاي راينولد مسنر ايتاليايي و كاكوكشكاي لهستاني حدود ۵۰ جلد كتاب منتشر كرده اند.
مسنر اولين فاتح تمام هشت هزار متري هاي جهان بيش از ۴۰ عنوان كتاب كوهنوردي به چاپ رسانده و همه آنچه را كه آموخته و تجربه كرده، از اين طريق به علاقه مندان سپرده است.
براستي اما در كشور ما در رشته هاي مختلف ورزشي تاكنون رويه چگونه بوده است؟ شايد فقط بتوان به مجيد جلالي مربي فوتبال و بازيكن سابق شاهين و وحدت و يكي دو نفر ديگر برخورد كرد كه نشسته باشند و از تجربه هاي خود بنويسند؛ البته در حد يك كتاب!
آمارها چه مي گويند
براساس آمار موجود در بانك اطلاعاتي خانه كتاب، فقط در سال ۸۴ -از ابتدا تاكنون -در مجموع ۳۷ هزار و ۴۵۰ عنوان كتاب در موضوعات مختلف به چاپ رسيده است كه ۸۸۴۷ مورد آن ترجمه و ۲۸۶۰۸ مورد آن تاليف بوده است كه از اين ميان ۱۸۳۷۳ مورد چاپ اول و ۱۹۰۷۷ مورد تجديد چاپ شده است.
از اين ميان و در اين زمان جالب است عنوان كنيم كه فقط ۱۵۰ مورد كتاب با موضوع ورزشي به چاپ رسيده كه فقط ۴/۰ كل عناوين كتب منتشر شده چاپ اول و يا تجديد چاپ شده به موضوع ورزش اختصاص دارد.
از ۱۵۰ مورد كتاب هاي با موضوع ورزشي، ۵۴ مورد ترجمه و ۹۶ مورد آن در سال ۸۴ تاليف است و ۱۰۲ مورد آن چاپ اول و ۴۸ مورد آن نيز تجديد چاپ است.
در مجموع در سال جاري تاكنون ۷۳ هزار و ۱۸۹ صفحه با موضوعات ورزشي در عرصه نشر كتاب به چاپ رسيده و متوسط شمارگان آن ۳۶۹۲ جلد بوده است.
اين آمار همچنين نشان مي دهد كه در دهه ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۴ در مجموع ۱۱۹۲ عنوان كتاب با موضوع ورزشي به چاپ رسيده كه در مقايسه با كل كتاب هاي منتشر شده بسيار ناچيز است.
بنابر آمار خانه كتاب در سال ۷۴ تعداد ۵۸ عنوان كتاب ورزشي، در سال ۷۵ تعداد ۵۲ عنوان، در سال ۷۶ تعداد ۶۳ عنوان، در سال ۷۷ تعداد ۷۳ عنوان كتاب، در سال ۷۸ تعداد ۱۲۹ عنوان، در سال ۷۹ تعداد ۱۰۵ عنوان، در سال ۸۰ تعداد ۱۱۸ عنوان، در سال ۸۱ تعداد ۱۵۵ عنوان (بالاترين ميزان عنوان كتاب ورزشي در دهه ياد شده )، در سال ۸۲ تعداد ۱۴۶ عنوان كتاب و در سال ۸۳ تعداد ۱۴۳ عنوان كتاب با موضوع ورزشي به چاپ رسيده است.
موضوعات ورزشي كتاب هاي منتشر شده نيز شامل فوتبال، واليبال، آمادگي جسماني، زمين ها و سالن ها، ورزش باستاني، ورزش درماني، ورزشكاران، دو و ميداني، سوئدي، ورزش هاي زمستاني و روي يخ و برف و رزمي بوده است.
اين آمار بيانگر فقر شديد كتب ورزشي در عرصه چاپ و نشر كشور است و پاسخگويي مسئولان به اين موضوع و بررسي دلايل آن، آن هم در كشوري كه هرم جمعيتي آن جوان است و از حيث طرفداران ورزشي بويژه در برخي رشته هاي خاص چيزي كم ندارد، مي تواند زمينه هاي مناسب براي بررسي موانع پيش روي كتاب هاي ورزش را بازگشايد.