آيين نامه قانوني كه هنوز مجلس تصويب نكرده است
جايگاه شوراي حل اختلاف در محاكم قضايي
|
|
مهديه مصطفايي
* ميانجيگري شوراي حل اختلاف زندان آباده به آزادي چهار نفر زنداني منجر شد
* اداره كل شوراي حل اختلاف قزوين:
اختلاف 10 ساله هفت خواهر و برادر به سازش انجاميد
* دومين جلسه شوراي حل اختلاف براي ايجاد صلح و سازش در پرونده كبري رحمانپور برگزار شد
شوراي حل اختلاف پديده جديدي در عرصه قضايي كشور به شمار مي رود. با اجراي اين طرح در سال هاي اخير بسياري از مشكلات مردم در شوراي حل اختلاف محله حل و از اتلاف وقت و هزينه توسط دادگاه هاي قضايي جلوگيري به عمل آمده است. شايد يكي از مهمترين نقاط قوت اين شوراها، محلي بودن آن است. اعضاي اين شوراها با توجه به وضعيت و شرايط فرهنگي- اجتماعي منطقه به فعاليت در آن مي پردازند. سابقه فعاليت اين گونه شوراها در كشورمان طولاني است. قبل از انقلاب قانون شوراهاي داوري يا خانه هاي انصاف در روستاهاي مختلف وجود داشته است و با قدري تغيير مي توان آنها را مشابه شوراهاي كنوني ارزيابي كرد. تجربه قضايي در كشورهاي پيشرفته دنيا نيز ثابت كرده كه براي حركت در جهت جرم زدايي، نبايد هر مطلبي در دادگاه بررسي شود، بلكه وجود نهادهاي شبه قضايي كه داراي اختيارات دادگاه است، بسيار ضروري به نظر مي رسد. در ايران سالانه 5 ميليون پرونده وارد دستگاه قضايي مي شود كه از نظر حجم با پرونده هاي قضايي كشورهايي چون چين يا هند برابري مي كند. اين سيل وحشتناك پرونده ها قطعاً براي دستگاه قضايي مسئله ساز خواهد بود، اين كه آيا دادگاه ها و قضات موجود توانايي حل و فصل اين تعداد پرونده را دارند؟ البته اين تعداد علاوه بر پرونده هاي قديمي است. در بعضي از شعب با پرونده هاي 20 ساله مواجه هستيم كه اين مسئله منجر به اطاله دادرسي، از بين رفتن وقت مردم و عدم رضايت آنها خواهد شد كه يكي از مسئولان قضايي دلايل بروز اين اتفاق را كم توجهي به نهادهاي شبه قضايي كه شوراهاي حل اختلاف مصداق مهم آن است، برشمرد.
هم اكنون 21 هزار شعبه حل اختلاف در سطح كشور فعال هستند و برنامه افزايش آن تا پايان سال جاري به 30 هزار شعبه خواهد رسيد، كه افق كار اين شوراها، جذب 4 ميليون پرونده در سال است. اين در حالي است كه هم اكنون حدود 2 ميليون پرونده در سال وارد شوراهاي حل اختلاف مي شود. بي شك فلسفه وجود شوراهاي حل اختلاف، استفاده محلي آن است، تقسيم بندي شوراها نيز بر اساس تقسيم بندي مناطق شهرداري است. به تجربه نشان داده شده است كه حوزه هاي موفق حل اختلاف، منطقه هايي بوده اند كه مردمش به خاطر فضاي سنتي و قديم محله، رابطه راحت تري با مفهومي به نام شورا دارند. بر اساس آئين نامه كاري شوراي حل اختلاف ، اين مراكز به اموري مانند: ايجاد سازش در كليه امور مدني، حل و فصل دعاوي و شكايات راجع به اموال منقول، ديون، منافع و زيان ناشي از جرم تا سقف يك ميليون تومان، دعاوي خلع يد از اموال غيرمنقول، تخليه اماكن مسكوني، مزاحمت، ممانعت از تصرف عدواني، الزام به انجام تعهدات قراردادها در دعاوي مالي، در دعاوي جزايي تا سقف 500 هزار تومان و در دعاوي مالي بالاتر از يك ميليون تومان، به شرط تراضي طرفين در شوراي حل اختلاف رسيدگي و حل مي شود.
در شوراي حل اختلاف مهمترين كاركرد، تلاش براي ايجاد سازش بين طرفين دعواست. البته كليه مراحل رسيدگي به اين دعاوي به صورت اختياري و مجاني است. يكي از بزرگترين گله هاي موجود از شروع كار شوراي حل اختلاف، نداشتن تشكيلات مصوب و مستقل از جمله تشكيلات اداري، قضايي و مالي مناسب براي اين شوراها است.
شوراها نيازمند تشكيلات قضايي و اداري منسجم هستند، اگرچه از نظر كيفي توجه به آموزش و ارائه خدمات آموزشي به اعضاي شوراها در دست اجرا است. بر اساس آمار موجود بيشترين موارد مراجعه به شوراها مطالبات مالي افراد از يكديگر است و اختلافات خانوادگي زناشويي، ترك انفاق و طلاق در درجه دوم قرار دارد و جرائم راهنمايي و رانندگي در جايگاه بعدي قرار دارد. به عقيده يك عضو شوراي عالي سياست گذاري شوراي حل اختلاف كشور، از جمله اهداف راه اندازي اين مراكز، عدم اطلاع مردم از مسائل حقوقي است. اين افراد با مراجعه به نهادهاي قضايي و مراجعه به يك مشاور حقوقي مي توانند از بروز اين گونه مشكلات جلوگيري كند، اين آشنايي باعث كاهش آمار پرونده ها و افزايش كارآيي دستگاه قضايي خواهد شد. هنگام حضور در محافل قضايي و شبه قضايي چون شوراي حل اختلاف اشراف مردم به قوانين سبب تسريع در روند رسيدگي و بررسي پرونده ها شده و در بعضي از مواقع درخواست مراجعه كنندگان به شوراي حل اختلاف اساساً در محدوده حق و حقوق آنها نيست يا با منافع عمومي جامعه در تضاد است. از طرفي سرانه هزينه رسيدگي به هر پرونده در سال در دستگاه قضايي بالاتر از يك ميليون ريال بوده است، در حالي كه اين رقم در شوراهاي حل اختلاف تنها 36 هزار ريال است كه نشان دهنده كارآمدي اين سيستم است.
در هر صورت ماده 189 قانون برنامه سوم توسعه در خصوص تصويب اجراي طرح شوراي حل اختلاف در سال 1381 به تأييد رئيس قوه قضاييه رسيد. اين ماده قانوني، كه به صلاحيت شورا در امور كيفري و صلاحيت ذاتي شوراي حل اختلاف در ايجاد سازش و صلاحيت محلي شوراي حل اختلاف كمك مي كند تا در بسياري از موارد، پرونده ها براي رسيدگي در اختيار دادگستري قرار نگيرد و پس از طرح دعوا بين طرفين به حل و فصل آن بپردازد. در بسياري از اين پرونده ها حكم از سوي سه فرد صالح صادر مي شود كه اين احكام شوراها قابل تجديد نظر در دادگاه هاي عمومي خواهد بود. اين در حالي است كه از مطالب طرح شده، نتيجه مي گيريم كه امروزه شوراهاي حل اختلاف مي تواند، در برخي موارد راهگشاي نهادهاي قضايي كشورها در تعيين سياست هاي جنايي باشد. اهميت به ارزش و مقام انساني، كاهش شدت مجازات ها، محدود نمودن دخالت دولت و نظام عدالت كيفري و جايگزين كردن اقدامات تأميني و تربيتي به جاي مجازات، از اهداف اين مكتب است.در كشور ما نيز تورم كيفري، بيش از پيش مسئولان قضايي كشور را به فكر چاره انداخته تا با در پيش گرفتن سياست جنايي صحيح، در پربار كردن هرچه بيشتر نهاد عدالت كيفري از جهت كيفري و رسيدن به اهداف والاي مجازات كه همان اصلاح فرد و دفاع از جامعه است، قدم بردارد. حال قضازدايي يا خصوصي سازي قضاوت از جمله تدابيري است كه قانون گذار ايران به آن توسل جسته است. آيين نامه اجرايي ماده 189 قانون برنامه سوم موضوع شوراي حل اختلاف، در حال حاضر در اكثر نقاط كشور تشكيل شده است.
حال سؤال اين است كه دخالت مراجع غيرقضايي در امور كيفري تا چه اندازه مي تواند مجاز باشد و اصولاً اعطاي چنين صلاحيتي به افراد غيرمتخصص چه آثاري به بار خواهد آورد؟
|