نقشه حريم استحفاظي ۲۵ ساله شهر تهران
حفظ حريم و حدود شهرها به عنوان ابزاري كارآمد و يكي از الزامات توسعه شهري براي كنترل راهبردي شهر به لحاظ جمعيتي و ساختاري به شمار مي رود و همواره مديريت شهري را در صيانت از حدود و ثغور شهر و تأمين امنيت و حقوق شهروندان ياري مي كند. از اين رو حريم به عنوان پوشش حفاظتي شهر قدرت مانور و هدايت برنامه ريزي شهري را همواره در حد مطلوب براي مديران شهري فراهم مي سازد و مانع گسترش بي رويه شهر و شكل گيري كانون هاي غيررسمي جمعيتي و فاقد سرانه هاي خدماتي مي شود. به دليل اهميت مقوله حريم پايتخت و مشكلات مربوط به آن، همشهري گفت وگويي با مهندس مهدي چمران رئيس شوراي اسلامي شهر تهران انجام داده است كه در پي مي آِيد:
* به عنوان رئيس شوراي اسلامي شهر تهران و رئيس شوراي عالي استانها نظرتان راجع به «لايحه تعاريف محدوده و حريم شهر، روستا و شهرك و نحوه تعيين آنها» كه چندي پيش در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد چيست؟
بحث حريم يكي از موضوعاتي است كه نه تنها براي تهران بلكه براي همه شهرهاي كشور مطرح است. وزارت مسكن و شهرسازي در دولت گذشته لايحه اي را تهيه كرد و با تعاملي كه با شوراي اسلامي شهر تهران و ساير كلانشهرها انجام داد، پيشنهاداتي به آن افزوده شد و به مجلس رفت. اين پيشنهادات به نمايندگان مجلس به ويژه نمايندگان شهر تهران و كميسيون عمران به عنوان كميسيون اصلي نيز ارائه و طي جلسات مشتركي با آنها روي اين موضوع بحث شد و به هر حال در شور اول كليات لايحه به تصويب رسيد و تغييرات چنداني در آن وجود نداشت. ولي در شور دوم يك سري پيشنهادهايي كميسيون هاي مختلف داشتند كه لايحه به شكل كنوني تصويب شد.
البته تعاريف و مواد و بندهاي موجود در اين لايحه مي تواند افق خوبي را در آينده بگشايد و مشكلاتي را از برخي شهرهاي كوچك و بزرگ باز كند و به خصوص حريم آنها را به گونه اي درآورد كه تصميمات كشوري و سياسي، كمتر روي آن سايه بيندازد. زيرا يك شهر ابتدا از نظر جغرافيايي و ساختار شهري بايد مدنظر قرار گيرد و سپس ساختار سياسي بر آن استوار شود؛ گرچه ساختار سياسي هم به عنوان يك اصل مهم بايد مورد توجه قرار گيرد.
به هر حال لايحه حريم، اين موضوعات را حل مي كرد ولي هنگامي كه با نمايندگان محترم مجلس صحبت مي كرديم، ديديم آنان نيز نظراتي دارند كه برخي از آنها به بخش و شهر و منطقه خودشان باز مي گردد و تعصاب منطقه اي و شهري و روستايي نيز روي مصالح عمومي كل شهرها و كشور تاثير مي گذارد. البته آن موقع هم به آنها عرض كرديم كه اين گونه مسائل را نه با يك ديد جزيره اي و گسسته نگري بلكه با يك ديد وسيع و پيوسته بايد نگريست و در اين رابطه بايد همه شهرها و به ويژه شهرهاي بزرگ را مد نظر قرارداد. ولي به رغم همه اين بحث ها نتايج خوبي از موضوع حريم گرفته نشد.
* ناديده گرفتن حريم تهران تاكنون چه تبعاتي براي پايتخت در پي داشته است؟
- ناديده گرفتن حريم تهران طي ساليان گذشته مسائل و مشكلات را به حدي رسانده كه امروز داريم شرايط بسيار ناهنجاري را در تهران مي بينيم.
از اين رو پيامدهاي بي توجهي به حريم تهران يك فاجعه است. اينكه جلوي تهران را گرفتند تا بزرگ نشود و گسترش پيدا نكند كار خوبي است. حتي منابع مالي كمي نيز براي آن پيش بيني كردند كه جاذب جمعيت نباشد. مشكلات تهران اكنون روي هم انباشته شده است و ۱۰ ميليون نفر در اينجا زندگي مي كنند در حالي كه امكانات و اعتبارات مالي در نظر گرفته شده براي آن در مقايسه با ساير شهرها بسيار كمتر است.
به هر حال اطراف تهران روستاهاي كوچكي در داخل حريم وجود داشت كه نبايد بيشتر از حد معمول روستايي شان مثلاً ۲ درصد در سال گسترش پيدا كنند و جمعيت آنها اضافه شود. ساخت و سازها نيز بايد براساس طرح هادي و يا ضوابطي كه شهرداري ها براي آنها در نظر مي گرفتند انجام مي شد ولي اين مسايل در گذشته رعايت نشد و به نحوي حريم شهر تقليل يافت و آن روستاها را آزاد كردند.
براي نمونه يك روستاي يك هزار نفري قبل از سال ۱۳۵۰ كه در آن موقع روستايي كوچك بود در حال حاضر تبديل به اسلامشهر با ۷۰۰ يا۸۰۰ هزار نفر جمعيت شده است يعني جمعيتي به اندازه ۲ استان در يك منطقه كوچك زندگي مي كنند درحالي كه مقايسه كنيد براي استانها چقدر بودجه تخصيص داده مي شود و براي اسلامشهر چقدر. تازه بودجه اسلامشهر را هم بايد از مردم بگيرند ضمن اينكه با امكانات كم و شرايط بهداشتي پايين اداره مي شود و تهران هم نمي تواند به آن رسيدگي كند. بنابراين نتيجه جداكردن روستاها از حريم شهر تهران مشكلات فراواني را در پي داشت و روستاها و شهرهاي ديگري نيز در اطراف تهران به وجود آمد. گرچه رشد جمعيت تهران در سال زير ۲ درصد است ولي رشد جمعيت شهري در برخي شهرهاي اطراف تهران مانند شهريار سال گذشته ۸ درصد بوده كه نگران كننده است.
با تعامل و گفت وگوهايي كه داشته ايم دنبال راه هايي هستيم تا از مهاجرت هاي بي رويه به اين نقاط جلوگيري شود. زيرا در حال حاضر مهاجرت از شهرها و روستاهاي كشور نه به تهران بلكه به شهرهاي اطراف آن است. زيرا از آن جاذبه هاي گذشته در تهران خبري نيست و تهران هم گران و هم شرايط زيست محيطي آن بسيار مشكل و از نظر شرايط آب و هوايي و مسايل ديگر زندگي در آن نيز دشوار است، افراد ترجيح مي دهند در شهرك ها يا روستاهاي اطراف تهران ساكن شوند و اين موضوع باعث افزايش جمعيت اين مناطق مي شود.
* به نظر شما چه راهكارهايي در زمينه بهبود وضعيت كنوني مي توان پيش بيني كرد؟
- اگر ما اين قوانين بازدارنده مربوط به تهران را در شهرك ها و روستاهاي اطراف تهران جاري و اعمال نكنيم مشكل مهاجرت و ازدياد جمعيت و گسترش حاشيه نشيني تداوم مي يابد زيرا آن مناطق رشد مي كنند و به تهران مي رسند. به بيان ديگر مشكل همچنان وجود خواهد داشت. زيرا به جاي اينكه تهران رشد كند و به آنها برسد آنها رشد مي كنند و به تهران مي رسند و همان چيزي كه نمي خواهيم اتفاق مي افتد. اين نگرش كه تهران بزرگ نشود ولي آنها را رها كنيم يا قانون خودشان را بگذرانند نتيجه اش چيزي مي شود كه در حال حاضر وجود دارد و برخي شهرداري هاي اطراف تهران هم اكنون در واگذاري زمين كشاورزي يا زمين براي ساخت كارخانه و سوله و يا خانه سازي به منظور كسب درآمد بيشتر، با يكديگر مسابقه گذاشته اند. براي نمونه اگر سري به گرمدره بزنيد خواهيد ديد كه پارسال چند سوله و امسال چند سوله ساخته شده است، گزارش ها حاكيست كه طي اين مدت تعداد آنها ۱۰ برابر شده است.
در جاهاي ديگر نيز همين مشكلات وجود دارد. مناطقي كه اساساً باغ بوده و باغستان ناميده مي شد، باغ ها و زمين هاي كشاورزي در حال از بين رفتن است و به قطب هاي جذب جمعيت تبديل مي شود و اين يك فاجعه است. اين فاجعه به تمام كساني كه نه تنها در شهر تهران بلكه در استان تهران زندگي مي كنند آسيب مي رساند. وقتي باغ هاي اطراف شهريار از بين برود و آسيب ببيند در درجه اول خود مردمي كه آنجا ساكن هستند آسيب مي بينند و در درجه دوم جابه جايي هوا صورت نمي پذيرد و در نتيجه سكون هوا رخ مي دهد و وارونگي هوا نيز به آن كمك مي كند و آلودگي هوا تشديد مي شود كه تبعات آن سكته هاي قلبي و مغزي و مرگ هاي زودرس است. اگر آمار مرگ وميرهايي را كه بر اثر سكته ها و شرايط ناگوار زيست محيطي است ببينيم بر خود خواهيم لرزيد.
تازه اين ظاهر مسئله است ولي واقعيت امر اين است كه اين موضوع روي رشد كودكان و حافظه و فكر و اعصاب و روان آنان تأثير بسيار بدي مي گذارد و بسياري از عصبانيت هاي دوران جواني نيز ناشي از همين مسئله است كه ديگر قابل جبران نيست.
* با توجه به راهكارها و تجارب جهاني و موجود در اين زمينه چرا باز هم شاهد اين گونه مشكلات در زمينه اداره شهرها هستيم؟
- نمي دانيم تا كي بايد جزيره نگري و گسست نگري داشته باشيم و نتوانيم يك تفكر منسجم را كه به نفع همه است دنبال كنيم.
تجربه شهرسازي دنيا به عنوان يك تجربه علمي و عملي نشان مي دهد كه نقاط جمعيتي نزديك به هم بايد با مديريت واحد اداره شوند و اين به نفع همه است. شهر يك مجموعه زنده است و ما نمي توانيم به قسمتي از آن برسيم و قسمت هاي ديگر را رها كنيم. اين مجموعه زنده بايد به صورت يكپارچه اداره شود. اگر قسمتي از شهر توسط يك مجموعه و قسمت هاي ديگر توسط مجموعه ديگري به طور مجزا و مستقل از يكديگر اداره شود اين شهر به زودي مي ميرد و از بين مي رود.
اين مسئله در دنيا به صورت علمي و تخصصي تجربه شده است ولي متأسفانه در اينجا توجهي به آن نمي شود.
اينكه به اين روستاها اجازه داده شد تا خودشان ساخت و ساز كنند و هر كاري كه مي خواهند انجام دهند اين به ضرر قطعي تمام شهرهاي استان تهران و به نفع كساني است كه زمين دارند و زمين خوارند و اقدام به خريد و فروش زمين مي كنند. يك عده دلالي كه مي خرند و مي سازند و مي فروشند و از اين راه مي توانند سودهاي كلان به جيب بزنند.به هر حال متأسفانه اين قانون تصويب شد و ما چنين انتظاري را نداشتيم.
* آيا شما به عنوان رئيس شوراي شهر تهران و رئيس شوراي عالي استان ها برنامه اي براي اصلاح اين مصوبه در نظر گرفته ايد؟
- بايد روش قانوني اصلاح اين مصوبه را بررسي كنيم و ببينيم چه طور مي شود آن را اصلاح كرد. در حال حاضر در شوراي عالي استان ها قانون تجميع و اصلاح قوانين شوراها و شهرداري ها را در دست بررسي داريم. قانون تجميع را بررسي كرده و حتي براي دولت و وزارت كشور هم فرستاده ايم. به هر حال اميدواريم قانون مربوط به حريم نيز مورد بازنگري قرار گيرد و اصلاح شود.
ما باز هم به دنبال آن هستيم كه حريم شهر تهران را كه در شوراي شهر تهران به عنوان پيشنهاد تصويب شد از سوي شوراي عالي شهرسازي و معماري تصويب و به اجرا گذاشته شود.
راجع به اين روستاهاي اطراف تهران پيشنهاد مي كنيم به خاطر جلوگيري از لجام گسيختگي آنها و اين كه هركدام بعداً يك حريم نخواهند و براي حريم خود بخشي از شهر تهران را نگيرند، هرچه زودتر بنياد مسكن طرح هادي آنها را تهيه كند و استانداري تهران قبل از تهيه طرح هادي هيچ گونه اجازه گسترش و ساخت و ساز به آنها ندهد.
البته شوراي شهر براي تعدادي از اين روستاها يعني۲۱ نقطه جمعيتي با گرفتن مشاور، طرح هاي توسعه آنها را تهيه كرده و آماده ايم با همكاري وزارت كشور و استانداري براي بقيه نيز طرح تهيه شود.
* با توجه به اينكه دولت جديد و نمايندگان مجلس در اين دوره ارتباط خوبي با شوراي شهر داشته و به مسايل و مشكلات تهران به خوبي آگاه بوده اند چرا در اين لايحه نظر كارشناسي شوراي شهر و مديران شهري در خصوص حريم تهران تأمين نشده است؟
- البته لايحه مشكلي نداشت و دولت آقاي احمدي نژاد آن را عوض نكرد. دولت جديد اصلاً دخالتي در تهيه اين لايحه نداشت. بلكه لايحه در زمان دولت گذشته به مجلس ارايه شده بود و مجلس شور اول آن را انجام داده بود ولي در شور دوم متأسفانه تغيير كرد.
اصل بحث ما اين است كه روي نظرات كارشناسي بايد دقت بيشتري صورت گيرد. اين جزيره نگري و اينكه مثلاً من مال اين منطقه هستم و بايد در اين نقطه فلان اتفاق بيفتد درست نيست. ما نبايد با بخشي نگري به ساير نقاط آسيب برسانيم. ولي متأسفانه اين بخشي نگري در كشور وجود دارد. از همه خواهش مي كنم صرفاً به فكر مناطق خودشان نباشند. من در بين دوستان مجلس و نمايندگان مردم تهران كه از دوستان صميمي بنده هم هستند اعلام كردم كه مطمئناً اگر مي خواهيم تهران آباد شود در وهله اول بايد روستاها را آباد كنيم و در اين موضوع شكي نيست و از دولت هم مي خواهيم كه به آباداني روستاها و قطب هاي روستايي توجه كنند. البته براي اين كار طرح هم داريم.
* چه طرحي براي اين موضوع داريد؟
- به جاي اينكه برويم در روستاهاي كوچك سرمايه گذاري كنيم مي توانيم قطب هاي روستايي به وجود آوريم كه مراكز تحرك اقتصادي و اجتماعي باشند، كاري كه جاهاي ديگر دنيا نيز كرده اند و ما هم مي توانيم انجام دهيم. طرحش را هم با استفاده از نظرات متخصصين و دوستاني كه در اين زمينه تخصص دارند به دولت ارايه مي دهيم.
مطمئناً اگر روستاها آباد شوند و روستاييان بتوانند زندگي شان را تأمين كنند شاهد مهاجرت و حاشيه نشيني هايي كه هم اكنون در اطراف شهرهاي نظير مشهد، شيراز، تهران و ساير شهرهاي بزرگ به وجود آمده است نخواهيم بود.
به هر حال اين موضوع را هم بايد در نظر داشت و ۱۰ ميليون انساني را كه اينجا زندگي مي كنند و يك پنجم جمعيت كشور را تشكيل مي دهند، نبايد فراموش كرد. اگر روستاها و شهرهاي كوچك آباد شوند مردم مجبور نيستند شهر و ديارشان را ترك كنند. آنها ثروت ملي ما هستند و بايد بمانند و كارشان را به ويژه در بخش كشاورزي ادامه دهند و درآمدزايي داشته باشند. حتي مي توان با صرفه جويي در بخش حمل و نقل عمومي اعتبارات بيشتري را به روستاها اختصاص داد. بحث جالبي را قبلاً آقاي دكتر احمدي نژاد مطرح كردند و آن اينكه اگر در شهري مثل تهران حمل و نقل عمومي را گسترش دهيم از ميزان صرفه جويي سوخت كه رقم بالايي است مي توان براي روستاها خرج كرد. براي نمونه يكي از ادارات وابسته به وزارت نفت چند وقت قبل اعلام كرد كه با اجراي طرح زوج و فرد خودروها در روزهاي نخست حدود ۲ ميليون ليتر بنزين در تهران صرفه جويي شده است. بنابراين صرفه جويي روزانه ۲ ميليون ليتر بنزين رقم بالايي را به خود اختصاص مي دهد كه در صورت گسترش حمل و نقل عمومي و كاهش استفاده از خودروهاي شخصي مي توان مابه التفاوت آن را در همه كشور به طور متعادل خرج كرد.