روزهاي گذار
جشنواره تمام شده اما سينما تعطيل نشده است، فيلم هاي تازه روي پرده رفته اند و زندگي سينما ادامه دارد
|
|
شهاب مهدوي
با آغاز جشنواره فيلم فجر، سال نو سينماي ايران تحويل مي شود و امسال با زودتر برگزار شدن جشنواره، اين تحويل سال دو هفته زودتر اتفاق افتاد. بعد از جشنواره دوره گذاري وجود دارد كه در آن معمولاً فيلم هايي كه به هر دليل پشت خط مانده اند، اكران مي شوند؛ فيلم هايي كه در ايام جشنواره يا پس از جشنواره اكران مي شوند تا سينماها تا اكران نوروز بدون فيلم نمانند. البته تعداد چنين فيلم هايي معمولاً اندك است و بيشتر سالن ها همان فيلم هايي را كه از ابتداي زمستان اكران شده اند، نمايش مي دهند. امسال البته كمي اوضاع فرق كرده است.
***
مكس در حالي كه در ايام برگزاري جشنواره هم خوب مي فروخت، با شروع ماه محرم جاي خود را به چپ دست داد. كمدي موزيكال بودن مكس باعث شده تا اين فيلم نتواند به اكران خود ادامه دهد و نكته عجيب اينكه جاي مكس را چپ دست گرفته كه خود، فيلمي كمدي است.
البته خروج مكس از جدول اكران موقتي است و بعد از 10روز اين فيلم دوباره اكران خواهد شد، منتها نه در سينماهاي گروه، بلكه در سينماهاي آزاد. فيلمي كه تا به امروز نزديك به نيم ميليارد تومان فروخته و پرفروش ترين فيلم سينماي ايران در سال 84 است، در بازگشت همچنان اميدوار به گيشه اي پررونق است.
چپ دست سومين ساخته آرش معيريان بدون آنكه فرصتي براي تبليغات داشته باشد، به طور ناگهاني جايگزين مكس شد؛ اتفاقي كه البته طبق قراردادي كه فيلم بسته بود رخ داد. از ابتدا هم قرار بود چپ دست بعد از مكس به نمايش درآيد. هفت هفته قرارداد بدون كف، تهيه كنندگان اين فيلم را به اكراني موفق دلگرم مي كرد، ولي گويا آنها تصور نمي كردند كه مكس به صورت ناگهاني از پرده برداشته شود تا چپ دست بدون تبليغات و زمينه چيني به نمايش درآيد. سومين ساخته آرش معيريان مثل دو كار قبلي او حال و هوايي كمدي دارد. فيلم كه بازسازي يك كمدي موفق آمريكايي است، با توجه به سابقه تهيه كننده و كارگردانش در جلب نظر مخاطب، احتمالاً تماشاگرش را خواهد يافت. در سومين فيلم آرش معيريان ليلا اوتادي، حميد گودرزي و رضا داوود نژاد نقش هاي اصلي را بازي كرده اند. ليلا اوتادي - بازيگري كه از تلويزيون به سينما آمد و در بيدمجنون نقش كوتاهي بازي كرد- در چپ دست براي اولين بار بازي در نقش اول را تجربه كرده است؛ نقش دختري كه بر اثر يك تصادف، حافظه كوتاه مدتش را از دست داده است.
حميد گودرزي هم جوان عاشق پيشه اي است كه به كمك وردستش، رضا داوودنژاد سعي مي كند حافظه دختر را بازگرداند.
چپ دست اگر در زمان مناسبي اكران مي شد، شايد مي توانست يكي از فيلم هاي صدرنشين گيشه باشد. معيريان هم همين حالا اميدوار است كساني كه به تماشاي كما و شارلاتان آمدند، چپ دست را هم ببينند. او همچنين در چپ دست به كما هم ارجاع داده است؛ يعني كارگردان شارلاتان حواسش به همه چيز هست، حتي به تئوري مؤلف و باقي قضايا!
سرتو بدزد رفيق ديگر فيلم روي پرده است كه سه هفته اي از اكرانش مي گذرد. ماجراي يك الاغ بامزه كه براي رسيدن به اهدافش يك راننده كاميون را گروگان مي گيرد. يك كمدي مخصوص كودكان كه اين روزها بد هم نفروخته، نصرالله رادش، رضا عنايتي (بازيگر تيزر پاك يادت نره)، يوسف يوسف پشندي، ساعد هدايتي و رابعه اسكويي بازيگران فيلم هستند و بهمن مفيد هم به جاي يك الاغ حرف زده است.
علي عبدالعلي زاده، قبل از اين هم با فيلم هايي مثل سيزده گربه ... و تارزن و تارزان نشان داد كه به عالم فانتزي علاقه مند است. سرتو بدزد رفيق مخاطبش را بيشتر در ميان كودكان جست وجو مي كند، درست مثل من بن لادن ... اولين ساخته بلند سينمايي احمد طالبي نژاد، منتقد سابقه دار سينما كه برخلاف آنچه در تبليغات فيلم عنوان مي شود، چندان هم از حال و هواي كميك برخوردار نيست.
مرثيه برف هم از فيلم هايي است كه تازه به نمايش عمومي درآمده. از فيلم هايي كه به عنوان نماينده سينماي عراق (فيلم محصول مشترك ايران و عراق است) به آكادمي اسكار هم معرفي شده بود و در نهايت راهي هم به فهرست نهايي بهترين فيلم خارجي اسكار نيافت. مرثيه برف با وجود اين ناكامي، فيلم قابل تأملي است. جذابيتش را هم بيش از آنكه از تصوير اگزوتيك اش بگيرد، وامدار داستان بكر و تازه اش است.
جميل رستمي پيش از اين دستيار كارگرداناني مثل ايرج قادري بوده ولي در اولين ساخته اش نشان مي دهد كه تعلق خاطري به سينماي متفاوت دارد.
حكم ، يك بوس كوچولو و هشت پا نيز همچنان در چند سينما به اكرانشان ادامه مي دهند. حكم در اين ميان بهتر فروخته است و احتمالاً به رقم 250 ميليون تومان خواهد رسيد. يك بوس كوچولو به 150 ميليون و هشت پا به كمي بيش از 100 ميليون رضايت خواهند داد.
دوران گذار اكران فيلم ها در حال سپري شدن است. اكران نوروزي در راه است؛ با فيلم هايي كه كمي زودتر از هميشه به نمايش درخواهند آمد.
تاكنون حضور چهارشنبه سوري و زيردرخت هلو در اين اكران قطعي شده و از ازدواج به سبك ايراني (كه گفته مي شود مشكلاتش حل شده) به عنوان ديگر فيلم اكران نوروزي نام برده مي شود.
يك مسئله كاملاً جدي
كيان محمدي- عادت داشتيم در اين سال ها در بهمن و اسفند پس از جشنواره، شاهد نمايش فيلم هاي اكران دو و سه در سينماهاي تهران باشيم، اما جلو افتادن زمان جشنواره سبب شد كه فضاي خالي امسال بيش از هر زمان ديگري باشد و فرصت اكران فيلم هاي تازه بيشتر. امسال اتفاق ديگري هم افتاد. اين فضاي خالي مقارن با سوگواري هاي محرم شد تا زمان براي اكران دسته اي از آثار فراهم شود كه پيوستگي و وابستگي زماني به اين حال و هوا دارند؛ اما چنين اتفاقي نيفتاد.
از هفته گذشته چند فيلم روي پرده رفته اند كه اكثراً حال و هواي كودكانه و كمدي دارند؛ فيلم هايي كه مطمئناً از چند روز مانده به روزهاي سوگواري بايد سالن هايشان تعطيل شود و تا يكي دو روز بعد از تعطيلات هم ادامه يابد. آيا اين شكل درست اكران است؟ همين حالا فيلم هايي با مضامين مذهبي يا معنوي در انتظار نوبت اكران هستند يا حداقل آماده نمايش شده اند. فيلم هايي نظير يك تكه نان از كمال تبريزي يا راه طي شده از عباس رافعي كه اصلاً با چنين حال و هوايي ساخته شده اند و مي توانستند در اين روزها به شكل گسترده - نه آنچنان كه بعدتر در دو يا سه سينما- به نمايش درآيند، چنين اتفاقي اما نيفتاد و حالا اكران فيلمي نظير چپ دست در چنين زماني بيشتر شبيه يك شوخي است.
|