رسانه شيعه -7
محسن حسام مظاهري
گونه شناسي هيأت هاي مذهبي در ايران 1384-1357
رواج و گسترش توليدات موسيقي غيرمذهبي (چه كلاسيك و سنتي و چه پاپ) در ايران پس از جنگ و استقبالي كه عموم جوانان (اعم از مذهبي ها و غير آن ها) از اين جريان نشان دادند، تقليد و كپي برداري از محصولات موسيقي مذكور را به عنوان يك گزينه مطلوب و در عين حال سهل الوصول براي مداحان انقلابي جوان درآورد. انقلابي بودن مداحان مذكور، به اين عمل نه چندان متعارف مشروعيت بخشيد و در نتيجه، به تدريج تقليد در آهنگ به عنوان يك روش معمول در مداحي ها، رايج شد.
۲ - جايگزيني سن به جاي منبر
اين كه امروزه در مجالس مذهبي، به اقتضاي پوشش دادن محيطي وسيع تر و مخاطباني بيشتر، ديگر منبر پاسخگو نيست و مجلس بايد بالاجبار سن داشته باشد، امري است كه سابقه اش به تأسيس مهديه تهران مي رسد. فعال تر شدن مهديه در سال هاي اخير، به عنوان محل محوري برگزاري برنامه هاي هيأت رزمندگان اسلام (گسترده ترين هيأت انقلابي دوران صلح)، با در نظر گرفتن پوشش وسيع رسانه اي، اين پديده را به عنوان الگويي مطلوب براي ديگر هيأت ها (خصوصاً هيأت هاي انقلابي و پاپ) مطرح كرده و رواج داده است. وجود سن در مجالس مذهبي، البته اقتضائاتي هم دارد؛ از جمله آن كه روي سن، مداح، چون در معرض ديد همگان است، بخواهد و نخواهد ديگر خودش نيست و در حقيقت بايد نقش بازي كند.
۳ - ظهور كالاهاي فرهنگي
يكي از شاخصه هاي هيأت هاي امروزي، ظهور كالاهاي فرهنگي در آنهاست. جلد نوار كاست، پوستر، برچسب، جلد سي دي، فيلم، سي دي و نوار كاست عمده ترين اين كالاها محسوب مي شوند. هيأتهاي انقلابي دوران صلح، اولين هيأت هايي بودند كه كالاهاي فرهنگي در آنها رواج يافت. اين كالاها دو كاركرد عمده براي هيأتهاي مذهبي به ارمغان مي آوردند: اول، كاركرد تبليغاتي- رسانه اي و دوم، هويت نمايي.
۴ - پيدايش و تثبيت الگوهاي تبليغاتي گسترده و عمومي
به تبع اضمحلال نسبي محوريت محله ها در شكل گيري هيأتهاي مذهبي و عمومي شدن هيأتها، جذب مخاطب نامعين، در دستور كار اغلب هيأتها (خصوصاً هيأتهاي امروزي و نوپديد) قرار گرفت. هيأتهاي انقلابي دوران صلح، اولين هيأتهايي بودند كه نياز به تبليغات گسترده و عمومي را احساس كردند و به شيوه هاي تبليغي جديد (نظير تبليغات شهري، بيلبورد، تراكت بزرگ، پوستر و...) و تبليغات رسانه اي (نظير سفارش پخش كليپ و تيزرهاي تبليغي از صدا و سيما) روي آوردند. به تدريج، اين الگوي تبليغي جديد، با اثبات قابليتها و كارآمدي اش توانست الگوهاي سنتي را منسوخ كرده و جايگاه خود را به عنوان الگوي اصلي و عمومي تثبيت نمايد.
يكي از مشخصه هاي ادبيات هيأت هاي انقلابي دوران صلح، كاربرد فراوان واژه هاي ادبيات عرفاني و عاشقانه است؛ واژه هايي چون: عشق ، مي ، ساقي باده ، ساغر ، خال لب و از اين قبيل.
ب. درون مايه
صرف نظر از مفاهيم دروني مشترك بين همه گونه هاي هيأت هاي مذهبي، در هيأت هاي انقلابي اين دوران، به چند درون مايه منحصر به خود و شاخص برمي خوريم؛ از جمله:
۱ - نوستالژي دوران دفاع مقدس
لااقل تا چند سالي پس از قبول قطعنامه و به طور مشخص در دوره اي كه هيأت هاي انقلابي صرفاً براي خود (رزمندگان سابق، انقلابيون) تشكيل مي شدند و هنوز رسالت براي ديگران (نسل جوان و نوجوان) را عهده دار نشده بودند، پاي ثابت همه هيأت هاي انقلابي، يادآوري و ذكر خاطرات دوران دفاع مقدس و شهداست. در اين ادبيات جديد و نوستالژيك، از جنگ هشت ساله، به عنوان برهه اي استثنايي و غيرقابل تكرار كه اينك تمام شده است و از جبهه ها به عنوان قطعه هايي از بهشت روي زمين ، و از شهدا به عنوان وصال يافتگان و از رزمندگان (اعضاي هيأت) به عنوان جاماندگان از كاروان كه لياقت و توفيق شهادت را نداشتند و محكوم به ادامه دادن اين روزمرگي آلوده شده اند و بنابراين مستوجب سرزنش هستند، تعبير مي شود.
۲ - گلايه از اوضاع زمانه و كمرنگ شدن ارزش ها
يكي از مشخصات اجتماعي اين دوره، فضاي فرهنگي- اجتماعي جديدي بود كه متأثر از سياست هاي اقتصادي دولت سازندگي در راستاي توسعه و رفاه، در جامعه حاكم شده بود. فضاي جديدي كه ارزش هاي جديدي را هم با خود به ارمغان آورده بود و سبك زندگي جديدي را هم اقتضا مي كرد. نمودهاي اين سبك جديد زندگي به گونه اي بود كه در ظاهر امر با برخي هنجارهاي ديني و انقلابي تعارضاتي مي يافت و به تدريج فراگيرشدن مظاهر اين تعارضات خشم و اعتراض نيروهاي انقلابي را در پي داشت. خصوصاً كه از اين تغييرات، به خيانت به آرمان هاي امام و شهدا و پايمال كردن خون شهدا تعبير مي شد. هيأت هاي انقلابي اين دوران، خصوصاً چند مورد مشخص و محوري، محل بروز و نمود اين اعتراض بودند كه دامنه آن در موارد بسيار اشعار و نوحه ها را هم در بر مي گرفت.
۳ - رگه هايي از غلو
هرچند به صورت رقيق و كمتر ملموس، اما در ادبيات هيأت هاي انقلابي دوران صلح مي توان رگه هايي از اشعار غلو آميز و اغراق گونه درباره اهل بيت (عليهم السلام) را مشاهده كرد. مسأله اي كه البته با توجيه مداحان انقلابي سرشناس، به اشارات مراتب بالاي عشق و عرفان و اسرار مگوي عرفا و اهل شهود تعبير شده و به اصطلاح بدان مشروعيت بخشيده مي شد.
ادامه دارد...
|