خانه خدا
بنفشه نگارنده
رويكرد سينماي ايران به مضامين مذهبي در سالهاي مختلف شكل هاي متفاوتي داشته است
روز واقعه؛ يكي از نمونه هاي شاخص توليدات مذهبي در سينماي ايران
|
|
قواعد تثبيت شده
علي حسيني- شايد كمي خوش باورانه باشد اگر رويكرد نخستين فيلم هاي تاريخ سينماي ايران را به مضامين تاريخي، حاصل نگاه درست و درك اهميت اين گونه سينمايي بدانيم.
فردوسي بر پايه يك سفارش شكل گرفته و ليلي و مجنون ، چشم هاي سياه و شيرين و فرهاد ، بيشتر هدف به تصوير كشيدن يك داستان از پيش آماده را داشته اند تا رنگ بخشيدن به يك تاريخ چند هزار ساله. اگر ما امروز براي زير سؤال بردن هر محصول تاريخي از عبارت همانند محصولات پارس فيلم استفاده مي كنيم و اگر نمي توانيم به آثار خلق شده تاريخي در سينماي پيش از انقلاب، به عنوان محصولاتي جدي نظر افكنيم، بيشتر به دليل همين بازيچه بودن سوژه هاي تاريخي در دست استوديوها و فيلمسازان آن زمان است.
از معدود نمونه هاي شاخص سينماي پيش از انقلاب همچون ستارخان اگر بگذريم، در سال هاي پس از انقلاب هم، سينماي تاريخي ما لقمه چندان دندان گيري ندارد. اگر در آن دوره، عظمت دروغين فيلم هاي تاريخي كشورهاي همسايه، چشم خيلي از استوديوها را بر واقعيت هاي تاريخي مي بست، در سال هاي پس از انقلاب نيز، سينماي تاريخي در دست افرادي قرار گرفت كه اين سينما را به دليل راحتي در طرح مضامين بيشتر در فضايي شبه فلسفي نياز داشتند.
اما در اين ميان اتفاقي نيز افتاد كه شايد، يكي از خجسته ترين دستاوردهاي چندين سال عمر سينماي فارسي بود. تولد ساب ژانري با تم مذهب و بيوگرافي هاي مذهبي كه هر چند در ظاهر دنباله روي ژانر تاريخي مي نمود اما در اصل، راهي بود براي نگاهي عميق تر به آنچه كه تاريخ مي نامندش. اگر آثاري همچون سفير را ناديده بگيريم، كارهاي تاريخي/ مذهبي ما از تلويزيون راهشان را آغاز كرده اند و بعد به سينما آمده اند. هنوز هم به دليل هزينه هاي بسيار بالاي يك توليد تاريخي/ مذهبي اين گونه آثار با مشاركت تلويزيون ساخته مي شوند، اما آنچه كه سينما براي اين گونه كارها به ارمغان مي آورد، عظمت تصاويري است كه در تلويزيون هرگز اين چنين نماد نداشته اند. تفاوت مريم مقدس اي كه در سينماها به دليل همين عظمت، فروش خيره كننده اي داشت، با نسخه پخش شده از تلويزيون در همين موضوع بود.
سينماي مذهبي ايران با همه بايدها و نبايدها و با همه اما و اگرها يكي از با هويت ترين ژانرها و تقريبا تنها موردي است كه در ايران براي خودش قواعد ژانري تثبيت شده دارد؛ سينمايي كه مي تواند حتي مخاطبين گريزپا را هم به سالن هاي خالي از تماشاگر بازگرداند.
سينماي جهان، سينماي مذهبي جهان، ورسيون هاي مختلف زندگي عيسي(ع) و مريم(س) تا ده فرمان، محمدرسول الله(ص)، آهنگ برنادت، انجيل به روايت متي و... را دارد، سينماي ما چه؟!
* * *
راجع به سينماي قبل از انقلاب كه اصلاً نمي توان چيزي گفت. توجه افراطي آن سينما به فيلم هاي گيشه دار و عامه پسند، هرگز زمينه را براي پرداختن به سينمايي با مضمون دين و مذهب، فراهم نمي كرد.
شايد تنها نمونه شاخص اين سينما، فيلم مستند خانه خدا باشد كه اثري مستند به كارگرداني ابوالقاسم رضايي بود و به كمك و همكاري جلال مقدم موفقيت هايي به دست آورد.
اين فيلم كه در استوديو ايران فيلم و شركت فيلم يك توليد شد، مراسم و مناسك حج را از ابتداي ورود زائران تا پايان مراسم به تصوير مي كشيد.
نمايش اين فيلم با اقبال سينماگران مواجه شد تا جايي كه آنها علاوه بر عدم نمايش آگهي هاي تجاري، سالن هاي انتظار را هم با تصاوير مراسم حج آراستند. اين فيلم تنها اثر مستند سينماي ايران بود كه دوبله شد و در تعدادي از كشورهاي ديگر به نمايش درآمد.
با وجود ايرادات ساختاري كه به فيلم وارد بود، خانه خدا شايد همچنان تنها اثر حائز اهميت پيش از انقلاب باشد.
* * *
سالهاي اوايل انقلاب، سالهايي كه در سردرگمي سينماگران مي گذشت، بيشتر به سينماي انقلاب تعلق داشت. اين سينما كه به مضمون انقلاب مي پرداخت و از نام هاي مذهبي چون (ليله القدر، حماسه قرآن، سرباز اسلام و...) بهره مي برد، به شكل مستقيم به مفاهيم و مضامين ديني توجهي نداشت تا سال 1361 كه فيلم هاي سفيد و ابراهيم در گلستان ساخته شدند، اولي فيلمي با بازي فرامرز قريبيان و كارگرداني فريبرز صالح بود و دومي فيلمي عروسكي ساخته ايرج امامي.
ابراهيم در گلستان براي اولين بار سرگذشت يك پيامبر بزرگ را در سينماي ايران به تصوير مي كشيد هر چند كه به خاطر فيلمنامه غير جذاب و ايرادات عروسك گرداني و... خيلي مورد استقبال قرار نگرفت و سفيد داستان قيس ، فرستاده امام حسين(ع)، كه وظيفه پيدا مي كند نامه اي را از سوي حضرت به كوفه ببرد و در راه دستگير مي شود و پس از طي ماجراهايي، وفاداري او به امام ثابت مي شود و سينماي ايران از اينجا با مضمون سينماي مذهبي كم كم آشنا مي شود.
* * *
سال 1362، سال ورود محسن مخملباف به سينماي ايران است. محسن مخملباف كه فعاليت خود را از حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي فعلي آغاز كرده، بدون تجربه ساخت يك فيلم كوتاه، دستياري و تحصيل در سينما و تنها به واسطه آنكه سينما را هنري تأثيرگذار مي داند، به فيلمسازي رو مي آورد و سه فيلم توبه نصوح ، استعاذه و دو چشم بي سو از او به نمايش درمي آيد.
قصه توبه نصوح ، قصه لطفعلي خان ،كارمند با سابقه بانك است كه هنگام تشييع جنازه، اطرافيان او متوجه زنده بودنش مي شوند.
لطفعلي خان در زندگي جديد خود سعي در توبه دارد و تلاش مي كند از همه حلاليت بطلبد. استعاذه قصه انساني را كه در پنج چهره با شيطان درگير است، به تصوير مي كشد و شفاي فرزند نابينايش را از حضرت مي گيرد.
گرچه دو فيلم دوچشم بي سو و توبه نصوح نمايش گسترده اي داشتند، اما هر سه فيلم در كارنامه سينماي ايران و البته محسن مخملباف به شمار نمي آيند!
* * *
بين سالهاي 1363 تا 1367، هيچ اثر قابل توجهي در اين موضوع در سينماي ايران توليد نشد. اما در سال 1368، فيلم شب دهم با نگاهي به ايام عزاداري محرم در حاشيه جنگ تحميلي از جمال شورجه به نماش درآمد.
در سال 69، ساموئل خاچيكيان، در چاووش قصه عمو هاشم شكارچي روستايي را روايت مي كند كه سعي دارد با شكار يك گوزن، هزينه سفر به مشهد و زيارت حضرت رضا(ع) را فراهم كند، اما در نهايت راه ديگري را براي رفتن به اين سفر انتخاب مي كند. اين فيلم هم مانند شب دهم اثر چندان با اهميتي تلقي نمي شود.
***
در سال 1372، ايوب پيامبر ساخته فرج الله سلحشور اكران مي شود كه نگاهي به زندگي حضرت محمد(ص) داشت.
هبوط احمدرضا معتمدي هم ساخته شد، زمين آسماني هم همان سال به كارگرداني محمدعلي نجفي ساخته شد كه آن هم مانند ايوب پيامبر با موفقيت چنداني روبه رو شد. داستان فيلم درباره فيلمسازي بود كه مي خواهد فيلمي درباره ساخته شدن كعبه به دست حضرت ابراهيم(ع) بسازد و... .
در سال 1373 روز واقعه كه از فيلمنامه بهرام بيضايي بهره مي برد، توسط شهرام اسدي ساخته شد. همان قصه عبدالله جوان نصراني كه به تازگي اسلام آورده بود و در مراسم ازدواج خود با راحله، ندايي مي شنيد كه او را به ياري مي طلبد و سپس بيابان به بيايان به دنبال ندا مي رود تا زماني كه عصر عاشورا، به صحراي كربلا مي رسد، فيلمي كه گرچه اثر ايده آلي در مقايسه با نمونه هاي خارجي نبود، اما به خاطر استفاده از عوامل مناسب و فيلمنامه خوب با استقبال مردم و هيأت داوران جشنواره فيلم فجر و منتقدان روبه رو شد.
***
بين سالهاي 1376 تا 1380 هم عمده ترين فيلم هاي مورد بحث را مريم مقدس و مسافر ري تشكيل مي دهند كه اولي ورسيون سينمايي- سريالي به همين نام ساخته شهريار بحراني است و در سال 79 به نمايش درآمد و مسافر ري هم اثري سينمايي درباره مقطعي از زندگي حضرت عبدالعظيم(ع) در مسير رسيدن به ري. اين فيلم توسط داوود ميرباقري ساخته شد. هر دو فيلم اين سالها با استقبال تماشاگران مواجه شدند و ارزش هاي نسبي خود را داشتند.
هر چند كه مريم مقدس به واسطه تبليغات وسيع تلويزيون با استقبال روبه رو شد و دومي(مسافر ري) به دليل زمان طولاني فيلم و تبليغات كم، خيلي زود از پرده سينما ها كنار رفت و مورد توجه عامه واقع نشد. سال 1381، سال تولد يك پروانه (مجتبي راعي)، بالهاي سپيد(مهدي و اصغر هاشمي) و مريم مقدس(حميد جبلي)، بوي كافور- عطر ياس، زيرنور ماه، خانه اي روي آب بود و سال 82، سال قدمگاه و استقبال منتقدان و تماشاگران اين فيلم، سال 83، خيلي دور، خيلي نزديك بهترين فيلم جشنواره مي شود و جوايز زيادي را به خود اختصاص مي دهد. امسال در جشنواره فجر هم فيلم هايي با مضمون مذهبي و ديني به نمايش درآمد كه مي توان به به آهستگي مازيار ميري با فيلمنامه اي از پرويز شهبازي اشاره كرد.
|