يادي از شيخ رجبعلي خياط(نكوگويان)
گلي كه در باغ فردوس روييد
|
|
روح الله مهر پارسا- اين يك روايت از شخصيتي است كه در جامعه پيشه وران ما به تمام معنا حجت است. او در طول 78 سال زندگي خاكي، طريقي را به يادگار گذارد كه يك انسان با هر درجه از علم و ثروت مي تواند به موقعيت هاي فريبنده دنيا بي اعتنا باشد، راه انس با خدا را بشناسد و بالاخره ياد بگيرد كه از خدا چه بخواهد؟!
محله باغ فردوس در بيرون دروازه قديم شاه عبدالعظيم، از اواسط سلطنت ناصرالدين شاه در محور جنوبي خيابان مولوي فعلي شكل گرفت. گذرها و كوچه ها و بازارچه هاي متعددي در اطراف آن ساخته شد كه چهره هاي معروفي در زمان قاجار و پهلوي در زمينه هاي مختلف از آن برخاسته اند.
دو چهره معروف زمان قاجار بابا نوروز علي و زعفران باجي كه دو بازارچه هم به نام اين دو درگذشته معروف بود. در دوره پهلوي اول در ورزش باستاني جعفر شيرخدا، در زمان پهلوي دوم هم در جمع ملي مذهبي ها حسين شاه حسيني، از شعرا مهدي سهيلي، از پاتوق دارها طيب حاج رضايي و بالاخره سرآمد عرفان و اخلاق در نيم قرن اخير شيخ رجبعلي خياط (نكوگويان) را مي توان نام برد. در ضلع جنوب غربي باغ فردوس، كوچه اي باريك و طولاني به طرف صابون پزخونه كشيده شده كه همچنان به كوچه سياه ها معروف است. با توجه به اينكه قبل از انقلاب حافظ و بعد از انقلاب شهيد منتظري نام گرفته است. شيخ رجبعلي خياط در سال 1262 هجري شمسي در تهران ديده به جهان گشود. پدرش كارگر ساده اي بود كه در 12 سالگي وي، از دنيا رفت. رجبعلي جوان براي گذران زندگي، شغل خياطي را پيشه خود كرد و تا آخر عمر به اين كار اشتغال داشت. جناب شيخ علاقه وافري به حافظ و ديوان وي و همچنين به طاقديس ملا احمد نراقي داشت و به تعبير جناب دكتر مدرسي (نوه شهيد مدرس) حافظ را عارفي بزرگ و شيعي مي دانست.
از دوره جواني شيخ، آگاهي اندكي به دست است. برابر آنچه در كتاب تنديس اخلاص و كيمياي محبت آمده است، وي در جواني حدود 23 سالگي- در ماجرايي يوسف گونه با مقاومت در برابر گناه و هواي نفس، از سوي خداوند بصيرت و بينايي مي يابد و ديده بر رخسارش روشن مي شود و آنچه را كه ديگران نمي ديدند و نمي شنيدند، مي ديد و مي شنيد و برخي اسرار براي او كشف مي شود. جناب شيخ در محل زندگي و كارش كلاس هاي عمومي و خصوصي داشت. شمار شاگردان عمومي وي به قول جناب دكتر مدرسي گاه به 200 نفر مي رسيد.شيخ رجبعلي خياط با اينكه خود اهل كشف و شهود و كرامات متعدد بود، سير و سلوكش، تعبد محض از رهنمودهاي اهل بيت (ع) بود. در مسائل شرعي از آيت الله العظمي حجت تقليد مي كرد. وي مربي بسيار مهربان، متين، مؤدب، بي اعتنا به دنيا و داراي كمالات معنوي بود. جناب شيخ، شيوه ويژه اي را براي تربيت شاگردان خود اتخاذ كرده بود كه در نوع خود كم نظير بود. شاگردانش حكايات، كرامات و سخنان چندي از وي نقل كرده اند. وي پس از عمري 78 ساله و پربركت، سرانجام در بيست و دوم شهريور سال 1340 كالبد خاكي را واگذاشت و به ديدار معشوق شتافت. مرگ وي نيز همچون مرگ ديگر مردان راه حق سرشار از شگفتي ها بود. جناب شيخ روز و ساعت و ماه و سال مرگ خودش را از قبل پيش بيني كرده بود. مزار او هم اكنون در ابن بابويه مورد توجه صاحبدلان است.
جلسه هاي عمومي جناب شيخ
جلسه هاي عمومي شيخ معمولاً هفته اي يك بار در منزل خودش برگزار مي شد. همچنين بيشتر روزهاي عيد، ميلاد و روزهاي شهادت معصومان عليهم السلام مجلسي در منزل خود برقرار مي كرد. ايام محرم و صفر و ماه مبارك رمضان نيز هر شب برنامه موعظه داشت. گاهي كه اين جلسه ها در منزل دوستان و به صورت دوره اي برگزار مي شد، در حدود دو سال طول مي كشيد. جلسه هفتگي معمولاً شب هاي جمعه بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، به امامت جناب شيخ برگزار مي شد. بعد از نماز شروع به سخن گفتن و موعظه مي كرد. جناب شيخ بسيار خوش بيان بود و در سخنراني ها تلاش مي كرد يافته هاي خود را از قرآن و احاديث اسلامي و حقايقي كه درباره آنها به يقين رسيده بود، به ديگران منتقل كند. تكيه كلامش در خطاب به حاضران رفقا بود و محورهاي اصلي سخنان ايشان توحيد، اخلاص، محبت به خدا، حضور دائم، انس با خدا، خدمت به خلق، توسل به اهل بيت، انتظار فرج و تحذير از محبت دنيا، خودخواهي و هواي نفس بود. در جلسات ايشان جز چند كلمه صحبت و نصيحت و موعظه و سپس خواندن يك دعا چيزي نبود، صحبت ها همه تكراري بود ولي جلسه از يك بعد روحاني برخوردار بود كه انسان هرقدر از آن صحبت هاي مشابه و مكرر مي شنيد، خسته نمي شد و بالاخره درباره خودبيني مي فرمود:
اينجا تن ضعيف و دل خسته مي خرند
بازار خودفروشي از آن سوي ديگر است
خانه شيخ
خانه شيخ بعد از رحلت ايشان قبل از انقلاب فروخته شد. وليكن در سال هاي اخير يكي از مريدان جناب شيخ كه در آمريكا اقامت دارد، مبلغ 14 ميليون تومان حواله كرد كه فرزندان شيخ خانه را خريدند و در حال حاضر با تغييرات داخلي به صورت حسينيه اي قابل استفاده در آمده تا جايي كه در سالن بزرگ آن امكان اقامه جماعت هم وجود دارد.
|