پنجشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۲۹
پايتخت جديد برزيل
واقعيتي بين رؤيا و كابوس
001887.jpg
برگردان: خسرو طوسي
جايگزيني پايتخت هاي بزرگي همچون قاهره، جاكارتا، بانكوك يا تهران با افزايش جمعيت لجام گسيخته، ساخت وساز بي رويه و گسترش روزافزون مدتي است كه دل مشغولي بسياري از دولتمردان كشورهاي در حال توسعه است.
تصوير شهري جديد با خيابان هاي عاري از ترافيك، فضاي سبز از پيش طراحي شده و الگوهاي خانه سازي منظم، مي تواند روياي هريك از شهروندان اين شهرهاي دودزده باشد، اما آيا زندگي در چنين شهرهايي در واقعيت نيز به همان دلپذيري روياست؟
برزيليا، پايتخت جمهوري فدراتيو برزيل با معماري متمايز، جمعيت ناهمگون و ساختار فرهنگي پيچيده خود به عنوان معروفترين و شايد موفق ترين نمونه پايتخت هاي از پيش طراحي شده مي تواند ارايه كننده چشم اندازي باشد از واقعيت تبديل يك بيابان به شهري سه ميليون نفري.
طي قرن هاي متمادي، شهرنشيني و تمدن در برزيل چندان از كناره ساحل اقيانوس اطلس دورتر نرفته و تا اواسط قرن بيستم، بخش عمده تجارت، صنعت و تراكنش جمعيتي همچنان در همان ناحيه قرار داشت و با اين حال سردمداران اين كشور همواره در آرزوي انتقال مركز قدرت به مركز جغرافيايي كشور بودند تا از يك سو كنترل بر نواحي داخلي را گسترش داده و از سوي ديگر از آسيب پذيري طبيعي در مقابل حملات دريايي بيگانگان بكاهند. تحقق اين رويا اما تا اواخر نيمه دوم قرن بيستم عملي نشد، زماني كه خوزه لينو كوبيتشك، رئيس جمهور وقت به اين نتيجه رسيد كه اگر برزيل قرار است روزي به قدرتي جهاني تبديل شود، نيازمند پايتختي است متناسب با اين جايگاه.
ريو دوژانيرو، پايتخت مستعمراتي يادگار دوران تسلط پرتغال، كه حتي در زمان اشغال پرتغال به دست ناپلئون، مقر دربار در تبعيد اين كشور محسوب مي شد، مي رفت تا جاي خود را به شهري جديد دهد، شهري عاري از تمامي خاطره هاي استعماري، عاري از گسترش بي برنامه و البته شايد عاري از فرهنگ پيوند دهنده ساكنين يك شهر.
سه معمار و طراح مدرنيست به نام لوسيو كوستا، اوسكار نيمير و روبرتو ماركس به ترتيب طراحي شهري، طراحي بناهاي دولتي و طراحي چشم اندازهاي كلان را بر عهده گرفتند بر اساس نقش هايي كه در ابتدا شكل كلي يك پروانه را داشت اما با فشارهاي دولتي تبديل به طرحي از يك هواپيما شد.
معماران يادشده تحت تأثير انديشه هاي له كربيسر، آرشيتكت مدرنيست سوئيسي كه معتقد به امكان درمان بيماري هاي روحي جامعه از طريق تغيير چشم اندازهاي شهري بود، هسته مركزي شهر را براي اسكان حداكثر چهارصد هزار نفر طراحي كرده و باقي مانده تراكنش جمعيتي احتمالي را براي شهرك هاي اقماري باقي گذاشتند.
پايتخت جديد برزيل ظرف تنها چهل و يك ماه، با صرف ارقام نجومي و كار دائم لشكري چند صد هزار نفري از كارگران ساخته شده و افتتاح رسمي در روز بيست و يك آوريل سال 1960 صورت گرفت، هرچند از لحاظ تكنيكي برزيليا همچنان تا امروز در دست ساخت محسوب مي شود.
كنگره ملي برزيل، مجلس سنا، وزارت خانه ها، ادارات دولتي و بالاخره كليساي سوررئاليست نيمير در قسمت مياني بين دوبال پلان هواپيما جاي گرفتند و انبوهي از مجتمع هاي مسكوني بلندمرتبه، بيمارستان هاي بزرگ و كليساهاي محلي دوبال موسوم به جناح شمالي و جناح جنوبي را اشغال كردند.
بلوار عريضي به نام Eixo، با گذر از زير ايستگاه اتوبوس مركزي و ناحيه مختص بانك ها و هتل ها، دوبال شمالي و جنوبي برزيليا را به هم پيوند مي دهد و يك برج تلويزيوني تكميل كننده اين اتوپياي مصنوعي ساخت بشر در قرن بيستم است.
در اين هارموني تحسين برانگيز سازه هاي مدرن و طراحي هاي بلندپروازانه اما به نظر مي رسد كه به يك نكته توجه چنداني صورت نگرفته؛ ساكنيني كه بايست در اين شهر زندگي كنند. به عقيده بسياري از منتقدين، برزيليا شهري است طراحي شده براي ماشين ها، نه شهروندان. پياده روي در مركز برزيليا مستلزم طي مسافت هاي بسيار طولاني براي گذر از زير بزرگراه ها و خيابان هايي است كه بر اساس نقشه اوليه در قسمت مركزي فاقد هرگونه تقاطع بودند و در اوج عصر ماشينيسم با چشم اندازهايي كه يادآور فيلم جنگ ستارگان است، طراحي شده اند. زندگي بدون اتومبيل اگر نه غيرممكن، بسيار مشكل است و تنها در اواخر دهه 90 ميلادي يك سيستم مترو براي تسهيل حمل و نقل عمومي راه اندازي شد.
در ابتداي امر خريد مايحتاج روزانه از فروشگاه هاي عظيم مدل آمريكايي انجام مي گرفت، وسايل تجملي و لوكس مطلقاً از ريودوژانيرو يا خارج از كشور وارد مي شد و مغازه هاي خياباني، فروشندگان دوره گرد، گدايان يا به طور كلي هرآنچه كاراكتر معمول يك ابرشهر آمريكاي جنوبي را تشكيل مي دهند، مطلقاً وجود خارجي نداشتند.
مخالفين دولت حتي تا آنجا پيش رفتند كه انتقال پايتخت را نشانه عزم دولت براي دور شدن هرچه بيشتر از مردم و فضاي سياسي فعال ريودوژانيرو و تمركز قوا در بياباني كه به راحتي مي توان اختناق را در آن حكمفرما كرد تلقي نمودند، خصوصاً كه كودتاي نظامي سال 1964 چشم انداز سياسي كشور را عملاً تغيير داد.
ديگر مشكل بزرگ برزيليا همچون ديگر شهرهاي بزرگ كشورهاي در حال توسعه، عدم تجانس اقتصادي و فرهنگي مركزيت ثروتمند اين شهرها و حاشيه نسبتاً فقيرتر آن است.
بيش از سه ميليون نفر از ساكنين ناحيه شهري برزيليا در خارج از پلان هواپيما در شهرك هاي اقماري نظير تاگواتينگا، گاما و سوبرادينو زندگي مي كنند، در شرايطي معمولاً پايين تر از ساكنين پلان هواپيما و با صرف روزانه حدود يك ساعت وقت در رفت و آمد بين محل زندگي و كار.
كمبود فضاهاي عمومي لازم براي تداوم معاشرت هاي مدرن شهري همچون كافه، كتابخانه و پارك هاي داراي امكانات تفريحي (نه صرفاً فضاي سبز چشم نواز) از يك سو و نوستالوژي بسياري از ساكنين اوليه ثروتمندتر برزيليا نسبت به شهرهاي اصلي خود همچون ريودوژانيرو و سائوپائولو باعث شد تا حداقل در يك دهه اول حيات برزيليا، شمار قابل توجهي از ثروتمندان با شروع تعطيلات هفتگي به ريودوژانيرو پرواز كرده و با پايان تعطيلات مراجعت نمايند.
دارا بودن دو خانه، يكي در برزيليا براي كار و يكي در ريودوژانيرو يا سائوپائولو براي تفريح و استراحت آخر هفته، مسئله هاي طبيعي بود، امري كه در باطن منجر به گسستگي فكري شهروندان برزيليا از محيط زندگي خود مي شد.
هرچند افزايش جمعيت و تكوين فرهنگ شهرنشيني در برزيليا، در كنار تلاش هاي روزافزون دولت براي شهروندمحور نمودن فضاهاي عمومي باعث كمرنگ شدن اين پديده و ايجاد حسي از تعلق به شهر جديد در ميان ساكنان آن شده است، اما هنوز هم هستند بسياري از افراد كه حسرت زندگي جذاب سائوپائولو يا ريودوژانيرو در مقايسه با زندگي بي روح و كسل كننده برزيليا را دارند.
از اقداماتي كه كمك شاياني به تغيير چهره بي روح برزيليا به چهره  اي متنوع تر نموده، سرازير شدن هزاران دانشجو از نقاط مختلف كشور براي تحصيل در سه دانشگاه معتبر برزيليا ، دانشگاه كاتوليك (UCB) و مجتمع دانشگاهي برزيليا است، اين دانشجويان با ورود خود تغييري ملموس در بافت جمعيتي اكثراً كارمند برزيليا داده اند و از سوي ديگر رشد قابل توجه جمعيت كه مديون دو عامل مهاجرت داخلي و افزايش زاد و ولد است، فضاهاي شهري را از خلوت رخوتناك سابق به در آورده است.
امروزه ديگر نامأنوس نخواهد بود كه فردي خود را برزيليايي بخواند و حتي در سفر به ريودوژانيرو براي موطن خود دلتنگي كند. اما اين دستاورد با تلاش حداقل يك نسل و گذر بيش از چهل سال محقق شده است.
شهرها و فرهنگ حاكم بر آنها تبلور عزم ساكنين براي گسترش اقتصادي- فرهنگي موطن خود است، گسترشي نيازمند عناصر زيربنايي پيچيده پيوندهاي اين ساكنين در گذر قرن ها و جايگزيني نسل ها ايجاد مي شود و آنچه نبايد در جهش به سوي ايجاد يك سكونت گاه جمعي جديد فراموش شود كاركردهايي است كه بايستي شهروندان اين متروپليس هاي جديد را به زندگي در كنار يكديگر ترغيب نمايد.

اتاق اكوستيك؛ آسايش بيشتر براي شما و همسايگان
آرش نهاوندي- آيا تا به حال فردي پيدا شده كه يك شب را بدون احساس ناراحتي از سر و صداي خيابان يا حتي سر و صداي همسايگان به صبح رسانده باشد؟ به هر حال هر شهروندي طي سال هاي زندگي خويش از ناملايمات ناشي از سر و صداي شبانه رنج برده است، اما اين مشكلات به ظاهر كوچك زماني به معضلي حاد تبديل مي شوند كه سر و صداي ناهنجار به صورت روزمره زندگي انسان را تحت تاثير عوامل مخرب خود قرار دهند.
البته زماني كه اين معضل در روز نيز رخ دهد آسايش به طور كامل از واحدهاي مسكوني رخت برمي بندد؛ خانه كاملاً در معرض حمله سر و صداهاي مختلف قرار گرفته است: هواپيماها از بالاي واحد مسكوني شما عبور مي كنند، مسير عبوري ترن ها در نزديكي منزل شما مي گذرد، همسايگان شما صداي تلويزيون و راديوي خود را بالا مي برند، همهمه گفت وگو از آن سوي ديوارها به گوش مي رسند.
مشكلات
مشكلات ناشي از بروز سر و صدا در واحدهاي مسكوني عمومي هستند. در واقع بخش اعظم آلودگي صوتي در خود ساختمان ها توليد مي شوند. اميليودل ساس، مهندس فني ارتباطات و رييس هيات آكوستيك در اين باره مي گويد: از بالاي ساختمان كه آغاز كنيم به دستگاه هاي فني نصب شده در پشت بام برمي خوريم، در اين قسمت از ساختمان ها اتاق فني آسانسورها، دستگاه هاي تهويه هوا و دودكش هاي خروجي مكش دود در گاراژها نصب شده اند.
او مي افزايد: در داخل واحدهاي مسكوني نيز اغلب، دستشويي، تلويزيون، دستگاه هاي صوتي و دستگاه هاي تهويه، از عوامل اصلي توليد آلودگي صوتي محسوب مي شوند.
علاوه بر اين زيرزمين و بخش  مجاور انبار ساختمان ها نيز كه در آنها ديگ هاي آب  گرم و آب تعبيه شد ه اند، نقش موثري در توليد آلودگي صوتي و تاثيرگذاري نامطلوب بر همسايگان طبقات بالاتر دارند.
اما اين مشكلات لاينحل نبوده و راه حل هايي براي آنها وجود دارند: به اعتقاد كارشناسان هيأت آكوستيك پيش از انجام اقدامات اوليه جهت از ميان بردن آلودگي صوتي، بايد منبع سر و صدا را مورد شناسايي قرار داد؛ زيرا براي برطرف كردن هريك از معضلات توليدكننده آلودگي، راه حلي مجزا وجود دارد.
اميليودل ساس در اين چارچوب مي گويد: طبق روال معمول، همه خانه را ضد صدا نمي كنند، زيرا اين مسئله هزينه زيادي را در پي مي آورد، بر فرض اگر مشكل از آسانسور باشد سر و صداي آسانسور كاهش داده مي شود و تلاش مي شود كه صداي آن به گوش همسايگان نرسد.
در واحدهاي مسكوني نيز اغلب يكي از اتاق ها را ضد صدا يا آكوستيك مي كنند، در بيشتر موارد از يك اتاق در منازل براي نواختن ساز يا ديدن تلويزيون استفاده مي شود، از همين رو است كه متخصصان تلاش مي كنند تا با انجام تغييراتي فضاي اين اتاق مخصوص را آكوستيك كنند. براي ضد صوت كردن يك اتاق غالباً يك چارچوبه شناور ساخته مي شود. براي نيل به اين منظور سقف ها، ديوارها و كف هاي شناوري ساخته شده و روي ديواره هاي اصلي نصب مي شوند. با انجام اين تغييرات در يك اتاق، به ميزان نامحسوسي از وسعت آن كاسته مي شود.
كارشناسان مؤسسه استاپ نوپر مي گويند: در اين طرح براي ساخت ديواره ها از ميله هاي فلزي 46 ميليمتري استفاده مي شود كه درون آنها پشم سنگ، پشم معدني يا پشم شيشه تعبيه شده اند، همه اين عناصر به عنوان عايق به كار مي روند.
اين شركت در ادامه و در توضيح ساخت جداره هاي آكوستيك مي افزايد: روي اين ميله هاي فلزي را نيز با ورقه اي از كارتون گچ مي پوشانند. اين ديوار به منظور ممانعت از گذر جريان هاي الكتريسيته و صوت از ديوار اصلي بنا كار گذاشته مي شود. كاركرد مثبت جداره آكوستيك نيز به ميزان فاصله جداره فلزي گچ از ديوار و تعدد ورقه هايي كه روي آن قرار داده مي شوند، بستگي دارد.
به عنوان مثال با نصب ورقه اي به ضخامت 13 متر كه پشم سنگ در آن به كار رفته باشد، به ديواري از آجر داراي سوراخي 7 ميليمتري، بين 48 تا 50 دسيبل- واحدي كه براي سنجش صدا به كار مي رود- مقاومت در برابر امواج صوتي به دست مي آيد.
مراحل مشابهي نيز براي نصب جداره آكوستيك در سقف طي مي شوند: در اين روش، سقفي شناور بر يك محافظ پلاستيكي قرار داده مي شود. اين سقف شناور از يك محفظه هوا و كارتون گچ ساخته شده است. محفظه هوا در واقع نامي است كه به فضاي ميان سقف شناور و سقف اصلي اطلاق مي شود. ضروري است كه به هنگام نصب سقف شناور 10 تا 30 سانتيمتر فضاي خالي ميان اين دو سقف لحاظ شود.
هرچه فاصله بيشتر باشد، صداي كمتري به آن طرف ديوار نفوذ پيدا مي كند. بر بالاي اين سقف شناور كه به طور كاملاً سراسري كشيده شده است، سقف اصلي قرار مي گيرد و سپس دستگاه هاي تهويه هوا و اتاقك مربوط به امور فني آسانسور قرار مي گيرد.
پايان كار
عايق  كاري يا به عبارتي آكوستيك كردن فرايند بسيار مهمي است كه بايد در سراسر اتاق انجام گيرد، بر همين اساس ضروري است كه چارچوب پنجره ها نيز با بهترين نوع چارچوبه  ها عوض شوند. شيشه هاي دوجداره نيز بايد به جاي شيشه هاي معمولي قرار گيرند. اين مسئله سبب خواهد شد تا ممانعت بيشتري از عبور صدا از ديواره ها و جداره ها صورت گيرد. كف اتاق را نيز مي توان از طريق قراردادن يك كف شناور، ضد صوت كرد. در واقع كف اصلي از پشم سنگ پوشيده مي شود و روي آن تعدادي فنر و تعدادي ورقه چوبي قرار داده مي شود و اين سطح نيز پاركت كاري شده يا با سنگ سياه تزيين مي شود.
منبع: ال موندو

پيشخوان
001896.jpg
چاينا ديلي
اين روزنامه چيني در گزارشي خبر از برگزاري مجمع جهاني اقتصاد در اين كشور داده است. اين مجمع كه با نام داووس(شهري در سوئيس) محل برگزاري سالانه آن شناخته مي شود چندين سال است در اين شهر برگزار مي شود اما اين روزنامه به نقل از ژانگ ژيائوكيانگ معاون وزير توسعه ملي و يكي از اعضاي هيأت شركت كننده چيني در اجلاس داووس گزارش داده است كه اجلاس تابستانه اين مجمع در چين برگزار خواهد شد.
001893.jpg
ديلي استار
روزنامه ديلي استار ديدار محموداحمدي نژاد- رئيس جمهوري اسلامي ايران- با خالد مشعل- رئيس دفتر سازمان جنبش مقاومت اسلامي حماس- را براي موضوع عكس اول خود برگزيده است.
محمود احمدي نژاد در اين ديدار با بيان اينكه امروز اراده ملت فلسطين بزرگترين قدرت براي حل مسأله خاورميانه است، گفت: با پيروزي حماس در انتخابات اخير اراده مردم فلسطين براي ادامه مقاومت و تاكيد بر آرمان فلسطين آزاد متجلي شد و دشمنان نمي توانند با اين اراده مقابله كنند.
001890.jpg
آركانزاس دموكرات
اين روزنامه عكس اول خود را به تخريب يكي از ساختمان هاي دانشگاه علوم پزشكي آركانزاس اختصاص داده است. اين ساختمان قديمي كه خوابگاه دانشكده پزشكي است با صرف هزينه اي بالغ بر 2ميليون دلار و با استفاده از حدود 30كيلوگرم مواد منفجره تخريب شد. قرار است به جاي اين ساختمان در طرحي 225 ميليون دلاري محيط دانشگاه توسعه پيدا كند.
مسئولان شهري و فارغ التحصيلان دانشگاه آركانزاس در مراسمي تخريب اين ساختمان 15هزارتني را از نزديك مشاهده كردند.
001899.jpg
لاخورنادا
روزنامه لاخورنادا خبر اول خود را به وقوع انفجار گاز متان در معدني در مكزيك اختصاص داده است.
وقوع اين انفجار سبب ريزش سقف معدن پاستاكونپوس در منطقه سان خوان سابيناس شد. اين حادثه در 150 متري زيرزمين به وقوع پيوست. تاكنون 13نفر از معدنچيان توسط امدادگران از زيرآوار سالم بيرون آورده شده اند اما به دليل شرايط محل وقوع حادثه جست وجو براي يافتن ساير معدنچيان به كندي انجام مي شود.

شهرهاي جهان
اوساكا- ژاپن
كيارش طهماسبي - شهر اوساكا پايتخت استاني به همين نام و سومين شهر بزرگ ژاپن است. اوساكا داراي جمعيتي معادل 7/2ميليون نفر است. اين شهر در منطقه كانسايي در جزيره اصلي هنشو و در مصب رودخانه يودو در خليج اوساكا بنا شده است(ژاپن مجمع الجزايري است كه هنشو بزرگ ترين جزيره آن است).
اوساكا پايتخت تاريخي و تجاري ژاپن است. اين شهر همچنان از بزرگ ترين بنادر و مراكز صنعتي ژاپني محسوب مي شود. البته شهر اوساكا به همراه شهرهاي كوبه و كيوتو، جمعيتي معادل 17ميليون و۵۱۰ هزار نفر را در خود جاي داده است.
تاريخ
شهر اوساكا در قديم، نانيوا نام داشت و كوتوكو- از امپراطوران ژاپن- اين شهر را پايتخت خويش قرار داده بود.
او نام نانيوا- نو- ميا (به معناي پايتخت نانيوا) را براي اين شهر برگزيد. اين شهر همواره بندرگاه مناسبي براي ايجاد ارتباط دريايي ميان ژاپن و كره جنوبي محسوب شده است. در سال 1496 فرقه بودايي جودو شينسو مقر و يكي از عبادت گاه هاي عمده خود را در معبد ايشياماهونگانجي در ايشياما كه امروز بخشي از شهر اوساكا را تشكيل مي دهد، احداث كرد.
در سال 1576 اودانبوبوناگا حمله اي را عليه ساكنان معبد انجام داد، اما اين حمله بلافاصله نتيجه نداد و معبد بودايي ها چهارسال در حصر كامل قرار گرفت. سرانجام در سال 1580 راهبان تسليم شدند، معبد غارت شد و در نهايت تويوتومي هيديوشي، محل معبد را به كاخ خويش بدل كرد. اين كاخ را امروزه تحت عنوان كاخ اوساكا مي شناسند. از اين زمان به بعد نانيوا، براي چند سده اوساكا نام گرفت. در عصر ميجي و پس از آنكه چندين بار در طول تاريخ نام شهر تغيير پيدا كرد، مجدداً نام اوساكا را بر آن اطلاق كردند. در آن زمان شهر اوساكا از نظر وسعت و جمعيت، دومين و از نظر اقتصادي، مهمترين شهر ژاپن محسوب مي شد. در اين شهر بازارهاي متعددي دائر شده بودند و مركز مبادلات تجاري نيز در آن قرار داشت.
در سال 1956 نيز تغييراتي در اوساكا ايجاد شده و به دستور حكومت مركزي، مراحل اوليه احداث شهر مدرن آغاز شد.
جاذبه ها
مركز شهر اوساكا به دو بخش تقسيم شده است:كيتا(در شمال) و مينامي(در جنوب). در حالي كه محله كوچك اومدا در كيتا واقع شده است، مركز تفريحي شهر با دستگاه هاي متعدد تفريحي، پارك مثلث و آمريكامورا(دهكده آمريكايي) از جمله مناطق عمده جذب شهروندان و توريست هاي خارجي هستند كه در منطقه مينامي واقع شده اند. محله هاي سينساباشي و ابيسوباشي كه بزرگ ترين فروشگاه ها در آن ساخته شده اند، نيز در مينامي قرار دارند. مراكز عمده تجاري و به ويژه دادگاه ها و بانك ها در يودوياباشي و هوماچي واقع شده اند. اين دو منطقه در ميان بخش هاي كيتا و مينامي قرار دارند. اوساكا شهرت فرهنگي خود را مديون بونراكو(تئاتر عروسكي سنتي) و تئاتر كوباكي است. نمايش هاي مانزاي- كه به اجراي نمايشنامه هاي معاصر كمدي اختصاص دارند- نيز در اين شهر اجرا مي شوند و در تماشاخانه ها در معرض ديد تماشاگران قرار مي گيرند.
جاذبه هاي توريستي شهر نيز عبارتند از: كاخ اوساكا، كايوكان ، آكواريومي كه در خليج اوساكا واقع شده و در آن 35هزار گونه از جانوران دريايي در 14 آكواريوم كوچك تر نگهداري مي شوند.  بزرگ ترين اين محفظه هاي آكواريومي، گنجايش معادل 5هزار و چهارصدتن آب دارد كه در نوع خود، بزرگ ترين در جهان محسوب مي شود.
كوسه نيز از گونه جانداران دريايي است كه در اين آكواريوم نگهداري مي شود. از ديگر مناطق ديدني شهر مي توان به محله شينسكاي و برج تسوتنكاكو اشاره كرد. پارك ها و مراكز تفريحي زيادي نيز در شهر وجود دارند. از جمله اين پارك ها مي توان اكسپولاند (مركز برگزاري نمايشگاه ها) و دروازه فستيوال را نام برد. ديگر مناطق ديدني شهر عبارتند از: موزه شهر اوساكا، پارك ناكاكوشيما، موزه چيني شرقي شهرداري اوساكا، موزه علوم شهرداري اوساكا، شهرداري مركزي اوساكا، دهكده آ مريكايي، موزه استاني كمدي كاميگاتا و هنرهاي نمايشي، پارك تن نوجي، باغ وحش تن نوجي، موزه ملي هنر، معبد شيتن نو، پارك سوميوشي، آرامگاه سوميوشي تايشا، مركز تجاري آسياي شرقي(پاسيفيك).
حمل ونقل
فرودگاه بين المللي كانسايي اصلي ترين فرودگاه شهر اوساكا محسوب مي شود. اين فرودگاه در جزيره اي مصنوعي و مستطيلي شكل در آب هاي خليج اوساكا احداث شده است.
اين فرودگاه مسافراني كه قصد دارند از اوساكا و شهرهاي اطراف آن به سفر بروند را جابه جا مي كند.
اين فرودگاه از طريق پلي به خشكي متصل است و از آن مي توان به مركز شهر و حومه آن از طريق اتوبوس و ترن تردد كرد. اوساكا فرودگاه بين المللي ديگري نيز دارد كه به جابه  جايي بخش عمده اي از مسافران داخلي مي پردازد. شبكه قطار زيرزميني در اوساكا نيز نقش مهمي را در جابه جايي مسافر از اوساكا به شهرهاي اقماري و حومه ايفا مي كند.
جمعيت شناسي
براساس آمار ارائه شده در سال 2005 اوساكا داراي جمعيتي معادل 2ميليون و 640هزار و 97نفر است.
حجم تراكم در اين شهر نيز 11هزار و 894 نفر در هر كيلومترمربع است. مساحت كامل شهر نيز 30/221 كيلومترمربع است.
مردم اوساكا با لهجه يا گويشي از زبان ژاپني استاندارد صحبت مي كنند. اين گويش اوساكا-بن نام دارد.
در اين شهر 118هزار نفر از اتباع كشورهاي خارجي زندگي مي كنند؛ 91هزار نفر از اين افراد كره اي هستند كه اكثر آنها در شهرك كره اي تسوروهاشي در حومه اوساكا زندگي مي كنند.

جهانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
زيبـاشـهر
عكاس خانه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  عكاس خانه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |