سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۴
دايره تنگ خستگي ها
001827.jpg
راشد جعفرپور
قال ابومحمد العسكري: اذا نشطوا القلوب فادعوها و اذا نفرت فودعوها.
آنگاه كه قلبها نشاط دارند از آنها كار بكشيد و آنگاه كه بي علاقه شدند پس راحت شان بگذاريد، يعني با آنها درگير نشويد.
مكانيسم جسمي انسان و وظايف ارگانهاي بدن به طور منظم و در طول روز از شكل مرحله استراحت به اشكال ديگر در حال تغيير است، حتي اگر اصولاً كار فيزيكي هم انجام نشود، خستگي و استراحت، مراحل چرخه هر ارگانيسم زنده است. در طول روز كاري يا بيكاري انسانها به طور ناخودآگاه خسته مي شوند و به استراحت نياز پيدا مي كنند. كارها هم در دو مقوله قابل بحث هستند؛ يكي كار جسمي است كه از انرژي و اطلاعات در جهت توليد و تحريك و تكميل قطعات با استفاده از اندام جسمي انجام مي گيرد و ديگري كار فكري است كه با تهيه اطلاعات و به وسيله به كارگيري اطلاعات ديگر از طريق مغز و روان انجام مي گيرد. انجام هريك از كارهاي فكري يا جسمي بايد بر اساس توانايي ها و انگيزه هاي فرد باشد. اگر فرد نتواند توازن بين اين دو را برقرار نمايد به زودي خسته شده و به استراحت نياز پيدا مي كند.
خستگي چيست؟
خستگي، افت به كارگيري مهارتها در انجام كار است كه با استراحت كافي مجدداً صعود مي كند. به اين جريان، خستگي بيولوژيكي گويند كه طي آن انسان اگر كار كند يا نكند، مراحل را پشت سر مي گذارد (يعني كسي كه كار هم نكند باز شب خسته است). اين خستگي هرگز براي انسان مضر نيست تنها در صورتي مضر مي گردد كه حتي با استراحت انسان از بين نرود و به صورت مزمن گريبانگير انسان گردد كه در آن صورت مضر خواهد بود.
منشأ خستگي
منشأ خستگي ها متعدد و متفاوتند اما به اختصار منابع خستگي را مي توان چنين برشمرد: كسالت ناشي از بيماري ذاتي، كار زياد، بي خوابي، بيماري جسمي، نگراني، گرفتاري فردي، خانوادگي و اجتماعي، مشكلات اقتصادي و سياسي، يكنواختي و عدم تنوع در كار، عجز و ناتواني در يك كار، مشاهده مناظر نامطلوب، خيالپردازي، رفتار آزاردهنده همكاران و بسياري موارد ديگر كه هركدام به نوعي موجبات كسالت و خستگي را براي انسان فراهم آورند. اين عوامل را در ادارات و سازمانهاي صنعتي به طور زير مي توان تقسيم بندي نمود:
* مسئوليت: بر سه قسم است كه عبارتند از مسئوليت براي كارهاي خود، مسئوليت براي كار ديگران و مسئوليت براي ايمني ديگران. بسياري از مديران و سرپرستان، مسئوليت مشاغل و افراد مختلفي را بر دوش مي گيرند كه علاوه بر خستگي جسمي، خستگي فكري آن بسيار زياد است و اگر مسئولين خارج از توانايي هاي خود بر خود فشار آورند مبتلا به خستگي مزمن مي شوند كه در اين صورت قابل درمان نيست.
* فشارهاي رواني: بسياري از اشخاص به  رغم داشتن مشاغل ساده در گيرودار فشارها و استرس هاي مختلف روحي و رواني غوطه ورند و حتي برخي كارهاي آسان را بر خود سخت مي گيرند و مشغله هاي فكري خود را بسيار زياد مي سازند كه اين افراد هم بسيار زود خسته مي شوند.
* فشارهاي عضلاني: كه شامل كار عضلاني ديناميكي، استاتيكي و يك طرفه است. شخص در جهت برآورده  ساختن مايحتاج زندگي به طور جبري، يا در محيطي كار مي كند كه مثلاً حمل و نقل اجسام و قطعات سنگين را بايد انجام دهد كه اين موجب بروز خستگي مي گردد.
* اثرات محيطي: عوامل محيطي چون آب و هوا، گرد و غبار محيط كار، گاز و بخار و رطوبت، تابش مداوم خورشيد، ارتعاشات، حرارت، سروصدا، آلودگي هاي مختلف محيطي، بي نظمي و ... نيز موجب خستگي فرد مي شود.
* مهارت: نداشتن مهارت لازم، آموزش نديدن، عدم تجربه و سواد و توانايي فكري، براي مشاغلي كه به مهارت نياز دارند، شخص غيرماهر را به سرعت خسته مي سازد.
علل خستگي
خستگي يا ناشي از كار است يا ناشي از عدم تامين نيازها. معمولاً خستگي ناشي از كار و خستگي ناشي از عدم تامين نيازها با هم بر فرد غالب مي شوند و حد و مرزي نمي توان بين آن دو قائل شد. خستگي كه بر اثر شرايط كاري و مصرف انرژي ايجاد مي شود، خستگي ناشي از كار است. خستگي ناشي از كار بايد به وسيله استراحت چه در طول زمان كاري چه در منزل جبران گردد تا توانايي كاري و سلامت كاركنان به مخاطره نيفتد. خستگي ناشي از كار به صورتهاي مختلف خود را نشان مي دهد، احساس عدم اطمينان، بروز اشتباهات، احساس عدم امنيت، بي حوصلگي، تمايل به بدخلقي و ... .
همچنين هر وقت نيازهاي روحي و رواني شخص تامين نگردد و شخص رضايت خود را از دست بدهد، خستگي بر او غلبه كرده و توان كاري او پايين مي آيد كه اين خستگي موجب بروز بداخلاقي و بي حوصلگي مي گردد كه علي(ع) در اين خصوص مي فرمايند: و خادع نفسك في العباده و ارفق بها و لاتقهر، و خذ عفوها و نشاطها: با روان خود در كار عبادت خدعه كن و با آن مدارا كن و آن را درهم نشكن و بي علاقگي و نشاط آن را در نظر بگير.
آنچه كه مانع از بروز خستگي در محيط كار مي شود توجه به ميزان توانايي و تطابق آن با ميزان كار است. براي طراحي كار لازم است توانايي ها و انگيزه ها دائماً مورد مطالعه قرار گيرند. در يك مرز مشخص و معين تاثيرگذاري توانايي ها و انگيزه ها مي توانند در برابر يكديگر قرار گيرند. كسي كه كار كردن با توجه به توانايي هاي وي برايش خوشايند نيست، بايد انگيزه هاي خود را تقويت و تحريك نمايد، در غير اين صورت چنانچه اين بي ميلي دوام پيدا كند به خستگي و افسردگي منجر مي شود. افرادي كه كار كردن برايشان آسان است، مي توانند انگيزه و اميال خود را ارضا شده ببينند ولي بعد از مدتي امكان دارد كه اصولاً انگيزه هاي شخصي شان به خواب رود، كار جذابيت خود را از دست داده و كسل شوند. ناگفته نماند كه انگيزه ها در شرايط خاص مي توانند حتي به صورت منفي عمل كنند و يا اصولاً ارتباط خود را با وظايف كاري از دست بدهند.
شايد اين سؤال پيش آيد كه در كشور ما كه بهره وري را كمتر يا قريب به يك ساعت ذكر كرده اند آيا باز خستگي وجود دارد؟ در جواب بايد بگوييم كه خستگي تنها از كار زياد ناشي نمي شود بلكه بيكاري خود نيز موجب خستگي است. اتفاقاً بيكاري موجب نگراني، خيال پردازي و فشارهاي روحي مي گردد كه آن بيشتر موجب خستگي مي گردد.
تمرين و تكرار كار هم موجب خستگي مي گردد. تكرار يك كار و انجام كارهاي هم شكل و يا نزديك به هم تحت شرايط كاري معين معمولاً به كوتاهتر شدن زمان كار، بهتر شدن كيفيت كار و به كارگيري توانايي كاري كمتر منجر خواهد شد، اگر تمرين و نهايتاً بالارفتن توان كاري با جذابيت و كششي همراه نشود، مي تواند بر اثر ايجاد خستگي در فرد او را دچار افت نمايد. جاذبه تمرين براي هر كاري فرق مي كند و با تداوم تمرين كاهش پيدا نموده و بعد از هر وقفه يا استراحت، مجدداً بالا مي رود.
زمان كار
و جعلنا نومكم سباتا _ و جعلنا الليل لباسا _ و جعلنا النهار معاشا .
و قرار داديم خوابتان را آرامش _ و قرار داديم شب را پوشش _ و قرار داديم روز را معاش.
محققان معتقدند حالت جسمي و رواني انسان در ارائه توان كاري در طول روز متغير است. مثلا در هنگامه صبح و قبل از ظهر به حداكثر مي رسد. هنگام ظهر افت مي كند، بعدازظهر به سوي حداكثر مي رود و آنگاه با افت منظمي توأم است و در شب كاهش مي يابد و در ساعات ۳ نيمه شب به حداقل خود مي رسد. متأسفانه در برخي از صنايع به دليل اضطرار كاري برخي از كارگران مجبورند تا صبح كار كنند. كار نوبتي طولاني در شيفت هاي شبانه به هيچ وجه مناسب نيست و عوارض تأثيرات ساعات مختلف هرچند ممكن است بر اثر عادت و تمرين كمي بهبود پيدا كند ولي هرگز قابل حذف شدن نيست، به خصوص در ساعاتي كه افت توان كاري به حداقل خود مي رسد و در همان زمان بايستي بازدهي برابر ساعات ديگر داشته باشد، امكان وقوع حوادث بسيار زياد است.
خستگي هاي مزمن
يكي از علائم و آثار زندگي صنعتي، خستگي و خسته شدن هاي ممتد است كه اگر مواظبت و مراقبت نگردد گاهي به خستگي مزمن تبديل مي شود كه در اين صورت بايد به عنوان يك بيمار به فرد خسته توجه كرد و اين بدترين حالت خستگي است. اين بيماري در جوانان هم بروز مي كند. در سازمان هاي صنعتي عوامل خسته كننده زيادي وجود دارد كه برشمردن همه آنها مقدور نيست اما با دقت در زندگي كاري روزانه مي توان علل خستگي خويش را به آساني فهميد. غفلت از خود، توانايي ها، نيازها و شرايط كاري، باعث قرار گرفتن ما زير فشار بيش از حد رواني مي شود، بسياري از ما مايل هستيم كه فوق العاده فعال باشيم و از همين روي انرژي زيادي را در اين راه صرف مي كنيم و بي توجه به علائم و نشانه هاي جسمي هشداردهنده، به ادامه فعاليت مي پردازيم،گاه آن قدر خودمان را غرق در مسائل مختلف مي كنيم كه بعضا به خود آسيب وارد مي كنيم.اگر از خودمان مراقبت كنيم، به نيازهايمان توجه كنيم و به استراحت بپردازيم، مسلما قواي جسمي مان را بازسازي مي كنيم و بايد ياد بگيريم كه يك جاهايي نه بگوييم و از انجام فعاليت بيش از حد، قبول سمت و شغل زياد و پرمشغله و مواردي اينچنين خودداري كنيم.
علائم خستگي
سندرم خستگي مزمن يك بيماري جديد نيست اما چندان هم از شناخت آن نگذشته است. جوانان مبتلا به خستگي احساسي مانند يك فرد ۶۵ ساله دارند و حتي در ايام استراحت و تعطيلات نيز احساس خستگي دارند. آنها اگر شب ها ۹ تا ۱۰ ساعت هم بخوابند باز هم صبح روز بعد احساس خستگي مي كنند، اين خستگي تمام زندگي آنها را تحت الشعاع قرار مي دهد. انجام كارهاي مورد علاقه شان ديگر براي شان غيرممكن به نظر مي رسد. وقتي از كار به خانه بازمي گردند از زندگي لذت نمي برند، خانواده آنها از وضعيت آنها شكايت دارند و خود آنها نيز به اين نتيجه مي رسند كه دچار مشكلي بيش از يك فشار رواني شده اند. در مقاله اي كه اخيرا در مجله پزشكي آمريكا منتشر شده است آمده كه ۲۱ درصد افرادي كه به مراكز درماني مراجعه مي كنند داراي علائم اين بيماري هستند. اين سندرم در زنان شايع تر از مردان است و ۴۵ درصد افراد داراي اين سندرم، گهگاه ناچار به بستري شدن هستند. حدود ۷۳ درصد آنها تب خفيف دارند. گره هاي لنفاوي شان متورم مي شود، عضلات مفصل شان درد مي گيرد، عرق ريزي شبانه دارند و در خواب و تمركزشان اختلال وجود دارد. حدود ۵۰ درصد افرادي كه مبتلا به سندرم خستگي مزمن هستند از افسردگي و اضطراب نيز شكايت دارند. برخي از آنها شديدا از اشكالاتي كه در فعاليت هاي روزانه آنها پيش آمده است، زجر مي كشند و به عبارت ديگر آنها از خسته شدن، خسته شده اند.
روش هاي جلوگيري
آيا مي توان در برابر عوامل خسته كننده مقاومت كرد؟ در جواب بايد گفت: آري. اگر تعادل نيروي حيات بدن را حفظ كنيم و فشارهاي وارده بر بدن را تنظيم نماييم مي توانيم از بروز خستگي هاي مزمن جلوگيري كنيم. خستگي اگر مزمن نباشد مشكلي براي فرد ايجاد نمي كند و با استراحتي كوتاه رفع مي گردد اما اگر خستگي به حدي برسد كه تعادل نيروي حيات فرد را برهم بزند در اين صورت خستگي با استراحت درمان نمي شود و فرد دچار عارضه خستگي مزمن مي گردد. طبق نظريه هوميوپاتي نيروي حيات يك انرژي هوشيار است كه از بسياري از اعمال بدن ناشي مي شود و آنها را سازماندهي و تعادل مي بخشد و بدن را از بيماري ها حفظ مي كند. اين نيرو ممكن است دچار عدم تعادل شود. اين عدم تعادل ممكن است ناشي از عوامل مختلفي باشد، مثل استرس، رژيم غذايي ناكافي، فقدان فعاليت ورزشي، ضربه روحي و صدمات مختلف. همچنين ممكن است اين عدم تعادل در نيروي حيات ارثي باشد. در چنين حالتي فرد بيشتر مستعد ابتلا به بيماري هاست. در سندرم خستگي مزمن نيروي حيات قادر به برقراري تعادل در نيروي حيات ارثي نمي باشد. در چنين حالتي فرد بيشتر مستعد ابتلا به بيماري هاست. در سندرم خستگي مزمن نيروي حيات قادر به برقرار تعادل بعد از ابتلا به بيماري حاد نيست. فرد هرگز به طور كامل بهبود نمي يابد و نيروي حيات نمي تواند در بدن وي تعادل كامل برقرار كند. بدين ترتيب بيماري وي مزمن مي شود. البته مي توان به كمك درمان هاي طبيعي از ايجاد و پيشرفت سندرم خستگي مزمن جلوگيري نمود. جهت جلوگيري از خستگي هاي مزمن روش هاي مختلفي وجود دارد ازجمله:
* مقابله با استرس ها: استرس يك پاسخ روانشناختي و جسمي به درخواست هاي ممتد و مفرطي است كه فراتر از توانايي فرد براي كنار آمدن با آن باشد. به بيان ساده تر، استرس، فشار يا واقعه اي است كه عملكرد يا تعادل و ثبات طبيعي را مختل مي سازد و زماني ايجاد مي شود كه فرد يك درخواست بيروني را فراتر از ظرفيت خود براي كنار آمدن با آن درك كند. استرس ها در صورت كنترل نشدن، خطري بزرگ براي سلامت و كيفيت زندگي مي باشند. محققين مطرح نموده اند كه ۹۰ درصد بيماري ها به نوعي با استرس مرتبط هستند. فلذا توصيه مي گردد اجازه ندهيد كه به طور مزمن تحت تأثير استرس در محيط كار يا در خانه واقع شويد.
* ورزش مستمر: در جهت افزايش و تقويت قواي عضلات و روح و روان، ورزش مستمر بسيار مؤثر مي باشد زيرا به طور شگفت انگيزي از خستگي و خسته شدن جلوگيري مي كند پس هر شبانه روز حداقل يك ربع تا نيم ساعت به طور منظم ورزش كنيد.
* استراحت كافي: بعد از هر كار سخت و خسته كننده اي مدتي استراحت كنيد و از انجام كار مداوم مشقت بار به شدت پرهيز نماييد البته به خواب خود نيز توجه كنيد زيرا بي خوابي عامل بسياري از بيماري ها و خستگي هاست. در ادارات كشورهاي پيشرفته به دليل بهره وري بالا به امر خواب و استراحت نيمروزي توجه زيادي مي شود. البته علاوه بر تأكيد منابع فقهي ما بر خواب قيلوله، روانشناسان كانادايي پس از ۲۰ سال تحقيق اعلام كردند خواب نيمروزي كاركنان ادارات، شركت ها و كارخانه ها مي تواند كارايي آنها را افزايش دهد و هم اكنون بسياري از كارخانه هاي كانادا و همچنين راه آهن اين كشور اتاق هايي براي خواب نيمروز كاركنان در نظر گرفته اند.
* توجه به تغذيه مناسب: از پرخوري و كم خوري بايد اجتناب نمود زيرا موجب عدم تعادل قواي اندام هاي بدن مي گردد. بايد متناسب با كار و تلاش به تقويت جسم توجه گردد و فراموش نشود كه تغذيه مناسب در تقويت دستگاه ايمني بدن مفيد است.
منابع:
۱- رضوي، مرتضي (۱۳۷۹)، دانش ايمني در اسلام. تهران، مركز تحقيقات و تعليمات حفاظت و بهداشت كار.
۲- علي ابن ابيطالب عليه السلام (۱۳۸۰) نهج البلاغه، ترجمه: محمدتقي جعفري. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، مؤسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفري.
۳- قرآن مجيد. سوره نبا آيه هاي ۹ ۱۰،و ۱۱
۴- ممقانيان، محمد (۱۳۷۰)، مهندسي فاكتورهاي انساني. تهران: مؤسسه مطالعات و برنامه ريزي آموزشي سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران.
۵- مجلسي، محمد باقر (۱۳۶۲) بحارالانوار. قم: مكتبه الاسلاميه، جلد ۷۰.

اجتماعي
اقتصاد
سياست
فرهنگ
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |