نيلوفر قديري
در سال ۲۰۰۱ و در آستانه انتخابات سراسري ايتاليا، هفته نامه معتبر اكونوميست چاپ لندن در مقاله اي نوشت، «سيلويوبرلوسكني(از نامزدهاي پيشروي آن انتخابات) براي رهبري هيچ دولتي در هيچ يك از كشورهاي جهان مناسب نيست، چه رسد به ايتاليا كه يكي از ثروتمندترين دمكراسي هاي دنياست» . اما برلوسكني در آن انتخابات پيروز شد و تاكنون در قدرت باقي مانده است. اكنون در آستانه يك انتخابات ديگر در ايتاليا، بار ديگر برلوسكني به چهره اي خبرساز تبديل شده است.
سيلويو برلوسكني يكي از عجيب ترين و غيرمتعارف ترين رهبران اروپاست. براي اين توصيف دلايل زيادي وجود دارد و فقط اين نيست كه در ايتاليا هر ملك و دارايي ارزشمندي به او تعلق دارد يا اينكه پوست و مويش را چنان تحت عمل آرايش و زيبايي قرار داده و رنگ آميزي مي كند كه چهره ۶۹ساله اش به مردان ۴۰ساله بماند. برلوسكني اين روزها در آستانه انتخاباتي ديگر در ايتاليا چنان سخن مي گويند و به هر ابزاري براي جلب توجه افكار عمومي متوسل مي شود كه رسانه هاي اروپايي سخنانش را در ستون هاي طنز براي خوشايند خوانندگانشان به چاپ مي رسانند. يك روز خود را ناپلئون ايتاليا مي نامد و «كارهايي كه براي كشورش كرده» را با اقدامات پادشاه فرانسه مقايسه مي كند و مي گويد كه تنها تفاوت آنها در بلند قامتي خود نسبت به ناپلئون است. روز ديگر مي گويد كه در عرصه سياست همچون مسيح بوده و در نقش يك قرباني خاموش، خود را فداي ديگران كرده است. در همان روز هم با حضور در كليسا درباره روابط خصوصي زناشويي اش سخن مي گويد و وعده هايي مي دهد كه تاكنون از زبان كمتر كسي از رهبران اروپا شنيده شده است. با وجود همه اين شگردهاي عجيب تبليغاتي، برلوسكني همچنان از رقيب اصلي اش يعني رومانوپرودي عقب است. اين سخنان و رفتارهاي عجيب واكنش هم پيمانان برلوسكني را هم برانگيخته است.
جديدترين اظهارنظر برلوسكني در مقايسه خودش با مسيح واكنش هاي منفي در ايتالياي مذهبي و ديگر كشورهاي اروپايي داشت. كاردينال ها اين تشبيه را نادرست خواندند و از اينكه موضوعات جدي با چنين سخنان «هجوي» در آميخته مي شود ابراز تاسف كردند.
اما برلوسكني كه از هيچ به جايگاه ثروتمندترين و قدرتمندترين مرد ايتاليا رسيده است با همين حرف هاي عجيب تاكنون دوام آورده است. بعضي استادان علوم سياسي در دانشگاه روم كه رفتار برلوسكني را مورد مطالعه قرار داده اند اخيراً در گفت وگويي با مطبوعات ايتاليا، نخست وزير اين كشور را تاجر خوبي در عرصه سياست خواندند و گفتند كه او همواره و در همه مقاطع براي جلب توجه مردم و ماندگاري در افكار آنها حرفي براي گفتن و كاري براي انجام دادن دارد.
رسانه هاي ايتاليا كه تقريباً همگي در اختيار و مالكيت برلوسكني هستند در هفته هاي اخير و با نزديك شدن به انتخابات ماه آوريل شب و روز درباره او برنامه پخش مي كنند.
در راديو، تلويزيون، روزنامه و مجله همه جا برلوسكني با مردم ايتاليا درباره دست آوردها و وعده هايش و درباره بدي «ديگران» سخن مي گويد. گاهي اينطور به نظر مي رسد كه استراتژي او سخن گفتن و حاضر شدن در صحنه افكارعمومي به حدي است كه حضور رقبا كاملاً كمرنگ شود و صداي ديگري شنيده نشود.
اما از زمان شروع تبليغات نيمه رسمي در هفته گذشته و انحلال پارلمان، وقت حضور كانديداها در تلويزيون به طور مساوي ميان برلوسكني و رومانوپرودي تقسيم مي شود. به همين دليل برلوسكني بر سخنان عجيب و توجه برانگيز خود مي افزايد تا افكار عمومي را جلب كند. علاوه بر ناپلئون و مسيح، او از چرچيل هم سخن گفته و موقعيت خود را با او تشبيه كرده است.
او در يكي از مصاحبه هاي تلويزيوني گفت: همانطور كه چرچيل ما را از شر نازي ها آزاد كرد، من هم ايتاليا را از كمونيست ها خلاص كردم.
كمونيست خواندن مخالفان چپگرا بخشي از استراتژي چندين ساله برلوسكني بوده است. اين اتهام البته چندان هم خالي از واقعيت نيست چون يكي از شركاي ائتلافي مخالفان چپ در ايتاليا، كمونيست هاي بازسازي شده هستند.
بعضي اينگونه سخن گفتن برلوسكني را نشانه نااميدي او از نتيجه انتخابات مي دانند چون فقط ياس و نااميدي مفرط مي تواند به گفتن چنين سخنان عجيبي منجر شود.
دوران نخست وزيري برلوسكني در ايتاليا دوران پرافت و خيزي بوده است. او سال گذشته و در پي شورش و مخالفت هاي شركاي ائتلافي اش كه يك بحران سياسي را ايجاد كرده بود، تصميم به اصلاح دولت گرفت؛ در آوريل گذشته استعفا كرد و از سوي رئيس جمهور بار ديگر مأمور تشكيل دولت شد. در دولت جديد او متحد قديمي و هم حزبي اش يعني جوليو ترمونتي از حزب فورزا ايتاليا را به عنوان معاون نخست وزير به قدرت بازگرداند. احزاب ائتلافي درون دولت به اين دليل تهديد به خروج از دولت كردند كه برلوسكني را براي استعفا زير فشار بگذارند. اما او به جاي استعفا درخواست راي اعتماد از پارلمان كرد و شركاي ائتلافي را بر سر دوراهي حمايت از او يا فروپاشي دولت و انتخابات زودرس قرار داد. سرانجام در اقدامي كه بسياري آن را يكي از معامله هاي ساختگي نخست وزير ثروتمند ايتاليا مي دانند استعفايش را به رئيس جمهور تقديم كرد تا با فراخواني دوباره از سوي او بار ديگر مأمور تشكيل كابينه شود و اين بار بدون شركاي ائتلافي. دولت جديد تشكيل شد و برلوسكني تاريخ انتخابات را ۹آوريل اعلام كرد.
اقتصاد ايتاليا اكنون در شرايط مساعدي نيست و افزايش قيمت هايي كه بعد از ورود يورو به بازارهاي ايتاليا ايجاد شد هنوز ادامه دارد. اين عامل نارضايتي مصرف كنندگان در كنار فشار رقابتي چين و هند كه صنايع ايتاليا را از پا درآورده، شرايط نامساعدي را در اين كشور ايجاد كرده است. اين نارضايتي هاي عمومي در كنار پرونده هاي قضايي كه به اتهام فساد و سوءاستفاده مالي عليه برلوسكني باز شده موجب شده كه او تاكنون در نظرسنجي ها از رقيب اصلي اش يعني رومانو پرودي عقب باشد. تاكنون برلوسكني از چند پرونده قضايي جان به در برده اما تبرئه شدن در همه اين پرونده ها براساس محدوديت هاي قانوني و مصونيت هايي بود كه خود برلوسكني آن را در قوانين وارد كرده است. اين انتخابات براي او بسيار سرنوشت ساز است چرا كه در صورت شكست در آن بايد با كوهي از اتهامات مختلف روبه رو شود كه ماه ها او را در دادگاه هاي ايتاليا سرگردان مي كند. به همين دليل برلوسكني براي پيروزي در اين انتخابات هركاري مي كند.
برلوسكني ۶۹ ساله رهبر حزب فورزا ايتالياست كه در ژانويه ۱۹۹۴ توسط خودش تاسيس شد و در مارس همان سال براي اولين بار در انتخابات سراسري شركت كرد. در سال ۱۹۹۴ او براي يك دوره كوتاه هفت ماهه نخست وزير بود و اين اولين عنوان حكومتي وي بود. در سال ۲۰۰۱ برلوسكني بار ديگر به قدرت رسيد كه تاكنون هم ادامه دارد و عمر اين دولت را طولاني ترين در تاريخ جمهوري ايتاليا مي دانند.
برلوسكني سوابق تجاري بسياري دارد و ثروتمندترين مرد ايتاليا است. او مؤسس و اولين سهام دار شركت «فيني وست» بزرگترين شركت رسانه اي و مالي ايتالياست. به نوشته مجله فوربس، دارايي برلوسكني ۱۲ميليارد دلار است و در فهرست ثروتمندترين هاي دنيا در رديف ۲۵ قرار دارد.
از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۴ او رئيس باشگاه فوتبال آ.ث.ميلان بود. بعد از استعفا از اين سمت به دليل محدوديت هاي قانوني و حقوقي، اين باشگاه مهم اروپا هنوز رئيسي انتخاب نكرده است. او همچنان به عنوان سهامدار اول اين باشگاه، نامي مطرح در اروپاست.
برلوسكني كه كار تجارت را از دهه ۱۹۶۰ و با يك شركت ساخت و ساز ساختماني شروع كرد، براي اولين بار در سال ۱۹۷۳وارد دنياي رسانه شد و تلويزيون كابلي «تل ميلانما» را خريد. در سال ۱۹۷۸ او اولين شركت بزرگ رسانه اي ايتاليا يعني فيني وست را تاسيس كرد كه طي پنج سال درآمد آن به ۱۱۳ ميليارد ليره(معادل ۲۶۰ميليون يورو) رسيد. فعاليت هاي نامشخص مالي اين شركت از مهمترين موارد در پرونده هاي مالي و قضايي برلوسكني است. اين شركت اكنون مالكيت همه ايستگاه هاي راديو تلويزيوني و اكثر روزنامه ها و مجلات ايتاليا را در اختيار دارد.
درباره انگيزه واقعي ورود برلوسكني به سياست بحث هاي بسياري وجود دارد. بعضي مي گويند او براي حفظ منافع مالي وارد اين عرصه شده تا شركت هايش را از ورشكستگي و خودش را از اتهامات قضايي نجات دهد. اما بعضي ديگر مي گويند برلوسكني آنقدر ثروتمند است كه نيازي به استفاده از ابزار سياست و قدرت ندارد تا بر ثروتش بيافزايد.
در ميان اين بحث ها موضوعاتي درباره فعاليت شركت هاي تجاري او فاش شده است. يكي از اين موضوعات اين است كه گزارش سالانه شركت فيني وست نشان مي دهد، اين شركت در سال ۱۹۹۲ ، ۷۱۴۰ ميليارد ليره بدهي داشته، در حاليكه ارزش آن فقط ۱۰۵۳ ليره بوده است. در سال هاي ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳اين شركت از سوي دادستان هاي ميلان، تورين و روم مورد بازرسي قرار گرفت. در اين بازرسي ها مواردي از پرداخت رشوه به احزاب سياسي و مقامات دولتي با هدف به دست آوردن قراردادها، اختلاس و تخلف مالي به دست آمد. در همان سال بود كه برلوسكني حزب فورزا ايتاليا را تاسيس كرد و دو ائتلاف انتخاباتي جداگانه ايجاد كرد، يكي با «اتحاديه شمالي» و ديگري با ملي گراهاي پست فاشيستي. در همان سال هم در انتخابات به پيروزي رسيد.
شعار او براي ورود به عرصه سياست دفاع از آزادي، فردگرايي، خانواده، تجارت، سنت ايتاليا، سنت مسيحيت و حمايت از فقرا بود. حزب او از نظر اقتصادي يك حزب ليبرال است. اما از نظر سياسي-اجتماعي، يك حزب پوپوليست به شمار مي آيد.
او در سال هاي گذشته قوانين اصلاحي زيادي تصويب كرد ه كه از جمله آنها اصلاح نظام كاري و مدارس است.
اين اولين بار نيست كه برلوسكني حرف هاي جنجالي و تعجب برانگيز به زبان مي آورد. او زماني اعلام كرد كه بنيتو موسيليني بزرگترين دولت مرد تاريخ ايتالياست. زماني ديگر گفت كه رژيم موسيليني حتي يك نفر را هم نكشته و فقط مخالفان را به تعطيلات مي فرستاده است.
آلساندرا موسيلني نوه بنيتوموسيليني به همراه برلوسكني در انتخابات پيروز و وارد پارلمان شد.
برلوسكني در خارج از ايتاليا هم اقدامات عجيبي انجام داده كه او را به رهبري متفاوت در اروپا تبديل كرده است. در سال ۲۰۰۱ و در اجلاس وزراي خارجه اتحاديه اروپا او هنگام گرفتن عكس، پشت سر وزير خارجه وقت اسپانيا شكلك درآورد و تصاوير آن در سراسر جهان پخش شد.
در سال ۲۰۰۳ هم يك روز بعد از به دست گرفتن رياست دوره اي شوراي وزيران اتحاديه اروپا، او در پاسخ به انتقاد شديد يكي از اعضاي آلماني پارلمان اروپا گفت: يك كارگردان در ايتاليا در حال ساخت فيلمي درباره اردوگاه هاي آدم سوزي نازي ها است. پيشنهاد مي كنم شما در نقش ناظر يكي از اين اردوگاه ها در اين فيلم بازي كنيد. اين سخنان باعث جنگ ديپلماتيك كوتاه مدتي ميان ايتاليا و آلمان شد.
يك نكته هم وجود دارد كه او را از ديگر سياستمداران ايتاليايي و اروپايي متمايز مي كند و آن اهميت بيش از حد به ظاهر است. در ژانويه ۲۰۰۴ بعد از جنجال و گمانه زني هاي گسترده مطبوعاتي و رسانه اي، او سرانجام تاييد كرد كه پوست صورتش را براي رفع چين و چروك ها و جوان شدنش تحت عمل جراحي قرار داده است.
اكنون در آستانه انتخاباتي ديگر در ايتاليا، رسانه هاي اروپا بار ديگر با انتقاد از برلوسكني به خاطر انحصارطلبي هايش او را براي به دست گرفتن دوباره قدرت در ايتاليا مناسب نمي دانند. روزنامه انگليسي گاردين پيروزي برلوسكني در ايتاليا را به اندازه پيروزي دوباره بوش در انتخابات آمريكا خطرناك دانسته و درباره آن هشدار داده است.
برلوسكني خود را ناپلئون ايتاليا مي داند و اين انتخابات شايد براي او مانند نبرد «واترلو» باشد.