سميه شرافتي
آيا شما فيلم من سام هستم را ديده ايد؟
اين فيلم داستان زندگي مردي است كه مبتلا به عقب ماندگي ذهني است. سام صاحب دختري است كه همسر او بعد از به دنيا آوردن اين دختر آنها را ترك مي كند.روابط سام و دخترش بسيار عالي است و از نظر عاطفي پيوند خوبي با هم دارند. سام با وجود تمام سختي ها دخترك را بزرگ مي كند ولي نظر ديگران از جمله دادگاه اين است كه سام تعادل رواني ندارد و نمي توان به او صلاحيت بزرگ كردن كودك را داد. اين رأي دادگاه منجر به جدايي سام از دخترش و سپردن او به يك خانواده ديگر مي شود. ولي وكيل سام مي تواند به دادگاه ثابت كند كه سام از لحاظ هوش عاطفي و احساسي در سطح بسيار بالايي قرار دارد. سرانجام با تلاش فراوان كودك سام به او سپرده مي شود. ممكن است بسياري از ما در ميان اطرافيان و يا در خانواده خود با افراد عقب مانده مواجه شده باشيم و يا شاهد طرد شدن آنها از ميان افراد خانواده و يا در بين افراد اجتماع باشيم. اما آيا اين منصفانه است؟
درست است كه عقب مانده ها داراي نقايصي در ذهن و جسم هستند ولي نگاه كردن آنها به چشم موجودات بي مصرفي كه فقط جايي را در اجتماع اشغال كرده اند مسلماً منصفانه نيست. شايد موجودي مثل سام در خيلي از موارد نتواند به درستي مفاهيم را به ديگران انتقال دهد ولي به درستي از عهده نگهداري كودكش و برقراري ارتباط عاطفي با او برمي آيد.همه ما گذشته اي نه چندان دور را به ياد مي آوريم كه سرطان يك راز خانوادگي محسوب مي شد كه امكان صحبت صريح درباره آن وجود نداشت. امروزه بسياري از ما هنوز تمايلي به صحبت در مورد ايدز نداريم. در مورد عقب مانده ها نيز چنين است. بسياري از ما هنوز از برخورد با چنين افرادي پرهيز مي كنيم يا نسبت به آنها غفلت مي ورزيم؛ به عبارتي جرأت درك مشكل اين افراد و مراقبت از آنها را نداريم. نگاهي به گذشته و دوران هاي قبل نيز نشان مي دهد كه اروپايي ها نيز در قرون وسطي و يا حتي در دوره هاي بعد از آن عقب مانده ها را به چشم افرادي مي ديدند كه شيطان در آنها رسوخ كرده، افرادي كه وجودشان در جامعه ننگ است و هر چه سريع تر بايد نسبت به سرنگون كردنشان اقدام كرد.
اما اگر با نگاهي عميق تر به توانايي هاي پنهان اين افراد بپردازيم، خواهيم فهميد كه عده زيادي از آنها توانايي اداره خود و ديگران را دارند و مي توانند حتي به زندگي خود به طور مستقل ادامه دهند. همان گونه كه سام توانست.
عقب ماندگي ذهني چيست؟
عقب ماندگي ذهني به معناي توقف تكامل يا تكامل ناكامل ذهني است و ويژگي شاخص آن كاهش عملكرد ذهني است اما اين تشخيص را تنها زماني مي توان ارائه داد كه كاهش عملكرد ذهني با كاهش توانايي شخص در تطابق با فعاليت هاي روزمره محيط اجتماعي طبيعي همراه باشد. امروزه طبقه بندي جديدي از اين نابهنجاري را
روانپزشكان مورد نظر قرار داده اند: نابهنجاري به علت عوامل ارثي، اتفاقات دوران بارداري، حوادث زايماني و دوران بعد از زايمان، عوامل محيطي، اجتماعي و فرهنگي.تحقيقات انجام شده درباره بيماري هاي ارثي نشان مي دهند كه تاكنون بيش از دو هزار بيماري ارثي شناخته شده است. تحقيقات تجربي نيز جاي ترديد باقي نگذاشته است كه انواع بد شكلي هاي عضوي، اختلالات حسي و حركتي، نارسايي رشد هوشي و عقلي بر اثر همخون بودن والدين در فرزندان نمود بيشتري پيدا مي كند. همچنين امكان داشتن كودك مبتلا به نارسايي عقلي يا كر و لال در ازدواج هاي هم خون زيادتر است و به همين جهت در كشورهاي پيشرفته جهان تا جايي كه ممكن است از اين امر جلوگيري مي شود. عوامل ارثي كه باعث عقب ماندگي مي شوند شامل اختلالات مختلفي در كروموزوم ها و اختلالاتي در سوخت و ساز مواد سه گانه مي شوند:
اختلاف مربوط به كروموزوم هاي جنسي
افرادي كه مبتلا به اختلالات مربوط به كروموزوم هاي جنسي هستند اكثراً سطحي يا مرزي و حتي عادي ضعيف هستند براي همين كمتر ممكن است در پرورشگاه ها يا مدارس استثنايي ديده شود البته اختلالات در كروموزم هاي جنسي هميشه با عقب ماندگي همراه نيست و افراد مبتلا ممكن است بهره هوشي طبيعي نيز داشته باشند. مثل افراد مبتلا به نشانگان كلاين فلتر و سندرم ترنر.سندرم كلاين فلتر در مردها ديده مي شود و در 25درصد موارد با عقب ماندگي ذهني نسبتاً شديد همراه است. اين بيماران قد بلند، باريك و پشت خميده دارند، موهاي صورت آنها رشدي ندارد و صدايشان مردانه نيست. درمان آنها نيز با هورمون هاي مردانه صورت مي گيرد. مبتلايان به سندرم ترنر نيز داراي گردني كوتاه و پرگوشت، قدي كوتاه و كوچكتر از سن طبيعي و مبتلا به اختلالات و ناهنجاري هاي انگشتان، انحراف ساعد اختلالات شنوايي، بيماري هاي قلبي و كليوي و نازايي هستند.اين بيماران عقيم هستند و تنها عده كمي از لحاظ هوشي عقب ماندگي سطحي دارند و حتي كودكاني با اين سندرم وجود دارند كه بهره هوشي عادي و يا حتي بيشتر از حد عادي داشته اند. اين افراد كه ظاهري زنانه دارند. از نظر صفات ظاهري شبيه مردان هستند. درمان آنها با هورمون هاي جنسي صورت مي گيرد ولي نازايي را در آنها برطرف نمي كند.
|
|
عقب ماندگي به علت اختلالات
دوران بارداري
در اين مورد شكي نيست كه رشد جنين از بدو تشكيل، تحت تأثير شرايط بدني و رواني مادر قرار مي گيرد. به علت رابطه بسيار نزديك بين مادر و جنين بايد گفته دكتر آرنولد گسل را پذيرفت؛ اهميت حوادث دوران نسبتاً كوتاه بارداري از حوادث زندگي كمتر نيست .
دكتر گسل به آثار عوامل، ارثي در رشد و تكامل هوش و شخصيت زياد تأكيد مي كند و عقيده دارد كه كودكان همان طوري هستند كه به دنيا آمده اند. هر كودك با كودكان ديگر فرق كمي دارد؛ اگرچه در محيط نسبتاً يكنواخت زندگي كرده باشد. البته دكتر گسل به هيچ وجه اثر عوامل محيطي را انكار نمي كند.از عواملي كه در دوران بارداري روي جنين اثر دارند، بيماري سرخجه از اهميت ويژه اي برخوردار است. بيماري سرخجه بيماري حاد عفوني و ويروسي است كه با علائمي از قبيل تورم غدد لنفاوي ناحيه گوش، درد مفاصل و بروز بثورات پوستي توأم با خارش همراه است. اين بيماري- به خصوص اگر در سه يا چهار ماه اول بارداري اتفاق افتد- نقايصي مانند نارسايي هاي عقلي، كري، كوري، اختلالات پيش رونده مغزي و اختلالات گفتاري را در جنين ايجاد مي كند.
خوشبختانه واكسن اين بيماري باعث پيشگيري از ابتلا به بيماري شده و به دختراني كه قبل از ازدواج به سرخجه مبتلا نشده اند، تزريق واكسن آن توصيه مي شود. خانم هايي كه به آنها واكسن سرخجه تزريق مي شود اولاً بايد اطمينان حاصل شود كه باردار نيستند و در ثاني پزشكان بايد به آنها توصيه كنند كه تا سه ماه پس از تزريق، باردار نشوند.علاوه بر سرخجه، ساير عفونت هاي ويروسي مانند تبخال، آنفلوآنزا، اريون و ايدز ممكن است آثار مختلف و ناهنجاري هاي گوناگون و نارسايي هاي رشد قواي ذهني در كودك ايجاد كنند. بيماري قند، بيماري كليه، سينه پهلو و اختلالات كبدي نيز ممكن است باعث حالت مسموميت در جنين شده و حتي باعث كمبود اكسيژن و ضايعات مغزي بد جنين بشود.
تأثير ناراحتي هاي رواني مادر
روان پزشكان معتقدند چون اكثر بيماري هاي رواني باعث بي اشتهايي، اختلالات خواب و تغييرات هورموني مي شود، مسلماً اين تغييرات در جنين در حال رشد بي تأثير نخواهد بود.علاوه بر تمامي اين عوامل، استفاده از داروهاي شيميايي و مصرف خودسرانه دارو به خصوص در زمان بارداري خالي از خطر نيست؛ به خصوص اگر اين داروها به مدت طولاني مصرف شوند. شايد بهتر باشد بدانيد كه داروهاي خواب آور و مسكن به مقدار زياد، به علت ايجاد وقفه تنفسي و اختلال در جريان خون جنين نارسايي هاي عضوي زيادي را ايجاد مي كنند.ويتامين كا باعث يرقان و ويتامين د باعث ايجاد افزايش كلسيم و در نتيجه نارسايي هاي ذهني مي شود. نكته مهمتر اين است كه بدانيد واكسيناسيون در دوران بارداري آن هم در ماه ششم و هفتم اگر صورت نگيرد بهتر است البته واكسيناسيون عليه بيماري كزاز كه باعث برقراري ايمني در نوزاد پس از تولد خواهد شد، توصيه شده است.اگرچه بسياري از ناهنجاري هاي نوزادان كه منجر به ايجاد عقب ماندگي در آنها مي شود، مربوط به حوادث پس از زايمان از قبيل زايمان هاي مشكل يا قبل از موعد، ضربه هاي زايماني كه باعث فلج مغزي مي شوند، مجراي زايماني صدمه ديده و... هستند ولي نكته اساسي كه شما مادران بايد به آن توجه كافي داشته باشيد عبارت است از بهداشت و تغذيه كودك. اين مسئله به خصوص در ماه هاي اول زندگي در رشد هوشي و عقب ماندگي ذهني تأثير فراواني دارد. ممكن است كودك شما در سال اول زندگي دچار بيماري هاي عفوني شود. بيماري هاي عفوني سابقاً به علت عدم پيشگيري اغلب باعث مننژيت، ضايعات عروقي مغز، اختلالات تغذيه و عقب ماندگي هاي مختلف مي شد. خوشبختانه اكثر اين بيماري هاي عفوني رايج قابل پيشگيري هستند و با واكسيناسيون مي توان از ابتلا به آنها پيشگيري كرد.
پيشگيري و درمان عقب ماندگي
حتماً شنيده ايد كه پيشگيري بهتر از درمان است. اين مطلب در مورد بيماري هاي رواني از جمله عقب ماندگي نيز صادق است. مصون كردن شخص در مقابل يك بيماري خرج چنداني ندارد در حالي كه ابتلا به همان بيماري صرف نظر از هزينه گزاف درمان، مستلزم بستري شدن، از كارماندن و تحمل عوارض متعددي است كه بيماري مزبور ممكن است ايجاد كند.
ادامه دارد