گزارش نشست انجمن جامعه شناسي ايران درزمينه بررسي اخلاق كار
بيگانگي اجتماعي تخريب اخلاق كار
|
|
عباس اسدي
دلبستگي و علاقه، پشتكار و جديت، روابط سالم و انساني و روح جمعي و مشاركت از متغيرهايي محسوب مي شوند كه در صورت وجود در هر محيط كاري مي توان اذعان داشت آن محيط كاري از اخلاق كار بهره مند است. بي ترديد وجود برخي نگاهها مبني بر پايين بودن ميزان بهره وري در ايران و برخي نگاههاي بدبينانه مبني بر اين كه ميزان بهره وري در ايران نيم ساعت و در خوش بينانه ترين حالت يك ساعت است و مقايسه آن با ۷ تا ۸ ساعت بهره وري كشورهاي توسعه يافته، پرسش «وجود ارتباط ميان بهره وري و اخلاق كار» را به ذهن متبادر مي كند. اين در حالي است كه در ايران در اواسط اجراي برنامه هاي توسعه، اين كه وجدان كار در ايران پايين است و فرهنگ كار وجود ندارد تبديل به مسأله روز شده و از سال ۷۴ به بعد به طور جدي مورد تاكيد مسئولان قرار گرفت.
دكتر سعيد معيدفر، رئيس انجمن جامعه شناسي ايران و عضو هيأت علمي دانشگاه به تازگي در نشستي پيرامون «اخلاق كار در ايران؛ ميزان و عوامل مؤثر بر آن» با اشاره به دو تحقيق خود پيرامون ميزان اخلاق كار در سال هاي ۷۷ و ۸۲ در ميان واحدهاي صنعتي توليدي و اداره هاي دولتي ضمن مقايسه اين دو تحقيق خود با تحقيقي در كشور آمريكا، گفت: ميزان اخلاق كار در اين تحقيقات از طريق چهار مفهوم «دلبستگي و علاقه به كار» ، «پشتكار و جديت» و «روابط سالم و انساني در محل كار» و «روح جمعي و مشاركت در كار» سنجيده شده است.
پيرامون نتايج حاصل از مطالعه اخلاق كار در ايالت «تنسي» آمريكا كه پيش از اين توسط دكتر معيدفر انجام شده بود نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه ميزان اخلاق كار در آمريكا به ويژه ميزان پشتكار و جديت در كار، در مشاغل تخصصي، علمي و فني مهندسي به مراتب بيش از مشاغل رده هاي پايين و غيرحرفه اي مانند كارگري و سنتي است.
رئيس انجمن جامعه شناسي ايران در اين تحقيق همچنين به اين نتيجه رسيده است كه ميزان اخلاق كار، پشتكار و جديت در ميان افرادي كه داراي مدارج تحصيلي بالاتري هستند، بيش از افراد داراي تحصيلات پايين است، اگرچه در ساير ابعاد، اخلاق كار با تحصيلات چندان رابطه معناداري ندارد.
وي با بيان اين كه اخلاق كار در «آمريكا» در ميان سنين مختلف تفاوت معناداري ندارد، به اين نتيجه رسيده است كه جوانان در اين كشور روح جمعي بيشتري در كار دارند، اما جديت آنها كمتر از افراد ميانسال و سالمند است، همچنين ميزان اخلاق كار زنان از هر جهت بيش از مردان است.
به گفته عضو هيأت علمي دانشگاه، ميزان اخلاق كار افراد تازه كار با بيش از ۸ سال سابقه بيشتر از افراد با سابقه كار بين ۲ تا ۸ است، در واقع افرادي كه وارد كار مي شوند و سابقه كار دارند، وضع بهتري از نظر اخلاق كار دارند، همچنين ميزان جديت در كار افرادي كه تا حدودي در كارشان اختيار عمل بيشتري دارند، بالاتر است، لكن روح جمعي و مشاركت در كار و روابط انساني در محل كارشان ضعيف تر از سايرين است.
دكتر معيدفر در ادامه به بررسي ميزان اخلاق كار در ايران و مقايسه آن با آمريكا مي پردازد و اين نتيجه را بازتاب مي دهد؛ ميزان اخلاق كار در افرادي كه داراي مشاغل سرپرستي مانند سركارگري هستند و افرادي كه زير نظر آنها كار مي كنند، مانند استادكار، سركارگر، مسئول بخش و ... بيش از افراد زيردست است كه اين امر نشان مي دهد اگر فرد در كار كمي اختيار عمل داشته باشد، اخلاق كار بيشتري خواهد داشت.
وي همچنين به اين نتيجه رسيده كه ميزان اخلاق كار افرادي كه داراي تحصيلات پايين تري هستند به مراتب بيش از افراد داراي تحصيلات بالاست، اين در حالي است كه در واحدهاي توليدي صنعتي دو بخش ستادي (ديپلم به بالا و كارمندان) و صفي (كارگران) از هم قابل تفكيك هستند.
اين استاد دانشگاه در نتيجه تحقيق به اين باور رسيده كه وضعيت ما دقيقاً عكس وضعيت كشور آمريكاست، به ويژه افراد داراي تحصيلات پايين از نظر دلبستگي و علاقه به كار، روح جمعي و مشاركت در كار و روابط انساني در محل كار وضعيت بهتري در مقايسه با افراد تحصيلكرده دارند.
به گفته وي رابطه معكوس ميان اخلاق كار و تحصيلات حتي در خانواده افراد نيز ديده مي شود، به گونه اي كه افراد داراي خانواده تحصيلكرده نيز اخلاق كار پايين تري دارند.
رئيس انجمن جامعه شناسي ايران ميزان اخلاق كار، به ويژه «دلبستگي و علاقه كار» و «پشتكار و جديت به كار» جوانان در سنين ۱۵ تا ۲۶ سال را به مراتب كمتر از ساير گروههاي سني مي داند و مي گويد: جوانان از نظر اخلاق كار نسبت به ميانسالان و سالمندان وضعيت بدتري دارند.
دكتر معيدفر ميزان اخلاق كار و به ويژه «پشتكار و جديت به كار» مردان را در واحدهاي توليدي صنعتي به مراتب بيش از زنان دانست و اين وضعيت را در ادارات دولتي چندان معنادار نمي داند و مي گويد: در واحدهاي توليدي صنعتي معمولاً زنان شاغل، «سرپرست خانواده» بوده و دچار مشكلات و گرفتاري هاي بيشتري هستند و به خاطر وضعيت خود دچار اين حالت هستند.
اين استاد دانشگاه ميزان اخلاق كار افراد داراي سابقه بيشتر را بالاتر از افراد كم سابقه مي داند. او همچنين گفت، اخلاق كار افرادي كه آزادي عمل بيشتري در كار دارند بيش از ساير افراد است و اين افراد از نظر «دلبستگي و علاقه به كار» و «پشتكار و جديت» موقعيت بهتري دارند.
به گفته وي در هر دو مطالعه آمريكا و ايران، آزادي عمل فرد در كار منجر به افزايش پشتكار و جديت در كار مي شود و بعضاً دلبستگي و علاقه به كار را افزايش مي دهد، اگرچه در مطالعه جامعه آمريكا اين آزادي عمل موجب كاهش روح جمعي و روابط انساني شده اما در مطالعه ايران ،آزادي عمل تاثيري بر اين دو بعد اخلاق كار ندارد. وي با اشاره به تأثير عامل شهروندي، محل تولد پدر و خود فرد و مدت زمان سكونت در شهر در ميزان اخلاق كار، مي گويد: افرادي كه منشأ روستايي دارند و يا خود روستازاده بوده و يا پدرشان روستايي است، داراي اخلاق كار بيشتري هستند و كساني كه منشأ شهري مانند شهرهاي بزرگي مثل تهران دارند از اخلاق كار پايين تري برخوردارند.
اين استاد دانشگاه به اين نتيجه گيري رسيده است: افرادي كه به ارزش هاي جامعه سنتي نزديك ترند از اخلاق كار بيشتري برخوردارند و افرادي كه به ارزش هاي جامعه جديد نزديكتر هستند و به ويژه تحصيلات بيشتري داشته و شهروندتر هستند اخلاق كار پايين تري دارند.
عضو هيات علمي دانشگاه با اشاره به وجود دو نوع تربيت سنتي و جديد بر اين باور است: ميزان اخلاق كار در تربيت سنتي همچنان بالا بوده ولي در شكل تربيت جديد، ما با مشكل اخلاق كار روبه رو هستيم.
او در نتايج تحقيق به اين نكته اشاره مي كند: امروزه در كشورهاي در حال توسعه- كه تغييرات خود را به مدت چند دهه است آغاز كرده اند- وضعيتي پيش آمده كه دو نوع جامعه با دو نوع نظام ارزشي و هنجاري متفاوت به وجود آمده است. اين كشورها در حال گذار محسوب شده و اجتماعات كوچك در آنها مانند روستاها به رغم تغييرات فراوان هنوز فرهنگ سنتي در آن غالب است. اجتماعات بزرگ مثل شهرها با تغييرات ساختاري در وضعيت معيشتي، اقتصادي، اجتماعي ساكنان آن، نظام ارزش ها و هنجارهاي قديمي كاركرد خود را تا حد زيادي از دست داده است.
رئيس انجمن جامعه شناسي ايران اين وضعيت را موجب ايجاد نوعي بحران در ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي مي داند و مي گويد: اين وضعيت در حال گذار، بسياري از هنجارهاي سنتي را كه موجد اخلاق كار بوده، سست كرده، در حالي كه ما در شرايطي هستيم كه نتوانستيم ارزش ها و هنجارهاي جامعه مدرن را بازتوليد كنيم.
وي در ادامه با اشاره به تحقيق دوم خود در سال ۸۲ و ادارات دولتي روي۶۰۰ نفر (۴۰۰ نفر از شهر تهران و ۲۰۰ نفر شهرستان هاي استان تهران) مي افزايد: نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه ميزان اخلاق كار در ادارات دولتي در يك طيف ۴ قسمتي در پايين ترين ميزان، ۵/۱ و بالاترين ميزان ۴ است. از سوي ديگر ميانگين اخلاق كار در واحدهاي دولتي ۰۴/۳ است كه وضعيت خوبي است، اما نكته مهم تفاوت اين ميزان با واحدهاي توليدي صنعتي است.
وي ميانگين علاقه به كار را ۹۹/،۲ پشتكار و جديت را ۰۱/۳ و روابط انساني و روح جمعي در محل كار را ۰۸/۳ اعلام و بيان كرد: همچنين در طيفي از يك تا سه، ميانگين بيگانگي سازماني ۸۶/۱و بيگانگي اجتماعي ۸۶/۱ بوده است، بنابراين مقايسه اين دو تحقيق نشان مي دهد كه به ميزان ۲۹/۰ اخلاق كار در واحدهاي دولتي كمتر از واحدهاي صنعتي و توليدي است.
دكتر معيدفر با اشاره به تاثير قطعي تحصيلات روي اخلاق كار مي گويد: هرچه تحصيلات بيشتر شود، اخلاق كار پايين مي آيد، به گونه اي كه ميانگين اخلاق كار افراد ديپلم ۴۰/،۳ فوق ديپلم ۱۴/،۳ ليسانس ۸۲/،۲ فوق ليسانس ۳۰/۲ و دكتري ۲۰/۲ بوده است كه نشان مي دهد بيگانگي سياسي و اجتماعي، نقش عمده اي در ميزان اخلاق كار داشته است و هرچه استانداردهاي ذهني زندگي افراد بالا مي رود روحيه منفي تري پيدا مي كنند.
وي با بيان اين كه بالاترين ميزان اخلاق كار در افراد ديپلم است، مي گويد: از سوي ديگر هر اندازه فرد شهروندتر باشد اخلاق كار پايين تري دارد، همچنين ميزان «عدالت سازماني» (تنبيه و تشويق و ترفيع در سازمان ها) چندان رابطه اي با اخلاق كار ندارد، چرا كه به نظر مي رسد در واحدهاي دولتي چندان مساله پاداش و تنبيه و ترفيع انجام نشده و يا درست انجام نمي شود و شايد تنبيهات بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان مي كند: در اداراتي كه كاركنان آن فكر مي كنند نوع مديريت اداره آنها مشاركتي است، كارمندان از اخلاق كار بيشتري برخوردارند، همچنين هر اندازه بيگانگي سازماني افزايش يابد ميزان اخلاق كار در آن پايين مي آيد. از سوي ديگر هر اندازه بيگانگي اجتماعي كمتر شود اخلاق كار افزايش مي يابد.
به گفته وي پايگاه اقتصادي اجتماعي تاثيري معكوس بر اخلاق كار دارد، به گونه اي كه هر اندازه پايگاه اقتصادي اجتماعي بالا مي رود، ميزان اخلاق كار پايين مي آيد.
دكتر معيدفر پيرامون تأثير همزمان عوامل بر اخلاق كار مي گويد: تحقيقات نشان مي دهد كه ميزان تحصيلات به تنهايي ۰۱/۳۰ درصد تغييرات اخلاق كار را تعيين مي كند و ساير متغيرها در مجموع ۷/۸ درصد اين تغييرات را تعيين مي كند. تحقيق دكتر معيدفر اين نتيجه را به دست مي دهد كه اگر در پي بهره وري بالا و تقويت اخلاق كار هستيم بايد به تقويت و دلبستگي افراد به محيط همت كنيم و از سوي ديگر پارامترهاي بيگانگي را در افراد و نيروي كار بيابيم.
|