تلاش صدها كارگر براي آماده سازي قطارهاي مسافري
تولد دوباره مركب آهني
|
|
سينا قنبرپور
پشت ايستگاه راه آهن تهران خبرهايي هست؛ خبرهايي از فضايي محصور در ميان خيابان هاي شهيد رجايي، بزرگراه بعثت، شوش و دشت آزادگان. اينجا غوغايي برپاست؛ همه قطارها اينجا به حرف آمده اند!
پشت ايستگاه راه آهن تهران جايي است كه همه 137 قطار مسافربري آنجا به سخن درمي آيند تا از رنج همسفري با مسافران خود بگويند.
پشت اين ايستگاه، قطارهايي با ميانگين سني 29 سال مي آيند تا از سختي پيمودن راه هاي كوهستاني ايران بگويند. اينجا زادگاه دوباره اي براي قطارهاست؛ كارخانجات تعميرات معاونت فني رجاء .
ده ها گروه پيمانكاري زير نظر پرسنل معاونت فني رجاء، اينجا دور از چشم شهروندان، پشت همه ريل ها ضيافتي به پا كرده اند تا بستر مسافرتي امن و راحت را فراهم كنند. ضيافتي از عرق ريختن و صداي پتك و كمپرسورهاي هوا و همه ابزارهاي سخت و سنگيني كه لازم است.
وقتي با تهيه بليتي 6 تا 16 هزار توماني سفري دلپذير و امن را در پيش مي گيريم باور نداريم كه سوار بر وسيله نقليه اي 10 ميليارد توماني شده ايم اما موضوع مهمتري هست كه از آن به كل بي اطلاعيم؛ قطارهاي نو و كهنه اي كه گاهي عمر برخي از آنها به سال هاي پس از اتمام جنگ جهاني دوم مي رسد چگونه بدون هيچ حادثه و اتفاقي امن ترين سفرها را براي ايرانيان رقم مي زنند؟ راز اين سفرهاي كم خطر، اينجا نهفته است.
اگر تعميرات اساسي واگن ، تعميرات مولدهاي برق ، تعميرات مولدهاي بخار و تعميرات قطارهاي خودكششي نبود، اينك ريل هاي راه آهن نيز همچون آسفالت جاده و باند فرودگاه ها اضطراب آور و نگران كننده مي نمود.
سفري به پشت ايستگاه راه آهن تهران، دورتر از تكاپوي مسافران در ميان فعاليت شاغلان در معاونت فني رجاء، به ويژه 5 كارخانه اي كه نامشان آمد مي تواند ما را در حفظ و نگهداري بيشتر و بهتر سرمايه هايمان در سفر پيشگام تر كند.
دروازه اي براي آنچه نمي بينيم
هر قطاري كه مسافر مي برد بايد به اينجا بيايد تا دوباره توان تحمل رنج سفر را داشته باشد. پيمودن راه هاي صعب العبوري كه احداث بسياري از آنها مربوط به سال هاي جنگ جهاني دوم است، آثار و عواقبي را بر تن اين اسب آهني به جا مي گذارد.
كارگران و كارمندان متخصصي كه در بخش هاي مختلف اداره تعميرات معاونت فني، پذيراي اسب هاي آهني مي شوند آنها را تيمار مي كنند تا دوباره پذيراي ما باشند.
شرقي ترين فضاي پشت ايستگاه راه آهن تهران، در خيابان شهيد رجايي، دروازه اي است كه معاونت فني شركت رجاء را نشان مي دهد. چند قدمي كه داخل اين محوطه قدم بگذاريم، مي توانيم راز اين سفرهاي كم خطر را كم كم بگشاييم.
كارخانه اول يك طرف، واگن خانه طرف ديگر. واگن خانه همان پاركينگ خودمان است. قطارها را نمي توان همين طور در فضاي باز رها كرد. اين سازه آنقدر اهميت دارد كه اينك بسياري از شركت هاي فروشنده واگن، تنها در صورت ساخت واگن خانه استاندارد و مجهز، حاضر به تضمين واگن هايشان شده اند.
به همين دليل هم بخش وسيعي از فضاي پشت ايستگاه راه آهن تهران به توسعه و ساخت واگن خانه جديد اختصاص يافته است. بر خلاف هواپيماها كه در برخي فرودگاه هاي كشور روي باند متوقفند يا آشيانه آنها در فلان فرودگاه كشور است، تنها يك واگن خانه و آن هم در تهران وجود دارد.
قطارها در واگن خانه ها پارك مي شوند. يك نظافت كلي و يك سري تعميرات جزئي، اينجا انجام مي شود و بعد قطار با گذر از يك دوش خانه و به قول خودمان كارواش ، تر و تميز به استقبال مسافران مي رود.
اما طرف ديگر، يعني كارخانه اول. كارخانه مولد بخار يكي از اين پنج كارخانه است. مهدي بيدي- رئيس كارخانه مولد بخار- از كارهايي كه براي حدود هزار واگني كه با سيستم بخار گرم مي شوند مي گويد. او به واگن هاي پارس و واگن هاي ساخت اسپانيا و چين اشاره مي كند كه سيستم گرمايي آنها با دستگاه مولد بخار نيست ولي بقيه واگن ها چنين سيستمي دارند.
دستگاه مولد بخار مثل رام يا همان لكوموتيو قطار، به اندازه يك واگن است كه در ماه هاي سرد سال به مجموعه واگن هاي مسافري مي پيوندد و درون خود، دو بويلر توليد بخار- يك موتور ژنراتور و يك كمپرسور هوا- دارد كه وظيفه گرم كردن قطار و واگن ها را دارند.
مولد بخار هر قطار در ظرف 5 ماهي كه فعال است ابتداي هر سفر در 4 مخزن خود 20هزار ليتر آبگيري مي كند تا بتواند در طول مسير، هم رام قطار را گرم نگاه دارد و هم گرماي واگن ها را.
بيدي مي گويد: هر مولد بخار 4 تا 5 سال يك بار براي تعميرات اساسي به اين كارخانه آورده مي شود. در اين تعمير، كليه وسايل و تجهيزات مولد بخار باز شده و سرويس مي شوند و در صورت نياز تعويض هم صورت مي گيرد .
اين رئيس كارخانه مي افزايد: امسال براي نخستين بار توانستيم متصدي مولد بخار و سيستم تصدي گرما را در قطارها واحد كنيم كه در راندمان كار، تاثيرمثبتي داشته است .
به جز اين، رويه مولد بخار ممكن است نواقصي جزئي داشته باشند كه به صورت روزانه هم براي رفع به اينجا مي آيند.
تعمير ديگري هم هست كه تعمير ويژه خوانده مي شود. هر تعميري كه غير از اين دو باشد در قالب يك كار جديد يا جداگانه به عنوان تعمير ويژه به متخصصان سپرده مي شود.
ديگر كارخانه تعميرات، مربوط به مولدهاي برق است. يكي از گران ترين بخش هاي هر قطار بعد از رام آن، مولد برق است. قطارهاي ما مولدهاي 3 هزار ولتي يا 660 ولتي دارند. در اين كارخانه نيز تعميرات روزانه و اساسي انجام مي گيرد اما اين كارخانه يك زيرمجموعه تحت عنوان اداره برق و تهويه نيز دارد. عباس نجاتي معاون اداره برق و تهويه درباره وظيفه اين بخش مي گويد: ما بر اساس گزارش هايي كه مأمور برق قطار در مورد نواقص ارائه مي كند، تابلو برق، ژنراتور، سيستم تهويه و... را سرويس، تعمير يا تعويض مي كنيم .
گاهي كاركنان اين بخش به طور كلي سيستم برق قطار را تغيير مي دهند. براي مثال سيستم مولد برق 3هزار به نسبت سيستم مولد 660 ولت كمتر مقرون به صرفه است و به همين دليل متخصصان اين بخش، واگني را در اختيار مي گيرند و به طور كاملاً اساسي و پايه اي، كابل كشي، مبدل ها و... را تعويض مي كنند تا واگن بتواند با قطاري با مولد 660 ولت فعاليت كند.
جايي براي تغيير مسير
پشت ايستگاه راه آهن تهران تكاپويي روزانه برپاست؛ ريل كنار ريل. هر دو خط را بگيري به سويي مي رود. گاه تقاطع آنها با هم، ادامه نگاه را سردرگم مي كند. از كارخانه مولد بخار تا كارخانه هاي ديگر مي توان اين ريل ها را كنار هم ديد. گاهي قطارها اينجا خط عوض مي كنند و گاهي اين مسير را براي تعميرات روزانه يا سرويس روزانه طي مي كنند. گاهي ريل ها را براي توقف در واگن خانه مي پيمايند و... در فاصله ريل ها و باتري خانه و چيزهاي ديگر، جايي هست كه مي تواند به يك سؤال ما پاسخ دهد. هيچ از خود پرسيده ايد كه يك لكوموتيو كه امكان حركت دادن چرخ هايش به راست و چپ را ندارد چگونه مي تواند تغيير مسير بدهد؟ مثل عقب جلو كردن ماشين. اگر قرار است قطاري به اهواز برود يا به مشهد، چگونه بايد لكوموتيو آن آماده شود؟ شايد بگوييد خب معلوم است ديگر، خط عوض مي كند!
اما نه اين طور نيست. كمي جالب تر است. قطارها فقط به يك شكل مي توانند عقب جلو كنند! مي آيند در همين فضاي مورد نظر ما؛ جايي ميان كارخانه هاي تعميرات كه نامش سيني دوار است.
دايره اي به قطري در حد و حدود طول لكوموتيو. يك قطر اين دايره ريلي است كه از بقيه ريل، قابل جدا شدن است. لكوموتيو روي اين قسمت قرار مي گيرد. سپس آن قسمت از ريل كه به موتور و محوري در مركز متصل است، لكوموتيو را مي چرخاند. بدين ترتيب سيني دوار لكوموتيو را آماده مي كند تا قطاري كه به سمت اهواز آماده رفتن است در صورت لزوم آماده حركت به مشهد بشود!
از كنار سيني دوار كه بگذريم مولدهاي برق قطارها، يك جا جمع شده اند. اينجا اصلي ترين بخش كارخانه تعميرات مولد برق است!
گرجي- رئيس اداره برق و تهويه- مي گويد: قطار، شهري سيار است كه همه نيازمندي هاي خود را خود تأمين مي كند؛ برق، گرما، نيروي محرك و... .
سخنگاه واگن ها
ريل ها اينجا متوقف مي شوند؛ زير سالن هاي دراز با سقف هاي بلند. اصل غوغايي كه ما در مسافرتمان نمي شنويم اينجا به پا مي شود. واگن ها اينجا تعميرات اساسي را تجربه مي كنند؛ زادگاهي دوباره. از 6 سال قبل تاكنون بيش از 800 دستگاه واگن به اين سالن ها آمده اند تا تعمير اساسي شوند. 5 هزار و 500 واگن ديگر نيز تعمير سالانه شده اند. در اين سالن ها مرداني مشغول كارند كه هر يك تخصصي خاص دارند.
اين تخصص ها گاهي به لقب و شناسه اي براي اين مردان تبديل مي شود. مثلاً فلاني تامپون . تامپون بخش مهمي در هر واگن است. 4 تامپون در دوسوي هر سالن، وظيفه ضربه گيري واگن ها حين حركت را دارند. مثل دفرا در بندرگاه كه كنار كشتي پهلوگرفته مي گذارند تا ضربه هاي وارده از كشتي به بندر و بندر به بدنه كشتي را دفع كند.
اينجا اما به دو جهت ممكن است به كسي بگويند فلاني تامپون . يكي به جهت آنكه ضربه زدنش خوب است و ديگري به اين دليل كه تخصصش تعمير تامپون باشد.
اينجا تخصص ها حرف اول را مي زنند؛ تخصصي كه دل دردمند واگن ها را درمان مي كند. ريل ها به سالن ها ختم شده اند اما براي ورود به اين سالن ها از پهلو و بر خلاف مسير ريل قدم به جلو مي گذاريم. گويي اينجا ده ها قطار، پنجر شده اند!
چرخ كنار چرخ. تمام چرخ هاي قطار ها اينجا كنار هم چيده شده اند. معلوم است كه چيزي از قطار باقي نمانده كه چرخ هايش اينجاست! ابتدا كنار ريل ها روي جك هاي خاصي قرار مي گيرد.
واگن از شاسي و چرخ هايش جدا مي شود
سالن اول پيش رويمان است؛ شاسي و بوژي . حتي سرما هم نمي تواند بوي سخت گريس را پس بزند. هر قطاري كه اينجا بيايد، مثل بخش هاي ديگر يا بايد تحت تعميرات اساسي قرار بگيرد يا تعمير سالانه يا تعمير ويژه. تعمير سالانه كه از نامش پيداست كه سالي يك بار انجام مي شود. تعمير ويژه هم به فراخور موضوع صورت مي گيرد؛ مثلاً اگر واگني سانحه ببيند مي آيد اينجا تا دوباره فعال شود.
اما تعمير سالانه هر واگن كه بايد هر 5-4 سال يك بار انجام بگيرد اصل ماجراست؛ همان كاري كه واگن ها را به صدا درمي آورد. واگن ها اينجا حرف مي زنند.
تمام قطعات، اينجا از واگن جدا مي شود. بدنه شكافته مي شود. چرخ ها و شاسي جدا مي شود؛ هيچ نمي ماند جز سازه اي كه قرار است دوباره به يك واگن مسافري تبديل شود. واگن ها يا اكسپرس هستند يا معمولي. هر واگن دو شاسي دارد، 20 تا بوژي. هر بوژي نيز دو چرخ دارد. بوژي به آلات ناقله و هر چه زير قطار باشد مي گويند.
اصل لغت، بوگي از زبان فرانسه بوده است كه در سير زبان به زبان به بوژي تبديل شده است.
ادامه دارد
|