حق برقراري ارتباط براي همه
علي اصغر محمدي
اشاره: گفتار يكي از بهترين روش هاي ارتباطي است كه همراه با حركات بيانگر و بيان چهره اي، كامل تر و زيباتر مي شود. اما برخي افراد بنا به دلايل مادرزادي يا اكتسابي از برقراري ارتباط شفاهي ناتوانند و متاسفانه حتي با دريافت خدمات گفتار درماني از رسيدن به سطح كارآمد و مطلوبي محرومند. در بسياري از موارد با توجه به اين كه راه هاي بسيار ديگري براي برقراري ارتباط وجود دارد، اين افراد محكوم به انزوا و گسست ارتباط با جامعه اند. در گفت وگويي با خانم سيما شيرازي، عضو هيأت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، مسائل حوزه گفتار درماني مورد بررسي قرار گرفت كه در پي مي خوانيد.
|
|
* بهترين و مؤثرترين روش برقراري ارتباط چيست؟
- براي افراد عادي و بدون نقايص ارتباطي، گفتار از بهترين روش هاي ارتباطي است، البته در اغلب مواقع معمولاً اين روش ارتباط ،با حركات بيانگر و بيان چهره اي كاملتر و زيباتر مي شود. اما در مورد افرادي كه ناتوان از برقراري ارتباط شفاهي هستند، مي توان از راه هاي بسيار ديگري همچون زبان اشاره، زبان بدن و حركات بيانگر، تخته هاي الفبايي، تخته هاي تصويري و سيستم هاي الكترونيكي ساده تا پيچيده استفاده كرد. به هر حال بايد توجه داشت كه هر انساني با هر نوع و ميزان از ناتواني، حق دارد با ديگران ارتباط برقرار كند.
* چه افرادي در برقراري ارتباط مشكل دارند؟
- بسياري از افراد كه بنا به دلايل مادرزادي يا اكتسابي با مشكلات شديد گفتار و زبان مواجهند، در برقراري ارتباط دچار مشكل مي شوند. از جمله اين افراد مي توان به بيماران فلج مغزي، MS يا ALS و ديگر مشكلات نورولوژيك پيش رونده اشاره كرد، يا افرادي كه بر اثر سكته مغزي يا ديگر عوامل دچار مشكلات زباني شده اند (به اصطلاح زبان پريش ها)، يا كساني كه بخش يا بخش هايي از اندام توليد خويش را از دست داده اند همچون لارنجكتومي ها؛ يا افرادي كه داراي مشكلاتي ذهني و شناختي هستند، همچون افراد داراي ناتواني ذهني يا اتيسم و اختلالات نافذ رشدي و بسياري ديگر كه حتي با دريافت خدمات گفتار درماني از رسيدن به سطح كارآمد و مطلوبي از گفتار محرومند. متاسفانه در بسياري از موارد اين افراد محكوم به انزوا و گسست ارتباط با جامعه هستند.
* به حق ارتباط هر انساني با ديگران اشاره كرديد، اين حقوق دقيقا چه هستند؟
- حقوق ارتباطي انسانها به نقل از كميته ملي نيازهاي ارتباطي افراد داراي ناتواني هاي شديد، اين گونه طبقه بندي شده است:
- حق درخواست اشياء، اعمال، حوادث و افراد مورد نظر فرد، و نيز حق رد مواردي كه مورد نظرش نيستند.
- حق بيان سليقه ها و احساسات شخصي فرد.
- حق پيشنهاد گزينه هاي مورد نظر وي و رد گزينه هاي نامطلوب.
- حق دريافت اطلاعات و كسب آگاهي در زمينه مردم، حوادث، موضوعات، محيط پيرامون و غيره.
- حق معطوف كردن توجه ديگران به خود و تعامل با ايشان.
- حق بهره مندي از تلاش هاي درماني و مداخله اي در زمينه ارتباط (به گونه اي كه افراد داراي ناتواني شديد قادر به انتقال پيامهاي خويش به هر صورت ممكن و با بيشترين ميزان كارآيي و قابليتي شوند كه توانايي هاي خاص ايشان اجازه مي دهد.)
- حق داشتن زمينه هاي محيطي، تعاملات و فرصتهايي كه به فرد ناتوان اين اميد و امكان را مي دهد كه به عنوان شريك ارتباطي كامل با ديگران و از جمله همسالان تعامل كند.
- حق آن كه عملكرد ارتباطي فرد مورد اعتنا و پاسخ قرار گيرد (حتي در صورتي كه گيرنده محتواي اين پيام را به طور كامل درك نكند.)
- حق آن كه در هر زماني به انواع شيوه ها و ابزارهاي ارتباطي افزوده و جانشين (AAC) و ديگر ابزارهاي مورد نيازش دسترسي داشته باشد.
- حق آنكه ديگران به شيوه اي معنادار و قابل فهم و متناسب شان و منزلت فردي و موقعيت فرهنگي و زباني او با وي ارتباط برقرار كنند. همان گونه كه ملاحظه مي شود در اين حقوق به انتقال پيامها از هر طريق ممكن و بهره مندي فرد از انواع شيوه ها و ابزارهاي ارتباطي افزوده و جانشين (AAC) تأكيد شده است و به هيچ وجه فرد ناتوان ملزم نيست صرفاً از يك مسير ارتباط كه براي افراد عادي راحت تر است (يعني گفتار) استفاده كند. آيا بهتر نيست افراد عادي از مسند قدرت خود فرود آمده و به جاي آن كه از افراد ناتوان بخواهند كه مانند ايشان عمل كنند، اندكي خود را با روشهاي مناسب افراد ناتوان هماهنگ كنند. اين پيامي است كه بارها و به طرق مختلف از افراد كم توان ارتباطي شنيده ايم.
* درباره ارتباط افزوده و جانشين توضيح دهيد.
- ارتباط افزوده يا جانشين يا به عبارتي AAC شامل نمادها، وسايل كمكي، استراتژيها و تكنيكهايي است كه براي ايجاد و يا ارتقاء توسط افراد به كار مي رود و مي تواند مكمل يا تا حدودي جانشين گفتار باشد. AAC را مي توان به دو مقوله كلي بدون تجهيزات و با تجهيزات طبقه بندي كرد كه مورد اخير خود به دو گروه تكنولوژي ساده و تكنولوژي پيچيده قابل تقسيم است. روشهاي ارتباطي بدون تجهيزات براي انتقال پيام، كاملاً بر بدن استفاده كننده متكي است مانند صداسازي، حركات بيانگر، زبان اشاره، حركات سر، تماس چشمي و ساير روشها. روشهاي ارتباطي با تجهيزات مستلزم استفاده از قلم و كاغذ تا استفاده از كامپيوترهاي پيشرفته با گفتارساز مصنوعي است. روشهاي ساده، غيرالكترونيك و نوعاً دست ساز هستند مانند تخته هاي مصور و تخته هاي حروف الفبا. برخي روشهاي ساده نيز الكترونيكي هستند مثلاً صفحه ارتباط گر مدل ساعت كه عقربه آن به كمك باتري وسوئيچ كار مي كند. روشهاي پيچيده شامل ابزارهاي ميكروكامپيوتري است كه امكان ذخيره سازي و بازيابي اطلاعات را فراهم مي آورد، اين روشها برون داد كلامي و گاهي چاپي دارند.
* AAC به چه افرادي پيشنهاد مي شود و آيا در مورد كودكان داراي مشكل ارتباطي نيز كاربرد دارد؟
- AAC به افراد كاملا ناتوان از توليد گفتار به عنوان جانشين گفتار و به افرادي كه تا حدودي گفتار دارند اما گفتار ايشان واضح نيست و نمي توانند با افراد مختلف ارتباط برقرار كنند به عنوان مكمل گفتار پيشنهاد مي شود. كودكان داراي آسيب هاي شديد زباني كه تحت گفتار درماني قرار دارند نيز مي توانند از AAC استفاده كنند. تا چندي پيش AAC فقط زماني به اين كودكان پيشنهاد مي شد كه تكنيكهاي گفتار درماني شكست مي خوردند اما امروزه متخصصين تشخيص مي دهند كه استراتژيهاي AAC براي كودكاني كه تأخير رشدي دارند ابزاري فوري براي برقراري ارتباط فراهم مي سازد و مي تواند رشد زبان دركي و بياني را تا وقتي كه ساير مسيرها نظير گفتار بهبود يابد تسهيل كند و نيز به صورت پلي براي رشد زبان گفتاري اين كودكان در آينده درآيد. به هر حال در كنار استفاده از AAC مي توان به اصلاح گفتار و زبان پرداخت و دراكثر مواقع بهره گيري از AAC مناسب مي تواند به روند درمان نيز كمك كند. من مجدداً تاكيد مي كنم كه AAC لزوم خدمات گفتار درماني را براي افراد داراي مشكلات گفتاري منتفي نمي كند و بيمار بايد آموزش ببيند كه از توان گفتاري خويش حداكثر استفاده را ببرد.
* تهيه و پيشنهاد ابزار ارتباطي مناسب براي افرادي كه قادر به برقراري ارتباط شفاهي مناسب نيستند در حيطه چه تخصصي قرار مي گيرد؟ و در چه شرايطي پيشنهاد مي شود؟
- مسئوليت اين كار برعهده آسيب شناس گفتار و زبان به همراه ديگر افراد تيم است كه از جمله افراد اين تيم مي توان از مراجع و خانواده و مراقبين وي و ديگر متخصصان مرتبط با مشكل وي نام برد. اينكه چه موقع و براي چه كسي بايد روش AAC انتخاب شود نيازمند ارزيابي جامع گفتار و زبان، دوره هايي از درمان آزمايشي و بازار ارزيابي هاي مكرر پيشرفت براي تبديل روشهاي AAC به يك برنامه كامل مداخله ارتباطي است و خود بحث مفصلي را مي طلبد.
* آيا تاكنون با فردي برخورد داشته ايد كه نخواهد از روش هاي ارتباطي ديگر به جز گفتار استفاده كند؟
- بله بارها چنين مواردي را ديده ام، يك نمونه بارز آن پسر ناشنواي ۲۴ _۲۳ ساله اي بود كه به دليل عدم بهره مندي از گفتار واضح قادر به برقراري ارتباط با افراد ناآشنا نبود. تحصيلات وي در سطح ديپلم بود و هر چند مشكلات زبان خاص خود را داشت اما مي توانست با كمك نوشتار منظور خود را تفهيم كند يا از زبان اشاره استفاده كند. اما او حاضر به بهره گيري از هيچ يك از اين امكانات نبود. او حتي براي ارتباط با دوستان ناشنواي خود از زبان اشاره استفاده نمي كرد. از كودكي از طريق خانواده به او تفهيم شده بود كه استفاده از اين روشهاي ارتباطي شرم آور و كسر شأن است و تنها راه ارتباط كه پيش پاي او گذاشته شده بود گفتار بود و در نتيجه او فقط از همين مسير استفاده مي كرد كه آنهم وضوح كامل را نداشت و در نتيجه ارتباط وي با ديگران به شدت مختل بود.
* دليل موضع گيري منفي برخي افراد براي استفاده از ACC چيست؟
- من فكر مي كنم استفاده نكردن از روشهاي ارتباطي غيرگفتاري تا حدودي بار فرهنگي دارد و در صورتي كه جامعه استفاده از اين روشها را بپذيرد افراد ناتوان به راحتي از آنها استفاده مي كنند. به واقع من فكر مي كنم با نگاهي پرمهرتر و انساني تر به افراد ناتوان و رعايت حقوق ارتباطي آنها مي توان از بسياري از مشكلات عاطفي، رواني و اجتماعي آنان كاست. اميدوارم بتوانيم به سمتي حركت كنيم كه به هر انساني با هر ميزان معلوليت، حق ارتباط (از هر طريق ممكن) را بدهيم و از محدود كردن كودكان و ديگر افراد داراي ناتواني هاي شديد و عميق به استفاده از يك مسير ارتباطي بپرهيزيم و امكان استفاده از راه هاي ديگر را نبنديم كه اگر چنين كنيم آنان ديگر نخواهند توانست ارتباط كاملي را با جامعه افراد عادي حفظ كنند، به لاك خود خواهند خزيد و بدين گونه معضلات بيشمار ديگري را ناخواسته به آنها تحميل كرده ايم.
|