شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۴
حق برقراري ارتباط براي همه
علي اصغر محمدي
اشاره: گفتار يكي از بهترين  روش هاي ارتباطي است كه همراه با حركات بيانگر و بيان چهره اي، كامل تر و زيباتر مي شود. اما برخي افراد بنا به دلايل مادرزادي يا اكتسابي از برقراري ارتباط شفاهي ناتوانند و متاسفانه حتي با دريافت خدمات گفتار درماني از رسيدن به سطح كارآمد و مطلوبي محرومند. در بسياري از موارد با توجه به اين كه راه هاي بسيار ديگري براي برقراري ارتباط وجود دارد، اين افراد محكوم به انزوا و گسست ارتباط با جامعه اند. در گفت وگويي با خانم سيما شيرازي، عضو هيأت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، مسائل حوزه گفتار درماني مورد بررسي قرار گرفت كه در پي مي خوانيد.
002295.jpg
* بهترين و مؤثرترين روش برقراري ارتباط چيست؟
- براي افراد عادي و بدون نقايص ارتباطي، گفتار از بهترين روش هاي ارتباطي است، البته در اغلب مواقع معمولاً اين روش ارتباط ،با حركات بيانگر و بيان چهره اي كاملتر و زيباتر مي شود. اما در مورد افرادي كه ناتوان از برقراري ارتباط شفاهي هستند، مي توان از راه هاي بسيار ديگري همچون زبان اشاره، زبان بدن و حركات بيانگر، تخته هاي الفبايي، تخته هاي تصويري و سيستم هاي الكترونيكي ساده تا پيچيده استفاده كرد. به هر حال بايد توجه داشت كه هر انساني با هر نوع و ميزان از ناتواني، حق دارد با ديگران ارتباط برقرار كند.
* چه افرادي در برقراري ارتباط مشكل دارند؟
- بسياري از افراد كه بنا به دلايل مادرزادي يا اكتسابي با مشكلات شديد گفتار و زبان مواجهند، در برقراري ارتباط دچار مشكل مي شوند. از جمله اين افراد مي توان به بيماران فلج مغزي، MS يا ALS و ديگر مشكلات نورولوژيك پيش رونده اشاره كرد، يا افرادي كه بر اثر سكته مغزي يا ديگر عوامل دچار مشكلات زباني شده اند (به اصطلاح زبان پريش ها)، يا كساني كه بخش يا بخش هايي از اندام توليد خويش را از دست داده اند همچون لارنجكتومي ها؛ يا افرادي كه داراي مشكلاتي ذهني و شناختي هستند، همچون افراد داراي ناتواني ذهني يا اتيسم و اختلالات نافذ رشدي و بسياري ديگر كه حتي با دريافت خدمات گفتار درماني از رسيدن به سطح كارآمد و مطلوبي از گفتار محرومند. متاسفانه در بسياري از موارد اين افراد محكوم به انزوا و گسست ارتباط با جامعه هستند.
* به حق ارتباط هر انساني با ديگران اشاره كرديد، اين حقوق دقيقا چه هستند؟
- حقوق ارتباطي انسانها به نقل از كميته  ملي نيازهاي ارتباطي افراد داراي ناتواني هاي شديد، اين گونه طبقه بندي شده  است:
- حق درخواست اشياء، اعمال، حوادث و افراد مورد نظر فرد، و نيز حق رد مواردي كه مورد نظرش نيستند.
- حق بيان سليقه ها و احساسات شخصي فرد.
- حق پيشنهاد گزينه هاي مورد نظر وي و رد گزينه هاي نامطلوب.
- حق دريافت اطلاعات و كسب آگاهي در زمينه مردم، حوادث، موضوعات،  محيط پيرامون و غيره.
- حق معطوف كردن توجه ديگران به خود و تعامل با ايشان.
- حق بهره مندي از تلاش هاي درماني و مداخله اي در زمينه ارتباط (به  گونه اي كه افراد داراي ناتواني شديد قادر به انتقال پيامهاي خويش به هر صورت ممكن و با بيشترين ميزان كارآيي و قابليتي شوند كه توانايي هاي خاص ايشان اجازه مي دهد.)
- حق داشتن زمينه هاي محيطي، تعاملات و فرصتهايي كه به فرد ناتوان اين اميد و امكان را مي دهد كه به عنوان شريك ارتباطي كامل با ديگران و از جمله همسالان تعامل كند.
- حق آن كه عملكرد ارتباطي فرد مورد اعتنا و پاسخ قرار گيرد (حتي در صورتي كه گيرنده محتواي اين پيام را به طور كامل درك نكند.)
- حق آن كه در هر زماني به انواع شيوه ها و ابزارهاي ارتباطي افزوده و جانشين (AAC) و ديگر ابزارهاي مورد نيازش دسترسي داشته باشد.
- حق آنكه ديگران به شيوه اي معنادار و قابل فهم و متناسب  شان و منزلت فردي و موقعيت فرهنگي و زباني او با وي ارتباط برقرار كنند. همان گونه كه ملاحظه مي شود در اين حقوق به انتقال پيامها از هر طريق ممكن و بهره مندي فرد از انواع شيوه ها و ابزارهاي ارتباطي افزوده و جانشين (AAC) تأكيد شده است و به هيچ وجه فرد ناتوان ملزم نيست صرفاً از يك مسير ارتباط كه براي افراد عادي راحت تر است (يعني گفتار) استفاده كند. آيا بهتر نيست افراد عادي از مسند قدرت خود فرود آمده و به جاي آن كه از افراد ناتوان بخواهند كه مانند ايشان عمل كنند، اندكي خود را با روشهاي مناسب افراد ناتوان هماهنگ كنند. اين پيامي است كه بارها و به طرق مختلف از افراد كم توان ارتباطي شنيده ايم.
* درباره ارتباط افزوده و جانشين توضيح دهيد.
- ارتباط افزوده يا جانشين يا به عبارتي AAC شامل نمادها، وسايل كمكي، استراتژيها و تكنيكهايي است كه براي ايجاد و يا ارتقاء توسط افراد به كار مي رود و مي تواند مكمل يا تا حدودي جانشين گفتار باشد. AAC را مي توان به دو مقوله كلي بدون تجهيزات و با تجهيزات طبقه بندي كرد كه مورد اخير خود به دو گروه تكنولوژي ساده و تكنولوژي پيچيده قابل تقسيم است. روشهاي ارتباطي بدون تجهيزات براي انتقال پيام، كاملاً بر بدن استفاده كننده متكي است مانند صداسازي، حركات بيانگر، زبان اشاره، حركات سر، تماس چشمي و ساير روشها. روشهاي ارتباطي با تجهيزات مستلزم استفاده از قلم و كاغذ تا استفاده از كامپيوترهاي پيشرفته با گفتارساز مصنوعي است. روشهاي ساده، غيرالكترونيك و نوعاً  دست ساز هستند مانند تخته هاي مصور و تخته هاي حروف الفبا. برخي روشهاي ساده نيز الكترونيكي هستند مثلاً صفحه ارتباط گر مدل ساعت كه عقربه آن به كمك باتري وسوئيچ كار مي كند. روشهاي پيچيده شامل ابزارهاي ميكروكامپيوتري است كه امكان ذخيره سازي و بازيابي اطلاعات را فراهم مي آورد، اين روشها برون داد كلامي و گاهي چاپي دارند.
* AAC به چه افرادي پيشنهاد مي شود و آيا در مورد كودكان داراي مشكل ارتباطي نيز كاربرد دارد؟
- AAC به افراد كاملا ناتوان از توليد گفتار به عنوان جانشين گفتار و به افرادي كه تا حدودي گفتار دارند اما گفتار ايشان واضح نيست و نمي توانند با افراد مختلف ارتباط برقرار كنند به عنوان مكمل گفتار پيشنهاد مي شود. كودكان داراي آسيب هاي شديد زباني كه تحت گفتار درماني قرار دارند نيز مي توانند از AAC استفاده كنند. تا چندي پيش AAC فقط زماني به اين كودكان پيشنهاد مي شد كه تكنيكهاي گفتار درماني شكست مي خوردند اما امروزه متخصصين تشخيص مي دهند كه استراتژيهاي AAC براي كودكاني كه تأخير رشدي دارند ابزاري فوري براي برقراري ارتباط فراهم مي سازد و مي تواند رشد زبان دركي و بياني را تا وقتي كه ساير مسيرها نظير گفتار بهبود يابد تسهيل كند و نيز به صورت پلي براي رشد زبان گفتاري اين كودكان در آينده درآيد. به هر حال در كنار استفاده از AAC مي توان به اصلاح گفتار و زبان پرداخت و دراكثر مواقع بهره گيري از AAC مناسب مي تواند به روند درمان نيز كمك كند. من مجدداً تاكيد مي كنم كه AAC لزوم خدمات گفتار درماني را براي افراد داراي مشكلات گفتاري منتفي نمي كند و بيمار بايد آموزش ببيند كه از توان گفتاري خويش حداكثر استفاده را ببرد.
* تهيه و پيشنهاد ابزار ارتباطي مناسب براي افرادي كه قادر به برقراري ارتباط شفاهي مناسب نيستند در حيطه چه تخصصي قرار مي گيرد؟ و در چه شرايطي پيشنهاد مي شود؟
- مسئوليت اين كار برعهده آسيب شناس گفتار و زبان به همراه ديگر افراد تيم است كه از جمله افراد اين تيم مي توان از مراجع و خانواده و مراقبين وي و ديگر متخصصان مرتبط با مشكل وي نام برد. اينكه چه موقع و براي چه كسي بايد روش AAC انتخاب شود نيازمند ارزيابي جامع گفتار و زبان، دوره هايي از درمان آزمايشي و بازار ارزيابي هاي مكرر پيشرفت براي تبديل روشهاي AAC به يك برنامه كامل مداخله ارتباطي است و خود بحث مفصلي را مي طلبد.
* آيا تاكنون با فردي برخورد داشته ايد كه نخواهد از روش هاي ارتباطي ديگر به جز گفتار استفاده كند؟
- بله بارها چنين مواردي را ديده ام، يك نمونه بارز آن پسر ناشنواي ۲۴ _۲۳ ساله اي بود كه به دليل عدم بهره مندي از گفتار واضح قادر به برقراري ارتباط با افراد ناآشنا نبود. تحصيلات وي در سطح ديپلم بود و هر چند مشكلات زبان خاص خود را داشت اما مي توانست با كمك نوشتار منظور خود را تفهيم كند يا از زبان اشاره استفاده كند. اما او حاضر به بهره گيري از هيچ يك از اين امكانات نبود. او حتي براي ارتباط با دوستان ناشنواي خود از زبان اشاره استفاده نمي كرد. از كودكي از طريق خانواده به او تفهيم شده بود كه استفاده از اين روشهاي ارتباطي شرم آور و كسر شأن است و تنها راه ارتباط كه پيش  پاي او گذاشته شده بود گفتار بود و در نتيجه او فقط از همين مسير استفاده مي كرد كه آنهم وضوح كامل را نداشت و در نتيجه ارتباط وي با ديگران به شدت مختل بود.
* دليل موضع گيري منفي برخي افراد براي استفاده از ACC چيست؟
- من فكر مي كنم استفاده نكردن از روشهاي ارتباطي غيرگفتاري تا حدودي بار فرهنگي دارد و در صورتي كه جامعه استفاده از اين روشها را بپذيرد افراد ناتوان به راحتي از آنها استفاده مي كنند. به واقع من فكر مي كنم با نگاهي پرمهرتر و انساني تر به افراد ناتوان و رعايت حقوق ارتباطي آنها مي توان از بسياري از مشكلات عاطفي، رواني و اجتماعي آنان كاست. اميدوارم بتوانيم به سمتي حركت كنيم كه به هر انساني با هر ميزان معلوليت، حق ارتباط (از هر طريق ممكن)  را بدهيم و از محدود كردن كودكان و ديگر افراد داراي ناتواني هاي شديد و عميق به استفاده از يك مسير ارتباطي بپرهيزيم و امكان استفاده از راه هاي ديگر را نبنديم كه اگر چنين كنيم آنان ديگر نخواهند توانست ارتباط كاملي را با جامعه افراد عادي حفظ كنند، به لاك خود خواهند خزيد و بدين گونه معضلات بيشمار ديگري را ناخواسته به آنها تحميل كرده ايم.

نكته ها
چرا شاگردان در ساعت اول صبح چرت مي زنند؟
مترجم: ا. اميرديواني
دانشمندان اعتقاد دارنداكه به طور متوسط نوجوانان هم همچون كودكان به ۹ساعت و۱۵دقيقه خواب شبانه نيازمندند. در حالي كه ميزان متوسط خواب آنان تنها ۷ساعت در شب است و حتي خوابيدن در بعدازظهرهاي دو روز آخر هفته نيز اين كاستي را جوابگو نيست! وانگهي، پژوهش هاي صورت گرفته در سطح ملاتونين(۱) (هورموني كه مربوط به خواب مي شود) حاكي از آنند كه كلاً نوجوانان ديرتر مي خوابند و ديرتر هم برمي خيزند. از همين رو بيشتر معلمان، ساعت اول كلاس را «ساعت چرت» مي نامند. «مري كارسكادون»، استاد روانكاو(۲) و رفتارشناس(۳) از دانشگاه پزشكي براون مي گويد: «بچه ها موقعي عازم مدرسه مي شوند كه مغزشان همچنان در حال استراحت شبانه است» . اين مورد در آزمايشگاه پژوهشي بيمارستان بريدلي مورد بررسي قرار گرفت. به موجب مطالعاتي كه به وسيله «كارسكادون» و «دامي ولدسون» استادان روانشناسي در دانشكده «هولي كراس» پيرامون انگاره ها (الگوهاي) خواب نوجوانان انجام گرفت، پيامدها با نمره هاي آنان مرتبط بود. بر پايه اين تحقيق، شاگرداني كه نمره هاي پايين تري دارند و يا مردود مي شوند، در قياس با هم كلاسي هاي خود كه نمرات «آ» و «ب» مي گيرند، خواب كمتري دارند.
طبق پژوهش ياد شده كه روي سه هزار دانش آموز دبيرستاني صورت پذيرفت، ارتباط چرت زدن و كمبود خواب با كاهش نمرات، بستگي بي واسطه و پرمفهومي داشت. نتيجه هاي حاصل درباره ميزان متوسط خواب شاگردان در شب و نمره هاي ايشان، به شرح زير بوده است:
* ۷ساعت و ۴۰دقيقه خواب- نمره ها بيشتر «آ» و «ب»
* ۷ساعت و ۲۱دقيقه خواب- نمره ها اغلب «سي»
* ۶ساعت و ۴۸دقيقه خواب- نمره ها بيشتر «دي» و كمتر.
پژوهندگاني كه درباره خواب سرگرم تحقيق اند، اعتقاد دارند كه حتي ۱۵دقيقه درنگ در آغاز ساعات درسي در مدارس، اقدام درستي است و همين طور بايد عادات صحيح خوابيدن را به شاگردان آموخت. «كارسكادون» در اين باره مي گويد: «چنانچه بچه ها و پدر و مادرشان بكوشند ۲۰ تا۳۰دقيقه بيشتر در شب بخوابند، به پيشرفت مهمي نايل خواهيم آمد» .
«ولدسون» براي بچه هايي كه پيش از طلوع آفتاب از خواب چشم مي گشايند، پيشنهادهايي دارد و آن اين كه «چون ضرباهنگ خواب توسط روشنايي مهار مي شود، شاگردان بايد چراغ را روشن ساخته و در پرتو آن لباس هايشان را بپوشند. آنگاه بايد جنب و جوشي داشته باشند؛ به طور مثال پياده روي كنند تا ساعت فعاليتشان را به جلو بكشند» .
پي نوشت ها
۱-melatonin
۲-psychoanalyst
۳-Behaviovrist

پيام مديريت
۵ خطر بزرگ كوچك سازي
مهشيد باستاني پور مقدم
صاحب نظران مديريت، عصر حاضر را عصر تغييرات ناميده اند و تنها اصل تغييرناپذير را خود تغيير مي دانند. يكي از موانع عمده در واكنش سريع به تغييرات، «بزرگي سازمان ها» است. سازمان ها براي از بين بردن اين مانع، دست به كوچك سازي مي زنند و طي آن، با كاهش نيروي انساني، هزينه هاي عملياتي سازمان را كاهش مي دهند. چند نمونه از مشكلات عمده كوچك سازي را بررسي مي كنيم.
۱- ايجاد مشكلات روحي
ايجاد مشكلات روحي در كاركنان معمولا با توليد يا خدمات كمتر و درنتيجه سود و بازدهي كمتر خود را نشان مي دهد. زماني كه بعضي از افراد در سازمان ها، بر اثر سياست تعديل نيروي انساني شغل خود را از دست مي دهند يا مجبور به جابه جايي شغل و پست و محل كار خود مي شوند، چون اين امر در طول مدت خدمت آنها غيرمنتظره بود، ناخودآگاه سردرگم شده و توانايي هاي آنها كم مي شود. اين امر باعث مي شود كه خلاقيت آنها نيز به نحو چشمگيري كاهش يابد.
۲- ايجاد نگراني در ساير كاركنان
ساير كاركنان سازمان يا دستگاه نيز پس از يك مرحله از تعديل،احساس مي كنند كه در مراحل بعدي اين طرح نيز، كساني جابه جا يا اخراج خواهند شد. بنابراين بر اثر اين نگراني، اشتياق و انگيزه خود را در كار از دست مي دهند.
۳- افزايش مسئوليت و كار ساير پرسنل
هنگامي كه سازمان كوچك مي شود، بار اضافي كار بر دوش بقيه پرسنل با وقت كم و دانش تخصصي محدود در آن زمينه انداخته مي شود. بنابراين از كيفيت فعاليت ها و به تبع آن از كميت كار هم كاسته مي شود.
۴- كاهش سودآوري و بهره وري
در اغلب موارد با كوچك شدن سازمان ها، بهره وري و كيفيت و سودآوري آسيب مي بيند. به اين دليل كه برنامه اي براي اين كه چگونه اين كار با كاهش كاركنان انجام شود، وجود ندارد.
۵- مخاطره براي سلامت مالي سازمان
بدگماني نسبت به مديريت و گروه باقي مانده در سازمان، ممكن است در درازمدت به سلامت مالي سازمان به دنبال كوچك سازي و تعديل،صدمات سنگيني وارد كند. براي كاهش مشكلات و پيشگيري از معضلات ياد شده بهتر است برنامه كوچك سازي و تعديل را در ابتدا به صورت داوطلبانه و آزادانه انجام داد. در غير اين صورت به افراد پس از تذكرات محترمانه اجازه داد كه سازمان را با پيدا كردن محل جديد خدمت و بسيار محترمانه و با اجراي مراسم توديع و قدرداني ترك كنند.

فرهنگ
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
ورزش
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |