سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۴۵
دخل و خرج
Front Page

موج جديد خطوط هوايي ارزان قيمت در راه است
رونق شركت هاي هواپيمايي
002976.jpg
كامران ملك پور
سال هاست درباره گردشگري و جذب توريست به كشورمان صحبت مي كنيم و هنوز هم مدعي هستيم كه برنامه اي بلندمدت در دست اجرا داريم كه در آينده اي نه چندان دور، سيل مشتاقان ديدار ايران زمين را به سويمان روان مي كند. آرزويي كه به نظر ديگر دست نيافتني مي رسد.
در سال هاي گذشته هر چقدر ما حرف زده ايم و جلسه و سمينار بي حاصل برقرار كرده ايم ديگران عمل كرده اند و به نتيجه رسيده اند.
در اين سال ها اگر نتوانسته ايم گردشگران را به كشورمان بياوريم اما ديگران، هموطنان مان را براي گردشگري در كشورهايشان جذب كرده اند.
تعداد آژانس هاي مسافرتي در كشور در ابتداي دهه هفتاد به يكصد عدد نمي رسيد، اما اكنون در مرز نهصد قرار دارد و به عبارت بهتر، هر چهار روز، يك آژانس مسافرتي در كشور تأسيس شده است تا ايرانيان را براي گشت و گذار در ساير كشورها راهنمايي كند.
آنچه ما حرفش را زده ايم، ديگران عمل كرده اند؛ مستقيم يا غيرمستقيم طرح ها را اجرا كرده اند و مي كنند و هر روز با شيوه اي جديد به سراغ بازارمان- كه به گفته همه كارشناسان بازار ايران برايشان طلاست- مي آيند. به آگهي هاي روزنامه دقت كنيد و ببينيد كه هر روز چند تور خارجي براي خرج شدن پول در جيب هايمان برنامه ريزي شده است.
پرواز به امارات با 600/373 ريال ؛ اين جمله  اي است كه اين روزها در تابلوهاي تبليغاتي گوشه و كنار شهر ديده مي شود و متن آن چند هفته اي است كه در برخي روزنامه ها-  حتي همين روزنامه نيز- به عنوان آگهي به چاپ مي رسد.
با يك آژانس مسافرتي تماس مي گيرم. خانم پشت خط از وجود چنين پروازهايي اظهار بي اطلاعي مي كند و هشدار مي دهد كه گول اين جور حرف ها را نخورم. آژانس بعدي تلفن را به مدير آژانس وصل مي كند. پشت خط، مردي با كلامي شمرده و با حوصله تمام، توضيح مي دهد كه پروازها به امارات،  به صورت رفت و برگشت، قيمتي حدود 180 هزار تومان دارند و بنابراين اين نرخ، غيرواقعي مي نمايد. او مي گويد: پروازهاي رفت و برگشت داخلي در مسيرهاي يك ساعته، نزديك به يكصد هزار تومان قيمت دارند و بعيد به نظر مي رسد چنين حرف هايي درست باشد. مدير آژانس به اين نكته اشاره مي كند كه شركت هاي هواپيمايي داخلي با وجود دريافت سوبسيد هاي مختلف از متضرربودن شان حرف مي زنند و يادآور مي شود:
يك پرواز خارجي هزينه هاي بيشتري نسبت به يك مسافرت داخلي دارد؛ بنابراين بايد در مورد صحت و سقم آنها كمي محتاط تر عمل كرد.
به شماره تلفن آگهي زنگ مي زنم.
پس از گوش دادن چند دقيقه اي به موزيك، خانمي پشت خط، آمادگي خود را براي پاسخگويي اعلام مي كند. او در پاسخ به اين پرسش كه اولين پروازي كه مي توان با آن به امارات رفت چند روز ديگر است؟ مي گويد: سه روز ديگر اولين ظرفيت خالي است. قيمت را كه مي پرسم آنقدر عجيب به نظر مي رسد كه يادم مي رود ادامه سؤالاتم چه بوده است. او قيمت رفت و برگشت را تا آخر ماه ميلادي 109 هزار تومان و بعد از آن 145 هزار تومان اعلام مي كند.
زماني كه علت تفاوت اين نرخ را با متن آگهي شان سؤال مي كنم يادآور مي شود: محاسبات توسط او انجام نشده و وي نمي تواند پاسخگو باشد.
مكالمه به پايان مي رسد و من، متحير از اينكه چطور به اين راحتي مي  توان وقت مردم را گرفت و آنها را سر كار گذاشت، دوباره به تلفن شركت زنگ مي زنم و درخواست مذاكره با مديرعامل را مي كنم كه يك وقت حضوري برايم معين مي كنند.
تنها يك واحد اداري
در يك آپارتمان چند طبقه واقع در خيابان خالد اسلامبولي، دفتر شركت هواپيمايي ... است.
مدير فروش هواپيمايي در ايران، بيست و چند سال بيشتر ندارد و دانشجوي مقطع كارشناسي يكي از دانشگاه هاي داخلي است.
در شروع صحبتمان نيازي به مقدمه چيني نيست. او خود به سرعت سراغ اصل مطلب مي رود و مي گويد: ما يك شركت هواپيمايي ارزان قيمت
(Low cost Carrier) هستيم و در واقع، اولين آن در منطقه خاورميانه. او اضافه مي كند:
اين گروه از خطوط هوايي، موج جديدي در اروپا و آمريكا هستند و ما در منطقه خليج فارس سعي داريم تا آن را به اجرا در آوريم.
اين شركت در سال 2003 ميلادي شروع به كار كرده است و پروازهايش به ايران را از يك ماه پيش آغاز كرده و اكنون هفته اي سه پرواز به ايران دارد.
در كشور امارات متحده عربي، سه هواپيمايي عمده مشغول فعاليت هستند؛ هواپيمايي الامارات كه متعلق به شيخ نشين دوبي است. هواپيمايي الاتحاد كه شيخ نشين ابوظبي مالكيت آن را برعهده دارد و اين دو خط هوايي در واقع، رقيب به حساب مي آيند و العربيه يا اير عربيا كه مالكيت آن در دست شيخ نشينان شارجه است. العربيه به 25 مقصد در خاورميانه از شارجه به صورت رفت و برگشت پرواز دارد و در همه اين پروازها سعي نموده تا قيمت ها را نسبت به ساير خطوط ، ارزان تر ارائه دهد. اين خط هواپيمايي، تنها داراي 5فروند ايرباس است و انجام اين تعداد پرواز روزانه توسط آن، كمي غيرعادي به نظر مي رسد.
به گفت وگويمان با مدير فروش  العربيه در تهران برمي گرديم. او خاطر نشان مي  كند: آنچه كه ما به عنوان 600/373 ريال اعلام مي كنيم خالص دريافتي ماست و همان طور كه در پايين آگهي ها نيز عنوان كرده ايم، به اين مبلغ ماليات، كرايه، عوارض فرودگاهي و حتي هزينه سوخت اضافه مي شود. در واقع، آن چيزي كه اعلام مي شود خالص سود (Fare) است.
او خود نيز به جالب نبودن اين تبليغ اعتراف مي كند و مي افزايد: براي ما مشكلات بسياري به وجود آمده است و حتي برخي از مراجعان اعلام كرده اند كه از دست ما شكايت خواهند كرد.
مدير فروش اين خط هوايي كه در دفتر اداري اش در تهران، تعداد كارمندان، از عدد انگشتان دست تجاوز نمي كند ادامه مي دهد:  به هر حال پروازهاي ما از ساير خطوط موجود ارزان تر است، چون ما هزينه ها را كاهش داده ايم؛ از جمله اينكه از ارائه غذاي رايگان در پروازهايمان خبري نيست و آنها كه بخواهند، مي  توانند به صورت اختياري غذا بخرند.
نرخ ساندويچ در پرواز حدود 4000 هزار تومان است و به صورت دلخواه ارائه مي شود. او استقبال از خطوط هوايي ارزان قيمت در جهان را دليل عمده تأسيس شركت العربيه مي داند و خاطر نشان مي كند: بليت  ها در اين سيستم به 6مقطع زماني تقسيم بندي مي شوند و هر فردي كه زودتر نسبت به خريد اقدام كند، بليت ارزان تري تهيه خواهد كرد و اين گونه، همواره تقاضا رو به  فزوني مي رود.
يعني به عبارت بهتر، در اين سيستم پروازي، 6 مسافر كنار هم كه در يك مبدأ سوار شده اند و به يك مقصد مشخص مي روند، مي توانند بليت را با قيمت هاي متفاوت تهيه كرده باشند كه اين ميزان تفاوت مي تواند تا بيش از 30درصد قيمت يك بليت نيز باشد.
او شركت هوايي خود را با وجود تازه كاربودن، سودآور مي داند و به آينده آن بسيار اميدوار است.
چند روز پس از اين گفت وگو با يكي از مديران فروش خطوط داخلي تماس مي گيرم. او به شرط آنكه از وي نامي برده نشود حاضر به صحبت مي شود و مي گويد: رقبا هر روز بازار ايران را تحت نظر دارند و با برنامه هاي جديدي به سراغمان مي آيند.
اين مدير موفق داخلي اضافه مي كند: العربيه در واقع حاصل رقابت داخلي شيوخ امارات است و سعي دارد تا شارجه را كه اكنون به كناري رانده شده، به صورت يك مركز تجاري فعال در آورد؛ بنابراين پروازهاي اين شركت تنها به آن شهر ختم مي شود و در واقع هدف، فراتر از ارائه يك بليت ارزان يا خدمات يك خط هوايي ارزان قيمت است؛ آنچه در درازمدت مورد نظر است، افزايش مبادلات تجاري اين منطقه است و سودآوربودن براي صاحبانش چندان مطرح نيست. اين مدير ايراني پرتجربه، راه اندازي خطوط ارزان قيمت در اروپا و آمريكا را موفقيت آميز مي داند و اضافه مي كند:
اين خطوط مي توانند در منطقه ما نيز موفق باشند اما نيازمند فعاليت هاي طولاني و عادت كردن مشتريان با شرايط خاص آن است. بنابراين قضاوت در مورد آنها كمي زود به نظر مي رسد. بايد صبر كرد و ديد كه پايان كار چطور خواهد بود.

بازار
گارانتي يا شانس؟
عليرضا ابراهيمي- براي ايجاد اطمينان در خريدار تسهيلاتي از سوي فروشندگان ارائه مي گردد تا علاوه بر نشان دادن كيفيت بالاي آن كالا، به نوعي به آنها آرامش خاطري داده باشند كه، در هر صورت پس از خريد اين جنس ضرري متوجه مشتري نخواهد شد.
به عبارتي، گارانتي نوعي خدمات پس از فروش بوده و در صورت بروز هر مشكلي در كالاي خريداري شده شركت گارانتي كننده متعهد شده است تا بدون دريافت وجهي آن را تعمير كرده و به مشتري برگرداند.
در مقابل عبارت گارانتي، وارانتي نيز ديده مي شود كه تفاوت ظاهري آن در اين است كه تنها پشتيباني و تعمير آن كالا به عهده فروشنده بوده و مشتري موظف است هزينه قطعات احتمالي به كار رفته در حين تعمير را پرداخت نمايد. در حال حاضر در كشور ما برچسب گارانتي روي كالا كاركرد واقعي خود را كاملاً از دست داده است و تنها، راه حلي مناسب براي تبليغ و افزايش قيمت كالا به شمار مي رود.
ممكن است براي خريد به بازار مراجعه كرده باشيد:
از فروشنده سئوال مي كنيد: فلان قطعه چه قيمتي دارد؟ مي گويد با گارانتي شركت... يكصد هزارتومان با گارانتي شركت... 95هزار تومان و قيمت هاي مشابه كه البته به اعتبار شركت گارانتي كننده بستگي دارد.
تصميم مي گيريم كالايي را كه قيمت بالاتري دارد خريداري كنيم. خوشحال و سرمست از خريد آن قطعه به خانه برمي گرديم. متأسفانه به محض اتصال آن به برق با بوي ناخوشايندي كه همراه مقداري دود نيز هست روبه رو خواهيم شد! چه شد؟ قطعه سوخت به همين راحتي.
تمام شادي ما غرق در آب مي گردد. قطعه كار نمي كند؟! ناگهان پس از لحظاتي كه در فكر فرو رفته ايم به ياد گارانتي معتبر!! آن خواهيم افتاد.
چه باك؟ قطعه گارانتي داشته و ظاهراً طبق تعاريف خارجي اين واژه نبايد غم و غصه و ضرري متوجه ما گردد. با خود مي گوييم اشكالي ندارد پس از تماس با فروشنده و گرفتن آدرس و تلفن شركت مورد نظر با آنها تماس مي گيريم. با لحني كه گويا هيچ اتفاقي نيفتاده پاسخ مي دهند به متخصصين شركت مراجعه كنيم. پس از مراجعه و بررسي اعلام مي گردد چون برد اصلي قطعه سوخته است شامل گارانتي نمي شود و هزينه اي معادل 50درصد قيمت اصلي آن را بايد متحمل شويم. متأسفانه هيچ گوش شنوايي هم براي شنيدن آنچه اتفاق افتاده است وجود ندارد و با برخوردي نامناسب روي حرف خود بوده و آن را تكرار مي كنند. چون راه ديگري براي انتخاب وجود ندارد براي گريز از ضرر بيشتر ،  مجبور به قبول شرايط شده و قطعه را تحويل مي دهيم. پس از 5 يا 6 روز كه آن هم از تعاريف جديد گارانتي است اعلام مي گردد كه قطعه غير قابل تعمير است يعني به همين راحتي حدود 100 هزار تومان متضرر شده اي.

|  آرمانشهر  |   شهر تماشا  |   گزارش  |   جهانشهر  |   دخل و خرج  |   نمايشگاه  |
|  سلامت  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |