يكشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۵
ازدواج بازي  است كه دانستن قواعد آن
در دستيابي به نتيجه مثبت، بسيار تأثيرگذار است
قصه از كجا شروع شد
003939.jpg
طرح:داوود كاظمي
صدف كوه كن
ازدواج مثل يك هندوانه است! اين را هميشه مادربزرگ مي گفت و دعا مي كرد كه شيريني اش قسمت ما شود، اما امروزه به جز تكيه بر شانس و اقبال، راه هاي بهتري نيز براي تخمين موفقيت ازدواج وجود دارد. روانشناسان معتقدند كه زندگي انسان، چرخه اي است با نقاط بحراني خاص كه احتمال بروز مشكلات روحي و رواني در اين نقاط بيشتر است و يكي از آنها مرحله تصميم گيري براي ازدواج است، زيرا انتخاب مناسب مي تواند
سبب ساز خوشبختي و در غير اين صورت اسباب شكست و ناكامي باشد و آگاهي از فاكتورهاي تأثيرگذار، مي تواند تصميم گيري براي ازدواج را سهولت بخشد، از اين رو مصاحبه اي را با دكتر ولي سهامي- فوق تخصص روانپزشكي و عضو كالج سلطنتي انگلستان- ترتيب داده ايم كه از نظرتان مي گذرد.
عشق و ازدواج! دو واژه اي كه معمولاً كنار هم مي  آيند، آيا مي توانند مفهومي مجزا داشته باشند؟
بله، جالب اينجاست كه اين دو واژه، بيانگر دو موقعيت مجزا هستند كه هر كدام تعريف مربوط به خود را دارد.
عشق را كسي به آدم ياد نمي دهد و غريزي است، عشق شروع يك رابطه است و مي تواند دردناك هم باشد ولي همه مي گويند كه با همه دردش باز هم به امتحانش مي ارزد! معمولاً منطق در آن نقشي ندارد زيرا احساس بسيار قوي و غالب است. ما شديد ترين نوع عشق را در رابطه مادر و كودك شاهد هستيم، چون يكي از درون ديگري متولد مي شود.
اما ازدواج بازي است كه قوانين خودش را دارد و عشق و عاشق شدن تمريني براي آن بازي نيست.
در حقيقت ازدواج بازي است كه دانستن قواعد بازي در برخورداري از نتيجه مثبت، بسيار تأثيرگذار است. كسي راجع به ازدواج به ما چيزي نمي گويد و فكر مي كنند كه خودمان بايد بلد باشيم و مشكل از همين جا شروع مي شود كه به ما نمي گويند وارد چه بازي مي شويم. اينجاست كه شناخت عوامل مي تواند بسيار مفيد باشد.
مشخصات عشق چه چيزهايي است؟
۱ - عشق رابطه اي است خصوصي، مخفي و حاوي راز: همين خصوصي، مخفي و رازگونه بودن، رابطه را شديد تر مي كند، اين يك قانون است كه رازدارها، هميشه از نظر عاطفي به هم نزديك مي شوند. من و شما اگر رازي داشته باشيم، به هم نزديك مي شويم، حالا آن راز هر چه مي خواهد باشد.
۲ - رابطه اي است فوق العاده شديد و عاطفي: همان  طور كه گفتيم شديد ترين عشقي كه انسان تجربه مي كند، عشق مادر و نوزاد است و تا حدي شديد است كه انسان منطق را در آن از دست مي دهد.
۳ - تداخل بين دو شخصيت اتفاق مي افتد و مرزها برداشته مي شود: وقتي مرز بين دو نفر برداشته مي شود، من و تو تبديل به ما مي شود و اين احساس به قدري به خصوص است كه به آن احساس طلايي و الهام بخش مي گويند.
۴ - حل كننده مسئله بنيادي تنهايي در انسان: نظر من اين است كه ما انسانها يك نوع وحشت دروني از اينكه تنها هستيم داريم و واقعيت هم همين است كه ما تنهاييم ولي معمولاً اين را نمي پذيريم و دائماً عنوان مي كنيم: اين زن من است، پس من تنها نيستم. اين بچه من است، پس من تنها نيستم و... و سعي مي كنيم بار تنهايي را با اين تعابير كم كنيم اما احساس عدم تنهايي به صورت مطلق، وقتي است كه عاشق هستي! چون ما شدي و تنهايي از بين رفته است.
پس چيزي به عنوان تنها نبودن مطلق وجود ندارد؟
درست است. عدم تنهايي مطلق معنا ندارد، چون اين احساس زماني به وجود مي آيد كه عشق در كار است و آن هم مقطعي است؛ يعني حتي اگر ازدواج موفقي هم داشته باشي، باز هم تنهايي وجود دارد (البته اين فلسفي است!) البته عشق نيز براي از بين بردن اين تنهايي بهايي طلب مي كند كه بهاي آن فرديت است كه بهاي گزافي است.
۵ - افت واقع بيني: يك افت در واقع بيني پيش مي آيد. واقع بيني با تفكر و تعقل و خرد مربوط است و در زمان عاشقي اينها در درجه دوم قرار مي گيرد و چيزي كه اتفاق مي افتد معمولاً رويابيني است.
۶ - ايجاد تغييرات رفتاري: عشق باعث به وجود آمدن تغييرات رفتاري مي شود، باعث افزايش شجاعت و حساسيت مي شود، ريسك پذيري فرد را بالا مي برد. مثلاً وقتي فرد عاشق است، مي گويد مي رويم فلان جا در فلان شهر دورافتاده و تنها مسئله مهم كنار هم بودن ماست. يا بسيار اتفاق مي افتد كه در آن زمان تصميم مي گيرند كه چمدان هايشان را ببندند و به جاي ديگري بروند.
۷ - پديده اي غريزي، ديكته شده با محرك هاي دروني: عشق پديده اي است غريزي، ديكته شده با محرك هاي دروني كه در جوان ها بيشتر است، يعني وقتي محرك هاي دروني بالا باشد مهم نيست كي؟ هر كي مي تواند باشد! البته عشق در انحصار جوان ها نيست ولي هورمون ها خيلي نقش بازي مي كنند.
مثل موقع هايي كه مي گويند خانم يا آقاي فلاني را نمي شه نگاهش كرد، چطوري مي شه دوستش داشت!!!
۸ - دوره محدودي دارد: عشق دوره محدودي دارد و تنها عشق هايي غيرمحدود مي شوند كه وصال در آنها نباشد، يعني فرد به يارش نرسد كه ما از آن با عنوان سندرم ليلي و مجنون نام مي بريم! يعني به يار نرسي و هر روز از دور ببيني اش، در اين صورت است كه عشق به اصطلاح كش مي آيد.
۹ - رابطه اي است ناعادلانه: زيرا فرد اصلاً به خودش فكر نمي كند و هر دو طرف در شرايط فكري خويش، منافع ديگري را مهم تر مي دانند و حتي در جزيي ترين چيزها حق خود را به ديگري مي بخشند.
پس در اوج عشق ازدواج كردن عاقلانه نيست؟
اين زمان بدترين موقع براي ازدواج است، چون اساس و پايه منطقي وجود ندارد و اگر هم ازدواج كنند، در آن مي مانند، چون در آن زمان حس ريسك بسيار بالايي وجود دارد و فرد بلند پروازانه فكر مي كند.
مفهوم ازدواج چيست و عوامل تأثيرگذار در آن كدامند؟
ازدواج نوعي زيستن با يك نفر ديگر و شايد هم بهترين نوع آن است، چون انسانها همه انواع آن را در دنيا امتحان كرده اند (زندگي دسته جمعي- تقسيم زن ها- تقسيم مردها- زندگي دو نفر از يك جنس و...) و با سنجيدن تمام مدل ها، نتيجه نهايي اين بوده است كه بهترين شيوه با هم بودن، ازدواج است (كه از نظر آماري تأييد شده است).
البته در طول تاريخ شكل ازدواج تغيير كرده است ولي در 3 هزار سال اخير، تقريباً ثابت مانده است و در تمام مذاهب هم تقريباً يك شكل دارد و در جاهايي كه فرقي مي بينم معمولاً به دلايل جغرافيايي است، مثلاً چندزنه بودن در برخي كشورها كه به دليل كشته شدن جمعيت زيادي از مردان در جنگ ها بوده است يا دو شوهره بودن خانم ها در تبت كه دلايل اقليمي دارد، به هر حال محيط و شرايط است كه تأثير گذار است.
در بعضي موارد قضيه را به شرايط اجتماعي تعميم مي دهند كه مثلاً يك مرد مي تواند، چند زن داشته باشد چون از نظر عاطفي اين ظرفيت را دارد:
اين خنده دارترين موضوعي است كه برخي مطرح مي كنند، اصلاً اين طوري نيست، چون يك مرد حريف يك زن هم نمي شود، چه برسد به چند تا
در يك تصميم گيري درست براي ازدواج چه مسائلي را بايد در نظر داشت؟
۱ - رابطه اي است اجتماعي: بنابراين بايد طبق ساير روابط اجتماعي آموزش هاي مربوط به آن را دريافت كرد. جامعه و برخي رسانه ها مردم را تشويق مي كنند كه هنگام انتخاب همسر صرفاً به غرايز طبيعي خود توجه كنند و اين در حالي است كه احساسات رمانتيك و عواطف به ظاهر واقعي در انتخاب همسر مناسب كمترين نقش را ايفا نمي كنند و با اين حال پاي اينها اغلب در ميان است و عملاً اجازه نمي دهند كه معيارها و ملاك هاي مهم حياتي را رعايت كنند.
۲ - اين رابطه قانون مدار است: چنين رابطه اي قانون دارد و قوانين آن هم معمولاً از بطن قوانين اجتماع مي آيد، به همين دليل است كه زن و شوهري كه طبق قوانين اينجا ازدواج كرده اند، وقتي با هم به كشور ديگري مثل كانادا مي روند امكان قانوني طلاق آنها بالا مي رود.
۳ - رابطه اي است دائمي: بايد به ياد داشته باشيم ازدواج رابطه اي دائمي است و تعهد مربوط به آن هم دائمي است. ما اكثر اوقات تعهد در ازدواج را جدي نمي گيريم و بعضاً به قدري نگران از دست دادن يا محدود كردن آزادي هاي فردي خود هستيم كه از آن به عنوان موضوعي مربوط به گذشته ها و منسوخ ياد مي كنيم. اما تعهد معناي بسيار وسيع تري دارد، معنايش هزار بار بيش از اين است كه در ازدواج باقي بمانيد. معنايش اين است كه همسرتان را دوست بداريد و او را گرامي بدانيد، معنايش اين است كه از همسر ديگري به هر شكل و شمايل كه باشد اجتناب كنيد. معنايش اين است كه از تمام قدرت خود استفاده كنيد و در نقشي كه بايد، ظاهر شويد.
۴ - رابطه اي مورد تأييد خانواده- اجتماع و مذهب: اگر عروس و داماد معتقد باشند كه اشخاص مهم در زندگي آنها از ازدواج آنها راضي و خشنود هستند، احساس شادي و مسرت آنها چند برابر مي شود، بنابراين بهتر است به كساني كه شما را بيش از سايرين مي شناسند اعتماد كنيد و سعي كنيد در هنگام ازدواج از حمايت آنها بهره مند شويد.
۵ - شخصيت ها جدا و هر يك مسئول خود و منافع خود هستند: اين رابطه يك رابطه منفعت طلبانه است و شخصيت ها جدا هستند و چه بخواهند و چه نخواهند منافع خودشان را در نظر مي گيرند.
۶ - داد و ستد بين دو نفر بر پايه مدل موجود در اجتماع ما: كه طرفين داد و ستدهايي را انجام مي دهند رسميت بخشيدن به اين رابطه در حدود۷۰ سال پيش در انحصار مذهب قرار داشت و بعد از آن اين را دولت ها از حقوق خودشان مي دانستند و در كشور ما هر دو مدل با هم وجود دارد.
۷ - ايجاد مكاني امن براي تولد فرزند: هدف بيولوژيك ازدواج، ايجاد يك محيط امن است، براي تولد و رشد فرزندان، چون فرزند انسان خصوصيات و مشخصات مخصوص به خود را دارد، و وقتي پا به اين دنيا مي گذارد، فوق العاده ناتوان است و بنابراين زن احتياج به فردي دارد كه در انجام اين امر مهم وي را ياري رساند.
اختلاف در فرهنگ ها هم مي تواند، مشكل ساز باشد؟
بله، يكي از مواردي كه بايد نسبت به آن دقت شود، مسائل فرافرهنگي يا بين فرهنگي است، يعني اگر مردي كه در شهرستان كوچكي با آداب و رسوم و قراردادهاي اجتماعي خاص آن منطقه يا فرد ديگري كه در اروپا زندگي مي كرده تصميم به ازدواج بگيرد، شانس موفقيت در ازدواج بسيار پايين مي آيد. چون نقشه ها و طرح هايي كه براي زندگي دارند با هم متفاوت است و قوانيني كه براساس آن رشد كرده اند اساساً با هم اختلاف دارد.
اين موضوع كه اگر يك سري از موارد را در فرد نمي پسندند، فكر كنند كه پس از ازدواج قادر به تغيير آنها هستند، چقدر امكان پذير است؟
اصلاً بر اين نكته كه مي توانم فرد را عوض كنم نبايد حساب كرد، يعني بايد به فرق هاي بين خودمان احترام بگذاريم و به هيچ وجه به فكر ايجاد تغيير در فرد مقابل نباشيم.
بعضي از موارد وجود دارد كه مربوط به ارزش هاست، آيا موارد مي تواند مشكل ساز شود؟
بله! چون اختلافات از دل همين نكات بيرون مي آيد، زماني هست كه باز كردن در ماشين از جانب آقايان براي خانم ها جزء ارزش هاي يك خانواده محسوب مي شود در حالي كه چنين چيزي در فرهنگ لغات فرد مقابل معادلي ندارد. بنابراين ارزش هاي فاميلي هر چقدر فرق داشته باشد، اسطوره هاي فاميلي هر چقدر بيشترباشد كار مشكل تر مي شود.
در پايان اگر ذكر مطلبي را لازم مي دانيد بفرماييد؟
نكات كلي وجود دارد كه بهتر است مد نظر قرار بگيرد: اينكه بهتر است با نيت خوب وارد رابطه شد و به رابطه زمان داد، تصميم گيري هاي عجولانه اي كه انتظار ازدواج در زمان كوتاهي پس از آشنايي را به دنبال دارند معمولاً با شكست مواجه مي شوند، بنابراين زماني براي شناخت يا همان دوران نامزدي لازم است.ديگر اينكه پيش داوري و پيش فرض را كنار بگذاريم و سعي كنيم با توجه به واقعيت ها با آنها روبه رو شويم.به خاطر داشته باشيم كه به ازدواج ما كسي كاري ندارد، منظور اين است كه رئيس بانكي كه از آن وام ازدواج مي گيريم، فردي كه خانه مان را از او اجاره مي كنيم و... در اين رابطه دخيل نيستند و ازدواج ما را فقط اولياي مان و بعد فرزندانمان مي شكنند. و به خاطر داشته باشيم كه اين رابطه، رابطه اي دائمي و براي تمام عمر است بنابراين با آگاهي به آن وارد شويم و در برابر مشكلات احتمالي صبر و تحمل داشته باشيم.
003942.jpg
زندگي هاي بي ثبات
در حال حاضر 2 ميليون و 500 هزار جوان بالاي سن ازدواج در كشور وجود دارند كه ازدواج نكرده اند، اين در شرايطي است كه هم اكنون ميانگين سن ازدواج در ايران بالاي 29 سال است.در 9 ماه پاياني سال 1384، 614 هزار و 472 فقره ازدواج و 62 هزار و 143 فقره طلاق به سازمان ثبت احوال كشور گزارش شده است كه با اين حساب بين سال هاي 79 تا 84 آمار ازدواج 17 درصد و طلاق 40 درصد رشد كرده است.سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور هم در گزارشي اعلام كرده كه تعداد طلاق هاي ثبت شده نيز در اين مدت از رشد 40درصدي برخوردار بوده و از ميانگين سال هاي زندگي زناشويي زوجين روزبه روز كاسته مي شود.از طرفي كاهش نرخ ازدواج و بي ثباتي زندگي هاي زناشويي از تعداد افرادي كه در معرض باروري هستند كاسته است و موجب كاهش نرخ باروري شده، اين امر به بي تعادلي تعداد دختران و پسران در سن ازدواج منجر شده است.اين موضوع هر چند كه از افزايش نرخ باروري و رشد بي رويه جمعيت در دهه هاي آتي جلوگيري مي كند، ولي عواقب منفي اجتماعي و فرهنگي چون ناپايداري زندگي هاي زناشويي، رواج بي بند و باري، تحميل مشكلات اقتصادي به ويژه به زنان و افزايش بيماري هاي روحي و رواني را در جامعه به دنبال خواهد داشت.

جدول كاكورو
جدول شماره۴
003936.jpg
كاكورو مانند سودوكو، يك بازي جهاني است.
اين بازي در سال 2005 مطرح شد و مدت كوتاهي طول كشيد تا توجه عامه مردم را به خود جلب كند.
اين جدول، قبل از اينكه در روزنامه هاي ديگر مطرح شود، اولين بار در روزنامه گاردين به چاپ رسيد.
ساختار كاكورو خيلي شبيه جدول كلمات است و مي توان آن را در هر سايزي طرح كرد و تنها تفاوت آن، اين است كه اعداد مورد نظر مرجع ندارند و با جمع اعداد احتمالي در هر ستون و سطر مي توان اعداد مورد نظر را پيدا كرد.
اين جدول در بسياري از نقاط دنيا شناخته شده است و علاقه مندان آن معتقدند به زودي زود- مانند سودوكو- در همه جاي دنيا فراگير خواهد شد.
روش حل جدول كاكورو
راه حل هاي زيادي براي حل اين جدول موجود است و همچنين تكنيك هايي كه به شما كمك مي كنند تا بتوانيد به راه حل دست پيدا كنيد.
در اينجا مي خواهيم يك نمونه از حل جدول كاكورو را به شما نشان داده و نكته هايي را به شما گوشزد كنيم.
نكته اول: تركيب حداقلي اعداد
اين جدول اعدادي را در انتها و ابتداي هر سطر و ستون مشخص كرده است كه بايد با جمع اعداد احتمالي از 1 تا۹ بدون تكرار به عدد مورد نظر رسيد. بهترين روش براي حل جدول، جست وجوي خانه هايي است كه حداقل از جمع دو عدد حاصل مي شوند. معمولاً اين اعداد از دو خانه در جدول تشكيل شده است.
به اعداد۳و 4 در جدول زير دقت كنيد. به طور مثال براي عدد 3، دو احتمال وجود دارد(2و۱) و(1و۲) (در ضمن مانند جدول سودوكو، از عدد صفر نمي توانيم استفاده كنيم)و براي عدد 4 سه احتمال(1و۳)، (3و۱)و(2و۲) وجود دارد كه احتمال(2و۲) پذيرفته نيست چون در حل جدول از عدد تكراري نمي توانيم استفاده كنيم.
به جدول زير دقت كنيد: احتمالات عدد۳ و احتمالات عدد۴ به شما كمك مي كند تا جدول را حل كنيد و احتمالات جدول، شما را محدودتر مي كند. براي عدد 7 در جدول پايين به طور نرمال مي توان احتمالات:
(5و۲) و (6و۱)يا(2و۵)و (1و۶) را در نظر گرفت.
از طرفي مي دانيم كه جمع عدد 3 (2و۱) يا (1و۲) است؛ پس قراردادن جمع اعداد(3و۴) و(4و۳) منتفي است.
نكته دوم: اعداد مشترك
متوجه شديم براي جمع اعداد۳ و۴ احتمالات(2و۱) و(1و۲) براي عدد۳ و احتمالات(1و۳) و(3و۱) براي عدد۴وجود دارد.عددي كه بين اين احتمالات مشترك است، عدد يك است.
نكته: اعداد بالاي مربع، نشان دهنده مجموع اعداد ستون افقي و اعداد پايين مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون عمودي است.
تهيه و تنظيم: همشهري محله

حل جدول شماره۳
003933.jpg


گزارش
شهر تماشا
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |