ساسان گلفر
يكي بود، يكي نبود.
زير گنبد كبود غير از خدا هيچ كس نبود.
دو تا پسرعمو بودند كه خيلي بلا بودند، زيرك و ناقلا بودند. يكي اسمش بو بود و يكي هم لوك ، نام خانوادگي آنها دوك . بودوك و لوك دوك كارشان قاچاق بود. دشمن شان هم يك كلانتر زشت و پير و چاق بود كه خيلي گنده دماغ بود؛ با يك ماشين خيلي عالي كه اسمش را گذاشته بودند ژنرال لي ، بطري هاي قاچاق جابه جا مي كردند و با پليس ها بازي گرگم به هوا مي كردند. روز روشن و شب تاريك در جاده هاي پرپيچ و خم و باريك، با اين ماشين تند و تيز سرگرم تعقيب و گريز؛ بهار و پاييز، تابستان و زمستان، در دشت و در بيابان، در كوه و كمر، ماشين پليس دنبال اين دو تا گل پسر، اما هميشه آن را مي گذاشتند پشت سر. ژنرال لي قرمز و قشنگ تند مي رفت مثل فشنگ و گاهي اوقات كه خيلي فشار مي آوردند روي پدال گاز، بلند مي شد و روي هوا مي كرد پرواز. ماشين خوشگل شان كه هميشه برق مي زد، گاهي مي رفت بالا و سه چهار تا معلق مي زد؛ اما هميشه آخر كار، با اينكه صندوق عقب از بطري هاي شيشه اي بود لب به لب، چهار چنگولي، صحيح و سالم مي رسيد به زمين. (آفرين! سيستم تعليق يعني همين!)
بيست و اندي سال پيش- در دهه 1980- سريالي بود به نام دوك هاي هازارد ؛ يك سريال تلويزيوني پرطرفدار. بعد يك نفر به اسم جي.چاندراسخار ، كه كارگرداني بود در هاليوود، فيلمي سينمايي ساخت از روي آن كه پارسال تابستان، رفت روي پرده و شد اكران. قصه اين دو تا قاچاقچي كه تجارت مي كردند در كوه و بيشه، شد فيلم پرفروش گيشه. اما امان از منتقدان كه خيلي بدشان آمد از آن. فيلم را كردند سكه يك پول و كانديداي تمشك طلايي كه مايه ننگ و خجالت بود و رسوايي. منتقدي به نام راجر ابرت نوشت كه اين فيلم چيزي نيست جز يك مشت چرت وپرت و هيچ چيز جالبي ندارد غير از يك ماشين كه دائم مي پرد بالا و پايين. گفت همين يك ماشين از همه شخصيت ها سر است و از هر دو تا پسرعمو باهوش تر است. راست هم مي گفت چون اتومبيل اين دو تاجر چيزي نبود جز دوج چارجر. البته با اينكه ظاهراً نوي نو بود، اما دوج چارجر مدل 1969 بود؛ اتومبيل محبوب 37 سال پيش... .
و اما راويان اخبار و ناقلان آثار و طوطيان شكرشكن شيرين گفتار چنين حكايت كنند كه در سال 2004، شركت معظم كرايسلر دوباره به ياد دوج چارجر افتاد كه در دهه هفتاد آنقدر محبوب و مشهور بود و از سال 1978 جاي خود را به دوج مگنوم داد و خط توليدش خاموش شد، اما خاطره اش هرگز فراموش نشد. مدل 69 آن را به واسطه قدرت موتورش مي پسنديدند كه در گزينه هاي گوناگون 6 سيلندر و 8سيلندر موجود بود و يك نوع آن تا 330 اسب بخار توان داشت و نيز براي ابعاد دست و دلبازانه و جادار بودن و راحتي اش. اين بار هم كرايسلر تصميم گرفت كه جنبه هاي مفيد آن را نگه دارد و با فناوري نوين بياميزد و از جمله آن را ايمن تر سازد تا با كارآيي در عين فراهم بودن امكان خريد كه وجه مشخصه علامت تجارتي دوج است، به عنوان يك سواري اسپرت خانوادگي در بازار بتازد و به قلمروهاي تازه اي دست يابد.
دوج چارجر 2006 البته ظاهر تازه اي يافت كه چندان به مدل 69 آن شبيه نيست و از اين رو اعتراض گروهي از عاشقان سينه چاك آن اتومبيل قديمي را برانگيخت؛ مخصوصاً افزودن دو در به آن و تبديل كردنش از كوپه به سدان، عده اي را برآن داشت كه بگويند اين اتومبيل طعم و بوي دوج چارجر اصلي را ندارد، اما پاسخ سران كرايسلر آن بود كه چه مي توان كرد؛ اين روزها اتومبيل هاي چهاردر، بهتر خريدار دارند و چاره چيست كه بايد در جهت جريان رودخانه شنا كرد. با اين حال، دوج بودن از سر و روي چارجر 2006 مي بارد؛ با آن جلو پنجره عريض و طويل Crosshair و كاپوت وسيعي كه نشان از قدرت موتور عظيمش دارد و دو چشم بزرگي كه شرارت از آنها مي بارد. اصلاً چه كسي جرات دارد به چارجر بگويد كه تو دوج نيستي؟ مخصوصاً با آن خميدگي پشت كه همچون عضلات يوزپلنگي است در حال خيزبرداشتن و تيغ سترگي كه بر پشت اوست، حتي نمي توان به چارجر گفت بالاي چشمت ابروست!
از عرض و طول اين يوزپلنگ عظيم هر چه بگوييم، كم گفته ايم؛ درازايش 5 متر و 8 سانتي متر است و پهنايش يك متر و 92 سانتي متر. بلنداي آن يك متر و 48 سانتي  متر و فاصله دو محور چرخ 3 متر و 5 سانتي متر است كه فضايي فراخ مي بخشد به سرنشينان تا 92 سانتي متر براي سر و 102 سانتي متر در پيش پاي خود داشته باشند و هر پنج مسافر اين سفينه با خاطري آسوده طي طريق كنند و علاوه بر اين همه، 2/16 فوت مكعب فضا در صندوق عقب در اختيار داشته باشند تا هر چه بخواهند در آن بگذارند. وزن اين وسيله جسيم نيز كم نيست؛ نوع R/T آن بيش از هزار و 800 كيلوگرم وزن دارد كه فقط به مدد موتور Hemi مهيبش مي تواند چنين چالاك از صفر تا صد كيلومتر در ساعت را در زماني به كوتاهي 6 ثانيه بپيمايد. (و نوع SRT-8 آن شتاب صفر تا صد كيلومتر در ساعت در 7/4 ثانيه و حداكثر سرعت 258 كيلومتر در ساعت داشته باشد). وزن آن نيز عالي توزيع شده كه توازني جانانه به چارجر مي بخشد: 53 به 47 نسبت وزن جلو به عقب.
و اما موتور؛ جانم برايتان بگويد كه دوج چارجر 2006 با سه گونه موتور، تقديم حضور انور شما شده: اولي SE است با موتور خورجيني 6سيلندر 5/3 ليتري و قدرت 250 اسب بخار و گشتاور 250 پاوند- فوت. ديگري R/T نام گرفته و موتوري دارد 8سيلندر Hemi خورجيني 7/5 ليتري با توان 340 اسب بخار و گشتاور 390 پاوند- فوت و سومي كه SRT-8 نام دارد با موتور 8سيلندر خورجيني 1/6 ليتر Hemi كه قدرت آن 425 اسب بخار است و گشتاورش 490 پاوند فوت و زمان صفر تا يكصد كيلومتر در ساعت آن چنانچه گفتيم- فقط 7/4 ثانيه. اين قدرت موتور اگر نگوييم با فولادزره ديو برابري مي كند، لااقل با مرسدس بنز S55AMG با قيمت 116 هزار و 625 دلار برابري مي كند درحالي كه قيمت پايه دوج چارجر SRT-8 حدود 38 هزار دلار است با تمام تجهيزات اضافي از 44 هزار دلار بالاتر نمي رود.
موتور 8 سيلندر چارجر از مزيت مهمي برخوردار است؛ اين موتور با سيستمي كه به چندحجمي شهرت يافته، چنان برنامه ريزي شده كه در سرعت هاي پايين همچون يك موتور چهار سيلندر عمل مي كند و در دور موتورهاي بالا هشت سيلندر مي شود و با اين حيله، مصرف سوخت شما را فوق العاده پايين مي آورد. اما از حق نگذريم، موتور 6سيلندر SE با قيمت ناقابل 22 هزار و 500 دلار را هم نبايد دست كم گرفت كه برخوردار از پيشرفته ترين فناوري با بدنه موتور آلومينيومي و حد نهايت دور موتور بسيار بالا و قدرت 250 اسب بخار، فراتر از سدان هاي فورد، جنرال موتورز و هيونداي مي رود و به تنهايي براي عبوردادن امير ارسلان از قلعه سنگباران كافيست!
القصه... همه گونه هاي دوج چارجر 2006 ديفرانسيل عقب هستند و سيستم انتقال قدرت پنج دنده اتوماتيك همراه با دنده اي دستي دارند. مصرف بنزين در يكصدكيلومتر براي موتور 6سيلندر 8/14 ليتر در شهر و 5/10 ليتر در بزرگراه و براي موتور SRT-8، 6/16 ليتر در شهر و 2/11 ليتر در بزرگراه است.
تاير استاندارد چارجر SE، 17 اينچي است و امكان نصب 18 اينچي هم وجود دارد، اما تاير استاندارد R/T تاير 18 اينچي و براي STR-8 تاير ضخيم 20 اينچي است. سيستم تعليق كاملاً مستقل، ضربه ها را به خوبي جذب مي كند و سرنشينان را كه در فاصله بسيار كوتاهي از سطح جاده نشسته اند، كاملاً فارغ از پستي و بلندي ها نگه مي دارد. كمك فنرهاي دوج چارجر از SE تا SRT-8 استحكام بيشتري مي يابند. جذب صداهاي مزاحم موتور و اجزاء نيز در سطحي رضايتبخش صورت مي گيرد.
و حالا مي رسيم به داخل كابين كه بايد محل قرار باشد و آسايش جان. فرمان تلسكوپيك كه جلو راننده خم هم مي شود چنين و چنان، دسترسي آساني براي راننده به وجود مي آورد و نمايشگرها و كليدهاي صفحه فرمان با الهام از دوج وايپر به نحوي طراحي شده اند كه چندان در معرض ديد و دسترس سرنشينان غير از راننده قرار نگيرند، ولي راننده به سهولت و با يك نگاه، همه را دريابد. درهاي بزرگ و صندلي هاي راحت براي يك سواري طولاني، نشان از توجه كرايسلر به آسايش سرنشينان به عنوان يك عامل مهم جذب مشتري دارد و سيستم استريو با پخش CD شش ديسك و پخش MP3 لاجرم نغمه هاي روح افزا در جان مسافران بنشاند.
تمام تيپ هاي دوج چارجر 2006 به صورت استاندارد از سيستم ترمز ضدقفل (ABS) داراي ديسك ترمز براي هر چهار چرخ، سيستم ضدلغزش و كنترل كشش، كنترل پايداري الكترونيك، كيسه هواي ايمني جلو، سيستم كنترل سرعت بهينه، آينه برقي و قفل برقي برخوردارند.
كيسه هواي جانبي برزنتي محافظ پشت و جلو جزو امكاناتي است كه در اختيار خريدار قرار دارد. تودوزي چرمي و پشتي صندلي مجزاي صندلي عقب براي  SE اختياري و براي ساير تيپ ها استاندارد است. پدال هاي قابل تنظيم، راديوي ماهواره اي سيريوس و اتصال Uconnect خاص كرايسلر براي اتصال گوشي تلفن بدون دخالت دست، سقف آفتابگير، تهويه مطبوع دومنطقه اي، صندلي گرمشوي جلو، چراغ جلوي اتوماتيك، سيستم جهت يابي و سيستم صوتي 276 وات بوستون آكوستيك با ساب ووفرهاي نوع كيكر نصب شونده در صندوق عقب از جمله تجهيزات اختياري تمام تيپ هاي دوج چارجر 2006 هستند.
باري، نتايج آزمايش تصادف اداره ايمني بزرگراه هاي ايالات متحده نشان دهنده ايمني بسيار خوب اين اتومبيل است. نتيجه آزمايش تصادف از روبه رو نمره 5 از 5 براي ايمني راننده و 5 از 5 براي سرنشينان را نشان مي دهد كه به معني بهترين ايمني در ميان اتومبيل هاي هم وزن است.
نتيجه آزمايش تصادف جانبي نمره 4 از 5 (به معني خوب) براي راننده و 5 از 5 (به معني بهترين) براي سرنشينان ديگر را نشان مي دهد. در اين آزمايش ها سرعت تصادف از روبه رو 3/56 كيلومتر در ساعت و از كنار 62 كيلومتر در ساعت در نظر گرفته مي شود و فرض بر اين است كه سرنشينان، كمربندهاي ايمني را بسته اند و از كيسه هواي ايمني جلو هم برخوردارند.
در آزمايش رانندگي دوج چارجر 2006 توسط كارشناسان پايگاه اينترنتي automotive.com نيز اين نتايج به دست آمده (كه بالاترين نمره 5 در نظر گرفته شده است):
شتاب 5 (عالي)
سيستم انتقال قدرت 4 (خوب)
سيستم فرمان 4 (خوب)
ترمزها 4 (خوب)
كيفيت رانندگي 2 (بد)
صدا 3 (متوسط)
ارگونوميك 4 (خوب)
صندلي هاي جلو 4 (خوب)
صندلي هاي عقب 3 (متوسط)
صندوق عقب 4 (خوب)
... خلاصه، به ياري اين دوج چارجر ما، آخرالامر امير ارسلان نامدار از دام قمروزير و مادر فولادزره رهيد و به فرخ لقا رسيد، اما كلانترهاگ بدجنس حتي به گرد دوك هاي هازارد نرسيد.
بالا رفتيم ماست بود،
پايين آمديم دوغ بود.

شركت جنرال موتورز روش تازه اي براي جلوگيري از ضررهاي هنگفت ساليان اخير خود اتخاذ كرده است: تبليغ و بازاريابي جداگانه  براي علامت هاي تجارتي تحت پوشش شركت به جاي تبليغ و بازاريابي براي كل شركت.
به گزارش ديترويت فري پرس، جنرال موتورز كه مركز آن در ديترويت قرار دارد، تصميم گرفته تبليغات خود را روي هشت علامت تجارتي تحت پوشش خود متمركز سازد: شورولت، بيوك، پونتياك، جي.ام.سي، ساترن، كاديلاك، هامر و ساب.
اين استراتژي تازه به ادعاي شركت به مصرف كنندگان كمك مي كند تا از نقاط قوت تك تك علامت هاي تجارتي آگاه شوند. همچنين موجب مي شود كه در ذهن مشتريان فاصله اي ميان نام علامت هاي تجارتي با نام جنرال موتورز ايجاد شود كه با شهرت منفي ناشي از بحران هاي مالي و سقوط ارزش سهام شركت، اين ذهنيت را براي مصرف كنندگان پديد آورده كه مشكلات آن نتيجه كيفيت نازل توليدات در مقايسه با رقباي خارجي است.
البته جنرال موتورز پيش از اين نيز براي علامت هاي تجارتي خود تبليغ مي كرد و مثلاً شورولت را با شعارهايي نظير ضربان قلب آمريكا يا همچون صخره براي مصرف كنندگان داخلي جا بيندازد، اما اين بار هر يك از علامت ها را در بازار خاص و با روشي خاص عرضه مي كند. مثلاً تبليغات بيوك كه عموماً مشتري هاي مسن تر دارد در آگهي هاي تلويزيوني 30 ثانيه اي در طول برنامه هاي روزانه سنتي و تبليغات شورولت در جريان برنامه هاي مخصوص مخاطبان كم سن و سال پخش مي شود، علامت تجملي كاديلاك در رويدادهاي بزرگ تلويزيوني مانند مسابقات سوپرباول يا المپيك و پونتياك از طريق بازاريابي شبكه اي اينترنتي براي خريداران جوان تبليغ مي شود. به اعتقاد تحليلگران، بسياري از مصرف كنندگان مي دانند كه از جنرال موتورز خوششان نمي آيد، اما نمي دانند كه نام علامت هاي تجارتي تحت پوشش آن چيست. عده اي از تحليلگران نيز معتقدند كه شهرت بد و ضعف هاي تعدادي از علامت هاي تجارتي، دامن گير علامت هاي تجارتي ديگري شده كه اتفاقاً مزاياي آنها بر معايبشان مي چربد.
شايد دانستن رقم هزينه هاي شركت جنرال موتورز براي تبليغات نيز خالي از لطف نباشد. به گزارش روزنامه نيويورك تايمز، جنرال موتورز سال گذشته 9/2 ميليارد دلار صرف تبليغات كرده كه تقريبا دو برابر رقم هزينه هاي تبليغات فوردموتور با 6/1ميليارد دلار يا دايملر- كرايسلر با رقم 7/1 ميليارد دلار است. با اين حال، جنرال موتورز در زمينه هزينه هاي تبليغاتي در مقام دوم قرار مي گيرد: مقام اول متعلق به شركتي به نام پراكتر اندكمبل با صرف هزينه 5/3 ميليارد دلار براي تبليغات در سال 2005 است.

فناوري جديد موتور كاميون
گروه خودروسازي ولوو در ماه مارس 2006 (اسفند 84) نمونه هايي از موتور هيبريد(دوگانه سوز) براي خودروهاي سنگين را به نمايش گذاشت كه قرار است ظرف چند سال آينده به بهره برداري برسد. گفته مي شود اين فناوري تا 35درصد صرفه جويي در مصرف سوخت ايجاد مي كند و ميزان صرفه جويي- به ويژه در جاده هايي كه ترمزگرفتن و شتاب گرفتن به طور مكرر در آنها اتفاق مي افتد- بيشتر است. سيستمي كه ولوو طراحي كرده است با كاستن از فرسودگي ترمز از هزينه هاي نگهداري نيز مي كاهد. اين سيستم كه I-SAM نام دارد، تركيبي است از موتور استارت و موتور محرك و دينام با يك دستگاه كنترل الكترونيك كه با سيستم جعبه دنده اتوماتيك I-Shift ولوو كار مي كند. باتري ها توسط موتور ديزل شارژ مي شوند و هنگام ترمزگرفتن، موتور ديزل توسط دستگاه كنترل خاموش مي شود و زمان شتاب گرفتن فقط با نيروي الكتريكي خودرو سنگين به حركت درمي آيد و شتاب مي گيرد.
ليف جانسون- مدير اجرايي ولوو- درباره سيستم جديد مي گويد: موتور ديزل در سيستم دوگانه سوز ما مي تواند با استفاده از سوخت هاي طبيعي(بايوفيول) نيز كار كند و بدين ترتيب مي توان فعاليت هاي حمل و نقل را بدون آلاينده دي اكسيدكربن انجام داد. اين سيستم راه را براي توسعه روش هاي حمل ونقل پايدار و سازگار با طبيعت هموار مي سازد .
گروه ولوو همچنين در تدارك ساختن نوع تازه اي از باتري است كه بر مبناي فناوري فعلي سرب- اسيدي موجود در خودروها توليد مي شود و با توان خروجي دو برابر ميزان فعلي، هزينه توليد بسيار پايين تري خواهد داشت.
پيك آپ بزرگ ژاپني
تويوتا براي اولين بار وانت پيك آپ بزرگ و قدرتمندي در حد توليدات جنرال موتورز، فورد و كرايسلر به بازار مي فرستد. البته تويوتا 70 سال سابقه توليد وانت  پيك آپ در ژاپن را دارد و از سال 1964 نيز اين نوع خودروها را در ايالات متحده به فروش رسانده اما امسال تصميم گرفته است كه در بازار وانت پيك آپ هاي بزرگ يا به اصطلاح فول سايز نيز، نگذارد آب خوش از گلوي رقباي آمريكايي اش پايين برود.
اين خودرو كه تويوتا توندرا نام دارد، جايگزين مدل كوچك تري از وانت پيك آپ هاي تويوتا شده كه از سال 1999 روي خط توليد رفته بود و ورود آن به بازار، به سلطه بي چون و چراي خودروسازهاي ديترويت بر بازار وانت پيك آپ پايان مي بخشد. تويوتا اميدوار است با عرضه اين خودرو- كه جاي خالي آن در خط توليدش احساس مي شد- جايگاه خود را در بازار ايالات متحده ارتقا بخشد و از 2/13 درصد سهم بازار ايالات متحده در سال 2005 كه اين شركت را در رتبه چهارم قرار مي داد بالاتر رود، كرايسلر را در رتبه سوم پشت سر بگذارد و نهايتاً با عبور از فورد در رتبه دوم، به صدرنشيني جنرال  موتورز به عنوان بزرگ ترين خودروساز جهان پايان بدهد.
توندرا كه در كارخانه جديد 800 ميليون دلاري در سن آنتونيو توليد مي شود، در كاليفرنيا و توسط متخصصان آمريكايي تويوتا طراحي شده و بزرگ ترين پروژه اي است كه كاركنان آمريكايي تويوتا در دست گرفته اند. پيش بيني مي شود كه سالانه 200 هزار توندرا فروخته شود اما تويوتا اين را هدف آساني مي داند و انتظار فروش بيشتري دارد. توندرا كه قابليت حمل و كشيدن باري به وزن 10 هزار پاوند(4 هزار و 536 كيلوگرم) را دارد مجهز به موتور 8سيلندر خورجيني با گنجايش 7/5 ليتر است كه در كارخانه توليد موتور تويوتا در هانتزويل آلاسكا ساخته مي شود. سيستم انتقال قدرت آن 6دنده اتوماتيك است و با سه نوع طراحي بدنه در اختيار مصرف كنندگان قرار مي گيرد.
تاكتيك آلماني
تاكتيك رسانه اي توليد كننده هاي آلماني خودرو، به ويژه مرسدس بنز و بي.ام.و، كه هر سال درباره اصلاحات بدنه و موتور محصولات جديد خود كنفرانس هاي مطبوعاتي عريض و طويل برپا مي كنند ظاهراً حسادت شركت لكسوس را برانگيخته است. لكسوس نيز اخيراً در لس آنجلس كنفرانسي مطبوعاتي برگزار كرده و پيشرفت هايش را به رخ نمايندگان رسانه ها كشيده است. اين كنفرانس مطبوعاتي به دو مدل GS و LS و كارآيي بيشتر آنها در سال۲۰۰۷ اختصاص داشت.
پاييز امسال، مدل GS300 كه مجهز به موتور 6سيلندر خورجيني 0/3 ليتري بود، با مدل GS350 جايگزين مي گردد كه موتور 6سيلندر خورجيني 5/3 ليتري دارد. اين تغيير حجم، قدرت موتور را از 245 اسب بخار به 306 اسب بخار و گشتاور آن را 230 پاوند- فوت تا 277 پاوند فوت افزايش مي دهد و صفر تا يكصد كيلومتر در ساعت را از 8/6 ثانيه به 6/5 ثانيه مي رساند.
در بهار سال 2007 نيز مدل GS460 به جاي مدل GS430 به بازار مي آيد كه موتور 8 سيلندر خورجيني آن به جاي 3/4 ليتر، 6/4 ليتر گنجايش دارد، قدرت موتورش از 300 اسب بخار به 380 اسب بخار و گشتاورش از 325 پاوند-فوت به 370 پاوند- فوت مي رسد.
باتوجه به اينكه مدل GS براي سال 2006 طراحي مجدد شده، قرار نيست تا پنج سال آينده تغييري در استحكام و ضخامت ورق فولادي بدنه آن ايجاد شود و اين برخلاف سنت لكسوس است كه بهسازي موتور را با افزايش استحكام بدنه همزمان انجام مي دهد.
لكسوس همچنين قرار است تغييراتي در طراحي موتور 6/4 ليتري صورت بدهد تا در پاييز امسال گل سرسبد مدل هاي خود را با نام LS460 به بازار بفرستد كه سيستم انتقال قدرت 8 دنده اتوماتيك خواهد داشت. در مورد اينكه آيا اين سيستم انتقال قدرت در GS460 نيز به كار خواهد رفت يا نه، شركت لكسوس هنوز اظهار نظري نكرده است.

مسابقه افزايش تعداد بلند گو با سر و صداي تمام ميان شركت هاي خودروسازي در جريان است. توليد كنندگان سيستم هاي صوتي هم دست به دست آنها داده اند تا صداي خودروسازها هر چه بلند تر به گوش خريداران برسد.
به گزارش وال استريت ژورنال شركت بنگ انداولافسون كه متخصص ساختن سيستم هاي صوتي و تصويري با كيفيت و گران قيمت است، سيستم صوتي تازه اي به بازار فرستاده كه 14 بلند گو بيشتر ندارد و با قيمت ناقابل 6 هزار و 300 دلار مخصوص اتومبيل شما ساخته شده است. اولين ورود اين شركت به بازار تجهيزات صوتي اتومبيل با شبيخوني عظيم و همه  جانبه به صنعت خودرو همراه بود كه تعداد زيادي از توليد كنندگان را از پا درآورد و آنها را به تجهيز تعداد زيادي از مدل ها به سيستم هاي صوتي با كيفيت وادار كرد. اكنون شركت هاي خودروسازي بيش از پيش مصمم شده اند كه از تجهيزات صوتي داراي علامت هاي تجارتي مشهوري بهره گيرند كه با سيستم هاي صوتي خانگي عالي رقابت مي كنند. توليد كنندگان تجهيزات صوتي هم تلاش خود براي تجهيز اتومبيل ها را به مدل هاي باكلاس بي.ام.و يا لكسوس محدود نمي سازند و سعي دارند حتي دارندگان هاچ بك هاي معمولي و وانت پيك آپ ها را متقاعد سازند كه به استريوهايي با ساب ووفر  هاي 18 اينچي نياز دارند.
گزينه هاي جديد آنقدر متنوعند كه مصرف كنندگان سرگيجه مي گيرند. لكسوس LS460 مدل 2007 كه پاييز امسال به نمايشگاه هاي اتومبيل مي آيد، سيستم صوتي جديد سراوند (دور تا دور) ساخت مارك لوينسون با 19 بلند گو دارد كه تعداد آن 8 بلند گو بيشتر از مدل هاي قبلي LS و اكثر لكسوس هاي ديگر است. اين سيستم استريو مي تواند تا 4 هزار قطعه موسيقي روي ديسك سخت داخلش ضبط كند.
شركت فورد نيز دي ماه گذشته اعلام كرد كه سيستم صوتي جديد THX را با 14 بلند گو و آمپلي فايري با توان 600 وات جزو تجهيزات مدل 2007 لينكلن MKX خواهد بود. سيستم THX قبلاً در مدل هاي ديگر لينكلن مانند Zephyr 2006 نيز مورد استفاده قرار گرفته بود اما توان آن 264 تا 300 وات بود و 9 يا 10 بلند گو داشت.
يكي از تجهيزات اختياري دوج كاليبر 2007 (با قيمت پايه 13 هزار و 900 دلار) سيستم صوتي آكوسيتك Music Gate Power با 9 بلند گو است (كه 400 تا 500 دلار قيمت دارد) كه بلندگوهايش با باز كردن در هاچ بك پشت سر آويزان مي شوند.
حالا ديگر وانت پيك آپ هايي مانند دوج داكوتا و دوج دورانگو 2006 نيز مي توانند بلندگوهاي عالي و ساب ووفرهاي 18 اينچي داشته باشند. كار به جايي رسيده كه صداي سخنگوي گروه كرايسلر كول كوينل- هم درآمده و گفته است: چه كسي فكرش را مي كرد كه يك وانت پيك آپ متوسط هم ممكن است ساب ووفر لازم داشته باشد؟
علت اين همه تأكيد روي تجهيزات صوتي اتومبيل، افت فروش در بازار خودرو و رقابتي شدن شديد اين بازار است كه خودروسازان را به برجسته ساختن هرچه بيشتر محصولات خود وادار كرده است. آنها اميدوارند كه بتوانند از اعتبار برخي از علامت هاي تجارتي شركت هاي توليد كننده تجهيزات صوتي استفاده كنند و نظر مصرف كنندگان را به سوي خودروهاي توليدي شان جلب كنند يا دست كم از سود فروش تجهيزات اضافي خودروها بهره  ببرند تا شايد بخشي از ضررهاي هنگفت سال هاي اخير جبران شود. اغلب اين سيستم هاي صوتي را خريداران بايد با صرف مبالغ اضافي براي اتومبيل خود تهيه كنند. لكسوس هنوز قيمت سيستم صوتي مارك لونيسون مدل LS سال 2007 خود را اعلام نكرده است اما سيستم 14 بلندگوي مشابه آن در مدل GS 2006 هزار و دويست و پنجاه دلار و سيستم متعلق بهIS 2006 ۹۴۰، دلار قيمت دارد. قيمت سيستم صوتي جديد THX لينكلن Zephyr حدود هزار دلار و سيستم جديد دوج كاليبر نيز، همان طور كه گفته شد، با توجه به مدل آن، بين 400 تا۵۰۰ دلار است.مصرف كنندگان نيز روز به روز بيشتر به سيستم هاي استريو علاقه مند مي شوند. عده اي از آنها معتاد به شنيدن موسيقي بي وقفه هستند و عده اي نيز آن را بهترين وسيله براي تحمل راه بندان هايي مي دانند كه هر روز سنگين تر از روز قبل مي شود.برخي از سيستم هاي جديد صوتي سازگار با ipod هستند. بيشتر مدل هاي 2006 گروه كرايسلر قابليت كار با ipod و كنترل آن را از طريق سيستم صوتي اتومبيل دارند. آئودي نيز قصد دارد امسال در سيستم صوتي جديد خود اتصال ipod تعبيه كند.
نبرد بلند گوها تازه شروع شده است.

پي، چيدامبارام- وزير دارايي هند- اخيراً اعلام كرده است: ما در صدر توليدكنندگان اتومبيل هاي كوچك در سراسر جهان قرار خواهيم گرفت . وي در جريان ارائه لايحه بودجه دولت گفت كه هند در دوازده صنعت بزرگ از جمله اتومبيل سازي، نساجي، چرم، صنايع دستي، صنايع غذايي، فولاد و فرآورده هاي نفتي مي تواند در جايگاه اول قرار گيرد.
اگر به انقلاب اتومبيل كه در كشور ما برپا شده توجه كنيد، درمي يابيد كه در سه الي پنج سال آينده، ما بزرگ ترين توليدكننده اتومبيل هاي كوچك خواهيم شد.
چيدامبارام اضافه كرد كه با كاهش ماليات ها تا سقف 8درصد در بودجه سال جاري، زمينه سرمايه گذاري هاي بيشتر در حوزه توليد فراهم شده است.