سه شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۷
مواهب و مصائب استفاده از بليت مسافتي مترو
همه عادت مي كنيم
004164.jpg
عكس: گلناز بهشتي
گيتي عابدي
ببين سرنوشت چطور تو را با خودش به هر جا كه بخواهد مي برد و هيچ كاري هم از دستت ساخته نيست. وقتي كه جوان هستي و كله ات مثل ذغال روي قليان داغ به خودت مي گويي كه مثل بقيه نيستي و افسار زندگي ات دست خودت؛ غافل از آنكه دهر بي مروت يك جا كمين كرده و منتظر فرصتي است تا زنجير بندگي را به گردنت بياندازد و تا بخواهي به خودت بيايي،  مي بيني كه اي داد و بيداد عمري ازت گذشته و موهاي سرت مثل دندانهايت سفيد شده است. تازه اگر زرنگ هم باشي، باز هم نمي تواني از دستش فرار كني، چون با سحر و جادو افسونت مي كند. خلاصه اينكه چه بخواهي، چه نخواهي بايد مريدش بشوي و بگذاري مثل باد به هر جا كه خودش تو را ببرد و اگر باهاش سرجنگ بيفتي، مطمئن باش ورمي افتي.
من از همان ابتدا شمشيرم را غلاف كردم و پرچم سفيد را بالا بردم و خدا را شكر روزگار روي خوش بهم نشان داد و من را به ساختمان پنج طبقه اي در خيابان ميرعماد آورد. خودم چندان به جاي بالايي نرسيدم اما شب و روزم را با كساني مي گذرانم كه قسمتي از چرخه  زندگي مردم تهران را مي گردانند.
من، رئيس و منشي بيشتر وقت ها در كنار هم هستيم و روزهاي تلخ و شيرين را با هم سپري كرده ايم. سر رئيس به نسبت شلوغ است، اما از وقتي كه شوراي اسلامي شهر تهران به شركت مترو حكمي داد كه بايد قيمت بليت  ها را عادلانه و تثبيت كند، افراد زيادي به اينجا مي آيند. هر روز خبرنگاراني از روزنامه ها، خبرگزاري و راديو و تلويزيون براي مصاحبه كردن با مهندس ربيعي،  رئيسم، در مورد سيستم جديد بليت مترو پيش مان مي آيند. آخر رئيس معاون بهره برداري مترو است و بايد پاسخگوي سئوالات مردم باشد. تا بيست دقيقه ديگر هم قرار است يكي ديگر از خبرنگاراني كه سئوالاتي در مورد سيستم جديد بليت مترو دارد،  به اينجا بيايد.
معلوم نيست اين يكي ديگر مي خواهد چه چيزي بپرسد و از كدام قسمت سيستم جديد ايراد بگيرد....
انگار خبرنگار مورد نظر هم از راه رسيد. منشي به او مي گويد كه يك ربع زود آمده و قرارشان ساعت 7 است. خانم خبرنگار هم در حالي كه روي صندلي مي نشيند، جواب مي دهد: فكر نمي كردم خيابان مطهري اينقدر خلوت باشد. خانم از سر تا پا سياه پوش ضبطش را از كيفش در مي آورد و باطري هايش را عوض مي كند. بعد در يك دفترچه كوچك جملاتي مي نويسد و منتظر مي ماند تا وقت مصاحبه برسد. به به محمديان، مدير روابط عمومي هم آمد، گويا او هم در مصاحبه شركت مي كند. با خانم خبرنگار سلام وعليك مي كند و بعد با هم وارد دفتر رئيس مي شوند. مهندس ربيعي با كت و شلوار خاكستري رنگش از پشت ميز بلند مي شود و خبرنگار را به طرف چپ ميز 8 نفره اي كه در اتاق قرار دارد راهنمايي مي  كند. خودش و محمديان هم روبرويش مي نشينند. براي پذيرايي چهار نوع شيريني از جمله ويفر و ساقه طلايي روي ميز وجود دارد. خدمتكار شركت هم برايشان چايي مي آورد.
... تا تهران توكيو شود
خانم سياه پوش شرح حالي از آنچه در متروها ديده است، مي گويد. گويا به چهار ايستگاه ميرداماد، هفت تير، امام خميني و صادقيه سرزده و ديده است كه روزهاي بليت فروشي  خيلي شلوغ است و مردم هنوز نتوانسته اند خودشان را با سيستم جديد وفق دهند و گيج شده اند. قبل از اينكه خبرنگار بخواهد انتقادهاي مردم را به گوشش برساند، مهندس ربيعي سينه اش را صاف مي كند. نكاتي را مي گويد: در مقاله اي در مورد نحوه سوار شدن مردم به مترو در توكيو خواندم در مورد بليت خريدنشان و سوار شدنشان نوشته بود، آنها دقيقاً مثل همين روشي كه ما داريم انجام مي دهيم، رفتار مي كنند و هيچ كس هم معطل نمي شود و همه از بليت اعتباري استفاده مي كنند. آنجا ژاپن است و ما تهران هستيم. آنها سال هاي سال است مترو دارند و ما حدود 7 سال است كه مترويمان راه اندازي شده است. بعضي ها در اين رابطه مي گويند كه فرهنگ آنها خيلي بالاتر از ماست كه من قبول ندارم. به اعتقاد من فرهنگ ما بالاتر است، منتها مشكلي كه داريم اين است كه خيلي عجول هستيم. همه ما حتي مسئولين.
تا در اجراي طرحي در روزهاي اول كوچكترين مشكلي يا ناملايمات يا ناهنجاري  اي مي بينيم، مي گوييم كه طرح شكست خورد، مردم اذيت شدند. درحاليكه در مورد مسائل اجتماعي نبايد اينگونه فكر كرد. اصلاً واحد مسائل اجتماعي سال است. يعني بايد يك دهه بگذرد يا يك نسل عوض شود تا مسئله اي در جامعه جا بيفتد. اينكه ما مي گوييم گيج شدند، خوب طبيعي است، سيستم جديد است. در مترو چيزي را تغيير داده ايم و به جاي يكي دو قيمت، يك دفعه 23 قيمت آمده است. معلوم است كه اولش مردم مقداري گيج مي شوند.  يعني الان 23 نوع قيمت در مترو وجود دارد؟! كامپيوتر را با چنين تغيير ناگهاني رو به رو كني، هنگ مي كند، چه برسد به مردم عادي. خبرنگار يك چيزهايي در دفترچه اش مي نويسد. و منتظر بقيه حرف هاي مهندس مي ماند: براي حل اين موضوع بايد 2 كار انجام مي داديم كه داديم. اول اينكه اين موضوع را خوب براي مردم توضيح داديم. اطلاع رساني ما به حدي بوده كه قبل از اجراي طرح، تقريباً تمام مسافران اصلي مترو مي دانستند كه چه اتفاقي قرار است بيافتد. كار ديگري كه بايد مي كرديم اين بود كه بعد از اجرا، ابهامات و سئوالات مردم را كم كم پاسخ بگوييم. باور كنيد در اين 20 روز كه اين طرح اجرا شده، بيشتر از 20 درصد از وقتم به همين پاسخگويي ها مي گذرد. حتي مردم زنگ مي زنند و مستقيم با من صحبت مي كنند. روابط عمومي هم براي اطلاع رساني به مردم كلي وقت مي گذارد. بيچاره رئيس اينقدر سرش شلوغ است و من نمي دانستم. مي گويم چرا همه اش پشت ميز نشسته است و به نگاه هاي معنا دارم اهميت نمي دهد.
بليت ها گران نشده، عادلانه شده
بعد از مقدمه ربيعي، نوبت به جواب دادن به انتقادهاي مردم رسيده است. مانند قبلي ها، اين يكي هم اول مي رود سراغ قيمت بليت و مي گويد كه اكثر مسافران اعتقاد دارند كه اين كار فقط به علت افزايش قيمت بليت ها بوده و اگر اينطور نيست چرا به جاي 50 تومان به 75 تومان رسيده اند. ربيعي كه معلوم است انتظار چنين سئوالي را مي كشيد،  با هيجان خاصي توضيح مي دهد: بارها گفته ام كه طرح ما براساس افزايش قيمت نيست. ببينيد هدف ما از اين طرح 2 چيز بوده است: 1- عادلانه كردن قيمت بليت ها، به اين معنا كه هر كس به ميزان سفري كه با مترو مي كند، پول بپردازد. مسير فردي كه از ميرداماد به مصلا مي رود با كسي كه از همان ايستگاه به گلشهر كرج مي رود،  يكي نيست. آخر اين چه عدالتي است كه ما از هر دو تا پول يكسان بگيريم و بعد بگوييم سيستم مان ساده است. معلوم است اين غلط است. اگر سيستم غلطي ساده هم باشد بايد عوضش كنيم. عوض كردن هر چيزي هم دردسر دارد. مقاومت در مقابل تغيير هميشه وجود دارد. بايد بگوييم اين تغيير درست است و اجرايش كنيم.
۲ - مي خواهيم به مردم بگوييم كه چرا دوست داريد در صف بايستيد؟ بياييد از بليت هاي ديگري استفاده كنيد كه نياز نباشد هر روز در صف بايستيد و براي اينكه مردم را تشويق كنيم به سمت اين نوع بليت بروند، آمديم قيمت بليت هاي تك فروشي را نسبت به بليت هاي اعتباري بيشتر گذاشتيم يا به عبارت ديگر قيمت بليت اعتباري را نسبت به بليت هاي تك سفره كمتر كرديم. حال اگر قرار بود قيمت بليت معمولي كه 65 تومان بود، 50تومان بكنيم، مردم ديگر از بليت هاي اعتباري استفاده نمي كردند و هر روز در صف مي ايستادند. ما به مردم خيلي صريح و بدون رودربايستي مي گوييم كه شما در سيستم جديد، اگر مي خواهيد در صف بايستيد، بايد پول بيشتري بپردازيد.
قبلاً براي رفتن از ميرداماد به گلشهر بايد 120 تومان مي پرداختيد، اما الان با استفاده از كارت اعتباري اين هزينه به 60 تومان كاهش پيدا كرده است و اگر از بليت هاي تك سفره استفاده كنيد، 150 تومان بايد بدهيد. با تمام اين اوصاف پي مي بريم كه قيمت بليت چندان تغيير نكرده است. خانم خبرنگار در حالي كه خودكارش را با انگشتانش تكان مي دهد يك نگاهي به كاغذ جلوي رويش مي اندازد و مي پرسد: در اين سيستم بايد بليت ها در مقصد كنترل شود، اما ديده ام كه در بعضي جاها اين كار انجام مي شود و در بعضي مكان ها نه. ربيعي اول از درست بودن سيستمش دفاع مي كند و مي گويد كه سيستم ما امكان اينكه بليت را در مقصد كنترل كند دارد و بعد ادامه مي دهد: منتها براي اينكه در ابتداي راه هستيم و سرگرداني افرادي كه اطلاع ندارند، موجب نشود در خروجي ازدحام ايجاد شود، گفتيم فعلاً در خروجي ها كنترل تصادفي انجام مي شود. اين به اين معنا نيست كه ما كنترل نمي كنيم بلكه مي خواهيم اين كار را كم كم در بين مردم جا بياندازيم.
خبرنگار انگار كه براي گرفتن جواب هايش عجله دارد، سريع سراغ سئوال بعد مي رود و از مسافري گفت كه براي خريد بليت ناحيه 5 به گيشه بليت فروشي رفته اما فروشنده بليت ناحيه پنج را نداشته و ناحيه چهار داده است و همين باعث شده كه مسافر در مقصد به مشكلاتي بربخورد و مي پرسد: آيا گيشه هاي بليت فروشي نبايد انواع بليت ها را داشته باشند؟ رئيس در اين مورد هم مي گويد: من اين موضوع را تكذيب نمي كنم چون ممكن است در يك ساعت خاص در يك ايستگاه خاص در يك گيشه يك نوع بليت تمام شود. در آن لحظه كه اپراتورها نمي توانند جواب سربالا بدهند و بگويند كه بليت نداريم،  همين كه هست. بايد برايش توضيح بدهد كه مثلاً اين بليت من تمام شده است و شما مي توانيد اين نوع بليت را جايگزين بگيريد و كاري  كند در خروج اگر كنترل شد، مسافر با مشكل مواجه نشود. واقعاً اگر در يكي از ايستگاه هاي مترو چنين اتفاقي بيافتد، ما مسئول هستيم. در ضمن احتمال خيلي كمي وجود دارد كه بليت در يك گيشه كم بيايد اما اگر يك نوع بليت تمام شود سعي مي كنيم بليتي را جايگزين كنيم. خبرنگار مي پرسد: شنيده ام اگر بليت اشتباهي داشته باشيم، جريمه مي كنند؟ ربيعي برايش توضيح مي دهد كه فعلاً جريمه اي در كار نيست و دارند مردم را ارشاد مي كنند. آنها به اواسط مصاحبه رسيده اند، اما مهديان يك كلمه هم حرف هم نزده است. گويا فقط به عنوان شاهد در دفتر رئيس حاضر شده است. عوضش اين خانم يك بند دارد سئوال مي پرسد: مبناي كسر اعتبار از بليت هاي اعتباري چيست؟ ربيعي جواب مي دهد: دو نوع بليت اعتباري داريم. يكي مبلغ دار و ديگري زمان دار. بليت اعتباري زمان دار به اين صورت كه تاريخ آخرش مشخص است و در اين فاصله مسافر هرچه بخواهد مي تواند از بليت استفاده كند. در بليت هاي مبلغ دار بايد به ميزان مسافتي كه مسافر طي مي كند، از اعتبار كارتش كسر شود. به اين صورت كه در مبدأ سيستم بر روي بليت اش ثبت مي كند كه اين مثلاً در ايستگاه فلان سوار شده است. در مقصد هم بايد كارت زده بشود تا دستگاه بتواند فاصله دو ايستگاه را حساب كند، از اعتبار كارت كسر كند و سپس اجازه خارج شدن را به مسافر بدهد. اين در حالتي است كه در مقصد بليت ها كنترل شوند اما در حالتي كه در خروج بليت كنترل نمي شود،  شرايط به گونه اي ديگر است. فرض كنيد فردي در ايستگاه شهيد بهشتي وارد شده و كارتش را زده و ايستگاه شهر ري پياده شده و در خروجي كنترلي صورت نگرفته است. با اين حساب هيچ پولي از بليت اش كسر نشده است. دفعه بعد كه مسافر از بليت اش استفاده مي كند، سيستم تشخيص مي دهد كه ايشان در خروج بليت نزده است. بنابراين 75 تومان، پول بليت قبلي را از آن كسر مي كند. ممكن است هزينه سفر اين فرد در مسافرت قبلي اش بيش از 75 تومان شده باشد اما از آنجايي كه نمي دانيم در كجا پياده شده و اين تقصير ما بوده كه كنترل نكرديم،  پول كوتاه ترين مسير از اعتبار كارتش را كم مي كنيم. خانم سياه پوش تصميم مي گيرد كمي به خودش استراحت بدهد. كمي چاي تلخ مي خورد و سئوال بعدي را مي پرسد. بعد از رساندن انتقادهاي مردم به گوش رئيس، خبرنگار مي پرسد كه آيا اين طرح دائمي است يا تغييراتي در آن به وجود مي آيد؟ ربيعي هم با قاطعيت جواب مي دهد: خيال همه تان را راحت كنم كه اين طرح دائمي است. چون اين طرح الزام قانوني شوراي شهر است به ما، سرخود نمي توانيم عوضش كنيم. در ضمن اينكه از زمان اجراي طرح تا امروز، هر روز مشكلاتمان كمتر شده است. در روزهاي اول صف خيلي شلوغ بود اما الان خيلي كمتر شده . در اين 20 روز، 100 هزار نفر از مسافرهاي مترو آمدند، كارت اعتباري جديد خريدند. بنابراين طرح دائمي خواهد بود و تغييري هم اگر داده شود در جهت فرهنگسازي مردم است. تيك تيك ساعت مي گويد كه وقت چنداني نمانده است و شايد خبرنگار بتواند يك سئوال ديگر هم بپرسد. مشكلاتي كه در انجام اين طرح با آن مواجه شديد چي بوده؟ ربيعي در جوابش مي گويد: مهمترين مشكلي كه داشتيم اين بود كه در ابتداي اجراي طرح به علت اينكه مردم در موقع خريد بليت هاي سفري بايد مقصد خود را به فروشنده مي گفتند، زمان خريد بليت نسبت به قبل زيادتر شد. براي همين چند كار كرديم. از جمله اينكه بليت  مان را داديم به فروشگاه هايي كه در داخل مترو بودند آنها هم بفروشند. حتي روزنامه فروشي هايي كه اطراف مترو بودند با آرم هاي مخصوصي كه ما بهشان داديم مجاز شدند بليت بفروشند و به اين ترتيب يك مقداري طول صف ها كم شد. يكي ديگر از مشكلاتي كه داشتيم، شبهه  گران شدن بليت بود كه با توضيحاتي كه ما داديم تقريباً همه قانع شدند، حتي آن كساني كه در ابتدا خيلي عصباني بودند.
عقربه هاي ساعت نشان مي دهد كه وقت اين خبرنگار هم به پايان رسيد. اما قطعاً او آخرين خبرنگار نخواهد بود و جلسات ديگري هم در پيش است. و باز هم عده اي براي مصاحبه با رئيس دستگيره من را مي چرخانند.

زاويه ديد
داستان هاي ناخوانده ترافيك
مهرك فيض ساكت- بخش زيادي از ترافيك سنگين در شهر تهران به دليل حجم بالاي سفرهاي شغلي و تحصيلي است. طبق آمارهاي منتشره( بروشور آماري شركت مطالعات جامع حمل ونقل و ترافيك)، در سال 1383 نشان مي دهد از مجموع 488/232/1 تعداد سفر در شهر تهران 21/36درصد سفرها با هدف شغلي و 07/18 درصد سفرها با هدف تحصيلي و آموزشي بوده است. بنابراين در مجموع 82/54 درصد از كل سفرها با اهداف شغلي و آموزشي بوده است.
يكي از دلايل شلوغي خيابان ها، جابه جايي دانش آموزان توسط والدين و با وسايل نقليه شخصي آنهاست كه منجر به استفاده زياد از خودروهاي شخصي در ساعات اوليه صبح و ساعات تعطيلي مدارس مي شود و ترافيك سنگيني را در شهر ايجاد مي كند، كه از يك طرف بر حجم ترافيك افزوده شده و از سوي ديگر موجب افزايش مصرف بنزين و در نتيجه افزايش آلودگي هوا مي شود.
يكي از دلايل عمده جابه جايي دانش آموزان با وسايل نقليه شخصي، كمبود سرويس و بالا بودن هزينه استفاده از سرويس مدارس است. بنابراين راهكاري كه براي كاهش استفاده از وسايل نقليه شخصي براي جابه جايي دانش آموزان و كاركنان، كارمندان و كارگران كارخانجات پيشنهاد مي شود اين است:
افزايش بودجه هر دستگاه، اداره يا سازماني با هدف تسهيل رفت و آمد كاركنان و دانش آموزان.
- افزايش و تأمين سرويس رفت و آمد كاركنان در كليه دستگاه ها، اعم دولتي، نيمه دولتي، عمومي، كارخانجات و...
- افزايش و تأمين سرويس براي دانشجويان و دانش آموزان مدارس در كليه مقاطع تحصيلي از طريق تخصيص بودجه در اولويت اول به مدارسي كه دانش آموزان معلول (از ابعاد مختلف) دارد و مدارس دولتي و سپس مدارس غيرانتفاعي
اين بودجه مي تواند به عنوان كمك هزينه شهريه استفاده از سرويس مدارس(اعم از اتوبوس، ميني بوس يا خودروهاي شخصي مطمئن كه چهار دانش آموز را جابه جا كنند) به طريق قانوني كه تنها در اين بخش هزينه شوند، تخصيص يابد(و صرف تعميرات مدارس و ساير موارد نشوند). به اين شكل كه بخشي از هزينه ثبت نام سرويس را والدين به طور اقساط به حسابي واريز كنند و بخش بيشتر(دو سوم يا حداقل نيمي) از هزينه يا شهريه سرويس را وزارتخانه هاي متبوع يا دولت به حساب واريز كند. همچنين شركت واحد اتوبوسراني با افزايش اتوبوس و ميني بوس هاي خود و استخدام رانندگان شناخته شده و گزينش شده( خانم يا آقا) از طريق انعقاد قرارداد با آموزش و پرورش نسبت به تأمين سرويس مدارس اقدام كند. اين اقدام اهداف ذيل را تأمين خواهد كرد: 1- سرويس را براي دانش آموزان فراهم خواهد كرد 2- موجب كاهش استفاده از وسيله نقليه شخصي توسط والدين خواهد شد 3- امنيت رفت و آمد چه از نظر كاهش تصادف يا خطرات اجتماعي بر سر راه دانش آموزان را افزايش خواهد داد 4- راحتي و امنيت خاطر والدين و دانش آموزان را فراهم خواهد ساخت 5- موجب جذب نيروي بيكار و تأمين شغل براي گروهي از افراد در جامعه خواهد شد(در قالب رانندگان سرويس ها) 6- قابليت ساماندهي و مديريت سرويس ها افزايش خواهد يافت 7- درآمد شركت واحد افزايش خواهد يافت ضمن آنكه مهمترين مأموريت شركت كه تأمين حمل و نقل عمومي است را به نحو مؤثري انجام خواهد داد.
و به عنوان مثال در بودجه كليه دستگاه ها، رديفي تحت عنوان تأمين سرويس ايجاد و در آن دسته از ادارات و سازمان هايي كه داراي كه چنين رديفي هستند، ميزان بودجه تأمين سرويس اداري براي پوشش كامل كاركنان و افزايش خدمات سرويس  اداري، افزايش يابد. در اين بين سرويس هاي اداري و آموزشي نيز به عنوان وسايل حمل ونقل عمومي(از نظر تعداد استفاده كننده) به حساب مي آيند؛ هرچند كه مسافران آن را گروه خاصي تشكيل مي دهند.

شهر آرا
آرمانشهر
شهر تماشا
گزارش
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
|  آرمانشهر  |  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |