عكس : مسعود خامسي پور
سارا زيباكلام
افرادي كه بيش از ۶ ماه در هر جاي دنيا به خاطر انقلاب زنداني و حبس كشيده باشند، «آزاده» خوانده مي شوند، اعم از زندانيان سياسي، آنان كه در جريان انقلاب به دست گروهك ها، كومله و اشرار دستگير شدند، آنان كه در كشورهاي ديگر چون لبنان، افغانستان و غيره حبس كشيده اند و خيلي هاي ديگر. با اين تعاريف بايد گفت كه شمار آزادگان ما، از پيش از آغاز جنگ تحميلي ايران و عراق، رو به فزوني گذاشت. آخرين گروه هاي اسراي ايراني، به طور رسمي در سال ۱۳۶۹ آزاد شدند كه البته پس از آن نيز تا حدود سال هاي ۷۲-۱۳۷۱ به صورت محدود و گاهاً تكي، آزادگاني داشتيم كه به وطن رجعت داده شدند. تا تاريخ مذكور، گاه گاه در گوشه و كنار كشورمان، موج شادي و شعف برپا مي شد. اتوبوس هاي آزادگان يكي پس از ديگري در شهر گردانده مي شدند. از پنجره هاي اتوبوس فقط هيجان ديده مي شد و اشك و حيرت. اسرا گروه گروه آمدند. در رسانه هابه كرّات از آنها ياد و در موردشان گفت وگو مي شد. شهرهاي مختلف تا دو سه سال، رنگ و بوي شادي به خود گرفتند. همه جا سخن از آزادگان بود و خاطراتشان. اما حال قريب به ۱۵ سال است كه از آن روزگار مي گذرد. ديگر متأسفانه- به جز يكي دو مورد- كمتر محافلي به چشم مي خورند كه به طور دائمي، جدي و تخصصي به مسايل زندگي آزادگان بپردازند يا حتي نگران و پيگير كارهاي آنان باشند. اما آزادگان، يك دنيا حرف براي گفتن دارند. آنان درگير مشكلات و مسايل بسيار بوده اند؛ مشكلاتي كه اغلب به خاطر شرايط خاصشان به سراغ آنها آمده و بايد يادآور شد كه اين همان «شرايط خاصي» است كه به خاطر دفاع آنان از وطنشان، دامنگيرشان شد. آنان طي مبارزاتشان اسير شدند، در بدترين و سخت ترين شرايط روحي و جسمي، سال ها را گذراندند تا بالاخره در برزخي از ناباوري، به مملكت خود بازگردانده شدند.
«مسعود ده نمكي» چهره آشناي محافل سياسي و فرهنگي است؛ شخصيتي كه بسياري از كارها و فعاليت هاي او براي خيلي ها مورد نقد بوده. او در مسيرش، پستي و بلندي هاي بسياري را پشت سر گذاشته است اما هم اكنون به نقطه اي تازه و حساس رسيده است. او كه مانند بسياري ديگر معتقد به يگانگي فرهنگ و سياست در كشور مي باشد، حالا دنيايي را كشف كرده كه به قول خودش، گنجينه اي دست نخورده است از تاريخ بكر و ذكر نشده فرزندان كشورمان. وي الان اين گنجينه را زيرورو مي كند تا حتي ريزترين ها هم از قلم نيافتند. نتيجه كار قرار است يك فرهنگنامه شود حول چيستي، هويت و چگونگي دنياي اسرا. آمار و اطلاعات ريز و دقيق در اين زمينه، مجموعه اي ۵۰ جلدي خواهد شد تحت عنوان «فرهنگنامه اسارت» تا مرجعي كامل باشد براي آيندگان. با او اين گنجينه را به گفت وگو نشسته ايم. اميد است ديگراني پيدا شوند تا پس از بررسي اين مجموعه، با پيشنهادها و انتقادات خود در مورد آن، كمكي باشند براي حفظ ،صيانت و پاسداشت تخصصي تر نقاط مبهم تاريخ كشورمان؛ ايران عزيز.
* قرار است در مورد مجموعه اي گفت وگو كنيم با عنوان «دايره المعارف اسارت» از يك طرف خود اين مجموعه موضوع قابل بحثي مي باشد اما از طرف ديگر فكر مي كنم مسأله اي كه مورد توجه همه خوانندگان قرار خواهد گرفت اين است كه شخص شما به عنوان كسي كه اين دايره المعارف پنجاه جلدي زير نظر مستقيم تان تدوين مي شود- با توجه به سوابقتان- چگونه به جايي رسيديد كه دست به چنين كار بزرگ فرهنگي اي بزنيد؟ آيا مي پذيريد كه شيوه كاري تان با گذشته تفاوت يافته است؟ لطفاً در مورد اين فرهنگ نامه و اين كه چرا و چگونه به سراغ اين كار رفتيد توضيح دهيد.
- حضرت علي(ع) مي فرمايد: «مرد زمان خويش باش» من در خصوص شيوه كاري ام، آنچه را كه منطبق بر واقعيت بوده است، هيچ وقت نفي نمي كنم؛ گرچه قابل نقد است از همه آن دفاع مي كنم چون در همه موارد، پشتوانه تئوريك داشته ام.
اما در مورد بحث تحقيق و تدوين فرهنگنامه اسارت، بايد بگويم كه حدود ۱۲ سال است دارم روي آن كار مي كنم، يعني از همان سال اولي كه اسرا آزاد شدند. پس با وجود اين كه خروجي كار امسال آغاز شده اما سال ها به طور مستمر روي آن بررسي و تحقيق مي كرده ام.
* آيا از همان ابتدا، هدفتان تدوين يك فرهنگنامه بود و يا صرفاً به دلايل مختلف ديگر در اين زمينه تحقيق مي كرديد؟
- در سال ۶۹ يعني بدو بازگشت آزادگان به ايران من در يكي از بخش هاي ستاد آزادگان مشغول به كار بودم. پس از مدتي به عنوان مسئول واحد پژوهش ستاد انتخاب شدم. در آن مقطع مجموعه اي هفت، هشت جلدي تحت عنوان خاكريز پنهان منتشر مي كرديم كه به عنوان يك مرجع مي توانست مبنايي باشد تا ديگران با بهره از آن در زمينه قصه و رمان چنين مجموعه اي را پخته تر كنند و به عنوان مستندات روايي به آن استناد كنند. با توجه به مشغله كاري ام در زمينه سياست و رسانه ها، آن كار ناتمام ماند و حدود سال ۱۳۷۵ تقريباً همزبان با آغاز كار نشريه شلمچه، من ديگر از ستاد آزادگان خارج شدم هرچند تحقيق در زمينه اسارت را به صورت انفرادي ادامه دادم. سال ۱۳۸۳ دوباره از طرف ستاد دعوت به همكاري شدم تا يك جلد كتاب جامع كه به طور اختصار شامل تمام آيتم هاي اسارت باشد، در حدود ۵۰۰ الي ۱۰۰۰ صفحه، منتشر كنيم. من با توجه به اطلاعات نرم افزاري كه طي اين مدت جمع آوري كرده بودم، سقف كار را تا ۲۰۰۰ صفحه بالا بردم. كمي بعد رئيس ستاد تغيير يافت اما من چون معتقد بودم اين كار نبايد ابتر بماند، كار تحقيقات ميداني را در اين زمينه وسيع تر كردم. پس از مدتي به اين جمع بندي رسيديم كه اين مجموعه مي تواند به صورت يك فرهنگ نامه پنج جلدي منتشر شود. هرچه كار پيش مي رفت، به ارقام جديدتري مي رسيديم. حس مي كردم بخشي از تاريخ اين كشور مغفول مانده چرا كه اگر چهل و پنج هزار اسير و آزاده را در نظر بگيريم كه هركدام به طور متوسط حداقل ۳ سال در اسارت بوده باشند، آن وقت مي بينيم كه نزديك به صد و پنجاه هزار سال تاريخ كشورمان- از ديدگاه هاي مختلف- در سينه ها محبوس مانده. با توجه به اين كه نگاه هاي متفاوتي به مقوله اسارت در جنگ ما وجود دارد، بسياري از محققين از نكات فوق غافل مانده اند ولي مقوله اسارت براي من مثل اين بود كه به يك گنج رسيده ام. اين گنج دست نخورده است چرا كه حتي اگر افرادي به آن ناخنك زده باشند- هر چند اين افراد خود اسير يا آزاده بوده باشند- باز صرفاً از ديدگاه و نگاه خاص خود به آن پرداخته اند. اسراي ما اگر در يك يا دو سه اردوگاه هم بوده اند، باز اسارت را از منظر خودشان در اين اردوگاه ها ديده اند. براي مثال زندگي يك اسير معمولي با زندگي اسيري كه مفقود به شمار مي آيد، زمين تا آسمان با هم فرق دارد و بايد به اين تفاوت ها، از بيرون نگاه كرد. من سعي كرده ام تاريخ اسارت را از بيرون گود بررسي كنم. همان طور كه براي شناخته شدن انقلاب و جنگ بايد يك تعاريفي ارايه شود، در مورد اسارت هم همين طور است.
نبايد به مقوله اسارت، به چشم خفت يا نقطه اي منفي در پرونده نگاه كنيم. از ابتداي جنگ تا سال ،۱۳۶۷ ما پانزده هزار اسير داديم در حالي كه از سال ۱۳۶۷ با تمامي آن تهاجمات گسترده، حدود بيست و پنج هزار اسير داده ايم. بررسي دلايل اين گونه پديده ها، خود جاي بحث و بررسي جداگانه دارد. اسارت، مانند شهادت يا جانبازي، احتمالي بود كه براي هر رزمنده وجود داشته است. نمي شود به اين بخش از تاريخ جنگ نپردازيم. هرگاه به پيامي از سوي امام(ره) در مورد جنگ برمي خوريم، مي بينيم كه او شهيد، اسير و مجروح را در كنار هم قرار داده است، آن وقت بعضي ها با نگاه سليقه اي شان به مقوله اسارت، آن را مورد جفا و كم لطفي قرار مي دهند. البته اين نگاه سليقه اي در مورد خود جنگ هم وجود دارد. متأسفانه در كشور ما، آن چنان كه بايد براي تحقيقات هزينه نمي شود اما بايد در زمينه هاي مختلف _ مخصوصاً مقوله اسارت كه الان مورد بحث ما است- مرجعي براي رجوع محققين و نويسندگان وجود داشته باشد. براثر همين نتايج، سرفصل هايي را تعريف كردم و به طور مفصل آغاز به كار در حوزه اسارت نمودم.
|
|
* اين طور كه به نظر مي رسد شما از وادي سياست، بيشتر به سمت فعاليت هاي فرهنگي متمايل شده ايد. نظر خودتان هم همين طور است؟ هم اكنون به چه كارهايي مشغوليد؟ در مورد آنها برايمان بگوييد.
- يكي از كارهايي كه در دست دارم، ماهنامه صبح دوكوهه است كه به شكل متفاوتي با قبل منتشر مي شود. بخشي از مباحثي كه در آن مطرح مي شود مربوط به فرهنگ و هنر است، از جمله سينما .بخش هاي ديگر هم به مقوله عدالت و مسائل سياسي و اجتماعي مي پردازند كه اينها تقريباً ادامه مباحث قبلي اين نشريه هستند اما از جنبه ديگر. از كارهاي ديگري كه در برنامه دارم، ساخت فيلم هاي مستند يا داستاني است. ساخت مستند «فقر و فحشاء» را سال ۸۲ به انجام رساندم. سال هاي ۸۳ و ۸۴ مستند سينمايي «كدام استقلال كدام پيروزي؟» را در برنامه داشته ام كه ساخت آن يك سال طول كشيد. فيلم سينمايي ديگري هم در برنامه دارم كه الان در مراحل نهايي فيلمنامه است. اين فيلم آخر، يك سه گانه سينمايي است يعني متشكل از سه قسمت مي باشد. قسمت اول آن باز مي گردد به مقوله جبهه و جنگ كشور خودمان.قسمت دوم، اسارت و اردوگاه را در برمي گيرد و قسمت سوم هم شامل موضوع بازگشت اسرا و آزادگان به جامعه ايران مي باشد. قصدمان اين است كه اين سه گانه فيلم، به جشنواره فجر سال بعد برسد.
در حوزه كتاب هم همين مجموعه پنجاه جلدي را دست گرفته ام كه عبارت است از يك فرهنگ نامه كامل و جامع درمورد اسارت.
نمي دانم اينها را فعاليت هاي سياسي مي دانيد يا فرهنگي، به نظر من سياست و فرهنگ در جامعه ما، از همديگر جدا نيستند.
* ايده اسارت از كجا آمد و چه شد كه با صرف چنين وقت و هزينه اي به سراغ مقوله اسارت رفتيد؟
- يكي از انگيزه هاي اوليه همان موقع كه مسئوليت واحد پژوهش ستاد آزادگان را برعهده گرفتم برايم ايجاد شد آن هم شخص حاج آقا ابوترابي و تأكيدات ايشان براي پيگيري اين موضوع بود. آقاي ابوترابي يكي از شخصيت هاي مهجور در انقلاب ما بود كه در اين فرهنگنامه، به طور خاص به نقش ايشان در اسارت هم پرداخته ام.
* اگر از همان ابتدا مبحث اسارت برايتان قابل توجه نمي بود، فكر مي كنيد براي تحقيق و فعاليت، سراغ چه موضوع ديگري مي رفتيد؟
- اگر بستر موضوعي آزادگان نبود، فكر مي كنم باز نگاهي تازه به جنگ مي بود كه مرا به اين وادي مي كشاند. مثلاً شايد همين فيلمسازي را تخصصي تر و با سرعتي بيشتر ادامه مي دادم. الان توانم تقسيم شده است.
* آيا در بخش فيلمسازي از طريق علمي پيش رفته ايد و يا فعاليت هايتان در اين زمينه، تجربي بوده است؟
- فيلمسازي را به صورت تجربي پي مي گيرم.
* طرح كلي اين فرهنگ نامه را به طور مختصر تعريف كنيد: كارهاي مربوط به آن چگونه پيگيري مي شود؟ منابع چيست؟ دقيقاً چند مجلد است و هر كدام شامل چه مباحثي مي شود؟
- براي تدوين اين مجموعه، حدود ۲۰۰ چهره شاخص اردوگاه هاي مختلف را در نظر گرفتيم. با اين ۲۰۰ نفر به صورت اختصاصي مصاحبه شده است كه به حدود ۳۰ ساعت گفتگو از هر نفر، انجاميده است. پنجاه محور اصلي را در اسارت مشخص كرده ايم و حول آنها، منابع جديد تخصصي را مي يابيم. از ۲۰۰ نفري كه با آنها گفتگو انجام مي شود خواسته ايم كه اسارت را از ابعاد اين ۵۰ محور تعيين شده، بررسي كنند. برخي از اين محورها عبارتند از: بررسي دلايل اسارت، خاطرات اسارت، نحوه برخورد، بومي شناسي خود عراقي ها و ارتش عراق از اسارت تا اردوگاه، از اردوگاه تا آزادي، بهداشت و درمان، تبادل اخبار در اسارت، هنر، ابتكارات و خلاقيت ها و به طور اخص وقايع نگاري اردوگاه ها و زندان هاي مختلف و ...
از هر اردوگاه، از صد نفر ديگر هم براي وقايع نگاري صرف و مبحث خاطرات، جداگانه گفتگو گرفته مي شود. مصاحبه هاي حضوري، حداقل ده درصد از چهل هزار اسير و آزاده را شامل مي شوند. به خاطر مكاتبات، برخي مسابقات كتبي و نيز پاره اي پرسشنامه هايي كه ستاد آزادگان از بيشتر آزاده ها در دست داشته است، يك سري از اطلاعات تحليلي _ آماري ما، مبتني بر اظهارات اكثر اين سي چهل هزار آزاده است.
اين مجموعه با شكل و فرمت جديدي عرضه مي شود. براي اين مجموعه پنجاه جلدي و يا بيست مجلدي، حدود بيست و پنج هزار صفحه تعريف شده است، گرچه قابليت كار بيش از اين را هم دارد ولي فعلاً توان ما بيش از اين نيست مگر آيندگان آن را ادامه دهند.
اين فرهنگ نامه به غير مجلدات آن، شامل يك بسته با ۱۵ سي دي مي باشد كه در بخش هاي لازم آن را شرح خواهم داد:
موضوع مجلد اول اين مجموعه، كتابشناسي اسارت مي باشد. در اين مجلد به بررسي ۲۵۰ جلد از كتب مربوط به اسارت پرداخته شده است. اطلاعات شناسنامه اي و خلاصه اين كتب، در اين مجلد گردآوري شده است. سي دي طراحي شده براي اين كتب، شامل كل ۲۵۰ جلد مي باشد، يعني پنجاه هزار صفحه مطلب كه البته صرفاً براي مراكز تحقيقاتي ارائه خواهد شد و نه فروش عادي.
بسياري از كتب ديگر توسط ناشران منتشر نشده اند اما ما سعي كرده ايم تمام آنها را جمع آوري كنيم.
عنوان سرفصل دوم را «اسارت و آزادگان در جرايد» تعريف كرده ايم با مطالعه دقيق روزنامه ها و جرايد كثيرالانتشار منتشر شده از ابتداي انقلاب (سال ۱۳۵۷) تا سال ،۱۳۸۴ دو هزار و يكصد عنوان سرفصل در چهار هزار صفحه مطلب استخراج كرديم كه اين جلد هزار صفحه اي، آدرس و مطالب اين سرفصل ها را به عنوان مرجعي براي محققين، ارائه كرده است. سي دي مربوط به اين مجلد، كل اين چهار پنج هزار صفحه مطلب و نيز عكس سندهايشان را به صورت اسكن شده در دسترس قرار مي دهد.
جلد سوم مربوط به فيلم نگاري اسارت است. اين جلد به ارائه شناسنامه اي، تصويري و اطلاعاتي از چهل فيلم تاريخ دفاع مقدس و يكصد فيلم تاريخ سينماي غرب كه مضمون يا تصويري از اسارت در بر دارد، پرداخته است. در اينجا بايد يادآور شوم كه قياس كارهاي انجام شده در سينماي دفاع مقدس با سينماي غرب، با توجه به شيوه و ميزان عملكرد غرب در اين زمينه، واقعاً خجالت آور است.
در اين كتاب، خلاصه و معرفي اي كوتاه از اين فيلم ها انجام گرفته كه همراه عكس هايي از آنها، به صورت سندي تاريخي قابل ارجاع مي باشد.
ادامه دارد