شكسته شدن انحصار با ورود كالاهاي تقلبي
نبض بازار ساعت ديگر در سوئيس نمي زند
|
|
مهديا گل محمدي- اگر بازار ساعت را در بخش ساعت هاي مچي به دو بخش محصولات برندهاي معتبر و ساعت هاي فله اي و ارزان قيمت تقسيم كنيم، ملاحظه مي كنيم كه حضور توليدات چيني و دستفروشان، كنترل هر دو بخش را از دست مغازه داران و بازاريان خارج كرده است.
شايد بتوان صنف ساعت سازان و ساعت فروشان را جداي از سود سرشار فروش برخي انواع ساعت ها، به لحاظ حضور دستفروشان يكي از مظلوم ترين صنوف قلمداد كرد.
ساعت هايي كه پيش از اين كمتر از پنج هزار تومان فروخته نمي شدند، در برخي انواع با قيمتي پايين تر از يك هزار تومان از مشتري ها دستگيري مي كنند.
با اين كه اغلب مردم از چنين ساعت هايي با عنوان ساعت هاي يك بار مصرف ياد مي كنند، عمر مفيد آنها تفاوت چنداني با انواع ديگر خود، البته تا سقف 10 هزار تومان ندارد.
برندهاي معروف را نيز با تبصره ناگفته جعلي و كپي برداري شده مي توانيد با قيمتي بين 3 تا 10 هزار تومان از دوره گردها و دستفروش ها تهيه كنيد.
بازار ساعت مچي بين محصولات اصل و كپي برداري شده صاحب بازار بينابيني است كه شايد در مقام تشبيه آن را بتوان بازار مشترك ناميد.
به گفته يكي از فروشندگان برندهاي معتبر ساعت ردپاي كشورهايي همچون هنگ كنگ، تايوان، سنگاپور و چين در ساخت اين ساعت ها مشاهده مي شود.
براي نمونه اسپريت با كيفيت مشابه در دو كشور سوئيس و هنگ كنگ توليد مي شود؛ به طوري كه نوع قطعات به كار رفته در آنها هيچ تفاوتي نمي كند.
طي دهه هاي گذشته بازار ساعت هاي حرفه اي در دست چند شركت معدود شامل سيكو، سيتيزن، كاسيو و اورينت بود، اما اين اواخر هجوم شركت هايي همچون چروتي، ژوپ، مكس، تي سوت، پيرگاردن، پياژه، رولكس، و پايك فيليپس به نحو چشمگيري اين انحصار را چه در توليد و چه در جلب مشتري شكست.
با وجود افزايش و تنوع توليدكنندگان و گسترش آنان به خارج از مرزهاي كشور سوئيس، اين كشور همچنان مهد و سردمدار توليد اين محصول باقي مانده است.
طي سده هجدهم ميلادي با اين كه ساير كشورهاي اروپايي به صنايع پر سودتري روي آوردند سوئيس كه به لحاظ جغرافيايي قابليت كشاورزي پاييني داشت و به لحاظ تجاري مسير رفت و آمد تجاري ساير كشورها بود زمينه مساعدي به منظور رشد صنعت ساعت را فراهم آورد.
در كنار اين زمينه علاقه مردم اين كشور به كارهاي دستي ظريف، زمينه رشد هنر ساعت سازي را در اين كشور فراهم كرد؛ به طوري كه هم اكنون ده درصد از صادرات 130 ميليارد دلاري اين كشور به عايدات ناشي از اين صنعت اختصاص دارد.
ساعت مچي و ديواري پس از صنايع ماشيني و دارويي سومين صادرات سوئيسي به ساير كشورها از جمله ايران را تشكيل مي دهد.
نكته اي كه طي سفر ساعت ها از كشور سوئيس تا بازار ايران فراموش مي شود، تنوع اخير قيمت اين توليدات است. سياستگذاران برندهاي معروف به منظور در اختيار گرفتن اقشار بيشتري از خريداران ساعت هاي ارزان قيمت چند دلاري را پيشنهاد كردند كه هم اكنون در مرحله توليد قرار دارند. با اين وجود ناآگاهي خريداران ايراني از قيمت اين محصولات مارك ساعت را به عنوان تنها ملاك قيمت در اين عرصه تثبيت كرده است. بنابراين ساعت هاي چند دلاري به ساعت هاي چند ده دلاري تبديل مي شوند.
اين برندها كه پيوسته مورد توجه قشر خاصي از جامعه داخلي و خارجي بوده و هست، برخلاف ظهور توليدكنندگان متعدد در اين عرصه، با ارائه قيمت و كيفيت هاي مطلوب همچنان از صدر جدول كنترل كنندگان بازار به زير نمي آيند. علت اين موضوع را بايد در اهميت افزون تر مارك ها به نسبت نوع كارايي نزد مصرف كنندگان جستجو كرد.
نوآوري ها و ابداعات سوئيسي ها به منظور در دست داشتن نبض بازار، سلايق مذهبي مصرف كنندگان را نيز دربرمي گيرند. براي نمونه ساعت اذان گوي صوتي و تصويري كه بيش از 800 حديث در آن ذخيره شده است يكي از اين نوآوري ها را تشكيل مي دهد. ساعت يادشده هيچ رقيبي در جهان ندارد و با داشتن گواهي از مراكز اسلامي ژنو با استقبال خوبي از سوي مسلمانان مواجه شده است.
در مورد استانداردهاي رعايت شده در محصولات سوئيسي نيز كه بخش اعظم بازار حرفه اي ساعت مچي در ايران را اشغال كرده است، آمارها نشان مي دهد هزينه توليد اين كالا بيش از 35 درصد نسبت به ساير كشورها بيشتر است. رعايت استاندارد و كيفيت اين محصولات ميزان صادرات و هزينه تمام شده را كاملاً جبران مي كند. چنين سياستي مي تواند در توليدات داخلي نيز مد نظر قرار گيرد زيرا به نظر مي رسد اغلب توليدكنندگان داخلي نقطه مقابل اين شيوه را برگزيده اند.همانطور كه پيش از اين نيز ذكر شد تنها نقطه ضعف برندهاي معتبر ساعت سازي به منظور كسب سود بيشتر، هجوم ساعت هاي جعلي توسط شركت هاي صوري در بازار جهاني است. اين شركت ها بدون پرداخت حق مالكيت معنوي به سازنده اصلي، ساعت هايي با نام و نشان كارخانجات معروف سوئيسي، ساعت هاي ارزان در بازار تزريق مي كنند.
اين بخش از توليدات ساليانه 618 ميليون دلار به صنعت ساعت كشورهاي صاحب تكنولوژي آن زيان مي رساند.
دغدغه هاي ديگر سوئيسي ها به رقابت با كمپاني هاي آمريكايي، ژاپني، كره اي و چيني باز مي گردد. 21 درصد از بازار ايالات متحده نيز در حال حاضر در دست قدرت كامل سوئيسي ها قرار دارد، اما ديگر رقبا همچون كره، بازار آمريكا را هدف قرار داده اند.
تحول ديگري كه علاوه بر ايجاد تغييراتي براي به دست آوردن دل قشر متوسط و كم درآمد ايجاد شده تمركز بيشتر بر مخاطبان متمول است. به نظر مي رسد ژاپن، انگلستان و آمريكا زمينه مناسبي براي اين دگرگوني دارند. اگر چه بازار ايران نيز برخي ساعت هاي گرانقميت و به اصطلاح اشرافي را در خود جاي داده است، اما تمركز اين توليدكنندگان بيشتر بر همان كشورهاي ياد شده اختصاص دارد.
قطعات مورد استفاده در ساعت ها ابزار قدرت شركت هاي بزرگ و پاشنه آشيل توليدكنندگان متفرقه و ضعيف تر محسوب مي شود. به طوري كه هم اكنون 98درصد از قطعات مورد نياز شركت هاي ساعت سازي توسط شركت سواچ تامين مي شود.
|